فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اسلام و محیط زیست
حوزه های تخصصی:
نظریه ی معرفت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
داستانهای رمزی در اندیشه فلسفی ابن سینا
حوزه های تخصصی:
علم سکولار یا علم دینی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
علم سکولار با حذف خدا و ماوراءالطبیعه از حوزه علم شروع میشود، با تقلیل جهان طبیعت به جنبه تجربهپذیر و کمیّتپذیر آن و حذف معارف غیرتجربی از قلمرو معارف بشری ادامه مییابد، به تفکیک میان علم و اخلاق ختم میشود و هدفش کسب قدرت است و هیچگونه توصیه اخلاقی را حتی برای کسانی که قدرت فراوانی در اختیارشان قرار میدهد به همراه ندارد. در مقابل، علم دینی مدعی است که حذف خدا از قلمرو علم امکانپذیر نیست و در حقیقت، هر علمی از آن نظر که شناخت آیات خداست نوعی خداشناسی محسوب میشود و عدم عنایت به عالم معنا و ماورای طبیعت در حوزه علم مساوی است با درافتادن در ورطه نیهلیسم. و به رسمیت نشناختن معارف وحیانی و شهودی، منجر به از دست دادن چیزی است که لازمه اساسی تکامل بشر بوده و در خود عالم طبیعت هم رازهایی فراتر از آنچه با میزان تجربه و کمیّت قابل سنجش است وجود دارد. هدف علم جستوجوی حقیقت است و اخلاق هم لازمه علم است و تفکیک این دو از یکدیگر عواقب جبرانناپذیری به بار خواهد آورد، و در صورتی که علم تمامی عوامل مزبور را، که لازم و ملزوم یکدیگرند، نداشته باشد اصلاً شایسته نام «علم» نیست.
رهبانیت در آیین مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
رهبانیت به معنای کنارهگیری و انزوا از صحنه اجتماع و پرداختن به عبادتها و ریاضتهای طاقتفرسا، در آیین مسیحیت دارای سابقهای بس طولانی است، به گونهای که این پدیده در شکل رسمی خود از قرن سوم میلادی آغاز شد و تا عصر حاضر ادامه دارد. هدف از این نوشتار آشنایی با پیشینه این پدیده نابهنجار و فرقههای منتسب به آن و نیز مناسک برخی از این فرقههاست. فرقههای رهبانی برای حضور افراد در حلقه خود، شرایط ویژهای را وضع نمودهاند و اعمال بسیار سخت و خشنی را بر نوآموزان خود تحمیل میکنند. رهبانیت نه تنها موفقیت قابل توجهی به دست نیاورد، بلکه بر اثر زیادهروی در ریاضت بر نفس، مبتلا به ناهنجاریهای اجتماعی و حتی اخلاقی نیز شد. از اینرو، در برههای از زمان، کلیسای مسیحیت نیز به مخالفت با چنین فرقههایی برخاست. دین مبین اسلام با راه یافتن امثال این فرقهها در جامعه مسلمانان به شدت مخالفت نموده است.
دلایل تجرد نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسیحیّت؛ جنگ یا صلح؟ (بررسى شیوه برخورد مسیحیت با پیروان ادیان دیگر)
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۶
حوزه های تخصصی:
نظریه جامعه شناسى دین (رویکردى انتقادى به دیدگاه دورکیم در باب خاستگاه دین)
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۵۶
دیدگاه غزالی در معنای نفس و اثبات وجود آن
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین درباره علم الهی
حوزه های تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه دو فیلسوف نامدار، شیخالرئیس، ابنسینا و حکیم، صدرالمتألهین و بیان اختلاف نظر آن دو درباره علم الهی است. علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند بهذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری، ولی در حکمت مشاء علم ذات بهذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. در این مقاله به پرسشهایی نظیر: آیا خداوند علم دارد؟ اگر علم دارد، علم او چه نوع علمی است، حضوری یا حصولی، تفصیلی یا اجمالی؟ آیا علم او به موجودات قبل از ایجاد است یا بعد از ایجاد؟ آیا حق تعالی به موجودات مادی و متغیر علم دارد یا نه؟ اگر علم دارد علمش جزئی است یا بر وجه کلی؟ آیا علم خداوند تابع است یا متبوع؟ پاسخ داده شده است.
سعادت و شقاوت از دیدگاه فلسفه و دین
حوزه های تخصصی:
چکیده
در این مقاله، نخستبه دو نکته اشاره شده است: اهمیت مبحث فلسفه اخلاق و اهمیتسعادت و شقاوت . در اصل مسئله سعادت و شقاوت ابهامى وجود ندارد، زیرا هر انسانى فطرتا طالب و گریزان از شقاوت است، اما شناختحقیقتسعادت و شقاوت و عوامل آن، مشکل است و در این باره نظریههاى مختلفى وجود دارد .
مطالب اصلى مقاله در سه مرحله ارائه شده است: مرحله اول به معناى لغوى سعادت و شقاوت پرداخته; مرحله دوم درباره دیدگاه فلاسفه بحث کرده و موضوع بحث را از دیدگاه فلاسفه بزرگى، مانند ارسطو، ابنسینا و صدرالمتالهین بحث و بررسى کرده است . در مرحله سوم نیز سعادت و شقاوت از منظر آیات شریفه قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که دیدگاه فلاسفه و آنچه مستفاد از قرآن کریم است، نه تنها با هم منافاتى ندارند، بلکه مکمل یکدیگرند . بنابراین، مستفاد از همه کلمات این است که حقیقتسعادت قربالىالله است که محل بروز و ظهور آن در جهان آخرت است و هدف از آفرینش انسان هم رسیدن به آن مقام بلند است و انبیاى الهى و ادیان آسمانى نیز به همین منظور نازل شدهاند .
امامت از منظر متکلّمان شیعی و فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۰
حوزه های تخصصی:
فلاسفه اسلامی، بر خلاف متکلّمان مسلمان که پس از برخورد با مسئله «امامت» به مثابه یکی از اصول دین به استدلال و تحلیل آن پرداختهاند، صرفا با پیشبرد دستگاه فلسفی خویش ضرورت وجود انسانی را تصدیق کردهاند که به لحاظ دینی عنوان امام بر او اطلاق میگردد. از اینرو، رویکرد فلسفه و حکمت به امامت مستقل از کلام اسلامی بوده، دارای نگاه قانونمندی و روشی متمایز از رویکرد کلامی است.
قاعده «لطف»، که دستمایه عظیم متکلّمان در تحلیل محورهای مختلف امامت است، در حکمت و فلسفه جای خود را به قاعده «امکان اشرف» و «واسطهگری در فیض وجود به عالم» داده و وجهه کلامی مسئله امامت جایگاهی وجودشناختی و جهانشناختی پیدا میکند. بدیهی است که نتیجه این امر تحولی ارزشی و تأثیری در پی خواهد داشت.
جایگاه امامت در کلام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
مسئلة خلافت (جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله) بعد از ارتحال رسول الله مورد اختلاف صحابه قرار گرفت. جمعی از آنان، یعنی اهل سنّت، امامت را تابع انتخاب دانسته و آن را امری فقهی می دانند که به خود مسلمانان واگذار شده است و جمعی دیگر، یعنی شیعیان ، قائل به نص و انتصاب امامت شده و آن را از مسائل کلامی دانسته اند. مؤلف در این مقاله سعی کرده با دلایل عقلی و نقلی، کلامی بودن آن را اثبات کند و این بحث را به گونهای بررسی کند که حافظ وحدت و دور از دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی باشد. نگارنده به پیروی از بزرگان امامیه بر آن است که امام باید معصوم و در عقاید و اخلاق حسنه، به ویژه علم و عدالت افضل امت خود باشد و چون تشخیص و احراز قطعی عصمت و افضل بودن از دیگران برای مردم عادی میسر نیست، تعیین امام واجد شرایط منحصر به تعیین خدا و ابلاغ از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. بنابراین، با انتخابات و آرای ملت نمی توان شخصی را به عنوان جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله) معین کرد. نقش ملت بعد از نصب وی در تحصیل قدرت و اتمام حجت مؤثراست.
نگارنده برای اثبات این مدعا این مقاله را در 3 فصل و یک خاتمه به پایان می برد و آن چه را در این چکیده ادعا شده با دلایل عقلی و نقلی به اثبات می رساند
عنایت الهی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
رابطه خدا و جهان که در حوزه اندیشههای انسانی عمری به درازای تفکر بشر دارد، جزو بنیادیترین مسائل فلسفه و کلام در دنیای اسلام بهشمار میآید . چرایی و چگونگی پیدایش نظام آفرینش ، تناقضنماهایی نظیر وحدت و کثرت ، حادث و قدیم، اراده و ضرورت علّی، اولالاوائل، آخرالاواخر و ... اندکی از بیشمار مسائل فلسفی است که آرامش و قرار را از ذهن متفکران در طول تاریخ گرفته است. پیدایش دیدگاههای طبیعت گرایانه محض، پوچگرایی سوفسطایی، اصالت انسان، تفکر خدامحوری و دهها نحلة فکری دیگر هر یک حاکی از تلاش مستمر و همهجانبه اندیشمندان برای تبیین ارتباط خدا و جهان است. در مقاله حاضر، نگارنده با اشارهای بسیار گذرا به پیشینه بحث صفت عنایت الاهی، به تبیین دیدگاه دو فیلسوف نامدار جهان اسلام شیخ الرئیس ابنسینا و حکیم صدرالمتألهین و اختلاف نظر آن دو در این باره و بیان کیفیت فاعلیت خداوند میپردازد.