" رعد و برق نشانهای از قدرت و عظمتخداست"
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
اشاره
از شماره 1 تا 10 سال 42 مجله (1381) به تعدادى از آیههایى که با تعبیر «و من آیاته» آغاز شده بود اشاره شد و اینک آیهاى دیگر از نشانههاى قدرت و عظمتخدا:
یکى از نشانههاى عظمتخدا و اسرار آفرینش، پدیدههاى طبیعى و خواص آنهاست که خداوند متعال با اشاره به خلقت و فواید آنها، نور ایمان را به قلبهاى مؤمنان پاشیده و رابطه آنان را با خود نزدیکتر مىکند .
از جمله پدیدههاى آفاقى و شگفتانگیز که انسان در اثر تکرار و آشنایى روزمره، آن را ساده و عادى فرض مىکند و آن را منسوب به طبیعت مىداند، رعد و برق است، که همه افراد بشر با آن آشنائى دارد و در طول عمر خود کرارا مشاهده کرده و مىکند، مخصوصا در فصل بهار که رعد و برق و باران زیاد است . پروردگار عالم همان رعد و برق را از نشانههاى عظمت و قدرت لا یزال خود یاد کرده و مىفرماید:
«و من آیاته یریکم البرق خوفا و طمعا و ینزل من السماء ماء فیحیی به الارض بعد موتها ان فیذلک لآیات لقوم یعقلون» (1) .
«از نشانههاى او (خدا) این است که برق را به شما نشان مىدهد که هم مایه ترس است و هم مایه امید (ترس از صاعقه، و امید به نزول باران) و از آسمان آبى فرو مىفرستد که زمین را بعد از مردن، به وسیله آن زنده مىکند و در این; نشانههائى براى کسانى که عقل خود را به کار مىگیرند، مىباشد» .
در باره رعد و برق ممکن است دیدگاههاى مختلفى وجود داشته باشد . شاید بعضیها شوخى طبیعت و یا خشم خدایان و یا رعد; اسم ملک و برق تازیانه ملک (2) بدانند چنانکه ژرژ گاموف مىنویسد:
«آدمى از زمانهاى بسیار گذشته با پدیدههاى برقى آشنا بوده است . نیاکان ما ازبرق ابرهاى رعدخیز وحشت داشتند و جهش برق را به خشم خدایان نسبت مىدادند» (3) .
برقى که از قطعات ابر به وجود مىآید، از یک طرف با درخشندگى خاص خود و صداى مهیب رعد که از آن برمىخیزد، گاهى انسان را به وحشت مىاندازد . ترس و وحشتى که از آن ناشى مىشود، اگر طورى باشد که بیشتر مردم بترسند، نماز آیات واجب مىشود (4) . و ترس و اضطراب از خطرات دیگر آن که ممکن استباعث آتشسوزى شود . کسانى که هنگام رعد و برق در بیابان و راه و ... هستند ممکن است صاعقه به آنها برخورد کند و به هلاکتبرساند . در آن حال انسان باید به زیر درختى، کنار دیوارى، یا پناهگاهى برود و یا حتى در یک گودالى دراز بکشد چرا که رعد و برق نتیجه برخورد الکتریسیته مثبت و منفى با یکدیگر است که قسمت مثبت آن همان الکتریسیتهاى است که در اثر برخورد هواى گرم با هواى سرد به وجود مىآید و قسمت منفى آن ممکن است انسان یا درختیا زمین باشد و یا هر چیزى که با آن برخورد کند . البته اگر برخورد الکتریسیته مثبت و منفى بین دو ابر باشد، رعد گفته مىشود و شدیدتر از برق معمولى است که با برخورد دو قطب مثبت و منفى دو سیم اتفاق مىافتد، و اگر با زمین برخورد کند، صاعقه گفته مىشود که خیلى شدیدتر از رعد است .
رعد و برق چیست؟
در معنى رعد و برق تعبیرهاى گوناگونى گفته شده است که همگى تقریبا به یک معناست:
به آتشى که از رعد و برق تولید مىشود و در اثر آن چیزى آتش مىگیرد، صاعقه گفته مىشود (5) و همچنین به معنى هر عذاب مهلکى آمده است (6) .
برق یعنى درخشش و الکتریسیتهاى که در اثر نزدیک شدن الکتریسیته مثبت و منفى به وجود مىآید و نورى که در اثر اصطکاک یا انفجار ابرها در آسمان مىدرخشد . و در فارسى به آن «آذرخش» و «آدرخش» گفته شده است و برگرفته از آذرى است از «تندر و آواز» یعنى آواز آسمان در وقتباران (7) .
«رعد» یعنى صدا کردن ابرها براى بارش باران که معمولا با رگبار همراه است .
تولید برق در هوا به وسیله ابرها معمولا با صدایى شدید همراه است که آن را رعد نامند این صدا بر اثر تخلیه الکتریکى و همچنین به سبب انعکاس در اشیاء مجاور ایجاد و نیز به علتحرارت جرقه برق که هواى مجاور راگرم مىکند فشارش زیاد مىگردد ناگهان صدایى مانند صداى ترکیدن لاستیک اتومبیل به گوش مىرسد . و بانگ ابرى است که با صداى غرش خود برق را همراهى مىکند (8) .
«رعد» تخلیه بار الکتریکى است که به وسیله برخورد دو ابر یا ابر و زمین به یکدیگر و تصادم هواى گرم و سرد به وجود مىآید و صداى مهیبى به گوش مىرسد (9) .
هیئتدانان مىگویند: بخارى که از زمین برمىخیزد، در بین تراکم ابر به حرکت در مىآید و مىخواهد بیرون برود در نتیجه با ابر برخورد مىکند و از آن صداى رعد تولید مىشود لذا براى اثبات نظریات خود بهار را مثال مىزنند چون در فصل بهار در اثر بارندگى زیاد، بخار زیاد است .
تعابیرى که در قرآن مجید در مورد عذاب و وسیله نابودى قوم ثمود به کار رفته، عبارتند از «رجفه (جنبانیدن)، طاغیه (سرکش و ترسناک)، صیحه (نعره و بانک) و صاعقه (سوزاننده و ویران کننده)» به ترتیب در سورههاى 78 اعراف، 5 حاقه، 67 هود و 17 فصلت و 44 ذاریات، همه این تعبیرها در صاعقه جمع است چرا که وقتى صاعقه مىآید، هم زمین مىلرزد و هم ویران مىکند و هم صداى مهیبى دارد و هر چیزى را که در مسیرش قرار گیرد، آتش مىزند و خاکستر مىکند .
خطرات رعد و برق و صاعقه
اگر مردم از رعد و برق وحشت دارند، در اثر تجربهاى است که بشر از اول خلقتبا چشم خود دیده است که اقوام متمرد با همان ابزار به ظاهر ساده ریشهکن شدهاند زیرا که تاریخ پیشنیان گواه این مطلب است .
مجازات اقوام پیشین متخلف از فرمان خدا و پیامبران الهى هر یک به وسیله یکى از عناصر چهارگانه معروف مایه حیات مجازات شدهاند که آنها در واقع چهار رکن مهم زندگى بشر را تشکیل مىدهند و اگر فقط یکى از آنها از زندگى انسان حذف شود، ادامه حیات ممکن نیست .
خداوند مرگ و نابودى این اقوام را در چیزى قرار داده که در حالت عادى عامل اصلى حیات آنان بوده است و این قدرت لایزال الهى است که از یک یا دو جسم لطیف نیرویى قهار به وجود مىآورد که جز او کسى را یاراى چنین نیرویى نیست .
اقوام یاد شده عبارتند از: قوم لوط، فرعون، عاد، ثمود، نوح که قوم لوط با زلزله و آوار و سنگهاى آسمانى (خاک)، قوم فرعون و نوح با آب دریا، قوم عاد با تند باد، و قوم ثمود با صاعقه و آتش (10) و هلاک شدند .
فواید رعد و برق
خلاصه رعد و برق و صاعقه که به ظاهر یک پدیده عادى یا به نظر بعضیها شاید شوخى طبیعتبه حساب مىآید، خداى بزرگ آن را از ابر لطیفى به وجود آورده است که هم مایه عذاب و مجازات متخلفین از فرمان خدا قرار مىگیرد هم مایه رحمت و برکت است که حامل باران هستىبخش است . تا اینجا مقدارى از ترس و وحشت و خطرات رعد و برق را متذکر شدیم . اینک اشارهاى هم به فواید بىشمار آن بنمائیم:
فواید فراوانى که این برق کشنده و ویران کننده دارد، قابل شمارش نیست زیرا آبیارى: برقها معمولا حرارتهاى فوقالعاده زیاد، گاه در حدود 15 هزار درجه سانتیگراد حرارت تولید مىکنند و این حرارت کافى است که مقدار زیادى از هواى اطراف را بسوزاند و در نتیجه فشار هوا فورا کم مىشود و در فشار کم، ابرها مىبارند و به همین دلیل غالبا متعاقب جهش برق رگبارهائى شروع مىشود و دانههاى درشتباران فرو مىریزند و زمین را آبیارى مىکنند .
2 . سمپاشى: وقتى برق با آن حرارتش آشکار مىشود قطرات باران با مقدارى اکسیژن اضافى ترکیب مىشوند و آب سنگین یعنى آب اکسیژنه (2 (H2 O ایجاد مىکنند و مىدانیم آب اکسیژنه یکى از آثارش کشتن میکربها است لذا گفتهاند هر سالى که رعد و برق کم باشد، آفات گیاهى بیشتر است .
3 . کودرسانى: قطرات باران که بر اثر برق و حرارت شدید و ترکیب حالت اسید کربنى پیدا مىکند که به هنگام پاشیده شدن بر زمین و ترکیب با آنها یک کود مؤثر گیاهى مىسازد (11) .
رعد و برق نشانه تصادم و اصطکاک ابرهاى بارانزا است و از آنجایى که غالبا همراه آن رگبارهائى به وجود مىآید، تشنهکامان را آب زلال مىبخشد و درختان و زراعت را سیراب مىکند و کشاورزان را به امید کار وا مىدارد و زمین بعد از مردنش به وسیله همان بارانى که پس از غرش ابرها مىبارد، سیراب مىشود . چنانکه خداوند متعال در ادامه آیه مىفرماید: «و یحیى الارض بعد موتها . .» . «خداوند زمین را پس از آن که مىمیرد، با آن باران جانبخش زنده مىکند» . چنانکه ما در فصل بهار شاهد این شکوفائى هستیم .
در عظمت رعد و برق همین بس که خداوند متعال سورهاى در قرآن به نام این پدیده مهم (رعد) نامگذارى کرده است چرا که در آن سوره به پدیدههاى عجیب و شگفتانگیزى که قدرت خدا در آنها متجلى مىشود، اشاره شده . مىدانیم آب که مایه حیات و زندگى است، خداوند آن را از ابر به وجود مىآورد و عذاب و رحمت را در آن عنصر لطیف جمع مىکند، و کسى از عهده این کار نمىتواند بیاید مگر قدرت لایزال الهى که خود خالق هستى است و جهان هستى در دست قدرت اوست .
غیر از خدا چه کسى مىتواند از یک ابر لطیف چنان برق قوى و آب زلال و سیراب کننده و هستىبخش پدید آورد که به وسیله آن زمین را زنده و سرسبز و همه جا را گلستان نماید که هرکدام از آنها زبان حالى است از عظمت و قدرت بىپایان الهى . اگر یک کتاب، یک تابلوى نقاشى و ساختمان، با زبان حال خود از علم و دانش و ذوق نویسنده و نقاش و معمار حکایت مىکند، رعد و برق هم که جزئى از جهان هستى است، همگى از عظمتخلاق عالم سخن مىگویند و از نظم و علم بىپایان خدا خبر مىدهند و مىرسانند که این پدیده خطرناک و در عین حال امیدبخش هم، براساس نظم خاصى عمل مىکند نه از روى تصادف کور! هواى گرم هواى سرد امواج صوتى
پىنوشت:
1) روم: 24 .
2) مجمع البحرین «رعد» و مجمع البیان، ج1، ص 57، ذیل آیه 19 سوره بقره .
3) ماده، زمین و آسمان، ترجمه رضا اقصى، ص 115 .
4) رسائل عملیه مراجع تقلید .
5) فرهنگ عمید .
6) مجمع البحرین طریحى، «صعق» .
7) فرهنگ عمید .
8) دهخدا به نقل از اقرب الموارد، چاپ دبیرسیاقى، ص 52 .
9) الموسوعة العربیة العالمیة، ج11، ص 253 .
10) آیههاى 38 ذاریات (قوم فرعون)، 41 و 43 و 44 ذاریات (قوم ثمود) 46 ذاریات (قوم نوح) و آیه 82 سوره هود (قوم لوط) .
11) تفسیر نمونه: ج10، ص 150 - 151 .
از شماره 1 تا 10 سال 42 مجله (1381) به تعدادى از آیههایى که با تعبیر «و من آیاته» آغاز شده بود اشاره شد و اینک آیهاى دیگر از نشانههاى قدرت و عظمتخدا:
یکى از نشانههاى عظمتخدا و اسرار آفرینش، پدیدههاى طبیعى و خواص آنهاست که خداوند متعال با اشاره به خلقت و فواید آنها، نور ایمان را به قلبهاى مؤمنان پاشیده و رابطه آنان را با خود نزدیکتر مىکند .
از جمله پدیدههاى آفاقى و شگفتانگیز که انسان در اثر تکرار و آشنایى روزمره، آن را ساده و عادى فرض مىکند و آن را منسوب به طبیعت مىداند، رعد و برق است، که همه افراد بشر با آن آشنائى دارد و در طول عمر خود کرارا مشاهده کرده و مىکند، مخصوصا در فصل بهار که رعد و برق و باران زیاد است . پروردگار عالم همان رعد و برق را از نشانههاى عظمت و قدرت لا یزال خود یاد کرده و مىفرماید:
«و من آیاته یریکم البرق خوفا و طمعا و ینزل من السماء ماء فیحیی به الارض بعد موتها ان فیذلک لآیات لقوم یعقلون» (1) .
«از نشانههاى او (خدا) این است که برق را به شما نشان مىدهد که هم مایه ترس است و هم مایه امید (ترس از صاعقه، و امید به نزول باران) و از آسمان آبى فرو مىفرستد که زمین را بعد از مردن، به وسیله آن زنده مىکند و در این; نشانههائى براى کسانى که عقل خود را به کار مىگیرند، مىباشد» .
در باره رعد و برق ممکن است دیدگاههاى مختلفى وجود داشته باشد . شاید بعضیها شوخى طبیعت و یا خشم خدایان و یا رعد; اسم ملک و برق تازیانه ملک (2) بدانند چنانکه ژرژ گاموف مىنویسد:
«آدمى از زمانهاى بسیار گذشته با پدیدههاى برقى آشنا بوده است . نیاکان ما ازبرق ابرهاى رعدخیز وحشت داشتند و جهش برق را به خشم خدایان نسبت مىدادند» (3) .
برقى که از قطعات ابر به وجود مىآید، از یک طرف با درخشندگى خاص خود و صداى مهیب رعد که از آن برمىخیزد، گاهى انسان را به وحشت مىاندازد . ترس و وحشتى که از آن ناشى مىشود، اگر طورى باشد که بیشتر مردم بترسند، نماز آیات واجب مىشود (4) . و ترس و اضطراب از خطرات دیگر آن که ممکن استباعث آتشسوزى شود . کسانى که هنگام رعد و برق در بیابان و راه و ... هستند ممکن است صاعقه به آنها برخورد کند و به هلاکتبرساند . در آن حال انسان باید به زیر درختى، کنار دیوارى، یا پناهگاهى برود و یا حتى در یک گودالى دراز بکشد چرا که رعد و برق نتیجه برخورد الکتریسیته مثبت و منفى با یکدیگر است که قسمت مثبت آن همان الکتریسیتهاى است که در اثر برخورد هواى گرم با هواى سرد به وجود مىآید و قسمت منفى آن ممکن است انسان یا درختیا زمین باشد و یا هر چیزى که با آن برخورد کند . البته اگر برخورد الکتریسیته مثبت و منفى بین دو ابر باشد، رعد گفته مىشود و شدیدتر از برق معمولى است که با برخورد دو قطب مثبت و منفى دو سیم اتفاق مىافتد، و اگر با زمین برخورد کند، صاعقه گفته مىشود که خیلى شدیدتر از رعد است .
رعد و برق چیست؟
در معنى رعد و برق تعبیرهاى گوناگونى گفته شده است که همگى تقریبا به یک معناست:
به آتشى که از رعد و برق تولید مىشود و در اثر آن چیزى آتش مىگیرد، صاعقه گفته مىشود (5) و همچنین به معنى هر عذاب مهلکى آمده است (6) .
برق یعنى درخشش و الکتریسیتهاى که در اثر نزدیک شدن الکتریسیته مثبت و منفى به وجود مىآید و نورى که در اثر اصطکاک یا انفجار ابرها در آسمان مىدرخشد . و در فارسى به آن «آذرخش» و «آدرخش» گفته شده است و برگرفته از آذرى است از «تندر و آواز» یعنى آواز آسمان در وقتباران (7) .
«رعد» یعنى صدا کردن ابرها براى بارش باران که معمولا با رگبار همراه است .
تولید برق در هوا به وسیله ابرها معمولا با صدایى شدید همراه است که آن را رعد نامند این صدا بر اثر تخلیه الکتریکى و همچنین به سبب انعکاس در اشیاء مجاور ایجاد و نیز به علتحرارت جرقه برق که هواى مجاور راگرم مىکند فشارش زیاد مىگردد ناگهان صدایى مانند صداى ترکیدن لاستیک اتومبیل به گوش مىرسد . و بانگ ابرى است که با صداى غرش خود برق را همراهى مىکند (8) .
«رعد» تخلیه بار الکتریکى است که به وسیله برخورد دو ابر یا ابر و زمین به یکدیگر و تصادم هواى گرم و سرد به وجود مىآید و صداى مهیبى به گوش مىرسد (9) .
هیئتدانان مىگویند: بخارى که از زمین برمىخیزد، در بین تراکم ابر به حرکت در مىآید و مىخواهد بیرون برود در نتیجه با ابر برخورد مىکند و از آن صداى رعد تولید مىشود لذا براى اثبات نظریات خود بهار را مثال مىزنند چون در فصل بهار در اثر بارندگى زیاد، بخار زیاد است .
تعابیرى که در قرآن مجید در مورد عذاب و وسیله نابودى قوم ثمود به کار رفته، عبارتند از «رجفه (جنبانیدن)، طاغیه (سرکش و ترسناک)، صیحه (نعره و بانک) و صاعقه (سوزاننده و ویران کننده)» به ترتیب در سورههاى 78 اعراف، 5 حاقه، 67 هود و 17 فصلت و 44 ذاریات، همه این تعبیرها در صاعقه جمع است چرا که وقتى صاعقه مىآید، هم زمین مىلرزد و هم ویران مىکند و هم صداى مهیبى دارد و هر چیزى را که در مسیرش قرار گیرد، آتش مىزند و خاکستر مىکند .
خطرات رعد و برق و صاعقه
اگر مردم از رعد و برق وحشت دارند، در اثر تجربهاى است که بشر از اول خلقتبا چشم خود دیده است که اقوام متمرد با همان ابزار به ظاهر ساده ریشهکن شدهاند زیرا که تاریخ پیشنیان گواه این مطلب است .
مجازات اقوام پیشین متخلف از فرمان خدا و پیامبران الهى هر یک به وسیله یکى از عناصر چهارگانه معروف مایه حیات مجازات شدهاند که آنها در واقع چهار رکن مهم زندگى بشر را تشکیل مىدهند و اگر فقط یکى از آنها از زندگى انسان حذف شود، ادامه حیات ممکن نیست .
خداوند مرگ و نابودى این اقوام را در چیزى قرار داده که در حالت عادى عامل اصلى حیات آنان بوده است و این قدرت لایزال الهى است که از یک یا دو جسم لطیف نیرویى قهار به وجود مىآورد که جز او کسى را یاراى چنین نیرویى نیست .
اقوام یاد شده عبارتند از: قوم لوط، فرعون، عاد، ثمود، نوح که قوم لوط با زلزله و آوار و سنگهاى آسمانى (خاک)، قوم فرعون و نوح با آب دریا، قوم عاد با تند باد، و قوم ثمود با صاعقه و آتش (10) و هلاک شدند .
فواید رعد و برق
خلاصه رعد و برق و صاعقه که به ظاهر یک پدیده عادى یا به نظر بعضیها شاید شوخى طبیعتبه حساب مىآید، خداى بزرگ آن را از ابر لطیفى به وجود آورده است که هم مایه عذاب و مجازات متخلفین از فرمان خدا قرار مىگیرد هم مایه رحمت و برکت است که حامل باران هستىبخش است . تا اینجا مقدارى از ترس و وحشت و خطرات رعد و برق را متذکر شدیم . اینک اشارهاى هم به فواید بىشمار آن بنمائیم:
فواید فراوانى که این برق کشنده و ویران کننده دارد، قابل شمارش نیست زیرا آبیارى: برقها معمولا حرارتهاى فوقالعاده زیاد، گاه در حدود 15 هزار درجه سانتیگراد حرارت تولید مىکنند و این حرارت کافى است که مقدار زیادى از هواى اطراف را بسوزاند و در نتیجه فشار هوا فورا کم مىشود و در فشار کم، ابرها مىبارند و به همین دلیل غالبا متعاقب جهش برق رگبارهائى شروع مىشود و دانههاى درشتباران فرو مىریزند و زمین را آبیارى مىکنند .
2 . سمپاشى: وقتى برق با آن حرارتش آشکار مىشود قطرات باران با مقدارى اکسیژن اضافى ترکیب مىشوند و آب سنگین یعنى آب اکسیژنه (2 (H2 O ایجاد مىکنند و مىدانیم آب اکسیژنه یکى از آثارش کشتن میکربها است لذا گفتهاند هر سالى که رعد و برق کم باشد، آفات گیاهى بیشتر است .
3 . کودرسانى: قطرات باران که بر اثر برق و حرارت شدید و ترکیب حالت اسید کربنى پیدا مىکند که به هنگام پاشیده شدن بر زمین و ترکیب با آنها یک کود مؤثر گیاهى مىسازد (11) .
رعد و برق نشانه تصادم و اصطکاک ابرهاى بارانزا است و از آنجایى که غالبا همراه آن رگبارهائى به وجود مىآید، تشنهکامان را آب زلال مىبخشد و درختان و زراعت را سیراب مىکند و کشاورزان را به امید کار وا مىدارد و زمین بعد از مردنش به وسیله همان بارانى که پس از غرش ابرها مىبارد، سیراب مىشود . چنانکه خداوند متعال در ادامه آیه مىفرماید: «و یحیى الارض بعد موتها . .» . «خداوند زمین را پس از آن که مىمیرد، با آن باران جانبخش زنده مىکند» . چنانکه ما در فصل بهار شاهد این شکوفائى هستیم .
در عظمت رعد و برق همین بس که خداوند متعال سورهاى در قرآن به نام این پدیده مهم (رعد) نامگذارى کرده است چرا که در آن سوره به پدیدههاى عجیب و شگفتانگیزى که قدرت خدا در آنها متجلى مىشود، اشاره شده . مىدانیم آب که مایه حیات و زندگى است، خداوند آن را از ابر به وجود مىآورد و عذاب و رحمت را در آن عنصر لطیف جمع مىکند، و کسى از عهده این کار نمىتواند بیاید مگر قدرت لایزال الهى که خود خالق هستى است و جهان هستى در دست قدرت اوست .
غیر از خدا چه کسى مىتواند از یک ابر لطیف چنان برق قوى و آب زلال و سیراب کننده و هستىبخش پدید آورد که به وسیله آن زمین را زنده و سرسبز و همه جا را گلستان نماید که هرکدام از آنها زبان حالى است از عظمت و قدرت بىپایان الهى . اگر یک کتاب، یک تابلوى نقاشى و ساختمان، با زبان حال خود از علم و دانش و ذوق نویسنده و نقاش و معمار حکایت مىکند، رعد و برق هم که جزئى از جهان هستى است، همگى از عظمتخلاق عالم سخن مىگویند و از نظم و علم بىپایان خدا خبر مىدهند و مىرسانند که این پدیده خطرناک و در عین حال امیدبخش هم، براساس نظم خاصى عمل مىکند نه از روى تصادف کور! هواى گرم هواى سرد امواج صوتى
پىنوشت:
1) روم: 24 .
2) مجمع البحرین «رعد» و مجمع البیان، ج1، ص 57، ذیل آیه 19 سوره بقره .
3) ماده، زمین و آسمان، ترجمه رضا اقصى، ص 115 .
4) رسائل عملیه مراجع تقلید .
5) فرهنگ عمید .
6) مجمع البحرین طریحى، «صعق» .
7) فرهنگ عمید .
8) دهخدا به نقل از اقرب الموارد، چاپ دبیرسیاقى، ص 52 .
9) الموسوعة العربیة العالمیة، ج11، ص 253 .
10) آیههاى 38 ذاریات (قوم فرعون)، 41 و 43 و 44 ذاریات (قوم ثمود) 46 ذاریات (قوم نوح) و آیه 82 سوره هود (قوم لوط) .
11) تفسیر نمونه: ج10، ص 150 - 151 .