فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
برآورد تابش خورشیدی در ایران با استفاده از یک مدل بهینه
حوزه های تخصصی:
ساعات آفتابی تنها داده بلند مدتی است که اطلاعات مربوط به آن اندازه گیری شده، موجود و قابل اعتماد میباشد. در نتیجه میتوان برای تخمین صحیح و دقیق میزان تابش انرژی خورشیدی روی سطح زمین از آن استفاده نمود. در این مقاله ساعات آفتابی برای تخمین میانگین ماهانه میزان تابش خورشید بر سطح افقی استفاده شده است، که میتوان میزان تابش خورشید را برای مناطق مختلف اقلیمی ایران پیش بینی نمود. لازم به ذکر است که در مقاله حاضر بر اساس طبقه بندی اقلیمی کوپن و با در نظر گرفتن ساعات آفتابی، ایران به پنج منطقه اقلیمی تقسیم بندی شده است. یکی از بهترین مدلهای پیشنهاد شده برای برآورد میزان تابش خورشید روی سطح افقی مدل آنگستروم می باشد. ضرایب تجربی مدل آنگستروم به پارامترهای اقلیمی، شرایط جغرافیایی، و نوع پوشش گیاهی منطقه وابستگی دارند، با این رابطه میتوان میزان تابش کل را برای نقاط مختلف ایران برآورد نمود. با استفاده از داده های تابشی ثبت شده توسط ایستگاههای پیرانو متری و میزان ساعات آفتابی که از سازمان هواشناسی دریافت شده است، همچنین محاسبه طول روز و تابش فراجو با کمک نرم افزار آماریSpss رابطه رگرسیونی تابش کل بر حسب ساعات آفتابی برای مناطق اقلیمی ایران برازش شد.
رویکرد ارزیابی و انتخاب عرضه کنندگان در طول زنجیره تأمین با استفاده از تکنیک ترکیبی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و برنامه ریزی خطی چند هدفه فازی ( مطالعه موردی مرکز بهمن موتور )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر، نحوه تأمین مواد اولیه و انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین، چالشی برای بیشتر سازمان ها بوده است. از آنجا که عملکرد تأمین کنندگان، اثر اساسی بر موفقیت یا شکست زنجیرة تأمین دارد، انتخاب تأمین کننده، یک وظیفه راهبردی شناخته می شود .
از این رو در این تحقیق که در مرکز بهمن موتور انجام گرفت، سعی بر آن است تا ضمن شناسایی معیارهای مهم در انتخاب تأمین کنندگان و تعیین اهمیت هر یک از آنها از نظر کارشناسان، بهترین تأمین کننده انتخاب گردد. بنابراین، ابتدا معیارهای اصلی انتخاب تأمین کنندگان برای یک قطعه از قطعات مرکز بهمن موتور ـ با نظرسنجی از کارشناسان مربوطه از طریق پرسشنامه ـ شناسایی شد و سپس با استفاده از روش AHP فازی بر اساس روش آنالیز توسعه، امتیاز هر معیار و وزن هر تأمین کننده در ارتباط با هر معیار تعیین شد و بعد از آن، یک تابع هدف فازی برای هر معیار ایجاد شد که هدف از آن، حداکثر کردن عملکرد تأمین کننده در ارتباط با هر معیار بود پس از خارج کردن مدل از حالت فازی، با استفاده از روش جمع پذیری وزنی، بهترین تأمین کننده انتخاب شد
طراحی مدل برنامه ریزی آرمانی فازی برای تخصیص منابع در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی آرمانی یک تکنیک قوی وکار آمد برای برنامه ریزی و تخصیص منابع است برنامه ریزی معمولا در سطوح ملی بخشی سازمانی و پروژه ای انجام می شود با مرور سوابق تحقیق نتیجه می گیریم که مطالعات انجام شده فقط به تخصیص منابع در یک دانشگاه یا موسسه آموزشی توجه کرده اند و تا کنون مطالعه ای در خصوص کاربرد برنامه ریزی آرمانی در سطح بخشی انجام نشده است در این مقاله مدل برنامه ریزی آرمانی فازی برای تخصیص منابع در بخش آموزش عالی ارائه می گردد پیوند این مدل با کاربرد آن در سطوح پایین تر با یکپارچه سازی برنامه ریزی و تخصیص منابع به بهبود عملکرد بخش کمک می کند
ارایه مدل برنامه ریزی آرمانی جامع تولید با رویکرد فازی در صنعت پالایش نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدل ریاضی برنامه ریزی جامع تولید با رویکرد فازی در صنعت پالایش نفت ارایه می گردد. بعد از مرور ادبیات و ارایه پیشینه تحقیق در صنعت پالایش نفت به ارایه مدل در این مقاله می پردازیم. مدل ساخته شده با مدل حاصل از برنامه ریزی تولید با روند جاری مقایسه می گردد. اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش با استفاده از انواع روش های میدانی، کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه حاصل می گردد. در این تحقیق پس از جمع آوری اطلاعات مدل سازی، به حل مدل می پردازیم. مدل سازی با استفاده از برنامه ریزی آرمانی انجام می شود که برای رتبه بندی و تعیین اوزان از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردیده است. به این ترتیب که پرسشنامه ای طراحی می شود و از پرسشنامه جهت گرد آوری داده های مورد سوال به منظور تدوین وزن هر پرسش و در نهایت اوزان تابع هدف استفاده گردیده است. برای کسب اعتبار علمی پرسشنامه طراحی شده از روش روایی محتوایی استفاده شده است. به این ترتیب که پرسشنامه ابتدایی تدوین و طراحی گردیده است و پس از کسب نظرات متخصصین امر باز نگری و تدوین نهایی انجام می گردد. در این روش با محاسبه آلفای کرانباخ اعتبار پرسشنامه اندازه گیری و مشخص می شود. برای حل مدل بیشترین مقدار وزن به آرمان مهمتر و کمترین مقدار وزن به آرمان کم اهمیت تر نسبت داده می شود؛ سپس داده های مساله را وارد مدل کرده و با استفاده از نرم افزار لینگو که یک نرم افزار تحقیق در عملیات است، به حل مدل می پردازیم. در نهایت خروجی های حاصل از حل مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مواردی از جمله میزان تولید، بازده پالایشگاه و درآمد سرانه هر بشکه با وضع موجود مقایسه می شود.مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا با استفاده از شیوه های ریاضی در امر برنامه ریزی تولید، یک مدل ریاضی برای برنامه ریزی تولید در صنعت پالایش نفت ارایه دهد، به گونه ای که بتوان یک الگوی مناسب از ارتباطات منطقی بین عملیات را تدوین و به کمک آن مسوولین ذیربط را در امر برنامه ریزی آتی کمک نمود.
تحلیل زمان انتظار مسافران در ایستگاههای مترو با استفاده از تکنیک شبیهسازی (مطالعه موردی متروی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"موضوع میانگین سر فاصله زمانی اعزام قطارها یکی از مهم ترین شاخصهای اثر گذار بر زمان انتظار مسافران است. برای ایجاد تناسب منطقی در خدماتدهی سیستمهای همگانی باید نرخ سرویسگیری مسافران از سیستم با نرخ ورود آنها هماهنگ شود. در این مقاله بر مبنای شاخصهای شناسایی شده اثر گذار بر زمان انتظار مسافران در محیط مطالعات موردی شبکه مترو تهران، اقدام به بررسیهای میدانی و آمارگیری از حجم مسافران ورودی، زمان پیاده روی از محل ورود به ایستگاه تا روی سکو، زمان انتظار برای سوار شدن به قطار، فاصله بین ورود قطارها به ایستگاه و غیره.... از سیستم مترو شده است و سپس با توجه به فرآیند مدلسازی شاخصها، نحوه عملکرد و بهره برداری سیستم مترو تهران برای دوره زمانی 6 الی 10 صبح ( اوج صبحگاهی یک روز میان هفته) شبیهسازی شده و در ادامه با مقایسه دادههای حاصل از عملیات میدانی آمارگیری و خروجیهای شبیهسازی، اقدام به تعیین اعتبار مدل و بررسی صحت مدل شده است.
با توجه به مدل شبیهسازی طراحی شده و انجام فرآیندهای مدلسازی شاخصها و کالیبراسیون آن، رابطه ریاضی بین زمان انتظار مسافران در ایستگاهها با سر فاصله زمانی اعزام بین قطارها در شرایط مختلف به تعداد خطوط مترو و به تفکیک مسیرهای رفت و برگشت به دست آمد. بر مبنای فرآیندهای اعتبارسنجی، حداقل انطباق خروجیهای مدل شبیهسازی با نمونهبرداری آماری انجام شده با دقت 95% حاصل شد و نسبت زمان انتظار به سر فاصله زمانی قطارها بهطور میانگین برای طول دوره زمانی شبیهسازی در کل شبکه به میزان 6/0 مشخص شد. "
به کارگیری الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی درختان تصمیم گیری برای اعتبارسنجی مشتریان بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درختان تصمیم گیری به عنوان یکی از تکنیک های داده کاوی می توانند به اعتبارسنجی مشتریان بانکی بپردازند. مسئله ی اصلی ساخت درختان تصمیم گیری است که بتوانند به طور بهینه مشتریان را طبقه بندی کنند. در این مقاله یک مدل مناسب اعتبارسنجی مشتریان بانک ها برای اعطای تسهیلات اعتباری متناسب با هر طبقه مبتنی بر الگوریتم ژنتیک ارایه می شود. الگوریتم های ژنتیک می توانند با انتخاب ویژگی های مناسب و ساخت درختان تصمیم گیری بهینه به اعتبارسنجی مشتریان کمک کنند. در ساخت این مدل فرآیند توسعه در شناخت الگو و فرآیند CRISP برای اعتبارسنجی مشتریان به کار رفته است. مدل طبقه بندی پیشنهادی مبتنی بر تکنیک های خوشه بندی، انتخاب ویژگی ها، درختان تصمیم گیری و الگوریتم ژنتیک است. این مدل به انتخاب و ترکیب بهترین درختان تصمیم گیری مبتنی بر معیارهای بهینگی و ساخت درخت تصمیم گیری نهایی برای اعتبارسنجی مشتریان می پردازد. نتایج نشان می دهد که دقت طبقه بندی مدل طبقه بندی پیشنهادی به طورتقریبی از تمام مدل های درخت تصمیم گیری مقایسه شده در این مقاله بالاتر است. هم چنین تعداد برگ ها و اندازه ی درخت تصمیم گیری و در نتیجه ی پیچیدگی آن از همه کمتر است.
کاربرد تکنیک های برنامه ریزی ریاضی برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی شرکت های داروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" مدیران شرکت ها و سرمایه گذاران دو گروه از ذینفعان هستند که اطلاعات حاصل از تجزیه و تحلیل صورت های مای برای آنها اهمیت ویژه ای دارد. در این راستا، آنها با در نظر گرفتن اطلاعاتی مانند نسبت های مالی، موقعیت شرکت را ارزیابی و بر اساس آن تصمیم مناسب را اتخاذ می کنند. هرچند تحلیل نسبت های مالی برای ارزیابی مالی شرکت ها قدمتی دیرینه دارد، اما محدودیت نحلیل نسبت ها آن است که هر نسبت با در نظر گرفتن یک فاکتور در صورت و فاکتور دیگر در مخرج، فقط یک بعد را ارزیابی می کند. بنابراین در نظر گرفتن نسبت های مالی به صورت جدا از هم معمولا نمی تواند راهنمای مناسبی برای سرمایه گذاران و مدیران شرکت ها باشد. برای رفع این نقص، در این مقاله پیشنهاد می شود که ابتدا با بررسی نظر خبرگان و کارشناسان صنعت و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن اهمیت نسبت های مالی مختلف در مقایسه با هم استخراج شود. سپس با تلفیق نسبت ها و در نظر گرفتن چهار دسته از نسبت ها به عنوان ستاده های هر شرکت، کارآیی و کارآمدی هر شرکت در مقایسه با سایر شرکت ها اندازه گیری شود. بدیهی است نمره کارآیی هر شرکت که اطلاعات مختلفی در آن منظور شده می تواند راهنمای مناسبی هم برای سرمایه گذاران و هم مدیران شرکت باشد تا اولویت های سرمایه گذاری و جهت گیری آتی شرکت را با دقت بیشتری تعیین نمایند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان نسبت های نقدینگی، نسبت سریع، در میان نسبت های سودآوری، بازده حقوق صاحبان سهام، در میان نسبت های رشد، نسبت افزایش حقوق صاحبان و در میان نسبت های عملیاتی، نسبت گردش موجودی بیشترین اهمیت را در صنعت داروسازی داشته است. پس از به کارگیری شاخص های ترکیبی به عنوان ستاده و استفاده از یک مدل تحلیل پوششی داده های جمعی، نمره ناکارآمدی شرکت های داروسازی محاسبه شد. که در این میان شرکت داروسازی البرز بالاترین و شرکت دارویی لقمان پایین ترین رتبه را داشته است.
"
تجزیه و تحلیل کارایی یک سیستم تولیدی به کمک مدل شبیه¬سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این تحقیـق نشان¬دادن توانمندی روش شبیهسازی کامپیوتری در ارتقای بهرهوری و متوازنسازی سیستم تولیدی است. این تحقیق سعی دارد تا نخست با تبیین مدلهای شبیهسازی و ابعاد کاربردی آن نگاه خاص خود را بر موضوع بهرهوری انداخته و توانمندی این روش را در عرصه بهبود بهرهوری نشان دهد. در این راه پارهای از مطالعات به عمل آمده¬ - که بر مدار بهرهوری صورت گرفته- ارائه شده است که با تبیین آنها به دنبال تشریح و اثبات توانمندی خاص شبیهسازی کامپیوتری در حیطه بهبود و ارتقای بهرهوری می¬باشد.
مطالعه موردی با شناسایی سیستم مطالعه شده و طراحی مدل سیستم موجود ( مدل AS-IS ) و تحلیل و بررسی نتایج حاصل از آزمایشهای مدل مذکور آغاز شد. در مرحله بعدی با مشخص¬کردن ضریب بهره¬برداریِ نیروی انسانی وسایل، تجهیزات و شناسایی نقاط گلوگاهی سیستم - که موجب کاهش کارایی و عملکرد آن می¬شود - اقدام به طراحی راهکارهای بهبود دهنده پیشنهادی(مدلTO-BE) شد.
در نهایت با انجام آزمایشهای شبیهسازی و مقایسه و تحلیل نتایج خروجیهای به دست آمده از مدل AS-IS و مدلهای TO-BE مشخص شد که یکی از سناریوهای پیشنهادی از میان راهکارهای بهبود دهنده، مناسبترین عملکرد را داشته است ."
بررسی کاکرد تکنیک تاپسیس فازی در بهبود فازی ستجش کارایی شعب بانک ها با استفاده از تکنیکdea(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش کارایی سازمان های مختلف و مقایسه کارایی بین واحدهای آنها، از جمله مسایل مهمی است که امروزه در ادبیات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. در میان سازمان های مختلف، بانکها به عنوان یکی از مهمترین نهادهای هر نظام اقتصادی مطرح اند. بنابراین، با توجه به نقش مهم بانکها در توسعه کشور و همچنین تعدد شعب آن ها، اندازهگیری کارایی شعب بانک حائز اهمیت مینماید. هدف اصلی این مقاله بررسی اثرات لحاظ نمودن میزان اهمیت داده ها (نهاده ها و ستاده ها) در مدل تحلیل پوششی دادهها می باشد. بر این اساس، ابتدا سیستم مفهومی ارزیابی کارایی شعب بانک تعریف شده و سپس میزان اهمیت ورودی ها و خروجیها با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی محاسبه شد تا بعدا در تکنیک DEA مورد استفاده قرار گیرد. در مرحله بعد، کارایی شعب در قالب مدل تحلیل پوششی دادهها فرموله شد و سپس محاسبه گردید. در پایان نیز به منظور تحلیل اثرات به کارگیری میزان اهمیت داده ها، کارایی شعب بدون لحاظ نمودن میزان اهمیت داده ها مجدداً محاسبه شده تا کارایی شعب، در دو حالت مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج نشان می دهد استفاده از میزان اهمیت داده ها (نهاده ها و ستادهها)، توانسته است سنجش کارایی شعب بانک با استفاده از تکنیک DEAرا دقیقتر نموده و بنابراین موجب افزایش روایی این تکنیک شود.
ارایه الگوریتم فراابتکاری مبتنی بر سیستم کلونی مورچگان برای مسئله مکانیابی مسیریابی با چندین انبار و فرض تخصیص چندین مسیر به هر وسیله نقلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک سیستم لجستیک، تصمیماتی نظیر مکانیابی انبارها، مسیریابی وسایل نقلیه و تخصیص مسیرها به این وسایل نقلیه باید به طور همزمان اخذ شوند. در واقع این گونه مسایل، به دنبال یافتن مکان و تعداد مناسب تسهیلات و نیز مسیرهای توزیع توسط وسایل نقلیه هستند. این مسئله به دلیل پیچیدگی و حجم بالای محاسبات جزء مسایل بهینهیابی ترکیبی و NP-hard قرار میگیرد. به دست آوردن حل بهینه برای مسئله مورد نظر در ابعاد بالا در زمان محاسباتی معقول به وسیلهی رویکردهای سنتی و ابزارهای بهینهیابی متداول، بسیار مشکل است. بنابراین یک الگوریتم فراابتکاری مبتنی بر الگوریتم مورچگان برای حل این مسئله استفاده شده است. با توجه به آزمایش های انجام شده، این الگوریتم پیشنهادی میتواند جواب نزدیک به بهینه در زمان قابل قبولی ارایه دهد. همچنین در این مقاله فرض تخصیص چندین مسیر به یک وسیله نقلیه در کل زمان در دسترس در نظر گرفته شده است. در انتها، نتایج به دست آمده از این الگوریتم برای مسایل با حجم کم با خروجی نرم افزار لینگو مقایسه و بررسی شده است.
اندازه گیری رضایت مشتری در بانک توسعه صادرات ایران با استفاده از روش تجزیه و تحلیل چند معیاره رضایت (MUSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله رضایت مشتری بیانگر یک رویکرد نوین نسبت به کیفیت در مؤسسات اقتصادی و سازمان ها و همچنین ایجاد یک مدیریت و فرهنگ مشتری مدار واقعی می باشد. اندازه گیری رضایت مشتریان، ارایه کننده یک بازخورد فوری، معنی دار و عینی در خصوص انتظارات و اولویت های مشتری می باشد. بدین ترتیب، می بایست عملکرد سازمان ها در ارتباط با مجموعه ای از ابعاد رضایت مورد ارزیابی قرار گرفته که بیانگر نقاط قوت و ضعف یک سازمان باشد. در این تحقیق و برای اولین بار در ایران، روش تجزیه و تحلیل چندمعیاره رضایت (MUSA) جهت اندازه گیری و تجزیه و تحلیل رضایت مشتریان بانک توسعه صادرات ایران استفاده شده است. این روش به صورت یکپارچه، سطح رضایت مجموعه ای از مشتریان را بر پایه ارزش ها و اولویت های بیان شده آنها، ارزیابی می کند. این تحقیق بنا به درخواست اداره امور مشتریان و هماهنگی شعب بانک توسعه صادرات ایران انجام شده است که با حل چندین مدل برنامه ریزی خطی (با توجه به ساختار سلسله مراتبی ابعاد رضایت تعیین شده توسط خبرگان)، میانگین سطح رضایت در هریک از ابعاد و نیز رضایت کلی و همچنین اهمیت (وزن) هریک از ابعاد رضایت به دست می آید و در نهایت با ایجاد و توسعه مجموعه ای از شاخص های کمی و نمودارهای ادراکی به ارزیابی و اندازه گیری بهتر رضایت کمک می نماید.
مدل برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی با استفاده از AHP, CSF و الگوریتم ژنتیک
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه سرمایه گذاری در زمینه سیستم های اطلاعاتی احتیاج به منابع مالی زیادی دارد و شکست در این سرمایه گذاریها هزینه های هنگفتی را برای سازمان ایجاد می کند مدیران سیستم های اطلاعاتی با مساله دشتوار تشخیص؛ ارزیابی و انتخاب انواع سیستم های اطلاعاتی مورد نیاز مواجه هستند. تشخیص و تعیین اولویت سیستم های اطلاعاتی مورد نیاز حساس ترین جزء برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی می باشد. در این مقاله مدل تشخیص و تعیین اولویت توسعه سیستم های اطلاعاتی همراستای اهداف استراتژی های و برنامه های سازمان با استفاده از روش CSF؛ تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی و الگوریتم ژنتیک (HISSPM) ارائه می گردد و به ارزیابی و تجزیه و تحلیل نتایج اجرای مدل از طریق آزمون فرضیه پرداخته می شود
تحلیل پوششی داده ها و روش نوین IEP /AHP جهت رتبه بندی کامل واحدهای تصمیم گیرنده
حوزه های تخصصی:
تحلیل پوششی داده ها یکی از رویکردهای علمی است که با به کارگیری مبنای ریاضی قوی به محاسبه کارایی می پردازد. تحلیل پوششی داده ها‘ تکنیکی ناپارامتریک برای سنجش و ارزیابی کارایی نسبی مجموعه ای از واحدهای تصمیم گیرنده با ورودی ها و خروجی های چندگانه است. از آن جا که در مدل های اولیه تحلیل پوششی داده ها اولاً معیار سنجش کارایی‘ معیاری شعاعی است ثانیاً رتبه بندی کاملی از واحدها ارایه نمی شود و این مدل ها واحدها را فقط به دو دسته کارا و ناکارا طبقه بندی می نماید و ثالثاً این مدل ها توانایی تفکیک و تشخیص کافی میان نتایج ارایه نمی کنند‘ مقاله حاضر سعی شده است تا این مشکلات به طور همزمان رفع شود. به عبارت دیگر‘ این مقاله سعی در استفاده از مفهوم تحلیل پوششی داده ها به منظور بهبود قدرت تشخیص‘ با به کارگیری مدل پروفایل کارایی هر ورودی و تلفیق این مدل با تحلیل سلسله مراتبی جهت ارایه یک رتبه بندی کامل از واحدهای تصمیم گیرنده دارد. لذا در این مقاله ابتداء مدل پروفایل کارایی هر ورودی و سپس تکنیک پیشنهادی مزبور جهت انجام رتبه بندی کاملی از واحدهای تصمیم گیرنده مطرح می شود.
توسعه ای بر روش AHP / DEA برای رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشAHP/DEA برای رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده، از کارهایی است که در زمینهی ترکیب دو مقولهی تحلیل پوششی داده ها (DEA) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شده است. این روش ایده ای جدید در زمینهی ترکیبDEA وAHP است که توانسته با ترکیب نقاط قوتDEA وAHP به رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده (DMU) بپردازد. با این وجود، دراین روش مشکلاتی از جمله منطقی نبودن مقایسهی دو واحد تصمیم گیرنده در یک مدلDEA ، عدم رتبه بندی کامل و عدم مطابقت با رتبه بندیDEA در حالت چند ورودی- چند خروجی دیده میشود. در این مقاله، روش AHP/DEA را توسعه می دهیم به طوریکه مشکلات گفته شده، برطرف شود. در واقع ما در مرحله اول این روش دو مرحله ای، در تعیین مقادیر ماتریس مقایسات زوجی علاوه بر نسبت های کارایی واحدها میزان تأثیر هر واحد بر دیگر واحدها را نیز سنجیده ایم تا نگاه جامع تری به مسئله رتبه بندی داشته باشیم. نشان میدهیم، روش ارایه شده، ضمن اینکه یک رتبه بندی منطقی از واحدهای تصمیم گیرنده را ارایه میدهد، بارتبه بندی کارا- ناکارای DEA نیز مطابقت کامل دارد. مثال های عددی نیز، در مقاله آورده شده اند تا به کمک آن ها، ضمن تشریح روش، درک شهودیتری از مسایل مطرح شده در مقاله حاصل شود.
وزن دهی و رتبه بندی شاخصهای موثر بر کیفیت لاستیک خودرو با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند شاخصه مطالعه موردی: شرکت کویر تایر
حوزه های تخصصی:
یکی ازمهمترین قسمتهای یک وسیله نقلیه را میتوان تایر به شمارآورد به نوعی که عملکرد هر وسیله نقلیهای تاحدزیادی وابسته به تایرهای آن است. درمیان روشهای گوناگونی که برای مطالعه رفتارمکانیکی تایر به کاربرده میشود، مدلسازی ریاضی به خاطرقابلیت بالایی که دراین زمینه ازخود نشان میدهد، ازجایگاه ویژه ای برخورداراست. دراین زمینه، تاکنون مدلهای ریاضی گوناگونی مورداستفاده قرارگرفته است.دراین تحقیق، مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) به منظور رتبه بندی شاخصهای مهم مؤثر برکیفیت تایرها به کاربرده شده است. به این صورت که درراستای تحقق انتظارات مشتری وجلب رضایت او که هدف هرتولیدکنندهای میباشد، شاخصهای مهم مؤثر برکیفیت لاستیک خودرو توسط کارشناسان امر و تعدادی ازمشتریان، شناسایی و رتبهبندی میشود. در این پژوهش شاخصهای انتخاب شده توسط کارشناسان، از طریق تکنیکهای AHPو ENTROPY وزن داده شده و رتبهبندی میگردند. پنج نوع تایربا کیفیتهای متفاوت به عنوان گزینههای تصمیم انتخاب شده، سپس این گزینهها با توجه به وزنهای بدست آمده از دو تکنیک ذکر شده برای شاخصها، از طریق تکنیکهای TOPSIS و ELECTRE رتبهبندی گردیده و در مورد آنها تصمیم گیری میشود. درنهایت چهارحالت رتبهبندی حاصل شده که ازطریق تکنیکهای ادغام MADM (روشهای میانگین حسابی، بردا و کاپلند) به نتیجهگیری واحد در این زمینه خواهیم رسید.
تحلیل حساسیت مسائل تصمیم گیری چند شاخصه نسبت به نوع تکنیک مورد استفاده مطالعه ای موردی
حوزه های تخصصی:
چکیده : در چند سال اخیر توجه مجامع دانشگاهی ما به علوم تصمیم گیری بیشتر جلب شده و تحقیقات آکادمیک زیادی در این راستا صورت گرفته است اما متاسفانه در انتخاب نوع تکنیک تصمیم گیری مناسب به ویژه در مورد تصمیم گیریهای چند شاخصه( مثلا تکنیک های AHP و SAW , TOPSIS , ELECTRE و مانند آنها ) دقت و مطالعه کافی صورت نمی گیرد .مقاله حاضر با بررسی یک مورد واقعی نشان می دهد که انتخاب نوع تکنیک مورد استفاده چه در مرحله وزن دهی و چه در مرحله تصمیم گیری می تواند تاثیر غیر قابل انکاری بر رتبه های حاصله داشته باشد همچنین مشخص می کند که با اتخاذ چه روش هایی می توان حساسیت مسأله را کم کرد و نیز چگونه می توان رتبه بندی های حاصله را با هم مقایسه نمود.