چکیده : در چند سال اخیر توجه مجامع دانشگاهی ما به علوم تصمیم گیری بیشتر جلب شده و تحقیقات آکادمیک زیادی در این راستا صورت گرفته است اما متاسفانه در انتخاب نوع تکنیک تصمیم گیری مناسب به ویژه در مورد تصمیم گیریهای چند شاخصه( مثلا تکنیک های AHP و SAW , TOPSIS , ELECTRE و مانند آنها ) دقت و مطالعه کافی صورت نمی گیرد .مقاله حاضر با بررسی یک مورد واقعی نشان می دهد که انتخاب نوع تکنیک مورد استفاده چه در مرحله وزن دهی و چه در مرحله تصمیم گیری می تواند تاثیر غیر قابل انکاری بر رتبه های حاصله داشته باشد همچنین مشخص می کند که با اتخاذ چه روش هایی می توان حساسیت مسأله را کم کرد و نیز چگونه می توان رتبه بندی های حاصله را با هم مقایسه نمود.