فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در فلسفة علوم اجتماعی، عده ای بر شباهت علوم اجتماعی و طبیعی، از حیث موضوع و روش و هدف تأکید دارند و عده ای دیگر به تفاوت های بنیادین میان آنها، در این جنبه ها قائل اند. مهم ترین استدلال های دو دسته برای ادعاهای خود، فهرست وار در این مقاله آمده است. از جمله موضوعات مورد اختلاف که در اینجا بیان شده است، میتوان به آزمایشی بودن یا نبودن علوم اجتماعی، وجود داشتن یا نداشتن قوانین کلی در علوم اجتماعی، و تفاوت های پیش بینی و تبیین در علوم طبیعی و علوم اجتماعی اشاره کرد. آیا موضوعات مورد مطالعه در علوم اجتماعی، ویژگیهای منحصر به فردی مانند معنادار بودن دارند که آنها را به لحاظ ماهیتی، از پدیده های مورد مطالعه در علوم طبیعی متمایز کند؟ آیا از روش های به کار رفته در علوم طبیعی که کارامدی خود را در حیطة مطالعة پدیده های فیزیکی و زیستی نشان داده اند، میتوانیم در مطالعة پدیده های اجتماعی استفاده کنیم؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا باید چنین کنیم؟ یا میتوان اهداف متفاوتی، در دو حیطة علوم اجتماعی و طبیعی در نظر گرفت که مانع این کار شود؟ مقالة حاضر به پاسخ های متفاوتی که اشاره میکند در ادبیات فلسفة علوم اجتماعی، به این پرسش ها داده شده است.
روش های تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه
حوزه های تخصصی:
در عرصة پژوهش، محققان برای بررسی دیدگاه های افراد در پژوهش های پیمایشی و انواع پژوهش های کیفی، از مصاحبه استفاده می کنند. با طرح انتقادات دربارة به کارگیری رویکرد کمیّ در تحقیقات تربیتی و گسترش توجه به پژوهش های کیفی و پژوهش های تلفیقی، به مصاحبه بیش از پیش توجه شده است. به کارگیری مصاحبه به منظور دستیابی به نتایجی که از قابلیت اعتماد مناسبی برخوردار باشد، نیازمند آشنایی با روش های انجام مصاحبه و داشتن مهارت در تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از این طریق است. مقالة حاضر به معرفی روش های تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه شامل تحلیل کمّی، ساختاری و تفسیری پرداخته است. در تحلیل کمی متن نوشتاری مصاحبه ها رمزگذاری و شمارش می شود و با استفاده از روش های آماری تحلیل می گردد. در تحلیل ساختاری متن نوشتاری، بر حسب تعداد واژه ها، اصطلاحات و مفاهیم و میزان تکرار آنها شمارش و تحلیل می شود. در تحلیل تفسیری، پژوهشگر در صدد است تا پیام های نهفته در متن نوشتاری مصاحبه را آشکار سازد و براساس آن، نظریة از قبل تعیین شده ای را توسعه دهد یا نظریة زمینه ای را ارائه دهد.
تحلیل داده های کیفی،رویه ها و مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"روش های متعددی برای تحلیل داده های کیفی وجود دارند که روش تحلیل مردم نگارانه کلاسیک متعارف ترین شکل آن است. با وجود این، در خلال چند دهه اخیر رویه های نوین دیگری ارایه شده است که هر کدام بر نوع خاصی از داده های کیفی متمرکز شده است، کاربرد نرم افزارهای کامپیوتری در تحلیل داده های کیفی از جمله این رویه های جدید است.
توجه و گسترش روزافزون استفاده از روش های کیفی در جامعه دانشگاهی کشور نه تنها مستلزم آشنایی با این روش شناسی و چگونگی طراحی و اجرای آن است، بلکه نیازمند آشنایی با رویه های تحلیلی این روش ها و استفاده از آن ها می باشد. براین اساس، این مقاله ابتدا به معرفی روش تحقیق کیفی، انواع، اصول پارادایمی و داده های آن می پردازد، سپس به شیوه مقایسه ایی مدل ها و رویه های تحلیل داده های کیفی را مورد بررسی قرار می دهد. رویه های مورد بررسی شامل تحلیل تماتیک، تحلیل روایتی، تحلیل پدیدار شناختی، تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مکالمه، تحلیل نشانه شناختی، تحلیل گفتمان، تحلیل مردم نگارانه انتقادی و تحلیل داده های مشاهده ای می باشند. در بررسی هر یک از این رویه ها، ضمن پرداختن به اصول، مبانی عملی و نقاط تمرکز آن ها، به برخی مطالعات موردی داخلی مرتبط نیز اشاره شده است."
جستاری در نظریه و روش تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش انتقادهای نظری از رویکرد اثبات گرایی، بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی به جای جمع آوری داده های کمّی و تحلیل های آماری، بر روش های کیفی تحقیق تأکید می ورزند. یکی از روش های بسیار رایج پژوهش های کیفی، تحلیل گفتمان انتقادی است. تحلیل گفتمان انتقادی، به لحاظ فلسفی مبتنی بر ساخت گرایی است که با تأکید بر عاملیت انسانی، واقعیت را به سازه های انسانی تقلیل می دهد.
این نوشتار با اشاره به استلزامات منطقی مبانی سازه گرایانة تحلیل گفتمان انتقادی، به این نتیجه می رسد که این دیدگاه به لحاظ معرفت شناختی به نسبی گرایی، سفسطه و انکار شناخت، نسبیت ارزشی، خودمتناقض بودن، امتناع صدق و کذب، و امتناع اخلاق منجر می شود.
تحلیل محتوای کیفی از منظر رویکردهای قیاسی و استقرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحلیل محتوا یکی از روش های رایج در تحقیقات اجتماعی است. طی دهه های اخیر، گونه های گوناگونی از تحلیل محتوا به وجود آمده اند که می کوشند اصول این روش را در ترکیب با مفروضات انواع رویکردهای نظری به کار گیرند. با وجود چنین تنوعی، این پرسش قابل طرح است که چگونه می توان نوعی دسته بندی از روش تحلیل محتوا ارائه داد؟ آیا تقسیم تحلیل محتوا به دو گونه کمی و کیفی می تواند تنوعات موجود در این عرصه را پوشش دهد؟ بهره گیری از منطق های پژوهشی، پاسخی برای این دست پرسش ها فراهم می سازد. منطق مستتر در گونه های گوناگون تحلیل محتوا، بویژه از نوع تحلیل محتوای کیفی، می تواند به عنوان محوری برای شناخت تشابه ها و همچنین تمایزها در نظر گرفته شود. بر این اساس، دو منطق استقرا و قیاس، مبین اصول فکری هدایت کننده انواع گونه های تحلیل محتوای کیفی هستند و به تنهایی و یا در ترکیب با یکدیگر می توانند مسیر حرکت در این روش را تعیین کنند. آنچه در این مقاله آمده است تلاشی برای ارائه یک صورت بندی کلی از تحلیل محتوای کیفی است که با متمایز کردن آن از نوع کمی، آغاز می شود و به شناخت جایگاه دو منطق پژوهشی استقرا و قیاس در تحلیل محتوای کیفی و همچنین نحوه کاربرد آن ها در فرایند تحقیق منجر می گردد.
تعمیم پذیری و چالش های آن در تحقیقات کیفی
حوزه های تخصصی:
تحقیق تجربی متضمن تعمیم پذیری است، اما تعمیم پذیری صرفاً به تعمیم های آماری محدود نمی شود. به هر روی، تعمیم پذیری گام نهایی در فرایند تحقیقات کمّی و کیفی است. در خصوص نوع و شیوة تعمیم پذیری در تحقیقات کیفی، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. یکی از رویکردها «تعمیم پذیری طبیعت گرایانه» است؛ فرایندی که طی آن تعمیم پذیری بر مبنای شباهت صورت می گیرد؛ شباهتی که با دیگر افراد، محیط ها، زمان ها و زمینه ها وجود دارد. یکی دیگر از انواع تعمیم پذیری که به تحقیقات کیفی مربوط می شود، تعمیم پذیری ارتباطی است. در این باره، سؤال این است که چه کسی تصمیم می گیرد که نتایج تحقیق قابل تعمیم می باشد. در این زمینه، ممکن است محقق و خوانندة تحقیق با یکدیگر تعامل داشته باشند. نوع دیگری از تعمیم پذیری، که در اینجا بیشتر مورد تأکید است، «تعمیم پذیری متعادل» است. این تعمیم پذیری در مقابل «تعمیم پذیری تام» قرار دارد. ویلیامز معتقد است: این نوع تعمیم پذیری در تحقیقات کیفی بیشتر صورت می گیرد. ازاین رو، می توان گفت: این نوع تعمیم پذیری اجتناب ناپذیر است. داعیة تعمیم پذیری متعادل این است که آنچه در یک مکان یا زمان صادق است بر زمان و مکان دیگری هم صدق می کند. این نوع تعمیم پذیری در پی آن نیست که گزاره های جامعه شناختی را به یک دورة طولانی یا فرهنگ های دیگر تعمیم دهد. ازاین رو، محقق بر اساس موارد خاصی که موجود است، دست به استنتاج می زند تا ویژگی های جامعه بزرگ تر را درک نماید. از این رو، تعمیم دادن اجتناب ناپذیر، مطلوب و ممکن است.
گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
نظریه ی اجتماعی در نیمه ی دوم قرن بیستم شاهد توجه خاص به مقوله ی زبان بوده است . « چرخش زبانی » اصطلاحی است که در باره ی همین امر به کار برده می شود . رواج مفهوم «گفتمان» در علوم انسانی نیز محصول همین چرخش زبانی است . در مقاله ی حاضر ابتدا تلاش می شود تا ضمن ارائه ی تعاریف مختلف از این مفهوم و « تحلیل گفتمان » ، ویژگی های مشترک آن بر شمرده شود . در ادامه انواع پژوهش های که بر حول محور « تحلیل گفتمان » سامان می گیرد خیلی مختصر معرفی می شود ...
روش تحقیق کیفی
حوزه های تخصصی:
کتاب روش تحقیق کیفی شامل هفت فصل است که عبارتند از: کلیات؛ محتوای تحقیق؛ چگونگی انجام تحقیق؛ روش جمع آوری داده ها؛ ثبت، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها؛ مدیریت منابع و زمان و دفاع از ارزش ها و منطق تحقیق کیفی.
هدف اصلی کتاب آن است که درباره شایستگی و مفید بودن روش تحقیق کیفی صحبت کند و نشان دهد که چگونه می توان یک موضوع تحقیق کیفی را ارایه نمود. کتاب هم چنین به این نکته می پردازد که چگونه باید دیگران (برنامه ریزان اجتماعی، سیاست مداران، مجریان برنامه های پژوهشی، دولت و ...) را در مفید بودن و انجام یک تحقیق کیفی متقاعد نمود و در مراتب بعدی، بیان می کند که برای انجام تحقیق کیفی باید چه مرحله های مشخصی را گذراند و چه اصولی را باید رعایت کرد. به عبارت دیگر به پژوهش گرانی که می خواهند با استفاده از روش کیفی درصدد درک و حتی تغییر یک پدیده بسیار پیچیده اجتماعی و فرهنگی و ... برآیند، راه کارهایی ارایه می دهد...
روش شناسی نظریة اجتماعی امیل دورکیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دغدغة اساسی امیل دورکیم هم بستگی اجتماعی است. بر این اساس، بیشتر نظریات او به نحوی حول این مسئلة اصلی می چرخد. نظریات او آبشخور روش شناسی ای است که طبق آن هستی استقلالی و شیء انگاری واقعیت های اجتماعی با نگاه تماماً سکولاریستی در مقام هستی شناسی، و به تبع آن یک سان انگاری علوم دقیقة طبیعی و انسانی در مقام معرفت شناسی و تقلیل ماهیت انسان به هویت اجتماعی و منفعل در نظر گرفتن کنشگران اجتماعی در برابر ساختارهای اجتماعی در مقام انسان شناسی، از جمله مهم ترین مبانی معرفتی این نظریه به شمار می آیند. همین مبانی معرفتی است که پذیرش این نظریه را در نگاه روش شناسی حکمت نوصدرایی با مشکل روبه رو می سازد؛ روش شناسی ای که بر اساس تشکیک در هستی، هستی های ماورای طبیعی علاوه بر هستی های مادی در مقام هستی شناسی، روش وحیانی، شهودی و عقلانی علاوه بر روش تجربی و بنابراین جمع میان تبیین تجربی و عقلی، تفسیر و انتقاد در مقام معرفت شناسی و نفس مجرد انسانی و هویت های لایتغیر و ثابت او علاوه بر هویت های اجتماعی متغیر در مقام انسان شناسی از مهم ترین مبانی معرفتی آن محسوب می شوند. همین ناسازگاری و رویارویی دو روش شناسی است که دقت بیشتری را در به کارگیری این نظریه در فرایند بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی می طلبد.
روش های تحقیق ترکیبی به عنوان سومین جنبش روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق با روشهای ترکیبی، متاخرترین جهتگیری روششناختی در علوم اجتماعی رفتاری معاصر است، که به دنبال دورهای نسبتاً طولانی از مناقشه های بین دو رویکرد پارادایمی کمیگرا و کیفیگرا، ظهور پیدا کرده است. این نوع تحقیق که از نظر فلسفی مبتنی بر رویکرد پراگماتیسم است، با تاکید بر همگرایی پارادایمی و اجتناب از موضعگیریهای کمی کیفی متعارف، در صدد ترکیب هر دو رهیافت کمی و کیفی در یک مطالعه واحد به طور همزمان، متوالی یا تغییرپذیر است. روششناسی ترکیبی گرچه به طور ضمنی از دهه 1960 با عناوین متفاوت به کار رفته است، اما آن به طور رسمی در یک دهه اخیر آغاز شده و در طول چند سال گذشته بسط و گسترش یافته است. این نوع تحقیق دارای واژگان جدید، اصول، مراحل و طرحهای خاصی است که با طرحهای کمی و کیفی متعارف متفاوت میباشد.
بر این اساس، این مقاله ابتدا به خاستگاه تاریخی و برخی تعاریف از این روش اشاره میکند، سپس ضمن ارایه انواع طرحهای ترکیبی استقرایی و قیاسی، طرح های ششگانه ترکیبی شامل طرحهای ترکیبی همزمان ـ زاویهبندی، همزمان ـ لانهکرده، همزمان ـ تغییرپذیر، متوالی تبیینی، متوالی اکتشافی و متوالی تغییرپذیر معرفی شده و شیوه اجرای آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه مقاله، برخی ابعاد یک تحقیق ترکیبی نوعی شامل اهداف، سؤال ها و فرضیه ها، جایگاه نظریه، روشهای نمونهگیری ترکیبی، روشهای ترکیبی گردآوری و تحلیل دادهها، مراحل اجرا و نگارش گزارش تحقیق ترکیبی، و در نهایت اعتبار گزارش های تحقیق با روش های ترکیبی و شیوههای نهگانه اعتبارسنجی آن مطرح و بررسی شدهاند. در پایان مقاله، خلاصه ای از یک تحقیق ترکیبی انجام شده عنوان شده است.
ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده (مطالعه مقدماتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده در بیماران مزمن انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف پرسشنامه ای بر اساس ادبیات نظری و پرسشنامه های موجود در زمینه حمایت اجتماعی تهیه شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه 256 نفری (125 مرد و 131 زن) از بیماران سرطانی متاهل بیمارستان امام خمینی انتخاب و پرسشنامه روی آنان اجرا گردید.
پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. روش های به کار رفته شامل تحلیل گویه ها (ضریب تمیز و روش لوپ)، روایی محتوا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) بودند. در نتایج تحلیل عاملی 4 عامل شناسایی شدند که عبارتند از: حمایت عاطفی (هیجانی)، حمایت اطلاعاتی، جستجوی حمایت و حمایت ابزاری. اعتبار این پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونـباخ 97/0 بدست آمد. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش می توان گفت که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و عوامل بدست آمده از تحلیل عاملی می توانند حمایت اجتماعی خانواده را به گونه ای مناسب اندازه گیری کنند.
دیرینه شناسی و تبار شناسی فوکو به عنوان روشی در مقابل روشهای تاریخی متداول در علوم اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی تلاش دانشمندان علوم اجتماعی در تحلیل جایگاه تاریخ به منظور رشد و توسعه علم و تأمین اعتبار علوم اجتماعی از نظر تاریخی است. برای دست یابی به این هدف ابتدا با ارزیابی شباهت ها و تفاوتهای علوم اجتماعی با علوم طبیعی، ضرورت پرداختن به روشهای سنتی- تاریخی مطرح گردید. در درون این رویکرد ، وسوسه وضوح، ثبات و نظم مورد تدقیق قرار گرفته و روشن گردید که روش سنتی – تاریخی قادر به کشف روابط بین ماده و ذات پدیده نیست. از سوی دیگر دیرینه شناسی دانش و تبار شناسی به عنوان یک روش تحلیلی که بر گسست، عدم تداوم و فقدان وحدت تأکید دارد ازدیدگاه فوکو بررسی گردید. برای دست یابی به این اهداف در تحقیق حاضر از منابع موجود به روش کتابخانه ای و با تکنیک فیش برداری اطلاعات لازم گردآوری و آنگاه مورد تحلیل قرار گرفته و یافته های حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که با توجه به پیچیدگی های تاریخ، روشهای تاریخی موجود قادر به درک ماهیت پدیده ها نخواهد بود. از همین رو استفاده از روش دیرینه شناسی و تبار شناسی می تواند علی رغم محدودیت های بسیاری که دارد، زمینه رشد و ترقی «روش» مناسب را فراهم آورد. نتیجه حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد در عین حال دیرینه شناسی و تبارشناسی به دلیل پیچیدگی و ابهامات زیادی که دارد می بایست مورد تجدید نظر و ارزیابی مجدد قرار بگیرند، لازم است که محققین برای بهره گیری از نکات مثبت آن دست به اقدامات مناسب بزنند و شیوه های ترکیبی مناسبتری را اتخاذ نمایند.
درآمدی بر تحلیل گفتمان میشل فوکو؛ روش های تحقیق کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به یکی از روش های تحقیق کیفی پرداخته است که از آن به «روش تحلیل گفتمان» تعبیر می شود. در این باب که گفتمان چیست و ابعاد مختلف آن کدام است، هیچ اجماع روشنی نیست و اینکه نحوة عملکرد و تحلیل آن گفتمان ها چگونه است، طبق تعاریف و بیان ویژگی ها و زوایای مختلف گفتمان در اندیشة دانشمندان، به تناسب چگونگی تحلیل نیز متفاوت می شود. تعریف ساده گفتمان عبارت است از: شیوه ای خاص برای سخن گفتن دربارة جهان و فهم آن . این نوشتار به تحلیل گفتمان در اندیشة میشل فوکو پرداخته است. نظریة فوکو در این باب دارای تحولات و تطوراتی بوده است که به تبارشناسی فوکو معروف شده است.
در این مقاله به اختصار به اندیشه های فوکو در این باب و روشن ساختن عناصر سازندة نظریه تحلیل گفتمان وی می پردازد. همچنین برای نشان دادن کاربرد عملیاتی این روش تحقیق، نمونه ای از تحقیق که از این روش بهره جسته است، بیان خواهد شد.
روش کیفی در مطالعات اجتماعیبا تاکید برروش تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روش های تحقیق در علوم اجتماعی در روش شناسی این علوم به شیوه های گوناگونی تقیسم بندی شده اند .از جمله این تقسیم بندی ها عبارتند از کمی/کیفی، آزمایشی/غیر آزمایشی،ژرفانگر/ پهنانگر[1]، توصیفی/تبیینی[2]،کاربردی/بنیادی[3]، ،نقلی–عقلی/تجربی[4] .اما با وجود تحلیل های گوناگونی و تعاریف متعددی که از هر یک ارائه شده معیارهای دقیق و روشن،برای تمایز آنها در دست نیست.پژوهشهای کیفی ریشه در کار قوم شناسان،روان شناسان،روانشناسان اجتماعی،مورخان و منتقدان ادبی دارد.پژوهش کیفی در بردارنده روش های دقیق ، ژرفانگر و محقق محور است که برای کشف معناهایی که افراد به پدیده های اجتماعی و فرهنگی می دهند و نیز روشن کردن فرایندهای ذهنی رفتار استفاده می شود. تحلیل گفتمان انتقادی (CDA)به عنوان یک روش کیفی برای اولین بار توسط نورمن فیرکلاف مطرح شد .این گرایش مطالعاتی بین رشته ای است که از اواسط دهه 1960 تا اواسط دهه 1970 در پی تغییرات گسترده ی علمی– معرفتی در رشته های علوم اجتماعی و انسانی علاقه مند به بررسی و مطالعه ابعاد گفتمانیِ سوء استفاده از قدرت و بی عدالتی و نابرابری ناشی از آن است . این رهیافت از نظریات جامعه شناختی کارل مارکس ، آنتونیو گرامشی ، لویی آلتوسر ، یورگن هابرماس ، میشل فوکو و پیر بوردیو در بررسی قدرت بهره گرفته است . این گرایش ، به دلیل بین رشته ای بودن ، خیلی زود ، به عنوان یکی از روش های کیفی در حوزه های مختلف علوم سیاسی ، علوم اجتماعی ، ارتباطات و زبان شناسی انتقادی مورد استقبال واقع شد .محور بحث مقاله اخیر بررسی روش تحلیل گفتمان وتحلیل گفتمان انتقادی به عنوان یک روش کیفی در علوم اجتماعی می باشد
بررسی رابطة انسان شناسی و روش شناسی در پارادایم های اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی بررسی مبانی انسان شناختی و روش شناختی دو پارادایم اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی بوده، مبانی انسان شناسی و روش شناسی هریک از پارادایم های اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی را بررسی و نقد می کند؛ سپس به تأثیر و تأثر این دو مؤلفه بر همدیگر در هریک از پارادایم ها خواهد پرداخت.
روش استفاده شده در این نوشتار استدلالی ـ برهانی است و هدف از ارائة آن بیان این مطلب است که مؤلفه های هر پارادایم در یک منظومة معرفتی با هم ربط منطقی دارند و پذیرش هر مؤلفه به طور ضمنی، پذیرش دیگر مؤلفه ها را نیز در بر خواهد داشت. پارادایم اثبات گرایی ازآنجاکه نگرشی مکانیکی به انسان دارد، در مبانی روشی خود از علوم طبیعی الگوبرداری می کند؛ به همین دلیل، به نوعی روش توصیفی فارغ از ارزش به مثابة روشی معتبر روی می آورد و روش کمّی را به منزلة راهی برای کسب اطلاعات کافی می داند. پارادایم رئالیسم انتقادی ازآنجاکه انسان را دارای ماهیت اجتماعی می داند، در روش خود پیش فرض های مورد توافق افراد در کنش ارتباطی را یکی از ارکان قضاوت روشی می داند و چون دغدغة رئالیستی نیز دارد، کفایت عملی را نیز از دیگر ارکان قضاوت روشی خود می شمرد. برای جمع آوری اطلاعات قایل به ترکیب روش کیفی و کمّی است و هیچ یک را به تنهایی کافی نمی داند.
تحلیل نشانه شناختی آگهی های بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از منظر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
149-186
حوزه های تخصصی:
در جوامع امروزی تبلیغات ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و جزو جداناشدنی آن تلقی می شود. تلویزیون به عنوان یکی از مؤثرترین رسانه ها در دوران کنونی برای تبلیغ کالاها، نقش مهم و اساسی در صنعت تبلیغات ایفا می کند. با این توضیح تحقیق حاضر آگهی های بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را با تأکید بر آرای بارت و ویلیامسن و نیز مدل تحلیلی جان فیسک به منظور شناخت عناصر سبک زندگی تحلیل کرده است. این تحقیق یک پژوهش کیفی است که سعی دارد به روش نشانه شناسی با بررسی انواع نشانه ها و قواعد حاکم بر آنها، ساختارهای معنایی فرهنگ و نظام ارزش های پنهان در تبلیغات را کشف کند. در اینجا با نمونه گیری هدفمند، 50 نمونه از آگهی های بازرگانی پخش شده از شبکه های سراسری سیمای جمهوری اسلامی ایران در بهار 1394 انتخاب شده است. یافته ها نشان می دهد مهم ترین ارزش های فرهنگی و نشانه های معنایی نهفته در این تبلیغات شامل «تلقی کالا به مثابه یک آرزو»، «مصرف کالا به مثابه رخداد یک معجزه»، «منزلت بخشی به کالا»، «اثرگذاری غیرواقعی کالا» و «برساختن نقش های جنسیتی» هستند. با توجه به اینکه آگهی های تجاری ظرفیت فرهنگ سازی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی را دارا هستند، لازم است سیاستگذاران فرهنگی و به ویژه مراکزی که به ساماندهی فرهنگ تبلیغات و شیوه های اجرا و ارائه آن در تلویزیون می پردازند، به ابعاد و کارکردهای مختلف تبلیغات تجاری نگاه ویژه ای داشته باشند.