علی فتوتیان

علی فتوتیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

هستی شناسی بنیادین هایدگری و جامعه شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی شناختی هایدگر درفیوس دازاین جامعه شناسی عصبی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
دانش نوپای جامعه شناسی شناختی از بینارشته ای های علوم شناختی است. بیشتر پژوهش ها در این حوزه شناختی معطوف به ارتباط آن با روان شناسی شناختی و علوم مغز و اعصاب است. ازاین رو جایگاه جامعه شناسی شناختی ذیل رویکردهای اساسی علوم شناختی تعریف می شود. مقاله حاضر به دنبال بازگشت به بنیادهای نظری و فلسفی جامعه شناسی است تا نقش جامعه و فرهنگ را پررنگ کند. توجه مارتین هایدگر به فراروی از ساحت ذهن انسان و درگیری وجودی او با عالم این زمینه را فراهم کرد که با توسعه نقش بودن-در-جهان دازاین انسانی از سوبژکتیویته انسانی عبور کند و به نقش انسان در ارتباط با دیگر انسان ها در جهان توجه شود. در این زمینه سعی شد به برخی پژوهش های جامعه شناسی شناختی که در راستای اندیشه هایدگر و نقد نظریات مرسوم روان شناسی و علوم اعصاب و روان بود (مانند نظریه-نظریه (TT)، نظریه شبیه سازی (ST) و نظریه تعاملی (IT) که دربردارنده دو رویکرد بیناذهنیت اولیه و ثانویه هست)، پرداخته شود. هرچند زمانه هایدگر این فرصت را فراهم نکرد که به طور مستقیم با علوم شناختی درگیر شود، اما شاگرد او هربرت دریفوس و دیگر شاگردان و طرفداران او با پرورش ایده هایدگر به نقش سازگاری مهارت ورزانه انسان در ارتباط با جهان پرداختند. هدف این مقاله توسعه جامعه شناسی شناختی با تکیه بر هویت اجتماعی انسان در درگیری با دیگر موجودات درون اجتماع و فرهنگ است تا به غنای بخش جامعه شناسی در برابر دیگر بینارشته های علوم شناختی در بستر جامعه شناسی شناختی تأکید کند.
۲.

بررسی و نقد کتاب تحلیل هویت علم دینی و علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۷
رخداد عمده فرهنگی و تمدنی امروز جهان، تقابل دو فرهنگ و تمدن اسلامی و مدرن است. عامل طراحی و تحلیل هر فرهنگ، علم و معرفت آن فرهنگ است. از این رو در محافل علمی یکی از مسائلی که مورد توجه می باشد تحلیل هویت علم در فرهنگ های مختلف است. نویسندگان متعددی در این موضوع قلم زده اند. این مقاله به دنبال دریافت نظر نویسنده محترم کتاب حاضر در این مورد و به خصوص ملاحظه نوع تحلیل ایشان از تقابل علم دینی و علم مدرن است. از این رو ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳی ﺷکﻠی و ﻣﺤﺘﻮایی کﺘﺎب فوق ﭘﺮداﺧﺘﻪ است. در بررسی محتوائی پس از بیان خلاصه ای از بخش های کتاب، در هر قسمت نقد مربوط به آن آمده و در انتها در نتیجه گیری نقد ساختاری و محتوائی آن بیان شده است. نویسنده کتاب معتقد است هیچ حرکت و تغییر و به تبع آن رشد و تکاملی بدون تعیین غایت و جهت گیری خاص، ممکن نخواهد بود، لذا همه جریان های علمی، بسته به تفسیری که از رسالت و هدف گذاری کلان زندگی فردی و اجتماعی خود دارند، غایت جهان و علمشان متناسب با آن تعیین می شود. ایشان با توجه به تعبیر جهت دار بودن علوم، معتقد است علم مدرن درکلیت خود نه تنها در تولید نرم افزار تمدن اسلامی کارآمد نیست بلکه مانع جدی ساختاری و محتوایی در این مسیر خواهد بود. این کتاب با نقد پایگاه معرفت شناختی علم مدرن و تحلیل روندهای تاریخی آن در سه دوره ی انقلاب علمی، پوزیتویسم و پساپوزیتویسم قائل به هویت بنیادین و جهت داریِ علم مدرن است و مشخصه ها و ویژگی های آن را بیان می دارد. کتاب حاضر رویکردی تفصیلی از مطالب دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم می باشد که در کتب دیگر در سطوح دیگری به آن ها اشاره شده و در واقع گردآوری شده آن آثار می باشد.
۳.

تتحقق پراکسیس بمثابه ی آزادی و بنیاد انسان (در پرتو نقد مارکس بر مدرنیته)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: مارکس پراکسیس جامعه شناسی مدرنیته آزادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۴۲۰
بحث از آزادی، امکان و لوازم تحقق آن یک امر فلسفی است. یکی از مسائل مهم مدرنیته نیز بحث درباره آزادی انسان است. معنای آزادی در طول تاریخ مدرنیته دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است اما می توان گفت ملاک محوری آزادی انسان در مدرنیته نوعی خودتعین بخشی انسان است؛ البته خود این ملاک نیز تغییر و تقریرهای مختلفی به خود دیده است. طرح آزادی در اندیشه مارکس با تحقق پراکسیس و ظهور انسان اجتماعی امکان پذیر می شود؛ انسانی که معنای زندگی را در خودتحقق بخشی و در قالب کار یافته است. از نظر مارکس ظهور پراکسیس غایت آزادی و تاریخ بوده و روایت تاریخ چیزی جز عمل آفرینش انسان نیست، پس ظهور پراکسیس با ظهور جامعه و تنها در وجهی اجتماعی امکان پذیر است.
۴.

آزادی در جامعه اسلامی از منظر فرهنگ: ارائه الگوی نظری- عملی زاهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی خواهی اسلام سکولاریسم شناخت منطق سیستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۷۴
در پژوهش حاضر برای ارائه الگوی نظری- عملی زاهد در زمینه آزادی بر اساس دیدگاه اسلام تلاش شده است. سپس نحوه جاری شدن آزادی بر اساس این الگوی عملی در جامعه اسلامی بررسی شده و در نهایت تفاوت این نوع نگاه با مفهوم آزادی در جامعه سکولار غربی تبیین شده است. بدین منظور چیستی مسئله نظری، اجتماعی و فرهنگی آزادی بر مبنای دیدگاه زاهد بیان شده و در ادامه با استفاده از الگوی نظری و عملی مذکور، چیستی و چگونگی عملیاتی شدن آزادی در فرد و جامعه بررسی شده است. در ادامه برای درک بهتر آزادی در جامعه اسلامی، این موضوع در جوامع اسلامی و سکولار مقایسه شده است. پژوهش حاضر از نوع اسنادی است و با استفاده از فن تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، با توجه به ارزش های اسلامی، آزادی در وهله اول مفهومی فرهنگی و چندلایه است. دوم اینکه آزادی زمانی در فرد شکل می گیرد که او خود را از قیدهای غیرفطری رها و در زمینه اجتماعی در مقابل قیود غیرفطری تحمیلی ایستادگی کند. ایستادگی او دو جنبه فردی و اجتماعی دارد: اول اینکه، وی اجازه ندهد قیود از درون و بیرون او را محدود کنند و دوم اینکه به اصلاح جامعه بپردازد تا این قیدها همنوعان او را محدود ننماید. بر مصلحان آزادی خواه اجتماعی است که نظام اجتماعی را به گونه ای تنظیم کنند که افراد از قیود غیرفطری رها و به سوی رفع نیازهای فطری هدایت شوند. در جوامع سکولار با احترام به حق مالکیت فردی، آزادی بیشتر شامل حال کسانی است که از ثروت و مکنت بیشتری برخوردارند.
۵.

بررسی رابطة انسان شناسی و روش شناسی در پارادایم های اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: روش شناسی انسان شناسی واقع گرایی اثبات گرایی رئالیسم انتقادی فلسفة علم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی نظریه در حوزه علوم انسانی و علوم طبیعی
تعداد بازدید : ۵۸۳۹ تعداد دانلود : ۴۹۱۱
این مقاله درپی بررسی مبانی انسان شناختی و روش شناختی دو پارادایم اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی بوده، مبانی انسان شناسی و روش شناسی هریک از پارادایم های اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی را بررسی و نقد می کند؛ سپس به تأثیر و تأثر این دو مؤلفه بر همدیگر در هریک از پارادایم ها خواهد پرداخت. روش استفاده شده در این نوشتار استدلالی ـ برهانی است و هدف از ارائة آن بیان این مطلب است که مؤلفه های هر پارادایم در یک منظومة معرفتی با هم ربط منطقی دارند و پذیرش هر مؤلفه به طور ضمنی، پذیرش دیگر مؤلفه ها را نیز در بر خواهد داشت. پارادایم اثبات گرایی ازآنجاکه نگرشی مکانیکی به انسان دارد، در مبانی روشی خود از علوم طبیعی الگوبرداری می کند؛ به همین دلیل، به نوعی روش توصیفی فارغ از ارزش به مثابة روشی معتبر روی می آورد و روش کمّی را به منزلة راهی برای کسب اطلاعات کافی می داند. پارادایم رئالیسم انتقادی ازآنجاکه انسان را دارای ماهیت اجتماعی می داند، در روش خود پیش فرض های مورد توافق افراد در کنش ارتباطی را یکی از ارکان قضاوت روشی می داند و چون دغدغة رئالیستی نیز دارد، کفایت عملی را نیز از دیگر ارکان قضاوت روشی خود می شمرد. برای جمع آوری اطلاعات قایل به ترکیب روش کیفی و کمّی است و هیچ یک را به تنهایی کافی نمی داند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان