فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
قرون جدید دربردارندة نوع نگرش و انتخاب روش و تلاش های علمی و فلسفی دانشمندان و فیلسوفان و علمای علوم اجتماعی است که در پنج قرن اخیر صورت گرفته و از انباشته شدن آنها، نوعی معرفت در خصوص پدیده ها به وجود آمده است. از آنجا که وقوف بر ساختار و عناصر تشکیل دهندة این معرفت که در علوم اجتماعی و انسانی متجلی گردیده است، ضروری مطالعات معرفت شناسانه برای ادراک هرچه صحیح تر علوم مختلف و از جمله علم اقتصاد است، شناخت برخی مؤلفه های این معرفت شناختی، از قبیل ریاضی و مکانیکی دیدن جهان، تجربه گرایی، عقلانیت، علم گرایی، اومانیسم، قانون گرایی، آزادی، لذت گرایی و دنیاگرایی، در این مقاله جست و جو شده و با معرفی مهم ترین محورهای فکری و تحول آفرین مطروحه، در قرون هفدهم و هجدهم که عصر روشنگری نامیده شده، تلاش شده است تا حضور این مؤلفه ها در نگرش و آراءِ اقتصاددانان مکتب کلاسیک تبیین شود. مقاله بر آن است که نگاه، روش، جهان بینی، واقع گرایی و سیاست گذاریهای اقتصاددانان کلاسیک برای حل مسائل اقتصادی محیطی که در آن زندگی میکردند، تا حدود بسیاری وام دار مؤلفه های معرفت شناختی عصر روشنگری است؛ مقوله ای که لحاظ آن برای جامعة علمی اقتصادی کشور ما اهمیت بسیاری دارد.
بررسی نگرش دانش آموختگان رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه شیراز نسبت به اهمیت و فایده برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" به منظور بررسی نگرش دانش آموختگان رشته مدیریت و برنامه ریزی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز، نسبت به اهمیت و فایده دروس ارایه شده، کلیه دانش آموختگان این رشته (شامل 165 نفر مرد و 60 نفر زن) که در فاصله زمانی تیر ماه 1373 تا تیر ماه 1377 دانش آموخته شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تعیین میزان اهمیت و فایده دروس ارایه شده، کلیه دروس اصلی و تخصصی رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در دوازده مقوله تقسیم بندی شدند و دانش آموختگان در یک مقیاس پنج گزینه ای میزان اهمیت و فایده هر یک از دروس را، مشخص کردند. نتایج نشان داد که در دو بعد اهمیت و فایده، مقوله دانش و مهارت های مشاوره ای دارای بهترین رتبه نسبت به دیگر مقوله ها بود و مقوله های دانش و مهارت های روان شناختی و دانش و مهارت های مدیریتی، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. مقایسه نگرش دانش آموختگان مرد و زن در دو بعد اهمیت و فایده، مشخص کرد که در هر دو بعد، در مقوله های دانش و مهارت های مشاوره ای و دانش و مهارت های روان شناختی بین مردان و زنان تفاوت معنی دار وجود دارد. درمورد تاثیر جایگاه شغلی دانش آموختگان بر نگرش آنان، نسبت به اهمیت و فایده دروس ارایه شده، نتایج نشان داد که در هر دو بعد یاد شده، میانگین نمرات مدیران در مقوله دانش و مهارت های مالی به طور معنی داری بیش از گروه های دیگر است. همچنین همبستگی بین اهمیت دروس و فایده آنها در همه مقولات مثبت و معنی دار بود.
"
بررسی کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی ایران و ارایه راهکارهایی برای بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی ایران و ارایه راهکارهایی برای بهبود آن بود. از روش پیمایشی از نوع توصیفی - تحلیلی برای انجام یافتن این مطالعه و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش 21045 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود که از این میان جمعا 693 نفر به عنوان نمونه مد نظر قرار گرفت. یافته ها نشان داد بر اساس میزان سه نوع فعالیت آموزشی، پژوهشی و خدمات علمی - اجرایی، کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی مورد بررسی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. سطح بهره مندی هیات علمی از فرصتهای رشد و توسعه حرفه ای نیز در حد پایین و متوسط ارزیابی شد. میزان تعاملات، ارتباطات و فعالیتهای مشارکتی در بین اعضای هیات علمی توسط بیشترین درصد از پاسخگویان در حد متوسط ارزیابی شد.بنابر نظر بیشتر پاسخگویان (53 درصد) سوء رفتار و عدم رعایت اخلاق در فضای زندگی حرفه ای و فرهنگ سازمانی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر ابعاد کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی شناسایی شدند.
شیوه های مشارکت اعضای هیات علمی در برنامه ریزی درسی دوره تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی شیوه های مشارکت اعضای هیات علمی در برنامه ریزی درسی دوره تحصیلات تکمیلی است. روش پژوهش میدانی و توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن اعضای هیات علمی دانشگاههای اصفهان (466 نفر) و صنعتی اصفهان (412 نفر) بوده است. برای انتخاب اعضای هیات علمی دو دانشگاه از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد و 83 نفر از اعضای هیات علمی در این پژوهش شرکت داده شدند. ابزار جمع آوری داده های این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی گام تعیین ساختار کلی رشته و درسها 0.80، تعیین هدفهای برنامه درسی 0.86، انتخاب و تدوین محتوا 0.89، اجرای برنامه درسی 0.81، ارزشیابی برنامه درسی 0.88 و پایایی گام تغییر برنامه درسی 0.91 بوده است. نتایج پژوهش نشان داده است که در وضعیت موجود، اعضای هیات علمی با شیوه حضور خود در برنامه ریزی درسی دوره تحصیلات تکمیلی مشارکت دارند. در وضعیت مطلوب، اعضای هیات علمی هر دو دانشگاه در گام اجرای برنامه درسی بر نقش خود به عنوان مجری برنامه درسی تاکید ویژه ای داشته اند. با وجود این، در گامهای طراحی برنامه درسی که شامل تعیین ساختار کلی رشته و درسها، تعیین هدفها و انتخاب و تدوین محتواست، در هر دو دانشگاه شیوه مشارکت اعضای هیات علمی برجسته انتخاب شده است. در دانشگاه اصفهان، علاوه بر شیوه مذکور، مشارکت حداکثری نیز ترجیح داده شده است. در دو گام ارزشیابی و تغییر برنامه درسی در هر دو دانشگاه، اعضای هیات علمی تمایل داشته اند تا اعضای هیات علمی برجسته گروه و نماینده اعضای هیات علمی در این دو گام مشارکت کنند.
تیپ شناسی نحوه مواجهه روشنفکران و نخبگان ایرانی با تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند با تمرکز بر مدرنیته به عنوان اصلی ترین نمود و سیمای تمدن غرب، صورت های متکثر رویارویی و مواجهه ایرانیان با این تمدن را قالب بندی کند. به این منظور، ابتدا بر مفهوم مدرنیسم به عنوان مهم ترین جلوه تمدن غرب لااقل از نظر بازنمایی نزد جامعه ایرانی متمرکز شده است. سپس، با استفاده از روش تفسیری به کار گرفته شده در مقاله، مجموعه مواجهات جامعه ایران با تمدن غرب تحت سه مقوله غرب شیفتگی، غرب گزینی و غرب گریزی تیپ بندی شده است. از بین این سه تیپ، دو مورد نخست، حاوی زیرمجموعه هایی نیز هستند که به شکل بارز از یکدیگر متمایز و تعریف شده اند و برای هر تیپ و زیرمجموعه های آنها مجموعه نمایندگان فکری و نمونه های استنادی ارائه شده است. مقاله تیپ شناسی حاصل شده، به عنوان اساس فهم تعامل ذهنی جامعه ایران با آنچه از آن به عنوان کلیت تمدن غرب یاد می شود، در حوزه مطالعات میان فرهنگی و سیاست بین الملل توصیه می شود.
فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران (مطالعه موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضعف فضای هنجاری، یکی از جنبه های بحثانگیز اخلاق علم از جمله علم اجتماعی در ایران است. دستیابی به فضای هنجاری مناسب برای توسعه علوم اجتماعی در ایران مستلزم شناخت و فهم این فضا در فرایند آموزش، پژوهش، نشر و کاربرد این علم است. این مقاله با تمرکز بر مساله مندی فضای هنجاری آموزش در ایران در پی آن است با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل و تفسیر مصاحبه های نیمه ساختمند بر پایه برداشت دانشجویان دکتری این رشته در دانشگاه های دولتی شهر تهران نیمرخ و روایتی از فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، هنجار گریزی و رواج رفتارهای مغایر با استانداردهای علمی و دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی به صورت فرایندی، رشد و گسترش یافته است. سپس در فقدان واکنش کنشگران وفادار به ارزش ها و استانداردهای علم و اخلاق علم و سکوت و پذیرش آنان، روند «عادی سازی هنجارشکنی» با «امتناع تغییر» همسو شده است و درنتیجه عدم تبعیت از هنجارهای علمی به شکل «هنجارشکنی سیستماتیک» درآمده است. ساختار پشتیبان و تسهیل کننده این هنجارشکنی سیستمی، مرکب از «سیطره اقتدار اداریِ» همسو و همراستا با «استیلای سیاست بر فضای علم»، نهادهای علمی را عرصه «شکل گیری و بازتولید حلقه های قدرت و مکان های فرصت» نموده است. به گونه ای که قدرت و مدیریت متبوع قدرت در نهادهای علمی، فضا را بر حوزه معرفت و کاوشگران و اندیشمندان علم تنگ نموده اند. پیدایش چنین زمینه ساختاری به نوبه خود به دوام و قوام فضای هنجارشکنی و درنتیجه استمرار روند افول نفوذ و اقتدار علم دامن زده است. چنان که می توان ادعا کرد هنجارشکنی در فضای علم در چارچوب ساختار کنونی نظام علم در ایران، خصلتی کارکردی یافته است.
عوامل مؤثر بر روحیه علمی دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روحیه علمی با مؤلفه هایی چون کنجکاوی، ژرف نگری، پرسشگری، وسعت دید، روحیه تسامح، تمایل به تفکر خلاق و واگرا و غیره یکی از مهم ترین سرمایه های دانشگاهی محسوب می شود که از طریق آموزش قابل انتقال می باشد. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بر آن شدیم تا عوامل مؤثر بر روحیه علمی دانشجویان را مورد بررسی قرار دهیم. روش نمونه گیری، روش طبقه ای متناسب بوده که با استفاده از الگوی کوکران 338 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای رشته تحصیلی، علاقه به رشته تحصیلی، ارتباط استادان با دانشجویان و دیدگاه اطرافیان نسبت به رشته تحصیلی دانشجویان، بر روحیه علمی دانشجویان تأثیرگذار است. همچنین مشخص شد که متغیرهایی چون حمایت های دانشگاه از فعالیت های علمی پژوهشی دانشجویان و میزان امکانات آموزشی دانشگاه بر روحیه علمی دانشجویان تأثیر ندارند.
تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی - پیمایشی تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی بود. جامعه آماری آن شامل اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران (N=1799) بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 102 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 140 نفر افزایش پیدا کرد. برای انتخاب نمونه در مرحله اول به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از میان دانشکده های کشاورزی ایران، 10 دانشکده انتخاب و در مرحله دوم با روش طبقه ای با انتساب متناسب از میان اعضای هیات علمی این دانشکده ها نمونه مورد نظر تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران تایید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (0.79 تا 0.82). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این تحقیق نشان داد که در رابطه با اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی در این زمینه از میان 20 گویه، دارا بودن صلاحیت های شغلی و حرفه ای مناسب و داشتن مهارت های پژوهشی برای شناسایی گروه و مناطق هدف، به ترتیب در بالاترین اولویت ها قرار داشتند. همچنین؛ بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل شغلی، ارتباطی - روان شناختی و سازمانی - مدیریتی در مجموع حدود 60.175% از کل واریانس را تبیین نمودند. لذا، با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب خدمات برون دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران، شناخت این عوامل و توجه بیشتر به آن ها می تواند سبب رفع بسیاری از مشکلات این نظام و تقویت ارتباط دو جانبه دانشگاه و بخش های مختلف جامعه گردد.
علم اجتماعی مسلمین؛ رویکردها و روش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متفکران مسلمان مسائل و پدیده های اجتماعی جوامع خود را با رویکردها و روش های گوناگونی مورد مطالعه قرار می دهند. این مقاله، با روش تحلیلی ویژگی و ظرفیت این رویکردها و ارتباط آنها با یکدیگر را تحت عنوان «علم اجتماعی مسلمین» مورد بررسی قرار می دهد. رویکرد وحیانی در عصر حضور پیامبر، رویکردهای نقلی، حدیثی، تفسیری، فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی، گزارشگری در دو قلمرو تاریخی و تک نگاری (سفرنامه) و رویکرد خطابی در قالب سیاست نامه ها، فتوت نامه ها و شریعت نامه ها، در تبیین، تفسیر، انتقاد و تجویز در حوزه علم اجتماعی یا ترویج در عرصه اجتماع به کار گرفته شده است. رویکردهای فوق، هرچند از ظرفیت های متفاوتی برخوردار بوده و از روش های متفاوتی بهره می برند، اما در یک نظام طبقه بندی منسجم، با یکدیگر در تعامل و ارتباط بوده و علم واحدی به شمار می آیند.
گفتگو: موضوع نخبگان
آسیب شناسی همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت همکاری های علمی بین المللی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران است. روش تحقیق در این مقاله، در مرحله اول کیفی و در مرحله بعد به صورت کمی است. جامعه آماری در این پژوهش مشتمل بر اعضای هیئت علمی دانشگاه های برتر حوزه همکاری های علمی بین المللی که توسط وزرات علوم، تحقیقات و فناوری معرفی شده اند، (دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف، امیرکبیر و علم و صنعت) که 3169 نفر هستند. براین اساس، حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 342 نفر است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که به منظور تعیین روایی آن از نظرات متخصصان و صاحب نظران حوزه همکاری های علمی بین المللی، و به منظور محاسبه پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای محاسبه شده برای پرسشنامه مذکور 92/0 بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی، از آزمون های تحلیل عاملی، میانگین وزنی و آزمونt تک نمونه ای بهره برده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران چندان مطلوب نبوده و آموزش عالی ایران برای همگام شدن با این حرکت جهانی و دستیابی به اهداف سند چشم انداز 1404، راه زیادی جهت از میان برداشتن موانع در این زمینه پیش رو دارد.
ابزارها‘ ذهنها و ماشینها: گذری به فلسفه تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
آیا ماشین تاریخ را می سازد؟ هیل برونر در مقاله ای با همین عنوان‘ (1967) این پرسش را به منزله ُ‹‹مسأله جبرگرائی تکنولوژیک›› قلمداد می کند. این قضیه که تکنولوژی با ساخت و کاربردماشین آلات سروکار دارد‘ ممکن است برای مردم جوامع صنعتی آشکار و پیش پاافتاده به نظر آید. اما در این جا پرسش پیش می آید که پس تکلیف تاریخ پیش از عصر ماشین چیست؟ در روزگارانی که همه ابزارها با دست به کار می رفتند و به طبع همه نیرویی که برای به کار انداختن آن مصرف می شد از عضلات انسان برمی آید‘ ماشین در تعیین مسیر تاریخ چه نقشی داشت؟ تفاوت کاربرد ابزار با عملکرد ماشین چیست و این چیست قضیه در نقش انسان به عنوان یک سازنده چه تأثیری می گذارد؟ شخصی که خواسته باشد درباره این مسایل تأمل نماید‘ ناچار است که درباره ماهیت ماشین و کاربرد وسیعتر مفهوم به نسبت نوین تکنولوژی‘ به ویژه در تحلیل جوامع ماقبل صنعتی یا غیرصنعتی‘ بررسی نماید. یک چنی بررسی با قضایای مهمی در فلسفه تکنولوژی سروکار پیدا می کند و دلالتهای تاریخی و انسان شناختی شایان توجهی را به خود می گیرد. تا آن جا که به من مربوط است‘ این قضیه فصل یکسره نوینی را به رویم بازگشوده است و آنچه را که در این مقاله باید به عنوان یک گشت و گذار نه چندان دقیق پیرامون برخی از موضوعهای اصلی این مبحث‘ قلمداد کرد. از بررسی تداومها و تضادهای کاربرد ابزار در میان انسانها و جانوران دیگر‘ یکباره وارد شدن به مبحث مقایسه صنایع دستی‘ با "ماشین ساخته ها"‘ در واقع‘ پریدن از یک شاخه به شاخه کاملاً متفاوتی است. اما با این همه‘ این گونه بررسیهای تطبیقی به ویژه راجع به قضایای مربوط به نیتمندی و طراحی‘ از برخی جهات اساسی تفاوتهای شگفت آوری را می نمایانند.
اصالت فلسفة علم کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تامس کوون در 1962 نظریهای اصیل در فلسفة علم ابراز داشت. اما صاحب نظرانی ادعا کرده اند که هیدگر آنچه را کوون «پارادایم»، «علم متعارف» و «انقلاب علمی» مینامید، پیشتر گفته بود. متهمتیکال بودن علم جدید، نیاز به جهانهای تفسیری و افق دانایی، مبانی ادعاهای قول هیدگر به پارادایم هستند. افکندن طرح جامع، مبنای اصلی قول او به علم متعارف است. مقاومت ناهنجاریها و بازنگری ریشهای در مفاهیم بنیادین علم، مبانی قول او به انقلاب علمی است. ما تمام این ادعاها را رد میکنیم. پارادایم در آراء متأخر کوون دو معنای خاص و عام دارد. طرفداران تقدم هیدگر، معنای خاص را لحاظ نکردهاند. پارادایم به معنای عام شامل چهار جزء و وابسته به جامعة علمی است. در استدلال هر یک از طرفداران، تمام یا برخی از این اجزاء لحاظ نشدهاند و جامعة علمی محوریت ندارد. به نظر کوون در علم متعارف دانشمندان پازل حل میکنند؛ ولی به روایت طرفداران قول هیدگر به علم متعارف، کارهای دیگری در طول این دوره انجام میشود. به نظر کوون مقاومت مسائل ناهنجار برای رخداد انقلاب علمی کافی نیست؛ ولی به نظر طرفدار تقدم هیدگر، کافی است. نتیجه اینکه تنها شباهتهای کلی میان آراء هیدگر و کوون وجود دارد، که اختصاصی به هیدگر ندارد. و آراء فلسفة علمی کوون اصالت دارند.
سیاست های رفاهی اعضای هیات علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد آموزش عالی ضمن تامین زمینه دستیابی به آموزش دانشگاهی، بخشی از سیاست های اجتماعی را با هدف تامین خدمات رفاهی و حمایتی برای گروه های ذی نفع از جمله دانشجویان، مدیران، کارکنان و اعضای هیات علمی دنبال می کند. این پژوهش به بررسی و تحلیل اسناد (قوانین، آیین نامه ها و مصوبه ها) به عنوان درون داد قانونی سیاست های اجتماعی مرتبط با تامین رفاه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی ایران طی سال های 1360 – 1390 ش. می پردازد. با کاربرد روش کیفی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا سیاست های رفاهی اعضای هیأت علمی، در دوره یاد شده ذیل دو مفهوم «سیاست های رفاه شغلی» و «سیاست های ارتقا و امنیت شغلی» بازنمایی و روند و رویه این سیاست ها مورد بازشناسی قرار گرفت. صرف نظر از برخی سیاست های «پیش بینی کننده» مطابق آیین نامه استخدامی اعضای هیأت علمی و عمدتاً مرتبط با رفاه شغلی و ارتقای حرفه ای، سایر سیاست ها و به طور مشخص سیاست های رفاهی در چارچوب برنامه های ستاد رفاهی و صندوق حمایت از اعضای هیأت علمی، بیشتر خصلتی «واکنشی» دارند. این بدان معنا است که با وجود اعمال برخی سیاست های رفاهی، همچنان درک جامع و روشنی از مفهوم رفاه برای سیاستگذار و حتی مجریان این سیاست ها در ارتباط با اعضای هیأت علمی وجود ندارد. در پرتو چنین برداشت نامنسجمی برخی سیاست های رفاه اجتماعی از سوی سیاستگذار مغفول مانده، و اجرای سیاست های نیم بند موجود نیز تحت تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی و نیز رویکرد دولت ها به رفاه اعضای هیأت علمی، دستخوش روزمرگی و اعمال سلیقه سیاستگذاران و مجریان می باشد.
نظریه بازی در فلسفه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هفتاد سالی که از ابداع نظریه بازی گذشته است، فیلسوفان هم به خوبی از ابزارهای این نظریه ریاضیاتی در مسائل فلسفی سود جسته و هم مفاهیم نظریه را با موشکافی های خود روشن تر ساخته اند. این مقاله، ضمن ایجاد تمایز میان این دو رویکرد، به شقّ اول این رابطه دوسویه، یعنی استفاده از ابزارهای نظریه بازی در فلسفه علوم اجتماعی، خواهد پرداخت. نخست به این امر توجه می شود که چرا در بیان تاریخی کاربست های این نظریه مواردی از صدها سال پیش از ابداع نظام مند نظریه بازی به گواه گرفته می شوند؛ پس از آن با بیان نمونه هایی از تبیین های مبتنی بر نظریه بازی در علوم سیاسی و آموزه یگانگیِ دانش ها، به بیان دوراهه زندانی به عنوان مثال شاخص در این نظریه پرداخته می شود و از سودمندی و کارایی نظریه بازی برای فلسفه علوم اجتماعی دفاع خواهد شد. اما کاربست نظریه در تبیین های علوم اجتماعی با معضلاتی نیز مواجه است که کوشش شده، به اساسی ترین آنها اشاره شود.
نخبه و نخبه گرایی
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، هیچ عاملی همانند فناوری اطلاعات، قادر به تغییر سازمان ها نخواهد بود. پژوهش حاضر، گامی در جهت بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ابعاد آن (سرعت، سهولت، دقت و قابلیت اطمینان) بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی در کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری آن، کلیه کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه، استفاده شده که روایی آن، به تأیید خبرگان و متخصصان رسیده و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ (91%) تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش میانجی ساختار سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. ضریب معناداری تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد، 4.69، فناوری اطلاعات بر ساختار سازمانی، 6.82 و ساختار سازمانی بر عملکرد، 5.80 می باشد؛ همچنین ابعاد فناوری اطلاعات (سرعت، سهولت، دقت و قابلیت اطمینان) با تبیین نقش میانجی ساختار سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد دارند؛ در نتیجه می توان با آموزش کارکنان در زمینه فناوری اطلاعات و اصلاح و تعدیل در ساختار مشاغل، با نصب تجهیزات و نرم افزارهای کاربردی به روز، زمینه های بهبود عملکرد، تسهیم دانش برای تسهیل یادگیری سازمانی، تسریع در اجرای فرایندهای اداری و کاهش حجم کاری را فراهم کرد.