آموزش عالی ایران

آموزش عالی ایران

آموزش عالی ایران، تابستان 1388 شماره 5 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی مهارتهای نوشتاری در بین دانشجویان نظام آموزش حضوری و از راه دور مورد مطالعه: دانشگاه پیام نور و دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی آموزش از راه دور مهارت نوشتن آموزش حضوری آموزش دانشگاهی اثرات آموزش دانشگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 598 تعداد دانلود : 298
"هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه مهارت نوشتن دانشجویان و عوامل مرتبط با آن در دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور در مولفه های املا، نگارش، به کار گیری صحیح قواعد دستوری، نگارشی، علایم سجاوندی، کاربرد صحیح خط و میزان نوشته دانشجویان انجام شده است. روش: جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان سال های سوم و چهارم دوره کارشناسی دانشگاههای شهید باهنر و پیام نور مرکز کرمان به عنوان نمونه ای از دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور بود. برای نمونه گیری، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری گزینشی، 10 رشته مشترک تحصیلی در دو دانشگاه مورد بررسی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 دانشجو (200 دانشجو در هر یک از دو نظام آموزشی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطّلاعات آزمون سنجش عملکرد تحصیلی بود، که پس از سنجش روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T مستقل، برای مقایسه نمرات دانشجویان دو دانشگاه و رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه ها (تاثیر) تحلیل شدند. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که بین نمرات دانشجویان دو نظام آموزشی در زمینه های نوشتن (p<0.000)، املا (p<0.000)، به کارگیری صحیح قواعد دستوری (p<0.041) و بیان عقاید و افکار متناسب با موضوع (p<0.049) تفاوت معنی دار وجود دارد؛ یعنی دانشجویان دانشگاه پیام نور (آموزش از راه دور) در هریک از مولفه های یاد شده، نسبت به دانشجویان دانشگاه شهید باهنر (آموزش حضوری) عملکرد ضعیف تری داشته اند. افزون بر آن، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه بین متغیرها نشان داد که متغیرهای دانشگاه و رشته تحصیلی بر متغیر املا، متغیرهای دانشگاه و جنسیت بر متغیرهای نگارش و قواعد دستوری، متغیر جنسیت بر متغیرهای کاربرد هنجار خط، علایم سجاوندی و میزان نوشته، متغیرهای دانشگاه و جنسیت و رشته تحصیلی بر بیان اندیشه و افکار متناسب با موضوع، تاثیر می گذارند. اما هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی بر متغیر قواعد نگارشی تاثیری نمی گذارد. "
۲.

بررسی و سنجش نیازهای اطلاعاتی داوطلبان مجاز به انتخاب رشته آزمون سراسری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر تهران تحلیل عاملی آزمون سراسری یاز اطلاعاتی سنجش نیاز سازمان سنجش آموزش کشور داوطلب آزمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 719 تعداد دانلود : 84
داوطلبان در فرایند آزمون سراسری نیازمند دسترسی به منابع اطلاعاتی موثقی هستند که آنها را در این آزمون خطیر راهنمایی کند. از این رو هدف مقاله حاضر بررسی و سنجش نیازهای اطلاعاتی داوطلبان آزمون سراسری شهر تهران در سال 1385 است. جامعه مورد مطالعه داوطلبان مجاز به انتخاب رشته شهر تهران بوده اند که از بین آنها با روش تصادفی 352 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری داده و اطلاعات یک پرسش نامه محقق ساخته بود که با روایی و پایایی مناسب بر روی داوطلبان اجرا گردید. داده ها با توجه به مقیاس جمع آوری، با روش های آماری تحلیل عاملی(به منظور کاهش ابعاد متغیر و یافتن عوامل متجانس)، آزمون کروسکال والیس و ویل کاکسون (مقایسه بین گروهها) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد نیازهای اطلاعاتی داوطلبان آزمون سراسری عبارتند از: «استفاده از نرم افزارهای آموزشی، آشنایی با رشته ها، دانشگاهها و شیوه گزینش علمی، آشنایی و دسترسی به کتاب های کمک آموزشی، شرکت در آزمون های آزمایشی، مطالعه هفته نامه پیک سنجش، دسترسی به منابع طرح سوال، نحوه تکمیل فرم انتخاب رشته و زمان آن، برنامه ریزی دقیق برای مطالعه، دوری از عوامل اضطراب زا، آگاهی از نکات فنی انتخاب رشته، در اختیار داشتن مشاور و راهنما». نتایج همچنین نشان داد تفاوت نیازهای داوطلبان با توجه به گروه آزمایشی و نوع دیپلم معنی دار نبود، اما این تفاوت با توجه به جنس معنی دار بود.
۳.

تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعضای هیات علمی عوامل موثر خدمات برون دانشگاهی دانشکده های کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 344 تعداد دانلود : 579
هدف این تحقیق توصیفی - پیمایشی تحلیل عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران در زمینه ارایه خدمات برون دانشگاهی بود. جامعه آماری آن شامل اعضای هیات علمی دانشکده های کشاورزی ایران (N=1799) بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 102 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 140 نفر افزایش پیدا کرد. برای انتخاب نمونه در مرحله اول به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از میان دانشکده های کشاورزی ایران، 10 دانشکده انتخاب و در مرحله دوم با روش طبقه ای با انتساب متناسب از میان اعضای هیات علمی این دانشکده ها نمونه مورد نظر تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از اساتید و صاحب نظران تایید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (0.79 تا 0.82). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این تحقیق نشان داد که در رابطه با اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت اعضای هیات علمی در این زمینه از میان 20 گویه، دارا بودن صلاحیت های شغلی و حرفه ای مناسب و داشتن مهارت های پژوهشی برای شناسایی گروه و مناطق هدف، به ترتیب در بالاترین اولویت ها قرار داشتند. همچنین؛ بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سه عامل شغلی، ارتباطی - روان شناختی و سازمانی - مدیریتی در مجموع حدود 60.175% از کل واریانس را تبیین نمودند. لذا، با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب خدمات برون دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران، شناخت این عوامل و توجه بیشتر به آن ها می تواند سبب رفع بسیاری از مشکلات این نظام و تقویت ارتباط دو جانبه دانشگاه و بخش های مختلف جامعه گردد.
۴.

عوامل مرتبط با توانمندسازی اعضای هیات علمی دانشگاه: مطالعه موردی دانشگاه تربیت معلم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعضای هیات علمی توانمندسازی الگوبرداری دانشگاه تربیت معلم غنی سازی شغل مدیریت مشارکتی و پاداش مبتنی بر عملکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 394 تعداد دانلود : 322
توانمندسازی سرمایه های انسانی در محیط های علمی - آموزشی در دهه های اخیر مورد توجه تعداد زیادی از صاحب نظران، علاقه مندان به تحقیق و کارگزاران موسسات آموزش عالی قرارگرفته است. هدف مقاله بررسی میزان توانمندی و عوامل مرتبط با توانمندسازی اعضای هیات علمی می باشد. آزمودنی ها 175 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه تربیت معلم می باشند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از روش های عاملی، آزمون فریدمن، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که اعضای هیات علمی در بعد معنی دار بودن شغل نسبت به دیگر ابعاد توانمندسازی (خوداثربخشی، خودمختاری، موثربودن و اعتماد) توانمندتر هستند و در بعد اعتماد در پایین تر حد توانمندی قرار دارند. متغیر های الگوبرداری و پاداش مبتنی برعملکرد با توانمندسازی اعضای هیات علمی رابطه ای ندارند، اما دو عامل غنی سازی شغل و مدیریت مشارکتی با توانمندسازی آنان ارتباط دارد. از بین متغیر های مرتبط، متغیر های مدیریت مشارکتی و غنی سازی شغل، پیش بینی کننده های بهتری برای متغیر ملاک توانمندسازی هستند. به طور کلی، متغیر غنی سازی شغل 0.538 درصد از سهم واریانس توانمندسازی را تبیین می کند و با اضافه شدن متغیر مدیریت مشارکتی مقدار واریانس تبیین شده 0.552 درصد می رسد.
۵.

محاسبه رشد بهره وری کل عوامل تولید و بررسی تغییرات کارایی و تکنولوژی بخش آموزش عالی دولتی ایران به روش تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل پوششی داده ها بهره وری کل عوامل(TFP) شاخص ترنکوئیست آموزش عالی دولتی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 498 تعداد دانلود : 371
آموزش عالی معرف نوع خاصی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم آوردن امکان ارتقا دانش، مهارت و نگرشهای نوین به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک می کند. آموزش عالی نه تنها موجب ترویج دانش می شود، بلکه پیشرفت های تحقیقاتی، تکنولوژیکی و علمی را نیز به وجود می آورد و از این رو ارزیابی کارایی و رشد بهره وری واحد های متولی این امر نیز از جمله مباحث بسیار مهمی است که امروزه جایگاهی ویژه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی کسب نموده است. به موجب قانون برنامه چهارم توسعه کشور، پیش بینی می شود بهره وری کل عوامل (TFP) در کل اقتصاد ایران سالانه 2.5 درصد رشد کند. این امر مستلزم شناسایی عوامل موثر بر رشد بهره وری کل عوامل می باشد که در بند الف ماده 5 این قانون برای تمام دستگاه های اجرایی ملی و استانی تکلیف شده است. در این مقاله، به منظور پوشش اهداف مذکور، با استفاده از تلفیق تکنیک تحلیل پوشش داده ها (DEA) و شاخص ترنکوئیست، تغییرات بهره وری کل عوامل آموزش عالی دولتی ایران طی دوره زمانی 84-1375 و همچنین نقش تغییرات کارایی و تغییرات تکنولوژیکی در این تغییرات مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق حکایت از آن دارد که عمده تغییرات بهره وری کل عوامل، به سبب تغییرات در تکنولوژی بوده است و تغیرات کارایی سهم کمتری نسبت به تغییرات تکنولوژی، در تنزل رشد TFP داشته است.
۶.

میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی شهر کرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان یادگیرنده تفکر سیستمی قابلیت های فردی آرمان مشترک الگوهای ذهنی یادگیری تیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 463 تعداد دانلود : 286
مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سال های اخیر توجه پژوهشگران و مدیران بسیاری از سازمان ها به ویژه سیستم های آموزشی را به خود معطوف نموده و ایجاد سازمان یادگیرنده یکی از آرمان های سیستم آموزش شده است. از این نظر، حرکت دانشگاههای کشور به سمت تبدیل شدن به سازمانهای یادگیرنده از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین ارتباط، پژوهش حاضر در زمینه تعیین میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه دولتی شهرکرد و دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد بر اساس پنج مولفه قابلیت های فردی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی صورت گرفت. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود که نمونه ای 200 نفره به شیوه تصادفی ساده از بین مدیران، اعضای هیات علمی و کارکنان دو دانشگاه مذکور انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری را پرسشنامه 40 سوالی تشکیل می داد که پایایی آن از فرمول آلفای کرونباخ برابر 0.85 حاصل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس، آزمون شفه و t هتلینگ استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میزان استفاده از«قابلیتهای فردی» در دانشگاه آزاد بیش از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی در سطح متوسط قرار داشت. میزان استفاده از «الگوهای ذهنی» در هر دو دانشگاه آزاد و دولتی کمتر از سطح متوسط و میزان استفاده از «آرمان مشترک»،«یادگیری تیمی» و «تفکر سیستمی» در دانشگاه آزاد بیش از سطح متوسط و در دانشگاه دولتی کمتر از سطح متوسط برآورد گردید. مقایسه ویژگیهای جمعیت شناختی نشان داد که تفاوت معناداری از نظر میزان استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده بین افراد بر حسب جنسیت در هر دو دانشگاه وجود نداشت. ولی میزان استفاده از الگوهای ذهنی در دانشگاه دولتی در بین اعضای هیات علمی بیشتر از کارمندان و همچنین میزان استفاده از قابلیتهای فردی در بین مدیران و اعضای هیات علمی بیشتر از کارمندان بود.
۷.

نقش دانش و شناخت در زندگی روزمره، مقایسه موردی: (خانواده های تحصیل کرده و کم سواد تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شناخت معرفت دانش هوش ادراکی هوش هیجانی و سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی علم
تعداد بازدید : 330 تعداد دانلود : 821
"هدف مقاله حاضر، از طرفی، بررسی تفاوت و رابطه دانش و شناخت در حوزه آموزش عالی، است از طرف دیگر، به دنبال مشاهده نمود دانش و شناخت در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد. دانش مجموعه اطلاعات منسجمی است که در مورد یک موضوع خاص می باشد. در حالی که منظور از شناخت یا معرفت یعنی اینکه فرد به دانش به دست آمده باور داشته باشد و بتواند آن را در زندگی روزمره به کار ببرد. برای این کار، فرد می بایستی توانایی پردازش اطلاعات و دانش کسب شده را داشته باشد. دانش پس از تبدیل به شناخت در سبک زندگی افراد عینیت می یابد. به زبان دیگر، فقط هوش ادراکی تعیین کننده شکل و مسیر زندگی افراد نبوده، بلکه هوش هیجانی نیز در این امر نقش مهمی ایفا می کند. با روشی کیفی و در پی مصاحبه های طولانی با تعدادی از خانواده های تهرانی (مردان و زنان) که به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند، مطالب مطرح شده را مورد بررسی قرار دادیم. این خانواده ها در دو منطقه شمال و جنوب تهران ساکن بودند. طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، افرادی که دارای دانش بالایی هستند، الزاما دارای شناخت خوبی نبوده، به عبارتی، دانش این گونه افراد در زندگی روزمره شان عینیت نیافته است. بر عکس افرادی که دارای دانش علمی بالایی نیستند، ولی به همان دانش اندک معرفت پیدا کرده اند. در نتیجه، اثر این شناخت و معرفت را در زندگی روزمره آنان می توان مشاهده کرد. "

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳