فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۰۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله با به کارگیری نوعی روش تحلیل محتوای کیفی، به بازخوانی آرای اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علّامه طباطبائی دربارة مسئلة عرفی شدن پرداخته و با تنسیق دوبارة آنها و افزودن نکات تکمیلی به آنها، کوشیده است یک مدل نظری منطبق بر معیارهای علمی که قابلیت تبیین عرفی شدن در ایران معاصر را دارا باشد، ارائه دهد. این مدل دربردارندة 58 عامل مؤثر بر عرفی شدن است که 30 عامل از سخنان علّامه استخراج و 28 عامل از طریق تأمل در آیات و روایات به آنها افزوده شده است. مدل مزبور با در پیش گرفتن رویکرد انسان شناسانه، به ویژه با تأکید بر فطرت دین گرایی، طبیعت ثانوی دین گریزی و گرایش درونی انسان ها به جاذبه های دنیوی، بر لایه های بنیادی تر عرفی شدن متمرکز شده است. در عین حال، جامع نگری این مدل به آن این قابلیت را می دهد که بخش مهمی از عوامل مورد تأکید در نظریه های عرفی شدن، به ویژه رشد تفکر علمی، عناصری از مدرنیزاسیون و افزایش ثروت، رفاه و امنیت را نیز در خود جای دهد.
پیش بینی کننده های شخصیتی گرایش به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه بین شخصیت و دین، یکی از بحث ها ی عمده و محوری در روان شناسی است که به آن کمتر توجه شده است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین ویژگی ها ی شخصیتی با عمل به باورهای دینی، جهت گیری مذهبی و نگرش مذهبی است. نتایج این پژوهش می تواند در شناخت ویژگی ها ی شخصیتی گرایش به دین موثر باشد.
در این پژوهش علی مقایسه ای، 150 پسر و 150 دختر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور فسا انتخاب شدند و با پرسشنامه ها ی استانداردشده پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، جهت گیری مذهبی، نگرش مذهبی و عمل به باورهای مذهبی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد که عامل با وجدان بودن با خرده مقیاس پیشرفت طلبی و خویشتن داری، عمل به باورهای مذهبی را پیش بینی نمود و عامل دل پذیر بودن با خرده مقیاس نوع دوستی و میانه روی نیز توانست عمل به باورهای مذهبی را پیش بینی نماید. همچنین نتایج تحقیق همسو با تحقیقات پیشین نشان داد که زنان در ابعاد دین داری و عوامل شخصیتی به طور معناداری نمراتی بالاتر از مردان به دست آوردند. اما برخلاف تحقیقات پیشین، نتایج این تحقیق نشان داد که عامل برون گرایی جهت گیری مذهبی را پیش بینی می نماید، ازاین رو، پیشنهاد می گردد که این پژوهش در جوامع تحقیقی دیگر نیز تکرار گردد.
روش شناسی نظریة معرفتی اجتماعی علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این جستار ابعاد جامعة چهاربعدی (خداوند، انسان، زمین، و پیوند) مدنظر قرار گرفته است. در درجة اول، خداوند سبحان است که دارای اثرگذاری حتمی و قطعی در همة حوزه های معرفت است. دربارة اعمال اختیاری انسان، البته ارادة تکوینی الهی، از مسیر ارادة انسان می گذرد. در درجة دوم اثرگذاری، انسان قرار دارد که ارادة انسانی در این میان شاخص است. در درجة سوم، باید از موجودات غیبی همچون فرشتگان یاد کرد که مأموران خدای سبحان اند. شیطان (و اعوان و انصارش) نیز در همة اوقاتی که دربارة خدا، خود، طبیعت، و دیگران می اندیشیم می کوشند تا گونه ای انحراف در آن ایجاد کنند. در مرتبة چهارم، اثرگذاریِ عوامل طبیعی و نیز اجتماعی (مبتنی بر پیوندهای انسان) قرار دارند. همة اثرگذاری های مزبور در سایة احاطه و حضور باری تعالی صورت می گیرد و همة عوامل یادشده پرتوی از وجود حضرت حق هستند: «وَاللّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط» (بروج: ۲۰)؛ و خدا از هر سو برایشان محیط است .
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
پارادایم اسلامی روش شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقق علوم انسانی براساس دو رکن اصلی است: یکی، رکن روش شناختی؛ یعنی تنظیم مدل و تدوین پارامترهای پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه اندیشة اسلامی و دوم، نظریه پردازی که برای فهم و تبیین واقعیت اجتماعی لازم است. در این مقاله به رکن اول از دیدگاه اسلام پرداخته شده است.
باتوجه به روش شناسی علوم انسانی، هر علمی یک سری مفروض ها و پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و رو ش شناختی بنیادینی دارد. نظام معرفتی این مجموعه از پیش فرض ها که در اصطلاح پیکرة نظری، یا دیدگاه نظری یا «پارادایم» نامیده می شود، یکی از مباحث جدی در روش شناسی هر علمی است. حال پرسش این است که چه جایگاه و نقشی پارادایم می تواند در روش شناسی علوم انسانی داشته باشد؟ پارادایم اسلامی علوم انسانی، چگونه پارادایمی است؟ الگو و پارادایم اسلامی علوم انسانی با الگوی و پارادایم غیردینی علوم انسانی چه تفاوت یا تفاوت هایی دارد؟
روش این مقاله براساس تفسیر موضوعی، تحلیل متن است. مبنای کار براساس روش تحلیل متن، این گونه است که ابتدا پرسش هایی طرح می شود و بعد به جستجوی پاسخ آن در متن پرداخته می شود. در روش تحلیل متن ارتباط بین رجوع به متن و نتیجه گیری دربارة هر مطلب، دو سویه و مکرر است؛ یعنی با طرح پرسش، جستجو در متن آغاز می شود و پس از مطالعة متن ممکن است، برخی از قسمت های آن معنای قسمت های دیگر را عوض کند. نتیجه اینکه مؤلفه های پارادایمی علوم انسانی از دیدگاه آیات در دو بُعد تنظیم می شود: بُعد نخست، جهان بینی است که شامل مؤلفه ها و مفروض های هستی شناختی و انسان شناختی است و بُعد دوم، فرانظریه است که مؤلفه ها و مفروض های معرفت شناختی و روش شناختی را در بردارد.
بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی (عاشقانه، سنتی) است. نمونه پژوهش شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه جهتگیری دینی و پرسشنامه طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که 8/74 درصد از متقاضیان طلاق، سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه داشته اند. یافته دیگر اینکه میانگین نمره های طلاق سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی بیشتر است (01/0< Ρ). هم چنین، میانگین نمره های پایبندی دینی سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی کمتر است (01/0< Ρ). بر این اساس، سبک همسر گزینی عاشقانه دوستانه با تشدید تعارضات زناشویی و افزایش میزان طلاق در ارتباط است و با ضعف پایبندی دینی رابطه دو سویه دارد.
تقدس زدایی نرم از عزاداری با نوحه پاپ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تقدس زدایی نرم از عزاداری با پاپ شدن نوحه ها در دو دهة اخیر روندی شتابان گرفته است. استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه و استفاده از اصطلاحات ویژة غیردینی با سبک محاوره ای و آزاد ساختن عزاداری از تقیدات مذهبی، دو عامل مهم تقدیس زدایی از عزاداری دینی می باشد. این دو عامل، با هوشمندی ویژه ای از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده، نگرش عزاداران را با تغییراتی همراه ساخته است. این مقاله، تأثیر موسیقی پاپ به منزلة یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در پاپ نمودن نوحه، و تأثیر آن را در تغییر ارزشی عزاداران بررسی می کند. 200 کلیپ فارسی و ترکی، که در فاصلة سال های 1382 تا 1392 اجرا شده، استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند که اولاً تقارن معنا داری میان مفاهیم مرتبط با نوحة عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان وجود دارد که نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی، و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی میان نوحه های فارسی و ترکی در زمینة تقدس زدایی مشاهده می شود.
بررسی تطبیقی اصول روش شناختی کلام اجتماعی و جامعه شناسی دین با تأکید بر کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلام اجتماعی از حوزه های مطالعاتی اندیشه اجتماعی اسلام و شاخه ای از الهیات اجتماعی اسلامی است که به تبیین و دفاع از آموزه های ایمانی و دیدگاه های دینی درباب مسائل اجتماعی می پردازد. مهم ترین اصول روش شناختیِ کلام اجتماعی عبارتند از: سنجش اعتبار تاریخی، واقع گرایی و معناداری، اعتبار هرمونیتیکی، روشمندی اجتهاد و استنباط معارف. در مقابل، اصول روش شناختی جامعه شناسی دین در فهم موضوع و دستیابی به غایت در تقسیم پارادیمی به سه دسته اثباتی، تفسیری و انتقادی قابل تفکیک است. تبیین کارکردی، نمونه ای از سنخ تبیین های روش اثباتی است که مبتنی بر دو اصل: اصالت کل و اصالت سودمندی با ویژگی هایی چون تأکید بر سودمندی اشیا، نفی معیارهای ماوراءطبیعی و نسبی گرایی می باشد. در مقابل، منطق کارکردی کلام اجتماعی، یک منطق کارکردی جدید با محوریت آموزه های دینی و فاقد ویژگی های توجیه کارکردی جامعه شناسی دین و پیامدهای عرفی کننده آن است. عدم توجه استقلالی به کارکردهای دنیوی دین و تقدم حقانیت بر کارکرد ازجمله مهم ترین اسباب تمایز منطق کارکردی متکلمان از توجیه کارکردی جامعه شناسان دین هستند.
بررسی رابطه نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینیِ جوانانِ شهر و روستاهای سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دینداری» یکی از بنیادی ترین عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه کردستان، در گذار تاریخی خود با «نوسازی» که فرایندی ناتمام و «بیرونی» است؛ همواره با این پرسش مواجه بوده است که فرایند نوسازی چه تأثیری بر میزان دینداری کنشگران خواهد داشت؟ این پژوهش ارتباط میان نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینی جوانان شهر و روستاهای سنندج را بررسی می کند. پژوهش به روش پیمایشی در سطح شهر و شش روستای سنندج انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها، 583 نفر از جوانان (29-18 ساله) شهر و روستا به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مربوط به سنجش میزان دینداری، میزان نوگرایی، کیفیت زندگی و نیز با بهره گیری از اندیشه های برگر درباره حاملان ثانوی نوسازی، پرسش های مربوط به متغیرهای شهرنشینی، تحصیلات و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط آنان کامل شد. براساس نتایج بررسی داده ها، نوسازی با دینداری ارتباط معنادار و معکوس دارد؛ بدین ترتیب جوانانی که بیشتر از نوسازی متأثر بوده اند تعلق و پایبندی دینی کمتری دارند. از میان متغیرهای بررسی شده در تحلیل مسیر، «گرایش علمی» و «گرایش استقلال طلبانه» در نقش شاخص های نوگرایی و «شهرنشینی» بیشترین قدرت پیش بینی میزان دینداری را داشتند. نتایج بین روستاهای بررسی شده نیز نشان داد که تفاوت میانگین میزان تعلق و پایبندی دینی به لحاظ آماری معنا دار است.
ملاحظات اجتماعی مترتب بر مناظره و گفتگو در آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله بررسی روش، اصول و راهبردهای مناظره با رویکردی تفسیری است. براساس تحلیل محتوای کیفی تفاسیرآیات شریفه قرآن، مناظره یکی از روش های نفوذ، تأثیرگذاری و دعوت به دین و ارزش های الهی است. اگر مخاطب عقاید و نظر های موافقی نداشت، روش قرآن برای نفوذ در او، «جدل احسن» است. جدل احسن که با مناظره وگفتگو در فارسی هماهنگی دارد، یکی از روش هایی است که چنانچه شرایط لازم در آن، از جمله اعتماد، دوستانه بودن روابط، نرمی سخن، رعایت انصاف و غیره رعایت شود. زمینه نفوذ را در مخاطب را فراهم می کند. در چنین شرایطی، او بدون احساس ظلم، بی عدالتی یا بی انصافی، نظر ها و عقاید موردنظر را از آن خود و درخود احساس می کند. به همین دلیل تغییر نگرش و رفتار در او تدریجی، منظم و در چند مرحله انجام می شود و او همه این تغییر ها را از خود و در خود احساس می کند.
جای گاه علم در فرهنگ اسلامی: بررسی دو نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین مورخان علم دو نظریة عمده دربارة جای گاه علم در فرهنگ اسلامی وجود دارد: برخی بر این باورند که علم در اسلام مسئله ای حاشیه ای است و اساساً در دستگاه تعلیم و تربیت اسلامی، پدیدة علم از جای گاه جدی و بااهمیتی برخوردار نبوده و در حاشیه قرار داشته است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة حاشیه ای» می نامند. بنا بر این نظریه، دستاوردها و موفقیت های بزرگ و انکار ناپذیر علمیِ دانش مندان مسلمان و فیلسوفان طبیعی را باید ثمرة محفل های خصوصی دانست که از فشارها و تضییقات راست دینان و سنت گرایان در امان ماندند. عده ای هم بر این اعتقادند که علم در فرهنگ اسلامی از شأن و منزلت والایی برخوردار بوده و اساساً واژة علم و دانش در هیچ تمدنی، به جز تمدن اسلامی، چنین جای گاهی نداشته و واژه ای کلیدی در این تمدن بوده است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة ضبط و تخصیص» نام نهاده اند. بر اساس این نظریه، اگرچه علوم معقول در جهان اسلام بر علوم منقول غالب نشد، ولی با آن از در آشتی درآمد. این مقاله بنا دارد با بهره گیری از منابع معتبر به بررسی این دو نظریه بپردازد.
تحلیل سلوک امام سجاد علیه السلام در مدیریت فرهنگی بعد از عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات امام سجاد علیه السلام مقارن با دوره ای خاص از شرایط فرهنگی اجتماعی تاریخ اسلام بود که می توان آن را دوره حاکمیت فرهنگ جاهلی دانست؛ با این حال ایشان هم زمان با مدیریت این فضای فرهنگی، به بازآفرینی فرهنگ اسلامی اقدام نمودند. در این راستا از راهبردهایی بهره بردند: افشای ماهیت فرهنگی بنی امیه و طراحی سامانه فرهنگی. راهبرد کلی ایشان در این میان، الگوی خاصی از «فرهنگ و شخصیت» و ارتباط دوسویه این دو بوده است. ایشان با بازآفرینی فرهنگ اسلامی، شخصیت افراد پیرامونی خود را تحت تأثیر قرار دادند و در مقابل، این شخصیت ها توانستند به بازآفرینی فرهنگ اسلامی یاری رسانند. نظام فرهنگی امام (ع) نیز دارای راهبردی سامانه ای است که در چند سطح و هر سطح در چندین لایه طبقه بندی می شود. با توجه به توفیق راهکارهای ایشان در برون رفت از فضای فرهنگی ناهنجار و بازآفرینی فرهنگ مطلوب، می توان با بازخوانی راهبرد امام سجاد علیه السلام از این راهبرد در دیگر فضاهای فرهنگی اجتماعی به تناسب بهره برد.
بررسی جامعه شناختی کارکرد مساجد بر پویایی فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی کارکرد مساجد در شکل دهی، تقویت، تحول و پویایی فرهنگ اسلامی است. از روش اسنادی و تک نگاری و تکنیک پرسش نامه باز، مصاحبه، مشاهده مشارکتی و فیش برداری برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. رویکرد و الگوی نظری تحقیق بر اساس نظریات کارکردی دورکیم، مرتون و پارسونز بنا شده است که مساجد را واجد کارکرد آشکار و پنهان در چهار بُعد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در نظر گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط محقق براساس شیوه استدلالی و منطقی در تطبیق یافته های تحقیق با الگوی نظری صورت پذیرفته است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که مساجد نوعی ضرورت کارکردی برای دستیابی به اهداف جامعه اسلامی دارند و با کارکردهای آشکار و پنهان در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی سبب تقویت، تحول و پویایی فرهنگ اسلامی می گردند. همچنین مساجد در یک رابطه دیالکتیکی با کارکردهای خود، سبب تقویت فزاینده خود و کارکردهای خود و در نهایت، پویایی فرهنگ اسلامی خواهند شد.
رابطه عاملیت و ساختار از دیدگاه علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبایی به منزلة یکی از متفکران پیشتاز و مبتکر در حوزه مباحث اجتماعی، به گونه ای در تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم کوشیده است که می توان دیدگاه ایشان را با بسیاری از مباحث جامعه شناختی برابر دانست. با استناد به دیدگاه های ایشان ذیل آیات اجتماعی و به ویژه آیاتی که از سرنوشت مشترک، عمر، کتاب، شعور، فهم، عمل، اطاعت و معصیت برای «امت» سخن می گوید، می توان گفت از دیدگاه علّامه جامعه به مثابه ساختار کلان اجتماعی، دارای وجود حقیقی و اصالت است. از سویی با توجه به اینکه ایشان عاملیت انسانی را بر اساس فطرت، آگاهی و اراده توضیح می دهد، همچنین می توان گفت که نظریة ایشان، در رویکرد تلفیق گرایی قرار می گیرد و متعاقب آن تعامل دوسویه عاملیت و ساختار توضیح داده می شود. علّامه برای توضیح این تعامل از مفهوم «شاکله» استفاده کرده و معتقد است که همان گونه که ساختارها می توانند شرایط را برای به فعلیت رسیدن گرایش های فطری و ذاتی انسان مهیا سازند و از این طریق سهم بسزایی در درونی سازی ایستارها، قواعد، هنجارها و... به عهده گیرند، همچنین افراد و عاملان اجتماعی از این توانایی برخوردارند که با نوع کنش های خویش، در ایجاد، تغییر و بازتولید ساختار اجتماعی تأثیر بگذارند.
تبیین جامعه شناختی میزان و انواع دینداری مردم شهر بروجن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی مسایل مهم هر جامعه، بالأخص جامعه ما، میزان و نوع دینداری مردم است که می تواند در ثبات یا عدم ثبات و توسعه یا عقب ماندگی جامعه تأثیر بسزایی داشته باشد. با توجه به این اهمیت مقاله حاضر، برای بررسی تطبیقی نوع و میزان دینداری زنان و مردان و برخی متغیرهای اجتماعی تأثیرگذار بر آن به نگارش درآمده است. در راستای این هدف و در پاسخ به سؤالاتی که دغدغه این مقاله بوده است 9 فرضیه مطرح شده است. این فرضیه ها مدعی هستند بین طبقه اجتماعی- اقتصادی، سرمایه اجتماعی و جنسیت با میزان و نوع دینداری مردان و زنان شهرستان بروجن رابطه معناداری وجود دارد. چارچوب نظری این مقاله، تلفیقی از نظریات جان هیک، گلاک و استارک، ماکس وبر، رابرت پاتنام، کلمن، بوردیو و نظریه نقش و نظریه یادگیری اجتماعی است. با بررسی نظریه های مختلف پس از شناسایی ابعاد و انواع دینداری در پاسخ به سئوالات تحقیق، متغیرهای طبقه اجتماعی – اقتصادی، سرمایه اجتماعی و جنسیت به عنوان متغیرهای تاثیر گذار بر نوع و میزان دینداری شناسایی شدند. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش مردان و زنان بالای 15 سال شهر بروجن هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر است و روش نمونه گیری تصادفی ساده است. همچنین با استفاده از نرم افزار spss آماره های توصیفی شامل (فراوانی، میانه، میانگین، حداقل و حداکثر نمرات، درصد فراوانی و...) و آمارهای استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، رگرسیون و ...) و برای آزمون مدل نظری تحقیق از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. اهم نتایج حاصله از این تجزیه و تحلیل عبارتند از: میزان دینداری زنان و مردان با مقدار t 719/0 و سطح معنی داری 047/0 متفاوت نیست. نوع دینداری زنان و مردان با مقدار t بدست آمده نشانگر این است که نوع دینداری زنان و مردان نیز متفاوت نیست. رابطه سرمایه اجتماعی و میزان دینداری بر اساس ضریب همبستگی بدست آمده برابر با 234/0رابطه مستقیم و مثبت خواهد بود و بر اساس ضریب همبستگی بدست آمده بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و نوع دینداری نیز همبستگی وجود دارد. میزان دینداری براساس طبقه اجتماعی - اقتصادی با مقدار F برابر 4/4 متفاوت است، اما نوع دینداری افراد بر حسب طبقه اجتماعی- اقتصادی بر اساس مقدار F، 955/0 متفاوت نیست.
شناخت مؤلفه های بنیادگرایی دینی در ایران با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله، مورد مطالعه و پژوهش است، اندیشه های سیاسی و اجتماعی برگرفته از آثار مستقیم چهار چهره شاخص بنیادگرایی دینی در ایران معاصر است تا بتوان بر اساس روش تحلیل تماتیک به الگویی دست یافت که بیانگر مؤلفه های نظری این طیف از اسلام گرایی سیاسی با رویکردی کاملاَ بومی باشد. در این مجال داده های متنی، مورد توصیف، سازماندهی و سپس تفسیر قرار می گیرد، به گونه ای که داده های متنی ابتدا تنظیم و سازماندهی می شوند تا مقوله های هر اندیشه به طور مجزا از داده های متنی به نظم درآمده، ظاهر شوند و بعد از تعیین مقولات مشترک، حمایت تماتیک یا موضوعی از آن ها به عمل آید. این فرآید تا اشباع تماتیک، ادامه دارد و سپس در نهایت یک الگوی تماتیک بومی از بنیادگرایی در ایران ارائه و تفسیر می شود که بیانگر مؤلفه های اندیشه های این طیف از نخبگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در عرصه تحولات ایران معاصر است و به این مفهوم در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران، معنا می بخشد.