فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده (فرهنگی - دفاعی زنان و خانواده سابق) سال نهم زمستان 1393 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا ماهیت ساختار خانواده را مبتنی بر رویکردی غایت شناسانه با بهره گیری از آیات قرآن به روش تحلیلی استنتاجی تبیین کند. در این راستا از تفکر سیستمی و در پرتوی آن، نگاه به خانواده استفاده شده است. طبق این دیدگاه برای انتخاب ویژگیهای ساختاری، گام نخست، توجه به اهداف تشکیل دهنده سیستم است؛ زیرا بررسی اهداف، راهنما و آسا ن کننده گزینش ساختار است. بهره مندی از آموزه های اسلامی با تأکید بر دو اصل توحید و معاد، ضمن بهبودی، سبب ارتقا و رشد این تفکر می شود. هم چنین غایات برگرفته شده از آیات قرآن به عنوان اهداف سامانه خانواده اسلامی، خود در چشم اندازی وسیعتر، رو به سوی هدف متعالی آفرینش یعنی قرب الی الله دارد و زمینه ساز برخورداری از حیات طیبه خواهد بود. بر این اساس، مهمترین ویژگیهای بایسته در ساختار اسلامی، که در تعامل با اهداف و غایت نهایی است، عبارت است از: ایمان، تقوا، پاکدامنی و حسن خلق.
ماهیت وفاداری زوجین از دیدگاه حقوقی، فقهی و روانشناسی و جایگاه آن در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی و تبیین ماهیت وفاداری زوجین و نقض آن از دیدگاه روانشناسی، حقوقی، فقهی و اخلاقی است. برای رسیدن به این منظور از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات نیز با استفاده از روش کتابخانه ای از راهبردها و ابزارهای گوناگونی ازجمله کتابها، مقالات، پایان نامه ها، لغتنامه ها، سایتهای اینترنتی، متون چاپی نمایه شده در بانکهای اطلاعاتی و دیگر منابع مرتبط در کتابخانه های عمومی، تخصصی یا دیجیتال در این راستا بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که مطابق با قانون مدنی ایران، زوجین به حسن معاشرت با یکدیگر مکلف هستند. حسن معاشرت مفهومی عرفی دارد و یکی از تکالیف غیرمالی مشترک زوجین است. وفاداری زوجین نسبت به یکدیگر را نیز می توان از مصداقهای حسن معاشرت تلقی کرد. اگرچه در قانون مدنی ایران صریحاً به تکلیف وفاداری اشاره ای نشده است، سکوت قانونگذار به دلیل بدیهی بودن آن است؛ بدین معنا که زن و مرد باید به یکدیگر وفادار باشند؛ در غیر این صورت به بنیان خانواده لطمه وارد می شود و خانواده را در معرض انحلال قرار می دهد. وفاداری در قالب سه نظریه قابل بررسی است و درنهایت نظری که برتری دارد، این است که زوجین از برقراری رابطه نامشروع با دیگران (اعم از زنا، لواط و یا مساحقه) خودداری کنند.
بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی (عاشقانه، سنتی) است. نمونه پژوهش شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه جهتگیری دینی و پرسشنامه طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که 8/74 درصد از متقاضیان طلاق، سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه داشته اند. یافته دیگر اینکه میانگین نمره های طلاق سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی بیشتر است (01/0< Ρ). هم چنین، میانگین نمره های پایبندی دینی سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی کمتر است (01/0< Ρ). بر این اساس، سبک همسر گزینی عاشقانه دوستانه با تشدید تعارضات زناشویی و افزایش میزان طلاق در ارتباط است و با ضعف پایبندی دینی رابطه دو سویه دارد.
روابط چندگانه سبکهای دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی با پیمان شکنی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر پایه سبکهای دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه پژوهش 270 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب، و از آنها خواسته شد تا به پرسشنامه های تمایل به پیمان شکنی، سبکهای دلبستگی، ابعاد شخصیت و مقیاس رضایت زناشویی پاسخ دهند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس برازش الگوی نهایی مشخص شد که سبک دلبستگی ایمن از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنادار (اثر غیر مستقیم= 09/0- ، 0.01P<) دارد. سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر (اثر غیر مستقیم= 10/0، 0.01P<) دارد. اثر غیر مستقیم روان رنجوری (اثر غیر مستقیم= 14/0، 0.01P<) و برونگرایی (اثر غیر مستقیم= 08/0، 0.01P<) بر پیمان شکنی با نقش واسطه ای رضایتمندی مثبت بود. توافق پذیری (اثر غیر مستقیم= 07/0، 0.05P<) و مسئولیت پذیری (اثر غیر مستقیم= 08/0، 0.01P<) نیز توانست از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنادار داشته باشد. هم چنین روان رنجوری (اثر مستقیم= 22/0، 0.01P<)، برونگرایی (اثر مستقیم= 23/0، 0.01P<)، اشتیاق به تجربه (اثر مستقیم= 16/0، 0.05P<) به طور مستقیم و مثبت و مسئولیت پذیری به طور مستقیم و منفی (با اثر مستقیم= 16/0-، 0.05P<) بر پیمان شکنی اثر گذار بود. در راستای نتایج این پژوهش، که گویای نقش سبکهای دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی در مقوله پیمان شکنی زناشویی بود در نظر گرفتن این عوامل در مشاوره ها و آموزشهای پیش از ازدواج و پژوهشهای آینده کاربردی و اثر بخش خواهد بود
تاثیر آموزش مهارتهای حلّ مسئله مبتنی بر شیوه کتاب درمانی بر میزان رضایت زناشویی زوجین فرزند شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای حلّ مسئله مبتنی بر شیوه کتاب درمانی بر میزان رضایت زناشویی زوجین فرزند شاهد طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام زوجین فرزند شاهد هستند که اعضای نمونه 20 زوج فرزند شاهد است که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده، فرم کوتاه پاسخ 47 سوألی پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ است. در این طرح نیمه آزمایشی مداخله ای به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حلّ مسئله مبتنی بر شیوه کتاب درمانی بر افزایش رضایت زناشویی، کاهش تعارض، افزایش رضایت جنسی و هم چنین افزایش رضایت در زمینه ارتباط در بین زوجین فرزند شاهد مؤثّر است. نتایج این پژوهش نشان داده که این شیوه بر رضایت زناشویی مؤثر است؛ لذا به نظر می رسد با آموزش مهارتهای حلّ مسئله با استفاده از روش کتاب درمانی می توان ضمن رسیدن به نتایج مطلوب، گامی مؤثر در جهت صرفه جویی در وقت و هزینه برداشت و محدودیتهای آموزش از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی را جبران نمود.
نقش متغیرهای زمینه ای در تهدیدِ ثبات ازدواجِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برخی متغیرهای زمینه ای تهدیدکننده ثبات ازدواج زنان و مردان متأهل شهر قزوین صورت گرفت. روش پژوهش پیمایشی و از نوع علّی مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 384 متأهل (192 زن و 192 مرد) به شیوه تصادفی از پنج ناحیه شهر قزوین انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بی ثباتی زناشویی ادواردز و همکاران و پرسشنامه حاوی اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد. نتایج نشان داد احتمال وقوع طلاق در سه سال آینده زندگی زناشویی زنان و مردان متأهل شهر قزوین 22 درصد است و بین گروه ها از حیث جنسیّت، تحصیلات، تعداد فرزندان، طول مدت ازدواج تفاوت معناداری در نمره های بی ثباتی ازدواج مشاهده نشد. نتایج هم چنین نشان داد که بین زوجین با قومیّت متفاوت در مقایسه با همسران با قومیّت مشابه و نیز زوجین با تفاوتِ در طبقه اقتصادی اجتماعی در مقایسه با زوجینِ مشابه از حیث طبقه اقتصادی اجتماعی در میانگین بی ثباتی ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین بین گروه ها از حیث نوع ازدواج (اعم از سنتی یا دوستی پیش از ازدواج) تفاوت معناداری مشاهده شد. آگاهی از نقش عوامل تهدیدکننده ثبات ازدواج زوجین می تواند ضمانتی نسبی برای ثبات روابط زناشوییِ همسران فراهم سازد.