این مقاله با به کارگیری نوعی روش تحلیل محتوای کیفی، به بازخوانی آرای اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علّامه طباطبائی دربارة مسئلة عرفی شدن پرداخته و با تنسیق دوبارة آنها و افزودن نکات تکمیلی به آنها، کوشیده است یک مدل نظری منطبق بر معیارهای علمی که قابلیت تبیین عرفی شدن در ایران معاصر را دارا باشد، ارائه دهد. این مدل دربردارندة 58 عامل مؤثر بر عرفی شدن است که 30 عامل از سخنان علّامه استخراج و 28 عامل از طریق تأمل در آیات و روایات به آنها افزوده شده است. مدل مزبور با در پیش گرفتن رویکرد انسان شناسانه، به ویژه با تأکید بر فطرت دین گرایی، طبیعت ثانوی دین گریزی و گرایش درونی انسان ها به جاذبه های دنیوی، بر لایه های بنیادی تر عرفی شدن متمرکز شده است. در عین حال، جامع نگری این مدل به آن این قابلیت را می دهد که بخش مهمی از عوامل مورد تأکید در نظریه های عرفی شدن، به ویژه رشد تفکر علمی، عناصری از مدرنیزاسیون و افزایش ثروت، رفاه و امنیت را نیز در خود جای دهد.