فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۰۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
رویکردهای علم دینی بر مبنای موضعی که در تعیین نسبت میان علم و دین در پیش می گیرند، نخست به تهذیبی و تأسیسی تقسیم می شوند. تأسیسی ها نیز به مبناگرا و فرامبنا قابل قسمت هستند. مبناگرایی شامل نظریات استنباطی، فلسفة روش و فلسفة مضاف می شود. تصور ابتدایی هرچند حاکی از تعارض جدی این دیدگاه هاست، تعمق بیشتر آشکار می سازد که آنها نه تنها دارای خاستگاه های انگیزشی مشترک اند، که در چارچوب منطق نسبتاً مشترک، محورهای اصلی علم دینی را تعقیب می کنند. سخن جدی در این پژوهش، ابهام زدایی از تعارض ها و امکان ترمیم ضعف ها و اشکالات هر کدام با قوت های تمهیدشده در دیگری است. برای تحقق این هدف، تلاش کردیم که مباحث، بر تحلیل ماهیت، زیرساخت ها و روش شناسی علم، در هر رویکرد متمرکز شود. در نهایت روشن شد که رویکرد فلسفة روش با اشکال نسبیت روبه روست و نظریة فلسفة مضاف ظرفیت تأمین دغدغة رویکردهای دیگر را دارد.
بررسی تأثیر دینداری درونی و بیرونی بر انسجام ملی (مطالعه موردی: شهروندان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد انسجام ملی به عنوان یکی از ابعاد اصلی همبستگی اجتماعی، از جمله دغدغه های جدی کشورهای مستقل بوده و از مهم ترین فواید آن، برقراری امنیت ملی است که ارتباط عمیقی با چگونگی پیوند مردم با یکدیگر و مردم با حاکمیت، در قالب انسجام سازی درون یک کشور دارد. امروزه بازشناسی و بازسازی عوامل کانونی مؤلفه های پویا و پایدار «انسجام ملی»، یک ضرورت علمی و الزام پژوهشی است. در این راستا، یکی از عوامل تأثیر گذار بر انسجام ملی در ایران، میزان دینداری موجود در شهروندان جامعه است. این مقاله تلاش دارد ارتباط نظری بین دو مفهوم انسجام ملی و دینداری را در بین شهروندان شهر مشهد، واکاوی کند. پژوهش حاضر با تقسیم دینداری به دو نوع درونی و بیرونی و با استفاده از روش پیمایشی، نشان می دهدکه افزایش دینداری درونی باعث افزایش میزان انسجام ملی شهروندان می شود، این در حالی است که دینداری بیرونی رابطه معناداری با انسجام ملی ندارد.
مدل روششناختی مطالعة سبک زندگی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برای مطالعه سبک زندگی با رویکرد اسلامی و استنباط وضعیت مطلوب آن، باید از قرآن استفاده کرد. به خصوص استنباطی که درصدد است به تولید نظریهای در باب سبک زندگی اسلامی بیانجامد، یعنی استنباط مدل مطالعه سبک زندگی اسلامی با استفاده از قرآن در مقام گردآوری، ساخت مدلمفهومی، نظریهپردازی،... بیشتر نیاز به استفاده از آیات قرآن دارند. اما از چه روشی میتوان در مقام نظریهپردازی از قرآن استفاده کرد؟ به عبارت دیگر مدل روششناختی مطالعه قرآن برای رسیدن به نظریة سبک زندگی اسلامی کدام است؟ برای پاسخگویی به این سؤال بین سه روش تفسیر موضوعی، تحلیل محتوا و مدلسازی ترکیب شده است که به مدل ترکیبی روششناختی یا «روش مدلسازی بر اساس منابع دینی» نامگذاری شده است. این تحقیق درصدد است ضمن توضیح هر یک از این سه روش، به مدلی ترکیبی برای نظریهپردازی در باب سبک زندگی اسلامی از قرآن دست یابد.
فرایند معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه «از منظر جهان بینی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین ماهیت و الگوی مناسبات میان فرد و جامعه، یکی از مباحث بنیادین علوم اجتماعی است که قدمتی طولانی دارد. محقق امیدوار است که در پرتو این تحقیق، به تبیین چگونگی اتخاذ «رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی از سوی کنشگر، در پرتو فرایند کشف معنای واقعی زندگی»، پرداخته و در این راستا الگوی مناسبی از مناسبات فرد و جامعه را تحصیل و ارائه کند. بدین منظور تحقیق حاضر به دو بخش تقسیم می شود. ابتدا جهت رسیدن به یک مفهوم عملیاتیِ روشن از عنوان تحقیق، به ترسیم چارچوب مفهومی بحث پرداخته و سپس به تبین« فرایند» معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه»، می پردازد و در پایان با توجّه به اثبات وجود فرایند معناجویی در انسانی، قرار گرفتن وی در قلمرو «حیاتی معنادار» و انطباق با آموزه ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را خروج وی از تسلسل سئوالاتی از قبیل: «چگونه زیستن در حیات دنیوی در عین فنا پذیری آن » و نیز «اتخاذ رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی» را فراهم می آورد. این واقعیت، ضرورت زندگی معنادار مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات می کند.
یادگیری پنهان: تأثیرکارتون های مذهبی در دینداری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر مشاهدة کارتون های مذهبی در دینداری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی صورت گرفته است. روش مورد استفاده شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری شامل دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی است که در مدارس غیردولتی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. با روش نمونه گیری تصادفی پانزده نفر برای گروه آزمایش و پانزده نفر هم برای گروه کنترل انتخاب شدند. قبل از انجام هرگونه مداخله ای، سنجش دینداری در هر دو گروه از طریق پرسش نامه انجام شد. پس از گذشت دو هفته، در گروه آزمایش مداخلات لازم (پخش کارتون های مذهبی) در طی یازده هفته صورت گرفت و در کلاس دیگر (گروه گواه) هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. در نهایت، پس از گذشت سه ماه مجدداً از طریق پرسش نامة سنجش دینداری در هر دو گروه انجام شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از آن است که کارتون های مذهبی توانسته اند تغییرات معناداری را در دینداری دانش آموزان گروه آزمایش ایجاد کنند.
بررسی تاثیر فرهنگ اسلامی بر امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دین، فرهنگ و امنیت اجتماعی از مفاهیمی هستند که همواره بین آنها نوعی ارتباط وجود دارد. دین به عنوان ریشه و بنیان فرهنگ در جوامع اسلامی مطرح است. از سوی دیگر امنیت اجتماعی نیز با فرهنگ حاکم در جامعه ارتباط دارد؛ بر این اساس فرهنگ اسلامی به دلیل تکیه بر تعالیم وحیانی، توان تأثیرگذاری فزاینده ای بر امنیت اجتماعی دارد. در این نوشتار با تبیین نقش اساسی و بنیادی دین در فرهنگ، اثربخشی فرهنگ اسلامی در امنیت اجتماعی مورد توجه و مداقه قرار می گیرد. از این رو هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه و تأثیر فرهنگ اسلامی و ابعاد آن بر امنیت اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر داده ها، کمّی؛ و از نظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی است.جامعة آماری مورد پژوهش حاضر را استادان هئیت علمی دانشگاه علوم انتظامی تشکیل می دهند که مشغول تدریس در دانشکده ها و مراکز آموزشی این دانشگاه هستند. یافته ها و نتایج: فرضیة اصلی به صورت وجود رابطة معنی داری بین فرهنگ اسلامی و امنیت اجتماعی تعریف شد. با استفاده از نظر استادان یک سری شاخص برای ابعاد کلان فرهنگی، از تعالیم وحیانی احصا شد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. براساس پیمایش انجام شده، بین فرهنگ اسلامی مبتنی بر وحی و ابعاد کلان فرهنگی و امنیت اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد.
چیستی نسبت دین و سرمایه اجتماعی با نگره فلسفی (مورد کاوی: پایش آیات قرآن در نظام وحیانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی مؤلفه ای است که در حوزه مدیریت و علوم رفتاری و در نگره فلسفی و وحیانی، به ویژه در کتاب های آسمانی به آن پرداخته شده و در سده اخیر در حوزه تحقیقات مدیریت و فلسفه حیات انسانی به عنوان موضوعی حیاتی مطرح بوده است. در این مقاله که دو جنبه نگاه وحیانی و نگره علمی(مدیریتی) مطمح نظر خواهد بود، سعی کرده ایم با نگاهی میان رشته ای و حرکت در مرزهای دانش به این مفهوم از منظر فلسفی، مدیریتی و دینی بپردازیم؛ از طرفی برخی سرمایه اجتماعی را دارای پایه عقلانیت فلسفی دینی می دانند.
روش تحقیق تحلیل محتوا بوده است و با مطالعه تطبیقی و همگنی آیات وحیانی بر مؤلفه های مدل بانک جهانی در موضوع سرمایه اجتماعی به نتایج جالبی از این نگره رسیده ایم که بیانگر تشویق دین مبین اسلام به عضویت در شبکه های غیررسمی است و نسبت قریب دین و سرمایه اجتماعی در فلسفه حیات را نمایان می کند.
بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی با ازخودبیگانگی نوجوانان موردمطالعه: دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز در سال 91-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از علائم بیماری روحی و روانی در بین انسان ها است که موجب می گردد تا آن ها نتواند نقش هایشان را در ارتباط با خود و یا جامعه به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه میزان مذهبی بودن و سبک زندگی نوجوانان با ازخودبیگانگی آن ها پرداخته است. نمونه موردمطالعه 381 دانش آموزان )دختر و پسر)دبیرستانی شهر شیراز می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی استفاده شده است. اطلاعات موردنیاز با شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به دست آمد.نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای مناسک مذهبی، هویت مذهبی، سبک زندگی و مشارکت فرهنگی رابطه منفی با ازخودبیگانگی نوجوانان دارد و بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. بیشترین همبستگی بین دو متغیر انجام مناسک مذهبی و هویت مذهبی با متغیر ازخودبیگانگی می باشد. مهم ترین متغیری که بیشترین تغییرات ازخودبیگانگی جوانان را تبیین می کند مناسک مذهبی است. این متغیر به تنهایی نزدیک به 19 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهد. دومین متغیر واردشده در مدل، متغیر هویت مذهبی می باشد که 7/2 درصد تغییرات ازخودبیگانگی نوجوانان را توضیح می دهد. سبک مشارکت فرهنگی سومین و آخرین متغیر واردشده در مدل است که با دو متغیر پیشین بر روی هم توانسته اند نزدیک به 23 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند.
نظام «نگرش آینده پژوهی» اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی اسلامی نسخه بدیل آینده پژوهی رایج است که تا کنون در عمل شکل نگرفته است. برای تحقق آینده پژوهی اسلامی باید توجه داشت که آینده پژوهی بر آینده اندیشی استوار است و بستر این دو، نگرش حاکم بر جامعه است. این سه، نظامی را با عنوان نظام «نگرش آینده پژوهی» شکل می دهند که ترسیم گر ابعاد نظری و کاربردی آینده پژوهی است. این مقاله می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که زیرساخت کلیدی برای تحقق آینده پژوهی اسلامی چیست. بنابراین افزون بر معرفی نظام «نگرش آینده پژوهی» نشان داده می شود که آینده پژوهی اسلامی در قالب نظام «نگرش آینده پژوهی» اسلامی شکل می گیرد. نظام های رایج و اسلامی به طور کامل مستقل از یکدیگر نیستند و افزون بر وجوه افتراق، دارای وجوه اشتراکی نیز هستند. البته در مبانی و سطوح کلان اشتراکات ناچیز است. ضمن آنکه دین مبین اسلام تنها عامل اصلی و اساسی تفاوت این دو نظام به شمار نمی رود و شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی شکل گیری نظام «نگرش آینده پژوهی» اسلامی نیز سبب آشکار شدن تفاوت هایی میان این دو نظام می شود.
بررسی میزان انطباق مباحث برنامه های اخلاقی رادیو معارف با الگوی اخلاق اسلامی از نظر کمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق، مهم ترین حوزه در فرهنگ اسلامی است و رادیو معارف رسانه ای است که رسالت خود را ترویج معارف، به ویژه مکارم اخلاقی قرار داده است. این تحقیق، با رویکردی توصیفی– تحلیلی، با هدف بررسی میزان انطباق محتوایی برنامه های اخلاقی رادیو معارف با الگوی اخلاق اسلامی به تحلیل محتوای نمونه ای که با روش طبقه ای و منظم از برنامه های این شبکه انتخاب شده، می پردازد. این تحقیق در چارچوب الگوی اخلاق اسلامی که از کتاب جامع السعادات استخراج شده، انجام گرفته و مطالعة خود را بر اساس نمونه ای که با روش طبقه بندی سیستماتیک انتخاب شده، قرار داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این برنامه ها در بیشتر موارد دارای انطباق کامل با الگوی اخلاق اسلامی نیستند؛ به این معنا که بسیاری از ابعاد، خرده ابعاد و مؤلفه های مباحث اخلاق اسلامی، در این برنامه ها بیان نشده اند. همچنین مباحث بسیاری خارج از الگوی اخلاق اسلامی در این برنامه ها مطرح می شوند که این به کم وزن شدن سهم اجزای اصلی الگو در برنامه ها انجامیده است.
هویت دینی در جامعه ایرانی: مرور نظام مند مطالعات انجام شده (1380-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت دینی یکی از مهم ترین ابعاد هویت بوده که نقش تعیین کننده ای در هویت یابی افراد ایفا می کند و تقویت این بعد از هویت می تواند موجبات قوام سایر ابعاد و چالش در این حوزه می تواند زمینه ساز بحران در سایر ابعاد هویت شود. این ادعا مخصوصاً در جوامعی که دین رکن اساسی آن جامعه را تشکیل می دهد موضوعیت بیشتری دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در بیش از یک دهه گذشته (1380 تا 1392) در حوزه هویت دینی و سنجش آن در جامعه، سیمای کلی هویت دینی را در جامعه ایرانی مورد بررسی، چالش ها و روایت های گوناگون سنجش آن را مورد ارزیابی انتقادی و میزان استحکام سازه های آن را در جامعه ایرانی تحلیل نماید. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر مرور نظام مندی است که در آن پژوهش های منتخب در سطح مشخصات عمومی، اهداف و سؤالات، روش شناسی، متغیرها، یافته ها و نتایج، طبقه بندی و ارزیابی شده اند. به طور کلی، یافته های نشان می دهد که تقلیل گرایی، اعوجاج مفهومی و نبود پایه نظری و روش شناختی منسجم مهم ترین نقاط ضعف سنجه های هویت دینی در این پژوهش هاست. به طور کلی نتایج این پژوهش ها حاکی از وضعیت مثبت هویت دینی و ارتباط مثبت و هم زیستی بین هویت دینی و هویت های رقیب (هویت ملی و هویت قومیتی) بجز هویت مدرن و جهانی می باشد. همچنین عوامل ایجاد تصویر منفی یا مثبت از دین در اغلب موارد ناشی از عوامل برون دینی است تا عوامل درون دینی.
نسبت دین و دین داری در پژوهش های جامعه شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سرآغاز پژوهش جامعه شناختی در باب وضعیت عینی دین داری و تحولات آن از ابتدای شکل گیری چنین پژوهش هایی محل نزاع و بحث بوده است. آیا می توان مبتنی بر تعریفی پیشینی، ابعاد واقعی دین داری را مورد مطالعه جامعه شناختی قرار داد؟ امکان و استحاله چنین تعریفی در ابتدای پژوهش به دلیل ضرورت ابتناء آن به شواهد عینی از یک سو و ممکن نبودن صورت بندی مسئله بدون تعریف اولی از دین، از جمله مناقشات دائمی در جامعه شناسی است. در پژوهش حاضر ضمن مرور ادبیات جامعه شناسی در این زمینه، معضلات مربوط به نسبت میان دین و دین داری بررسی شده است. به نظر می رسد، اتخاذ رویکردی تجربی در بدو بررسی سویه های عینی و واقعی دین، بدون توجه به اقتضائات درونی دین، اعتبار کاملی ندارد. به همین منظور، در این مقاله تلاش شده تا ابعاد دین داری (باورهای بنیادین، مناسک و اخلاقیات) متناسب با جایگاه آنها در منظومه دین اسلام ارزیابی شود و به لوازم روش شناسانه آنها در سنجش ابعاد دین داری توجه شود. ابعاد پیش گفته نسبت مشترک با دیگر ادیان توحیدی دارند که موجب کارآمدی حداقلی الگوهای سنجش دین داری شده که این ابعاد، در آنها لحاظ شده است. در میان الگوی سنجش دین داری آنچه بیش از سایر ابعاد مشکل ساز و دشواری آفرین است، بُعد اخلاقیات است که مراد از آن خلقیات و منش های اجتماعی فراگیری است که به تدریج به نوعی عادات جمعی بدل می شود. برخلاف الگوهای هستی شناسانه، شاخص های دین داری در پژوهش های جامعه شناختی متدرّج اند و محقق برای بررسی تجربی آنها نیازمند روش های تلفیقی است.
مادر از نگاه اسلام و روان شناسی و تعیین مولفه های نقش مادری بر اساس متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
ماهیت بشر و نظریه سیاسی از دیدگاه فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط ماهیت بشر و نظریه سیاسی یکی از مباحث مهم در مطالعه تحلیلی هر نظریه سیاسی است. اندیشمندان سیاسی معمولاً مشروعیت نظریه خویش، درباره سیاست و حکومت را بر تبیینی خاص از ماهیت انسان ها بنا می نهند. پژوهش حاضر، آرای سیاسی فارابی، از اندیشمندان مهم سیاسی جهان اسلام، را از این دیدگاه بررسی می کند. نظریه سیاسی فارابی خصلتی جهان شمول دارد و این امر به دلیل برداشتی است که او از ماهیت بشر ارائه می دهد. در نظریه سیاسی فارابی، انسان ها به دلیل ماهیت خویش، برای رسیدن به سعادت نیازمند حضور در اجتماع هستند. در نتیجه تلقی او با تلقی های مدرن فردگرایانه از سیاست و حکومت در تعارض است. فارابی معتقد است انسان، برای شناخت سعادت به غیر خودش نیاز دارد و این نیاز، صرفاً از طریق ارتباط با عقل فعال، که خودش مخلوق خدای عالم یا همان سبب نخستین است، برآورده می شود. به این ترتیب، نظریه سیاسی فارابی ارتباط ویژه و مشخصی با مسئله توحید دارد. نظریه های سیاسی مدرن، عمدتاً به موضوع حاکم یا امام در اجتماعات سیاسی توجهی نمی کنند. اما اینکه چه کسی باید حکومت کند، برای فارابی اهمیت بسیاری دارد و نظریه او در این زمینه وام دار برداشتی است که او از ماهیت بشر ارائه کرده است.