فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۶٬۹۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در جوامعی مانند جامعه ایران، معمولا مردان نان آور خانواده بوده و زنان به کار خانه داری مشغول هستند. اما عرف جامعه ایرانی و سنت دینی ما با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالفت چندانی ندارد و لذا زنان می توانند خارج از منزل نیز به کار پرداخته و مسوولیت نان آوری خانواده را بر عهده گیرند. آنچه موجب می شود سرپرستی زنان خانوار به عنوان یک مساله اجتماعی شناخته شود، مشکلات و موانعی است که در دنیای بیرون بر سر راه سرپرستی زنان به وجود آمده و باعث می شود تا زنان سرپرست خانوار به عنوان قشری آسیب پذیر شناخته شوند. هدف این مقاله، روشن کردن مشکلات این زنان و پرداختن به این مشکلات از زبان خود این زنان و نیز تحلیل شرایط آنان با استفاده از داده های ثانویه و در یک جمله، نشان دادن تصویری واقعی و عمیق از زندگی و مشکلاتی است که آن ها با آن روبرو شده و در موارد متعددی حتی از بیان آن قاصر می مانند.
بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران و صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاههای تهران و صنعتی شریف انجام شده است. با استفاده از روش تحقیق همبستگی 144عضو هیئت علمی با توجه به مرتبه علمی به صورت طبقه ای یا نسبی انتخاب شدند. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس سؤالات تحقیق و با استفاده از روش همبستگی پیرسون، آزمون T برای گروههای مستقل و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج به دست آمده گویای آن است که : 1. استادان دانشگاههای تهران و صنعتی شریف از نظر کیفیت زندگی کاری در سطح نسبتأ نامطلوب و از نظر رضایت شغلی در سطح نسبتاً بالایی قرار دارند؛ 2. بین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبتی وجود دارد؛ 3. بین میزان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی استادان دانشگاههای مذکور تفاوت معنی داری وجود ندارد و تنها از بعد یکپارچگی و انسجام اجتماعی که از ابعاد کیفیت زندگی کاری محسوب می شود تفاوت اندکی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف از یکپارچگی و انسجام اجتماعی بالاتری نسبت به استادان دانشگاه تهران برخوردارند. 4. نتایج رگرسیون گام به گام بیانگر این است که به ترتیب اولویت قانونگرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم و توسعه قابلیتهای انسانی به عنوان ابعاد کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی همبستگی چندگانه دارند.
مطالعه جامعه شناختی پدیده دعا نویسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان بیماری و شفا پدیده ای فرهنگی- اجتماعی است. در جامعه ما مراجعه به دعانویس ها یکی از شیوه های فرهنگی شفایابی و مقابله با بیماری است. با وجود قدمت قابل ملاحظه دعانویسی، مطالعه این پدیده به خاطر آمیختگی با خرافات کمتر مورد اقبال محققان قرارگرفته است. در نوشتار حاضر، تلاش می شود به عنوان یک گام ابتدایی بخشی از زوایای پنهان دعانویسی معرفی شود. به این منظور، بااستفاده از آموزه های جامعه شناسی و روش مطالعه کیفی، عناصر و اجزاء پدیده دعا نویسی توصیف می شود. از این رو، 14 نفراز دعانویس های شهر تهران از جهت خصوصیات فردی، فرایند کسب شناخت، وضعیت کنش(نوع، جهت، و شکل کنش)، هنجارهای حاکم بر تعامل میان دعانویس- بیمارو همچنین شیوه باز تولید دعانویس بررسی می شوند. در انتها، برخی مولفه های اصلی پزشکی مدرن و دعا نویسی مورد مقایسه قرار می گیرد.
روابط متقابل شهر و روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در بررسیهای ناحیهای کشورهای در حال توسعه به انواع روابط متقابل بین شهر و روستا اشاره میشود.تفاوتهای فضایی بیشتر میتواند ناشی از بهرهبرداری بیشتر شهر از منابع روستایی باشد و تفاوتهای کمتر مبین وجود روند""گسترش""در ناحیه است.
مقاله حاضر روابط موجود بین شهر و روستا را در""ناحیه ایرانشهر""از استان سیستان و بلوچستان مطالعه میکند و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که""الگوی روابط موجود بین شهر و روستا در ناحیه با هیچ یک از دو الگوی مزبور مطابقت ندارد"".
مقاله پس از مروری بر مطالعات پیشین، دادههای جمع آوری شده را بر اساس تحلیل""ارتباطات فضایی""و با استفاه از برخی مدلهای مربوط مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و نتیجه میگیرد که:در این ناحیه زندگی روستایی مبتنی بر تولید کشاورزی، قدمت و پویایی لازم را ندارد، در آمد حاصله از صادرات نفت بدلیل موقعیت حاشیهای ناحیه، در آنجا سرمایهگذاری نشده است.بنابراین، الگوی روابط شهر و روستا با دو الگوی مزبور تفاوت دارد؛در الگوی موجود روند""گسترش""بدون دخالت مستقیم دولت امکانپذیر نمیباشد.
"
روش شناسی نظریه ی اجتماعی گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گافمن یکی از نظریه پردازان اجتماعی نیمه ی دوم قرن بیستم است که مدت درازی به عنوان یک شخصیت حاشیه ای در نظریه ی جامعه شناسی بشمار می آمد. گافمن در عرصه ی نظریه ی جامعه شناسی موقعیت متناقضی دارد. از سویی وی را جامعه شناسی فاقد نظریه ای کلی، تک رو، خارج از جریان اصلی تفکر نظری و مبدع اصطلاحات خودساخته و غریب می دانند و از سوی دیگر، پیوندهای اندیشه ی وی با دورکیم، زیمل، مکتب کنش متقابل نمادی و اتنومتدولوژی و تلاش وی برای بنیاد نهادن جامعه شناسی زندگی روزمره، او را به نظریه پردازی با موقعیت متناقض تبدیل می کند. هدف اصلی این مقاله ارایه ی روش شناسی نظریه ی اجتماعی گافمن است.
روش مطالعه ی این مقاله بر اساس روش کتابخانه ای انجام شده و بررسی توصیفی، موقعیت روش و نظریه ی گافمن را مورد باریک بینی قرار می دهد. گافمن در مباحث نظری خود بیش تر به مردم نگار دنیای زندگی روزمره شبیه است و همین امر سبب می شود تا سبک نوشتاری وی شباهت زیادی به دیگر نظریه پردازان جامعه شناسی نداشته باشد. گافمن پس از افول نظریه ی کنش به زایش تحلیل نمایشی به عنوان صورتی دیگر از کنش متقابل نمادی کمک نمود و به این خاطر شهرت فراوانی کسب نمود. در مباحث روش شناختی، گافمن را به خاطر بحث های غنی که در قالب رهیافت تفسیری در علوم اجتماعی دارد، می توان یکی از برجسته ترین راهبران این رهیافت فکری بشمار آورد.
ریشه ها و نتایج انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران و پیامدهای پس از آن، بویژه ظهور جمهوری اسلامی، از موضوعات جذاب و گیرا برای محققان و اندیشمندان غربی بوده است. هر یک از آنها به طریقی کوشیده اند چرایی و چگونگی وقوع این رویداد بزرگ در تاریخ معاصر ایران را تحلیل نمایند. نیکی آر.کدی، مورخ نام آشنای امریکایی، از جمله این افراد است. این مقاله با مرور پرسش اصلی کدی درباره انقلاب اسلامی آغاز می شود و با بررسی چهارچوب تحلیل وی از انقلاب ایران، به ویژه دیدگاه وی درباره چرایی ظهور «تشیع انقلابی» و چگونگی رابطه میان ایدئولوژی و انقلاب در انقلاب ایران ادامه می یابد. دیدگاه کدی درباره چرایی ظهور اسلام انقلابی در انقلاب ایران ذیل مدل «سازمانی» که به تحلیل ایدئولوژی در چهارچوب منازعه سازمان یافته برای بدست آوردن قدرت می پردازد، جای می گیرد. این مدل را با دو مدل دیگر درباره رابطه ایدئولوژی و انقلاب یعنی مدلهای «ذهن گرایانه» و «گفتمانی» مقایسه کرده و کوشیده ایم با تکیه بر این دو مدل جایگزین، نواقص و امتیازات دیدگاه کدی را روشن سازیم. در پایان پس از طرح تحلیل کدی از وضعیت کلی سیاستهای جمهوری اسلامی به بررسی انتقادی دیدگاه وی درباره انقلاب اسلامی ایران پرداخته ایم.
وضعیت مشارکت و اشتغال زنان در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
" مقاله حاضر مشارکت و اشتغال زنان در ایران را بررسی می کند و نشان می دهد که به رغم دستاوردهای زنان در زمینه های تحصیلی و اجتماعی طی سه سال گذشته، وضعیت آنان در بازار کار بهبود نیافته است. نرخ مشارکت زنان پایین است، نرخ بی کاریشان طی سال های اخیر افزایش یافته است، و گزینه های شغلی آنان همچنان محدود باقی مانده است. همچنین، تلاش های زنان تحصیل کرده در بازار کار با توفیق درخوری همراه نبوده است. طی سال های نخست پس از انقلاب و دوران جنگ، نرخ مشارکت و اشتغال زنان دچار کاهش چشم گیری شد. سیاست گذاری عمومی تا حدی موجبات این کاهش را فراهم آورد، هر چند که عوامل دیگری نیز دخیل بودند. مقاله به بررسی ویژگی های جنسیتی تحولات اخیر بازار کار در ایران می پردازد. به این منظور، داده های آخرین سرشماری ایران تحلیل می شود، در اطلاعات تکمیلی سال های اخیر غور می شود، و مسایل نهادی و ساختاری مرتبط با اشتغال و مشارکت زنان به بحث گذاشته می شود. افزون بر این، پیشنهادهایی برای تمهیدات آتی ارایه می شود .
"
مردان و مردانه گی ها؛ زمینه های کلیدی و راه های نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وایتهد در کتاب مردان و مردانه گی ها: زمینه های کلیدی و راه های نو، چشم اندازی پژوهشی، آموزنده، و بسیار خواندنی درباره اندرونه ها و مفاهیم نظری پژوهش های مردان پیش روی ما می گشاید. وایت هد که آشکارا خود را پشتی بان فمینیسم می داند، از آن دسته پژوهش های مردان که از دیدگاه او عوامانه است یا مردان را مخالف فمینیسم می خواند، دوری می جوید. البته، این به معنای بی مایه دانستن تلاش های علمی آغازین درباره پرسش انتقادی از مفهوم «مرد» که زیر پرچم جنبش اسطوره سازی مردان مردبوده گی سنتی را می ستود، یا کار اندیشه مندانه ای که به مانده گاری آرایش سلسله مراتبی جنسیتی هم چون یک گمانه می انجامید نیست. به نظر می رسد نوشتار وایت هد نوشته ای برای نقد برنامهفمینیسم رهایی بخش باشد که برای ارایه نگره فمینیستی پساساختارگرا تلاش می کند ...
فوکو: حکومت مندی، سوژه سیاسی و کنش سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرا دولت و- در افقی دیگر- نظام سیاسی یا حکومت، مسئولیت هدایت و اداره رفتار افراد «چه در مقام فرد و چه در مقام گونه» را برعهده می گیرد؟ و چگونه این «اراده به اداره کردن» را به انجام می رساند؟ ممکن است پاسخ به این پرسش بر حسب نحوه فهم ما از مقولاتی مانند دولت، قدرت و یا نسبت این دو با سوژه، متفاوت باشد. طرح چشم انداز «حکومت مندی» از سوی فوکو را می توان گشایش حوزه جدیدی دانست که در آن، هر سه مقوله دولت، قدرت و سوژه، از طریق پیوندی که بین تکنیک های استیلا و تکنیک های خود برقرار شده است به هم مربوط می شوند. در این چشم انداز نشان داده می شود که چگونه اکراه حکومت از توسل به خشونت محض و هم زمان اراده به اداره کردن افراد، به ناگزیر سوژه سازی را به یگانه پاسخ ممکن در افق معرفتی خاص پروبلماتیک حکومت مندی تبدیل می کند. پاسخی که از یک سو، در شکل بس گانه کردن تمام هنرهای حکومت کردن و از سوی دیگر به صورت بس گانه کردن تمام نهادهای حکومت ظاهر می شود. این شکل از مفهوم پردازی نحوه عملکرد قدرت، فقط چگونگی مبهم شدن مرزهای اجبار و رضایت طی فرایند حکومت مند شدن افراد جهت تولید سوژه های دلخواه را توضیح نمی دهد؛ بلکه در عین حال منکر مشارکت «میل در سرکوب خویش» نیز می شود.
عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان: مطالعه موردی خانواده های تهرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله با بهره گیری از دو ره یافت عمده فمینیستی و رهیافت خشونت خانوادگی تاثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی بر خشونت مردان علیه زنان در خانواده های تهرانی بررسی می شود؛ پدیده ای که در دهه های اخیر به عنوان یک مساله اجتماعی مهم در جامعه ما مطرح شده است.
در این تحقیق مساله اصلی این است که چه عامل یا عواملی در بروز رفتارهای خشونت آمیز مردان علیه زنان در خانواده های تهرانی موثرند و چه راهکارهایی را می توان برای کاهش این امر ارایه کرد.
این مطالعه به شیوه پیمایشی بر روی 320 خانوار و طراحی دو نوع پرسشنامه جداگانه برای مردان و زنان و با استفاده از روش های آماری چون رگرسیون چند متغیری و تحلیل مسیر صورت گرفته است.
یافته های تحقیق حاضر نشان میدهد در کنار برخی از متغیرهای زمینه ای چون سن، تعداد فرزندان و ... از بین تمام متغیرهای مستقل، چهار متغیر (رضایت اجتماعی، اسنادهای منفی و عزت نفس و پایگاه اقتصادی و اجتماعی)، رابطه مستقیمی با خشونت کلی (فیزیکی و عاطفی) دارد و سایر متغیرها (اعتقاد به ایدئولوژی پدرسالاری، گرایش به پذیرش همسر آزاری، نگرش به نقش اجتماعی زنان، جامعه پذیری خشن) رابطه غیر مستقیمی را با خشونت کلی نشان می دهند.
"
راهکارهای علمی و عملی جهت توسعه و ترویج فرهنگ اقامه ی نماز در بین دانشآموزان متوسطه ی شهرستان نهاوند
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، که تحت عنوان «راههای توسعه و ترویج فرهنگ اقامه ی نماز در بین دانشآموزان متوسطه ی شهرستان نهاوند در سال تحصیلی «86 ـ 1385» صورت گرفته، تلاش بر آن بوده است که ضمن آشنایی با دیدگاه ها و نگرش های دانش آموزان به اقامه ی نماز، موانع و محدودیت های موجود در اجرای اقامه ی نماز جماعت در مدارس متوسطه را شناسایی و عوامل و راه های جذب و ترغیب دانش آموزان به اقامه ی نماز را بررسی نماییم.
هم چنین تأثیر عوامل و شرایط خانوادگی، مدرسه ای، اجتماعی، دوستان و هم سالان و ویژگیهای فردی و شخصی را در گرایش و ترغیب دانش آموزان به اقامه ی نماز مورد تحلیل قرار دهیم.
این تحقیق با روش پیمایشی (survey) انجام گرفته و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه با سؤالات باز و بسته استفاده شده است. تعداد 120 نفر از دانش آموزان متوسطه ی شهرستان نهاوند به صورت نمونه انتخاب و با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده ، نظرات آن ها مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفته است.
ناسیونالیسم ایرانی در سده نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم ایدئولوژی ملت است و بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش تاکید دارد. ناسیونالیسم ایرانی با پیشینه دو سده ای خود، همزاد گریزناپذیر مدرنیته ایرانی است. در مقاله حاضر، با بازخوانی ناسیونالیسم ایرانی در سده نوزدهم، اهداف و ابعاد زمینه ساز پیدایش آن مورد بررسی قرار می گیرد. پیدایش ناسیونالیسم ایرانی در این سده، پیامد گریزناپذیر بحران ناشی از رویارویی ایران سنتی با مدرنیت است که به صورت نخبه گرایانه و ابتدایی در میان برخی دولتمردان و روشنفکران ایرانی و در قالب سیاست ها و اندیشه های نوگرایانه تبلور یافت. ناسیونالیسم ایرانی در اصل در واکنش به توسعه طلبی قدرت های مهاجم خارجی، به نحو ضداستعماری بروز کرد و سرانجام در برابر استبداد داخلی، شکل ضداستبدادی به خود گرفت. ناسیونالیست های ایرانی در این دوره بر حفظ استقلال ایران تمرکز کردند، هر چند حفظ هویت و یکپارچگی ایران را نیز کمابیش در زمره اهدافشان داشتند. از همین دوره، ناسیونالیسم ایرانی به تدریج در پیوند با زمینه متنوع و در حال دگرگونی ایران، ماهیتی چندبعدی یافت. آشنایی و دریافت داده های سیاسی مدرن، گرایشی مدنی به آن داد و سپس در بازگشت به داشته های فرهنگی، گرایشی باستانی و مذهبی نیز یافت. مهمترین دستاورد ناسیونالیست های ایرانی تا پایان سده نوزدهم، پردازش زمینه های حکومت قانون به عنوان پیش درآمد حق حاکمیت ملت بود که سرانجام در مشروطه ایرانی رونمایی شد. از همین دوره است که زمینه اشکال گوناگون ملت سازی در ایران معاصر شکل گرفت و فرایند تدریجی گذار از یک ملت فرهنگی به یک ملت سیاسی پی ریزی شد، هر چند تاکنون به طور کامل تحقق نیافته است.
مفاهیم بنیادی در مباحث رفاه اجتماعی (سیاست اجتماعی، حمایت اجتماعی، رفاه و تأمین اجتماعی)
حوزه های تخصصی:
"و حیطه کنش آنها به طرحی کلی از این مفاهیم دست یافت.
""رفاه اجتماعی"" تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چند جانبه - اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شان انسانها و مسوولیت پذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصه های فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است.
سیاست اجتماعی، گرچه از جنبه های مختلف با رفاه اجتماعی همسوست؛ به نوعی که گاه مترادف یکدیگر به کار می روند، اما از نظر نوع رویکرد به مساله و نیز نحوه کارکرد، با رفاه اجتماعی مرزبندی دارد. سیاست اجتماعی از یک سو معطوف به تدبیر و اجراست و به نوعی ابزار پیوند برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محسوب می شود و از سوی دیگر به عنوان پوششی عام برای برنامه های مختلف دولت در عرصه های سیاست گزاری گوناگون به شمار می رود.
تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی، زیر مجموعه ای از رفاه اجتماعی و ابزاری در سیاست اجتماعی محسوب می شود. اختلاف مهم بین تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی در نحوه تامین منابع مالی آنها و نیز منطق توزیع آن منابع است. از لحاظ مفهومی و کارکردی، تامین و حمایت اجتماعی در مقابل مفاهیم چند بعدی رفاه اجتماعی و سیاست اجتماعی عمدتا بعد قوی تری دارند.
کلید واژه: واژه های ""رفاه"" و ""تامین "" به خصوص با صفت ""اجتماعی"" واژه هایی هستند مولود تحولات مدرن و به خاطر همین ویژگی، پیچیدگیهای مناسبات اجتماعی مدرن در تفسیر و تاویل آنها راه جسته است. از این رو، ارائه تعریفی دقیق و روشن از آنها که مورد اجماع کارشناسان باشد، چندان امکانپذیر نیست، اما به رغم آن می توان با بررسی فرایند شکل گیری این واژه ها و نیز چگونگی کارکرد و حیطه کنش آنها به طرحی کلی از این مفاهیم دست یافت.
""رفاه اجتماعی"" تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چند جانبه - اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شان انسانها و مسوولیت پذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصه های فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است.
سیاست اجتماعی، گرچه از جنبه های مختلف با رفاه اجتماعی همسوست؛ به نوعی که گاه مترادف یکدیگر به کار می روند، اما از نظر نوع رویکرد به مساله و نیز نحوه کارکرد، با رفاه اجتماعی مرزبندی دارد. سیاست اجتماعی از یک سو معطوف به تدبیر و اجراست و به نوعی ابزار پیوند برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محسوب می شود و از سوی دیگر به عنوان پوششی عام برای برنامه های مختلف دولت در عرصه های سیاست گزاری گوناگون به شمار می رود.
تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی، زیر مجموعه ای از رفاه اجتماعی و ابزاری در سیاست اجتماعی محسوب می شود. اختلاف مهم بین تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی در نحوه تامین منابع مالی آنها و نیز منطق توزیع آن منابع است. از لحاظ مفهومی و کارکردی، تامین و حمایت اجتماعی در مقابل مفاهیم چند بعدی رفاه اجتماعی و سیاست اجتماعی عمدتا بعد قوی تری دارند."
آسیب شناسی اجتماعی شهر و نقش سرمایه های اجتماعی و کالبدی شهروندان در کاهش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" آسیبشناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که در قرن نوزده از علوم زیستی اخذ شده و به معنی علمی است که برای مطالعه و ریشهیابی بینظمیهای اجتماعی به کار میرود. شناخت علمی آسیبهای اجتماعی و علل و دلایل گسترش آنها، پیشگیری از وقوع مجدد آسیب و ارائه راهکار، از اهداف این شاخه علمی میباشد. فقدان حس مکان (تعلق مکانی) و حس اجتماع در شهرنشینان مهاجر به شهرهای بزرگ، مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری را در آنها به وجود میآورد که طراحی مناسب فضاهای کالبدی جمعی، نظیر میدانهای کوچک محلهای، پارکهای مناسب محلهای، جلوگیری از ورود بی اندازه ماشین به محلات، ظرفیتسازی و تقویت سرمایههای اجتماعی و ریشههای اعتماد متقابل و بهکارگیری این سرمایهها به همراه سرمایههای کالبدی، در کاهش آسیبهای اجتماعی، موثر عمل میکند. تاکید عمده مقاله به نقش محیط فیزیکی و فضای شهری و دخالتدادن متغیرهای فضایی در افزایش سرمایه اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی است.
"
بررسی رابطه سبک های یادگیری ویژگی های شخصیتی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های یادگیری، ویژگی های شخصیتی وعملکرد تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان های بندپی شرقی شهرستان بابل است. روش پژوهش در تحقیق حاضر، از نوع همبستگی است. نمونه شامل 210 نفر از دانش آموزان بوده است، که به روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین جامعه مورد نظر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد نظر از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب و آزمون شخصیتی نئو استفاده شد. در این پژوهش معدل دانش آموزان، ملاک عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که، بین سبک های یادگیری و ویژگی های شخصیتی دانش آموزان با عملکرد رابطه معنادار وجود دارد و هر کدام از سبک های یادگیری با ویژگی شخصیتی خاصی رابطه دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری در مورد رابطه سبک های یادگیری و ویژگی های شخصیتی با عملکرد تحصیلی به روش مرحله ای نشان داد که بهترین متغیرهای پیش بین برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان از بین چهار سبک یادگیری و پنج ویژگی شخصیتی به ترتیب، ویژگی شخصیتی وجدانی بودن و سبک های یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و آزمایش گری فعال است.
رابطه بین طرحواره های ناسازگارانه اولیه و سبک دلبستگی در زنان دارای خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی موضوعی است که زوج درمانگران به صورت منظم در کارهای بالینی شان با آن مواجه می شوند و می تواند تجربه ای گیج کننده و دردناک بر همه ی کسانی باشد که درگیر با آن هستند. این پژوهش بمنظور بررسی رابطه ی بین سبک دلبستگی و طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه در زنان دارای خیانت زناشویی شهر تهران طراحی و اجرا گردید. آزمودنی ها شامل 82 نفر از زنانی بود که به علت خیانت زناشویی به مراکز کاهش طلاق بهزیستی استان تهران در بازه ی زمانی مهر 88 تا شهریور 89 ارجاع داده شده بودند. داده-های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه ی یانگ، سبک دلبستگی هازن و شیور گردآوری شد. یافته ها حاکی از آن است که بین سبک دلبستگی اجتنابی و 4 طرحواره های حوزه (بریدگی- طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری) رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی دوسوگرا و طرحواره های حوزه ی بریدگی طرد، خود گردانی و عملکرد مختل و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری رابطه ای مثبت و معنادار یافت شد. یافته ها، رابطه ای منفی و معنادار را بین سبک دلبستگی ایمن و طرحواره های حوزه ی بریدگی طرد و خود گردانی و عملکرد مختل و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نشان دادند.
فقر و نابرابری درآمد در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"هدف این مقاله ارزیابی سیاست های دولت در زمینه مبارزه با فقر و نابرابری اجتماعی در ایران و سنجش ظرفیت های نهادی موجود در کشور برای اجرای برنامه فقرزدایی در آینده است. برای این منظور تحول فقر مطلق و نابرابری در توزیع درآمد در دوره بعد از انقلاب به کمک شاخص های مناسب سنجیده شد و نشان داده شد که در هر دو زمینه بهبودهایی صورت گرفته است.
نابرابری اجتماعی خود حاصل مناسبات طبقاتی در جامعه و ماهیت عملکرد دولت در جامعه است. در این مقاله با مرور تاریخ تحولات اقتصادی ایران در سده بیستم میلادی نشان داده ایم که چگونه قدرت سیاسی از طریق توزیع رانت و نیز از طریق اعمال قدرت سیاسی، در ایجاد طبقات جدید اجتماعی و امحا طبقات دیگر و نیز تضعیف و تقویت آن ها ایفای نقش کرده است. استقلال نسبی دولت از طبقات اجتماعی به دلیل دستیابی به منابع نفت در کشور واقعیتی شناخته شده است.
در این مقاله به استناد قانون اساسی راهبردهای دوگانه جمهوری اسلامی برای مبارزه با فقر و نابرابری اجتماعی مشخص و مورد ارزیابی قرار گرفت و نشان داده شد که راهبرد اول یعنی امحا نظام سرمایه داری و ایجاد یک اقتصاد مبتنی بر عدل و قسط راه به جایی نبرده و مجدداً اقتصاد ایران شاهد سر برآوردن نظام سرمایه داری متکی بر رانت های دولتی بوده است. متأسفانه این راهبرد موجب از رشد ماندگی اقتصاد ایران در دوره بعد از انقلاب شده است و به همین سبب برنامه فقرزدایی دولت را تا حدودی ناکام کرده است.
راهبرد دوم جمهوری اسلامی برای مبارزه با فقر و نابرابری، یعنی گسترش عدالت توزیعی از طریق توسعه آموزش و بهداشت رایگان، توجه به توسعه روستایی، گسترش نظام تأمین اجتماعی و کمک های حمایتی دولت در کاهش فقر و نابرابری اجتماعی موثر افتاده ولی این راهبرد به صورتی اجرا شده است که خود موجب اتلاف منابع درخور توجه، کاهش کارایی اقتصادی و بی عدالتی بین نسلی شده است.
در اینجا نشان داده شده است که در دوره بعد از انقلاب، نابسامانی اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم اقتصادی، رشد سریع جمعیت و نرخ های تورم بالا موجب آسیب پذیری اقشار تهی دست و افزایش نابرابری اجتماعی شده است.
در این مقاله استدلال شده است که مبارزه با فقر و نابرابری اجتماعی خود در گرو دو دسته راهبرد است. راهبرد اول مربوط به بهبود محیط کسب و کار و فراهم ساختن زمینه سرمایه گذاری خصوصی در کشور و اعتلای رشد اقتصادی است و راهبرد دوم مربوط به توانمندسازی فقرا، ایجاد فرصت های مناسب و امنیت لازم برای آن ها است.
دولت برای اتخاذ و اجرای سیاست های رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی باید ابتدا اصلاحات ساختاری لازم را در درون خود به وجود آورد به نحوی که بتواند براساس معیارهای حکمرانی خوب، سیاست ها و برنامه های خود را به مورد اجرا بگذارد. اما با توجه به ضعف موجود در حکمرانی می توان گفت به احتمال زیاد دولت فاقد ظرفیت های نهادی لازم برای طراحی و اجرای موفقیت آمیز برنامه مبارزه با فقر و نابرابری اجتماعی خواهد بود."
بررسی عوامل موثر بر فرهنگ کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر فرهنگ کار می باشد. این تحقیق، به شیوه پیمایشی با استفاده از پرسشنامه توام با مصاحبه حضوری برروی نمونه 400 نفری از کارکنان دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. فرهنگ کار، از دو بعد ذهنی و رفتاری- که بعد ذهنی آن معنای عام کار، و بعد رفتاری آن میزان تعهد کاری فرد را نشان می دهد- مورد بررسی قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از جداول فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که عواملی نظیر رضایت شغلی (از بعد مادی و معنوی)، رضایت سیاسی و گرایشات ملی و مذهبی رابطه معنی داری با فرهنگ کار دارند.