علوم اجتماعی و انسانی (دانشگاه شیراز)
مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز 1380 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
"هدف مقاله حاضر نخست ارائه یک چارچوب نظری از شاخصهای نابرابری اجتماعی در کشورهای پیرامونی است تا زمینه برای تعیین طبقات و اقشار گوناگون اجتماعی در ایران فراهم آید.سپس با توجه به سنجههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، طبقات و تقسیمات داخلی آنها در ایران پس از انقلاب تشریح شده است.طبقات موجود در جامعه کنونی ایران عبارتند از: سرمایهداران، کارگران، طبقه متوسط، تولیدکنندگان مستقل، طبقه وابستگان، مالکان اراضی کشاورزی، کشاورزان سهمبر و مستأجر، امروزه در ساختار طبقاتی جامعه ایران، با پدیدهای جدید به نام پایگاههای طبقاتی چندگانه روبرو هستیم که از ترکیب طبقات به وجود آمده است.بعلت وجود پایگاههای طبقاتی چندگانه، تعیین پایگاه طبقاتی خالص افراد با مشکل روبروست.
"
تبیین انتقال باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط متقابل شهر و روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در بررسیهای ناحیهای کشورهای در حال توسعه به انواع روابط متقابل بین شهر و روستا اشاره میشود.تفاوتهای فضایی بیشتر میتواند ناشی از بهرهبرداری بیشتر شهر از منابع روستایی باشد و تفاوتهای کمتر مبین وجود روند""گسترش""در ناحیه است.
مقاله حاضر روابط موجود بین شهر و روستا را در""ناحیه ایرانشهر""از استان سیستان و بلوچستان مطالعه میکند و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که""الگوی روابط موجود بین شهر و روستا در ناحیه با هیچ یک از دو الگوی مزبور مطابقت ندارد"".
مقاله پس از مروری بر مطالعات پیشین، دادههای جمع آوری شده را بر اساس تحلیل""ارتباطات فضایی""و با استفاه از برخی مدلهای مربوط مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و نتیجه میگیرد که:در این ناحیه زندگی روستایی مبتنی بر تولید کشاورزی، قدمت و پویایی لازم را ندارد، در آمد حاصله از صادرات نفت بدلیل موقعیت حاشیهای ناحیه، در آنجا سرمایهگذاری نشده است.بنابراین، الگوی روابط شهر و روستا با دو الگوی مزبور تفاوت دارد؛در الگوی موجود روند""گسترش""بدون دخالت مستقیم دولت امکانپذیر نمیباشد.
"
بررسی فرهنگ و سواد تغذیه ای زنان در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش«فرهنگ و سواد تغذیهای زنان در شهر شیراز»بررسی شده است.برای انجام این تحقیق، 499 زن در سنین بالاتر از 15 سال با روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی انتخابی گردیدند.با توجه به اینکه زنان بعنوان مهمترین عامل در تهیه مواد غذایی و مشخص کردن سبد غذایی خانوار بمشار میآیند، بهمین جهت آگاهی آنها از کیفیت مواد غذایی و تأثیر آن بر سلامت و تأمین نیازهای بدن و نیز باورهای آنها در مورد نحوه استفاده از مواد غذایی، شیوه تهیه و نگهداری آنها، نقش عمدهای را در تغذیه خانوار ایفا میکند.
یافتهها نشان میدهد که با وجود آگاهی تعدادی از زنان از بهترین شیوههای مصرف مواد غذایی، باز هم استفاده از شیوههای مطلوب، چندان متداول نیست.بطور کلی، در انتخاب مواد غذایی، بیشتر از این که نیاز اعضای خانوار در نظر گرفته شود، در دسترس بودن مواد و ذائقه اعضای خانوار ملاک قرار میگیرد.
"
عوامل مؤثر بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان در جامعه مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و ذهنی بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان در جامعه شهر شیراز میباشد. پس از بررسی تحقیقات داخلی و خارجی و مروری بر نظریههای فمینیستی، کارکردگرایی و کنش متقابل نمادی، یک چارچوب نظری تلفیقی با استفاه از نظریه کالینز برپا گردیه که بر پایه آن یک مدل تجربی، شامل تأثیر 12 متغیر مستقل بر نگرش مردان نسبت به نقش زنان جامعه، به دست آمد/ روش تحقیق در این مقاله، پیمایشی است.جامعه مورد مطالعه، مردان 18 سال به بالای ساکن در خانوارهای شیراز اعم از متأهلین و مجردین است که یک نمونه 700 مردی، از 700 خانوار براساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند.در این تحقیق 12 فرضیه از الگوی پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از آمار استنباطی رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته عبارتند از:بین منزلت شغلی و نگرش مردان رابطه معنیدار است، بین طبقه اجتماعی و نگرش نیز رابطه معنیدار میباشد؛مردان با تحصیلات بالا نسبت به نقش زنان در جامعه نگرش مثبتتری دارند، تفاوت تحصیل مردان با زنان، دو عامل ذهنی انتظار فایده و ارزیابی فایده، دارای رابطه معنیداری با نگرش مردان میباشد؛همچنین کسانی که دارای مشاغل بالاتری میباشند، دارای نگرش مثبتتری نیز هستند؛بالاخره اینکه بین سن، تفاوت سنی، درآمد، تفاوت منزلت شغلی، وضعیت تأهل و بعد خانوار پاسخگو با نگرش وی نسبت به نقش زنان در جامعه، رابطه معنیداری وجود ندارد.
"
نقد روشهای کمی غالب بر پژوهش و لزوم توجه به روشهای کیفی در پژوهش رسانه ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش یا تحقیق علمی، مجموعه فعالیتهای منظمی است که براساس یک دیدگاه نظری معین، که متأثر از روششناسی خاصی میباشد، به سؤالاتی میپردازد که در ذهن محقق ایجاد میشود.در هر تحقیق سه عنصر روش، نظریه و روششناسی وجود دارد.ارتباط نظام یافته این سه عنصر با یکدیگر، میتواند به ارائه یک تحقیق با هویت علمی منجر گردد.در این هویت، روششناسی نقش ممبنائی دارد، که براساس آن نظریه تعیین میشود. در فرآیند تحقیق، موضوع یا مسأله تحقیقاتی، در بستر نظریه تعریف، و متناسب با روششناسی غالب بر آن، نظریه و روش تحقیق انتخاب میگردد. بنابراین، ارزیابی اعتبار هر تحقیق به بررسی روششناسی و بصورت عینیتر به ارزیابی دستور العملهای اجرائی نظری آن مربوط میشود.هر گونه ابهام نظری در تحقیق میتواند به کاهش اعتبار آن ختم شود.اشکال در اعتبار تحقیق بیانگر عدم همخوانی سطح نظری و تجربی است، که این امر معلول ابهام در هر سطح یا هر دو خواهد بود.
رسانههای ارتباط جمعی بعنوان زیر مجموعه نهاد ارتباط جمعی در نظام اجتماعی دارای کارکرد معینی است.جلب کارکرد مثبت آنها بر مبنای نظام ارزشی غالب و در ارتباط سازمان یافته با دیگر نهادهای اجتماعی میتواند در حمایت از فرآیند توسعه نظام اجتماعی و تحکیم اقتدار ساختاری آن نقش فعالی را ایفاء نماید.کارکرد مطلوب رسانهها نیازمند انطباق فعال و پویای آنها با واقعیت نظام اجتماعی است تا بتواند براساس یک دیدگاه نظری روشن آن را به سمت آرمانهای نظام منتقل نماید.مسلما در این انتقال، کارکرد هماهنگ دیگر نهادهای اجتماعی ضرورت دارد، که دیدگاه نظری این وظیفه مهم را عهدهدار است.
هدف این مقاله بررسی روشنشناسیهای غالب بر تحقیقات رسانهها و ارزیابی دو رویکرد کمّی و کیفی در آنها میباشد.ضمن بیان تنگناهای پژوهشی غالب بر تحقیقات فرهنگی در رسانهها، به حمایت منطقی از به کارگیری روشهای کیفی پرداخته میشود.بکارگیری روشهای علمی معتبر در تحقیقات میتواند مانع ورود سلیقههای فردی و گروهی در طراحی کارکرد رسانهها گردیده و از ترسیم نظام معانی در جامعه بصورت افراط یا تفریط جلوگیری نماید.نتیجه این امر ساماندهی واقع بینانه فعالیتهای غالب بر رسانهها با روائی قابل قبول خواهد بود.
"
بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی افراد 20 سال به بالای شهر شیراز میباشد.در این پژوهش، نظریات پارسونز، آلموند و وربا بعنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفت.دادهها بوسیله پرسشنامه از یک نمونه 525 نفری از افراد 20 سال به بالا، در خرداد ماه 1379، جمع آوری شدند.متغیرهای مستقل در این تحقیق عبارتند از: تحصیلات، محل سکونت، منزلت شغلی، میزان نفوذ بر تصمیمات خانوادگی، بحث اجتماعی در مدرسه، مشارکت در تصمیم گیری در محل کار، فراوانی صحبت کردن در مورد مسائل سیاسی، سن، جنس و وضعیت تأهل.متغیر وابسته نیز شامل فرهنگ سیاسی است که طبق نظریه آلموند و پارسونز به سه بخش تقسیم میشود:1-جهتگیری شناختی 2-جهتگیری احساسی 3-جهتگیری ارزشیابانه.متغیرهای مستقل بطور انتخابی بر روی جهت گیریهای سه گانه سنجیده شدند و نتایج نشان دادند که اغلب متغیرهای رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند و فرهنگ سیاسی آنها یک فرهنگ سیاسی تابع میباشد.
بررسی تطبیقی رفتار بزهکارانه دانش آموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله بزهکارانه دانشآموزان دبیرستانهای نظام جدید و قدیم شهر شیراز بررسی شده و مورد تطبیق گرفته است.عوامل جامعه پذیری نظیر خانواده، مدرسه و گروه همسالان مورد توجه قرار گرفته و تأثیر آنها بر رفتار بزهکارانه دانشآموان سنجیده شده است.همچنین، برنامههای مدارس نظام قدیم و جدید با یکدیگر بلحاظ نقش این برنامهها در کنترل دانشآموزان و نظم اجتماعی و گرایش آنها به رفتار بزهکارانه مقایسه شده است.نظریه کنترل اجتماعی چارچوب نظری این تحقیق را تشکیل میدهد. این نظریه رفتار بزهکارانه را به جوانان همه طبقات اجتماعی نسبت داده و آن را نتیجه کارکرد ضعیف نهادهای بنیادین اجتماعی مانند خانواده و مدرسه میداند.روش تحقیق کمّی به شیوه پیمایشی در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته و نمونه مورد مطالعه، حدود 650 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای نظام قدیم و جدید نواحی چهارگانه شهر شیراز میباشند که با روش نمونهگیری با طبقهبندی از هر ناحیه متناسب با تعداد دانشآموزان آن ناحیه انتخاب شدهاند.یافتههای تحقیق نشان میدهد که درصد بزهکاری در دانشآموزان نظام جدید، نسبت به دانشآموزان نظام قدیم بیشتر است.همچنین براساس یافتههای تحقیق بین محل تولد، جنسیت، وضعیت تحصیلی، استفاده از تولیدات فرهنگی غرب، و نحوه گذراندن اوقات فراغت و رفتار بزهکارانه دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.
"
بررسی منابع استرس و نحوه واکنش به این منابع در دانشجویان دانشگاههای دولتی شیراز، آزاد شیراز و آزاد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" اهداف عمده پژوهش حاضر عبارت بودند از:(1)بررسی پایایی و روایی مقیاس استرس دانشجو در فرهنگ ایرانی، (2)شناخت منابع استرس در دانشجویان، (3)شناخت نحوه واکنش دانشجویان به منابع استرس، (4) بررسی تفاوتهای دختران و پسران در منابع استرس و نحوه واکنش به آنها. آزمودنیهای این پژوهش جمعا 551 نفر از دانشجویان چهار دانشگاه شیراز، علوم پزشکی شیراز، آزاد شیراز و آزاد مرودشت بودند که پرسشنامه استرس دانشجوی گادزلا را تکمیل کردند.برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریبی باربر 92/0 برای کل مقیاس بدست آمد.به منظور بررسی روایی پرسشنامه، از همبستگی آن با پرسشنامههای افسردگی بک و اضطراب تیلور استفاده گردید.هر دو ضریب همبستگی بدست آمده در سطح یکهزارم معنیدار بودند.
در این پژوهش در برخی از شاخصهای بیانگر توزیع استرس و نیز شاخصهای بیانگر نحوه واکنش به این منابع، بین دختران و پسران تفاوت معنیداری مشاهده گردید.همچین نمرات آزمودنیها با توجه به متغیرهای مختفی از جمله سواد پدر، سواد مادر، شاغل بودن یا نبودن مادر و شغل پدر مورد بررسی قرار گرفته است."