فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
149 - 177
حوزه های تخصصی:
Security doctrine is an official viewpoint in expression of national security considerations; a viewpoint, which is planned, based on different foundation & considerations of political units. This doctrine is operated within strategic solutions format and tries to maximize the security of the territory as the most important political concern in general meaning and geopolitics in particular meaning by offering decision-making strategies to the country leaders. In this regard, studying the security doctrine strategic solutions in geopolitical discourse of the transition period with emphasis on the 4 theories of environmental, economical, locative-spatial and cultural, are the main issue of the current article. The importance of the issue is the final goal of geopolitics as a science of locative-spatial study of the political phenomenon with emphasis on the power, security maximization by the territory capacities. Based on the above mentioned, identifying the security strategic solutions is required in the views of this science. The main question is about, what are the security strategic solutions in the above-mentioned geopolitical view? The author is explaining his hypothesis based on descriptive and analytical methods by using library resource tools, as below: "Security strategic solutions of changing the current situation, peace and preemptive war are suggested for the views of geo-ecology, geo-economy, locative-spatial and geo-culture." The current results show that every geopolitical theorists needs to suggest territory safety secured by different security strategic solutions with a particular focus in order to success in operational fields.
بررسی تطبیقی شاخص های مدیریت سیاسی فضای سطح ملی (کشور) در نظریه های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا، مطالعه روش های چگونگی اداره، کنترل، نظارت و پیگیری در فضای جغرافیایی است. اداره سیاسی فضای جغرافیایی (در مقیاس های متفاوت) به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر با دیدگاه راهبردی و با در نظر گرفتن محدودیت های طبیعی، انسانی و اقتصادی در فضاهای جغرافیایی است. مدیریت سیاسی فضای ملی یا کشورداری، یکی از سطوح آن است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. اساساً هر حکومت برای اداره کردن و خدمت رساندن به ملت ایجاد شده و برآوردن نیازهای جمعی بر دوش آن ها است. بنابراین کارایی بالای حکومت ها در همه نظریه های سیاسی نمود دارد. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی شاخص ها و وظایف مدیریت سیاسی فضای ملی از دیدگاه نظریه های مختلف در علوم انسانی و ارائه مدلی جدید است. روش به کار رفته توصیفی- تحلیلی است که در پایان، شاخص ها و وظایف کارکردی نظام سیاسی (کشور) در قالب شش شاخص اصلی شامل اهداف حیاتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی قرار می گیرند. برای هر یک از شاخص ها، زیرمجموعه هایی تعریف شده و در داخل مدلی به نام حلقه ای معرفی می شوند. شاخص ها با توجه به نظریه های مدیریت سیاسی فضای ملی و کارکردی حکومت و نیز نقد آن ها ترسیم شده اند. مدل حلقه ای، ترسیم اولویت ها، استراتژی ها و اهداف مدیریت سیاسی کشور است. به این ترتیب که در حلقه نخست اهداف حیاتی قرار می گیرند که با توجه به اولویت ها، نیازهای جاری و یا پایدار جامعه قابل تعیین هستند. سپس با توجه به اولویت ها، حلقه ها از a تا بی نهایت، ترسیم می شوند. برای نگاه سیستمی به اولویت ها، شعاعی بودن ویژگی دیگر مدل است تا بتوان همه اهداف کشور و جامعه را پوشش داد. هر قدر اهداف در دایره های مرکزی تری قرار گیرند، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. همچنین با توجه به شرایط زمانی و مکانی ممکن است اولویت ها تغییر مکان دهند و از مرکز به بی نهایت و یا از بی نهایت به مرکز جابه جا شوند. میزان موفقیت هر کشوری انجام همه اهداف اساسی به نحوه شایسته است.
بررسی رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی پاکستان و ایران در ایجاد کریدور شمالی جنوبی اوراسیا: مزیتها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان تاکنون بیشتر شاهد مسیرهای ترانزیتی بین شرق و غرب عالم بوده است که اتکای بسیار زیادی به مسیرهای اقیانوسی داشته و از این رو، ارتباطات شمالی جنوبی با اتکای به خشکیها کمتر شکل گرفته است. این مسأله باعث مشکلات زیادی و از جمله افزایش هزینه های حمل و نقل شده است. دیدگاه های ژئواکونومی و نیاز کشورهای محصور در خشکی ابرقاره اوراسیا و ارتباطات شمال و جنوب این ابرقاره، ضرورت شکل گیری کریدور جنوبی شمالی را به وجود آورده است. مسیر ایران از مبدأ بندر چابهار به آسیای مرکزی و حوزه قفقاز و اتصال به روسیه، و مسیر پاکستان از مبدأ بندر گوادر به استان سین کیانگ چین و در ادامه به مناطق پیرامونی مهمترین گزینههای ایجاد کریدور ارتباطی شمال جنوب است. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل مقایسهای به دنبال ارزیابی هر یک از این کریدورها با نگاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر کریدور ایران به لحاظ بعد بین المللی، امنیتی و اقتصادی از مزیتهای بیشتری نسبت به کریدور پاکستان برخوردار است.
بررسی و تحلیل علایق ژئوپلیتیک بازیگران خارجی موثر در بحران ژئوپلیتیک سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرب و جنوب غرب آسیا متلاطم ترین منطقه ژئوپلیتیک جهان می باشد. طی نیم قرن اخیر این منطقه عرصه رقابت و تقابل منافع قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای شده است. با شکل گیری رژیم اشغالگر قدس در سال 1948م این ناامنی روزبه روز بیشتر شده و توجه قدرت های جهانی بویژه آمریکا به این منطقه برای دستیابی به منافع هرچه بیشتر و دستیابی به جایگاه برتر و دوم قدرت جهانی بیش از پیش شده است. کشور سوریه که در همسایگی این رژیم قرار گرفته است، طی هفت سال اخیر صحنه بیشترین درگیری ها و تنش ها بوده بوده و از سال 2011 م هنوز رنگ امنیت و آرامش را به خود ندیده است. سوریه به علت موقعیت ژئوپلیتیک ویژه ای که درغرب آسیا، سواحل دریای مدیترانه و شمال فلسطین اشغالی دارد عرصه بیشترین رقابت میان قدرت ها در سطوح محلی، ملی، منطقه ای، فرامنطقه جهانی قرار گرفته است. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی به این سوال اساسی پاسخ دهد که مهم ترین بازیگران سیاسی خارجی در بحران ژئوپلیتیک سوریه چه علایق ژئوپلیتیک دارند؟ با واکاوای علایق ژئوپلیتیک هریک از این بازیگران سیاسی می توان ریشه بحران را دقیق تر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و چشم انداز سیاسی سوریه را واقع بینانه تر ترسیم کرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هرچند نقطه آغاز بحران ژئوپلیتیک سوریه ناشی از زمینه های فساد اداری- مالی و سیاسی و ... در درون آن بوده است؛ اما گسترش و عمیق ترشدن این بحران و تزریق انواع گروه های تروریستی و تکفیری به این کشور و حمایت های مالی- تسلیحاتی قدرت های منطقه ای و جهانی ناشی از علایق ژئوپلیتیکی متضاد دو طیف واگرا و هم گرا می باشد. ایران و روسیه باوجود داشتن علایق ژئوپلیتیک اختصاصی دارای برخی علایق مشترک در زمینه مبارزه با تروریست و داعش و حفظ رژیم بشار اسد ومقابله با نفوذ آمریکا می باشند. در طرف مقابل مقابله با نفوذ منطقه ای ایران، براندازی نظام بشار اسد و نابودی جنبش های مقاومت، فصل مشترک علایق جبهه غربی- عربی- ترکی و اسرائیل می باشد.
مقابله با خشکیدگی جنگل های زاگرس با رویکردهای جمع آوری آب باران و حفظ رطوبت خاک به منظور مدیریت پیامدهای محیط زیستی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگل های بلوط زاگرس نقش ارزنده ای در تغذیه آب های زیر زمینی، پایداری کشاورزی، حفاظت خاک و کنترل سیل دارند. بااین وجود، تغییرات اقلیمی از جمله کاهش بارش موجب خشکیدگی بخش قابل توجهی از این منابع ارزشمند شده است. هدف از اجرای این تحقیق یافتن رویکردهای مناسب سازگاری با تغییرات اقلیمی به منظور کاهش شدت خشکیدگی درختان جنگلی از طریق استحصال آب باران و ذخیره آن در خاک بود که در بخشی از جنگل های استان کرمانشاه در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی انجام یافت. تیمارهای مورد آزمایش شامل بانکت+قرق، قرق، بانکت بدون قرق و شاهد با سه تکرار بودند. بانکت ها به طور منقطع و هلالی شکل به طول ۷ متر و فاصله تقریبی چهار متر به شکل زیگزاکی ایجاد شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که اعمال تیمار بانکت+قرق بعد از سه سال، موجب کاهش خشکیدگی ۳۷ پایه و احیای ۱۹ پایه در هکتار (در مقایسه با تیمار شاهد) گردید (درمجموع ۵۷ پایه). تیمار قرق گرچه موجب احیای پایه های خشکیده نگردید، اما موجب کاهش تشدید خشکیدگی به تعداد ۳۸ پایه در هکتار گردید. تأثیر تیمار بانکت بدون قرق منجر به کاهش خشکیدگی به تعداد شش پایه در هکتار به دلیل عدم حفاظت و چرای دام شد. نهایتاً افزایش معنی دار کربن آلی خاک و بهبود جرم مخصوص ظاهری نیز بر اثر اعمال تیمارهای بانکت و قرق به دست آمد که به نوبه خود منجر به افزایش ظرفیت ذخیره رطوبت خاک شدند. بر اساس نتایج این تحقیق، فائق آمدن بر خشکیدگی جنگل های زاگرس مستلزم مدیریت مستقیم و جامع جنگل ها با رویکردهایی مبتنی بر سازگاری با شرایط خشکسالی و حذف عوامل تخریب، به ویژه عوامل برهم زدن نیمرخ خاک مانند شخم و کاربرد ماشین آلات سنگین در عرصه های جنگلی است. اساس این رویکردها حفظ رطوبت خاک، سازگاری با شرایط خشکسالی، حذف عوامل تشدید خشکیدگی درختان جنگلی و تداوم پژوهش های بیشتر است.
ارزیابی خطر پذیری مسیر انتخابی احداث راه آهن حدفاصل اصفهان و اهواز در مقابل زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از جمله پدیده هایی است که بیشترین آسیب را به سازه ها و شریان های حیاتی وارد می سازد. براساس گزارشات موجود بخش اعظم خطوط اصلی موجود در شبکه راه آهن کشور ایران در مناطقی با خطر نسبی زیاد زمین لرزه قرار گرفته اند. مسیر خطوط ریلی مورد مطالعه بین دو شهر اصفهان و اهواز قرار گرفته است و هنوز احداث نشده است و در مرحله مطالعه است. در سالهای بین 2011-1050، بیش از350 زلزله در محدوده مورد بررسی رخ داده که زلزله سال 1384با بزرگای 8/6 ریشتر بیشترین مقدار را داشته است. همچنین در این محدوده 615 گسل وجود دارد . بنابراین خطر پذیری مسیر انتخابی آن در مقابل زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از داده های توپوگرافی ، نقشه های زمین شناسی ، تصاویر ماهواره ای IRS LISS III ، آمار و اطلاعات زلزله های تاریخی و دستگاهی و روشهای تحلیل واریوگرافی، درون یابی و توابع فازی، پهنه بندی خطر پذیری خطوط ریلی در 4 کلاس بدون خطر، خطر متوسط، خطر زیاد و خطر خیلی زیاد تهیه گردید. نتایج مطالعات نشان داد که دو بازه طولانی و یک بازه کوتاه از خطوط ریلی بر محدوده های با حداکثر خطر پذیری انطباق دارند. بررسی نتایج خاطرنشان ساخت که محدوده مورد مطالعه از نظر توپوگرافی، جنس زمین و سیستم گسله ها و درزها و شکستگی ها دارای تنوع فوق العاده ای می باشد و این تنوع سبب شده است که آسیب های وارده از رخداد زلزله ها متفاوت باشد. به بیان دیگر زلزله ای با بزرگای ثابت می تواند از شدت های تخریب متفاوتی در خطوط ریلی اصفهان- اهواز برخوردار باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه تقاضای گردشگری پرنده نگری مورد مطالعه: تالاب میانکاله، استان مازندران
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
13 - 23
حوزه های تخصصی:
تماشای پرندگان یا "پرندهنگری" به یکی از مهمترین بازارهای روبه رشد اکوتوریسم تبدیل شده است. در این رابطه اکوتوریسم به عنوان رویکرد جدید گردشگریهای مبتنی بر طبیعت، در دهههای اخیر، از اهمیت بسزایی در برنامههای توسعه گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان، برخوردار گشته است. ایران به دلیل تنوع زیستگاهی، به ویژه تالابها، دو سوم پرندگان خاورمیانه را در خود جای داده است، اما سهم آن از پرندهنگری دنیا در مقایسه با سایر کشورها بسیار محدود است. هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن تأکید بر اهمیت توسعه پرندهنگری )در قالب اکوتوریسم( به عنوان یک شیوهی حفاظت از زیستگاههای پرندگان در اکوسیستمهای تالاب، با هدف قرار دادن تقاضا و بررسی عوامل مؤثر بر جذب گردشگران پرنده نگر در تالاب میانکاله، به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای تالابی کشور است. در این پژوهش دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر عناصر آمیخته بازاریابی جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق گردشگران پرندهنگر تالاب میانکاله در سال 1315 مورد پرسشگری قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل یافتهها، آزمون فرض آماری میانگین یک جامعه )آزمون T( و با استفاده از نرم افزار SPSS ، تأثیر هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی در جذب گردشگران پرنده نگر مورد سنجش قرار گرفت. در آخر نیز با استفاده از آزمون فریدمن این عناصر، الویت بندی گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که گرچه تمام عناصر در جذب گردشگران پرنده نگر تأثیر مثبت و معناداری دارند، اما تفاوت مهمی در اولویت آنهااست که عناصر به ترتیب فرد و برنامهریزی از دیدگاه گردشگران و محصول در اولویت قرار دارند
تعیین پهنه های حساس به وقوع لغزش با استفاده از روش آنتروپی شانون (مطالعه موردی : حوضه آبخیز چهاردانگه - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش، یکی از مهم ترین خطرات ژئومورفولوژیکی با خسارات اکولوژیکی و اقتصادی قابل توجّه است. منطقه مورد مطالعه به دلیل شرایط فیزیوگرافی و آب وهوایی از مناطق حساس و در معرض خطر زمین لغزش محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین عرصه های حساس به وقوع زمین لغزش با استفاده از شاخص انتروپی شانون در حوزه آبخیز چهاردانگه (استان مازندران) صورت پذیرفته است. به این منظور، ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش منطقه با استفاده از تصاویر گوگل ارث و بازدیدهای گسترده میدانی تهیه گردید. نقشه های عوامل تأثیرگذار بر وقوع زمین لغزش شامل درجه شیب، جهت شیب، انحنای سطح، انحنای نیم رخ، طبقات ارتفاعی، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص وضعیّت توپوگرافی، شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده، کاربری اراضی، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از جاده، تراکم گسل، تراکم زهکشی و تراکم جاده در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شد. نتایج اولویت بندی عوامل مؤثّر با استفاده از شاخص انتروپی نشان داد که لایه های ارتفاع، درجه شیب، انحنای سطح و کاربری اراضی بیشترین تأثیر را بر رخداد زمین لغزش های منطقه، داشته اند و ۰۵/۵۱ درصد منطقه مورد مطالعه در طبقه حساسیت زیاد و خیلی زیاد نسبت به وقوع زمین لغزش قرار دارد. همچنین ارزیابی نقشه حساسیت تهیه شده با استفاده از منحنی ROC و ۳۰ درصد نقاط لغزشی بیانگر دقت خوب مدل مذکور برای منطقه مورد مطالعه است.
بررسی پیش نشانگرهای ابر زلزله و تغییرات دمایی در شناسایی گسل های مسبب زمین لرزه مطالعه موردی: زلزله محمدآباد ریگان (7 بهمن 1389)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تشکیل ابر زلزله به عنوان پیش نشانگری که تاکنون کمتر شناخته شده و همچنین پیش نشانگر تغییرات دمایی، در زلزله محمدآباد ریگان بررسی شده است. در هنگام افزایش تنش در منطقه شکستگی های اولیه ایجادشده و با بالا رفتن دما شاهد تبخیر آب های موجود در شکستگی های بین سنگ خواهیم بود. در صورت وجود شرایط جوّی مناسب – برای مثال؛ یک روز سرد- این بخارها می توانند به ابر تبدیل شوند. از آن جایی که منبع تولید این ابر ساکن است، لذا با وجود باد، موقعیت این ابر ثابت می ماند و همین مسئله راه شناسایی ابرهای زلزله است. در بخش اول تصاویر پانکروماتیک زلزله ریگان از 62 روز قبل از زمین لرزه دریافت شدند، پس از دریافت تصاویر پانکروماتیک، زمین مرجع نمودن تصاویر خام ماهواره ای انجام شد. مشاهدات نشان دادند که راستای ابر زلزله از 10 روز مانده به زمین لرزه (17 ژانویه) قابل شناسایی بود. در این تصاویر ابر زمین لرزه به صورت رقومی استخراج شده و این نتایج بر روی تصویر توپوگرافی منطقه موردمطالعه قرار داده شد. در بخش دوم، محتوای دمایی باندهای حرارتی (باندهای 31 و 32) تصاویر ماهواره MODIS استخراج شد و سری زمانی دمای سطح زمین تشکیل داده شد. سپس تأثیر عوامل جوی از سری زمانی کاسته شد و در مرحله بعد پالایه موجک بر این سری زمانی اعمال شد. با اعمال آزمون انحراف معیار از سری زمانی پالایه شده، وجود بی هنجاری دمایی 2 روز مانده به زمین لرزه آشکار گردید. همچنین در بخش دیگری از مقاله با رنگی کردن تصاویر ماهواره ای و تشکیل یک سری زمانی از این داده ها راستای گسل مسبب زمین لرزه مشخص شد. نهایتاً با مقایسه روند ابر زمین لرزه با سازوکار کانونی و راستای ناحیه افزایش دما یافته، هماهنگی بالایی بین آن ها مشاهده شد. با این مقایسه می توان تشکیل ابر زلزله مورد بررسی را به زمین لرزه ریگان نسبت داد. همچنین ناحیه افزایش دمایی را می توان با احتمال زیاد به رویداد زمین لرزه منتسب نمود.
جایابی محل های جغرافیایی مناسب مراکز داده ملی در ایران بر اساس معیارهای حوادث طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های نیازمند به مراکز بزرگ داده بایک تصمیم بسیار مهم در زمینه یافتن مناسب ترین مکان جغرافیایی مواجه هستند. شناسایی، ارزیابی و تعیین مختصات جغرافیایی یک مکان مناسب، به معیارها و پارامترهای مختلف و بعضاً متأثر از یکدیگر وابسته است که تصمیم گیری مدیران را برای یافتن مناسب-ترین مکان بسیار پیچیده و مشکل می سازد. برای اولین بار در ایران، این مقاله به بررسی تأثیر معیارهای حوادث طبیعی در جایابی و ارزیابی گزینه های در دسترس و مناسب برای میزبانی یک مرکز داده ملی در گستره جغرافیای کشور ایران می پردازد. معیارهای حوادث طبیعی در نظر گرفته شده شامل معیارهای خشکسالی، طوفان شن، طوفان گرد و غبار، سیل، زلزله و آتشفشان می باشند. نتایج این تحقیق با استفاده از رأی گیری اکثریت نشان می دهد استان های سیستان و بلوچستان، کرمان و بوشهر پرحادثه خیزترین و استان های کردستان، چهارمحال بختیاری و قزوین کم حادثه خیزترین استان های کشور از منظر حوادث طبیعی برای برپایی مرکز داده هستند. بر اساس نتایج این بررسی، یک نرم افزار رایانه ای تولید شده است که اوزان معیارهای حوادث طبیعی را که با کمک متخصصین و طی یک فرآیند سلسله مراتبی مشخص شده اند، بعنوان ورودی اخذ کرده و سپس با استفاده از مکانیزم رأی گیری اکثریت، نواحی جغرافیایی مناسب یک مرکز داده را به ترتیب الویت پیشنهاد می دهد. با استفاده از این نرم افزار و وزن دهی معیارها با کمک متخصصین، نشان داده می شود که استان های چهارمحال بختیاری، کردستان و مرکزی مناسب ترین و استان های بوشهر، کرمان و آذربایجان شرقی نامناسب ترین استان ها از منظر حوادث طبیعی برای برپایی مرکز داده هستند.
توسعه یک هستان شناسی جغرافیایی برای استفاده در کاربردهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، اهمیت داده، اطلاعات و دانش بر کسی پوشیده نیست. برتری اطلاعاتی، سبب برتری در سایر جنبه ها از جمله برتری تصمیم گیری و اقدام می شود. اطلاعات مکانی، نقش مهمی در آگاهی از وضعیت سامانه های نظامی دارد. یکی از روش های مدلسازی وضعیت، استفاده از هستان شناسی ها می باشد که در مقایسه با سایر روش های مدلسازی، قابلیت های بالاتری دارد. برای مدلسازی وضعیت، با توجه به نقش مهم عنصر مکان در آن، بایستی مدلسازی از مکان یا توسعه هستان شناسی جغرافیایی صورت گیرد. با مقایسه منابع موجود، مهندسی دانش جغرافیایی برای توسعه یک هستان شناسی بومی جغرافیایی با رویکرد نظامی و کاربرد در سامانه های نظامی مبتنی بر مکان ضرورت دارد. در این پژوهش با استفاده از یک روش شناسی ترکیبی که حاصل بررسی روش های گوناگون توسعه هستان شناسی می باشد و با استفاده از منابع متنوع جغرافیایی شامل تکسنومی ها، اصطلاح نامه ها و هستان شناسی های موجود داخلی و خارجی، دایره المعارف ها و فرهنگ های واژگان، کتب مرجع، صفحات وب و مصاحبه با افراد خبره حوزه جغرافیا، هستان شناسی جغرافیایی نظامی توسعه یافته است. برای مهندسی دانش جغرافیایی در قالب هستان شناسی، ابتدا واژگان حوزه جغرافیایی استخراج شده و بر مبنای آنها مفاهیم جغرافیایی، سلسله مراتب مفاهیم، روابط میان مفاهیم، ویژگی های مفاهیم، اطلاعات زبانشناختی مفاهیم و مصادیق متنوع مفاهیم جغرافیایی داخلی و خارجی استخراج شده است. این هستان شناسی در محیط نرم افزار منبع باز Protégé و با زبان استاندارد OWL کد شده است که قابلیت جستجوی معنایی مفاهیم و روابط میان آنها را دارد. برای بررسی صحت و پوشش این هستان شناسی، یک طرح آزمون جامع که شامل استفاده از روش های آماری، خودکار و نظرسنجی از خبرگان جغرافیای نظامی می باشد، صورت گرفته است.
The Socio-economic Prerequisites of Democratic Transition; Case Study: Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
294 - 307
حوزه های تخصصی:
This paper initially attempts to demonstrate that Iranian society has constantly attempted to democratize the authoritarian regime, but it usually fails in the transition stage. I have shown that the democratization process in Iran has often resulted in the creation of a newly shaped authoritarian structure rather than an institutionalized democratic regime. Meanwhile, I have argued that the democratic process has not been interrupted and some of the minimum criteria of the transition process, such as the politics of periodic elections, have been realized in Iran. In this study the democratic transition has been explained through socioeconomic development. The data for this paper consist of forty-two cases of parliamentary and presidential elections. The hypothesis is evaluated using regression analysis technique. The empirical findings indicate that the proportion of the total variance of democratic transition which is explained by the socioeconomic development is 0.56 percent. This relation is positive and is statistically significant at .05 level. <br /> <br />
بخش بندی بازار بر مبنای مزایای مورد انتظار شهروندان مشهد برای انتخاب مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
118 - 134
حوزه های تخصصی:
به منظور شناسایی نیازها و انتظارات گروه های مختلف گردشگران که هدف اصلی این پژوهش است، داده های این مطالعه در بین شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر مشهد و به کمک ابزار پرسشنامه از 560 نمونه به صورت نمونه گیری در دسترس جمع آوری گردید. در تحلیل روایی ابزار گردآوری داده های تحقیق از روش روایی محتوایی و در سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ معادل 95/0 محاسبه شد. در تحلیل داده ها علاوه بر تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای برای دسته بندی افراد به گروه های همگن، از آزمون استقلال نیز جهت بررسی ویژگی های جمعیت شناختی در هر خوشه استفاده شده است. تحلیل عاملی اکتشافی، 56 متغیر احصاء شده از ادبیات موضوع را در 10 عامل قرار داد که در مجموع 73/69 درصد از رفتار گردشگران را تبیین می کردند. سپس با استفاده از روش خوشه بندی پاسخ دهندگان بر مبنای شباهت و تفاوت پاسخ هایشان نسبت به 10 عامل اصلی در 4 خوشه دسته بندی شدند؛ همچنین نتایج حاصل از آزمون استقلال نشان داد که خوشه ها تفاوت معناداری از نظر ویژگی های سن، تحصیلات، جنسیت و درآمد دارند؛ این یافته ها اطلاعات باارزشی در اختیار مدیران سازمان های گردشگری و آژانس های مسافرتی قرار می دهد تا به صورتی هدفمند بر کسانی تمرکز کنند که از بالاترین شانس برای برآورده کردن انتظارات آن ها برخوردار هستند.
پهنه بندی قابلیت کشت زیتون در استان مازندران با تأکید بر داده های مؤثر اقلیمی و فیزیوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اصلی و شناخته شدة توسعة پایدار کشاورزی، به کار گرفتن اراضی کشاورزی بر اساس پتانسیل آن برای مناسب ترین کاربری کشاورزی است. هدف از این پژوهش ، پهنه بندی قابلیت های اراضی استان مازندران برای کشت زیتون در رابطه با نیازهای مطلوب اقلیمی زیتون، بر اساس روش های تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS است. منابع اطلاعاتی در این پژوهش، پایگاه داده های اقلیمی و منابع فیزیوگرافی است. پایگاه داده های اقلیمی شاملِ درجه حرارت، بارش، تعداد روز های یخبندان، رطوبت نسبی، تبخیر و تعرق از آمار و اطلاعات 28 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و باران سنجی اداره های کل ذی ربط استان، از زمان تأسیس تا سال 1392 جمع آوری شدند و داده های فیزیوگرافی شاملِ ارتفاع، شیب، جهت، کاربری اراضی، خاک و نقشة قابلیت اراضی می باشند. با استفاده از روش AHP معیار وزنی هرکدام از داده های اصلی؛ اقلیم 590/0، توپوگرافی 224/0، قابلیت اراضی 112/0 و کاربری اراضی 074/0 تعیین شد و با همپوشانی آن ها در محیط GIS نقشة نهایی کشت زیتون برای استان مازندران تهیه شد که حدود 3/21 در صد خیلی مناسب،2/32 درصد مناسب، 2/34 درصد متوسط و 3/12 درصد نامناسب برای کشت زیتون است و درنتیجه مناسب ترین مناطق برای کشت زیتون، میان بندها یا کوه پایه های استان مازندران است که ارتفاع شان تا 900 متر از سطح دریا می باشد . دمای سالانة این مناطق 17 تا 20 درجه و مقادیر بارش سالانه شان 500 تا 800 میلی متر است.
Geographical Restriction and Interests as a Bulwark against Disintegration of Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
245 - 279
حوزه های تخصصی:
In the wake of the capture of Iraqi lands, especially Mosul by the ISIS, the talk of disintegration of Iraq was ever more serious in political circles. The idea is still at issue even after the collapse of the ISIS and its defeat in Mosul. The main objective of this study is to examine whether ethnic and religious conflicts are powerful enough to lead to Iraq’s disintegration. Considering the recent developments in Iraq with pretexts of ethnic and religious conflicts, the question considered in this article is whether this situation could pose a threat to the territorial integrity of Iraq or not? Monitoring the positions of internal groups of Iraq, U.S. interests as well as neighboring countries including Iran, Saudi Arabia and Turkey indicates that disintegration of Iraq would not be beneficial for these countries and it will cause farther violence in the region. In this research, the roles of certain Foreign & domestic or International & national elements in the Iraqi politics and society are being analyzed. A study of the effect of the three variables of Kurds, Sunnis and Shias on Iraqi disintegration or integrity indicates that the Kurd variable has the largest contributing effect on Iraq disintegration while the other two variables show lesser potential for driving the country towards disintegration. Nevertheless, the interests of the regional and trans-regional states combined with the geographical situation of Iraq as a landlocked territory prove to be an obstacle in the way of disintegration of the country. According to the findings of this research, the territorial disintegration of Iraq does not seem to be a viable scenario and territorial integrity of Iraq is more consistent with the objectives and interests of local communities and foreign governments. <br /> <br />
تاثیر چالش های زیست محیطی دریای خزر بر منافع ملی ج. ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریای خزر، از بزرگ ترین و غنی ترین فضاهای آبی بسته جهان است و با دارا بودن موقعیت جغرافیایی خاص خود، از نظر تأثیرات آب و هوایی، حمل و نقل دریایی، توسعه و برنامه ریزی صنعت توریسم، صنایع وابسته به شیلات و کشاورزی و دارا بودن منابع مهم نفتی برای پنج کشور ساحلی اش دارای اهمیت به سزایی است. این دریا، از یک سو به دلیل وجود منابع نفت و گاز که بدون ملاحظات زیست محیطی توسط کشورهای حاشیه ای مورد اکتشاف، استخراج و بهره برداری قرار می گیرد و موجب آلودگی محیط می شود و از سوی دیگر به دلیل بهره برداری بی رویه از منابع زنده و ورود آلاینده ها از مراکز صنعتی، پساب های کشاورزی و شهری به محیط بسته آن، با بحران های زیست محیطی روزافزونی روبه رو شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و میدانی به تحلیل بحران های زیست محیطی این حوزه پرداخته و تأثیر این بحران ها بر منافع ملی جمهوذی اسلامی ایران را مورد ارزیابی قرار داده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که منافع ملی ایران تحت تاثیر کنشهای اقتصادی و برداشت های بی رویه از منابع زنده و فسیلی، و ورود آلاینده های متعدد از کشورهای پیرامونی ابن دریا قرار گرفته است. بر اساس خروجی مدل تحلیلی بکار رفته در این تحقیق، جهت مقابله با چالش های پیش رو اتخاذ استراتژی محافظه کارانه در سطح ملی، و شکل گیری یک سازمان منطقه ای محیط زیست پایه با محوریت ایران می تواند حائز اهمیت باشد.
موانع و راهکارهای توسعه کارآفرینی سبز در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز با چالش ها و بحران های عظیمی همچون تهی شدن منابع طبیعی، تراکم و انباشت مواد زاید و خطرناک و انواع آلودگی های محیطی زیستی به خصوص در زمینه محصولات کشاورزی مواجه است. از سوی مجامع بین المللی، حرکت به سمت توسعه پایدار و تغییر به سمت کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی به عنوان یک تفکر جدید که همزمان رشد اقتصادی و حفاظت محیط زیست را دنبال می نماید، مطرح است. پژوهش حاضر در نظر دارد با شناسایی موانع و چالش های توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی و ارائه راهکارهای مناسب در جهت توسعه کارآفرینی سبز گام بردارد. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان جهاد کشاورزی، کارشناسان سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی در استان کرمانشاه و اعضای انجمن تولیدکنندگان ارگانیک شهرستان کرمانشاه به تعداد 190 نفر بوده است. برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده ( به تعداد 181 نفر) استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج نشان داد موانع اقتصادی، موانع زیرساختی، موانع ترویجی آموزشی، موانع فنی و مدیریتی و موانع حمایتی عمده ترین موانع توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی است. از سوی دیگر حمایت دولت، مردم را در سرمایه گذاری ها و مشارکت ها شرکت داده و احساس مسئولیت مردم را نسبت به تولید محصولات سبز بر می انگیزد. همچنین افزایش اهمیت تشریح تأثیر الگوی برچسب زیست محیطی و فرهنگ سازی در تغییر رفتار خرید و مصرف می تواند در جهت توسعه کارآفرینی سبز مفید باشد.
تحلیل توانمندی ها و قابلیت های منطقه ای بخش تعاون استان همدان در جذب سرمایه از دیدگاه کارشناسان بخش تعاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدویت منابع مالی جهت تخصیص سرمایه و بالا بودن ریسک سرمایه گذاری در فعالیت های تولیدی، برنامه ریزی، تعیین اولویت های سرمایه گذاری و شناخت قابلیت های محیطی، بخشی و منطقه ای را اجتناب ناپذیر کرده و ضرورت امر ایجاب می نماید که در طراحی برنامه های توسعه، قابلیت ها و توانمندی های بخش های مختلف اقتصاد از جمله بخش تعاون مورد شناسایی قرار گیرند. در این راستا این تحقیق با هدف تحلیل توانمندی ها و قابلیت های پیش روی بخش تعاون استان همدان در جذب سرمایه از دیدگاه کارشناسان بخش تعاون استان همدان انجام گرفته است. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان شاغل در سازمان ها و حوزه های مختلف تعاونی استان بود که از میان آنها تعداد 55 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه ی آماری تحقیق انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شد. پایایی ابزار تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از نظرات متخصصین موضوعی مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار 18spss و روش های آماری توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آمار توصیفی نشان می دهد که میانگین سن پاسخگویان 20/38 سال بوده، جوان ترین آن ها 26 و مسن ترین آن ها 54 سال سن داشته اند. 5/74 درصد پاسخگویان لیسانس و 5/25 درصد آنها فوق لیسانس بوده اند. میانگین سابقه ی کاری این افراد 5/17 سال و سابقه کاری آن ها بین 2 تا 19 سال متغیر بوده است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که توانمندی ها و قابلیت های بخش تعاون استان همدان مجموعاً در پنج عامل استخراج شدند و این عوامل در مجموع 296/66 درصد واریانس مشترک بین متغیرها و عامل های مورد نظر را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که عامل زیربنایی با 744/16درصد، بیشترین و در مقابل عامل احتماعی، فرهنگی با 688/9 درصد، کمترین سهم واریانس کل را تبیین کرده است.
تحلیل ژئوپلیتیک بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یمن کشوری کهن است که از تاریخ حکومتی طولانی برخوردار است. این کشور از دیرباز درگیر تلاطمات و بحران های زیادی بوده و جنگ های بسیاری را با رومیان، حبشیها، ایرانیان، ترکان عثمانی، پرتغالیها، انگلیسیها، مصریها، عربستانیها و... از سر گذرانده است. بویژه در قرن بیستم تحولات سیاسی زیادی نظیر جنگهای گوناگون، استقلال، دوپاره شدن، اتحاد، جنگهای داخلی و... در این کشور به وقوع پیوسته است که دامنه آنها تا به امروز نیز ادامه دارد. بررسی چرایی بحران خیزبودن این کشور مستلزم شناخت زمینه ها و عوامل زمینه ساز است. عوامل جغرافیایی از عوامل ریشه ای، پایدار و زمینه سازی هستند که لازم است مورد بررسی قرار گیرند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به دنبال بررسی و تحلیل و ریشه یابی بحران این کشور از دیدگاه ژئوپلیتیک میباشد و برای این منظور عوامل جغرافیایی مؤثر را به طور عمده در قالب پنچ گروه طبیعی، انسانی، اقتصادی، سیاسی و استراتژیک مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که عوامل جغرافیایی بویژه عوامل فوق الذکر، نقش زمینه سازی در بحران یمن را دارند و نیروها و قدرت های سطوح داخلی و ملی، منطقه ای و فرامنطقه ای نیز با ابتنا به این عوامل در بحران این کشور نقش آفرینی میکنند و ماهیت پایدار و ریشه دار بودن عوامل جغرافیایی نیز دلیل تداوم و مزمن بودن بحران یمن میباشد.
تبیین مدل ژئوپلتیک روابط ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاکستان به عنوان یکی از همسایگان ایران که فضایی بی ثبات و پرتنش دارد، از اهمیت ژئوپلیتیکی خاصی برخوردار است. این کشور از بدو استقلال در سال 1947 ، با بیشتر همسایگان خود در تنش بوده است؛ بنابراین، پرسش اصلی این پژوهش آن است که مهم ترین عوامل تنش و تهدید، بر مبنای حاکمیت ژئوپلیتیک در روابط دو کشور ایران و پاکستان کدام اند. پژوهش توصیفی_تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز آن، روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است. در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، این فرضیه مطرح است که با عنایت به شرایط داخلی پاکستان و مشکلات حل نشده این کشور با همسایگانش، به -نظر می رسد پاکستان با وجود 987 کیلومتر مرز مشترک با ایران، تهدید زا و تنش آفرین است. آشکارترین منابع تنش و تهدید روابط ایران و پاکستان، شامل مواردی مانند تهدیدهای دولت محور از ناحیه ISI، شیعه ستیزی در قالب مسائل ایدئولوژیک، ناامنی مرزها، حمایت از طالبان در افغانستان و حمایت افراطی پاکستان از عربستان سعودی است. علاوه بر این، تنش هایی وجود دارد که در حال حاضر جدی به حساب نمی آیند، اما ممکن است در آیندة نزدیک بر روابط دو کشور تأثیر بگذارند. مواردی مانند برنامه کنترل نشده هسته ای این کشور با وجود گروهای بنیادگرا و تندرو، تنش های مرزی (مرزهای آبی) نظیر مرز دریایی گوادر و حقابة رودخانه های مرزی که تاکنون تعیین رژیم نشده اند و رقابت منفی دو کشور در آسیای مرکزی از این دسته اند.