مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ارزیﺎﺑی ﭼﻨﺪﻣﻌیﺎره
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران به دلیل بالا بودن میزان رشد اقتصادی و فعالیت های توسعه ای، تقاضای سالیانه برای انرژی های مختلف از جمله انرژی الکتریکی افزایش یافته، در نتیجه احداث نیروگاه های جدید به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. هدف از این مطالعه تحلیل مطلوبیت سرزمین جهت مکان یابی نیروگاه حرارتی براساس معیارهای محیط زیستی به کمک ارزیابی چندمعیاره است. ابتدا با بررسی منابع داخلی و تجربیات کشورهای دیگر به شناسایی معیارهای محیط زیستی مؤثر در مکان یابی نیروگاه پرداخته شد. با توجه به ویژگی ها و شرایط منطقه ی مورد مطالعه و همچنین دسترسی به اطلاعات مورد نیاز 17 معیار محیط زیستی برای این منظور انتخاب گردید. علاوه بر تهیه ی نقشه های مربوط به هر معیار در محیط سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، نقشه ی محدودیت های محیط زیستی منطقه نیز تهیه گردید. از منطق فازی جهت استانداردسازی نقشه های معیار استفاده شد. با توجه به این موضوع که هر کدام از معیارها نقش متفاوتی را در فرایند مکان یابی دارند، روش مقایسه ی زوجی فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی معیارها به کار برده شد. تلفیق لایه های اطلاعاتی به کمک مدل ترکیب خطی وزن دار(WLC) صورت گرفت و در نهایت نقشه ی مطلوبیت زون های مناسب برای احداث نیروگاه به دست آمد. یافته های این تحقیق نشان داد با توجه به عوامل محدودکننده ی محیط زیستی، در حدود 81 درصد از شهرستان برای احداث نیروگاه نامطلوب می باشد و تنها حدود 7500 هکتار از منطقه ی مورد مطالعه (0.79 درصد از شهرستان) ارزش مطلوبیت اولیه بیشتر از 150 را برای احداث نیروگاه دارند. در نتیجه 12 پهنه مناسب (با مطلوبیت میانگینی از رنج 149 تا 193) برای احداث نیروگاه در شهرستان چابهار شناسایی و رتبه بندی گردید.
شبیه سازی رشد شهری در تهران، با استفاده از مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع شهرها در کشورهای در حال توسعه، نیاز به مدیریت و برنامه ریزی مناسب، به پرهیز از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی ـ اقتصادی آن، همواره احساس می شود. در این زمینه، طراحان و برنامه ریزان شهری به اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگو و میزان رشد، به منظور درک بهتر فرایند رشد شهری و تأثیرات آن نیاز دارند. تلفیق سامانه های اطلاعات مکانی و سنجش از دور، ابزار مؤثری را برای جمع آوری و آنالیز اطلاعات زمانی ـ مکانی فراهم می سازد. این تحقیق، ضمن بررسی و مدل سازی توسعة شهری در دو دهة گذشته، به پیش بینی توسعة شهر تهران طی دو دهة آینده می پردازد تا پایه و اساسی را برای مدیریت شهری فراهم سازد. در این تحقیق، مدل شبیه سازی و پیش بینی رشد شهری CA-Markov به کار برده شد و این مدل با استفاده از داده های تاریخیِ به دست آمده از مجموعه های زمانی تصاویر ماهواره ای لندست ـ مربوط به سال های 1988، 2000 و 2006 ـ کالیبره گردید. با توجه به نقشه های پوشش / کاربری زمین به دست آمده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای، منطقة شهری در این مدت با 11 درصد (حدود 56 کیلومترمربع) افزایش مواجه شده است. همچنین مدل CA-Markov به منظور شبیه سازی رشد شهری برای سال های 2015 و 2025 اجرا گردید و نتایج به دست آمده بیانگر رشد 3 درصدی (حدود 15 کیلومترمربع) در مناطق شهری از سال 2006 تا 2025 است. نتایج تحقیق حاکی از کارایی بالای مدل تلفیقی CA-Markov در پایش روند توسعة شهر در سال های گذشته و پیش بینی رشد شهری برای سال های آتی براساس الگوی رشد سال های گذشته است. همچنین کاربرد روش تصمیم گیری چندمعیاره در محیط نرم افزار Idrisi برای در نظر گرفتن پارامترهای توسعه و رشد شهری، از دیگر ویژگی های این تحقیق است.
تحلیل تناسب کاربری اراضی برای توسعه شهر تبریز با استفاده از مدل AHP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری عمل بسیار مهمی است که برنامه ریزان و مدیران شهری با هدف تعیین مناسب ترین الگوی فضایی برای توسعه شهری به کار می گیرند. گسترش کالبدی شهر تبریز طی دهه های اخیر در نواحی نامناسب توسعه، مثل شیب های تند، مجاورت با گسل، مجاورت با صنایع بزرگ، یا در اراضی باغی و زراعی مرغوب اطراف شهرها صورت گرفته است. بنابراین در راستای کاهش آثار منفی گسترش نامناسب توسعه شهری و دستیابی به اصول توسعه پایدار شهری، اتخاذ تدابیری برای تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهری که معیارهای زیست محیطی و اقتصادی را لحاظ کند، ضروری است. یکی از روش ها استفاده از روش های ارزیابی های چندمعیاره AHP-OWA است. در این تحقیق پس از مطالعه معیارهای مؤثر در فرایند توسعه شهری، سه نقشه محدودیت (اراضی ساخته شده، صنعتی و 50 متری سطوح آبی) و 12 نقشه فاکتور (ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از شهر، فاصله از صنایع، فاصله از اراضی زراعی و باغی، فاصله از اراضی بایر، فاصله از سطوح آبی، قابلیت های کاربری زمین و فاصله از گسل) و وزن دهی به آنها به روش AHP تعیین شده است. سپس، اوزان ترتیبی OWA برای کنترل سطح جبران پذیری و ریسک پذیری تعیین می شود. نتایج نشان دهنده تعیین نواحی برای توسعه شهر در محدوده بین صفر تا 255 است.
پیش بینی مستعدترین پهنه های کشاورزی حوزه آبخیز تجن با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر تغییر اکثر کاربری ها بدون درنظرگرفتن قابلیت ها و محدودیت های محیط زیستی، مشکلات بسیاری مانند تخریب خاک و آلودگی اکوسیستم های آبی را به دنبال داشته است، بنابراین، ضرورت تحقیق حاضر، بررسی چگونگی کاهش آثار تغییرات کاربری اراضی احتمالی آینده در حوضة آبخیز تجن با بررسی توانایی بالقوة اراضی به عنوان راهکاری برای حفاظت از منابع طبیعی است. از این رو، مدل ساز تغییر سرزمین (LCM) برای بررسی میزان تغییرات احتمالی کاربری اراضی آتی به کار گرفته شد و در ادامه، با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ارزیابی چندمعیاره (ترکیب خطی وزنی)، مستعدترین مناطق کشاورزی تعیین شد. نتایج نشان داد در طول دورة 2010 تا 2040، کاربری جنگلی 34739 هکتار کاهش، و کاربری کشاورزی و مرتع به ترتیب، 27071 و 7668 هکتار افزایش خواهد داشت و نیز 3473 هکتار از مستعدترین مناطق محتمل تغییر از کاربری جنگل به کاربری کشاورزی و مرتع استخراج شد. بنابراین، انتظار می رود بررسی تغییرات کاربری اراضی آینده براساس قابلیت اﮐﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ می تواند به حفاظت از جنگل های هیرکانی برای پیشگیری از تغییرات غیراصولی کاربری اراضی در دورة آتی منطقه کمک کند.
ارزیابی محورهای بهینه توسعه شهرهای دالکی- وحدتیه با استفاده از روش های SAW،DematelوAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۶
201 - 212
حوزههای تخصصی:
توزیع جغرافیایی مخاطرات طبیعی که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم و ویرانی جوامع انسانی می انجامد بر مکان گزینی نامناسب نواحی و رشد بی برنامه منطبق می باشد . رشد بی رویه شهرها و خزش مناطق شهری بر بستر طبیعی بدون توجه به خطرات طبیعی لزوم توجه به شناخت شرایط ژئومورفیک منطقه، مخاطرات محیطی و برنامه ریزی شهری در تعیین حریم امن و پایدار توسعه شهرها را می طلبد. در این تحقیق با مطالعه فرآیندهای ژئومورفولوژیک و مخاطرات محیطی در محدوده مورد مطالعه و با استفاده از مدل های SAW ، Dematel و AHP سعی شده است که فرصت ها و محدودیت های موجود در جهات مختلف توسعه شهرهای دالکی- وحدتیه مشخص و در نهایت مناسب ترین محور برای توسعه آینده شهر تعیین شود. هر چند دو مدل Dematel و AHP هر دو به مقایسه زوجی هر عنصر نسبت به سایر ﭘارامترها می ﭘردازد، اما مدل AHP به دلیل مقایسه وزن طبقات هر معیار بر اساس ترجیح یک طبقه نسبت به تمام طبقات آن معیار، آن هم بدون تأثیرگذاری و یا تأثیرپذیری نتایج بهتری را ارائه می دهد. همچنین مدل SAW نیز با تعیین مستقیم اوازن نتایجی را پیشنهاد می نماید. از این رو با توجه به تضاد نتایج نهایی وزن دهی ﭘارامترها؛ در این نوشتار به ادغام اوازن با استفاده از روش میانگین رتبه ها ﭘرداخته شد. مطابق با این روش ﭘارامتر مواد مادری با میانگین رتبه33/1 ارجح ترین ﭘارامتر و شیب و سطوح اراضی با میانگین رتبه 76/3 دارای کمترین ارجحیت در وزن دهی عوامل می باشد. مطابق با این بررسی ها اراضی جنوب شرق، شمال، شمال شرق و دامنه های شرقی مناسب ترین جهات برای توسعه فیزیکی دو شهر دالکی و وحدتیه می باشد.
تعیین قابلیت اراضی برای توسعه کشاورزی و مرتع داری مناطق روستایی حوضه آبخیز ساری- قمیش استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
89 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه روش های دکتر مخدوم و تحلیل سلسله مراتبی- فازی برای ارزیابی توان بوم شناختی حوزه آبخیز ساری قمیش استان اردبیل برای انجام فعالیت های کشاورزی و مرتع داری بود. بعد از مشخص شدن معیارهای ارزیابی، از روش AHP برای وزن دهی و از روش فازی در محیط نرم افزار Idrisi Selva برای هم مقیاس سازی لایه ها استفاده شد. در روش تحلیل سیستمی مخدوم، با تلفیق لایه های اطلاعاتی، نقشه یگان های بوم شناختی منطقه به همراه جدول ویژگی های واحد، تهیه و منطقه ارزیابی شد، و طبقات مختلف کشاوری و مرتع داری مشخص شدند. طبق نتایج به دست آمده، در روش تحلیل سلسله مراتبی- فازی، 9/3532 هکتار (94/65 درصد) و در روش تحلیل سیستمی 2/635 هکتار (85/11 درصد) از منطقه توان توسعه کشاورزی دارد؛ همچنین، در مقایسه با روش تحلیل سیستمی، روش تحلیل سلسله مراتبی دارای انعطاف پذیری بیشتر و نیز مطابقت بیشتر با وضعیت موجود کاربری اراضی در منطقه بوده و از این رو، بهتر است در مطالعات ارزیابی سرزمین، از این روش استفاده شود.
مسیریابی بهینه شبکه جاده ای با تأکید بر پارامترهای محیط طبیعی و بهره گیری از الگوریتم کمهزینهترین مسیر و سامانه اطلاعات جغرافیایی نمونه پژوهش: دلیجان- الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پروژه های راه سازی به منظور کاهش آثار منفی محیط زیستی و توسعه اقتصادی اجتماعی در فرایند مسیریابی باید پارامترهای محیط زیستی لحاظ شود؛ در همین زمینه پارامترهای تأثیرگذار در تعیین مسیر بهینه استخراج شدند؛ شامل شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، فرسایش، زمین لغزش، فاصله از گسل، فاصله از مناطق حفاظت شده، فاصله از سطح آب های زیرزمینی، فاصله از رودخانه و مراکز شهری و روستایی؛ سپس از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی و از روش ترکیب خطی وزن دارشده برای ادغام معیارها استفاده شد؛ درنهایت با استفاده از الگوریتم کم هزینه ترین مسیر برای تعیین مسیر بهینه اقدام شد. نتیجه مقایسه مسیر طراحی شده و مسیر فعلی نشان می دهد در مسیر طراحی شده، حریم تمامی معیارهای مؤثر محیط زیستی در راه سازی رعایت شده است؛ به طوری که مسیر طراحی شده به هیچ وجه از پناهگاه حیات وحش موته عبور نکرده است و در فاصله بیش از چهار کیلومتری آن قرار دارد؛ در حالی که 6/8 درصد از مسیر فعلی در فاصله کمتر از یک کیلومتری از این منطقه حفاظتی قرار گرفته است؛ همچنین 16، 25 و 8/2 درصد از طول مسیر فعلی از حریم های محیط زیستی شهر، روستا و گسل عبور کرده است؛ در حالی که مسیر طراحی شده، حریم محیط زیستی این معیارها را رعایت کرده است. نتایج نشان می دهد مسیر طراحی شده ازلحاظ محیط زیستی به مراتب بهتر از مسیر اصلی است. درنتیجه پیشنهاد می شود در پروژه های راه سازی، نخست عوامل تأثیرگذار شناسایی و سپس با رعایت قوانین و اصول محیط زیست و با استفاده از GIS، مسیر مناسب ازنظر محیط زیستی طراحی شود.
ارزیابی تناسب اراضی منطقه مرنجاب جهت احداث دهکده گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
169 - 189
حوزههای تخصصی:
گستردگی اکوسیستم های بیابانی در ایران و عدم بارورسازی کامل آنها در بخش های مختلف اقتصادی، توجه به راهبردهای مدیریتی منطبق بر توسعه پایدار محیط را الزامی کرده است. در این خصوص توسعه صنعت اکوتوریسم در مناطق بیابانی می تواند به عنوان راهکار مدیریتی مناسب و همسو با محیط زیست و همچنین سیاست جایگزین مقابله با تخریب اراضی، ابتقای اکوسیستم و بهره گیری بهینه از طبیعت مطرح باشد. از این رو پژوهش حاضر به ارزیابی سناریوی تناسب اراضی منطقه مرنجاب برای احداث دهکده گردشگری پرداخته است. پارامترهای مدل مکان یابی دهکده گردشگری شامل پنج معیار اصلی جاذبه های گردشگری، دسترسی و خدمات، سیمای سرزمین، حفاظت از منابع طبیعی و مخاطرات می باشد. به منظور تعیین امتیاز هریک از معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. با اعمال امتیازات حاصل از مدل به لایه های رقومی معیارها، نقشه های وزن دار آنها بدست آمد. نهایتاً تلفیق تمامی لایه های وزن دار، منجر به تهیه لایه موزون تناسب ارضی گردید که برای تعیین مکانی پهنه ها، دامنه امتیازات آن براساس شکست های طبیعی به پنج اولویت طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که معیارهای جاذبه های گردشگری و مخاطرات به ترتیب با وزن 4064/0 و 0429/0 بالاترین و پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین طبق نقشه نهایی تناسب ارضی، 49503 هکتار از سطح منطقه مرنجاب تحت عنوان اولویت نخست جهت تخصیص به دهکده گردشگری بسیارمناسب می باشد. این پهنه انطباق مکانی با محدوده اطراف کاروانسرای مرنجاب، نواحی جنوبی دریاچه نمک و قسمت های شمالی ریگ بلند دارد که وجود جاذبه های گردشگری، دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز اقامتی و همچنین اهمیت بسیار زیاد آنها در سناریوی مکان یابی دهکده گردشگری این همسویگی را توجیح می کند.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از روش های ارزیابی چند معیاره مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل مکان یابی فضای سبز شهری در منطقه 4 تهران و تعیین مکان های مناسب برای ایجاد فضای سبز می باشد. مکان یابی مناسب فضای سبز در سیمای شهرها، علاوه بر جنبه های زیبابی و تفریحی، نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و حفظ تعادل محیط زیست داشته و اثرات اجتماعی مثبتی مانند سرزندگی و نشاط دارد. روش انجام پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر در مکان یابی فضای سبز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان تعیین شدند. مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر با استفاده از روش چانگ (AHP فازی) انجام گرفت. نقشه معیارها در محیط GIS تهیه و در محیطIDRISI استانداردسازی شد. سپس با استفاده از تکنیک OWA، وزن های ترتیبی معیارها محاسبه و نقشه نهایی مکان یابی فضای سبز حاصل شد. نتایج نشان داد فاصله از مراکز مسکونی با 157/0 و فاصله از مراکز صنعتی با 053/0 به ترتیب بیش ترین و کم ترین وزن معیار را در مکان یابی مناسب فضای سبز شهری دارند. بنابراین مناسب ترین و نامناسب ترین مکان ها برای ایجاد فضای سبز با توجه به اولویت پارامترها و سازگاری کاربری ها با فضای سبز تعیین گردید. نوآوری این مطالعه در استفاده از تکنیک OWA، در مکان یابی فضای سبز است برای منطقه 4 تهران می باشد.
مدل سازی آسیب پذیری لرز ه ای ساختمان های شهری در محیط GIS (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: انسان همواره با زلزله به عنوان مخاطر ه ای طبیعی در طول تاریخ مواجه بوده است و زیان های فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی فراوانی را بر اثر آن متحمل شده است. بهترین راه مقابله با این تهدید، ایجاد و حفظ آمادگی است که یکی از راهکارهای اساسی، آگاهی از درجه آسیب پذیری شهر در مقابل آن است. روش: معیارهای مختلفی در مدل سازی آسیب پذیری شهر دخیل هستند که اکثر آنها ماهیت مکانی دارند، لذا مدل سازی آسیب پذیری یک مسئله ارزیابی چندمعیاره مکانی می باشد. در این تحقیق 11 شاخص آسیب پذیری توسط کارشناسان و مطالعه تحقیقات گذشته استخراج شد و مدل سازی در شرایط عدم قطعیت با استفاده از منطق فازی و ترکیب خطی وزن دار صورت پذیرفت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نزدیک به 70 درصد ساختمان های شهر بابل از آسیب پذیری متوسط به بالا برخوردارند، می توان شهر بابل را شهری آسیب پذیر در مقابل زلزله دانست که باید اقدامات اساسی مدیریت بحران قبل وقوع زلزله در دستور کار مسئولان مربوطه قرار بگیرد
مکان یابی مناطق مستعد توسعه پارک ها و فضای سبز شهری با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)و رهیافت AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و مکان یابی مناطق مستعد توسعه پارک ها و فضای سبز شهری در شهر گرگان (مرکز استان گلستان) است، به گونه ای که افراد در نواحی مختلف شهر دسترسی مناسب و راحت به این مناطق داشته باشند. روش: در این پژوهش مکان یابی مناطق مستعد توسعه پارک ها و فضای سبز شهری در شهر گرگان (مرکز استان گلستان) با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE) به شیوه ترکیب خطی وزن دار (WLC) انجام شده است. به این منظور، ابتدا معیارهای موثر در مکان یابی پارک های شهری با مرور منابع و نظرات کارشناسان شناسایی و با استفاده از روش AHP وزن دهی گردیدند. در مرحله بعد، معیارها به شیوه WLC با هم ادغام و نقشه توان سرزمین برای توسعه و احداث پارک ها و فضای سبز شهری حاصل شد. سپس، با استفاده از دستور ZLS بر مبنای مساحت پهنه ها و ارزش ناحیه ای سرزمین، پهنه های مناسب توسعه پارک های شهری شناسایی گردید. در نهایت، از میان این پهنه های با تناسب بالا، با تدقیق زمینی و بررسی مالکیت، پهنه های نهایی انتخاب شد. یافته ها و نتایج: نتایج وزن دهی معیارها نشان داد از دیدگاه متخصصین معیارهای شیب، اراضی بایر و نزدیکی به مناطق مسکونی با کسب وزن های به ترتیب با کسب وزن های 2515/0، 1929/0 و 0757/0 بیش ترین وزن را به خود اختصاص دادند و بالاترین درجه اهمیت را در شناسایی مناطق جدید برای توسعه پارک های شهری دارند. نتایج اجرای ارزیابی چند معیاره نشان داد سطحی معادل 19/32 هکتار مستعد احداث پارک شهری در این منطقه است.
شناسایی تعارض کاربری ها بر مبنای مدل تناسب اراضی در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
213 - 232
حوزههای تخصصی:
هنگامی که نیازهای چندگانه چندین کاربری زمین در فضا همپوشانی داشته باشند و نتوان آن ها را هماهنگ کرد، احتمال ایجاد تعارض اراضی وجود دارد. توسعه شهرنشینی در محدوده مجموعه شهری مشهد فضاهای زیست محیطی با کیفیت را اشغال کرده و منجر به تکه تکه شدن اراضی کشاورزی و زیست محیطی و کاهش کیفیت آن ها شده است. شناسایی و حل تعارضات کاربری زمین برای استفاده منطقی از منابع زمین و دستیابی به پایداری ضروری است. این پژوهش به بررسی تعارضات اراضی از منظر تناسب کاربری پرداخته است. بدین منظور تناسب اراضی با استفاده از روش تحلیل ارزیابی چندمعیاره با استفاده از شاخص های طبیعی، مکانی، برنامه ریزی و منابع آبی برای سه کاربری کشاورزی، اکولوژیکی و مسکونی در سه طبقه زیاد، متوسط و کم ارزیابی شده و بر اساس ترکیب تناسب سه کاربری با استفاده از مدل پیشنهادی، شدت تعارضات در سه طبقه و نوع تعارضات در دوازده طبقه تشخیص داده شده است. در ادامه احتمال تغییرات اراضی با توجه به نوع و شدت هر تعارض بیان شده است. در مجموع نتایج نشان می دهد: درصد مساحت اراضی با تناسب بالای اکولوژیکی نسبت به دو کاربری دیگر کمتر بوده است، همچنین تناسب اراضی اکولوژیک از مرکز محدوده به سمت پیرامون با افزایش ارتفاع بیشتر شده و تناسب اراضی برای کاربری مسکونی با دور شدن از شهرها و جاده ها کاهش پیدا می کند، بیشترین درصد اراضی مجموعه شهری مشهد در معرض تعارض بالقوه و با شدت متوسط تعارض قرار دارد، بیشترین نوع تعارضات مربوط به دو نوع تعارض شدید و متوسط اراضی کشاورزی و مسکونی بوده است.
ارزیابی چندمعیاره (360) عملکرد مدیریتی مدیران و فرماندهان ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
25 - 59
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد مدیریتی فرماندهان و مدیران ناجا در قالب ارزیابی 360 (چندمنبعی) و ارزیابی ابزار تهیه شده برای این منظور در میدان عمل اجرا شده است؛ بدین منظور ابتدا چهارده پلیس و معاونت انتخاب شد؛ سپس از هر استان چهارده مدیر یا فرمانده یا معاون به تشخیص مرکز بازرسی هر استان انتخاب و برای هر مدیر یا فرمانده، یک مدیر مافوق، دو همکار هم درجه و دو نفر کارمند تحت امر برای ارزیابی این مدیر یا فرمانده نیز انتخاب شد؛ بدین ترتیب هر مدیر یا فرمانده توسط شش نفر (خود فرد، مقام مافوق فرد، دو همکار، دو نیروی تحت امر) ارزیابی شد. برای نمونه گیری از استانهای کشور ابتدا کشور از لحاظ وضعیت جغرافیایی به پنج منطقه، شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم، و از هر کدام از مناطق کشور چند استان به صورت تصادفی انتخاب شد؛ بدین ترتیب 22 استان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. حجم نمونه در این مرحله از پژوهش، برابر 1848 نفر بوده است که بر این اساس عملکرد مدیریتی 308 مدیر یا فرمانده مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور ارزیابی عملکرد مدیریتی مدیران و فرماندهان ناجا و گردآوری داده های مورد نیاز از شاخصهای تهیه شده در پروژه شایسته سالاری ناجا و ابزار اعتباریابی شده در پژوهش یونسی (1390) استفاده شده است. نتایج ارزیابی مدیران و فرماندهان و ترسیم نیمرخ مربوط نشان داد که از یک سو ادراک مدیران از میزان شایستگی های مدیریتی آنان صحیح نیست که برای تصحیح این خطای ادارکی و تغییر آن به ادراکی صحیح و واقعیتر باید به مدیران بازخورهای مداوم و پیوسته ارائه شود. از سوی دیگر مدیران تمایل داشته اند تا شایستگی های خود را نسبت به سایر منابع ارزیابی (مقام مافوق، همکار و تحت امر) بهتر ارزیابی کنند.