فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
ناهمگنی در طوایف همواره از انسجام جامعه در سطوح مختلف می کاهد و موجب بروز نزاع های طایفه ای- قبیله ای می شود و در پی آن مشارکت و انسجام اجتماعی به حداقل خود می رسد که نمود آن در سطح محلی بسیار بالا می باشد. به ویژه ضعف در انسجام و مشارکت مردمی در جامعه روستایی از پویایی روستاها می کاهد و رشد و توسعه روستایی را با دشواری مواجه می سازد. براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه نزاع های طایفه ای- قبیله ای و توسعه نیافتگی روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. به همین منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی تعداد 300 نفر سرپرست خانوار از طریق نمونه گیری در 9 نقطه روستایی که بیشترین تعداد نزاع به عنوان جامعه آماری انتخاب گردید و پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردید. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روشهای آماری استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نزاع های طایفه ای- قبیله ای در محدوده مورد مطالعه همچنان یک چالش اساسی در فرایند توسعه یافتگی بشمار می رود. همچنین میان نزاع های طایفه ای- قبیله ای و توسعه نیافتگی روستایی ارتباط عمیقی وجود دارد. علاوه بر این در بین طوایف و روستاهای مختلف تفاوت معناداری به لحاظ سطح نزاع طایفه ای- قبیله ای و توسعه نیافتگی روستایی مشاهده شده است.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
135 - 149
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، پیش بینی و تشریح سیر تحول و تکامل توسعه مقصدهای گردشگری، موضوعی چالش برانگیز برای پژوهشگران حوزه گردشگری بوده است. اهمیت این موضوع در آن است که پیش بینی و تشریح این فرآیند، عملا امکان هدایت توسعه به سوی روندی مطلوب و نظام مند را ممکن می سازد. شناسایی عوامل تاثیرگذار بر توسعه مقصدها و تعیین و تبیین نحوه تعامل آن ها با یکدیگر، نقش مهمی در ادراک مناسب از فرآیند توسعه مقصدهای گردشگری و پیش بینی مراحل توسعه و تکامل آن ها خواهد داشت که در پژوهش های پیشین، کمتر به آن پرداخته شده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و عناصر تاثیرگذار بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری و بررسی ارتباط بین آن ها است. این پژوهش، بر مبنای مخاطب پژوهش، بنیادین (نظری) و بر مبنای هدف، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و پژوهشگران رشته گردشگری بوده اند. روش گردآوری داده ها، آرشیوی و پیمایشی (مصاحبه) بوده است. برای نظرسنجی از خبرگان از مصاحبه پیمایشی در قالب ابزار پرسشنامه دیمتل و برای تجزیه و تحلیل داده ها در زمینه بررسی ارتباط و وابستگی بین عوامل موثر بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که پنج عامل، نوع و فعالیت گردشگران، ظرفیت تحمل و محدودیت های رشد، تعداد گردشگران/ساکنان، رقابت و توسعه تسهیلات و خدمات، به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت در فرآیند توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری هستند. همچنین عامل سیاست ها و پشتیبانی دولت، دارای بیشترین تاثیر بر سایر عوامل بوده، و عوامل رقابت و توسعه زیرساخت ها و فناوری های نوین، بیشترین تاثیر را از سایر عوامل می پذیرند.
ایجاد خدمات اقامتی تجربه محور از طریق باز زنده سازی خانه های تاریخی(نمونه مورد مطالعه: محله تاریخی علی قلی آقا، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
99 - 117
حوزه های تخصصی:
مراکز اقامتی تجربه محور زمینه کسب تجربه های جدیدی را برای گردشگر ایجاد می کنندکه در هیچ جای دیگری نظیر آن وجود ندارد. در خدمات تجربه محور هدف آن است که اقامت و پذیرایی با درگیر کردن حواس پنج گانه گردشگر رویدادی خاطره انگیز و به یاد ماندنی شود. نتیجه این عمل باعث ایجاد محتوای جدیدی در خاطرات گردشگران شده و موجب می گردد که گردشگران به کسب مجدد آن تجربه ها تمایل داشته باشند. در این راستا، خانه های تاریخی به واسطه فراهم آوردن زمینه کسب تجربیات متفاوت می توانند فضاهای مناسبی جهت ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور باشند. از این رو، محله علی قلی آقا با دارا بودن میراث فرهنگی غنی و بافت تاریخی ارزشمند ظرفیت بالایی جهت ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور دارد. با این حال، خانه های تاریخی این محله در بدو امر برای چنین منظوری قابل استفاده نیستند و نیاز به نوعی باززنده سازی دارند. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور از طریق باززنده سازی خانه های تاریخی است. روش این پژوهش، کیفی و ابزار جمع آوری داده ها مشاهده و مصاحبه بوده است. تحلیل داده های مصاحبه نیز به روش تحلیل تماتیک صورت گرفته است. در فرایند این پژوهش، پتانسیل خانه های تاریخی محله جهت ایجاد هتل های تجربه محور شناسایی شد و مواردی مانند همجواری خانه های تاریخی، دسترسی، ارزش معمارانه ی بنا و سازگاری با بلوک های مسکونی همجوار به عنوان شاخص هایی برای انتخاب محدوده مناسب جهت ایجاد هتل ها لحاظ گردید. افزون بر این، مشخص گردید که بهره گیری از میراث ملموس و ناملموس محله در باززنده سازی خانه های تاریخی می تواند زمینه ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور را فراهم آورد.
تحلیل نقش خدمات و زیرساخت های گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران (مورد مطالعه: مناطق روستایی شهرستان ساوجبلاغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
154 - 176
حوزه های تخصصی:
برای مدیران گردشگری، شناسایی راههای وصول به اهداف صنعت گردشگری می تواند نقطه عطفی در برنامه ریزی توسعه گردشگری باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. هدف، تحلیل اثر امکانات و زیرساختهای گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران در مناطق روستایی شهرستان ساوجبلاغ است. جامعه آماری تحقیق گردشگران روستایی شهرستان و حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از نرم افزار Sample power، 200 نفر است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به تأیید رسید. به منظور حصول به اهداف پژوهش از آزمون های آماری تی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. در راستای تشخیص متغیرها و عوامل تبیین کننده زیرساختها و امکانات گردشگری و اثر آن بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده و با توجه به مبانی تئوریکی تحقیق مدل ساختاری تنظیم شد. نتایج نشان می دهد از نگاه گردشگران امکانات و زیرساختهای گردشگری در حد مناسب و رضایتبخشی قرار ندارند. یافته های حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر آن است اثرگذاری عامل پنهان زیرساخت های گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران با بارعاملی 74/0 معنادار بوده است. سطح معناداری 002/0 برای این اثرگذاری نشانگر حمایت داده های تجربی از ارتباط بین دو شاخص مذکور در سطح اطمینان 95 درصد است.
Geopolitics of Regionalism; Moving towards Regional Integration as a Means for Lasting Peace and Stability in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
280 - 293
حوزه های تخصصی:
From emergence of ancient civilizations in pre-history era to the dawn of early 21st century in contemporary history, the world has witnessed a variety of ways according to which members of international community tried to solve their disputes and find peaceful solutions for their conflicts. However, a very recent mechanism, which proved to be fruitful, is moving towards integration and convergence within the region they belong to. <br />Defining and drawing the lines of common interest is the first step in this long road. It is the objective of this paper to explore that how moving towards regional integration based on geographical closeness, cultural interaction, and economic cooperation can create the framework for a geopolitics in the Middle East leading to a new regional subsystem in international system ending decades of bloody wars and costly destruction and promising a better future with peace, stability and welfare for its nations. The paper also argues that a minimum level of mutual understanding, mutual trust, and political will, and less intervention by outsiders are among necessary preconditions for this process to begin. The paper finally evaluates the challenges facing this approach from an Iranian perspective. <br /> <br />
ارزیابی قابلیت های آگروکلیمایی استان های کرمانشاه و اصفهان از نظر استعداد کشت چغندر قند پاییزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق عناصر اقلیمی اعم از دما، بارش، روزهای یخبندان، در ارتباط با کاشت چغندرقنده پاییزه مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجایی که مهمترین پارامتر اقلیمی موثر بر کشت چغندرقند دما است، از آمار درجه حرارت های روزانه ایستگاه های منتخب با طول دوره آماری 10 ساله (1386-1394) برای محاسبه و تحلیل های آگروکلیمایی استفاده شده است. به منظور بررسی آگروکلیمایی کشت چغندرقند از روشهای، ارزیابی پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، شاخص درجه روزهای فعال (GDD) استفاده گردیده است. ارزیابی پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه صفر و چهار و 10 درجه سانتیگراد در سطح ایستگاه های استان کرمانشاه نشان داد ایستگاه سرپل ذهاب دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی، و ایستگاه کنگاور دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی واحد حرارتی هستند. در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه خوانسار کمترین واحد حرارتی تجمعی، بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب دارای کمترین (72/19-) بودند و در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک (78/21-) دارای کمترین انحراف از شرایط بهینه بودند. تاریخ کاشت در ایستگاه ها بر اساس دمای پاییزه در نظر گرفته شد، در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب زود ترین تاریخ برداشت (10 اردیبهشت) در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک زودترین تاریخ برداشت (18 اردیبهشت) را داشتند. از نظر مناطق مناسب کاشت در استان کرمانشاه مناطق شرق و شمال شرقی در بخش سرپل ذهاب و قصرشیرین مناسب ترین منطقه مشخص شدند در استان اصفهان مناطق شمال، غرب، در بخش خوروبیابانک و کاشان مناسب ترین و مناطق مرکزی در ردهای بعدی قرار گرفتند.
شناسایی عوامل موثر بر جریانات و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رابطه آن با صنعت گردشگری
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
24 - 38
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین بسترهای افزایش تعاملات اقتصادی در عرصه بین المللی سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. از جمله موضوعات مهم در این رابطه عوامل مؤثر بر جریان و جذب سرمایه گذاری خارجی است که در دستور کار بسیاری از پژوهش های اخیر قرار گرفته است . امروزه جذب سرمایه گذاری خارجی و توسعه صنعت گردشگری در اغلب عرصه ها، مورد توجه برنامه ریزان دولتی و نیز بنگاه های خصوصی قرار گرفته است . از یک سو رشد این صنعت می تواند با گسترش انواع خدمات، ایجاد فرصت های شغلی و توسعه زیرساخت ها به جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک نماید؛ از سوی دیگر سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیز می تواند نقش مهمی را در توسعه اقتصادی و بخصوص بخش گردشگری ایفا کند . این پژوهش از نوع هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق مورد استفاده توصیفی تحلیلی است و پس از مطالعاتی در - زمینه ادبیات موضوع، عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی شناسایی شدند. سپس رابطه آن با گردشگری مورد بررسی قرار گرفته و داده های جمع آوری شده مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که توجه به زیرساخت های قانونی، تشویق و تقویت سرمایه گذاری داخلی بخش خصوصی، توجه به کارایی و بهره وری سرمایه گذاری های انجام شده در زیر ساخت ها و تحقیق و توسعه، توجه به کارایی، بهره وری و سطح مهارت نیروی کارا و اقداماتی در جهت افزایش ثبات سیاسی کشور شاید بتواند به جذب بیشتر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنعت گردشگری و شکوفایی هر چه بیشتر این صنعت در کشور ایران منجر شود.
ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت بیلوردی بر مبنای ترکیب روش های DRASTIC و SINTACS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب های زیرزمینی اصلی ترین منبع آب شیرین در دشت بیلوردی است. افزایش جمعیت و کشاورزی باعث شده آب زیرزمینی در این آبخوان در معرض خطر کمی و کیفی قرار گیرد، لذا بررسی آسیب پذیری و به تبع آن جلوگیری از آلودگی آب های زیرزمینی مهم و ضروری به نظر می رسد. افت شدید سطح آب در منطقه باعث کاهش کیفیت آب زیرزمینی شده و در چند سال اخیر این دشت جزء دشت های ممنوعه محسوب شده است. مسئله مهم دیگر، وجود معدن آرسنیک ولیلو در محدوده دشت است که خطر آلودگی آب های زیرزمینی را افزایش می دهد. در این پژوهش از ترکیب روش های DRASTIC و SINTACS برای پیش بینی آسیب پذیری آبخوان استفاده شده است. برای صحت سنجی نتایج ازداده های نیترات و ضریب همبستگی آن با شاخص آسیب پذیری در منطقه استفاده شد. نتایج نشان داد با وجود این که که روش SINTACS با ضریب همبستگی بالا نسبت به روش DRASTIC کارایی نسبی بهتری دارد ولی با توجه به تشابه و تقارب نتایج انتخاب یکی از آن ها به عنوان روش برتر برای ارزیابی آسیب پذیری محدوده مورد مطالعه کار منطقی به نظر نمی رسد. لذا در این تحقیق روش های DRASTIC و SINTACS برای ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت بیلوردی ترکیب شد تا از مزیت هر دو روش به طور همزمان استفاده شود. نتایج حاصل ازروش پیشنهادی 5/36 درصد مساحت منطقه در مرکز را جزو مناطق با آسیب پذیری کم و20 درصد از قسمت جنوب غربی و شمال شرق جزء مناطق با آسیب پذیری زیاد و 5/43 درصد مساحت در محدوده آسیب پذیری متوسط قرار دارد. ارائه راهکار مناسب و باصرفه برای جلوگیری از افزایش آلودگی دشت از جمله تعیین مناطق آسیب پذیر، از اقدامات مهم و ضروری در محدوده مطالعاتی است.
رابطه دانش محیط زیستی با رفتار محیط زیست گرایانه دانشجویان کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا: نقش میانجی گری نگرش محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار محیط زیست گرایانه یکی از عوامل مهم حفظ محیط زیست است. این رفتار تحت تأثیر عوامل زیادی ازجمله نگرش و دانش محیط زیستی افراد قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه دانش محیط زیستی با رفتار محیط زیست گرایانه دانشجویان کشاورزی و در نظر گرفتن نقش میانجی گری نگرش محیط زیستی انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 1850 نفر دانشجوی کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 300 نفر از میان آنان به صورت تصادفی ساده گزینش شدند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه استانداردشده گردآوری شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید ترویج و آموزش کشاورزی و پایایی آن از طریق مطالعه راهنما و آماره آلفای کرونباخ تأیید شد (72/0 تا 78/0). نتایج نشان داد که نگرش محیط زیستی تأثیر مثبتی بر رفتار محیط زیستی دانشجویان دارد. نتایج همچنین نشان داد که هر دو نوع دانش محیط زیستی عینی و ذهنی با رفتار محیط زیستی رابطه مثبت و معنی داری دارد. به علاوه، نگرش محیط زیستی رابطه بین دانش محیط زیستی عینی و رفتار محیط زیستی را میانجی گری می کند. پژوهش حاضر با بررسی رابطه دانش عینی و ذهنی و نگرش محیط زیستی با رفتار محیط زیستی به درک بهتر و عمیق تر این رفتار کمک می کند.
شاخص سازی موقعیت دریایی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
25 - 54
حوزه های تخصصی:
سرشت متحول رابطه انسان و محیط جغرافیایی بر اندیشه و مکتب فلسفی علوم جغرافیایی تأثیر گذاشته است. این رابطه در قالب «رویکرد اکولوژیکی»، از حوزه های مهم تحقیقاتی در علوم جغرافیا است. موقعیت جغرافیایی کشورها، از عناصر مهم در محیط جغرافیایی است که خود به زیربخش هایی تقسیم می شود. موقعیت دریایی کشورها و تماس با آب های آزاد، از عناصر موقعیت جغرافیایی است. موقعیت دریایی عنصر جغرافیایی مهم در نظریات جهانی ژئوپلیتیک و مطالعات دریایی است. موقعیت دریایی، سطح تماس محیط داخلی کشور (خشکی) با محیط دریایی بوده و از هر دو محیط جغرافیایی تأثیر می پذیرد. این بعد از موقعیت کشورها، به صورت توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته است و نیاز است با شاخص های کیفی و کمّی، موقعیت دریایی کشورها مشخص گردد. تحقیق حاضر به منظور شاخص سازی و رتبه بندی موقعیت دریایی کشورها انجام یافته است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. با شش نماگر موقعیت دریایی و استفاده از تکنیک تاپسیس، رتبه بندی موقعیت دریایی کشورها انجام گردید. رتبه بندی یکصد و پنجاه کشور دریایی نشان می دهد که میانگین حداقل CI در کشور جمهوری دموکراتیک کنگو (00016/0) و حداکثر آن در کشور تووالو (46197/0) در نوسان است. به کمک نرم افزار SPSS، کشورها طیف بندی شده اند و کشورها بر اساس امتیازی که از موقعیت دریایی به دست آورده اند در سه طیف متفاوت جای گرفته اند. خروجی حاصل از تکنیک تاپسیس و طیف بندی کشورها بیانگر آن است که کشورهایی با سطوح متفاوتی از مساحت، شکل، جمعیت و... در این رتبه بندی جای گرفتند. موقعیت دریایی کشورها، بر اساس عوامل متفاوت و به تأسی از متغیرهای متفاوت طبیعی و انسانی بر قدرت کشورها تأثیر می گذارد.<br />
تبیین بنیادهای جغرافیایی صلح در خاورمیانه (مطالعه موردی: ایران، ترکیه و عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
79 - 102
حوزه های تخصصی:
امنیت و به موازات آن همزیستی و صلح که از دیرپاترین موضوعاتی بوده که ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، ضرورت برقراری آن در دوره مدرن و به طور ویژه در سده بیست و یکم بیش از هر زمانی برای خاومیانه غرق آشفتگی احساس می شود. این موضوع (یعنی صلح) تاکنون از ابعاد گوناگونی مورد توجه واقع شده، در این پیوند، پژوهش حاضر تلاشی علمی است تا برقراری صلح و همزیستی بین واحدهای سیاسی را از بعد تازه و آن هم جغرافیایی درمنطقه خاورمیانه و بین سه کشور ایران، ترکیه و عربستان مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی وروش توصیفی - تحلیلی برای درک بهتر مسئله بنیادهای جغرافیایی مؤثر بر صلح را بررسی کرده و سرانجام اقدام به تحلیل داده ها کرده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که جغرافیا؛ موقعیت جغرافیایی، بنیادهای فرهنگی، همسایگی و حتی ایدئولوژی را نیز به نوعی تعیّن می دهد، جغرافیا همچنین نقاط قوت و ضعف را هم شکل داده و مثلث (ایران، ترکیه و عربستان) مورد پژوهش را به سمت اهداف و منافع مشترک هدایت می کند. از این مرحله به بعد این سازه های سیاسی هستند که با تشخیص درست خود باید اهداف و منافع مشترک را مشخص کنند و به سمت همزیستی و همگرایی و سرانجام صلح گام بردارند.<br /> <strong> </strong><br />
شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر جابه جایی زمانی تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان های پاییزه و بهاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش کنونی بررسی دورنمایی از اثرات احتمالی تغییر اقلیم بر جابه جایی زمانی تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان های پاییزه و بهاره ایران است. بدین منظور از داده های دیده بانی 43 ایستگاه همدید کشور (1981-2010) و داده های شبیه سازی شده LARS WG در دو مدل آب وهوای جهانی GFCM21 و HadCM3 در بازه های زمانی (2065-2046) و (2099-2080)، تحت سه سناریوی انتشار A1B، A2 و B1استفاده گردید. نتایج، بیانگر جابه جایی اولین یخبندان پاییزه به سمت اوایل زمستان و جابه جایی آخرین یخبندان بهاره به سوی اواخر زمستان در گستره ایران است. پراکنش زمانی-مکانی تغییرات متفاوت است؛ به گونه ای که بیشترین جابه جایی های مثبت در رخداد اولین یخبندان پاییزه در دوره (2065-2046) در ایستگاه هایی چون خرم آباد، رشت و گرگان مشاهده می شود. میزان تغییرات در ایستگاه های شمال شرقی (سبزوار و سمنان)، نیمه جنوبی (کرمان، بم و آباده) و بیشتر ایستگاه های شمال غرب نسبت به دیگر مناطق کمتر است. در دوره (2080-2099) بیشترین روند منفی در ایستگاه های گرگان، رشت، اردبیل و شهرکرد خواهد بود. خوی، قزوین، بم و کاشان کمترین جابه جایی منفی خواهند داشت.
تاثیر ارزش ویژه برند گردشگری بر وفاداری گردشگران موزه (مورد مطالعه: موزه ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
190 - 207
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم که اقتصاد گردشگری همچنان به روند روبه رشد خود ادامه می دهد، وفاداری گردشگران به مقاصد سفر به عنوان محرکه توسعه صنعت گردشگری شناخته می شود. مولفه های تاثیرگذار بر این وفاداری از مطالعات بنیادین این حوزه به شمار می رود تا با اولویت بندی کردن آن ها قدرت رقابت پذیری مقاصد را، بخصوص در بخش هایی که تاکنون کمترین سهم را در بخش اقتصاد گردشگری داشته است، افزایش داد. از آنجاییکه در میان جاذبه های گردشگری کشور بخش گردشگری فرهنگی و هنری کمتر مورد توجه بوده، به همین مبنا این پژوهش با تأکید بر گردشگری موزه ملی ایران، ارتباط میان برندسازی به عنوان متغیر مستقل و وفاداری گردشگران به مقصد به عنوان متغیر وابسته را بدست خواهد آورد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف کاربری-توسعه ای می باشد. حجم نمونه به تعداد 200 گردشگر و بصورت غیرتصادفی-دردسترس می باشد. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا با استفاده از نرم افزار spss، ارزش ویژه برند گردشگری موزه ملی با آزمون T-test تک نمونه ای مستقل محاسبه شده است نتایج این بخش گویای آن است که برند موزه ملی با امتیاز 3.37 دارای ارزش نسبتاً بالایی است و معناداری آن در زیر شاخص های مختلف با سطح آلفای 5 درصد قابل تائید است. در بخش دوم با ضریب همبستگی اسپیرمن ارتباط میان برند گردشگری موزه ملی و وفاداری گردشگران با مقدار 0.0629 بدست آمده است که در مرحله بعد نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد عناصر ثانویه بیشترین تاثیر را بر وفاداری گردشگران موزه دارد.
ارزیابی روابط درونی بین توانمندسازهای گردشگری پزشکی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
18 - 38
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری پزشکی باعث بهبود اشتغال زایی و موجب افزایش جذب بیماران در سطح ملی و بین المللی می گردد. براساس آمار، ایران با وجود مزیت ها وتوانمندی ها در زمینه گردشگری پزشکی، به دلیل عدم شناخت و توجه به عوامل موثر بر توسعه ی گردشگری پزشکی (توانمندسازها)، نتوانسته از جایگاه مناسبی در این صنعت برخوردار شود. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی روابط بین توانمندسازهای گردشگری پزشکی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری است.جامعه پژوهش را خبرگان گردشگری پزشکی به تعداد 15 نفر تشکیل می دهند. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است.با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد ۱۵ توانمندساز گردشگری پزشکی در ایران شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. پس از تحلیل داده ها، این توانمندسازها در6 سطح مختلف طبقهبندی شدند. توانمندساز سیاست سلامت ملی در سطح زیرین (سطح6) قرارگرفت،که اساسی ترین و مهم ترین توانمندساز در مدلتوسعه یگردشگری پزشکی ایران میباشد،که به طور مستقیمو غیرمستقیم بر سایر توانمندسازها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران این صنعت قرارگیرد. نتایج این پژوهش به سیاستگذاران کمک میکند تا بتوانند جهت توسعه ی گردشگری پزشکی،تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه این صنعت در ایران، انتخاب نمایند.
تعیین آسیب پذیری آبخوان با روش دراستیک استاندارد و روش های داده مبنا (مطالعة موردی: آبخوان کوچصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت و به تبع آن، افزایش نیازهای آبی و کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی، به دلیل توسعة صنعت و کشاورزی، موجب توجه به کیفیت منابع آب زیرزمینی شده است. شناسایی و تهیة نقشة پهنه بندی مناطق آسیب پذیر آبخوان، یعنی مناطقی که در آنها امکان نفوذ و پخش آلاینده ها از سطح زمین به سیستم آب زیرزمینی وجود دارد، ابزار مدیریتی مناسبی برای پیشگیری از آل ودگی من ابع آب زیرزمینی است. در این پژوهش، برای تهیة نقشة پهنه بندی پتانسیل آسیب پذیری آبخوان دشت آستانه، در منطقة کوچصفهان از تواب ع استان مازندران، روش دراستیک ((DRASTIC به ک ار گرفته شد که یکی از کاربردی ترین روش ه ای هم پوش انی است. برای صحت سنجی مدل، از داده های غلظت نیترات در منطقه استفاده شد. در این منطقه، استفاده از آب های زیرزمینی برای کشاورزی و تأمین آب شرب اهمیت بسیاری دارد. از سوی دیگر، استفادة بی رویه ازکودهای شیمیایی، به ویژه کودهای نیتروژن دار، برای افزایش محصول و نداشتن دقت لازم در تصفیة فاضلاب شهری و صنعتی و رهاسازی آن از پارامترهای مؤثر بر افزایش مقدار نیترات در آب های زیرزمینی منطقه شمرده می شود. ازاین رو، بررسی آلودگی نیترات که یکی از مهم ترین مسائل زیست محیطی در آب های زیرزمینی است، به صورت منظم و دوره ای، بسیار مهم و ضروری خواهد بود. به همین علت، نیترات عامل اصلی آسیب پذیری این منطقه معرفی شد. نتایج نشان داد آسیب پذیری آبخوان دشت آستانه کوچصفهان در چهار محدوده ق رار دارد. 18/56% دشت دارای آسیب پذیری ک م، 51.29% دارای آسیب پذیری اندک تا متوسط، 28.46% دارای آسیب پذیری متوسط تا زیاد و 1/67% دارای آسیب پذیری زی اد اس ت. میزان همبستگی ب ین ش اخص دراس تیک (شاخص آسیب پذیری) با غلظت نیترات 80% به دست آمده است. در ادامه، با کمک چهار روش هوش مصنوعی، شامل شبکة عصبی مصنوعی، مدل فازی، مدل ماشین بردار پشتیبان و فازی- عصبی، مقدار نیترات تخمین زده شد. برای این منظور، داده های ورودی (پارامترهای دراستیک) و خروجی (مقدار نیترات اندازه گیری و پهنه بندی شده در سی حلقه چاه موجود در منطقه ) مدل و مقادیر نیترات مربوط، به دو دستة آموزش و آزمایش، تقسیم شد. نتایج نشان داد که تمامی مدل های هوش مصنوعی به کار گرفته شده تخمین مناسبی از مقدار نیترات می دهند اما، در این میان، مدل شبکة عصبی بهترین نتایج را دربر داشت؛ به طوری که بین نیترات محاسباتی و مقدار نیترات مشاهداتی همبستگی 98 درصدی دیده شد. در ادامه، با انتخاب مدل شبکة عصبی به منزلة مدل برتر، کوشش شد با کاهش پارامترهای ورودی، مقدار نیترات تخمین زده شود. درنهایت، مشخص شد که با پنج پارامتر محیط خاک، محیط غیراشباع، محیط اشباع، تراز آب، هدایت هیدرولیکی و حذف دو پارامتر تغذیه و توپوگرافی مقدار همبستگی نیترات تخمین زده شده با مقدار واقعی نیترات اندازه گیری شده برابر 0.90 است. درنتیجه، می توان تخمین مناسبی از مقدار نیترات و نیز آسیب پذیری این منطقه داشت. این نکته برتری روش های هوش مصنوعی در بررسی آسیب پذیری را، ور مقایسه با روش دراستیک، نشان می دهد. نتایج نشان داد که مدل های هوش مصنوعی روشی کارآ در تخمین آسیب پذیری آبخوان محسوب می شوند و نتایج دقیقی از برآورد پتانسیل آلودگی در منطقة مورد مطالعه می دهند.
بررسی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی متأثر از تپه های ماسه ای در شرق شهر بشرویه با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های ماسه ای فعال و متحرک از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی مجاور می باشند. بنابراین تعیین چگونگی گسترش و میزان فعالیت و جابه جایی این تپه های از مهم ترین اهداف مطالعات فرسایش بادی است. استفاده از فناوری سنجش از دور به دلیل دید یکپارچه، کم هزینه و سریع یک روش کارآمد برای مطالعه و پایش تغییرات محیطی محسوب می شود. بنابراین از اهداف اصلی این تحقیق بررسی میزان تغییرات و جابه جایی تپه های ماسه ای در شرق شهر بشرویه، پیش بینی تغییرات کاربری اراضی منطقه تا سال ۲۰۳۱ و پیش بینی تغییرات مساحت کاربری تپه های ماسه ای تا سال ۲۰۴۸ با استفاده از سنجش از دور می باشد. در تحقیق حاضر از تصاویر ماهواره ای لندست طی سال های ۲۰۰۱، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ استفاده شده است. برای طبقه بندی تصاویر از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. در مرحله ی بعد تغییرات ایجاد شده در کاربری های اراضی با استفاده از مدل کراس تب مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از روش زنجیره ی مارکوف، روند تغییرات آینده ی کاربری اراضی تا سال ۲۰۳۱ و تغییرات مساحت کاربری تپه های ماسه ای تا سال ۲۰۴۸ مورد پیش بینی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر این است که وسعت زمین های ماسه ای از سال 2001 تا 2016 روند کاهشی داشته است؛ که مهمترین علت آن اجرای طرح های بیایان زدایی در قالب تاغ کاری و رویش طبیعی تاغ روی تپه های ماسه و نواحی اطراف آن بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات کاربری اراضی برای 15 سال آینده نشان داد که 79/2468 هکتار از تپه های ماسه ای به کاربری اراضی بایر و شوره زار، 22/365 هکتار به اراضی زراعی و 900 هکتار به اراضی ساخته شده تبدیل خواهد شد. از دیگر نتایج این پژوهش پیش بینی مساحت تپه های ماسه ای تا سال 2048 می باشد که نشان داد مساحت تپه های ماسه ای از 26/8668 هکتار در سال 2016 به مساحتی برابر36/4041 هکتار خواهد رسید.
بررسی دلایل حضور گروهک تروریستی- تکفیری داعش در افغانستان بر اساس تئوری دومینوی ویلیام بولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از تئوری دومینوی ویلیام بولیت و بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی وکتابخانه ای درصدد ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین دلایل حضور داعش در افغانستان چه می باشد و در ادامه اینکه چنین حضوری از سوی داعش در افغانستان، با چه واکنش و رویکردهایی از سوی قدرت های منطقه پاسخ داده خواهد شد؟ به زعم نویسندگان مقاله، عواملی همچون کاستن از فشار وارده بر این گروه تکفیری در سوریه و عراق، برقراری ارتباط و همکاری با دیگر گروه های تکفیری، گسترش قلمرو خلافت اسلامی در آسیای مرکزی، و در نهایت بستر مساعد کشت مواد مخدر و کسب درآمد سرشار از آن مهمترین دلایل حضور داعش در افغانستان می باشد.آینده داعش در افغانستان با توجه به حضور قدرت هایمنطقه ای و فرامنطقه ای همچون ج.ا ایران، روسیه و چین از یک سو و طالبان در داخل افغانستان از سویی دیگر با چالش های عدیده ای همراه خواهد شد.
ارائه مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه های حساسیت زمین لغزش با تأکید بر مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) (مطالعه موردی: حوضه دزعلیا، استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش یک مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه دزعلیا، استان اصفهان که یک منطقه حساس نسبت به زمین لغزش می باشد ارائه شده است. بدین منظور در ابتدا با استفاده از مطالعه ادبیات تحقیق، تفسیر عکس های هوایی و خصوصیات منطقه مطالعاتی ۲۳ فاکتور مؤثر در زمین لغزش شامل فاکتورهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناختی، هیدرولوژیکی و محیطی انتخاب گردید، سپس با استفاده از مدل AHP به غربالگری پارامترها پرداخته شد و تعداد ۱۲ پارامتر به منظور اجرای مدل انتخاب گردید. با توجه به این که میزان تأثیر پارامترها در زمین لغزش در بخش های مختلف یک حوضه یکسان نمی باشد به منظور رفع این مشکل از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به منظور قطعه بندی حوضه موردمطالعه استفاده گردید و حوضه با استفاده از ۳ پارامتر لیتولوژی، TPI و انحنای سطح به ۲۵ قطعه تقسیم گردید و سپس مدل SVM-FR برای هر یک از قطعه ها اجرا گردید و درنهایت از تلفیق قطعه ها، نقشه نهایی پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حاصل گردید. از ۸۴ زمین لغزش موجود در منطقه ۷۰ درصد (۵۹ زمین لغزش) به منظور اجرای مدل و ۳۰ درصد (۲۵ زمین لغزش) به منظور صحت سنجی مورداستفاده قرار گرفت. به منظور بررسی دقت و صحت مدل، به مقایسه مدل با مدل های SVM-FR و FR با استفاده از منحنی ROC پرداخته شد و نتایج نشان داد مدل ترکیبی دارای دقت پیش بینی بالاتری (۸۵۱/۰) نسبت به مدل SVM-FR (۷۴۲/۰) و مدل FR (۷۱۴/۰) می باشد. بر اساس نتایج حاصل از مدل ترکیبی ۵۱/۳۴۵۰ هکتار (۷۴/۲۰ درصد) از منطقه مطالعاتی در رده خطر زیاد و ۹۴/۴۴۱ هکتار (۶۶/۲ درصد) در رده خطر خیلی زیاد قرار دارد. با توجه به تأثیر شگرف مدل GWR در بالا بردن دقت نقشه های حساسیت زمین لغزش، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به زمین لغزش توصیه می گردد.
کرنوپلیتیک مناسبات انرژی ایران و ترکیه پس از فروپاشی شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرنوپلیتیک (ژئوپلیتیک زمان) به معنی مدیریت زمان و استفاده از فرصت های ژئوپلیتیک است. موقعیت ژئوپلیتیک کشورها با عوامل متعددی چون منازعه، انقلاب، و تغییر در موازنه های قدرت متغیر است. از سال ۱۹۹2در پی فروپاشی اتحاد شوروی ایران و ترکیه، پل ارتباطی مناطق پراهمیت دنیا شدند و این تحول ژئوپلیتیک همگون سبب رﻗﺎﺑﺖ دو کشور شد. به دلیل سیاست های خصمانه غرب، جایگاه ایران در منطقه براساس توانمندی های واقعی شکل نگرفت، از طرف دیگر ژئوپلیتیک جدید ترکیه براساس مسیرلوله های انتقال انرژی پدید آمد. امروزه ترکیه در حال تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه است. این مقاله باروش توصیفی- تحلیلی بدنبال پاسخ به این سئوال است که: «کرنوپلیتیک مناسبات انرژی ایران و ترکیه پس از فروپاشی شوروی چگونه بوده است»؟ «دشمنی های آمریکا ، ناکامی های ایران در دیپلماسی و نگاه رهبران ترکیه باعث شد تا ترکیه، با وجود فقیر بودن منابع انرژی، در کرنوپلیتیک موقعیت ممتازی را برای خود رقم بزند.» روابط اقتصادی، بویژه انرژی نفت و گاز بازدارنده ی قطع رابطه سیاسی دو کشور است. امروزه کﺸﻮری کﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﺧﻄﻮط اﻧﺘﻘﺎل اﻧﺮژی ﺑﻮیﮋه ﻧﻔﺖ و ﮔﺎز ﺗﺴﻠﻂ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، در شمار قدرت های برتر جهانی خواهد بود.
ارزیابی آماری از انتقالات کاربری اراضی و پوشش زمین در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه با استفاده از ماتریس انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پایش تغییرات کاربری ها و درک پویایی آن در یک حوضه آبخیز، از جایگاه خاصّی در مدیریت پایدار آن حوضه برخوردار است. هدف تحقیق حاضر، استفاده از سنجش از دور و GIS جهت تهیه نقشه تغییرات و شناسایی انتقالات کاربری اراضی و پوشش زمین با به کارگیری ماتریس انتقال و تصاویر ماهواره لندست در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه می باشد. روش: جهت انجام تحقیق، از تصاویر ماهواره لندست در دوره زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ استفاده گردید. بدین منظور پس از انجام پیش پردازش های موردنظر، جهت انجام طبقه بندی از روش های ماشین بردار پشتیبان و روشیءگرا استفاده و سپس اعتبارسنجی گردیدند. همچنین جهتِ برآورد میزان انتقالات و دیگر ویژگی های حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، ابتدا ماتریس انتقالی استخراج شده و سپس طبقه بندی شئ گرا بین دوره های زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ ارائه شد. سپس با استفاده از فرمول های موردنظر، میزان پایداری، افزایش، کاهش، تغییرات کل، تغییرات خالص و مبادله همزمان کاربری های اراضی و پوشش زمین مشخّص گردید. یافته ها/ نتایج: پس از ارزیابی صحت، صحت کلّی برای نقشه های حاصل از ماشین بردار پشتیبان و روش شئ گرا به ترتیب برابر با ۹۴ و ۹۲ درصد و مقدار کاپای آنها به ترتیب ۹۲ و ۸۹ برآورد شد که نشان دهنده برتری روش شئ گرا در مقایسه با روش ماشین بردار پشتیبان است. در کل، هر دو روشِ طبقه بندی توانستند صحت قابل قبولی برای نقشه های کاربری اراضی و پوشش زمین ارائه دهند. نتایج حاصل از انتقالات نشان داد به طور میانگین، ۵۹ درصد از چهره زمین در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در فاصله زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ پایداری پوشش داشته است، که بیشترین میزان این تداوم براساس مقدار این کاربری در فاصله زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ مربوطه به مناطق مسکونی می-باشد. حدود ۱۴ درصد از سطح حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به صورت تبادل همزمان بوده است. همچنین سطوح آبی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در دوره زمانی فوق، بیشترین ازدست دادگی و کمترین تبادل همزمان را تجربه کرده است. نتیجه گیری: حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در این فاصله زمانی (۲۰۱۵ ۱۹۸۸) تغییرات و انتقالات شدیدی را تجربه کرده است، تاجایی که تنها ۵۹ درصد از چهره زمین، ثابت مانده و قسمت های دیگر، انواعی از انتقال ها را تجربه کرده اند. همچنین سطوح آبی و سپس مراتع، بیشترین آسیب-پذیری را تجربه کرده اند که نشان از افزایش اراضی فاقد پوشش و اراضی زراعی (کشاورزی) می-باشد. این تجزیه وتحلیل ما را به سنجش و تجسّم میزان انتقالات عمده LULC درجهت برنامه ریزیِ آینده حوضه آبخیز دریاچه ارومیه توصیه می کند.