فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه ایجاد مجموعه های گذران اوقات فراغت با رویکرد فرهنگی، آموزشی، تفریحی و سلامت در بستری زیست محیطی به یک راهبرد مهم در مدیریت و برنامه ریزی کلانشهرهای جهان بدل شده مجموعه باغ امام رضا(ع) یکی از پهنه های موقوفات اکولوژیک آستان قدس رضوی در مشهد با مساحت 114 هکتار است که می تواند ضمن حفظ عملکرد اصلی خود و به یک مرکز فرهنگی اجتماعی و سلامت محور و اقتصادی در خدمت نیازهای شهروندان باشد. روش انجام این پژوهش تحلیلی- توصیفی با رویکرد سنجش و ارزیابی است. ابزارهای تحلیلی این پژوهش نرم افزار Expert Choiceبرای سنجش وزن اثربخشی متغیرهای موثر در بازآفرینی باغ امام رضا(ع) بوده .تکنیک مورد استفاده برای انتخاب سناریوها و عملکردهای بهینه تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از بین 3 گزینه (آلترناتیو) بازآفرینی باغ امام رضا(ع) گزینه شماره1 (باغ فرهنگ و هنر با رویکرد مکمل اقتصاد سلامت) با امتیاز 0/347 از اولویت بالاتری برای بازآفرینی عملکردی قرار گرفت. نتیجه این بررسی مبتنی بر نیازسنجی و امکانسجی نشان می دهد که باغ امام رضا(ع) که در حال حاضر تنها به عنوان یک باغ مثمر در موقعیت استراتژیک مشهد که در حال حاضر صرفاً از محصولات باغی آن استفاده می شود از این ظرفیت منحصر به فرد برخوردار است که بتواندعلاوه بر امکان فراهم کردن محیطی برای فراغت، سرگرمی گروه های مختلف جامعه شهری و زائران و همچنین به مثابه پایگاهی برای تولید و عرضه محصولات هنری و فرهنگی، به عنوان مرکزی پویا در حوزه اقتصاد سلامت نیز نقش آفرین باشد.
سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا با استفاده از تحلیل چند متغییره فازی(مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد پراکنده شهرها، موجبات دست اندازی به زمین های باارزش کشاورزی و توزیع نامتناسب خدمات شهری را باعث شده است که آن هم زمینه ناپایداری محیط شهری را فراهم نموده است. در این بین توسعه میان افزا با تمسک به توسعه در اراضی خالی شهری و بافتهای قدیمی و فرسوده می تواند رشد پراکنده شهری را تقلیل داده و شهرها را بسوی پایداری هرچه بیشتر سوق دهد. از این رو هدف این تحقیق، شناسایی و تشخیص اراضی مناسب میان بافتی شهر ارومیه برای توسعه میان افزا و پیش بینی میزان زمینی که در افق سال 1405 با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده شهری جلوگیری نمود، می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی، اجتماعی و کالبدی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرم افزارExpert choice، به منظور الویت بندی، وزن دهی معیارها، از مدل تحلیل چند متغیره فازی در محیط GISبرای تولید، وزن گذاری، فازی سازی، تلفیق و همپوشانی لایه ها و از مدل رشد نمایی و سرانه زمین برای پیش بینی میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده جلوگیری کرد، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 6/5502 هکتار اراضی ارومیه، 83/367 (69/6%) از اراضی برای توسعه میان افزا کاملاً مناسب، 55/863 هکتار (70/15%) از اراضی مناسب، 91/1448 هکتار (33/26%) تا حدودی نامناسب، 25/1721 هکتار (28/31%) نامناسب و 06/1101 هکتار (20%) کاملا نامناسب می باشد و میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان در افق سال 1405 از رشد پراکنده شهری جلوگیری کرد، 3680000 متر مربع برآورد گردید.
بررسی تناسب زیرساخت سبز شهری با رویکرد عدالت فضایی با استفاده از متریک های سیمای سرزمین و تحلیل شبکه فازی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
299 - 325
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم رشد شهری و افزایش جمعیت، تغییر کاربری زمین و از بین رفتن زیرساخت سبز است. در دهه های اخیر، زیرساخت سبز شهری کلان شهر تبریز که سریع ترین رشد شهری را در میان شهرهای شمال غرب کشور دارد، به دلایل مختلف از جمله توسعه شهر از سوی مدیران و گاهی خود شهروندان، قربانی سودجویی اقتصادی و کاربری های خاکستری شده است؛ از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی به بررسی توزیع فضایی زیرساخت سبز شهری مناطق دهگانه کلان شهر تبریز با رویکرد عدالت فضایی پرداخته است. در این پژوهش، از سه معیار محیطی، اجتماعی، اقتصادی و پانزده زیرمعیار تأثیرگذار (ارتفاع، لیتولوژی، شیب زمین، جهت شیب، آسایش، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از معابر اصلی، فاصله از تأسیسات و تجهیزات شهری، تراکم جمعیت، بعد خانوار، امنیت اجتماعی، پراکنش زیرساخت سبز، ارزش زمین و درآمد) استفاده شد. همچنین برای ارزیابی تناسب زیرساخت سبز از روش تحلیل شبکه فازی (ANP Fuzzy) استفاده شد. پس از استخراج وزن متغیرها در محیط نرم افزار Super Decision، این وزن ها در لایه های مربوط اعمال شدند و نقشه نهایی پهنه بندی زیرساخت سبز در پنج کلاس کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب استخراج شد. از سوی دیگر متریک های سیمای سرزمین (CA, NP, Pland, Pd, LPI) در محیط نرم افزار Fragstats به دست آمد. براساس نتایج، مناطق دهگانه تبریز از نظر برخورداری از زیرساخت سبز در سطح کلاس کاملاً مناسب بدین ترتیب قرار دارند: منطقه 1 با برخورداری از 72 درصد در رتبه اول، منطقه 2 با 51 درصد، منطقه 10 با 21 درصد، منطقه 4 با 20 درصد، منطقه 3 و 7 با 17 درصد، منطقه 5 با 14 درصد، منطقه 6 و 8 با 7 درصد و درنهایت منطقه 9 با نداشتن کلاس کاملاً مناسب به ترتیب در رده های دوم تا دهم قرار گرفته اند. بررسی نتایج سیمای سرزمین نیز نشان می دهد، وضعیت زیرساخت سبز شهری در مناطق دهگانه، به جز مناطق 1، 2 و 10، در بقیه مناطق نامطلوب است. همچنین تناسب زیرساخت سبز شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق دهگانه کلان شهر تبریز رعایت نشده است.
آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری کلان شهرها به عنوان یکی از چالش های بزرگ جهانی در قرن بیست ویکم تبدیل شده است؛ از این رو ضرورت و لزوم توجه به زیست پذیری کلان شهرها در دهه های اخیر جای خود را در ادبیات علمی کشور باز کرده است و در این زمینه تلاش های بسیاری در عرصه های پژوهشی در قالب رساله، پایان نامه، مقالات پژوهشی و همایشی صورت گرفته است. این مقاله، با هدف آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نوع تحلیل محتواست و بر مبنای روش، جزو تحقیقات کیفی است. از منظر روش جمع آوری اطلاعات در زمره پژوهش های اسنادی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های داخلی صورت گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور است که گزارش آن ها در بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) یا پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) نمایه شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 پژوهش مرتبط انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های حاصل از فرا روش پژوهش های انجام یافته، نشان داد بیش از 30 درصد از مقاله های انجام گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور از دیدگاه روش شناسی دچار اشکال بودند. از جمله نتایج تحقیق عبارت اند از: کمبود و تنوع فعالیت های پژوهشی در حوزه زیست پذیری کلان شهرها و کاستی ها و اشکالات عمده در روش شناسی تحقیق ازنظر مواردی همچون اتکای صرف به سؤالات، خلأ فرضیه و پژوهش های کیفی، مشخص نبودن راهبرد پژوهش، عدم تنوع در روش شناسی، تکراری بودن موضوع ها، روش ها، آماره ها، عدم دسته بندی شاخص ها، روایی و پایایی، عدم استفاده از فنون کمّی بروز و منابع مورد استفاده.
شناسایی و ارزیابی محدوده های ایمن شهری در بحران زلزله به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (نمونه موردی: منطقه 2 شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش های غرب و جنوب غرب ایران به علت قرار گیری روی کمربند لرزه خیز آلپ- هیمالیا همواره تحت تأثیر زلزله های مخربی قرار داشته اند. هدف اصلی این پژوهش تعیین مکان های ایمن شهری پس از زلزله جهت کمک به شهروندان و مدیریت بحران با بهره گیری از شاخص های موثر است. به منظور تعیین معیارهای تحقیق، ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای تعداد 48 شاخص استخراج و با توجه به بیشترین تعداد تکرار آنها در مقالات مطالعه شده و همچنین مصاحبه با متخصصین و به کارگیری روش دلفی، ۸ معیار شامل فاصله از گسل ، بافت های فرسوده، مراکز خدماتی، فضا های باز شهری، رودخانه، جاده و خیابان های اصلی، میزان شیب و جنس زمین و همچنین ۲۷ زیرمعیار انتخاب شد. برای وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها و تعیین نرخ ناسازگاری آنها بر اساس فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، نرم افزار Expert Choice و جهت پیاده سازی، فازی سازی و تلفیق لایه های اطلاعاتی، نرم افزار ArcGIS به کار گرفته شد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که فاصله از گسل بیشترین (203/0) و فاصله از فضای باز شهری (078/0) کمترین وزن معیار موثر را دارند. در ادامه لایه نهایی پهنه بندی محدوده های ایمن بر اساس 5 متغیر زبانی شامل ناایمن، نسبتاَ ناایمن، متوسط، نسبتاَ ایمن و ایمن در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. انطباق لایه های فازی شده معیارهای مختلف با نقشه پهنه بندی نشان داد که بخش اعظم منطقه ۲ شهر خرم آباد در محدوده متوسط تا نسبتاَ ایمن قرار داشته و بیشترین میزان آسیب پذیری مربوط به جنوب غربی آن است.
تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهرها(نمونه مورد مطالعه شهر خرم دره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهر خرمدره می باشد. بازآفرینی دید جامع و یکپارچه ومجموعه اقداماتی است که به حل مسائل شهری بی انجامد، به طوی که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی بافتی که دستخوش تغییر شده را بوجود آورد. بازآفرینی از مهمترین استراتژی ها برای نشان دادن محرومیت و روال درون شهر ها ، فضاهای ناکارآمد و فرسوده همراه با مسائل و مشکلات در بافت های شهری وحرکت در مسیر توسعه پایدار است. توسعه پایدار شهری نیز مبتنی بر نیازهای واقعی و تصمیم گیری های عقلایی با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. بدین منظور مطالعه حاضر از روش تحقیق کمی و پیمایشی بهره برده شد.جامعه آماری شامل کلیه شهروندان شهر خرمدره (68000 )نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد متغیر بازآفرینی شهری به عنوان متغیر مستقل دارای دو بُعد ابعاد محیطی با ابعاد چهارگانه (ساختار کالبد فضایی ، تراکم ، حمل و نقل و محیط زیست) (44/155)و ابعاد نهادی با ابعاد ( اجتماعی – فرهنگی ، اقتصادی)( 32/0) و باز آفرینی با (35/0) در متغیرتوسعه پایدار شهر خرمدره اثر گذار است.
ارزیابی تأثیرات کیفیت منظر شهری در ارتقای پیاده مداری در فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: شهر رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
91 - 106
حوزه های تخصصی:
گسترش مدرنیته منجر به رواج استفاده از ماشین در سراسر جهان شده است. به نحوی که در محیط های شهری که تا پیش از انقلاب صنعتی، در انحصار انسان بود، به فضاهایی با اولویت تردد خودرو تبدیل شدند؛ اما رفته رفته اندیشمندان برنامه ریزی توجه به اولویت تردد انسان بر ماشین را در فضاهای شهری مد نظر قرار دادند (عنوان راه حلی برای کاهش آلودگی هوا و ایجاد محیط های انسانی و سرزنده). پژوهش حاضر با چنین رویکردی اقدام به ارزیابی ابعاد کیفیت فضاهای شهری س(با تأکید بر منظر شهری) ، در شهر رامیان واقع در استان گلستان نموده است. در این راستا، روش توصیفی تحلیلی و مدل تحلیل عاملی بکار رفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه شهروندی و تعداد نمونه آماری 380 مورد شناسایی شده است. روایی ابزار توسط اساتید حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری به تائید رسیده است و پایایی پژوهش نیز توسط آزمون KMO به تائید رسیده است. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 8 عامل مرتبط با کیفیت فضاهای عمومی و منظر شهری شناسایی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص می گردد که کیفیت های بصری نقش غیرقابل انکاری در ارتقای پیاده مداری در فضاهای عمومی دارد (با توجه به اینکه عامل اول شناسایی شده عامل کالبدی- بصری، اجتماعی و زیست محیطی و شامل ابعاد زیبایی شناختی و کارکردی نظیر: وضعیت مبلمان شهری، فضای سبز و پارک، وضعیت بناهای خاص فرهنگی مانند نمایشگاه ها، وضعیت فضاهای گردشگری است). بهره گیری از عوامل یاد شده، می تواند به عنوان راهکاری عمده جهت خلق فضاهای شهری پیاده مدار تلقی گردد.
ارزیابی ظرفیت بُرد گردشگری منطقه حفاظت شده سفیدکوه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
131 - 146
حوزه های تخصصی:
توسعه روز افزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در مناطق حساس و شکننده کوهستانی ایران طی سال های اخیر و نبود برنامه ریزی مدوّن و جامع برای گردشگری این مناطق، لزوم توجه خاص به این مناطق را تشدید کرده است؛ ازاین رو در راستای رویکرد توسعه پایدار گردشگری (طبیعت گردی) در مناطق کوهستانی ایران با استناد به روش ظرفیت بُرد گردشگری، آستانه ظرفیت پذیرش منطقه حفاظت شده کوهستانی سفیدکوه واقع در استان لرستان در سال 1396 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور به برآورد ظرفیت بُرد منطقه ازطریق مدل ظرفیت بُرد (تحمل) توریسم TCC در سه سطح فیزیکی، واقعی و مؤثر در منطقه پرداخته و مشخص شد که ظرفیت بُرد واقعی و مؤثر در سایت شماره دو در زون گردشگری متمرکز بیشتر از سایت شماره یک است و همچنین سایت شماره 6 و 10 در زون گردشگری گسترده به ترتیب کمترین و بیشترین ظرفیت بُرد واقعی و مؤثر را از بین ده سایت موجود به خود اختصاص داده اند.
شناسایی و تحلیلی بر پیشران های مؤثر در توسعه آینده صنعت گردشگری تجاری با رهیافت آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری تجاری همواره اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی وسیعی را به وجود آورده، روند تحولات آن منوط به نحوه تأثیرات این پیشران های گوناگون می باشد لذا مدیران شهری بایستی این پیشران ها را طوری برنامه ریزی کنند که در آینده شاهد تقویت جایگاه صنعت توریسم باشیم. این تحقیق با هدف شناسایی پیشران های ناشی از توسعه صنعت گردشگری تجاری آتی جلفا و بررسی چگونگی ارتباط بین آن ها می پردازد. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست تعدادی از متخصصان و مسئولان اجرایی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی نموده و سپس از روش مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. در ادامه با استفاده از روش های آینده پژوهی (نرم افزارMic Mac) جهت وزن دهی پیشران ها بهره گرفته شده است. تعداد شرکت کنندگانی که در تحقیق مشارکت نمودند متشکل از 20 نفر از متخصصان، کارشناسان و مسئولان اجرایی است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، پیشران های کلیدی شامل دو متغیر" بهبود وضعیت اقتصادی و اشتغال در منطقه و افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی تحت تأثیر توسعه آتی صنعت گردشگری تجاری منطقه قرار خواهند گرفت. علاوه بر این تعدادی از متغیرها که تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری پایینی دارند عبارت اند از: توسعه ثبات سیاسی و امنیتی کشور، ایجاد کارخانه ها و صنایع جدید در منطقه و افزایش فرهنگ گردشگر پذیری مردم.
بررسی رابطه علی محیط ساخته شده و رفتار سفر در الگوهای توسعه ای مختلف تهران مطالعه موردی: محله منیریه، کوی بیمه و گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
133 - 146
حوزه های تخصصی:
یافتن ارتباط علی میان مولفه های محیط ساخته شده و رفتار سفر حدود دو دهه است که یکی از سئوالات اصلی در حوزه ارتباط میان رفتار سفر و محیط ساخته شده است. خودانتخابی ساکنان که به گرایش مردم برای انتخاب محل زندگی براساس گرایشات و عادات سفرشان مربوط می شود، یک مسئله کلیدی است که این رابطه را مخدوش می کند. آیا افراد به دلیل تمایل به پیاده روی، محله هایی با قابلیت پیاده روی را برای سکونت می گزینند و در نتیجه دلیل بالا بودن سفر پیاده آنها به گرایشات و ترجیحات سفر آنها بازمی گردد و یا برعکس چون در محلات با قابلیت پیاده روی سکونت دارند، بیشتر پیاده می روند، مسئله ای است که در این پژوهش به آن پاسخ داده شده است. در این راستا، این پژوهش، ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم میان مولفه های کالبدی و غیرکالبدی موثر بر رفتارسفر پیاده را با جمع آوری ۲۷۳ پرسشنامه از ساکنان سه محله با الگوهای توسعه ای متفاوت مرکزی، متعارف و حومه ای در کلانشهر تهران و استفاده از روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر ارزیابی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که در دو محله متعارف و حومه ای مولفه های محیط ساخته شده از جمله تنوع مقاصد و میزان دسترسی به آنها و دسترسی به حمل ونقل عمومی و کاهش دسترسی به بزرگراه بر نگرش ها و عادات سفر تاثیر گذاشته اند. حال آن که در محله مرکزی، مولفه های نگرش ها و عادات سفر بر مولفه های محیط ساخته شده و از سوی دیگر ترجیحات انتخاب سکونت بر فراوانی سفر پیاده تاثیر گذاشته اند. با این حال در محله مرکزی، همچنان مولفه محیط ساخته شده (تنوع مقاصد و دسترسی به آنها) تاثیر مستقیم و مستقل بر رفتار سفر پیاده داشته اند. بنابراین در مجموع با در نظر گرفتن پدیده خودانتخابی، همچنان مولفه های محیط ساخته شده و رفتار سفر پیاده رابطه علی داشته و با تغییر ویژگی های آن (افزایش تنوع مقاصد و میزان دسترسی به آنها، افزایش دسترسی به حمل و نقل عمومی و کاهش دسترسی به بزرگراه) می توان این مد سفر را در سطح محلات ترغیب نمود.
ابزارهای مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
3 - 12
حوزه های تخصصی:
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام می شود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده می کنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکل گیری نقشه های شناختی در ذهن گردشگران می شود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدی ترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیم گیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونه گیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K 2 برای اولویت بندی متغیرها و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیق تر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر می کنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانه ها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا می کنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبه های گردشگری، جداره ها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
ارزیابی مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
117 - 132
حوزه های تخصصی:
معلولیت به منزله پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامه های توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامه ریزی شهری، هنر برنامه ریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروه های ذی نفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یک سو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کم توان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایت مندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظام مند، در جهت پاسخ دهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند و با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های،T تک نمونه ای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان می دهد که میزان رضایت مندی معلولان از شاخص های مناسب سازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که سطح معنی داری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنی داری در سطح 95درصد وجود دارد که نشان دهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایت مندی از شاخص های مناسب سازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایت مندی معلولان از مناسب سازی با توجه به این که سطح معنی داری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنی داری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
Rural Tourism Development in Guilan: A Grounded Theory Study (Case Study: Rahmatabad and Blukat District in Rudbar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
81 - 99
حوزه های تخصصی:
Purpose- Rural tourism, in the perspective of developed economies, is considered as a context-based experience that has a broad range of attractions. Also, it can increase the opportunities to provide services to local communities. Thus, their maintenance has become an integral part of the rural economy. In this regard, the study explored the understanding of rural tourism development in Rudbar County, Guilan province. Design/methodology/approach- This study, in terms of goal is applied-developmental, in terms of paradigm is qualitative, and in terms of method is a grounded theory which is based on an inductive approach. The statistical population consisted of two groups of key rural informants and tourists of Rudbar County. Using a purposive sampling, 18 people were selected by snowball method and data were collected applying in-depth and semi-structured interviews, reaching saturation. To analyze the narratives, three stages of open, axial and selective coding method were used. Findings- Findings showed that the vital commodities of rural tourism in Rudbar are the supply of a mixture of tourism approaches such as ecotourism, agrotourism and participatory approaches such as the view of scenic byways. In the elevated villages near Darfak peak, the commodities are long hiking or cycling alongside Sefidrood River as well as heritage areas. Also, in the development of rural tourism in the study area, the categories of products of the destination, space opportunities of the destination, infrastructure of the destination, cultural support and beliefs of the destination, responsible participation of the destination, cultural acceptance of the destination, marketing for the destination, human capital of the destination, employment in the destination were important. The most important category (core category) was known as "tourism product development policy". Research limitations/implications- Lack of proper access to infrastructures such as mobile coverage accessibility, Internet and accommodation opportunities, frequent cut-offs of tap water in some villages for long hours, and access to tourists and key local informants were among the problems in the way of this study. Practical implications- In order to achieve the development of rural tourism, it is suggested that special attention be paid to the development policy of Guilan tourism product supply in different dimensions. Since most of the incoming tourists to Guilan are nature tourists, increasing the village's service such as improving mobile and Internet access, improving the village's water and electricity quality, travel agency offices and active tour operators in the villages, automobile repair shops, local food restaurants and eco-resorts are vital. Originality / Value- A grounded theory systematically examines phenomena in their natural state in the form of regular steps. In this method, generalization is not the purpose. Instead, the goal is to understand the phenomenon and its various dimensions.
بازکاوی رابطه اقتصاد فضا و سازمان سیاسی فضا مورد: روستا های مرزی سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان سیاسی فضا، یکی از وجوه جغرافیایی و مدیریتی است که با بررسی و آمایشِ ابعاد و شاخص های آن، می توان مطلوبیت و عدم مطلوبیت سیاست های اقتصادی در مکان های جغرافیایی را تحلیل کرد. با توجه به اهمیت استراتژیک مناطق مرزی و به ویژه مقیاس فضایی روستا های مرزی، پژوهش حاضر کوشیده است تا به تحلیل فضایی شاخص های اقتصادی-رفاهی در روستا های مرزی واقع در 9 شهرستان زابل، زابلی، زاهدان، زهک، سیب و سوران، سرباز، سراوان، خاش و هیرمند در استان سیستان و بلوچستان بپردازد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت، عِلّی-مقایسه ای است. برای رتبه بندی و سطح بندی روستا های مرزی واقع در شهرستان های استان ازلحاظ میزان برخورداری از شاخص های اقتصادی-رفاهی، از روش تصمیم گیری چندمعیاره و تکنیک های Z-score استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که روستا های مرزی شهرستان زاهدان باوجود شناسایی به عنوان گزینه ی برخوردار، همبستگی ضعیفی (0.269) در تناسب با جمعیت دارد. این همبستگی ضعیف، نشانگر می دهد که توزیع فضایی امکانات اقتصادی-رفاهی در روستا های استان سیستان و بلوچستان با نیاز های جمعیتی نواحی مختلف آن همخوان نیست . همچنین، با توجه به عدم تناسب در توزیع فضایی شاخص های اقتصادی-رفاهی، می توان نتیجه گرفت که سازمان سیاسی فضا در استان سیستان و بلوچستان ازنظر برنامه ریزی و سیاست گذاری اقتصادی و توزیعی، ناکارآمد بوده است.
بازشناسی تأثیر عملکرد نورگیرهای سقفی بر معماری خانه های تاریخی کاشان (مطالعه موردی: خانه بروجردی ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۰۹-۱۲۴
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای معماری تاریخی کاشان استفاده از نورگیرهای سقفی در خانه های تاریخی این مناطق بوده است. پژوهش ها نشان داده کیفیت و عملکرد این نورگیرها به عواملی مانند نوع آن، فاصله از دیگر بازشوها، اندازه و مصالح، زاویه انسداد، مساحت روشنایی ایجاد شده، تعداد و میزان بهره وری آن ها وابسته است. لذا برای ارزیابی تأثیر عملکرد این نورگیرها بر معماری خانه های تاریخی کاشان، باید تمامی موارد فوق مورد ارزیابی قرار گیرند. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی به تحلیل تأثیر عملکرد نورگیرهای سقفی بر معماری خانه بروجردی ها به عنوان نمونه انتخابی می پردازد. نتایج نشان می دهد که عملکرد نورگیرها از طریق تعداد، اندازه و مساحت فضای روشن شده توسط آن بر تناسبات معماری مؤثر بوده است. همچنین ساختار سه جزئی نورگیرها هندسه و فرم معماری فضاهای مرتبط را مشخص می کرده و رسمی بندی جزئی از ساختار نورگیرهای سقفی در کاشان بوده که راه حلی برای هدایت نور به درون بنا بوده است؛ همچنین فاصله نورگیرها از یکدیگر نشان می دهد که مقیاس و ابعاد فضا در ارتباط با آن ها شکل گرفته است و ضریب بهره وری 50 درصدی نورگیرها نشان از عملکرد قابل قبول و انتخاب درست مصالح آن ها در تأمین نور بنا دارد.
نقش ساختار هندسی در هم پیوندی نظام حرکتی از ورودی به محراب در مساجد تاریخی بازار بزرگ اصفهان (الگویی راهبردی در برنامه ریزی و توسعه صنعت گردشگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری و سفر، پدیده ای اجتماعی است که در شکل دهی به واقعیّت ها و شناساندن ارزش های نهان فرهنگی سهم به سزایی دارد. در نگرش سنتی، گردشگری عمدتاً دارای ماهیّتی مکان محور بوده که بر اساس تجربه انسانی از مکان، شکل می گیرد. بررسی هم پوشانی جاذبه های تاریخی-فرهنگی، طبیعی، تفریحی و مراکز اقامتی در شهر اصفهان، تمرکز آن ها را در هسته تاریخی شهر نشان می دهد؛ که با توجّه به گسترش جغرافیایی، سازمان شهر نیازمند بازنگری در راستای ایجاد مکان های جدید و مطلوب است. بدین منظور، این مطالعه با هدف تشخیص نظام حاکم بر لایه های پنهان کالبد مساجد ارزشمند تاریخی محدوده بازار بزرگ اصفهان، از دیدگاه سازمان شکلی مترتب بر فضاها و مراتب رابط، در پی خوانش ویژگی های هندسی نهفته در ساختار پلانی مسیر حرکتی نمازگزاران در مساجد بوده است. در ادامه این روند و بر مبنای داده های کتابخانه ای و میدانی، سنجش هندسی و شکلی اجزاء مسیر از درگاه به محراب صورت گرفته است. یافته های تحقیق، بر استفاده مکرّر از نسبت عددی مشخص و فرم تکرارشونده مربع در مراتب شکلی مسیر حرکتی، تأکید نموده و از آن به عنوان عاملی اثربخش در ایجاد هم پیوندی در مراتب حرکتی، یاد کرده است. همچنین، با پیشنهاد بهره از این ساختار در کالبد مساجد نوین، افزون بر آن که بر پیوند میان هندسه و مفهوم «قَدر» به مثابه عاملی در راستای پیوستگی در مراتب تأکید می کند؛ به سبب پیوند تصور ذهنی گردشگران میان میراث کهن و جاذبه های جدید شهری، موجب رونق صنعت گردشگری در این شهر خواهد شود
ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در شهرهای استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1257 - 1273
حوزه های تخصصی:
در میان ابعاد توسعه پایداری، بُعد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیشتر با ابعاد کیفیت زندگی همگام است و بر مفاهیمی همچون آینده نگری، عدالت محوری، مشارکت، و توانمندسازی تأکید دارد. هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در شهرهای استان آذربایجان غربی است. بدین منظور، از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه ویکور و شیوه های تحلیلی مربوطه برای رتبه بندی و سطح بندی شهرهای استان با توجه به شاخص های پایداری اجتماعی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش 42 شهر استان آذربایجان غربی است که 13 شهر از این شهرها به عنوان نمونه مطالعه و بررسی شده است. برپایه یافته های پژوهش، شاخص های «پایداری اجتماعی» در چارچوب مدل ویکور نشان می دهد که کلان شهر ارومیه بالاترین و مطلوب ترین شرایط را از نظر پایداری اجتماعی داراست و شهر بوکان نامطلوب ترین شرایط را از نظر این شاخص ها داراست. 45درصد از شهرهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص های مورد بررسی دارای وضعیت ناپایداری بالقوه یا ناپایدار است. همچنین، 32درصد از شهرهای مورد مطالعه دارای وضعیت متوسط به لحاظ شاخص های پایداری اجتماعی است.ضریب پراکندگی و میزان نابرابری شهرهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص های اجتماعی پایداری حدود 40/0 است که نشان دهنده عدم تعادل نسبتاً متوسط نماگرهای شاخص های مورد مطالعه در شهرهای استان آذربایجان غربی است.یافته ها نشان می دهد همبستگی معنی داری بین تابع مزیت توسعه پایدار اجتماعی و شمار جمعیتی شهرهای استان وجود دارد.
واکاوی نقش طرح های ساختاری- راهبردی در تحقق انگاره حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1357 - 1371
حوزه های تخصصی:
تغییر در نگرش به توسعه و فرایند آن برای شهرها از عوامل مهم در پیدایش زمینه تغییر رویکرد در برنامه ریزی شهری به سمت استفاده از برنامه ریزی ساختاری-راهبردی بود. این تغییر نتیجه تحولات سیاسی در جوامع برای استقرار دموکراسی و مشارکت پذیری دولت ها در اداره شهرهاست. برنامه ریزی ساختاری-راهبردیو حکمروایی به شکل چارچوب مناسبی می تواند کمبود دموکراسی موجود مربوط به تصمیم گیری مرتبط با مسائل مهم محلی را پر کند که می تواند راه مهم دیگری برای ارائهمحتوای جدید به دموکراسی محلی باشد. برنامه ریزی ساختاری-راهبردی هم فرایند هم محصولی است که موجبات تأمین بخشی از حکمروایی خوب شهری را مهیا می کند. استراتژی توسعه شهری در شهرهای مختلف تابع یک چارچوب واحد نیست؛ ولی حداقل به پنج موضوع مهم شهری توجه دارد: زیست پذیری شهر، پایداری زیست محیطی، شکل فضایی شهر و زیرساخت های آن، منابع مالی، و حکمرانی شهر. استراتژی توسعه شهری بر این فرض مبتنی است که مسیر توسعه شهرها از طریق مداخلات استراتژیک جامعه، بخش خصوصی، و تشکل های مدنی در زمان و به شیوه مناسب می تواند به شکل شگفت انگیزی تغییر یابد. هدف از این پژوهش واکاوی نقش طرح های ساختاری- راهبردی در تحقق انگاره حکمروایی خوب شهری با نمونه مطالعاتی منطقه 22 کلان شهر تهران است. روش تحقیق کیفی (تحلیل محتوا) است. در این بخش با قاعده اشباع نظری با 22 نفر مصاحبه شد. ساختار نمونه به شیوه تدریجی با رویکرد گلوله برفی در فرایند تحقیق مشخص شد. نتایج نشان دهنده وجود مشکلاتی عمده در ساختار مدیریت و قوانین شهری است.
ارزیابی مطلوبیت طراحی فضاهای مسکونی برای معلولان جسمی- حرکتی با رویکرد شهر دوستدار معلولان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1433 - 1452
حوزه های تخصصی:
معلولان جسمی- حرکتی بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایر شهروندان نیازمندمطلوبیت طراحی فضاهای مسکونی اند؛ بنابراین، هدف از اجرایاین پژوهش ارزیابی مطلوبیت طراحی فضاهای مسکونی برای معلولان جسمی- حرکتی با رویکرد شهر دوستدار معلولان در سطح شهر یزد است. این تحقیق ازنظرهدفکاربردی، ازنظرماهیت و روشتوصیفی از نوع پیمایشی است. مطالعات میدانی به صورت پرسش نامه توسط 157 نفر افراد معلول جسمی- حرکتی (براساس جدول مورگان) به صورت تصادفی در سطح شهر یزد تکمیل شده است. به منظور ارزیابی و رتبه بندی شاخص ها، از تکنیک UTA و برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک UTA و وزن دهی شاخص های مربوط، که به روش سلسله مراتبی فولر انجام گرفته است، مشخص شد معیار ایمنی با وزن 437/0 در رتبه اول و معیار دسترسی با وزن 183/0 در رتبه آخر قرار دارد. در تحلیل همبستگی پیرسون مشخص شد بین میزان درآمد افراد معلول، مدت اقامت آن ها در فضا های مسکونی، و سطح زیربنای محل سکونتشان با سطح رضایت این افراد رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین رعایت استانداردهای لازم در فضای سکونت با سطح رضایت معلولان رابطه برقرار است. تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد رعایت استانداردها در فضای سکونت اولویت اول را در رابطه با سطح رضایت معلولان دارد و سطح زیربنای مسکونی، درآمد، و مدت اقامت به ترتیب اولویت دوم، سوم، و چهارم را دارا می باشند.درنهایت،می توان نتیجه گرفت مطلوبیت طراحی فضا های مسکونی برای معلولان جسمی- حرکتی می تواند به ایجاد شهر دوستدار معلولان در سطح شهر یزد منجر شود.
تحلیل شاخص های حکمروایی شهری و تأثیر آن بر کیفیت مکان (مطالعه موردی: شهر آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
813 - 831
حوزه های تخصصی:
جهان شهری تر شده است که این شهری شدن بر الزامات کیفیت زیست بشری تأکید می کند. ناتوانی در تأمین ابعاد مختلف زندگی شهری تأثیرات مهمی بر رفاه زیستی شهروندان دارد. بسیاری از ناتوانی ها ناشی از شیوه سنتی مدیریت شهری است. رویکردهای گوناگونی در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است که حکمروایی شهری، از مطرح ترین آن هاست. حکمروایی جایگزینی برای روش های سنتی مدیریت و حکم رانی به شمار می آید. در این مقاله، به تحلیل نقش شاخص های حکمروایی در آذرشهر پرداخته شده است. برای ارزیابی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت زندگی، از آمار توصیفی و استنباطی شامل t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین ضریب رگرسیون چندمتغیره برای تحلیل تأثیر عملکرد شاخص های حکمروایی شهری در کیفیت مکانی شهری به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از نظر شهروندان شاخص های کارایی و اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری وضعیت بهتری دارند. با توجه به سطح معناداری آزمون و نیز کرانه های بالا و پایین سطح اطمینان، پاسخ دهندگان در آذرشهر اثرگذاری متغیرها بر حکمروایی را تأیید کرده اند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون های تعقیبی دانکن و توکی برای مقایسه وضعیت شاخص ها نیز، وضعیت بهتر و مطلوب تر دو شاخص کارایی- اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری را نشان می دهد. با استفاده از ضریب رگرسیون تأثیر هرکدام از شاخص های حکمروایی در کیفیت مکانی شهری سنجیده شد و نتایج نشان داد میان حکمروایی خوب شهری و کیفیت مکانی رابطه معنا داری وجود دارد. شاخص پاسخگویی و شفافیت بیشتر و مشارکت کمترین تأثیر را بر کیفیت مکانی دارند. نتایج پژوهش می تواند درک بهتری از مورد مطالعه را برای مدیران شهری فراهم کند تا با درنظرگرفتن این تحلیل ها در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری عملکرد بهتری داشته باشند. مدل حکمروایی موفق با درنظرگرفتن علمی متغیرها در شهرها و بهبود عملکرد و به کارگیری اصولی آن می تواند موجب بهبود محیط های شهری شود.