فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
شهرستان مریوان یکی از مراکز گردشگری کشور است که دارای جاذبه های زیادی بوده و میزبان گردشگران زیادی از نقاط مختلف است. با توجه به ورود حجم بالایی از گردشگران به این شهر، بررسی عوامل مؤثر بر رضایت آنان؛ ضروری است. لذا هدف از این تحقیق، بررسی میزان رضایت گردشگران از شهر مریوان و عوامل مؤثر بر آن است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گردشگران وارد شده به شهرستان مریوان که حداقل 24 ساعت در این شهرستان اقامت داشته اند (481500 نفر). تعداد نمونه ها نیز با توجه به امکانات تحقیق و نیز نظر متخصصین مربوطه، 200 نمونه در نظر گرفته شد. داده ها و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای Excel (برای داده های توصیفی) و SPSS تحلیل شده و آزمون همبستگی میان متغیرها به دست آمد. نتایج تحقیق حاکی از نأثیر بالای عوامل؛ امکانات و خدمات شهری، امنیت اجتماعی، بازار و کنش های بازاریان بر رضایت گردشگران از شهر مرزی مریوان است. همچنین ارتباط معناداری میان رضایت گردشگران با امکانات و خدمات شهری، امنیت اجتماعی، کنش های بازاریان به ترتیب با میزان همبستگی 730/0، 772/0 و 645/0 و سطح معناداری کمتر از 5/0 مشاهده شد. یعنی با بهبود این عوامل، موجب بالا رفتن رضایت گردشگران از اقامت در این شهر می شود. لذا توجه به بهبود این عوامل در جهت افزایش رضایت گردشگران و بازگشت مجدد آنها، ضروری است.
تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در بخش مرکزی شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاه های روستایی و شهری تفاوت ویژه ای دیده نمی شود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تأثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا می تواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیط های مختلف جغرافیایی، ادراک و شناخت های متفاوتی نسبت به این ویروس دیده می شود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشه های ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آن ها ست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرم افزار مکس کیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل داده های کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده و مقوله ها اولویت بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمان بندی فعالیت کشاورزان، توجه به پس انداز، آسیب فعالیت اقامتگاه های گردشگری روستایی، و رونق کسب وکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
تحلیل ضریب نفوذپذیری بافت کالبدی شهر با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه هایی با خطر نسبی متوسط و زیاد بحران های شهری واقع شده اند. شهرگرگان به علت قرارگیری در شیب زیاد، یکی از شهرهای آسیب پذیر در برابر حوادثی از قبیل زلزله، رانش، ریزش، لغزش می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، قرارگیری قسمتی از شهر در شیب زیاد، عدم رعایت ضوابط و استانداردها در شعاع دسترسی به شاخص های نفوذپذیری، رشد ناموزون و پراکنش نامناسب خدمات در سطح شهر، دسترسی نامناسب به شبکه معابر و عدم ساختار منسجم کالبدی از عواملی هستند که ضرورت پرداختن به مقوله نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان را در مواجهه با آسیب های احتمالی ضرورت بخشیده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت دستیابی به هدف پژوهش، شاخص های نفوذپذیری با توجه به منابع موجود در دسترس و مطالعات میدانی از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی و نظرسنجی از کارشناسان مربوطه استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد.همچنین نفوذپذیری شاخص ها براساس اصول پدافندغیرعامل مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از روشAHP-FUZZY در محیط GIS برای ارزش گذاری و تهیه نقشه نفوذپذیری بافت کالبدی شهر استفاده شد، و با نرم افزار 10.3ARC GIS از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان تهیه گردید. طبق یافته های بدست آمده از تحقیق حدود 40/50 درصد از نواحی جنوبی و حاشیه ای شهر گرگان در معرض نفوذپذیری پایین و آسیب پذیری بالا قرار دارد. نتیجه این امر به علت شیب زیاد، فضاهای خالی کم نسبت به فضاهای پر، کمبود شبکه معابر، تراکم زیاد بن بست ها و تراکم پل های ارتباطی در برابر بحران ها و آسیب های احتمالی شهری می باشد.
تحلیل فضایی پراکنش خدمات عمومی شهری با استفاده از ماتریس فاصله اقلیدسی (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1373 - 1389
حوزه های تخصصی:
توزیع نامناسب و غیرعادلانه خدمات عمومی در شهرها به یکی از چالش های مهم در برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. شهر یزد نیز، به عنوان مرکز استان، از این قاعده مستثنا نبوده است. از این رو، هدف از این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش خدمات عمومی در شهر یزد است. در این راستا،نخست موقعیت نقطه ای نُه گروه خدمات اصلی و 32 گروه خدمات فرعی براساس نقشه های کاربری اراضی طرح تفصیلی مکان یابی و لایه بندی شد. سپس، هر یک از خدمات اصلی و فرعی با استفاده از تکنیک دلفی و پرسش نامه کارشناسان وزن دهی شد. درنهایت، با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعاتی جغرافیایی (فاصله اقلیدسی و روش هم پوشانی لایه ها) پراکنش فضایی براساس وزن اختصاص یافته هر یک از خدمات مذکور تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد درمجموع بهترین پراکنش فضایی مربوط به خدمات فضای سبز و ضعیف ترین پراکنش فضایی در درجه اول مربوط به خدمات فرهنگی و سپس خدمات بهداشتی - درمانی است. به طوری که فضای سبز در سطحی معادل 71 درصد شهر یزد از پراکنش فضایی خوب و بسیار خوب برخوردار است و فقط در مساحتی معادل 6/10 درصد از شهر یزد پراکنش پارک ها در سطح ضعیف و بسیار ضعیف قرار دارد. در حالی که خدمات فرهنگی و بهداشتی - درمانی به ترتیب در سطحی معادل 52 و ۹/۵۶درصد از شهر یزد خوب و بسیار خوب و در 48 و 1/43 درصد متوسط تا بسیار ضعیف است. بررسی نقشه های حاصل از پژوهش نشان می دهد پراکنش های ضعیف و بسیار ضعیف در نواحی تازه توسعه یافته شهر اتفاق افتاده است.
مدل سازی توان اکولوژیک توسعلأ شهری براساس سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1409 - 1432
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، تلاش های برنامه ریزی بر موضوع های محیطی تأکید داشته است، از قبیل اینکه چگونه باید توسعه را جهت دهی و اداره کرد تا آسیب های وارده بر محیط به کمترین میزان ممکن برسد. تصمیمات گرفته شده در مرحله برنامه ریزی بدون توجه به محیط طبیعی و فیزیکی می تواند در جهت مخالف نیازهای طرح و برنامه ریزی مناسب برای سرزمین حرکت کند. در برنامه ریزی ملی باید به تعیین وظایف فضایی هر منطقه متناسب با توان اکولوژیکی آن و تخصیص عوامل فیزیکی توسعه توجه کرد. بنابراین، در طراحی استراتژی و سیاست های مربوط به بخش های برنامه ریزی شهری باید ارزیابی توان اکولوژیک توسعه را مد نظر قرار داد و مدل بهینه برای آن طراحی کرد. در ایران نیز با توجه به اینکه درستی مدل های اکولوژیک،به رغم استفاده چند دهه، تا کنون برای توسعه شهری با استفاده از سیستم GISو سیمای سرزمین بررسی نشده است، با پیشرفت تکنولوژی، ضرورت دارد نخست مدل سازی اکولوژیک توسعه شهر انجام شود. سپس، با سیمای سرزمین و سنجه های آن منطبق شود. در این تحقیق تغییرات شهر شیراز و محدوده آن براساس تغییرات کاربری زمین بین سه دوره زمانی و دو دوره تغییرات در سال های201۰-201۵ و دوره دوم 201۵-201۹ براساس استخراج تصاویر ماهواره ای از سری ماهواره های لندست انجام شده است. پس از بررسی تغییرات و استخراج و مقایسه آن، به بررسی سه دوره تغییرات لنداسکیپ منطقه مورد مطالعه و تغییرات آن در اسکیپ های گوناگون پرداخته شده است و درنهایت به مدل سازی توسعه شهر شیراز با توجه به حفظ اکولوژیک منطقه و توسعه بهینه شهری آن پرداخته شده است.
اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان روستایی مورد: مناطق حاشیه نشین چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار در محله های رمین، عثمان آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن ها نمونه ای 266 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته شده ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته بندی کرد. در بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص های حاصل از روش کیفی فراترکیب به جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار داشتند و مهم ترین این شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
بررسی شاخص های زیست پذیری در بافت های فرسوده و تاریخی محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
87 - 95
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و تاریخی درون بخش های قدیمی و میانی شهرها به دلیل شرایط خاص اقتصادی، اجتماعی و کالبدی خود، موجبات فرسودگی و شکاف عمیق با سایر بخش های شهری را پدید آورده است. پایین آمدن منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیطی زیست شهری، ضرورت توجه به زیست پذیری این محدوده ها از شهر را بیش از پیش نموده است. در این راستا تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر زیست پذیری بافت های فرسوده و تاریخی منطقه 12 شهر تهران در راستای پایداری محلات شهر پرداخته است. جامعه آماری ساکنین بافت فرسوده و تاریخی منطقه 12 است که حجم آنها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر می باشد. روش جمع آوری داده ها اسنادی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل و همچنین آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های ویکور، روش درون یابی داده های (idw) و همچنین آزمون t test استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که منطقه 12 به طورکلی به لحاظ شاخص های زیست پذیری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. در بین محلات محله بهارستان در وضعیت مطلوب در مقابل محله های بازار و پامنار در وضعیت نامطلوبی به لحاظ شاخص های زیست پذیری قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، مؤلفه های امکانات زیرساختی وحمل و نقل به ترتیب با بیشترین میزان مطلوبیت، اثرگذارترین مؤلفه ها در زیست پذیری منطقه 12 بوده و مؤلفه های امنیت اجتماعی و فردی، هویت و حس مکان با کم ترین میزان مطلوبیت،کم اثرترین مؤلفه ها در زیست پذیری منطقه بوده اند.
Studying the Rehabilitation of Valuable Rural Texture and its Effect on the Development of Tourism (Case Study: Hajij Village, Kermanshah Province, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
83 - 109
حوزه های تخصصی:
Purpose- The project of valuable rural texture was proposed with the aim of rehabilitating the tourist villages with valuable physical features. Since the project aimed at developing tourism in tourist villages and preserving the local and cultural features of these areas, conducting a research to study the dimensions and effects of rehabilitation of valuable rural texture on rural tourism was of great importance. Therefore, the present study aimed to study the rehabilitation of valuable rural texture and its effect on tourism in the village of Hajij, Kermanshah, Iran. Design/methodology/approach- The two groups of population involved in rehabilitation of the rural residential texture were the local people and the tourists. The tools used in this study to collect data were applied, quantitative, and survey methods. The statistical population consisted of 300 tourists and 95 local people. Findings- The results showed that the rehabilitation of rural valuable texture had positive effects on development of rural tourism. The four variables of attraction of tourists, providing local services to tourists, affecting the performance of governmental and non-governmental organizations and institutions, and the advertising role of rehabilitation of dilapidated texture have been influenced by valuable textures. Local people and tourists were satisfied with the rehabilitation project and reported its great effect on the village. Practical implications- This study showed that the rehabilitation project of rural valuable texture caused harmony and agreement between the village's new texture and body and its traditional and local texture. Furthermore, rehabilitation of valuable texture gravitated the tourists' attention to the village and increased local employment. Nonetheless, there were challenges to the rehabilitation project of valuable rural texture. One of the most important challenge was the adverse effect of rural tourism on the village's environment, causing pollution and destruction of natural environment.
تحلیل شاخص های خشکسالی و بارش استاندارد شده در مراکز شهرهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل شاخص های خشکسالی بارش برای پیش بینی و کاهش اثرات منفی آن در استان اردبیل بوده است که از نظر نوع تحقیق، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی محسوب می گردد. داده ها با استفاده از روش اسنادی گردآوری شد. بر همین اساس، اطلاعات میانگین بارندگی و میانگین دما به صورت ماهانه در ایستگاه های سینوپتیک اردبیل، گرمی، پارس آباد، مشکین شهر و خلخال در استان اردبیل در بازه زمانی (2016-1996) از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. جهت تحلیل داده ها در هرکدام از 5 ایستگاه سینوپتیک استان، شاخص های SPI و CZI، از نرم افزارهای Dip و Dic، استفاده شد. سپس پهنه بندی خشکسالی در دو مقیاس 6 و 12 ماهه، از درون یابی IDW، در نرم افزار Arc Gis، انجام گرفت. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از قواعد اگر - آنگاه در نرم افزار MATLAB، در تلفیق شاخص های خشکسالی در رشته اقلیم شناسی می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که خشکسالی های خیلی شدید در مقیاس 12 ماهه کم تر از مقیاس 6 ماهه رخ داده است و در هر 5 ایستگاه مورد مطالعه، تعداد خشکسالی های متوسط، بیش تر از خشکسالی های شدید و خیلی شدید بوده است. همچنین بیش ترین درصد فراوانی خشکسالی در شهرستان اردبیل و کم ترین آن در ایستگاه گرمی مشاهده گردید. مقایسه دو شاخص مذکور نشان داد که عملکرد آن ها اختلاف چندانی با هم ندارد؛ اما مشخص گردید که شاخص SPI، بهتر از شاخص CZI، می تواند تعداد خشکسالی ها را آشکار نماید.
تحلیل فضایی شاخص های کمّی و کیفی مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در جهانی که به سرعت در حال شهری شدن و تغییر است راهبرد مسکن پایدار با توجه به اثرات منفی رشد شهرها راهکارهایی برای به حداقل رساندن مسائل شهری و به ویژه در ارتباط با مسکن مطرح می شود. هدف مقاله حاضر تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهری با تاکید بر مسکن پایدار است. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای از قبیل سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و طرح تفصیلی سال 1395 می باشد. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار Arc Catalog برای آماده سازی دادها و از مدل فرایند تحلیل شبکه برای وزن دهی معیارها و برای ارزیابی پایداری شاخص های کمی وکیفی مسکن از مدل تودیم و از مدل موران برای سنجش افتراق فضایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد ناحیه 3-5(محلات نیک سازان، ولیعصر، زعفرانیه، منظریه، بهارستان، انصاریه) با رتبه اول دارای پایداری خیلی زیاد می باشد این در حالی است، ناحیه 6-4(محلات گلشهرکاظمیه) و نواحی منطبق با محلات فرودست از قبیل ناحیه 1-3(محله اسلام آباد). ناحیه 2-5(محلات بیسیم، بنیاد). ناحیه 1-2(محلات فاطمیه، شهدا، گلیجک آباد) از پایداری خیلی کم برخوردار است. از کل مساکن محدوده موردمطالعه 27.5 درصد پایداری خیلی کم، 16.1 درصد پایداری کم، 21.3 درصد پایداری متوسط، 11.6 درصد از پایداری زیاد،23.5 درصد از پایداری خیلی زیاد برخوردارند که بیانگر ناپایداری در بین نواحی 25 گانه شهر می باشد؛ براساس نتایج مدل موران، توزیع فضایی پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهر زنجان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند که نشان دهنده نابرابری فضایی در نواحی 25 گانه شهر زنجان می باشد. نتایج: بنابراین جهت اقدامات لازم به منظور کاهش نابرابری های فضایی کیفیت و کمیت مسکن در نواحی شهر زنجان، تدوین برنامه مدون بر اساس عدالت فضایی برای کاهش نابرابری های آن امری ضروری به نظر می رسد.
تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی در شهرها مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
143 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی شهر در شهرها با استفاده از تکنیک متاسوات (Meta SWOT) بود که به صورت مطالعه موردی بر روی کلان شهر مشهد صورت گرفت. پژوهش حاضر به صورت کیفی و کمی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد و روش گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز به صورت مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه های عمیق و پرسشنامه می باشد. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta SWOT استفاده شد. نمونه آماری در بخش کیفی پژوهش را 10 نفر و در بخش کمی 35 نفر از مدیران، مسئولان و خبرگان در حوزه گردشگری ورزشی، تشکیل دادند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که تکنولوژی و فناوری، تورم و فرسودگی و عدم پاسخگویی زیرساخت ها به عنوان بزرگ ترین موانع کلان محیطی جهت توسعه گردشگری ورزشی شهر مشهد محسوب می شود. همچنین در بین سایر عوامل، امنیت، حمایت دولت، سهولت در تهیه اقامتگاه مناسب، بهداشت، راه های ارتباطی مناسب و در صدر همه اقتصاد پویا از بالاترین تناسب راهبردی برخوردارند؛ اما ایجاد تنوع در جاذبه های گردشگری ورزشی شهر مشهد، موقعیت جغرافیایی شهر و همچنین تنوع دادن در امکانات دسترسی، باید در صدر اقدامات اجرایی قرار گیرد. درنهایت می توان نتیجه گرفت که اقتصاد پویا مهم ترین عامل برای توسعه گردشگری ورزشی مشهد می باشد؛ اما زمانی به اقتصاد پویا می توان دست پیدا کرد که به موانع محیطی مانند تورم، تحریم ها کنترل شوند و به مسائل تکنولوژی و فناوری نیز توجه شود؛ زیرا این عوامل مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر مرتبط و متصل هستند. با توجه به جایگاه شهر مشهد در بین کلان شهرهای دیگر، جای پیشرفت بسیاری دارد و باید با ارتقای زیرساخت ها و امکانات در سایه حمایت های دولتی، رویدادهای ورزشی مختلفی برگزار نماید که زمینه توسعه گردشگری ورزشی فراهم شود.
سنجش کیفیت زندگی از دیدگاه عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: مناطق 2 و 16 شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحال حاضر بخش قابل توجهی از دل مشغولی های مدیران اغلب جوامع انسانی را مدیریت مجموعه های شهری و ارائه خدمات به ساکنان این مناطق تشکیل می دهد.به همین دلیل، توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبودبخشیدن به بُعد کیفی زندگی بشر انجام گیرد.امروزه، در برنامه ریزی شهری از جمله عوامل مؤثر، که باید در جهت اجرای عدالت اجتماعی و همراه عدالت فضایی رعایت کرد، توزیع مناسب خدمات شهری و استفاده صحیح از فضاهاست. مفهوم کیفیت زندگی در سال های اخیر با گسترش شهر و جمعیت شهری و به تبع آن افزایش مشکلات متعدد در شهرها بسیار موردتوجه بوده است. در تحقیق حاضر تلاش شده تا کیفیت زندگی شهری با نگاهی به عدالت اجتماعی و مفهوم شهروندی بررسی شود. این تحقیق به صورت تطبیقی بین دو منطقه 2 و 16 شهر تهران انجام پذیرفته است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی -تحلیلی است و شیوه گردآوری، اطلاعات و داده های کتابخانه ای و میدانی است. همچنین، با استفاده از روش پیمایشی از طریق پرسش نامه(براساس طیف لیکرت) به گردآوری اطلاعات درباره کیفیت زندگی از دیدگاه و منظر مردم اقدام شده است. در این پژوهش تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران به دست آمد.نتایج پژوهش، نمایانگر توزیع نامتعادل فرصت ها و امکانات شهری در این دو منطقه است. ازاین رو، در کنار شمال و جنوب جغرافیایی باعث ایجاد شمال و جنوب اجتماعی نیز شده است.
تدوین چارچوب مفهومی آموزش دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری: تحلیل محتوا کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هماهنگی مقوله های آموزش و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، ضروری است و می تواند منجر به ارتقاء توانایی طراحی و گذر به سمت حرفه مندی و خبرگی شود. هدف، تدوین چارچوب مفهومیِ آموزش معماری، براساس مقوله های آموزش معماری و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، در سطح کلمات و مفهوم است. برای تدوین چارچوب از همسازی و یافت معنای درونیِ نگرش ها و اولویت های آموزش معماری در حوزه های روش های آموزش، آموزش معماری، و فرایند طراحی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از روش اسناد و مدارک است، ۸۴ منبع پرارجاع و مرتبط با کلمات کلیدی آموزش معماری، مبتدی، توانایی طراحی، فرایند طراحی، و تفکر طراحانه انتخاب شده است. با تحلیل متون و گردآوری اطلاعاتِ علمی داخلی و خارجی، و بررسی موقعیت کارگاه طراحی معماری در پی استخراج و استنباط مقوله های آموزش معماری، فعالیت های کارگاه طراحی، و تدوین چارچوب مفهومی آموزش معماری دانشجویان مبتدی است. تحلیل و تفسیر داده های متنی، در سه مرحله انجام شد، کدگذاری با مطالعه متون، کلمات و مفاهیم مشترک، تحلیل، تفکیک، تلفیق و تجمیع آن ها انجام شد؛ مقوله های مفهومی آموزش معماری و فعالیت ها در کارگاه معماری برای پوشش دهی مقوله ها یافت شد؛ و چارچوب مفهومی آموزش در کارگاه طراحی معماری تدوین شد. یافته های تحقیق شش مقوله آموزش معماری شامل توانایی طراحی، تفکر طراحی، اثربخشی کارگاه، آموزش مشارکتی، رسانه ها و سنجش است. برای تدوین چارچوب مفهومی و تدریس در کارگاه های طراحی، فعالیت های مناسب کارگاه ها در ابعاد و جنبه های مختلف یافت و تعریف می شود. فعالیت ها برای ارتقا نیازمندی های دانشجو مبتدی معماری و پوشش دهنده چندین مقوله یافت شد، شش سری فعالیت شامل مطالعات، تحلیل بنا، ماکت سازی، اسکیس ها، رسانه های مختلف، و ارزیابی بیان و در نهایت چارچوب مفهومی تدوین شد. دانشجویان مبتدی در یادگیری طراحی با الهام از عملکرد معماران خبره، تفکر همگرا و واگرا، تامل در فرایند طراحی، مشارکت و نقد در فعالیت های کارگاه در نهایت به ایده پردازی، خلق فضا، و ساخت طرح واره می پردازند. در این مسیر توانایی های فردی برای ساخت مفاهیم، و شناخت مسئله طراحی ارتقاء می یابد.
بررسی لزوم ارتباط فضاهای بینابینی در مقیاس کلان با مشخصه انتقالی با تأکید بر مفهوم ارتباط درون و بیرون (مطالعه موردی: فضای انتقالی ساختمان در چهار نمونه از مجموعه های عمومی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر یک فضا به مکان، هدف وجودی معماری است و سازمان دهی مجموعه معماری می تواند عاملی مؤثر در استفاده حداکثری از عملکردها و فعالیت های افراد به شمار بیاید که با توجه به لزوم فضاهای بیرونی در کنار فضاهای درونی، فضای سومی ایجاد می شود که به واسطه این فضای مابین، سازمان دهی فضایی مجموعه صورت می گیرد. حال فضای سوم همواره وجود دارد، گاهی در قالب یک مرز تعیین می شود گاه در قالب یک فضا جلوه می کند. در هرحالت فضای مابین به مانند یک مفصل، انفصال و یا اتصال دو فضا را ممکن می سازد. حال در این پژوهش منظور از فضاهای بینابینی در مقیاس کلان (عرصه عمومی) با مشخصه انتقالی، سلسله مراتبی از فضاهای واسطه از فضاهای بیرونی تا فضاهای درونی ساختمان را در برمی گیرد. برای آزمون مدل پیشنهادی، فضای انتقالی به 4 حوزه ورودی، فضای مکث و تجمع، فضای حرکتی-ارتباطی و فضای انتقالی بصری تقسیم بندی شده است. این فضاها از آنجا که استفاده نمی شوند، تأثیری متفاوت بر مردم نسبت به فضاهای کاملاً درون و یا کاملاً بیرون می گذارند. پرسش اصلی این است که با توجه به عرصه عمومی و همگانی، کیفیت فضای انتقالی به عنوان فضاهای مابین در شکل گیری فضایی یک ساختمان تحت تأثیر چه عواملی هستند و برای ارتقاء ماهیت و کیفیت این فضا در عناصر کالبدی معماری چه راهکارهایی را می توان پیشنهاد کرد؟ برای مطالعه موردی، 4 مجموعه عمومی 2 تا نمونه خارجی (مرکز ملی هنرهای معاصر لوفرسنو و مرکز دانشجویی آلفرد لرنر هال، دانشگاه نیویورک) و 2 تا نمونه داخلی (کانون وکلای دادگستری تهران و پردیس سینمای ملت) با بالاترین میزان بهره مندی از خصوصیات بینابینی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کلی به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است و بیشتر در قالب توصیف، تبیین و تفسیر تعریف می گردد. روش تحقیق مورد استفاده کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای بوده و مقایسه کیفی این مفاهیم به روش تحلیلی-تطبیقی و مطالعه موردی در سه مرحله ارزیابی می گردد. در نهایت، پرسش نامه ای کیفی شامل راهکارهای مناسب در جهت ایجاد ارتقاء کیفیت فضایی مطلوب با مفهوم بینابینی با توجه به معیارهای شکل گیری تدوین گردیده که توسط 5 متخصص معمار تکمیل شده و در این راستا راهکارهای نهایی در قالب یک جدول به عنوان راهکارهای طراحی ارائه گردیده است. به طور کلی، یافته های تحقیق نشان می دهد که فضاهای انتقالی به عنوان فضاهای مابین می تواند رویکردی مؤثر در ایجاد اتصال یا انفصال دو فضای درون و بیرون از یکدیگر باشند و موجب ارتقاء کیفیت مطلوب فضایی شود.
تحلیل عوامل موثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک "نمونه مورد مطالعه: طرح ترافیک تهران (سال 98 و 97)"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
17 - 30
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از کلانشهرهای جهان برای کاهش آثار استفاده روزافزون از اتومبیل از جمله ترافیک و آلودگی هوا، طرح های قیمت گذاری ترافیک به عنوان یک راهبرد به اجرا گذاشته می شود. به زعم مطالعات صورت گرفته "قابلیت پذیرش عمومی" طرح های قیمت گذاری ترافیک نقش مهمی در موفقیت اجرای این طرح ها دارد. با توجه به تأکید محققان بر این که عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک و درجه اهمیت آن ها در هر زمینه و کشوری باتوجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور متفاوت است و با توجه به معدود بودن مطالعات در این زمینه در ایران، این مقاله با به کارگیری روش تحلیل محتوای مبتنی بر اینترنت، عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی در طرح اخیر ترافیک تهران (98- 1397) را بررسی و آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرده است. بدین منظور نظرات شهروندان (حدود 350 نظر) ارائه شده در ذیل اخبار اطلاع رسانی در ارتباط با طرح ترافیک تهران در رسانه های خبری آنلاین در بازه های زمانی مشخص گردآوری و بر مبنای عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی استخراج شده از ادبیات نظری، کدگذاری و تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل ادراکی شامل اعتماد، عدالت، میزان تأثیرگذاری، تحمیل شدگی، پیچیدگی طرح و باور به نحوه مناسب تخصیص درآمدهای حاصل از طرح آن گونه که مطرح شده بر قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران مؤثر بوده اند. از میان این عوامل پایین بودن "اعتماد" و "عدالت" دو عاملی است که به ترتیب تأثیر بسزایی در کاهش قابلیت پذیرش عمومی داشته است. همچنین با گذشت زمان و اجرای این طرح در دو سال متمادی، عامل ادراک شده "تأثیرگذاری" نقش مهم تری در کاهش قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران در سال 1398 داشته است.
بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
51 - 68
حوزه های تخصصی:
حمل ونقل عمومی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و گازهای گلخانه ای دارد و با کاهش ازدحام اتومبیل و کاهش فواصل مسافرتی ناشی از استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی می توان میلیون ها لیتر از بنزین را ذخیره کرد و از افزایش گازهای دی اکسید کربن جلوگیری کرد؛ اما در راستای دستیابی به این اهداف، حمل ونقل عمومی با موانع متعدد اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، زیرساختی و ... روبه رو است؛ که موانع کالبدی از دیگر موانع قابل روئیت تر است و از میان مشکلات کالبدی موانع ناوگان حمل ونقل عمومی به خصوص فیزیک خودروها بیشتر به چشم می آید. ازاین رو هدف این مقاله بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق روش اسنادی، کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. جهت رتبه بندی موانع از روش تصمیم گیری ARAS و جهت پهنه بندی این موانع در سطح شهر از مدل کریجینگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که موانع در هر یک از ناوگان های اتوبوس و تاکسی دارای ضریب تأثیر متفاوتی هستند؛ به گونه ای که برای تاکسی رانی؛ کمبود ناوگان (وزن 0.0161)، کیفیت پایین بهداشت داخل (0.074) و ضعف تنوع (0.066) دارای بیشترین تأثیر اما برای اتوبوس رانی؛ فرسودگی ناوگان، ضعف سیستم گرمایشی- سرمایشی و ایمنی پایین (با وزن مشترک 0.0116) دارای بیشترین تأثیر هستند. پهنه بندی این موانع در سطح شهر نشان می دهد که بیشترین پهنه های شهر در طیف خیلی نامناسب است و مناطق 2 و 5 به ترتیب مناسب ترین و نامناسب ترین مناطق هستند.
مطالعه تطبیقی تغییر اقلیم و چالش های امنیتی بحران آب در شهرهای دو حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: اثرات اقلیمی بر بحران آب و ایجاد چالش های متعدد به دلیل اینکه سطوح مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و گستره آن شهرهای زیادی را دربرمیگیرد، نیاز به بررسی دقیق دارد. در صورت شناخت ابعاد مختلف و چگونگی وقوع آن می توان از بروز خسارت جلوگیری کرد. روش: این تحقیق با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه، مطالعه تطبیقی چالش های امنیتی بحران آب در شهرهای دو حوضه آبریز دریاچه ارومیه و مرکزی را از لحاظ ریشه ها و سبب ها، مقیاس جغرافیایی رخدادها، ماهیت چالش ها انجام داده است. یافته ها: میانگین مجموع نظر پاسخگویان در بخش مقیاس جغرافیایی رخدادها به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 08/29 و 47/31 است که در شهرهای هر دو حوضه مقیاس رخداد چالش ها، محلی می باشد. در ارتباط با ماهیت چالش ها، میانگین مجموع نظر پاسخگویان به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 64/22 و 49/23 می باشد و ماهیت چالش ها در این شهرها مدیریتی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی است. در ارتباط با سبب های چالش ها، مجموع نظر پاسخگویان به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 40.68 و 44.33 است که در شهرهای حوضه آبریز ارومیه عوامل انسانی- مدیریتی و در شهرهای حوضه آبریز مرکزی عوامل طبیعی سبب های چالش ها هستند. نتایج: تغییرات اقلیمی و شکل گیری بحران آب، جوانب مختلف زندگی ساکنین شهرهای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه را تحت تأثیر قرار داده است. ظرفیت بحران زایی پیامدهای امنیتی ناشی از بحران های اقلیمی به دلیل تاثیرگذاری در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، لزوماً محدود به شهرهای حوضه آبریز مرکزی و ارومیه نبوده، بلکه فراتر از مرزهای جغرافیایی آنها و در مقیاس بزرگتر می تواند امنیت این شهرها را تحت تاثیر قرار دهد.
تحلیل تأثیر مبلمان روستایی در افزایش کیفیت محیط کالبدی (مطالعه موردی: دهستان زوارم شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا کالبد زندگی است که روح پُرهیاهوی انسان ها و طبیعت در آن دمیده می شود و فضایی همراه مبلمان زیبا آذین این کالبد است. مبلمانِ روستایی مناسب و کارآمد نه تنها موجب ارتقای کیفیت محیط روستایی، بلکه سبب پایدار سازی سکونتگاه های روستایی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت مبلمان روستایی و اثرهای آن در افزایش کیفیت محیط کالبدی در سکونتگاه های روستایی شهرستان شیروان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خانوار روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران 258 خانوار با سطح خطای 06/0 به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای است که روایی آن به وسیله پانل تخصصی و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از SPSSانجام گرفته است. یافته های پژوهش براساس آزمون خی دو نشان می دهد که در میان ابعاد کیفیت محیط کالبدی روستایی، ابعاد معنایی- ادراکی و در میان مبلمان های روستایی، مبلمان زیرساختی در افزایش کیفیت محیط کالبدی بیشتر اثرگذار بوده است. همچنین، نتایج حاصل از همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی ساده نشان داد ارتباط و اثرگذاری معنادار و قوی میان مبلمان روستایی و کیفیت محیط کالبدی به شکل مستقیم وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مبلمان زیرساختی با ضریب 607/0 بیشترین تأثیر کلی را در افزایش کیفیت محیط کالبدی داشته است.
مقایسه مفهوم «حاکمیت ملی» در قوانین اساسی مشروطه و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
347 - 365
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی قانون اساسی هر کشور بنیانی برای شناسایی و تحلیل بسیاری از مفاهیم کلیدی جغرافیای سیاسی مانند «مفهوم حاکمیت ملی» در آن است. کشور ایران در کمتر از یک سده دو انقلاب بزرگ یعنی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی را تجربه کرده است. پس از رخداد هر دو انقلاب، دو قانون اساسی تدوین شد که هر یک سرآغازی برای عملکرد حکومت و ملت در سرزمین ملی به شمار می رفته اند. پرسش اصلی مقاله حاضر، که با استفاده از روش «تحلیلی» نگاشته شده، این است که مفهوم حاکمیت ملی در دو قانون چه تفاوت ها و تشابهاتی داشته و چگونه به رابطه حکومت با ملت و سرزمین شکل بخشیده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شرایط و عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی به لحاظ زمانی و مکانی بر چگونگی تدوین این دو قانون و نیز در ابراز مفهوم حاکمیت ملی در آن ها مؤثر بوده است. مقایسه مفهوم حاکمیت ملی نشان می دهد که قانون اساسی مشروطه و متمم آنْ حاکمیت را فقط از آنِ ملت می داند. درحالی که قانون اساسی جمهوری اسلامی حاکمیت مطلق را از آنِ خداوند می داند، ولی به حاکمیت انسان نیز قائل است. همچنین، مقایسه شیوه اعمال حاکمیت ملی در قانون اساسی مشروطه عمدتاً از طریق انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی است؛ درحالی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، مردم برای تعیین نوع نظام سیاسی و تصمیم گیری در مسائل مهم اقتصادی و سیاسی از طریق همه پرسی، انتخابات، و نیز نظارت بر کارگزاران حکومتی به اعمال حاکمیت می پردازند. ازاین رو، می توان گفت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نسبت مفهوم جامع تری از حاکمیت ملی ارائه می دهد.