فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۸۰ مورد.
روستای الکترونیک؛ رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاست گذاری مدیریت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاست گذاری توسعه و کاربری فناوری اطلاعات در مناطق روستایی با هدف تسهیل فرایند خدمت رسانی و ارتقاء شاخص های رفاهی، آغازگر مرحله جدیدی از حیات مدیریت توسعه روستایی است که از واپسین سال های هزاره دوم میلادی مورد توجه تئوری پردازان و کارگزاران توسعه روستایی بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته و با ورود بشر به هزاره سوم که از آن با عنوان عصر اطلاعات1 و دنیای مجازی و شبکه ای یاد می کنند، شتاب بیشتری یافته است. با توجه به اهتمام جدی دولت ها به توسعه روستایی مبتنی بر فناوری اطلاعات و تعریف چشم انداز و راهبردهای روشن در برنامه های توسعه و اهمیت بیش از پیش موضوع از بعد نظری، در این مقاله تلاش شده با طراحی یک الگوی سه سطحی، فرایند گذار از الگوی سنتی توسعه روستایی به الگوی نوین توسعه تبیین گردد. امید است طرح این موضوع بتواند خوانندگان را بیشتر با موضوع آشنا نموده و بستر پژوهش های بنیادی و کاربردی جدیدی را در حوزه مطالعات روستایی فراهم آورد.
تأثیر اشتراک دانش بر توفیق در برونسپاری خدمات فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه روابط برونسپاری در حوزه خدمات فناوری اطلاعات در سازمانهای محلی نه یک گزینه بلکه یک ضروت استراتژیک محسوب می¬شود تا سازمان¬ها بتوانند بر وظایف اصلی خود تمرکز نمایند و با کاهش هزینه¬های عملیاتی و ریسک فناوری، منابع برون سازمانی را در خدمت اهداف سازمانی خود قرار دهند. در این پژوهش، سازمان¬های محلی استان زنجان که حداقل در یک زمینه به برونسپاری خدمات فناوری اطلاعات اقدام کرده اند، به عنوان جامعه آماری انتخاب و تاثیر اشتراک دانش مبتنی بر برونسپاری با رویکرد اقتضایی در این سازمانها مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد که اشتراک دانش در پرتو متغیرهای وضعی، موفقیت راهبرد برونسپاری را تحت تاثیر قرار می¬دهد. به سخن دیگر، رابطه اشتراک دانش به عنوان یک متغیر مستقل با توفیق در برونسپاری به عنوان متغیر وابسته از یک سو از متغیر میانجی به نام شراکتپذیری تاثیر میپذیرد؛ و از سوی دیگر، قابلیت سازمانی در این ارتباط در نقش متغیر تعدیل کننده ظاهر می¬شود. بنابرین، برونسپاری خدمات فناوری اطلاعات زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که از طریق رابطه شراکتپذیری هر یک از طرفین در دانش یکدیگر سهیم شوند و با تقویت قابلیتهای سازمانی خود برای کاربرد دانش کسب شده در سازمان خود تلاش نمایند.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
مزیت رقابتی اصلی سازمان های امروزی، دانش است. دانش ابزار قدرتمندی است که روز به روز در حال توسعه و تغییر است؛ کنترل و مدیریت دانش نیازمند کسب مهارت های ویژه ای است و به تناسب نوع فعالیت سازمان ها، این مهارت ها با یکدیگر متفاوت هستند. تحقیقات زیادی برای شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش انجام شده است و در هر یک از این پژوهش ها عوامل کلیدی موفقیت متفاوتی معرفی شده است. در این مقاله کوشش شده که با استفاده از تحقیقات انجام گرفته، مدلی جامع برای شناسایی عوامل کلیدی موفقیت برای پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در دانشگاه ها ارائه شود.
در این پژوهش عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه ها شناسایی شدند، سپس برای هر یک از این عوامل شاخص هایی تعریف شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ابعاد و شاخص های به دست آمده در دانشگاه های شهر تهران مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و ابعاد اصلی و عوامل آن استخراج شدند. در نهایت از طریق آزمون فریدمن عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شده در دانشگاه ها، اولویت بندی شدند.
عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شده در این پژوهش می تواند به عنوان راهنمایی چارچوبی مناسب برای سنجش میزان آمادگی دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی کشور برای پیاده سازی مدیریت دانش مورد استفاده قرار بگیرد.
رابطه بین مدیریت دانش و شاخص های فرهنگ سازمانی دنیسون
حوزه های تخصصی:
طراحی مدل ساختاری مدیریت دانش مشتری بانک با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشتری به عنوان مهمترین منبع دانش برای سازمان ها شناخته شده است. مزیت رقابتی قبلا با نوآوری در محصول و ایجاد نام تجاری حاصل می شد، اما در قرن بیست ویکم که سازمانها با تعاملات بیشتری هستند، ایجاد مزیت رقابتی بوسیله جمع آوری اطلاعات مشتری بدست می آید. در این مقاله با هدف تدوین یک مدل ساختاری با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، جمع آوری نظر خبرگان از طریق پرسشنامه و تحلیل مقایسه ای داده ها، جمعا 25 عامل مهم و موثر بر فرآیند پیاده سازی مدیریت دانش مشتری در بانک شناسایی شد. تحلیل مدل ساختاری نشان داد متغیرهای تعهد مدیریت ارشد، مجموعه مدیران میانی، فرهنگ سازمانی، منابع مالی و فناوری اطلاعات در دسته متغیرهای مستقل قرار می گیرند و دارای قدرت هدایت بالا ولی شدت وابستگی پایین هستند و همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند و برای شروع کارکرد سیستم، باید در وهله اول روی آنها تاکید کرد. سایر متغیرها از نوع متغیرهای متصل هستند که دارای قدرت هدایت و وابستگی بالا هستند و هر نوع تغییردر آنان می تواند سیستم را تحت تاثیر قرار دهد. نتیجه نهایی از ارتباطات عوامل در مدل بیانگر این است که پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش مشتری در رسیدن به عواملی مانند رضایت مشتری، افزایش کیفیت خدمات و نگهداشت مشتری به عنوان دارایی و در نهایت کسب مزیت رقابتی، موثر است.
مدیریت دانش در شرکت های کوچک و کارآفرین:بررسی عوامل سازمانی اثرگذار در ایجاد و انتقال دانش در صنعت انفورماتیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از میان ابعاد مدیریت دانش، دو بعد ایجاد دانش و انتقال دانش را به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته و تلاش دارد عوامل اثرگذار در اجرای موفق این دو بعد مدیریت دانش در شرکت های کوچک انفورماتیک را شناسایی کند. جامعهی آماری این تحقیق 48 شرکت از شرکت های عضو انجمن انفورماتیک ایران بوده و نمونهی آماری تحقیق شامل 27 شرکت است. از این رو با طرح 17 فرضیه و استفاده از ابزار پرسش نامه و اجرای آزمون هم بستگی، رابطهی میان هر یک از متغیرهای سازمانی را با این دو بعد اندازه گیری کرده است. متغیرهای 8گانه عبارتند از فرهنگ اشتراک دانش، فردگرایی، مستندسازی دانش، شبکهی ارتباط های سازمانی، ابزارهای فناوری اطلاعات، دانش کارکنان از فناوری اطلاعات، نظام جبران خدمت های گروهی و نظام آموزش سازمان. نتایج تایید کرد که فردگرایی اثرگذاری منفی روی انتقال دانش دارد. اثرگذاری مثبت دانش کارکنان از فناوری اطلاعات بر بُعد انتقال دانش و رابطهی مثبت جریان ارتباط های غیرمتمرکز سازمانی بر هیچیک از دو بعد تایید نشد.
از مدیریت داده تا مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
مشکلات سنجش تولیدات علمی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: تولید علم در محیط علمی کشور، مسیر چندان درستی را نمی پیماید. تفاوت و ماهیت مجموعه رشته های تشکیل دهنده ی معرفت بشری و عوامل مؤثر بر آن و نیز تفاوت مؤلفه های عقلی و علمی تاثیرگذار بر علوم متفاوت مورد توجه قرار نگرفته، عرصه های همپوشانی و نحوه ی تغذیه زمینه های مختلف علمی از همدیگر مد نظر دقیق واقع نمی شوند. در شیوه های تبدیل علم به فناوری و کاربردی نمودن علوم انسانی و اجتماعی هم کم توجهی وجود دارد.
روش بررسی: بررسی های میدانی شیوه های داوری علمی و اخلاقی طرح های پژوهشی، مقالات علمی، کتب تخصصی و تجزیه و تحلیل موضوعاتی مانند مقالات سیستماتیک مروری، متاآنالیز، Rapid processing، زمینه های تحقیق پیشتاز، Impact factor، Citation، Primary and Secondary Database، Leading rate و Self Meta data citation و نشان دهنده ی آنست که این موارد برای مسؤولان تولید علم در کشور مفهوم روشنی ندارد.
یافته ها: فضای تولیدات علمی به صورت مقاله، ثبت اختراع و اکتشاف، چاپ کتاب، انتشار مجلات علمی- تخصصی، چه از نظر اقتصادی و چه از جنبه های مدیریتی، رعایت اخلاق و امانتداری علمی، تسهیم منافع علمی، آموزش آداب و اخلاق علمی بین استاد و دانشجو و ... عدم ضابطه مندی مناسب را نشان می دهد.
نتیجه گیری: میزان آشنایی، میزان مراجعه و مهارت های مراجعه به Databaseهای علمی وضعیت خوشایندی نداشته، تفاوت و ارزش پایگاهی مانند Scopus با Trip database و یا library Cochrane شناخته شده نبوده، ساماندهی پایگاه های علمی الکترونیکی ملی برای مدیریت عرصه اطلاع رسانی برای تولیدات علمی و تخصصی کشور نیز راه درازی تا رسیدن به حد مقبول در پیش دارد.
"
مدل کاربست مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سنجش آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری سازمانی و به تبع آن ایجاد سازمان یادگیرنده، پدیده ای نو و جدید باعث تحولات عمده در هر سازمان می شود که در سه دهه اخیر مطرح شده است. از عوامل عمده موفقیت در سازمان های امروزی استقرار ویژگی های یادگیری در سازمان های یادگیرنده است. هدف این پژوهش، سنجش وضعیت آمادگی دانشگاه علوم پزشکی ایران برای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده بر اساس عوامل پنج گانه مدل سیستمی مارکوارت است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و ابزار گردآوری داده های آن، پرسشنامه مارکوارت است. با توجه به وسیع بودن جامعه آماری (1428 نفر)، 137 نفر از کارکنان بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. پرسشنامه میان مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان دانشگاه توزیع شد. برای تحلیل داده های جمعیت شناختی پژوهش از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان آمادگی بر پایه سه مولفه پویایی یادگیری (با میانگین 2.64)، فناوری (با میانگین 2.80) و توانمندسازی افراد (با میانگین 2.72) است و دو مولفه مدیریت دانش با میانگین (3.01) و تحول سازمانی (با میانگین 2.72) است؛ بنابراین، فرضیه های پنج گانه تحقیق در سطح معناداری پنج درصد پذیرفته نشد؛ از این رو، دانشگاه علوم پزشکی ایران که مسوولیت آموزشی و یاددهندگی دارد، در حال حاضر، از لحاظ سازمانی، ویژگی های سازمان یادگیرنده را ندارد و میزان آمادگی آن برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده ضعیف است.
ارزیابی وضعیت مدیریت دانش بر اساس مدل نوناکاتاکوچی (مطالعه موردی: شرکت تالیا)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولات فضای کسب و کار کنونی، دانش نقش بی بدیلی در تعیین شکوفایی و بالندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع دارد. بر همین اساس مدیریت دانش در تلاش است تا با تولید؛ تسهیم و نگهداری دانش از مهارتها و ظرفیتهای هر بنگاه اقتصادی یک مزیت رقابتی بسازد. بر همین اساس در اقصی نقاط جهان سازمانها جهت بقا و سودآوری در فضای کسب و کار اقتصاد دانش محور به شکلهای گوناگون از تکنیکها و روشهای مدیریت دانش بهره میگیرند. {1} با توجه به آنچه در باب اهمیت مدیریت دانش گفته شد در این مقاله تلاش شده است که به بررسی زمینه و وضعیت مدیریت دانش در سازمانهای ایرانی پرداخته شود. بدین منظور ابتدا به بررسی و مطالعه مدلهای موجود و پرکابرد مدیریت دانش پرداخته شده و سپس شرکت تالیا به عنوان مطالعه موردی معرفی شده است. جهت بررسی وضعیت موجود مدیریت دانش در سازمان مورد مطالعه با استفاده از مدل نوناکاتاکوچی به طراحی پرسشنامه ای جهت گردآوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. پس از گردآوری داده ها و پردازش آنها، امتیاز مدیریت دانش سازمان محاسبه شده است. سپس نمرات سازمان در هر هشت بخش مدل نوناکاتاکوچی بدست آمده است. و در نهایت وضعیت کلی مدیریت دانش و نقاط قوت و ضعف سازمان بر اساس این تحلیلها مشخص شده است.
تفکر سیستمی و استقرار مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موانع انسانی مدیریت دانش در سیستم مالی ارتش جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مبانی نظریه ایجاد دانش با استفاده از فرایند تبدیل دانش در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ایجاد دانش سازمانی با هدف نوآوری و خلقِ دانش در سازمان ها، دانش را به ضمنی و آشکار تقسیم می نماید و در یک فرایند چهار مرحله ای تبیین می کند که چگونه با استفاده از فرایند SECI می توان دانشی جدید در سازمان ایجاد کرد. این نظریه در فرایند تبدیل دانش از ضمنی به آشکار و بالعکس، مبتنی بر اندیشه های ایده آلیسم معرفتی می باشد. نگاه هستی شناسانه این نظریه نیز نومینالیستی بوده و حقیقت های عینی را وقعی نمی نهد. از سوی دیگر انسان در این نظریه موجودی فعال در عرصه فهمِ دانش معرفی شده و او را خالق اطلاعات قلمداد می نماید. این نظریه با استفاده از روش شناسی تفسیری، تحلیل گفتمانی و پساساختارگرایی در زمره نظریه های پست مدرن قرار می گیرد.
در معرفت شناسی اسلامی ملاک صدق، مطابقت با واقع است؛ و معیار صدق نیز بر مبناگرایی استوار است؛ در هستی شناسی نیز، با پذیرش واقع-گرایی، قایل به واقعیت نفس الأمری برای محکی قضایا هستند. وانسان در اندیشه اسلامی کاشف اطلاعات و پدیده ها است و صرفاً روابط بین پدیده ها را کشف می کند. روش شناسی اسلامی هر عاملی را در تبیین پدیده ها مؤثر نمی داند و هرگونه عامل درونی یا بیرونی را به صورت مطلق در تبیین نظریه دخالت نمی دهد؛ به عبارت دیگر، عواملی که موجب نسبی شدن پدیده ها و نظریه ها می شوند را فاقد اعتبار دانسته و در روش شناسی و تبیین پدیده ها آن ها را به بازی نمی گیرد.
در نهایت با جایگزینی مبانی و روش شناسی اسلامی در مبانی نظریه، مشاهده خواهیم نمود که فرایند SECI که دانش را از ضمنی به آشکار و بالعکس تبدیل می کند تا دانش جدیدی در سازمان ایجاد شود، ...