فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه با وجود جهانی شدن اقتصاد و توسعه فناوری ارتباطات، دریاها جالب ترین حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی در قرن بیست و یکم محسوب می شوند؛ از اینرو در گذشته، آمریکا و بریتانیا قدرت های بلامنازع دریایی بوده اند. در این برهه از زمان، بازیگران دیگر سعی می کنند با یافتن پتانسیل و مزایای خود، وارد این بازی ژئوپلیتیکی گردند. در این بین ایران با داشتن سواحل گسترده و مستعد و بنادر متعدد در خلیج فارس و دریای خزر: وجود تنگه راهبردی هرمز به لحاظ ژئوپلیتیکی دارای موقعیت ساحلی و استراتژیک منحصر به فردی است؛ این موقعیت ژئوپلیتیکی ضمن اینکه الزاماتی را برای اداره کشور می طلبد؛ دارای فواید و مزایایی نیز هست. به طوریکه، اگر ایران بخواهد به عنوان یک قدرت منطقه ای در کنار سایر قدرت های نوظهور -نظام تک قطبی به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشد- باید استراتژی کلان خود را بر مبنای دکترین دریا محور تنظیم نماید. یعنی با برجسته کردن زیربنای دریایی خود نه تنها از فواید اقتصادی و مزایایی آب های آزاد بهره مند شود بلکه به یاری قدرت دریایی، نظام موجود را به چالش بکشد. لذا این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش شده، در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که؛ دریا و آب های آزاد دارای چه اهمیت و مزایایی می باشند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که اهمیت دریاها و آب های آزاد در دو محور کلی قابل طرح می باشند:
1- مولفه های قدرت افزای دریا که شامل: مزایای اقتصادی و تجاری، ارتباطی و لجستیکی، نظامی و ژئوپلیتیکی می باشد.
2- کارکردهای قدرت دریایی که شامل: افزایش منزلت ژئوپلیتیکی و قدرت ملی، حفظ تمامیت ارضی، تأمین امنیت مرزهای ساحلی و دریایی، دیپلماسی دریایی است.
استراتژی مقابله با تحریم ها در اجرای پروژه های پارس جنوبی (مورد مطالعه: واحد 106 فاز 19 پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای پروژه های نفت و گاز به خصوص پروژه های مربوط به فاز های پارس جنوبی از اهمیت بسیاری برخوردار است. اجرای پروژه های مذکور در چارچوب مدت زمان، هزینه و کیفیت بالا از الزامات قراردادی می باشد. تحریم های ظالمانه ایالات متحده آمریکا، قوانین کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 باعث اخلال در روند اجرایی پروژه ها شده است. در این تحقیق با استفاده از ماتر یس عوامل خارجی(EFE)، ماتر یس عوامل داخلی (IFE)، مهم ترین عوامل خارجی و داخلی شناسایی و با استفاده از ماتریس سوات نوع استراتژی تعیین شده و درنهایت با استفاده از ماتر یس QSPM، استراتژی ها اولویت بندی شده است. اساس این تحلیل بر این پایه استوار شده که بر اساس نقاط قوت و فرصت های موجود ، نقاط ضعف داخلی را کاهش داده و به سمتی پیش رویم که در مقابل تهدیدهایی همچون تحریم منزوی شویم. در بیشتر مواردی که از ماتر یس سوات استفاده شده ، استراتژی سازمان ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج ، هفت استراتژی منتخب اولویت بندی شده شامل این موارد می باشد: استفاده از توانایی شرکت های زیر مجموعه گروه و حمایت از آنها در جهت کاهش تاخیرات در بخش خرید تجهیزات و حمایت از تولید داخل، استفاده از توانایی مدیران مجموعه به منظور سفارش تجهیزات از سازندگان دیگر در برای خنثی سازی تحریم، مدیریت قرارداد مشاور و پیمانکار در جهت کاهش و بستن راه های ادعایی آنها، استفاده از توانایی های مپنا بین الملل در جهت انتقال ارز به سازندگان خارجی.
جایگاه منطقه ای ایران پس از جنگ سرد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « جایگاه منطقه ای ایران پس از جنگ سرد» می باشد که به بررسی جایگاه ایران در زمان بعد از جنگ سرد می پردازد. چرا که روند های جهانی به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. از این رو موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئو اکو نو میک از جمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شود که تأثیر چشمگیری بر روابط خارجی ایران دارد.
بر همین اساس از جمله متغیرهایی که می توان بر اساس آن جایگاه ایران را مشخص کرد که در پژوهش پیش رو به بررسی آن خواهیم پرداخت شامل مواردی چون: وضعیت جغرافیایی ایران، جغرافیای انسانی، فرهنگ سیاسی ایرانیان، موقعیت نظامی و بررسی موقعیت ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک ایران پس از جنگ سرد میباشد.
یافته ها حاکی از آن است که عصر جدید سامانه اقتصاد محور، بر مبنای ترتیبات سیاسی و با هدف کسب برتری های اقتصادی شریان های حیاتی اقتصادی و تمرکز ویژه ای، حداقل در حوزه جغرافیایی خاورمیانه، بر روی انرژی است.از این رو اهمیت و نقش کشورها وابسته به برتری های اقتصادی آن ها است که موقعیت جغرافیایی آن ها نیز در این میان بسیار حائز اهمیت است.
بوروکراسی دولتی و خروج برخی نیروهای متخصص از ایران: درآمدی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه ی نقش دولت در توسعه دیدگاه های مطرح شده به طور کلی به دو دسته قابل تقسیم اند. کسانی که برای دولت قائل به نقش حداقلی هستند و تاکید بر جامعه و نقش آن دارند و کسانی که برای دولت نقش حداکثری قائل هستند و دولت را کارگزار اصلیِ توسعه می دانند. «پیتر اونز» در دسته دوم قرار می گیرد و مفهوم دولت ناکارآمد را در مقابل دولت کارآمد معرفی می کند. از زمان شکل گیری دولتِ مدرن در ایران و توسعه ی بوروکراسی شاهدِ ناکارآمدی آن بوده ایم؛ تداوم این مسئله به ناکارمدی دولت، خروج نیروهای متخصص از کشور و تعمیق توسعه نیافتگی کشور انجامیده است. پژوهشِ حاضر تلاش دارد تا رابطه ی بوروکراسی ناکارآمد و خروج نیروهای متخصص از ایران در دولت نهم و دهم در قالب این فرضیه که ناکارآمدی بوروکراتیک در ایران از عوامل تاثیرگذار بر خروج نیروهای متخصص است؛ مورد بررسی قرار دهد. در این راستا تاکید بر بوروکراسی کارآمد و انطباق آن با بوروکراسی وبری سبب می شود تا در کنار نظریه ی اونز، نظریه ی بوروکراسی وبر نیز به کار گرفته شود. در نهایت بررسی عناصر کلیدی بوروکراسی مبتنی بر اقتدار عقلانی- قانونی در ترکیب با ویژگی های دولت های کارآمد و ناکارآمد و نظریه ی جاذبه و دافعه می تواند معیار مناسبی باشد، تا نشان دهد چگونه دولت می تواند با کاستن از نقش های خود و جذب نیروهای متخصص و توانمند، خود را از جرگه ی دولت ناکارآمد خارج و به دولت کارآمد نزدیک و به این شیوه زمینه را برای کاهش روندِ خروج نیروهای متخصص از کشور و در نهایت تحقق توسعه فراهم آورد.
تحریم اقتصادی، اثرگذاری ذهنی و کنش سیاسی: نمونه موردی دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمده آثار موجود در زمینه مطالعاتِ مربوط به تحریم های اقتصادی در رشته روابط بین الملل، جنبه های حقوقی و اقتصادی آن ها را مد نظر خود قرار داده اند. امّا تحقیق حاضر به دنبال بررسی ابعاد جدیدتری از آثار تحریم ها بر روی شهروندان کشورِ هدف تحریم می باشد. در این راستا جنبه های ذهنی و روانی اثرگذاری تحریم های ایالات متحده آمریکا بر نوع مطالبات و سطح مشارکت سیاسی شهروندان ایرانی موضوع پژوهش در نظر گرفته شده است. فرضیه تحقیق بیان می دارد که هرچه تحریم ها بر روی شهروندان اثرگذارتر باشد، رفتار سیاسی آنان ماهیتی خشونت آمیز پیدا کرده و نوع مطالبات افراد به سمت موضوعات اقتصادی تر حرکت خواهد کرد. امّا نتایج حاصل شده نشان می دهد که علی رغم افزایش میزان مشارکت سیاسی افرادی که تحریم ها را اثرگذار ارزیابی کرده اند، نوع مطالباتشان بیشتر حول محور موضوعات مدنی و سیاسی دارای سطح معناداری قابل تبیینی می باشد. محقق بر این باور است که این خصیصه مربوط به ویژگی های خاص جامعه آماری تحقیق، یعنی دانشجویان دانشگاه تهران می باشد و در صورت گسترده تر شدن جامعه آماری، امکان سنجش فرض اولیه، مجدداً مهیا خواهد شد. لازم به ذکر است، داده ها از طریق توزیع پرسشنامه میان دانشجویان دانشگاه تهران بدست آمده و ابزار تجزیه و تحلیل آماری آن نیز، نرم افزار SPSS می باشد.
نگرش سیستمی و مسئله کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ظرفیت های نهاد ولایت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کارآمدی نظام جمهوری اسلامی یکی از دغدغه های مهم در سال های اخیر و پس از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی است، به خصوص در شرایط جدید که نقش منطقه ای و جهانی ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار شده و بر اساس آن مطالبات جدیدی از نخبگان و دانشمندان ایرانی در ارائه مدل های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در حال شکل گیری است. بی تردید ارائه مدل های کارآمد از اولویت های نظام اسلامی است. کارآمدی را از منظرهای گوناگون می توان بازشناخت؛ ولی این مقاله به دنبال تحلیل کارآمدی نظام سیاسی از منظر متغیر نگرش سیستمی است. کارآمدی در رویکرد سیستمی مبتنی بر قدرت تهیه ورودی، نحوه انجام عملیات بر آنها، نحوه سازماندهی خروجی، حفظ، استقرار و تعادل سیستم است؛ یعنی یک سیستم کارآمد سیستمی است که دارای سه مؤلفه کارایی، اثربخشی و تعادل باشد. لذا فردی که با نگرش سیستمی به نظام سیاسی نگاه می کند، نظام را کلیتی یکپارچه می بیند که از بخش های مختلفی تشکیل شده است. پذیرش این نگرش مجال آن را فراهم می آورد که ضمن تجزیه و تحلیل سیستم به طراحی، نوسازی یا بهسازی ورودی، فرایند، خروجی و بازخورد نظام سیاسی اقدام شود.
نقطة عزیمت این مقاله نهادِ ولایت به مثابه نقطه تعادل نظام اسلامی و عالی ترین مقام مدیریت راهبردی است که می تواند با اعمال نگرش سیستمی جوهره تفکر راهبردی به مهندسی سیستم های کلان نظام سیاسی، نوسازی و بهسازی و در یک کلام کارآمدسازی سیستم اقدام نماید و از طریق تغییر یا تکمیل حلقه های مفقوده برای بهبود سیستم تلاش نماید.
بازبینی و سنجش نیات تهاجمی و تهدیدات امنیتی آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از بازبینی و سنجش نیات تهاجمی و تهدیدات امنیتی در رفتار ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه استفن والت، بیشتر بر نیات تهاجمی به ویژه مؤلفه «دکترین امنیت ملی» تأکید میکند و با اشاره به برخی ویژگیهای آن، میکوشد تا با دسته بندی رویکردهای مختلف در زمینه امنیت ملی ج.ا.ا، برخی ابهامات این مفهوم را برطرف کند. فرضیه این است که ماهیت تهدیدات آمریکا نه تنها نظامی، بلکه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی (استراتژی جنگ کم شدت) است و پاسخ ها نیز صرفاً نظامی نیستند.
تأثیر جنبش های اسلامی ـ مردمی سال 2011 بر منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش موج بیداری اسلامی در خاورمیانه توانست تا حدود زیادی منابع قدرت نرم قدرت های جهانی و به خصوص آمریکا و قدرت های بزرگ منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر خویش قرار دهد. این پژوهش میکوشد تأثیر جنبش های مردمی ـ دینی اخیر را بر تغییر منابع قدرت نرم ایران و آمریکا در منطقه، تجزیه و تحلیل کند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که با توجه به ماهیت و اهداف جنبش های اخیر در خاورمیانه، ادامه روند این تحولات به افزایش منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و کاهش منابع قدرت نرم آمریکا در خاورمیانه منجر خواهد شد.
بیداری اسلامی و دستگاه دیپلماسی ایران؛ فرصت ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک، انقلاب اسلامی ایران یکی از مؤثرترین تحولات در دهه های اخیر خاورمیانه محسوب میشود و روح و اندیشه این انقلاب در بسیاری از تحولات منطقه ای به طور چشمگیری تأثیرگذار بوده است. طبیعتاً آمریکا به عنوان یک قدرت هژمون، ایران را در منطقه خاورمیانه رقیب سرسخت خود میبیند و همواره تلاش دارد، جنبش های خاورمیانه که معروف به روند بیداری اسلامی هستند را به مسیر دلخواه خود هدایت کند. این مقاله درصدد بررسی فرصت ها و چالش هایی است که در این خصوص برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی به وجود میآید. یافته اصلی این نوشتار بر این دلالت میکند که دیپلماسی فعال ایران میتواند امکان بهره برداری هرچه بیشتر از این فرصت ها را به وجود آورد و تهدیدها را نیز مهار و آنها را به فرصت های استثنایی تبدیل کند.
عوامل تعیین کننده روابط ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران با چین به گونه ای روزافزون در کلیت سیاست خارجی ایران اهمیت می یابد. با عنایت به این موضوع مقاله حاضر در پی تبیین متغیرهای شکل دهنده به این روابط است. به بیان دیگر پرسش کلیدی مقاله این است که چه متغیرهایی به روابط ایران و چین در وضعیت کنونی شکل می دهند؟ از نظر نویسنده، «برخی همپوشانی ها در سیاست خارجی دو کشور، مبادلات اقتصادی و نظامی و همکاری در حوزه انرژی، عوامل توسعه بخش روابط دو کشورند. از دیگر سو انتخاب استراتژیک چین و روابط همکاری جویانه این کشور با قدرت های غربی، عوامل محدودکننده این روابط به شمار می آیند». نویسنده معتقد است عوامل محدودکننده در سال های اخیر نقش مهم تری در شکل دهی به روابط سیاسی دو کشور ایفا کرده اند، به گونه ای که روابط سیاسی طرفین نسبت به گذشته محدود شده و روابط تجاری به عنوان مهم ترین حوزه همکاری های دو کشور مطرح شده است.
شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا و سیاست های ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد تا شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا را مورد مطالعه قرار داده و دیدگاه های آنها در مورد سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارتند از: چه افراد و سازمان هایی در مباحث مربوط به سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران مشارکت کرده و در نتیجه، آیا بخشی از شبکه بررسی مسائل ایران محسوب می شوند؟ توصیه های سیاسی که اعضای شبکه بررسی مسائل ایران ارائه کرده اند، چیست؟ کدام یک از این توصیه های سیاسی، تحت مقوله خط مشی های دیپلماسی عمومی قرار می گیرند؟ بر پایه توصیه های ارائه شده درباره سیاست های امریکا در قبال ایران و روابط میان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران، چه حلقه های سیاست سازی را می توان در این شبکه شناسایی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، اسناد به دست آمده در پژوهش درباره شبکه بررسی مسائل ایران را به دقت مطالعه کرده و سیاست هایی را که هریک از اعضا توصیه کرده بودند، مورد توجه قرار می دهیم. با مراجعه به برخی از پایگاه های داده در مجموع، ۱۸۲ شخصیت به عنوان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران شناسایی شدند. از آنجا که در بعضی سازمان ها بیش از یک نفر از این شخصیت ها حضور داشتند، در مجموع ۱۰۴ سازمان که دست کم یکی از اعضای آنها در شبکه بررسی مسائل ایران حضور دارد، شناسایی شدند. با آغاز تحلیل داده ها و نیز بر پایه سیاست های توصیه شده، پیش فرض های آنها درباره ماهیت روابط جمهوری اسلامی ایران و امریکا و برداشت آنها از واقعیت های سیاسی در ایران، چهار الگوی مختلف نمایان شد. براساس نتایج نهایی به طورکلی مجموعه سیاست های توصیه شده اعضای شبکه بررسی مسائل ایران را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: «تعامل راهبردی»، «تنبیه گری بدون تعامل»، «تعامل ستیزه جویانه» و بالاخره «دگرگونی بنیادین» آشکار شدن چنین الگویی را می توان حاکی از وجود چهار گروه یا حلقه سیاست ساز در شبکه بررسی مسائل ایران دانست که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و معرفی می شود.
امکان سنجی الگو دهی انقلاب اسلامی ایران به جنبش های دینی ـ مردمی اخیر در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تحولات اخیر در خاورمیانه هدف پژوهش حاضر بررسی و تجزیه و تحلیل ظرفیت ها و چالش های موجود در بطن این تحولات برای انقلاب اسلامی ایران، در راستای تأثیرگذاری و الگودهی به این جنبش هاست؛ همچنین در جهت بهینه سازی فرصت ها و رفع چالش های موجود در تحولات اخیر راهکارهایی ارائه شده است.
روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بر مبنای روش کیفی و ابزار گردآوری داده ها، منابع کتابخانه ای، اینترنتی و اسنادی میباشد.
عوامل موثر در عدم تعیین خطوط مرزی دریایی کشورهای ساحلی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریاچه خزر بزرگ ترین دریاچه جهان بین آسیا و اروپا واقع شده و فاقد اتصال طبیعی به اقیانوس ها و دریاهای جهان است. تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی در سال 1991، دریای خزر به عنوان یک دریای ایرانی ـ شوروی شناخته می شد و طبق معاهدات فی مابین دو کشور که در سال های 1921 و 1940 منعقد گردیده بود، عرصه دریایی مشترک دو کشور محسوب می شد. به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور سه کشور جدید یعنی قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان در مجاورت این دریا، عملاً دریای خزر توسط پنج کشور احاطه شد و از اینجا بود که اختلاف در مورد رژیم حقوقی دریای خزر و چگونگی بهره برداری از منابع بستر و زیربستر دریا پدید آمد. بر اساس مذاکراتی که در سال های پس از فروپاشی شوروی انجام گرفته، روش های مختلفی جهت تقسیم دریای خزر پیشنهاد شده که تاکنون هیچ کدام از آنها مورد توافق قرار نگرفته است. ویژگی های جغرافیایی دریای خزر، دارا بودن قابل توجهی منابع نفت و گاز، به علاوه حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای، موجب شکل گیری دیدگاه های مختلفی در مورد چگونگی مالکیت دریای خزر و تعیین خطوط مرزی شده است. در این مقاله کوشش می شود با رویکرد توصیفی – تحلیلی، موضع گیری های کشورهای ساحلی دریای خزر در مورد رژیم حقوقی این دریا پس از فروپاشی شوروی بررسی شود و با توجه به این موضع گیری ها، عوامل موثر در عدم تعیین خطوط مرزی دریایی کشورهای ساحلی دریای خزر مشخص گردند .
شکاف نسل ها؛ بررسی جامعه شناختی فاصله نسل ها از انقلاب اسلامی تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به تعریف نسلی و تقسیم بندی نسل ها پرداخته سپس مجموعه تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور را به صورت مختصر مرور خواهیم کرد. در بخش بعد به مهم ترین شاخصه های نسل سوم پرداخته و در خلال آن درصدد ارائه راه حل خواهیم بود. در ادامه، مدیریت فکری مبتنی بر عقلانیت، مشارکت سیاسی نسل سوم،کار ویژه مذهب در کاهش این فاصله و نقش مسایل اقتصادی و تاثیر آن، مورد بررسی قرار گرفته است.
انقلاب اسلامی و آینده چالش با پارادایم «ترقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان ظهور پارادایم «ترقی غربی» که وجه مسلط آن، اخذ مبانی معرفتی غرب برای وصول به ترقی بوده، الگوی دیگری در چالش با آن قرار گرفت که استفاده از مبانی معرفتی دینی و مقتضیات درونی جامعه ایران را برای رسیدن به پیشرفت ضروری می دانست.
تسلط پارادایم «شبه ترقی غربی» در دوره پهلوی موجب شد تا استفاده از ظواهر غرب به ابزاری برای وابستگی، تخریب ساختار های اجتماعی و غارت ایران به کار رود. براین اساس، شکل گیری انقلاب اسلامی ایران در چالش با «ترقی» و «شبه ترقی» به عنوان نقطه عطفی در طرح الگوی پیشرفت، سیر تکاملی و تبدیل شدن آن به یک پارادایم مسلط به شمار می آید.
در این مقاله تلاش می شود تا ضمن تبیین چالش میان این دوپارادایم در عصر جمهوری اسلامی، تحلیلی از آینده چالش میان این دو نیز ارائه شود.
خانواده، سرمایه خانواده و چالش های فراروی جامعه ما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای جامعه شناسی در قرنی که آن را پشت سرگذاشتیم، روی آوردن به نظریه سرمایه اجتماعی است. گرچه هنوز در باب معنای سرمایه اجتماعی، وفاق لازم میان جامعه شناسان و متفکران علوم اجتماعی پدید نیامده، اما از سوی دیگر، سیالیت معنایی آن باعث شده است که بتوان از زوایای نوینی که خطوط پژوهشی گوناگون آن را اجتناب ناپذیر می سازد، به آن نگریست و از بسط نظری آن برای فهم بهتر مسایل اجتماعی، بهره برد. نوشتار حاضر ابتدا با توجه به ریشه شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی، به بازتعریف آن به گونه ای که بتواند در برگیرنده سرمایه خانواده باشد، می پردازد و سپس از همین منظر، ابعاد سه گانه سازنده آن را معرفی می کند. در ادامه، تهدیدهای سرمایه خانواده از زاویه چالش های فراروی جامعه ایرانی مطرح می گردد و در پایان، راهکارهای ارتقای سرمایه خانواده ارائه می شود. از آنجا که نوشتار حاضر، نخستین مواجهه با مسایل خانواده از منظر سرمایه اجتماعی است، به ضرورت های پژوهشی آینده در این خصوص نیز پرداخته شده است.
شکاف درآمدی، دغدغه امنیتی کشورهای در حال گذار ؛ مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکاف درآمدی در فرایند پرشتاب اجرای برنامه های توسعه و یا به دنبال سیاست های ایجاد رفاه به خصوص در کشورهایی که از منابع انرژی برخوردارند، منجر به بروز و شکل گیری طبقاتی جدید شده است. در یک تقسیم بندی، شکل گیری ناموزون سه طبقه بالا، متوسط و پایین از جمله نشانه های این فرایند در کشورهای در حال گذار می باشد. ایران یکی از نمونه های بارز این روند محسوب می شود. در این مقاله پیامدهای رشد اقتصادی یعنی ظهور اجتناب ناپذیر طبقات اجتماعی جدید از دیدگاه امنیت مورد مطالعه قرار گرفته اند. پیدایش طبقه متوسط موجب تحولات بسیار زیادی در نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده و خواسته ها، انتظارات، نیازها، سهم خواهی ها و فرصت طلبی های این طبقه در یک دوره زمانی، اشکال خاص مقاومت علیه قدرت را شکل می دهند. پیدایش طبقه پایین نیز یکی دیگر از پیامدهای رشد اقتصادی یا سیاست های بازتوزیع درآمدی است که مقاومت و تغییر خواهی را از خود بروز می دهد. در این مقاله، نظریات تغییرات اجتماعی و دیدگاه های مطالعات امنیت و به ویژه امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر با نگاهی خاص به رابطه بین مسئله توزیع درآمد و امنیت پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بسیاری از تغییرخواهان ناراضی از طبقه پایین هستند و همچنین شاهد بروز اشکال خاص مقاومت و مخالفت طبقه متوسط در جامعه هستیم .این پژوهش ناآرامی های با خاستگاه طبقه پایین و نیز طبقه متوسط ایران در دو دهه اخیر را با ترکیبی از روش های مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است. به نظر می رسد که کاهش مشکلات امنیتی جامعه، نیازمند توجه بیشتر سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی به تبعات امنیتی درازمدت برنامه های توسعه ای است. توجه به سیاست های توزیع و باز توزیع ثروت در جامعه و ایجاد الزامات ساختاری برای جذب طبقات به وجود آمده می تواند تا حدود زیادی اثرات امنیتی این روند را تعدیل نماید