شکاف درآمدی در فرایند پرشتاب اجرای برنامه های توسعه و یا به دنبال سیاست های ایجاد رفاه به خصوص در کشورهایی که از منابع انرژی برخوردارند، منجر به بروز و شکل گیری طبقاتی جدید شده است. در یک تقسیم بندی، شکل گیری ناموزون سه طبقه بالا، متوسط و پایین از جمله نشانه های این فرایند در کشورهای در حال گذار می باشد. ایران یکی از نمونه های بارز این روند محسوب می شود. در این مقاله پیامدهای رشد اقتصادی یعنی ظهور اجتناب ناپذیر طبقات اجتماعی جدید از دیدگاه امنیت مورد مطالعه قرار گرفته اند. پیدایش طبقه متوسط موجب تحولات بسیار زیادی در نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده و خواسته ها، انتظارات، نیازها، سهم خواهی ها و فرصت طلبی های این طبقه در یک دوره زمانی، اشکال خاص مقاومت علیه قدرت را شکل می دهند. پیدایش طبقه پایین نیز یکی دیگر از پیامدهای رشد اقتصادی یا سیاست های بازتوزیع درآمدی است که مقاومت و تغییر خواهی را از خود بروز می دهد. در این مقاله، نظریات تغییرات اجتماعی و دیدگاه های مطالعات امنیت و به ویژه امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر با نگاهی خاص به رابطه بین مسئله توزیع درآمد و امنیت پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بسیاری از تغییرخواهان ناراضی از طبقه پایین هستند و همچنین شاهد بروز اشکال خاص مقاومت و مخالفت طبقه متوسط در جامعه هستیم .این پژوهش ناآرامی های با خاستگاه طبقه پایین و نیز طبقه متوسط ایران در دو دهه اخیر را با ترکیبی از روش های مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است. به نظر می رسد که کاهش مشکلات امنیتی جامعه، نیازمند توجه بیشتر سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی به تبعات امنیتی درازمدت برنامه های توسعه ای است. توجه به سیاست های توزیع و باز توزیع ثروت در جامعه و ایجاد الزامات ساختاری برای جذب طبقات به وجود آمده می تواند تا حدود زیادی اثرات امنیتی این روند را تعدیل نماید