نقدی بر کتاب رفتارشناسی نیروهای اجتماعی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل سیاست خارجی به عنوان یکی از زیررشته های مهم دانش روابط بین الملل، در دهه های اخیر قرن بیست و یکم تبدیل به یک بحث زنده و جاری در محافل علمی روابط بین الملل شده است و مصداق آن آثار نسبتا مهمی است که در این حوزه تولید شده است. تحلیل سیاست خارجی بررسی اداره و اجرای روابط میان کنشگران مختلف به ویژه دولت ها در نظام بین الملل است که شامل موضوعات بسیار گسترده ای می شود. بنابراین با توجه به اهمیت تحلیل سیاست خارجی و ادبیات تولید شده در این حوزه، در این مقاله با هدف ارائه پیشنهاداتی در جهت غنای ادبیات مربوطه، به بررسی ابعاد مختلف محتوایی و فرانظری یکی از این آثار با عنوان «رفتارشناسی نیروهای اجتماعی در سیاست خارجی» خواهیم پرداخت. با بررسی های چهارگانه نقد شکلی و محتوایی این اثر، یافته های پژوهش نشان داد که در کنار مزایا و نواقص شکلی، به لحاظ محتوایی علی رغم آنکه این اثر توانسته است هستی شناسی سیاست خارجی را به تفصیل مورد بررسی قرار دهد، اما به لحاظ نظری به بررسی نظریه های این حوزه و همچنین نتایج و پیامدهای تصمیمات سیاست خارجی نیز نپرداخته است. این پژوهش به لحاظ روشی از روش نقد (بررسی شکلی و محتوایی با تکیه بر تحلیل متن)، استفاده کرده است.