فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۲٬۷۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
درس جنبش های اسلامی معاصر: بررسی کاستی های محتوایی و ضرورت های بازنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درس جنبش های اسلامی معاصر به ارزش 2واحد، از جمله عنوان هایی است که به انضمام هفت عنوان درسی دیگر در زمره درس های اسلامی تعیین و پس از تایید شورای انقلاب فرهنگی در برنامه آموزشی مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی دانشگاهها گنجانده شده است. هدف این درس که در فضای ایدئولوژیک و انقلابی دهه 1360.ه.ش طراحی شد، آشناکردن فراگیران این رشته با تحولات جهان اسلام بویژه جنبش های اسلامی و نقش آنها در روند تحولات این جوامع بوده است.
اینک با گذشت حدود سه دهه از ارائه این واحد درسی و تحولات عدیده جهان اسلام و دگردیسی ها ی ساختاری ژرفی که جهان را متاثر ساخته است این سوال ها ضرورت بررسی می یابد که آیا سرفصل های مصوب برای رفع نیازهای فکری فراگیران از جامعیت کافی برخوردار می باشد؟ مهم ترین تحولاتی که بازنگری این درس را به منظور روزآمد کردن آن الزامی کرده است کدامند؟ چه عنوان هایی برای عصری کردن این درس قابل پیشنهاد است؟
به اقتضای موضوع، این مقاله با استفاده از روش دلفی برای گردآوری داده ها و نیز تجارب شخصی و از رهگذر تطبیق اهداف و سرفصل ها و نیاز سنجی آموزشی درصدد است با رویکرد انتقادی، محتوا و سرفصل های این درس را مورد مطالعه قرار داده و در پایان پیشنهادهایی برای روزآمد نمایی، ارتقای محتوا و غنی سازی آن ارائه کند.
یافته های تحقیق نشان می دهد که تحولات ساختاری جهان، جهانی شدن، اثر فرایند دموکراتیزاسیون بر دگردیسی رفتاری جنبش های اسلامی، پیدایش گونه های نوین جنبش های اسلامی با گستره اثرگذاری جهانی همانند القاعده و حزب الله لبنان، ظهور سنت های فکری جدید در مطالعه جنبش های اجتماعی مانند نظریه ساختار فرصت سیاسی و غیره، ضرورت کاربست رهیافت بین رشته ای و گفتمانی در تجزیه و تحلیل جنبش های اجتماعی، تجربه سیاسی جمهوری اسلامی و غیره ضرورت بازنگری در سرفصل های این درس را مضاعف نموده است.
با عنایت به ضرورت های یادشده این مقاله سرفصل های زیر را برای این درس پیشنهاد می کند: نظریه های جنبش های اجتماعی، الگوی تحلیل و مطالعه جنبش های اسلامی، زمینه های تکوین و رشد جنبش های اسلامی معاصر، سنخ شناسی جنبش های اسلامی، تحلیل مقایسه ای جنبش های اسلامی قدیم و جدید، جنبش های اجتماعی و ساختار فرصت سیاسی، تحولات ساختاری جهانی و جنبش های اسلامی
علل و عوامل بروز جنگ تحمیلی
حوزه های تخصصی:
مدیریت جنگ نرم در فضای عدم تعادل امنیتی
حوزه های تخصصی:
رابطه جامعه و حکومت از دهه 1980 به بعد با تغییرات و دگرگونی های گسترده ای روبه رو شده که ناشی از فضای ""ارتباط مجازی"" بین نیروهای اجتماعی و نیز انتقال آگاهی های جدید نسبت به کارویژه جامعه، نهادهای اجتماعی و حکومتهاست. در چنین فرایندی، شاهد افزایش تعارض جامعه با حکومتها هستیم. اگر به موازات افزایش مطالبات و انتظارات گروههای اجتماعی، زمینه برای مقاومت حکومتها وجود داشته باشد، در آن شرایط، جلوه هایی از ""عدم تعادل امنیتی"" ایجاد خواهد شد که می تواند مخاطرات و محدودیتهای سیاسی و راهبردی برای حکومتها ایجاد کند.
با توجه به چنین نشانه هایی، از اواسط دهه 1990 زمینه برای شکل گیری فرایندهایی به وجود آمد که تضادهای نهفته را به واکنش علنی در برابر رهیافتهای اجرایی و ساختاری نظامهای سیاسی تبدیل و پیامدهای خود را در قالب ""انقلابهای رنگی"" در اولین دهه قرن 21 منعکس کرد. در این شرایط، ساختار داخلی از دو حوزه مورد انتقاد قرار می گیرد: از یک سو نظام سیاسی باید به مطالبات فزاینده گروههای اجتماعی پاسخ گوید و از سوی دیگر، شاهد کنشگری نیروهای فراساختاری در فضای بین الملل هستیم. این شواهد نشان می دهند که در فضای جنگ نرم، مطالبات اجتماعی با استفاده از ""محیط مجازی"" تشدید می شود. ""مدیریت جنگ نرم"" بیانگر به کارگیری الگوهایی است که فضای عدم تعادل را به هماهنگی، تعادل و کنترل تبدیل کند.
نفت و موانع توسعه یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
راهبردهای جهاد فرهنگی در تقابل با ناتوی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی و آینده چالش با پارادایم «ترقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان ظهور پارادایم «ترقی غربی» که وجه مسلط آن، اخذ مبانی معرفتی غرب برای وصول به ترقی بوده، الگوی دیگری در چالش با آن قرار گرفت که استفاده از مبانی معرفتی دینی و مقتضیات درونی جامعه ایران را برای رسیدن به پیشرفت ضروری می دانست.
تسلط پارادایم «شبه ترقی غربی» در دوره پهلوی موجب شد تا استفاده از ظواهر غرب به ابزاری برای وابستگی، تخریب ساختار های اجتماعی و غارت ایران به کار رود. براین اساس، شکل گیری انقلاب اسلامی ایران در چالش با «ترقی» و «شبه ترقی» به عنوان نقطه عطفی در طرح الگوی پیشرفت، سیر تکاملی و تبدیل شدن آن به یک پارادایم مسلط به شمار می آید.
در این مقاله تلاش می شود تا ضمن تبیین چالش میان این دوپارادایم در عصر جمهوری اسلامی، تحلیلی از آینده چالش میان این دو نیز ارائه شود.
امکان های جهان زیستی جمهوری اسلامی ایران برای مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی در مورد سوژه های انسانی به کار میرود که قصد دارند عرصه قدرت را با تحولاتی رو به رو سازند که از وضعیت های نامطلوب به سمت مطلوب تغییر یابد. اولین اصل مشارکت سیاسی انگاره های فرهنگی است که منجر به ممکن گردیدن این فرایند میگردد. این گونه از کنشگری در بازی های قدرت بستگی بسیار زیادی به سازه ها و ساختارهای جمعی دارد که خود را در فرهنگ سیاسی هر کشور بازتاب میدهند. این نوشتار در پی آن میباشد تا با نقد و گذر از الگوهای دوگانه انگار جامعه شناسی سیاسی از جمله کارکردگرایی، زبان شناسی روان کاوی، ساختارگرایی و الگوهای تک خطی، الگویی تئوریک برای بررسی فرهنگ سیاسی مشارکتی در ایران ارائه نماید. مدل تحلیل خود را بر اساس جهان رویکردهای انتقادی، ارتباطی و زیست های سه گانه اسلامی، ایرانی و غربی انتخاب کرده ایم و با فرمول های سیاستگذاری به صورت تجویزی در پایان نوشتار نشان خواهیم داد که در چه صورتی این سه جهان زیست امکان مشارکت سیاسی را فراهم میکند و در چه صورتی تبدیل به انفعال و استبداد در عرصه سیاسی میشود.
بیداری اسلامی و تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر آن در خاورمیانه
منبع:
فرهنگ پژوهش شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
کارکردهای گفتمان ژئوپلیتیکی دشمن خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه غیریت سازی نقش تاثیرگذاری در ایجاد هویت انسانی دارد، اما شکل مفرط آن که «غیرخودی» را به عنوان «ضدخودی» (دشمن) معرفی میکند، گونه ای نظام سلطه مدار را با غلبه گفتمانی خاص بر سایر گفتمان ها و یا نظام های معانی پدید می آورد. با عنایت به این مهم،مقاله حاضر در صدد است منافع مترتب از«دشمن خیالی» را برای نظام های گفتمانی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.به اعتقاد نگارندگان، با وجود اینکه ماهیت اخلاقی «دشمن خیالی» همواره مورد تردید است اما منافع آن به حدی است که کمابیش تمامی نظام های گفتمانی با بهره گیری از بازنمایی های زبانی و رسانه ای مبادرت به تولید آن می کنند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مهمترین کارکردهای دشمن خیالی که در بطن همه آنها سلطه نامحسوس نظام های گفتمانی نهفته است، عبارتند از: تحریک افکار عمومی علیه «دیگری»، ملت سازی، هویت سازی، احیا هویت های فروپاشیده، مشروع جلوه دادن رفتارهای توسعه طلبانه، وجدان زدایی از نیروهای خودی، کسب حمایت افکار عمومی داخلی، استعمار نوین، تحکیم موقعیت و مرزهای سیاسی، تقویت حس قلمروخواهی و وطن پرستی، افزایش تکاپوی ملی، انحراف افکار، ارضا تمایلات درونی ملت، سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی و تهییج و تقویت روحیه نیروهای خودی
جایگاه بازدارندگی متعارف در استراتژی دفاعی دولت باراک اوباما در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواضع و اسناد راهبردی دولت باراک اوباما همگی دلالت بر کاهش نقش و جایگاه تسلیحات نامتعارف در استراتژی امنیت ملی آمریکا دارند. با این حال ایالات متحده آمریکا، در سند بازنگری آرایش هستهای با استثناءکردن جمهوری اسلامی ایران، گزینه توسل به سلاح هستهای در برابر ایران را معتبر میشمارد و از طرف دیگر از طریق ابزارهای مختلف از جمله رویکرد جدید در استقرار سپر دفاع موشکی در منطقه، فروش گسترده تسلیحات نظامی به اعراب منطقه، قطعنامه 1929 شورای امنیت و ... تلاش میکند که در چارچوب سیاست بازدارندگی، قدرت متعارف ایران را در منطقه بوسیله بازیگران منطقهای، موازنه و در مرحله بعد مهار نماید. بنابراین بازدارندگی آمریکا در قبال ایران شامل هر دو مولفه متعارف و نامتعارف میباشد. این نوشتار در پی چرایی همین واقعیت است و در ابتدا با تمرکز بر جایگاه بازدارندگی متعارف در استراتژی دفاعی آمریکا، به منطق کلان حاکم بر این سیاست میپردازد و در نهایت آن را در مواجهه کنونی میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران بهکار میبندد.
گذار از روشن فکری دینی؟
حوزه های تخصصی:
نویسنده معتقد به مفهومی به نام روشنفکری دینی است و چون این روشنفکری دینی را در حال گذار میداند معتقد است باید از آن پاسداری کرد. در توضیح ابتدا با نگاهی اجمالی به روند شکلگیری و تحولات روشنفکری دینی پرورنده آن را دکتر شریعتی و پدرش را مهدی بازرگان میداند که تاکنون ادامه داشته است. در این مسیر تاریخی روشنفکران دینی گاه دچار ارتداد مارکسیستی و گاهی دچار ارتجاع لائیتیسه شدهاند و در حد وسط با دکتر سروش ادامه یافته است. آغاز روشنفکری دینی با فقر فلسفه شریعتی همراه بود و در ادامه دچار فقر تاریخیدانی. اولی به ستیز با روحانیت و ارتداد مارکسیستی رسید پس دومی نباید در شرایط گذاری که در آن قرارداد این تجربه را تکرار کند. راه توسعه جز از راه اصلاحطلبی دینی نمیگذرد پس با تکرار آن تجربه توسعه را به عقب نیاندازیم و اصلاحطلبی را از دین جدا نکنیم.
حکمرانی صندوق های بازنشستگی و ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد مالی نهاد ها و خدمات مالی صندوق های بازنشستگی،سایر نهادهای مالی خصوصی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی سازمان های غیر انتفاعی و بنگاه های عمومی مقایسه بنگاه های خصوصی و عمومی،خصوصی سازی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاستگذاری عمومی سیاستگذاری عمومی در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران بررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
بررسی تطبیقی هویت ملی و دینی دانش آموزان و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت ملی هویت دینی از مقوله های مهم هویت و از منابع مهم تشکیل دهنده هویت افراد هر جامعه محسوب می شود. در این مقاله نیز چگونگی و رابطه بین هویت دینی و هویت ملی و عوامل تاثیرگذار بر آن ها، به صورت پیمایشی در بین 350 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دولتی و غیر انتفاعی ناحیه 4 تبریز مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مقاله جهت اندازه گیری متغیرهای هویت ملی، هویت ...
سیری در مفاهیم وابعاد مختلف توسعه
حوزه های تخصصی:
توسعه وابعاد مختلف آن از جمله مفاهیم کلیدی است که در چند دهه اخیر در مطالعات سیاسی ‘اجتماعی‘اقتصادی و فرهنگی کاربرد داشته و در فرهنگ جغرافیای اقتصادی و سیاسی بعنوان یک عامل تفکیک کننده جوامع و کشورها مطرح می گردد. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن ارائه تعاریفی از توسعه ‘ شاخصهای توسعه یافتگی و عدم توسعه و شیوه های دستیابی به توسعه را مورد بررسی قرار دهد.
توانمندسازی زنان و مشارکت سیاسی در ایران «مطالعه موردی؛ دوره جمهوری اسلامی»
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های اساسی توسعه پایدار، توانمندسازی زنان در فرآیند تصمیم گیری های ملی است. مقوله اساسی در بحث توانمندسازی زنان نیز «مشارکت سیاسی» ایشان می باشد. بر این مبنا تحقیق حاضر در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی می باشد که «چگونه زنان با راهکارهای توانمندسازی نظیر مشارکت سیاسی می توانند سهمی تعیین کننده در ساختار تصمیم گیری ملی ایفا نموده و سیاست گذاری و مدیریت تغییر الگوهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بدست گیرند؟» .به همین منظور تحقیق حاضر با روش «توصیفی - تحلیلی»، تأکید بر لزوم توجه بیش از پیش به نقش زنان در تصمیم گیری ملی دارد و در این راستا، با جمع آوری داده-ها (به روش کتابخانه ای) و تجزیه و تحلیل آنها، در پی پاسخ به سوال اصلی، فرضیه خود را این گونه بیان می دارد که «توانمندسازی زنان در مشارکت سیاسی و شرکت در تصمیم گیری سیاسی در سطح ملی، می تواند باعث تقویت و تسهیل سیاست گذاری شود» و با توجه به داده-های موجود به این نتیجه دست یافته ایم که عمل کرد توانمندسازی زنان در امر مشارکت سیاسی سبب تقویت ساختار تصمیم گیری ملی نیز می گردد.