فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
شاید یکی از مهم ترین پرسش های پیشاروی متفکران علوم انسانی به ویژه علوم اجتماعی در سده ی گذشته به مساله ی معنا و رابطه ی آن با ساختار مربوط می شود: وقتی ما با گزاره ای، جمله ای یا گفتاری در یک متن یا گفتمانی اجتماعی روبه رو می شویم، آن چه معنایی می دهد یا می تواند داشته باشد؟ رابطه ساختار با معنا چیست؟ آیا امکان رسیدن به معنای نهایی وجود دارد؟ در این میان، هر یک از نحله های فکری مختلف به فراخور حال خود به بحث پرداخته اند. هرمنوتیسین ها، پدیدارشناسان، اگزیستانسیالیست ها، پوزیتیویست ها، پست مدرن ها و جز آن. با این حال، شاید مکتبی که بیش از همه در این زمینه به تعمق و تامل پرداخته است، ساختارگرایی باشد. این مکتب با تلاش برای فهم و تعیین ساختار نهایی کوشید معنا را در چارچوبی غیر تاریخی قرار نماید. مقاله ی حاضر می کوشد با تمرکز بر مفاهیم اصلی این مکتب فکری، به بررسی انتقادی رویکرد این مکتب به مساله ی معنا بپردازد و نشان دهد که ساختارگرایی در مقام یک روش تا چه حد توانسته است پاسخگوی معضلات روشی موجود در علوم انسانی باشد.
پارادایم های علم: آیا علم سیاست دارای پارادایم می باشد؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
درباره این موضوع که آیا علم سیاست نیز مانند دیگر علوم اجتماعی دارای پارادایم های مسلط می باشد یا نه و اگر پاسخ مثبت است این پاردایم ها کدامند، بین نویسندگان و صاحب نظران این دانش اختلاف نظر وجود دارد. مقاله حاضر مدعی است که علم سیاست نیز مانند دیگر علوم اجتماعی دارای پارادایم می باشد. هدف از مقاله حاضر معرفی پارادایم های مسلط در علم سیاست رایج و اجزای آن ها است. از نتایج این نوشته می توان در برای فلسفه علم سیاست، روش شناسی سیاسی، روش های پژوهش در سیاست و بررسی پارادایمیک بودن دانش های سیاسی برآمده در جهان اسلام استفاده کرد.
تقابل دیدگاه های وحدت گرا و کثرت گرا در روش پژوهش علمی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نوع روش شناسی در پژوهش های علمی و تاثیرگذاری این امر در نتایج حاصل از پژوهش و همچنین صحت و کاربردی بودن آن، بحث روش شناسی به یکی از مهم ترین موضوعات مورد توجه در نظریات مختلف با توجه به نوع دیدگاه فکری آنها تبدیل شده است. در این مقاله با توجه به اهمیت بحثهای روششناختی بهخصوص در علوم اجتماعی، با دستهبندی نظریهپردازان مختلف به دو دسته طرفداران رویکرد وحدت در روش پژوهش علمی و طرفداران رویکرد وجود کثرت در روش پژوهش علمی، به تشریح دیدگا های هر یک از این دو رویکرد و انتقادهای وآرده بر آنها پرداخته خواهد شد. نکته مورد توجه نگارنده در ابتدای بحث ارائه تعریف مشخص از مفاهیم اصلی مورد بحث یعنی روش پژوهش، علم، وحدت روش علمی و بالاخره کثرت روش علمی است. در این راستا نیز تمایزات روش پژوهش علمی به عنوان موضوع مورد بحث مقاله با روش آموزش علمی روشن خواهد شد. در تشریح نظریات هر یک از دو رویکرد اصلی در ابتدا به مبانی فکری آنها پرداخته شده؛ به نحوی که نوع دیدگاه آنها در روش شناسی را در مبانی فکری آنها در مورد هستی شناسی، موضوع علوم و نحوه ارتباط بین علوم مختلف ریشه یابی می شود.
روش شناسی نظریه مبنایی و کاربرد آن در علوم سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های نظریه مبنایی موجب گسترش استفاده از این روش در مطالعات علوم اجتماعی شده است. رشته علوم سیاسی، متغیرهای پیچیده و چندبعدی مانند سیاست، قدرت سیاسی و دولت را مطالعه می کند. شرایط و عوامل متفاوت حاکم بر متغیرهای مورد مطالعه این رشته در جوامعِ مختلف ایجاب می کند پژوهشگران این عرصه مجهز به مهارت های مختلف روش شناسی باشند تا بتوانند این پدیده های غامض را در چارچوب و زمینه خاص خود مطالعه و بررسی نمایند. نظریه مبنایی واجد ویژگی هایی است که می تواند مورد استفاده پژوهشگران علوم سیاسی قرار گیرد. این پژوهش به تبیین روش شناسی نظریه مبنایی می پردازد و کاربردهای آن را در پژوهش های علوم سیاسی می نماید و با بررسی مطالعات نظری انجام شده درباره این روش و بررسی پژوهش هایی که از این استراتژی استفاده کرده اند، تلاش کرده تبیین دقیق و کاربردی از روش شناسی نظریه مبنایی ارائه دهد و در این راستا نرم افزارِ «اطلس تی آی» را معرفی کرده است.
کندوکاوی روش شناختی در کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف نقد روشمند کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران به نگارش در آمده است. بررسی شکلی، روشی و محتوایی اثر مهم ترین بخش مقاله است که در حول نقد روشی و محتوایی آن تمرکز یافته است. در متن، پیشنهادهای سازنده و توصیه های اصلاحی مناسبی برای بهبود ابعاد روشی و محتوایی اثر ارائه شده است. سرفصل این نکات به ترتیب زیر است: ضرورت بررسی انتقادی ادبیات موضوع، لزوم بررسی تاریخی و تبارشناختی مفهوم جریان شناسی در ادبیات سیاسی ایران، معرفی منابع علمی و آثار اصلی مورد استفاده برای نگارش جریان شناسی سیاسی و به طور کلی، توجه مناسب و پایبندی اصولی به معیارهای روشی در پژوهش های علوم انسانی که متأسفانه در این متن توجه درخوری به آن ها نشده است.
ماهیت میان رشته ای دانش سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش خواهد شد که با بررسی اندیشه ها و نظریه های تأثیرگذار در حوزه ی دانش سیاست نشان داده شود که این دانش از همان سرآغاز پیدایش آن ماهیتی میان رشته ای داشته است و اندیشیدن و بررسی سیاست بدون توجه اصولی به دیگر حوزه های دانش بشری امکان پذیر نبوده است. اصولاً سیاست محصول تقاطع و تأثیر متقابل پدیده های اجتماعی بوده و دانش سیاسی نیز برآیند دانش های مختلف انسانی به خصوص دانش های مختلف اجتماعی بوده است. این ویژگی ثابت دانش سیاست از دوران های کهن تا عصر جهانی شدن بوده است. از زمانی که انسان در فلسفه های کهن به سیاست توجهی خاص کرد تا هنگامی که با آغاز عصر جهانی شدن پدیده های مختلف اجتماعی در هم تنیده شدند، اشکال مختلف دانش سیاست، در یک خصوصیت با هم مشترک بوده اند و آن میان رشته ای بودن آن است. از ارسطو و افلاطون گرفته تا فارابی و ابن خلدون، و از هابس گرفته تا مارتین آلبرو سیاست را محصول و برآیند دانش های مختلف دانسته اند. این ماهیت میان رشته ای نافی استقلال علم سیاست و لزوم تخصص در آن نیست بلکه مرتبه ی بالای آن را نشان می دهد که برای رسیدن به آن لازم است تا به دانش های متنوعی مسلح باشند.
جریان شناسی سیاسی به مثابه روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برایند حیات سیاسی هر جامعه ای محصول چگونگی تعامل و تحول جریان های سیاسی آن (درون زا و برون زا) است. از این رو، فهم حیات سیاسی هر جامعه ای در گرو شناخت، درک و تحلیل جریان های سیاسی آن است. در شرایطی که به خاطر تحولات معرفتی و تکاملی جامعه شناسی سیاسی نظریه ها و روش های موجود بعضاً دچار بحران و نارسایی هایی جهت توضیح تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع است، در این مقاله از جریان شناسی سیاسی، پرسشی درجه دوم و روش شناسانه ارائه شده و تلاش شده است ابعاد محتوایی و شکلی آن پردازش نظری گردد. نتیجه ای که به دست آمد این است که جریان شناسی سیاسی رشته منسجم، تحلیلی و مفهومی سیال است که از فهم تا تبیین (جزء تا کل) را شامل می شود و با فراروی از توصیف محض، تببین یا فهم یا حتی بازسازی موضوعی یا مناسبات موجود بین جریان ها چارچوبی روش شناسانه، میان رشته ای و ابزاری به مراتب کاراتر را برای فهم جامعه و حیات سیاسی پیشنهاد می دهد.
زبان، قدرت و ایدئولوژی در رویکردِ «انتقادیِ» نورمن فرکلاف به تحلیلِ گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا می کند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می کند و با توجه به اهمیتی که هم اکنون در سازمان های بین المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن قائل هستند، توجه به پدیده زبان و گفتمان و کاوش در جهت تحلیلِ آن، ضرورتی است که کمتر بدان پرداخته شده و می شود. اینچنین است که توجه و پرداختنِ به مکاتب، نظریه ها و روش های موجود در تحلیل گفتمان، ضروری و اجتناب ناپذیر می گردد. این مقاله، به کاوش در رویکرد تحلیل گفتمانِ انتقادی می پردازد و می کوشد تا با استفاده از نظریات یکی از اعضای پیش رویِ آن یعنی «نورمن فرکلاف»، به آشکارسازی خصوصیات این رویکرد و وجوه تمایز آن از سایر رویکردهایِ تا حدی مشابه پرداخته، رابطه میانِ زبان، قدرت و ایدئولوژی را در آن مورد مداقه قرار دهد.
کاربرد روش شناسی استیوارت هیوز در مطالعات اسلام سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امکانات رویکرد میان رشته ای در بررسی شکل گیری اندیشه های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه سیاسی افکاری است که در باب چگونگی سامان بخشی به وجه سیاسی زندگی انسان بیان می شود. با توجه به ویژگی چند سویه امور انسانی، اتخاذ رویکرد میان رشته ای می تواند به نحو مطلوب تری در فهم و بررسی اندیشه های سیاسی مورد توجه باشد. آنچنان که در این پژوهش آمده اتخاد رویکرد میان رشته ای می تواند برای اصلاح روشی و نظری نظریه توماس اسپریگنز مفید باشد. این موضوع با بررسی امکانات هرمنوتیک روشی مولف محور اسکینر، نقد روان شناسانه و سبک شناسی به عنوان روش هایی برای چگونگی مواجه با متون و اندیشه های سیاسی، و همچنین با بررسی امکانات نظریه گستره زندگی اریک اریکسون به عنوان نظریه ای برای بررسی خاستگاه فردی اندیشه متفکران سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است.
مدل سازی ریاضی برای سنجش امنیت خارجی مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش و اندازه گیری امنیت خارجی کشورها به منظور تعیین وضعیت امنیتی آنها در نظام بین الملل و مقایسه آن ها با یکدیگر، از دغدغه های همیشگی اداره کنندگان و مسوولین سیاسی کشورها بوده است. در این راستا تاکنون تلاش هایی جهت کمی کردن و سنجش وضعیت امنیتی کشورها صورت گرفته لیکن همه این تلاش ها از منظر یک یا چند متغیر محدود عمل کرده و به علت تفاوت در متغیرهای مورد استفاده، هیچ گاه منعکس کننده وضعیت جامع و فراگیر کشورها نبوده اند. در عین حال این شاخص ها عمدتا منعکس کننده اوضاع امنیتی کشورهای غربی بوده و استفاده از آنها برای کشوری نظیر جمهوری اسلامی ایران منطقی به نظر نمی رسد. زیرا به علت شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران، نمی توان همه شاخص هایی که در نظام بین الملل تعریف می شوند را برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران ملاک قرار داده و با آنها، امنیت کشور را ارزیابی نمود. با توجه به این امر و با نگرش به این که ایران در یکی از کانون های بحران یعنی خاورمیانه واقع شده، این تحقیق کار خود را با فقدان مدلی برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مساله تحقیق آغاز نمود. هدف از انجام این تحقیق استخراج شاخص های سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران و طراحی مدلی بود که بتوان با کمک آن، سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران را سنجید. موضوع و روش تحقیق به گونه ای است که به دلیل تلاش برای مدل سازی، فاقد فرضیه می باشد. با عنایت به این موضوع برای انجام تحقیق، هنگام استخراج شاخص های امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران که با مؤلفه های نرم امنیت مرتبط است، از روش کیفی و تحلیل سیستماتیک و برای طراحی مدل سنجش امنیت، از روش موردی– زمینه ای استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که امنیت قابل سنجش بوده و سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران در نیمه اول 1388 در مقیاس صفر تا 100، مقدار 56.6 می باشد
چشم انداز 20 ساله و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ آینده پژوهی مناسبات ایران و آمریکا با بهره گیری از ریاضیات توزیع جایگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به جایگاه «آرزوی آرمانی» رئیس دولت دهم برای قدرت پنجم اقتصادی شدن در جهان و «هدف گذاری» سند چشم انداز در دستیابی به جایگاه اول منطقه ای در سال 1404خورشیدی، نویسندگان این مقاله نیل به هر یک از دو جایگاه فوق را نیازمند توجه به «شرط لازم و اصیل» مقدورات ملی و نیز «شرط ضروری و کافی محذورات بین المللی» می دانند. به اقتضای تحولات بن فکنانه ای که مفهوم «سیاست دنیا» را بیش از «نظام بین الملل» تفسیر کننده وقایع سیاسی کرده است، توجه به این دو شرط نسبت به گذشته افزونتر شده است. با وجود این، به اقتضای رعایت اختصار، به ناچار مباحث این مقاله به بخشی از محذورات بین المللی ناشی از چگونگی رابطه ایران (با منزلت مضاعف استراتژیک) با آمریکا(با منزلت پیشتاز در نظام سلسله مراتبی هژمونیک) محدود شده است. در این راستا، نویسندگان مطالعات و تأمل نظری خود را در دو مورد زیر پی گرفته اند: تحلیلی علمی از لزوم عنایت به محذورات بین المللی برای رسیدن به جایگاه اول منطقه ای، و ارائه سناریوهای «امکانی» در تبدیل «رابطه تقابلی» به «رابطه تعاملی» (و نه دنباله روی) بین ایران و آمریکا. به اقتضای پاسخگویی به سوال های مطروحه در مورد چگونگی روش بحث، از منظری گفتمانی، از ابزار ریاضی توزیع جایگشتی برای تحلیل چرایی بهره گرفته شده است. دست آخر اینکه، سناریوهای متناظر با چگونگی فرا رفتن از «گفتمان دیالکتیکی تقابلی» به «گفتمان تناظری تعاملی» ترسیم شده است.
مطالعات اطلاعاتی: هستی شناسی مستقل، روش شناسی وابسته و نظریه پردازی ضعیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه پرسشگرانه و پژوهشی به سازمانهای اطلاعاتی در فضای دانشگاهی ایران و اکثر کشورهای جهان با نوعی خودداری و عدم تمایل همراه بوده و هست. این مقاله تلاش می کند ضمن تعریف مطالعات اطلاعاتی و بررسی وضعیت هستی شناسی و روش شناسی آن، جایگاه آن به عنوان یک زمینه مطالعاتی دانشگاهی را مشخص کند و تاحدودی ضرورت پرداختن به مطالعات اطلاعاتی در عرصه دانشگاهی را بازبنماید. پرسش اصلی این مقاله آن است که «مطالعات اطلاعاتی چیست؟ و درمیان رشته های دانشگاهی چه جایگاهی دارد؟». نویسنده با توجه به ویژگیهای مطالعات اطلاعاتی، ضمن آنکه معتقد به هستی شناسی مستقلی برای این حوزه مطالعاتی است، آن را زیررشته علوم سیاسی و روابط بین الملل معرفی می کند و مطالعات اطلاعاتی را «حلقه مفقوده شناخت سیاسی و بین المللی» می داند.
رهیافت کاربردگرایی در مطالعات ایرانی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه برداشتی نوین از نظریه روابط بین الملل براساس ذخیره واژگانی و محتوایی این علم در میان دانش پژوهان ایرانی رشته روابط بین الملل با رویکردی جدید به نام کاربردگرایی است. تأکید بر معنای نظریه و فرانظریه در روابط بین الملل و تعیین شاخص های کاربردگرایی متأثر از آنچه در نوشته های اخیر نظریه پردازان روابط بین الملل رویکرد عمل گرایانه به نظریه خوانده می شود، بستری پژوهشی و تحقیقی است تا با اتکا به آن رهیافت کاربردگرایی در روابط بین الملل به صورتی روشن و هدفمند بررسی شود. نگارندگان مقاله حاضر بر این باور هستند که در پژوهش ها و نوشته های محققان ایرانی روابط بین الملل می توان نشانه هایی از مفاهیم نظری جدید روابط بین الملل را یافت. کاربردگرایی و مؤلفه های آن برآیند چنین دیدگاهی است که نگاه متدولوژیک رهیافت مطالعات ایرانی روابط بین الملل را نشان می دهد.
فلسفه علم پدیدار شناسی هرمنوتیک و پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون افزون بر دو دهه است که سنت های دیگری در فلسفه علم (علاوه بر سنت تحلیلی) مطرحیت یافته اند. یکی از این سنت ها، فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک است که در تداوم جنبش پدیدارشناسی در حوزه فلسفه علم، به ظهور رسیده است. مقاله حاضر، ابتدا به بحث فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک پرداخته، نسبت این تفکر با تفکرات پوزیتیویستی و پساپوزیتیویستی را تشریح نموده، دیدگاه فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را در خصوص علوم طبیعی وفق نظریات پاتریک هیلان، باز گشوده و در پایان نسبت پژوهش کیفی و فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را مورد بحث قرار داده است.
روش های تحقیق ترکیبی در علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های تحقیق کمی و کیفی در بسیاری از موارد تفاوت های چشمگیری با هم دارند، اما در بسیاری از موارد دیگر همدیگر را تکمیل می کنند. به دنبال افزایش انتقادات از روش های کمی و کیفی، امروزه شاهد افزایش تمایل به کارگیری روش های تحقیق ترکیبی در علوم اجتماعی به طور عام و علوم سیاسی به طور خاص هستیم. بسیاری از طرفداران تکثرگرایی در تلاش برای پر کردن شکاف بین روش های کمی و کیفی از روش های ترکیبی بهره می گیرند. این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی و تعریف روش های تحقیق ترکیبی، الگوها و مدل های مختلف ترکیب روش های کمی و کیفی را ارائه کرده سپس نقاط قوت و ضعف این روش ها را بررسی نماید و سرانجام به کاربرد و بررسی چشمانداز آینده این روش ها در علوم سیاسی پرداخته می شود.
روش کیفی و نظریه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشکلات علمی در عرصه علوم انسانی در اکثر جوامع غیر غربی که صاحب نظریه نیستند، از جمله جامعه علمی ما، نداشتن نظریه های بومی بر پایه نظام فرهنگی جامعه است. نداشتن نظریه بومی مشکلاتی را به همراه می آورد که از همه مهم تر، عدم شناختِ دقیق روانشناختی افراد جامعه و جامعه شناسی فرهنگ افراد و نهادهای اجتماعی آن جامعه است. چرا ما نمی توانیم به نظریه های بومی دسترسی پیدا کنیم؟ دلایل متعددی وجود دارد که به نظر نگارنده از همه مهم تر، کاربُرد روش پژوهش می باشد. در جامعه فعلی ما اکثر پژوهش ها به روش کمی که در پارادایم پوزیتیویستی معنی دارند، انجام می شود. بر این باوریم در صورتی که تحقیقات متعدد توسط پژوهشگران با روش های کیفی که منجر به شناخت عمیق افراد و بخش های مختلف جامعه اعم از ساختارها و کارکردها، به کمک نظریه های موجود خارجی بشود، امکان ساختن نظریه را برای پژوهشگران و جامعه علمی فراهم می سازد. بررسی و مقایسه تعدادی مقاله علمی پژوهشی فرانسوی و ایرانی در حوزه های جامعه شناسی، روانشناسی و علوم تربیتی نشانگر این است که از سویی، پژوهشگران داخلی در اکثر مواقع از نظریه های غیر ایرانی (و بیشتر) غربی استفاده کرده، در حالی که مقالات خارجی بیشتر از نظریه های بومی خود استفاده کرده اند. از سوی دیگر، پژوهشگران داخلی بیشتر به روش کمی به خصوص با ابزارهای پرسشنامه های استاندارد (که غالباً غربی هستند) به جمع آوری داده های خود پرداخته اند، در حالی که پژوهشگران خارجی بیشتر از روش های کیفی با تحلیل های عمیق محتوای داده های خود و کمتر از روش های کمی استفاده کرده اند.