درحالی که در دولت سازی در ایران عموماً به یک رابطه یک سویه علّی- معلولی میان ارتش و دولت سازی فروکاسته شده است، این مقاله با بهره گیری از رهیافت جامعه شناسی مالی با عبور از نگرش مبتنی بر تعیین کنندگی یک جانبه از نوعی تعیین کنندگی چندجانبه میان ارتش، مالیات ستانی و دولت سازی دفاع می کند. بر این اساس، مقاله از یک سو نشان می دهد که ارتش در فرایند دولت سازی ایران، زمان ها یی در مقام کارگزار مالیات ستانی ظاهر شده است، اما از سویی دیگر مشخص می سازد که مالیات ستانی نیز از طریق تأمین منابع مالی ارتش، رابطه ای دوسویه یا دیالکتیکی را میان آن ها برقرار ساخته است. سپس از متن همین رابطه دیالکتیکی، روابط متنوع و متکثر دیگری ظاهر شده است که بخشی از فرایند دولت سازی در ایران را به پیش رانده است و ناچار دولت مدرن در ایران را به ترکیبی از رابطه متقابل و چندجانبه میان این اجزا به ظاهر متجزا تبدیل نموده است. این شیوه تحلیل درنهایت، مشخص می سازد که مطالعه برخی پدیده ها ی سیاسی بیش از آنکه نیازمند روش ها ی علّی- معلولی و یک سویه باشد، مستلزم روش ها ی بدیلی مانند روش دیالکتیکی و چندسویه است.