مهدی کاظمی زمهریر

مهدی کاظمی زمهریر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

روند ساخت انسجام ملی در ایران: رویکرد تاریخی- جامعه شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: انسجام ملی همبستگی اجتماعی یکپارچگی اجتماعی یکپارچگی سیستمی رویکرد تاریخی - جامعه شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف پژوهش حاضر ارائه فهمی عینی و جامعه شناختی از روند تکوین انسجام ملی در ایران با بهره گیری از مفاهیم جامعه شناختی دورکیم (همبستگی مکانیکی و ارگانیکی) و دیوید لاک وود (یکپارچگی اجتماعی و یکپارچگی سیستمی) است. مقاله حاضر، با بهره گیری از این مفاهیم سعی دارد نشان دهد که انسجام اجتماعی ملی نه یک امر طبیعی و از پیش موجود، بلکه امری صناعی است که در افق آینده ساخته می شود. در تجربه ی تاریخی شاهد روندهای اجتماعی و دولت سازی در حوزه انسجام ملی هستیم. این روند به صورت دیالکتیکی به توسعه ی انسجام ملی مدد رسانده است. برای گذار از این روند جدلی و ایجاد روابط با ثبات میان یکپارچگی اجتماعی و سیستمی، نیازمند واهم گرایی قواعد حاکم بر یکپارچگی اجتماعی و یکپارچگی سیستمی هستیم.
۲.

کرونا و تجدیدنظر در ارزش ها و شیوه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
زندگی، تکاپوی بشر برای تداوم خود به شکل معنادار است. در این مسیر که در چالش با محیط پیرامونی و جدال های ذهنی پدیدار می شود، انسان ها با خلق ارزش ها و الگوهای باهم بودن به زندگی خود صورتی معنادار و متمایز می بخشند. این روند، امری ایستا نیست و شاهد بازسازی مستمر آن ها در تجربه زیسته بشر هستیم. در این میان، بحران ها و دگردیسی های بزرگ طبیعی و انسانی از عواملی هستند که روند بازخوانی و بازسازی را شتاب می دهند. شیوع کرونا به مثابه یک بحران زیستی اجتماعی می تواند تأثیر مهمی بر ارزش ها و سبک زندگی بشر برجا گذارد؛ از تحولات پارادایمی تا تغییرات جزئی و بخشی. تحلیل آینده پژوهانه این تحولات محتمل، در ترسیم روندهای آینده زندگی بشر مؤثر است. پرسش قابل طرح این است که اپیدمی کرونا، مطلوبیت ها و سبک زندگی ما را در چهارچوب کدام گونه از ایدئولوژی ها و ارزش ها تغییر می دهد؟ برای پاسخ به این پرسش به ناچار نیازمند فهم «ماهیت بحران» هستیم. شیوع کرونا، به طور اساسی «میل صیانت نفس» را در ما احیا کرد. کانونی شدن میل صیانت نفس بدان معناست که تحولات آتی در نظام ارزش ها و شیوه های زندگی، تابعی از دغدغه بشر برای حفاظت از «خود» است.در جهان پساکرونا، در تعارض میان میل به خودبسندگی و انزواجویی، و رشد وابستگی های جمعی، شاهد واکنش متعارضی خواهیم بود: از یک سو، با توجه به ایده «فاصله اجتماعی» شاهد کاهش مراودات در جمع های بزرگ و تقویت میل به انزواجویی هستیم؛ اما هم زمان این رخداد می تواند به تقویت نهاد خانواده به عنوان کانون اصلی زندگی جمعی و عنصر اساسی در حفاظت از فرد در شرایط اضطراری بینجامد. نهاد آموزش یکی از نهادهای عمومی است که به شدت تحت تأثیر اپیدمی کرونا قرارگرفته است. می توان گفت کرونا به تقویت ارزش های فردگرایانه در آموزش و یادگیری کمک می کند و کسانی که بتوانند به طور مستقل به رشد مهارت هایشان بپردازند از امکان بیشتری برای توسعه خود برخوردار خواهند بود.باوجود هژمونی نسبی انگاره های لیبرالی بر جوامع معاصر و بازنمایی آزادی به مثابه خیر برین، در جهان پساکرونا، شاهد ایجاد تعادل در توجه به ارزش آزادی و عدالت خواهیم بود. در میانه مبارزه برای کنترل اپیدمی بر همگان آشکار شد که میل به صیانت نفس ضرورتا به کنش جمعی واحدی نمی انجامد. درحالی که طبقات برخوردار خواهان قرنطینه عمومی، ایجاد امکان فاصله گذاری اجتماعی و رعایت اصول سخت بهداشتی بودند، طبقات فرودست به علت درگیری دائمی با پدیده مرگ، عملا از اولویت های مشابه با طبقات متوسط و بالای جامعه برخوردار نیستند. درنتیجه، در جوامعی که شکاف فقیر/غنی به شکل حادی وجود دارد، امکان ساخت یک وجدان جمعی مشترک معطوف به غریزه صیانت نفس به سختی ممکن است. با توجه به ماهیت جهانی تهدیدها و شیوع سریع و ناگهانی آن ها که نیازمند همکاری های بین المللی و کنش های مشترک جمعی است، این انزواجویی تنها به متوازن سازی رابطه دولت ها و نهادهای فراملی کمک می کند. این تجربه به آن معناست که ایده ستبر گذار از «دولت ملی» و ساخت یک «دولت جهانی» به محاق می رود و در آینده شاهد بازسازی رابطه نهادهای فراملی و دولت ها، به نفع کنشگری مستقل تر دولت ها خواهیم بود.در دوران پساکرونا شاهد رشد آگاهی جمعی جهانی به اهمیت قواعد بهداشت عمومی، سبک تغذیه سالم و وجود حکمرانی خوب در میان همه ملت ها خواهیم بود. کرونا می تواند به بسط فرهنگ سیاسی مشترک در سطح جهانی کمک کند: در فرایند مبارزه با کرونا، شاهد ارزیابی و سنجش مستمر الگوهای حکمرانی در نحوه مواجهه با بحران توسط ملت ها هستیم.
۳.

«معنویت گرایی» مصطفی ملکیان و بی تفاوتی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۴۴
موضوع این مقاله، بررسی تأثیر روایت معنویت گرایانه مصطفی ملکیان از زندگی خوب بر بی تفاوتی اجتماعی (Social Apathy) به ویژه در میان نخبگان است. بی تفاوتی اجتماعی در میان نخبگان، میتواند عوارض مهمی برای زندگی جمعی فراهم سازد. در جامعه شناسی نخبه گرایانه، جنبش ها و تغییرات اجتماعی نه محصول کنش توده ها که حاصل مشارکت فعال نخبگان در حوزه عمومی است. از این رو، گرایش نخبگان به بی تفاوتی اجتماعی، باعث کاهش توان جامعه برای مواجهه با مشکلات عمومی می شود.
۴.

جامعه شناسی سیاسی حقوق بشر

کلید واژه ها: دولت حقوق بشر حفاظت جامعه شناسی سیاسی اثبات گرایی حقوقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بین الملل عمومی مسئولیت بین المللی دولتها
  2. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر حقوق بشر بین الملل
  3. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر حقوق اقتصادی،سیاسی،اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۸۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
رهیافت مسلط در حوزه مطالعات حقوق بشر، نگرش حقوقی است.نگرش حقوقی بیش از هرچیز بر شناسایی و به رسمیت شناختن حقوق بشر توسط دولت ها متمرکز است.در عین حال، دولت ها خود بزرگترین ناقضین هنجارهای حقوق بشری می باشند. با وجود شکاف میان تعهدات حقوقی دولت ها و جهان واقعی، تحلیل حقوقی از این شکاف ممکن نیست. لذا، در عصر تورم حقوق به تعبیر هنکین، نیازمند گذار از رهیافت مبتنی بر توجیه به حفاظت از حقوق بشر هستیم. علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی سیاسی می تواند، در شناخت موانع تحقق حقوق بشر در جوامع مختلف و عملیاتی کردن آن بکار آید. با توجه به اینکه موضوع اصلی جامعه شناسی سیاسی ""بررسی رابطه میان دولت و جامعه"" می باشد، دانش تولیدی در حوزه جامعه شناسی سیاسی می تواند در شناخت عوامل ناتوانی دولت ها دراستقرار هنجارهای حقوق بشری و راهکارهای رفع آن موثر واقع شود. براین اساس، می توان گفت، وظیفه جامعه شناسی سیاسی حقوق بشر عبارت است از: بیان چگونگی پیش برد حقوق بشر در یک اجتماع مفروض و نهادینه کردن و تثبیت آن در درون کلیه روابط و فرآیندهای سیاسی جامعه.
۵.

تفکر روشن فکران عصر قاجار و امکان گذار از نظریه حکومت به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوره قاجار (آقا محمد خان تا دوره ناصرالدین شاه)
تعداد بازدید : ۲۷۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۳۶
در عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امری بودند. آنها چه میزان در بازاندیشی این باورها موفق شدند؟ روشن فکران برای بازاندیشی در باورهای به میراث رسیده از عالم قدیم، با موانع عملی مواجه بودند. از این رو آنها به جای پرداختن به بنیان های اجتماع سیاسی و دولت، استعمال درست اختیار سیاسی را - همانند متفکران عالم قدیم - موضوع اصلی نظریه پردازی خود قرار دادند. ولی بازاندیشی درباره ترتیبات سیاسی و نحوه کاربست اختیار سیاسی توسط حکومت، بدون دریافتی از ماهیت اجتماع سیاسی ممکن نبود. از این رو روشن فکران با پذیرش نظریه ای ضمنی درباره اجتماع سیاسی و با بهره گیری از دو شاخص «خیر عمومی» و «حقوق عامه»، به بازاندیشی در نظریه سلطنت و رابطه شریعت و نظم سیاسی پرداخته، نظریه جدیدی درباره حکومت عرضه کردند. اما نتیجه این رویکرد، خلق تنش تدریجی میان باورهای قدیم و جدید از نظم سیاسی و پدیدار شدن نظریه های سیاسی نوسازی شده فقهی بود. این نظریات با وجود تلاش برای مقاومت در برابر تصورات جدید از نظم سیاسی، برای اولین بار ناچار شدند که ماهیت اجتماع سیاسی و نه خصوصیات حکمران مطلوب را موضوع دقت نظر خود قرار دهند. در نتیجه، پدیدار شدن تفکر روشن فکری توانست پرسش از ماهیت دولت و اجتماع سیاسی را در کانون نظریه پردازی سیاسی متفکران ایرانی قرار دهد و راه را برای گذار تدریجی از «الگوی حکومت محور» به «الگوی دولت محور» نظریه پردازی سیاسی بگشاید.
۶.

جدال های الهیاتی در عالم قدیم و پدیدار شدن روشنفکری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات دنیوی شدن روشنفکری بابیه شیخیه صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۲
تصور غالب درباره روشنفکری در ایران ، آن را پدیداری وارداتی و برآمده از خلاء توصیف می نماید.این تصور، مانع توجه به شرایط امکان درونی تفکر روشنفکری می گردد؛مدعای اصلی نویسندگان مقاله این است که هویت روشنفکری تنها با توجه به تجربه فکری ایران پیشاروشنفکری (عالم قدیم) در کنار تجربه فکری در غرب قابل ادراک است؛ در پژوهش های جاری برآمدن روشنفکران تنها در پرتو ارتباطات ایران و جهان غرب مورد تحلیل قرار می گیرد،اما این پدیدار بدون رخ نمودن تحولاتی در صورت بندی تفکر قدیم، زمینه و شرط ظهور در فضای فکری ایران نمی یافت. این نوشتار با تحلیل جدال های الهیاتی میان اندیشه الهیاتی صدرایی، شیخیه و بابیه در دوران «پیشاروشنفکری»، نشان خواهد داد که چگونه این جدال ها به ظهور تفکر روشنفکری به مثابه یک زبان فکری جدید مدد رسانده است. تحلیل جدال های الهیاتی در پیشاروشنفکری نشان می دهد، که شاهد به حجاب رفتن معرفت قدسی به مثابه امری عینی، بسط تصور طبیعت گرایانه از عالم و انسان، جانشینی علمحصولی به جای معرفت قدسی، و دنیوی شدن زبان الهیاتی هستیم، که پیش از ظهور پدیده روشنفکری، شرایط امکان تفکرات غیرالهیاتی را فراهم ساخته بود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان