فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۰۱ تا ۷٬۳۲۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
جملة گسسته ساختی است که گزاره ای واحد را به جای یک بند، در دو بند بیان می کند: یکی بند اصلی، که حاوی سازة گسسته است و دیگری بند موصولی. در چارچوب ساختار اطلاعی، آثار متعددی در باب این جملات نوشته شده است. یکی از مباحث مطرح این بوده است که آیا سازة گسسته همواره کانون جمله و در نتیجه، حاوی اطلاع نو است یا این سازه می تواند بنا به مدل کلامی، حاوی اطلاع کهنه نیز باشد. در مقالة حاضر، با ارائه چهار دلیل، که متکی بر داده های زبان فارسی نیز هست، استدلال می شود که سازة گسسته همیشه کانون و حاوی اطلاعات نو است. چه از پیش در مدلِ کلامی آمده باشد، چه نیامده باشد.
تحلیلی بر چگونگی ارائه نرمافزارهای آموزشی زبان (با توجه به شکل، محتوا و تکنیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ظهور رایانه ها تحولی عظیم در عرصه های گوناگون و از آن جمله آموزش پدید آورده اند، به گونه ای که آموزش را وارد مرحله نوینی کرده است، آنچنان که این تاثیر، در زمینه آموزش زبان نیز نمود داشته است. رشد رو زافزون رایانه ها و به دنبال آن نرم افزارهای آموزشی زبان به عنوان وسیله ای کمک آموزشی در نظام های آموزشی کشورهای پیشرفته، توجه تولیدکنندگان و کاربران را همواره به این سؤال جلب می کند که این نوع نرم افزارهای آموزشی بر اساس چه معیارهایی باید تولید شوند. دراین مقاله سعی شده با ارائه معیارهای تخصصی الف) ابعاد آموزشی (اهداف، نظام آموزشی باز یا بسته، روش یاددهی/یادگیری و منحنی آموزشی)؛ ب) فنون رایانه ای بکار رفته (ساختار خطی یا منشعب، انعطاف پذیری و امکان کنترل نرم افزار) و کاربری آسان به بررسی چگونگی ارائه نرم افزارهای آموزشی زبان پرداخته شود. بررسی شکل، محتوا و تکنیک های بکاررفته در نرم افزارهای آموزشی زبان، امکان سنجش کارایی نرم افزارهای موجود و در نتیجه تهیه وتولید نرم افزارهای آموزشی کارآمد را با توجه به شرایط و نیازهای کاربران داخلی فراهم می آورد.
="
نوعشناسی خطاهای املائی دانشجویان ایرانی زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت املای صحیح واژگان در نگارش به زبان فرانسه، این مطالعه به نوع شناسی خطاهای املائی دانشجویان ایرانی زبان فرانسه براساس طبقه بندی و کدهای پیشنهادی «مرکز ملی تحقیق و پژوهش فرانسه - شاخه مطالعات تاریخی و ساختاری املای زبان فرانسه » و تعیین فرکانس انواع خطا پرداخته است. نتیجه حاصله از مطالعه بر روی 85 دانشجوی ایرانی زبان فرانسه در سه دانشگاه شهر تهران نشان داد که خطاهای املائی دانشجویان ایرانی زبان فرانسه به پنج دسته خطاهای آوانگاری، تکواژنگاری، واژه نگاری، خطاهای مربوط به حروف ریشه ای-تاریخی و نقطه گذاری (ایده نگاری) تقسیم می شوند که در این بین بیشترین نوع خطا مربوط به خطاهای آوانگاری بوده و سایر خطاها از فرکانس کمتری برخوردارند. این موضوع در آزمونی که برروی 476 دانش آموز فرانسوی توسط مرکز ملی تحقیق و پژوهش فرانسه انجام شده در مورد یک واژه مشترک میان متن آزمون ما و متن آن آزمون نتیجه مشابهی را نشان می دهد
تطبیق شخصیتهای اساطیری انئید و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطبیق مبانی اساطیری آثار حماسی جهان می تواند در شناخت هرچه بیشترشان مؤثر باشد، با این رویکرد است که شناخت وجوه عظمت شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از برترین نمونه های حماسی جهان آسان تر شده و لایه های تو در توی آن کتاب آشکارتر می شود. در مقاله حاضر، شاهنامه که نمونه ای از آثار حماسی غیر مصنوع است، با برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع، یعنی انئید ویرژیل سنجیده شده است. در این سنجش کنار هم نهادن و مقایسه شخصیت های اصلی و حماسه ساز آن دو اثر و بیان شباهت ها و اختلافات اسطوره شناختی مد نظر است، اما در این سنجش، برای نشان دادن ابعاد گوناگون شخصیت ها و عناصر تشکیل دهنده و وجوه بارز رفتار آنان در داستان، از قیاس یک به یک، یعنی برابر نهادن یک شخصیت از شاهنامه با شخصیتی دیگر از انئید پرهیز شده است، چرا که نمی توان شخصیت های اسطوره ای را که در حماسه ملتی ظهور می یابند با شخصیت های اسطوره ای ملتی دیگر با دقت برابر نهاد و از مطابقت کامل آن ها سخن راند، بلکه مقایسه خصایص یک شخصیت، برای مثال در شاهنامه از طریق دریافت عناصر هویت ساز او و تمییز آنها در شخصیت های گوناگون که با هم پیوند اسطوره شناختی دارند، در عرصه تحقیق رهگشا تر است. از این رو با توجه به ذو ابعاد بودن انئاس در انئید ویرژیل و این حقیقت که این قهرمان در زمان واحد مظهر شاه و پهلوان است، وجوه گوناگون وی با توجه به جنبه های نمادین در برابر عناصر هویت ساز قهرمانان شاهنامه قرار داده شده و عوامل افتراق و شباهت آنان مورد بررسی قرار گرفته است.
رویکردی پژوهشی به ماهیت نقد ترجمه: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث اصلی این مقاله تحلیل گفتمان محققان و پژوهشگران زمینه نقد ترجمه به منظور کشف ماهیت نقد ترجمه است. این مقاله با نگرشی تحلیلی، توصیفی، و تطبیقی دیدگاه های زبان شناسان، ترجمه شناسان، و مترجمان را تجزیه و تحلیل کرده است. نتیجه نشان می دهد که به نظر همه محققان، نقد ترجمه ماهیتی پژوهشی دارد و می تواند آثار مختلفی بر ابعاد گوناگون نظام تربیت مترجم داشته باشد. لازمه چنین رویکردی بازنگری و تحول در زمینه های تهیه و تدوین مطالب درسی، آموزش، و روش های آزمون ترجمه می باشد و روش های سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای رشته مطالعات ترجمه در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات نیست. با توجه به این که در رشته های مرتبط تحقیقات گسترده و نظام مندی صورت گرفته است، می توان اصول و مبانی آنها را مطالعه کرد و اشتراکات را اقتباس نمود و با اتخاذ روش های خلاق، نظام آموزشی مدون تربیت مترجم را ارایه کرد. به خاطر این که در این حوزه ها در طول سال ها، تحقیقات فراوانی انجام گرفته است و ترجمه شناسان می توانند با تجزیه و تحلیل آنها رسیدن به هدف در ابعاد گوناگون را تسهیل نمایند.
رویکردِ حوزهای به اجزای کلام در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ ها و کتاب های دستور زبان فارسی در مورد مقوله واژگانیِ تعدادِ قابلِ توجهی از واژه های این زبان از جمله مصادر، اسامی و صفاتِ گزاره ای و افعالِ همکرد، اتفاقِ نظر وجود ندارد و این امر می تواند باعثِ پدید آمدنِ مشکلاتی برای زبان آموزان و محققانِ این زبان شود. در نظریه دستورِ حوزه ای، زبان به حوزه های مستقلی تقسیم می شود و این حوزه ها ممکن است در برخی از مدخل های واژه ها با هم تطابق نداشته باشند. در این مقاله با جمع آوریِ واژه ها از واژه نامه های معتبر فارسی، کتاب ها و مطبوعاتِ فارسی زبان، ضمنِ پرداختن به ناهمگونیِ واژه های مذکور ازنظر مقوله بندیِ واژگانی، نشان می دهیم که در چهارچوبِ نظریه دستورِ حوزه ای می توان عللِ ناهمگونیِ برخی از واژه های زبان فارسی را توضیح داد و به اختلاف نظر پایان داد.
بررسی ترجمههای مختلف قرآن به زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بسیاری با انگیزه و شیوه های متفاوتی اقدام به ترجمه قرآن کریم کرده اند. بررسی و نقد ترجمه های پیشین و کشف توانمندی ها و کاستی های احتمالی آنها به منظور دستیابی به ترجمه ای مطلوب از قرآن کریم همواره لازم و راهگشاست. در این زمینه، مقال? حاضر به نقد و بررسی سه ترجم? شاخص قرآن به زبان آلمانی توسط سالمون شوایگر، دیوید فریدریش مگرلین و فریدریش روکرت با تمرکز بر سور? حمد پرداخته است. در این پژوهش ضمن ارائه تاریخچه ای از ترجمه قرآن به زبان آلمانی مشخص شد که اوضاع و جو سیاسی حاکم در شکل گیری ترجمه های نخستین آلمانی زبان قرآن و نیز، سیر تکامل آنها از قرون وسطی به دوره روشنگری و بعد از آن، نقش اساسی داشته است. همچنین اغراض و انگیزه های مترجمان در هر سده در این شکل گیری بی تاثیر نبوده اند. در بررسی ترجمه های ذکر شده از لحاظ سبک و روش، امانت داری در برگردان ساختار نحوی و معنایی قرآن و یا اتخاذ شیوه ای علمی و دقیق به چشم نمی خورد. نتایج بررسی ترجمه های سور? حمد از دو جنبه روساخت و ژرف ساخت نیز نشان می دهد که عدم تسلط مترجم به زبان عربی و نیز کمک نگرفتن از تفاسیر معتبر اسلامی، منجر به کج فهمی های اساسی در برگردان واژه ها ومفاهیم قرآنی شده است. نقاط قوت وضعف حاصل از این بررسی، راهکارهایی را برای ترجمه بهینه قرآن ارائه کرده است.
نقش تمرینهای کاربردی زبان در افزایش انگیزه زبانآموزان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزه فرایندی پیچیده و درونی است که می توان آن را ترغیب و تقویت نمود. برای هر چه فعال تر کردن کلاس شیوه ها و روش های آموزشی متفاوتی وجود دارد. ارتباط یکی از محورهای اصلی در فرایند یاددهی/یادگیری زبان است، چرا که برقراری ارتباط می تواند انگیزه و تعامل را در کلاس ایجاد و اکتساب توانش زبانی را ترغیب کند. یکی از راه های ایجاد انگیزه در زبان آموزان تعیین نوع فعالیت است. «رویکرد کنشی» ) approche actionnelle (روش جدید آموزشی است، که در آن تعامل میان زبان آموزان در چهار چوب تحقق فعالیت کاربردی زبان (tâche) صورت گرفته،که از آن به عنوان ابزاری برای آماده شدن زبان آموزان در اجتماع، به صورت انجام اعمال واقعی استفاده می گردد، و زبان آموزان این فعالیت ها را که فقط جنبه زبانی ندارند، به شکل بازیگران اجتماعی در کلاس زبان با استفاده از اسناد واقعی شفاهی و کتبی مختلف و همچنین از طریق ایجاد ارتباط، کنش و تعامل توسط دیگر شاگردان که به عنوان بازیگران اجتماع محسوب می شوند، اجرا می کنند. هدف اصلی این تحقیق پی بردن به این موضوع است که چگونه فعالیت های کاربردی زبان امر آموزش را سهولت می بخشد؛ و چگونه موجب افزایش انگیزه زبان آموزان می شود.
بررسی آواییِ ریتم در پایه های واژگان، شعر و نثر فارسی رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریتم زبان ها به تفکیک در سه حوزه بحث و بررسی میشود: ساخت وزنیِ ( metrical structure ) زبان، ریتم طبیعی گفتار ( speech rhythm )، و وزن شعر. در زبان فارسی رسمی، ساخت وزنی واژگان در چهار شکل پایه ( foot ) آیمبی ( iambic ) خلاصه میشود (طبیبزاده 1386). وزن شعر نیز در عروض جدید به تفصیل، تبیین و تشریح شده (نجفی 1386الف وب) و در زمینه ریتم گفتار فارسی رسمی نیز، گمان هجا-زمانی ( syllable-timing ) (حق شناس1376) با شاخصهای کمّی محک خورده است (بوبان1386)، اما تجلیِ آواییِ این خصیصهها و ارتباط این سه مقوله برای فارسی رسمی تاکنون تجربه نشده است.
در پژوهش حاضر، با توجه به هجا-زمانی و محوریت هجاها در ریتم فارسی، نمونههایی صوتی از واژگان و شعر و نثر فارسی رسمی را به کانون دریافت هجا ( P-centre: Perception centre ) تقطیع، و پایههای واژگان را در آنها بازبینی و اندازهگیری کردهایم. نتایج روی این نمونهها نشان میدهد که کمیت هجاهای سهگانه فارسی رسمی در نمونههای قرائتشده واژگان، شعر و نثر بخوبی قابل مشاهده است و پایهبندیِ افاعیل عروضی نیز در این تقطیع های آوایی به وضوح متجلی است. به این ترتیب، با استفاده از تقطیع به کانون هجاها میتوان ریتم را به روشی تازه بررسی و تحلیل کرد.
بررسی نوع راهبردهای مطالعه و درک مطلب با بهره گیری از رویکرد تکلیف محور(مقاله علمی وزارت علوم)
از واژه گزینی تا ترادف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترادف یا هم معنایی در زبان امری طبیعی است و عوامل مختلفی باعث ایجاد و گسترش آن می شود که می توان به قرض گیری، تطور معنایی واژگان و تنوع گونه های جغرافیایی و سبکی اشاره کرد. در این جستار به بررسی یکی از عوامل جدید گسترش ترادف در فارسی معاصر یعنی واژه گزینی در برابر لغات بیگانه خواهیم پرداخت. این نوع ترادف زمانی پدید می آید که در برابر کلمات خارجی واژه های فارسی ساخته می شود. در بسیاری از موارد، واژه های ساخته شده به طور نسبی رواج می یابند، اما لغات متناظر بیگانه نیز در کنار آن ها به حیات خود ادامه می دهند. در این نوشتار ضمن بررسی عوامل پدید آمدن چنین وضعیتی به معایب و فواید آن اشاره خواهد شد.داده های این تحقیق از برنامه های مختلف صدا و سیما ،مطبوعات، کتاب های درسی و حتی گفتگوهای روزمره جمع آوری شده اند و هر جا لغات بیگانه در کنار معادل های فارسی ظاهر شده اند، مورد تحلیل قرار گرفته اند. در پایان به این نتیجه می رسیم که این نوع ترادف در مرحلة گذار امری اجتناب ناپذیر بوده و در راه تثبیت واژه های ساخته شده، یک قدم به پیش محسوب می گردد. همچنین نشان داده خواهد شد که هرچه سبک رسمی تر باشد میزان استفاده از لغات فارسی بیش تر است.
رابطه انگیزش خواندن و دانش پیشین با درک خواندن زبان آموزان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقابله ای ضرب المثل های انگلیسی و فارسی از نظر معنایی و واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به مقایسه ضرب المثل های فارسی و انگلیسی از نظر میزان تطابق های معنایی و واژگانی پرداخته شده است. روش کار در این بررسی توصیفی - تحلیلی بوده است که در نهایت از میان ضرب المثل های مقایسه شده (جامعه آماری برابر با 500 ضرب المثل) نتایج زیر به دست آمد (نتایج بر اساس ترتیب بیشترین درصد بیان شده است):
ضرورت بازنگری در بخش ریشه شناسی فرهنگ سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فرهنگ فارسی سخن» را می توان تحولی در عرصه فرهنگ نویسی زبان فارسی برشمرد که برجسته ترین ویژگی آن توجه به جنبه ها و اصول فرهنگ نگاری علمی در دوره ای است که زبان فارسی با خلئی جدی در این حوزه روبه روست. اهمیت دادن به مقوله ریشه شناسی واژه ها در کنار توجه به مقوله هایی چون بهره گیری از پیکره زبانی در روند گزینش واژه ها، توجه به جنبه های گرایش زبانی و حوزه کاربرد واژه ها، ارایه مثالها و شواهد مناسب و مواردی از این دست از جمله ویژگیهایی است که این اثر را از دیگر آثار موجود، متفاوت ساخته است. به رغم دقت نظر و اهمیتی که در این اثر به مقوله ریشه شناسی واژه ها داده شده است، شاهد کاستیهایی در این بخش هستیم که در این نوشتار، این گونه کاستیها در سه بخش بررسی و تحلیل شده است
مقایسه ای زمان فعل در زبان های فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقدی بر نظریههای هرمنوتیک ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هرمنوتیک ادبی» و یا «رویکرد هرمنوتیکی به متون ادبی» را طرح کرده و با نگرشها، انتظارات و پیشنهادهای گوناگون پا به عرصه این میدان نهادهاند. بعضی از ایشان، چون پتر سوندی، نوع خاصی از هرمنوتیک را مدنظر دارند، که توان آن را داشته باشد، نخست به بازخوانی و ساماندهی پیشینه تاریخی نظریههای تاویل ادبی بپردازد، و سپس در هماهنگی با مدرنترین روشهای نقدِ ادبی و زبانشناختی، جوابگوی پرسشهای بنیادینی باشد که ذهن منتقدان ادبی از دیرباز با آنها مشغول بوده است. بعضی دیگر، چون هانس روبرت یآوس و اومبرتو اکو، خود از پایهگذاران مکتبهای ادبی محسوب میشوند، و قصد دارند، دامنه نقد ادبی را به مددِ پرسشهای جامع هرمنوتیکی گسترش دهند و با رجوع به مبانی محوری این مبحث، اعتبار تئوریها و اندیشههای خود را محک زنند. جستار حاضر به نقد و بررسی منتخبی از مهمترین رهیافتها و نظریههای هرمنوتیک ادبی، مناسباتِ آن با سایر دیسیپلینهای مشابه علوم انسانی، و تلقیهای مختلف از وظائف و کارکردهای آن میپردازد و سؤالاتی نیز در مورد توان آشتیپذیری هرمنوتیک با روشهای تاویل متن و نظریههای نقد ادبی مطرح میکند. توجه اساسی این مقاله اما به دیدگاهها، راهکارها و معضلاتِ ویژهای معطوف است که در تقاطع اندیشههای محوری تاویل ادبی و پرسشهای هرمنوتیکی شکل میگیرند.
Of Relating the Linguistic Description to an Interpretation of a Literary Work (Poetry)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article attempts to see، through the structural significances of poetic
language، the nature of the split between linguistic description and literary
interpretation. Rhythm is the most prominent means of relating form to
content in poetic language. The first account of this prominence is seen through
identifying its position in the two prosodic forms of metrical and non-metrical
poetry. Foregrounding has been seen as a significant feature in literary
creation. Following Bradford (1997) the analysis undertakes three stages of
analysis as ‘discovery procedures’، ‘naturalization’، and ‘judgment’ (renamed in
our work as ‘remarks’). The first level examines the degree of the tension
between the two patterns. In the second level، i.e. naturalization، the analysis
goes on turning the peculiar language of the poem into that of the ordinary،
which means making sense of a text. This translation of the poetic language has
been shown to be considerably rooted in elements of form in the classical verse،
and of content in modern free verse. The intervening type has thus been judged
to exist somewhere between the two. The third level، namely ‘remarks’
evaluates the degree of the poet’s success in managing the tension between the
two patterns.