فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۲۱ تا ۵٬۹۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
طرح واره های تصوری به دلیل اهمیتی که در درک مفاهیم انتزاعی انسان دارد، مقوله ای مهم در مطالعات زبانی است. پژوهش حاضر به بررسی الگوی بدن مندی طرح واره های تصوری در نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتایان بینایشان بر مبنای نظریه بدن مندی شناخت در معنی شناسی شناختی از دیدگاه جانسون ( 1987 ) پرداخته است. روش انجام این پژوهشِ کمّی به صورت مقایسه ای بین دو گروه از افراد نابینا و همتایان بینا انجام شده است. بدین ترتیب 48 آزمودنی بینا و نابینای مطلق مادرزاد زن و مرد با تحصیلات دیپلم و لیسانس در سن 18 تا 28 سال، به منظور بررسی متغیرهای اثرگذار جنسیت، سطح تحصیلات و سن، ارزیابی شدند و از آن ها خواسته شد 30 واژه منتخب بر مبنای راهکارهای ریسی بیتی و پگی ( 1991 ) را توصیف کنند و بر این اساس طرح واره های تصوری استفاده شده آن ها بررسی شد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که نابینایان با توجه به فقدان حس بینایی ، از توصیفات واژگانی بیشتر و به مراتب طرح واره های تصوری بیشتری نسبت به همتایان بینایشان استفاده می کنند، به طوری که آزمودنی های نابینای زن لیسانس با بیشترین استفاده از طرح واره های تصوری گزارش شدند. آمارها نشان داد که از انواع طرح واره های مطرح شده جانسون ( 1987 ) به ترتیب طرح واره های حرکت و چرخه بیشترین و کم ترین میزان کاربرد در هر دو گروه منتخب را دارند. همچنین بررسی ها نشان داد که متغیرهای سن، جنسیت و سطح تحصیلات به مثابه عوامل اثرگذار هیچ تأثیری در درک طرح واره های تصوری توسط افراد نابینا و همتای بینایشان نداشته اند.
Intercultural Study of Move Recycling in Discussion Sections of Soft Science Research Articles(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۷, Fall & Winter ۲۰۲۰
171 - 191
حوزه های تخصصی:
The present study aimed to investigate whether Reports on the results and Comments on the results moves’ recycling in the Research Article (RA) Discussion sections is affected by cultural/disciplinary variations. To this end, 600 empirical RAs in six Soft Science disciplines, including Economics, Sociology, Applied Linguistics, Linguistics, Management, and Psychology, with an equal number in each discipline and culture, published in the period from 2006 to 2018 were selected. Weissberg and Buker’s (1990) move model was used as a starting point to analyze the RAs. First, the Reports on the results and Comments on the results moves were identified in the Results sections. The Chi-Square test was then used to calculate and compare the frequency of their recycling in the Discussion sections across cultures and disciplines. The data analysis results revealed that changes in the disciplines or sociocultural settings do not result in variations in recycling the two moves under study. Given that the current study provides a relatively new framework for scrutinizing scientific discourse, it may promise certain pedagogical implications for native and non-native students in Soft Science disciplines, researchers, English for Academic Purposes (EAP) and English for Specific Purposes (ESP) instructors, and course designers.
معین شدگی در زبان فارسی و شکل گیری ساخت کامل و التزامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
7 - 26
حوزه های تخصصی:
«معین شدگی»، از جمله رایج ترین نمونه های دستوری شدگی در بیشتر زبان ها است. این واژه تخصصی، گونه ای از فعل های واژگانی را در بر می گیرد که در برخی کاربردهایشان، نقش فعل معین را بر عهده دارند. در زبان فارسی نیز، بیشتر فعل هایی که امروزه نقش کمکی دارند، پیش از پیدایش فارسی دری، اغلب فعلِ واژگانی بوده و یکی از کاربرد دوگانه آن ها به مثابه فعل معین، نتیجه فرایند معین شدگی است. از این رو، در مقاله حاضر برآنیم تا روند تحولِ سه فعل «استیدن»، «باشیدن» و «بودن» -که در فارسی امروز به ترتیب در ساخت ماضی نقلی، ماضی التزامی و ماضی بعید به کار می روند، را مورد بررسی قرار دهیم. بر این مبنا، در پی بررسی پاسخ گویی به این پرسش هستیم که آیا این گونه فعل ها، از ابتدای پیدایش و کاربردشان در فارسی باستان، نقش کمکی داشته اند و یا اینکه نقش آن ها به عنوان فعل کمکی در ساختار های اشاره شده، پیامد معین شدگی این افعال ، در دوره های زبانی پسین است. بر این مبنا، ناگزیر شدیم چگونگیِ انتقالِ مفاهیم ماضی نقلی، ماضی التزامی و ماضی بعید از فارسی باستان تا فارسی نو را مورد بررسی قرار می دهیم. بر اساس شواهد موجود در پیوند با کاربرد این گونه افعال و نحوه بیان مفاهیم ماضی نقلی، ماضی التزامی و ماضی بعید، پیش از فارسی دری، این نتیجه به دست آمد که شکل گیریِ این سه ساختار با استفاده از سه فعل «استیدن»، «باشیدن» و «بودن»، در نتیجه معین شدگیِ این افعال در ساخت دستوری شده ای از فارسی میانه به بعد بوده است.
The political aspects of positivist ELT research articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Despite appealing notion of research based language teaching, we argue that scientific way of conducting research on English language teaching (ELT) is problematic since it ignores language learners’ subjectivity, instructors’ professionalism, practitioners’ culture and learning particularity. Positivists pedagogical arguments neglect the social nature of meaning making instructional practices and emphasize objectivity and measurability criteria which lead to instrumental rationality. A critical discourse analysis of practical arguments proposed in pedagogical implications section of empiricist research articles revealed that positivists assumptions manifest themselves as the rules and regulations of carrying out scientific research. These yardsticks give power to the neoliberal tendencies to present reasons as premises of arguments to restrict and control the agency of ELT teachers as well as to deprofessionalize them. Since there is a close affinity between this paradigm world views and neoliberal policies, positivists research articles lead to the domination of neoliberalism on TEFL discourse. This indicates the ideological function of the article genre and awareness of that is crucial for the sake of democratic and fair education.
بررسی ساختاری و معنایی جمله های داری دو عنصر منفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفی یکی از پدیده های شناختی و عقلانی است که در زبان بشر به صورت های مختلف انعکاس می یابد. هدف از جستار حاضر بررسی ساختاری و معنایی انواع جمله هایی در زبان فارسی است که در آنها دو عنصر منفی وجود دارد. نفی مضاعف و ساختار توافق منفی دو نوع شناخته شده از این ساختارها هستند که در زبان های مختلف به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته اند و در زبان فارسی نیز به آنها پرداخته شده است. اما علاوه بر این دو، فارسی دارای ساختارهای متنوعی است که در آنها دو عنصر منفی به کار رفته وتا به حال از لحاظ ساختاری و معنایی مورد بررسی قرار نگرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهشِ پیکره بنیاد که براساس داده های مستخرج از شبکه اجتماعی اینستاگرام (مشتمل بر 921 جمله فارسی) انجام شده نشان می دهدکه جملات حاوی دو عنصر منفی از لحاظ ساختاری قابل طبقه بندی به یازده دسته اند و تحلیل جنبه های معنایی آنها نشان دهنده آن است که تعامل دو عنصر منفی در یک جمله واحد وضعیت معنایی پیچیده ای را به وجود می آورد که تحلیل آن مستلزم اتخاذ رویکردی پیوستاری به مفهوم نفی است. به عبارت دیگر، هرچند مفاهیم مثبت و منفی را در زبان شناسی تحت عنوان مقوله «قطبیت» مطرح می کنند، اما این دو مفهوم به هیچ وجه قطبی و صفر و یک نیستند بلکه طیفی و پیوستاری اند
معرفی دست نویس بخشی از ترجمه دیلمی قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
EFL Pre-service Teachers’ Concerns: A Reflective Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Central to the spirit of reflective teaching is the ability to focus critically on one’s own beliefs, cognitions, and concerns. Numerous proposals have been developed for implementing reflective practices in pre-service teacher education contexts with the aim of producing highly competent reflective teachers. However, it is imperative to identify the candidates’ beliefs and knowledge base before any interventions could be introduced to effectively trigger a response. This study utilized a reflection oriented model to explore pre-service language teachers’ concerns about language learning/teaching. Interview techniques facilitated such an in-depth exploration among a conveniently sampled 13 candidates studying at a teacher college in Iran. The content analysis of the interviews revealed that affective factors, classroom management, language-related fears, and tensions between their beliefs and practices were the candidates’ major concerns. On the whole, candidates’ preexisting learning experiences seemed to cast a shadow over their cognitions and concerns. Implications regarding reflective practicums in teacher education programs are discussed.
بررسی مقایسه ای آرایش واژگانی برمبنای دیدگاه رده شناسی هاکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخة مطالعاتی رده شناسی قدمتی250ساله دارد. رده شناسی زبان مطالعة نظام مند تنوع بین زبان هاست و این تعریف این پیش انگاره را در خود دارد که برخی اصول کلی نیز بر تنوع میان زبان ها حاکم هستند (کامری،2001، به نقل از دبیرمقدم،2:1392). موضوع ترتیب واژه ها در تعیین تفاوت ها و شباهت های موجود میان زبان ها یکی از حوزه های مورد توجه در رده شناسیزبان است. هاکینز یکی از زبان شناسان برجسته است که علاوه بر آشنایی با دستور زایشی، گرایش خاصی به حوزة رده شناسی به ویژه ترتیب واژه دارد و اصول و همگانی هایی گوناگون را در زمینة ترتیب واژه ارائه کرده است (هاکینز،10:1983). مطالعات گویش شناسی در ایران طی چند دهة اخیر گسترش بسیاری یافته است، به گونه ای که بسیاری از زبان شناسان و رده شناسان ثبت و مطالعة گویش ها و زبان های ایرانی را آغاز کرده و پژوهش های فراوانی در زمینة گویش های مختلف به انجام رسانده اند. هدف از پژوهش حاضر آن است که پس از معرفی فرضیه، اصول و همگانی های هاکینز در حوزة ترتیب واژه، به تحلیل مقایسه ای آرایش واژگانی میان گونة زبانی ترکی آذری و فارسی معیار پرداخته شود. این تحقیق با استناد به پیشینة عملی، چارچوب نظری و داده های پرسش نامة گویشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و نتایج حاصل از این گفتار علاوه بر تأیید شباهت ها و تفاوت هایی میان آرایش واژگانی زبان فارسی معیار و ترکی آذری، انطباق برخی از دیدگاه های هاکینز بر زبان های مذکور را اثبات می کند.
رویکردی نو از طریق ترجمه برای تحلیل تاریخی انتقال گفتمان ها و نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه نقش بسیار مهمی در تحول تفکر ایرانیان در دوران معاصر داشته است. با وجود این، در زبان فارسی پژوهش های تاریخی اندکی دربارة چگونگی انتقال تفکرات وگفتمان های غربی و شیوة دریافت آن ها صورت گرفته و در همین پژوهش های اندک نیز اغلب ذکری از ترجمه و نقش مترجمان و دیگر عاملان ترجمه به میان نیامده است. مقالة حاضر می کوشد بر انتقال گفتمان های معاصر به عنوان حوزة ای مهم در تاریخ نگاری ترجمه در ایران تأکید کرده و آن را به عنوان حوزه ای ضروری برای پژوهش به محققان مطالعات ترجمه پیشنهاد کند. در این راستا از میان متدلوژی های مختلف حوزة تاریخ نگاری، «تاریخ نگاری دریافت» که یکی از اشکال «نظریة دریافت» می باشد و در حوزة مطالعات تاریخی به کار گرفته شده است، به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای بررسی انتقال گفتمان ها در ایران پیشنهاد می شود. بدین منظور ابتدا برخی آرا دربارة انتقال گفتمان ها را مطرح کرده و سپس به مباحث جاری در حوزة تاریخ نگاری ترجمه اشاره می کنیم و در پایان به شرح و بسط نظریة دریافت و کاربرد آن در حوزة تاریخ نگاری ترجمه، به ویژه بررسی تاریخی انتقال گفتمان ها از طریق ترجمه، می پردازیم.
اسلام هراسی در سریال های تلویزیونی آمریکایی: تلفیق تحلیل انتقادی گفتمان و دستور طرح بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای مدرن امروز، نقش رسانه در شکل دهی مستقیم و غیرمستقیم به افکار عمومی انکارناپذیر است. ازاین رو، تلویزیون، به عنوان مهم ترین و بانفوذترین رسانة جهان، توجه صاحبان قدرت را برای به دست گرفتن افکار عمومی به خود جلب می کند. در این تحقیق، نقش سریال های تلویزیونی آمریکایی در گسترش پدیدة اسلام هراسی که پس از وقایع 11 سپتامبر فزونی یافته، بررسی شده است. برای این منظور، سریال میهناز شبکة شوتایماز دو جنبة مکالمات و تصاویر تحلیل شده است. برای تحلیل مکالمات، از رویکرد فرکلاف در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان و برای تحلیل تصاویر، از رویکرد کرس و ون لیوون به نام «دستور طرح بصری» استفاده شده است. در مکالمات در بُعد توصیف، ابزارهای قرابت، تکرار، پیش انگاری، قاب بندی، برجسته سازی، کمرنگ سازی و حذف درجهت نمایش چهره ای منفی از اسلام شناسایی شدند. ازلحاظ بصری نیز مفاهیم فرآیند تحلیلی، فرآیند روایی و پرسپکتیو این نقش را برعهده داشتند. موارد گفتمانی و بصری تحلیل شده نشان می دهند که این سریال دارای عناصری است که ازلحاظ گفتمانی، بصری و یا ترکیبی از هردو، ممکن است به ترویج اسلام هراسی کمک کنند. همچنین، ترکیبی از این دو رویکرد در تحلیل انتقادی رسانه پیشنهاد می شود.
Aperçu Philosophique de la Conscience de soi du Locuteur-Pensant en néoténie linguistique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Si nous admettons avec l’idée de la néoténie linguistique que « parler une langue c’est exister à travers elle », donc le passage obligé qui initie l’ultime étape de l’appropriation d’une nouvelle langue est le passage de la langue in fieri à la langue in esse. Dans ce passage, le locuteur-pensant étend son être dans l’accomplissement de lui-même en rapport avec sa conscience de soi qui fait partie de la subjectivité. La conscience de soi en tant qu’élément essentiel de la pensée et de la spécificité du locuteur-pensant réside différemment dans la capacité réflexive des locuteurs-pensants. L’énoncé produit par le locuteur est capable de porter la trace d’un retour sur soi grâce à la dimension réflexive alors que dans l’absence de cette dimension, nous assistons à une forme d’activité dans la subjectivité du locuteur. Cette recherche a pour but de se focaliser sur la conscience de soi, son rôle lors de la production d’un énoncé ainsi que son rapport avec des unités de représentation via l’interprétation des philosophes ainsi que celle des linguistes. Nous tentons de voir dans certains énoncés comment elle devient une partie consubstantielle de l’identité propre du locuteur-pensant lors de la production linguistique
هَیَجامَدافزایی واژگان در داستان هورلا اثر موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مجموعه ای منسجم و نظام یافته از علائم است که برای انتقال افکار و احساسات انسان ها استفاده می شود. متن ادبی از بهترین بسترها برای انتقال هیجانات نویسندگان است. داستان هورلا ، اثر گی دو موپاسان، که برگرفته از تجربۀ زیستۀ او نسبت به بحران هویت خویش است، بهترین مصداق این موضوع است. در این اثر، نویسنده با استفادۀ چندبارۀ واژگان « هورلا » و « نتوانستن » ، هیجان خواننده را نسبت به این واژگان و بحران ازخودبیگانگی راوی برمی انگیزد. از دیدگاه روان شناسان زبان، این هیجان خواننده، از کنش و واکنش ذهن و زبان او ناشی می شود. در این پژوهش سعی شده است تا از منظر روان شناسی زبان در پرتوی الگوی هَیَجامَد و با درنظر گرفتن مؤلفه های سه گانۀ هَیَجامَد (بسامد، حس و هیجان) به مفهوم ازخودبیگانگی در این داستان از طریق هَیَجامَدافزایی واژگان « هورلا» و «نتوانستن» پرداخته شود. این هَیَجامَدافزایی با افزایش بسامد واژگان یادشده که به نوعی نمایانگر عدم آزادی اگزیستانسیال و ازخودبیگانگی راوی است و همچنین با درگیر کردن بیشتر حواس خواننده از طریق توصیف تجربیات حسی راوی از هورلا (به منزلۀ دیگری)، باعث هیجان ترس در خواننده می شود و هَیَجامَد درونی نویسنده نسبت به مفهوم ازخودبیگانگی به خواننده القا می شود.
مطالعهه تطبیقی کنش گفتاری «تملق» در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنش های گفتاری یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه زبان شناسی به شمار می رود و در سال های اخیر ابعاد مختلف این گونه کنش ها در زبان های مختلف مورد مطالعه و توجه پژوهش گران و زبان شناسان قرار گرفته است. از جمله ابعاد مورد توجه این گونه کنش ها ساختار زبانی و کاربردهای آنان در زبان های مختلف است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربردهای کنش گفتاری تملق در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته است و بدین منظور کاربردهای این کنش گفتاری در مکالمات 120 فیلم (60 فیلم فارسی و 60 فیلم انگلیسی) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج تمامی مکالمات مربوط به این کنش گفتاری در مجموعه مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات موردنظر، مدل هایمز (1967) مبنای بررسی تطبیقی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تملق در هر دو فرهنگ فارسی و انگلیسی برای نفوذ مثبت در مخاطبین مورد استفاده قرار می گیرد و کاربردهای این کنش گفتاری در زبان فارسی به 19 مورد و در زبان انگلیسی به 11 مورد می رسد. علاوه بر این، در هر دو زبان مورد مطالعه، کنش گفتاری تملق در هر دو موقعیت رسمی و غیررسمی یافت می شود اما در زبان فارسی استفاده از آن در موقعیت های غیررسمی و خصوصی بسیار بیشتر از کاربرد آن ها در موقعیت های رسمی است. هم چنین، بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی و کاربرد تملق در زبان و فرهنگ فارسی به مراتب بیشتر از زبان و فرهنگ انگلیسی است.
نقش زیست بوم در مفهوم سازی شهادت در اشعار سلمان هراتی: پیوند دیدگاه شناختی و نقد بوم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1390) مدعی است، ارتباط محکمی میان تجربه های محیطی و مفهوم سازی های بشر وجود دارد که در زبان جلوه می کند. گفتمان ادبی و شعر نیز پیرو قواعد زبان است. از سوی دیگر، نقد بوم گرا بررسی رابطه میان انسان و طبیعت را محور مطالعات ادبی خود قرار می دهد. التقاط این دو رویکرد معنایی و ادبی، چارچوبی برای بررسی رابطه های شناختی شاعر با محیط و انعکاس آن در اثر وی است. زبان شعر متأثر از تجربیات زیست محیطی شاعر است. این مقاله تلاش می کند، تأثیر تجربیات محیطی سلمان هراتی شاعر معاصر ایرانی را روی مفهوم سازی های اجتماعی مذهبی موجود در شعر وی تحلیل کند. برای این منظور، ابتدا استعاره هایی که حوزه مقصد آن ها، مفاهیم شهادت و امامت بود، استخراج شد. سپس، بر اساس نظریه استعاره مفهومی معاصر بررسی شد که محیط زیست این شاعر و اجزای تشکیل دهنده آن چه نقشی در مفهوم سازی های موجود دارند. به عبارتی، چگونه و کدام حوزه های مبدأ از این زیست بوم استخراج شده است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد تجربه زیستی و فرهنگی سلمان تأثیر عمده ای بر شکل گیریِ گفتمان شعری او و تعامل فضای عاطفی و شناختی شعرش دارد و شاعر از سه حوزه مفهومی مبدأ نور، گیاه و آب و مفاهیم مرتبط با آن ها برای مفهوم سازی شهادت و امامت بهره برداری کرده است. استعاره «شهادت/ شهید و امامت/ امام/ ظهور طبیعت است» کلان استعاره جاری در زیرساخت شعرهای سلمان است. ترسیم معرفت، توحید، عشق، پایداری، انتظار و دیگر مؤلفه های فرهنگ شهادت و امامت است که با کاربرد این استعاره ها در شعر وی برجسته شده اند.
بررسی الگوی روایی زمان در نمایشنامه « عکس عروسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
7 - 27
حوزه های تخصصی:
نمایشِ الگوهای روایی یک مجموعه، گامی مهم در بازنمایی شبکه ای از عناصر روایی و ساختارمند ذهن بشر است. روایت شناسی، روشی علمی است که در پی دست یابی به الگوهایی روایی است. این دانش توانسته است با وجود تفاوت های نگرشی و بینشیِ میان متن ها و آثار ادبی، دیدگاه تازه ای را در نقد ادبی و در پیوند با دستور زبان جهانی روایت بازنمایی کند. نمایشنامه، یکی از کهن ترین آثار ادبی بشر است که با کاربرد عناصر روایی - همانند داستان- گنجایش هایی ویژه ای در بهره گیری از مؤلفه های روایی دارد. در این پژوهش از روش تحلیلی- اسنادی بهره گرفته شده است تا ضمن بررسی مؤلفه های پست مدرن، نمایشنامه عکس عروسی نوشته چیستا یثربی (Yasrebi, 2004)، بر پایه نظریه روایی ژرار ژنت مورد واکاوی قرار گیرد. این پژوهش بر مؤلفه زمان تمرکز دارد که مشتمل بر نظم، تداوم و بسامد است. یافته های پژوهش نشان می دهد در نمایشنامه یادشده،گذشته نگری، آینده نگری، تداوم و بسامد به گونه ای برجسته سازی شده در خدمتِ اندیشه های عمیق روان شناسی نویسنده قرار گرفته اند. به گونه ای که زمانِ به ظاهر پریشان نمایشنامه در قالب حوادث متن، ارتباطی پیوستاری با سایر عناصر روایی دارد.
الانتصار لمکتب تنسیق التّعریب فی ترجیحه لمصطلح المحظور اللّغویّ
حوزه های تخصصی:
تحاول هذه المقالة المُستعینة بالمنهج الوصفی التحلیلی استعراضَ المصطلحات المعبّرة عن ظاهرة الحظر اللغوی، مُبیّنةً أوجه تلاقیها وتباینها مفهومیًّا مع مصطلح المحظور اللغوی، المُعتمَد من قبل مکتب تنسیق التّعریب بالرباط. على أنّ هذه الخطوة تبِعَتْها عملیّةُ نقد تلک المصطلحات المزاحمة للذی اعتمدته هذه المؤسسة اللغویة؛ کونها مصطلحات لا تشیر بشکل دقیق إلى ظاهرة الحظر اللغوی. وعلیه فإنّ الهدف من هذا الطّرح هو محاولةُ إقناع اللّسانی العربی بضرورة الابتعاد عن کلّ ما یشکل أزمة التّعدد المصطلحی، من خلال دعوته إلى اعتماد المصطلحات الموحّدة التی تصدر عن مکتب تنسیق التعریب، باعتبار أنّها مصطلحات مدروسة، تشیر بکل دقّة إلى المفاهیم المُعبَّرِ عنها، وقد مثّلنا لهذا الأمر فی هذه المقالة بمصطلح المحظور اللغوی؛ کمصطلح اقترحه المکتب، یتوفّر دلالیًّا على کل ما یشیر إلى ظاهرة الحظر اللغوی؛ تلک الظاهرة التی تفرض على الجماعة اللغویة تجنّب استعمال ألفاظ معینة محرجة أو مخیفة..، واستبدالها بأخرى، تنوب عنها، وتؤدی نفس معناها بطریقة أقل إحراجا وتخویفا.
مقایسه فضای واکه ای در کودکان سالم و کودکان مبتلا به سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه فضاهای واکه ای در کودکان سالم و کودکان مبتلا به سندرم داون است. به این منظور از 6 کودک سالم و 6 کودک بیمار خواسته شد تا 36 کلمه تک هجایی CVC را سه مرتبه تکرار کنند. همخوان های آغازه و پایانه این کلمات یکسان و متشکل از انسدادی های واک دار و بی واک [p,b,t,d,k,g] است. صدای این افراد توسط نرم افزار پرت (نسخه 24. 2. 5) ضبط شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس، برای هر واژه یک شبکه متنی ساخته شد و مقادیر بسامد سازه اول و بسامد سازه دوم واکه ها در این دو گروه اندازه گیری و مقایسه شد. نتایج گویای آن هستند که بیماران مبتلا به سندرم داون واکه های پیشین را در جایگاهی پسین تر و واکه های پسین را در جایگاهی پیشین تر از کودکان سالم تولید می کنند. دامنه گستردگی واکه ها در این بیماران بسیار محدودتر از کودکان عادی است و تمامی واکه ها به مرکز فضای واکه ای تمایل دارند. در افراد مبتلا به این سندرم بسامد سازه اول واکه های [u,i,e] بیشتر از مقادیر آن در افراد سالم است. خلاف آن، بسامد سازه اول واکه های [ɑ,æ,o] در افراد سالم بیشتر است. بررسی بسامد سازه دوم واکه ها نیز گویای آن است که خلاف واکه های [æ,e,i] ، بسامد سازه دوم واکه های [ɑ,u,o] در این بیماران بیشتر است.
بررسی ساخت نحوی و ساخت اطّلاع سازه های پیشایندشده در جملات ساده فارسی (با استناد به داده هایی از یک گزارش فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت اطّلاع، نحوه توزیع اطّلاع کهنه (مفروض) و نو در جملات است که نقش مهمّی در صورت بندی جملات دارد. در پژوهش حاضر، تأثیر وضعیّت اطّلاعی، نقش دستوری و مقوله نحوی سازه ها در پیشایندسازی آن ها بررسی شده است. برای تحقّق این هدف، پیکره ای شامل (226) جمله ساده (بی نشان و نشان دار) از گزارش فوتبال بررسی شد تا وضعیّت اطّلاعی، نقش دستوری و مقوله نحوی سازه های پیشایندشده مشخّص شود. طبقه بندی پرینس (1992)، وارد و بیرنر (2004) و همچنین بیرنر (2013) برای طبقه بندی مصادیق سازه ها، از مصادیق کلامی به مثابه چارچوب نظری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ازنظر وضعیّت اطّلاعی، بیشتر سازه های پیشایندشده در انواع جملات ساده فارسی به لحاظ کلامی کهنه هستند، هرچند که ازمنظر شنونده نو طبقه بندی می شوند. در نوشتار پیش رو هیچ مورد سازه پیشایندشده یافت نشد که ازدیدگاه شنونده کهنه باشد. ازنظر نقش دستوری، در همه انواع جملات نشان دار، سازه های بیان گر مفعول غیر مستقیم بیشتر از دیگر نقش های دستوری پیشایند شده هستند. ازنظر مقوله نحوی سازه های پیشایندشده به طور عمده گروه اسمی هستند.
به سوی تعریفی تازه از بدن: تحلیل مسئله بدن از فلسفه و جامعه شناسی تا ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، شمار زیادی از تحقیقات ادبی به بررسی بدن در ادبیات پرداخته اند. اگرچه بررسی بازنمایی بدن در ادبیات امری نوظهور نیست، پیدایش شاخه ای جدید از مطالعات بدن در جامعه شناسی در دهه هشتاد میلادی، بر محبوبیت موضوع بدن در مطالعات ادبی تأثیر گذاشت و پژوهش های این حوزه را دستخوش تغییر کرد. در این تحقیق بر آن هستیم تا با بررسی مفهوم بدن در جامعه شناسی بدن و تبیین تفاوت رویکرد جدید به بدن با رویکردهای گذشته و معرفی مختصر مطالعات جامعه شناسانِ سرشناس این حوزه پژوهشی، تصویری کلی از مطالعات بدن در جامعه شناسی و ارتباط و تأثیر این مطالعات در تحقیقات ادبی به دست بدهیم.