فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقولة أفعالالکلام واحدة من المقولات التی جاءت بها التداولیة اللسانیة، وتُقسَم هذه المقولة إلى فعل الکلام، ولازم فعل الکلام، والأثر الذی یحدثه فعل الکلام، فقد عالجت الکلام فی الخطاب على أنه یخرج عن کونه ملفوظاً إلى أنه فعل یتحقق، وهذا الفعل یعتمد فی تحقّقه على افتراض مسبق بین المتکلم والمتلقی یستحضر فیه کلٌ منهما مرجعیاته المسبقة لیأخذ بالکلام على أنه فعل یجب القیام به، ویقوم کل ما سبق على السیاق الذی یُعد من أهم عناصر التداولیة، وإذا کانت التداولیة منهجاً غربیاً جاء بمصطلح فعل الکلام ونظریته، فإن التراث لم یخلُ فی مدوناته من العمل وفق هذه الدراسة مراعیاً مقولة فعل الکلام، لکنه جاء بمصطلحات مختلفة تحت اسم أسلوب الخبر والإنشاء، فقد عمل المتکلم على الأخذ بهذا الأسلوب بهدف التأثیر فی المتلقی وکسب اهتمامه.
وقد حاولنا فی هذا البحث الاستعانة بهذه المقاربة اللسانیة بین النظریة الغربیة ونظیرتها العربیة فی دراسة واحد من أهم مصادر التراث لغویاً وفکریاً؛ لنزید مکتبتنا ثراء لغویاً، ونؤکد عمق ما دُوِّن فی التراث.
ساخت الحاقی: توصیف و پیامدهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر توصیفی، فرایند الحاق به فرایندی نحوی- ساختواژی اطلاق می شود که در آن یک حرف اضافه با پیوستن به فعل موضوع جدیدی را به ساختار موضوعی فعل اضافه می کند و یا اینکه یک موضوع غیرمستقیم را به موضوع مستقیم فعل بدل می کند. موضوع الحاقی غالباً دارای یکی از نقش های معنایی بهره ور، ابزار، مکان و یا جهت می باشد. در پژوهش های زبانشناسی توصیفی/نظری، شناسایی، توصیف و تحلیل این فرایند و ساخت های مشتق از آن در زبان های ایرانی مورد غفلت قرار گرفته است و لذا این پژوهش نخستین گام جدی در راستای معرفی و بررسی این ساخت در یکی از زبان های ایرانی، کردی کلهری، می باشد. به طور مشخص، در این مقاله، ساخت الحاقی در زبان کردی کلهری با تکیه بر جنبه های توصیفی و نظری آن مورد کنکاش قرار می گیرد و از این رهگذر ملاک های تشخیص این ساخت و تحلیل ساز و کارهای نحوی دخیل در اشتقاق آن در انگاره زایشی کمینه گرا معرفی می گردند.
Negative Labeling as a Crucial Psychological Variable in Teaching EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
One of the psychological variables which may have a long-lasting effect on our life is labeling, and students’ accomplishments might be severely undermined through the teacher’s labeling. In spite of this issue, few studies have been carried out on the ramifications of labeling in the educational contexts, in general, and EFL classrooms, in particular. The current study is an attempt to investigate the occurrence possibility of negative labeling and how such labels eventually influence students’ psychological/academic potentials. Since it was not possible to expose the students to the experience of negative labels in their real situations, the 100 high-school female participants of the study were asked to make predictions on social/academic success of a fictitious student who was labeled as dyslexic (Hunt, 2006). Besides, they were given a modified 11-item questionnaire (Mwania & Muola, 2013) about their experiences of being labeled. The participants were also asked to fill in the Coopersmith Self-esteem Inventory (SEI) (1967) to determine if there is a relationship between their labeling experiences, their self-esteem and their reported academic achievements. The collected data was then processed using SPSS. The findings of the study indicate that teacher’s negative labeling was significantly related with students’ self-esteem, their academic potentials, and their future life/success/expectations.The study bears some significant implications for teachers’ education since the findings show that the negative ramifications of labeling in EFL contexts should be taken into more serious consideration in teaching.
بررسی نظام خویشاوندی کُردی میانی و مقایسه آن با فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، اصطلاحات خویشاوندی گویش کُردی میانی که سورانی هم خوانده می شود، در چارچوب نظریات انسان شناسان جهانی گرا - که معتقد به وجود نظام جهانی یکپارچه ای در زیر تنوّعات ظاهری موجود در نظام های خویشاوندی هستند - به صورت مقایسه ای با فارسی و انگلیسی، مورد بررسی قرار می گیرد. انسان شناسان جهانی گرا، اساس همه روابط خویشاوندی، از ساده ترین تا پیچیده ترین آنها را مبتنی بر خانواده هسته ای و گسترش آن را از طریق خویشاوندی که میان دو خانواده هسته ای ارتباط برقرار می کند، می دانند. در این دیدگاه، مجموعه ای از معیارهای جهانی برای دسته بندی خویشاوندان وجود دارد که بر اساس آنها، می توان همه نظام های خویشاوندی را توصیف و بررسی نمود. هر زبانی با توجّه به ویژگی های فرهنگی خاصّ خود، تعدادی از آنها را به کار می برد. نتیجه این پژوهش، مشخّص کرد که در کردی میانی، از پنج ملاک سببی - نسبی، جنسیت، نسل، سوی خویشاوندی و سنّ نِسبی؛ در فارسی از چهار ملاک سببی - نسبی، جنسیت، نسل، سوی خویشاوندی و در انگلیسی هم از سه ملاک سببی - نسبی، جنسیت و نسل برای دسته بندی خویشاوندان استفاده می کنند؛ افزون بر این، نظام خویشاوندی انگلیسی متعلّق به نظام اسکیمو است در حالی که نظام خویشاوندی کُردی و فارسی در دسته نظام سودانی قرار می گیرند.
مفعول غیرمستقیم در زبان فارسی و روش های بیان آن در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 140
حوزه های تخصصی:
مفعول غیرمستقیم یکی از متمم های فعل است. در زبان فارسی مفعول غیرمستقیم، الزاماًیک گروه حرف اضافه ای است و رابطه میان فعل و متمم آن یعنی حاکمیت تنها به وسیله حرف اضافه برقرار می شود. در زبان روسی مفعول غیرمستقیم، الزاماً، گروه حرف اضافه ای نیست و حاکمیت بر آن به دو روش برقرار می شود: 1 حاکمیت توسّط حرف اضافه و حالت دستوری؛ 2 حاکمیت تنها توسّط حالت دستوری. در پژوهش حاضر 10 نقش معنایی مفعول غیرمستقیم زبان فارسی تعیین شده است که عبارت اند از: پذیرنده، بهره ور، زیان دیده، محرک، نتیجه، منبع، موضوع، هدف، وسیله و مشارک / مخاطب. هرکدام از مفعول های غیرمستقیم که دارای یکی از این نقش های معنایی است، متناسب با معنی فعل خود می تواند به وسیله یک یا تعدادی از روش های زیر به زبان روسی بیان شود: 1. حالت مفعولی بدون حرف اضافه که در این صورت مفعول غیرمستقیم زبان فارسی به زبان روسی در نقش مفعول مستقیم قرار می گیرد و فعل آن در زمره فعل گذرا به شمار می آید؛ 2. حالت مفعولی با حرف اضافه «на»، «в» و «про»؛ 3. حالت «به ای» بدون حرف اضافه و یا با حرف های اضافه «к» و «по»؛ 4. حالت اضافی بدون حرف اضافه و یا با حرف های اضافه «от» و «у»؛ 5. حالت وسیله ای بدون حرف اضافه و یا با حرف های اضافه «за» و «с»؛ 6. حالت حرف اضافه ای با حرف اضافه «о».
The Role of Textual vs. Compound Input Enhancement in Developing Grammar Ability نقش ارتقای متنی داده در مقایسه با ارتفای ترکیبی در تقویت توانایی دستور زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study investigated comparatively the impact of two types of input enhancement (i.e. textual vs. compound enhancement) on developing grammar ability in Iranian EFL setting. Sixty-five female secondary high school students were selected as a homogenous sample out of about a 100-member population based on Nelson language proficiency test. Then, their grammar ability was measured based on a researcher-made diagnostic test prior to the experiment. The sample was randomly divided into two equal groups; one group received text-enhancement-based instruction of grammar, while the other received compound-based enhancement. Finally, they received an achievement test of grammar as a posttest to measure their progress in light of two different types of input enhancement mechanisms. The pertinent statistical analyses of the results indicated that a) the effect of textual enhancement-based instruction of grammar is not significantly meaningful, while b) the compound enhancement-based instruction has significant effect on learning grammatical structures. Comparatively speaking, therefore, c) compound enhancement-based instruction of grammar is more significantly effective than that of textual in developing grammar ability. It can be safely concluded that grammar instruction and its resultant development are subject to intervention type, which, pedagogically, bears promising messages for both teachers and syllabus designers to incorporate parameters of input enhancement in both teaching and materials development, respectively.
An Investigation of Iranians and International English Students'Attitudes towards Intercultural Communicative Competence(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
151 - 179
حوزه های تخصصی:
The present study aimed to investigate the attitudes and perceived nature of thinking and understanding towards intercultural communicative competence (ICC) among International English major students. Accordingly, this study employed the paradigm of a sequential mixed-method research, in which it comprised a qualitative phase followed by a quantitative phase. The participants of the first phase of the study were 30 undergraduate English major students in their third year at Isfahan Islamic Azad University in Iran; and the participants of the second phase of the study included 30 international ESL students in their first year at Gonzaga University (GU), in Washington, U.S. The analysis of narratives in the first phase of the study indicated that the participants had diverse attitudes towards intercultural encounters. The results of the statistical analyses of the second phase of the study showed that the most important individual difference variables directly influencing students’ intercultural communicative competence were their communication apprehension and their perceived communicative competence. This study also showed that students’ self-image as communicators were of utmost importance: if students believe they are good communicators in English, theyare more likely to be self-confident and are more likely to take part in intercultural encounters. Thus, instructors should help students achieve a realistic self-image about their performance in English and support them if they lack self-confidence.
رویکردی کمینه گرا به نوع بندی نحوی جملات امری در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر تلاش می کند شیوة نوع بندی جملات امری را در گونة گفتاری فارسی در قالب برنامة کمینه گرا تبیین نماید. از این رو، با الگوگیری از رویکرد هان و شواگر سازوکار حاکم بر جوازدهی جملات امری در فارسی بررسی می گردد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة بازبینی مشخصه ها و فرضیة گروه متمم نمای انشقاقی ریتزی (1997) است. ابتدا استدلال می شود که در ساخت های امریِ بی نشان و نشان دار، حرکت آشکار فعل به هستة گروه منظوری ناممکن است، در ادامه، پیشنهاد می گردد در ساخت های امری بی نشانِ مثبت، نوع بندی از طریق مطابقة مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری، و در ساخت های امری بی نشان منفی، نوع بندی از طریق حرکت مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری و ابقای مشخصة [+ منفی] بر روی فعل صورت می گیرد. در ساخت های امری نشان دار، ابتدا فعل تحت فرایند پیش گذاری، در هستة گروه نقشی مبتدا یا تأکید فرود می آید و سپس در ساخت مثبت، میان مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری مطابقه ایجاد می شود و در ساخت منفی، مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری حرکت می کند و مشخصة [+ منفی] بر روی فعل باقی می ماند.
Motivational Beliefs, Self-Regulation and EFL Listening Achievement: A Path Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Informed by the expectancy-value and social cognitive theories of learning, the present study proposed a path model to investigate the impact of motivational beliefs as defined by listening self-efficacy, three types of goal orientations, and task value on self-regulation of Iranian EFL learners, in addition to the unique contribution of each to the variability in the listening comprehension score. Results of path analysis revealed significant positive effect of listening self-efficacy and self-regulation on students’ listening comprehension and task value on self-regulation. Unlike performance approach goals, mastery and performance avoidance goals demonstrated a significant impact on participants’ self-regulation but no significant direct effect of any goals on listening achievement was detected.
Iranian EFL Learners’ Lexical Inferencing Strategies at Both Text and Sentence levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Lexical inferencing is one of the most important strategies in vocabulary learning and it plays an important role in dealing with unknown words in a text. In this regard, the aim of this study was to determine the lexical inferencing strategies used by Iranian EFL learners when they encounter unknown words at both text and sentence levels. To this end, forty lower intermediate students were divided into two groups. For the first group, a text with 10 underlined words was given and for the second group, the same underlined words were given in separate sentences. The students were supposed to read the text and the sentences and to guess the meaning of the underlined words. Then some lexical inferencing strategies were given to them to determine which strategies they used in guessing the meaning of unknown words. The results showed that they used different strategies like using local context and word association in lexical inferencing and also they were more successful at the text level than the sentence one. The results also indicated that they were strategic learners using their own strategies including translation and cultural background knowledge to guess the meaning of the unknown words.
گروه فعلی شکافته در فارسی: تمایز هسته جهت و فعل کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیش از دو دهه گذشته، این فرضیه که گروه فعلی متشکّل از دو فرافکن گروه فعلی کوچک یا گروه جهت و گروه فعل واژگانی است، فرضیه پذیرفته شده ای در میان زبان شناسان چامسکیایی محسوب می شود؛ امّا پژوهش های اخیر درباره ساختار گروه فعلی، براساس فرضیه گروه فعل کوچک شکافته، هسته جهت را متفاوت از هسته فعل کوچک و گروه فعلی را متشکّل از سه فرافکن می دانند که عبارت اند از: گروه فعلی کوچک، گروه جهت و گروه فعل واژگانی. در این تحلیل، فعل کوچک، فعل ساز است و نوع رویداد را نشان می دهد. جهت، موضوع بیرونی را معرّفی می کند و هسته گروه فعل واژگانی، ریشه ای بی مقوله است. تعامل تکواژ سببی و فعل سبک در ساخت های سببی مرکّب و حضور موضوع بیرونی در ساخت های دارای فعل سبک، نمونه مواردی هستند که طرح دولایه ای گروه فعلی را در زبان فارسی به چالش می کشند. پژوهش حاضر با ارائه شواهدی از ساخت های سببی در زبان فارسی نشان می دهد که گروه فعلی، سه لایه ای بوده و هسته جهت و فعل کوچک به طور مستقل و متفاوت از یکدیگر در گروه فعلی ایفای نقش می کنند.
بررسی مقابله ای طرح واره های تصوری در اشعار حافظ و اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش قصد داریم با استفاده از نظریۀ طرح واره های تصوری جانسون ( 1987 ) به این موضوع بپردازیم که آیا شعر کلاسیک و شعر نو فارسی تنها در قالب تفاوت دارند و یا اینکه به لحاظ مشخصه های زبانی نیز میان آن ها تفاوت وجود دارد. در این مقاله به بررسی طرح واره های تصوری در شعر حافظ به عنوان نمونه ای از شعر کلاسیک فارسی و شعر سهراب سپهری به عنوان نمونه ای از شعر نو فارسی می پردازیم و این موضوع را بررسی می کنیم که علاوه بر قالب شعری، چه تفاوت یا شباهتی در نوع مفهوم سازی از نظر طرح واره های تصوری در شعر کلاسیک و نو فارسی وجود دارد. برای این کار 13 مورد از اشعار حافظ و 8 مورد از اشعار سهراب سپهری به ترتیب از دیوان حافظ و هشت کتاب سهراب سپهری را در چارچوب نظری طرح واره های تصوری بررسی کرده ایم. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای پژوهشی است. نتیجۀ مقاله این بوده است که هر دو شاعر بیشتر از طرح واره های حجمی و حرکتی استفاده کرده اند، با این تفاوت که در نمونۀ کلاسیک حافظ تعداد طرح واره های حرکتی و حجمی با اختلاف اندکی نزدیک بوده است؛ اما در نمونۀ شعر نو سهراب سپهری، طرح واره های حجمی با اختلاف زیادی بیشتر از طرح واره های دیگر ازجمله طرح واره حرکتی به کار رفته است. این موضوع بیانگر آن است که شعر این دو علاوه بر قالب، در استفاده از طرح واره های تصوری تفاوت دارند.
On the Differential Effects of Computer-Mediated and Metalinguistic Corrective Feedback on Iranian EFL Learners’ Writing Accuracy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۰, Spring & Summer ۲۰۱۷
151 - 168
حوزه های تخصصی:
The present study investigated differential effect of two types of feedback namely, computer-mediated and metalinguistic, on Iranian EFL learners’ writing accuracy. To this end, based on Nelson Proficiency Test (300 A), 69 Iranian advanced EFL learners, including 45 males and 24 females, aged between 17 and 24, learning English in language institutes in Salmas, were selected randomly out of the total population of 121 EFL learners and then divided into three groups. The participants in the two experimental groups received metalinguistic and computer-mediated feedback separately while those in the control group received no feedback. The analyses of the results obtained through a pre-test and a post-test indicated that both feedback types significantly influenced learners’ writing accuracy. However, analysis of the participants’ performances on the post-test demonstrated that metalinguistic group outperformed computer-mediated one. Thus, the effect of metalinguistic feedback was more than that of computer-mediated feedback. In addition, both of them were more influential than no-feedback instruction. The findings of the present study can be fruitful for syllabus designers and EFL teachers.
Native EFL Raters’ Criteria in Assessing the Speech Act of Complaint: The Case of American and British EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Despite the importance of interlanguage pragmatic rating (ILP) in the second language teaching and learning context, scant attention has been devoted to it. This study aims to investigate native EFL teachers’ major criteria in assessing the speech act of complaint produced by Iranian EFL learners. To fulfill this end, two groups of experienced native raters, including American (n=47) and British (n=30) EFL/ESL teachers, were elected for evaluating the complaint discourse completion tests (DCTs) made from video-prompts which were answered by EFL learners before. The content analysis of raters’ comments on the EFL learners’ productions revealed eleven different criteria including logical reasoning and comments, politeness, linguistic appropriacy, semantic formula, interlocutors’ relationship, register choice, formality, degree of intensity, cultural accommodations, degree of directness, and finally fluency and naturalness respectively from the most to the least frequent ones. The result of the t-test and chi-square analysis proved that British and American raters differed significantly in their degree of variations and preferences of these criteria. The results further showed that EFL learners’ responses seemed unreasonable and impolite to native raters which might be due to the different cultural norms between L1 and L2 societies and consequently encourage us to be aware of the importance of teaching sociopragmatic knowledge to the EFL learners.
تحلیل پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز بر اساس رویکرد چندوجهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته به واکاوی ماهیت و کارکردهای ایدئولوژیک سینمای هالیوود در پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز ، محصول سال 2009 برای رده سنی کودک و نوجوان، با بهره گیری از رویکرد نوینِ چندوجهیت می پردازد. هدف اصلی پژوهش تبیین راهبردهای گفتمان مداری است که به مدد آن ها سواد بصری و به تبع آن نظام اندیشگانی بینندگان فیلم هم سو با گفتمان جهانی سازی و بایسته های آن، مثل مصرف گرایی و نفی ارزش های بومی و ملی، سامان می یابد. چندی است گفتمان جهانی سازی در صدد ایجاد پیوند میان کودکان، فرهنگ مصرف گرایی و سینمای هالیوود است. به همین خاطر با تمرکز بر مسائلی چون جهانی سازی و مصرف گرایی، و بازیگران این عرصه، در صدد پاسخ گویی به این سؤالات هستیم: بازنمود هویت فرهنگی از طریق سازوکارهای چندوجهیت چگونه است؟ رابطه بین چندوجهیت و تجربه زیست جهان چگونه است؟ بازنمودهای چندوجهی چگونه شخصیت های ارائه شده و مجازی را به قهرمانان زنده و واقعی تبدیل می کند؟ کارآمدترین وجه های ایدئولوژی ساز در تجاری سازی سینمای هالیوود چیست؟ یافته های این پژوهش با بهره گیری از جوهره انتقادی چندوجهیت، نشان دهنده کارکردهای ایدئولوژیک مستتر در پویانمایی هاست. با رمزگشایی از دوگانه ما (انسان ها، غربی ها) و آن ها (حیوانات) نشان می دهیم که مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع غیرغربی که حیوانات نمایندگان آن هستند چگونه بازنمایی می شود. برای رسیدن به آرمان شهر موعود غرب، حیوانات چگونه با اقرار به ضعف ها و نداشته های خود پذیرای فرهنگ غربی می شوند؛ و مهم تر اینکه، چگونه بینندگان با هم ذات پنداری با حیوانات، با آن ها ابراز هم بستگی و همدلی می کنند. همه این فرایندها مستلزم مشروعیت بخشی به گفتمان سینمای هالیوود هستند که با دست کاری سواد بصری بینندگان فیلم محقق می شود.
چگونگی انتقال طنز در دوبله فارسی پویانمایی شگفت انگیزان 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفت تکنولوژی ساخت فیلم، سالانه شاهد تولید پویانمایی های متعددی چون شرک ، دلیر ، فروزن و غیره هستیم که مخاطب بیشتر آن ها رده سنی کودک و نوجوان است. ویژگی مهم این پویانمایی ها، زبان طنز موجود در آنهاست. از آنجا که انتقال طنز (فرم و کارکرد) در هر فرهنگی متفاوت است و ممکن است پیام یکسانی در دو زبان مختلف تأثیر یکسانی را ایجاد نکند (ادراک) و نیز از آنجا که بحث وفاداری به دیالوگ ها در ترجمه فیلم کمرنگ تر از هماهنگی دیالوگ ها، صدا و تصویر است، این سؤال مطرح می شود که مترجمان ایرانی برای انتقال طنز و افزایش ادراک پذیری آن برای کودک و نوجوان ایرانی از چه تکنیک ها و ترفندهایی استفاده می کنند و آیا مترجم با ترجمه دیالوگ ها همان تأثیر طنزآمیزی را در مخاطب ایرانی ایجاد می کند که مخاطب غیرایرانی آن را درک کرده است؟ هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی انتقال طنز در دوبله پویانمایی های کودک و نوجوان و توجه به سه مقوله فرم طنز در دو زبان مبدأ و مقصد، کارکرد طنز در دو زبان و در نهایت بررسی شیوه های ادراک طنز نزد مخاطب دست دوم است. به همین منظور، با انتخاب پویانمایی شگفت انگیزان 2 (2018) چگونگی انتقال طنز در این پویانمایی را بررسی کرده ایم. در این رابطه، ابتدا به معرفی ویژگی های منحصربه فرد دنیای چندوجهی پویانمایی و چالش های ترجمه ای آن می پردازیم، سپس با تکیه بر زبان شناسی وینه و داربلنه و نیز با تکیه بر نظریه فرهنگی بسنت و لِفِور، چگونگی ساخت، کارکرد و ادراک طنز در دو نسخه اصلی و ترجمه شده را بررسی می نمائیم.
رواسازی و بررسی پایایی پرسش نامة فارسی هیجان ها برای معلمان زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و رواسازی پرسش نامه ای برای سنجش هیجان ها معلم هاست. بدین منظور، پرسش نامه ای آنلاین تهیه شد که 326 معلم زبان انگلیسی در شهرهای مختلف ایران به آن جواب دادند. برای رواسازی پرسش نامه از دو روش نظریه کلاسیک اندازه گیری و نظریة پاسخ سؤال استفاده شد. ابتدا، تک بعدی بودن پرسش نامه با تحلیل رش بررسی شد. سپس، تحلیل عاملی اکتشافی بر روی داده ها انجام شد که شش خرده مقیاس را نشان داد. سپس، تحلیل عاملی تأییدی بر روی مدلی شش عاملی انجام شد که در نهایت روایی پرسش نامه را تأیید کرد. همچنین به منظور برسی پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
High School EFL Teachers’ Professional Competencies: Content Knowledge and Pedagogical Content Knowledge(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۴ , ۲۰۱۷
499 - 522
حوزه های تخصصی:
According to Teacher Education Curriculum Development Document (TECDD) of Farhangiyan University, teacher professional competencies include Content Knowledge (CK), Pedagogical Knowledge (PK), Pedagogical Content Knowledge (PCK) and General Knowledge (GK). Of these competencies, CK and PCK are specific to teachers of each major while PK and GK are common among all majors. This study was an attempt to explore the components that constitute high school EFL teachers’ CK and PCK through review of the related literature and investigation of high school EFL teachers (N=40) and teacher educators’ (N=20) perspectives. Based on the content analysis of these two sources which resulted in strong agreement, 20 items of CK and 17 items of PCK were identified. To validate the items and explore their underlying factors, data were collected from 445 high school EFL teachers and teacher educators using a questionnaire. Factor analysis with Varimax rotation was carried out on CK and PCK items separately. Regarding CK items, factor analysis gave way to the emergence of three factors, namely knowledge of the principles of language teaching methodology, knowledge of linguistics, and language proficiency. Regarding PCK items, factor analysis also gave way to three factors, namely knowledge of teaching and assessing the components of the curriculum, knowledge of developing, planning and managing language teaching, and knowledge of developing and evaluating instructional materials. The results of this study can be used in the design of high school EFL teacher education program.