زبان فارسی و گویش های ایرانی
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال دوم پاییز و زمستان 1396 شماره 2 (شماره 4) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر تلاش می کند شیوة نوع بندی جملات امری را در گونة گفتاری فارسی در قالب برنامة کمینه گرا تبیین نماید. از این رو، با الگوگیری از رویکرد هان و شواگر سازوکار حاکم بر جوازدهی جملات امری در فارسی بررسی می گردد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة بازبینی مشخصه ها و فرضیة گروه متمم نمای انشقاقی ریتزی (1997) است. ابتدا استدلال می شود که در ساخت های امریِ بی نشان و نشان دار، حرکت آشکار فعل به هستة گروه منظوری ناممکن است، در ادامه، پیشنهاد می گردد در ساخت های امری بی نشانِ مثبت، نوع بندی از طریق مطابقة مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری، و در ساخت های امری بی نشان منفی، نوع بندی از طریق حرکت مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری و ابقای مشخصة [+ منفی] بر روی فعل صورت می گیرد. در ساخت های امری نشان دار، ابتدا فعل تحت فرایند پیش گذاری، در هستة گروه نقشی مبتدا یا تأکید فرود می آید و سپس در ساخت مثبت، میان مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری مطابقه ایجاد می شود و در ساخت منفی، مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری حرکت می کند و مشخصة [+ منفی] بر روی فعل باقی می ماند.
تعامل عوامل نوایی در برجسته سازی هجاها در واژه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، اثر سه عامل تکیة واژگانی، تکیة زیروبمی و جایگاه نوایی هجا را بر برجسته سازی هجاها در واژه های چندهجایی فارسی بررسی کردیم. نتایج اندازه گیریِ فرکانس پایه نشان داد که هجای پایانی واژه به عنوان هجای تکیه بر، محل دریافت تکیة زیروبمی است و هجاهای دیگر تغییرات زیروبمی مؤثر برای برجسته سازی هجاها ندارند. نتایج مربوط به شدت انرژی نشان داد که شدت انرژی مانند فرکانس پایه هم بسته آکوستیکی تکیة زیروبمی است و تکیه یا جایگاه هجا تأثیری بر الگوی تغییرات شدت انرژی هجاها ندارد. نتایج در دیرش نشان داد که دیرش هجاهای بدون تکیه آغازی نسبت به هجاهای تکیه بر پایانی بیشتر است. همچنین، دیرش هجاهای تکیه بر پایانی نسبت به هجاهای بدون تکیه میانی بیشتر است. به علاوه اختلاف دیرش این هجاها با یکدیگر، برخلاف دو پارامتر فرکانس پایه و شدت انرژی، در بافت آهنگی و غیرآهنگی نیز مشاهده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که دیرش در زبان فارسی، برخلاف فرکانس پایه و شدت انرژی، هم زمان هم بسته آکوستیکی دو عامل نوایی تکیه واژگانی و جایگاه هجاست که با تعامل با یکدیگر میزان برجستگی هجاها را در واژه های چندهجایی فارسی مشخص می کنند.
بررسی تابوی زبانی و واژگان اهریمنی در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان حوزه های علوم انسانی چون مردم شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی به تابوهای زبانی و واژگان اهریمنی، به خاطر ارزش های اخلاقی و فرهنگی آن توجه کرده اند. تابو منعی است در برابر نیروی سترگ، که هم مقدس است و هم نامقدس، و نیز در جامعه شناسی زبان، واژه هایی است که کاربرد آنها ممنوع و مایه شرم و بیزاری است. اندیشمندانی چون فردیناند دو سوسور و کلود لوی- استراوس به تقابل های دوگانه ساختاری پرداخته اند و می توان نظرات آنها را در امور مقدس و نامقدس، زیبا و زشت، و اهورایی و اهریمنی گسترش داد. در فارسی باستان و میانه، واژگان ناهنجار برای اهریمنان و واژگان خوب برای اهوراییان به کار می رفت. در فارسی دری نیز برخی واژه ها برای اهریمنان به کار می رفته که با این کار، گاه زهر بدزبانی آن برای مردمی که با واژگان اهریمنی ناآشنا بودند گرفته می شد. قلمرو کار مقاله، نمونه وار شامل فرهنگ افسانه ای و مردمیِ ایران می گردد و روش پژوهش تحلیلی و برپایه نظریه تقابل های دوگانه است.
تحلیل زبانی- اجتماعی گفتمان معلم و دانش آموز برپایه دو مفهوم قدرت و هم بستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم قدرت و هم بستگی دو مؤلفة مهم در زبان شناسی اجتماعی اند. قدرت و هم بستگی نشان دهنده روابط اجتماعی اند و این روابط در استفاده یک جانبه یا دوجانبه از اصطلاحات خطاب و کنش گفتارها نهفته است. گفتمان های گوناگون را می توان با این دو مفهوم تحلیل کرد. تاکنون گفتمان معلم و دانش آموز در قالب این دو مفهوم بررسی نشده است، از این رو، پژوهش حاضر این نوع گفتمان را با در نظر گرفتن اصطلاحات خطاب و کنش گفتار امر به عنوان نشانگرهای قدرت در کنار متغیرهای غیرزبانی جنسیت، واحد درسی و سن، بررسی کرده است. شصت معلم با پنج واحد درسی متفاوت، در دو مقطع انتخاب شدند. در تحلیل داده ها، روش تلفیقی (کمّی و کیفی) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان نشانگرهای قدرت و هم بستگی را به صورت پیوستاری در نظر گرفت و نیز شاهد انعکاس این دو مفهوم در اصطلاحات خطاب دیگری غیر از ضمایر بود.
بررسی واژه های غریب و نادر گونة هروی کهن و کاربرد آنها در گویش معاصر هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی نو کلیّتی نمودیافته در همة متون و نوشته های فارسی نیست بلکه در پاره ای از حوزه های جغرافیایی با اندک تفاوت هایی در واژه ، صرف ونحو و آوا، صورت های کاربردی گوناگونی پیدا کرده که اصطلاحاً به آنها «گونه های زبانی» می گویند. کشف ویژگی های زبانی هر یک از گونه های کهن و بازجُست آنها در زبان متداول همان حوزه، از پژوهش های بایسته زبانی است. این مقاله کوششی برای نیل به این مهم در حوزه هرات و گونه هروی کهن است. از آنجاکه طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری کهن ترین، کامل ترین و گفتاری ترین متن باقی مانده از فارسی نوین حوزه هرات است، کشف ویژگی های زبانی آن می تواند نمایانگر مشخصات گونه هروی کهن باشد که این مهم در قالب اثری از نگارنده منتشر شده است. بازجُست واژه ها و لغات نادری که در طبقات به کار رفته اما در فارسی معیار امروزی رواج ندارند، در میان واژه هایی که امروزه در هرات و شهرهای اطراف آن به کار می روند و تحلیل آنها، موضوع این نوشتار است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و در مواردی معدود به کمک برخی شنیده های میدانی و به روش توصیف و تحلیل محتوا نگاشته شده است.
تکرار در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تکرار نوعی واژه سازی است که در آن عنصری به پایه اضافه می شود، این عنصر که جزءِ مکرر نامیده می شود، گاه خود پایه و گاهی بخشی از آن است که در چپ، راست و یا میان پایه تکرار می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع تکرار براساس نظر کافمن (2015) در تالشی است. همچنین به بررسی کاربرد دستوری و معنایی انواع تکرار و تحلیل آوایی هجاهای شرکت کننده در این فرایند در واژه های مکرر تالشی جنوبی پرداخته ایم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های پژوهش به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. نتایج نشان داده است که انواع تکرار، غیر از دوگان سازی اسم و تکرار shm (افزودن shm به ابتدای واژه های مکرر) در تالشی به کار می رود. همچنین از انواع کاربردها و تحلیل معنایی عنوان شدة کافمن؛ شدت، افزایش و تقویت؛ کثرت و جامعیت در تالشی کاربرد بیشتری دارند. بررسی آواهای این گویش نیز نشان داد که در کلمات تک هجایی، ساخت هجایی CVC از بالاترین بسامد و در کلمات دوهجایی ساخت هجایی CV-CV و نیز CV-CVC از پُررخدادترین ساخت های شرکت کننده در فرایند تکرار بوده اند.
بررسی مؤلفه های زبانی شعر کودک در ترانه های کودکانه و لالایی های تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های عامیانه ویژه کودکان بخش مهمی از زندگی فرهنگی جامعه را تشکیل می دهد. این ترانه ها کارکردهای ایجاد نشاط و آرامش و پرورش و تربیت غیرمستقیم کودکان را نیز دارد. با بررسی نشانه های زبان شعر کودک در عامه سروده های کودکانه، درجه انطباق این اشعار با قواعد شعری و زبانی شعر رسمی مشخص می شود و می تواند فرضیه وجود الگویی نشانه ای-زبانی واحد در ساخت شعر کودک در هر دو شکل رسمی و عامیانه را اثبات نماید. بدین منظور مقاله حاضر با رویکرد نشانه شناختی برجسته ترین نشانه های زبانی شعر کودک را در ترانه های کودکانه و لالایی های تالشی جنوبی بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عامه سروده های کودکانه تالشی از قواعد شعری و نشانه های زبانی شعر کودک رسمی پیروی می کند. درجه این انطباق در نشانه موسیقی بیش از سایر نشانه ها و در نشانه یکپارچگی معنایی کمتر از دیگر نشانه های زبانی دیده شد. نیز نتایج یادشده از لالایی ها بیش از ترانه ها دریافت گردید.
فرایند تکرار در گویش کردی کلهری براساس نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از فرایندهای واژه سازی در گویش کردی کلهری تکرار است که در آن، تمام یا بخشی از واژه تکرار، و واژه جدیدی ساخته می شود که یا معنای جدیدی دارد، یا بر معنای پایه تأکید دارد، و یا شدت آن را نشان می دهد. در این مقاله فرایند تکرار را در گویش کردی کلهری از دیدگاه نظریه بهینگی بررسی کرده ایم تا اولاً چگونگی فرایند تکرار در این گویش مشخص شود، ثانیاً در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی، که به نظریه تناظر مشهور شده است، فرایند تکرار را در این گویش تحلیل کنیم. داده های این تحقیق با روش میدانی (مصاحبه با گویشوران بومی) و روش اسنادی (فرهنگ های لغت گویش کردی کلهری) گردآوری شده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو نوع فرایند تکرار کامل و ناقص در گویش کردی کلهری وجود دارد، و با توجه به مرتبه بندی محدودیت های جهانی مطرح در نظریه بهینگی می توان انواع فرایند تکرار را در این گویش تحلیل نمود.
نقدی بر مقاله «تأملى در نسخه دیوان خاقانى کتابخانه مجلس» از سعید مهدوى فر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخه های مختلفی از دیوان خاقانی در دست است. این اثر، تاکنون چندین بار تصحیح شده و تصحیح ضیاء الدین سجادی، از کارهای شناخته شده است. نسخه اساس سجادی، نسخه لندن است. این نسخه، همان طور که سجادی اشاره کرده است، قدیمی ترین نسخه موجود از دیوان خاقانی است. سعید مهدوی فر در مقاله ای با عنوان «تأمّلى در نسخه دیوان خاقانى کتابخانه مجلس» به بازتصحیح برخی ابیات این تصحیح پرداخته و ضبط های نسخه مجلس را ارجح دانسته است. روش مهدوی فر در تصحیح دیوان خاقانی در مقاله، علمی و منتقدانه است. این روش تصحیح، مبتنی بر چند معیار شناخته شده همچون اصالت تصویری، اصالت بدیعی و اصل قرینگی است. با وجود روش دقیق و علمی، مؤلف مقاله در انطباق این معیارها با نسخه ها دچار برخی لغزش ها شده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا اصالت نسخه لندن و ارجحیت ضبط های آن در تصحیح سجادی اثبات و نظر مهدوی فر در جعلی بودن و اصالت نداشتن این نسخه رد گردد.