فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
قبایل عرب در سرتاسر شبه جزیره عربی می زیسته و در یک نقطه جمع نبوده اند. برخی در حضر و برخی در بادیه در پی آب و توشه به سر می برده اند. بی گمان قبیله هایی که در بادیه می زیسته اند، روش های خاص خود را در ادای واژگانی داشته اند و این روش ها با قبایل حضری متفاوت بوده و اثر بیشتری در تعدد لهجه های عربی و ویژگی های هر لهجه داشته است. برخی تلفظ ها در شمار عناصر زبان قوم و در قلمرو واژگانی قرآن کریم قرار گرفت و در منطقه ای، ادای کلمه ای با حرفی غیر از حرف به کار رفته در منطقۀ دیگر بود. هدف از این پژوهش، بررسی تحولات آوایی زبان عربی در قلمرو قرآن کریم از طریق رهگیری فرایند واجی ابدال درچارچوب زبان شناسی تاریخی به منظور تعیین نقش فرهنگ و اقلیم بر آواهای زبان عربی است. روش این تحقیق، کتابخانه ای است ونخست به انگیزه های عرب، در تلفظ به حرفی متفاوت پی می بریم وسپس با کنکاش درجغرافیای زیستی و تجوید زبانی عرب، سعی می کنیم به خاستگاه پدیدۀ ابدال برسیم و آنگاه نظام آوایی زبان عربی را در واکه هایی که مخارج یا صفات مشترک دارند، بررسی می کنیم. آنگاه پدیدۀ ابدال را در نسبت میان حرف قدیم و حرف جدید واکاوی می کنیم و با طرح نمونه هایی از آن، به نقش و سهم قبایل در این گونه از فرایندها پی می بریم.
مقایسه تحمیدیه شاهنامه و گرشاسب نامه برمبنای فرانقش اندیشگانیِ دستور نظام مند نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستور نظام مند نقش گرای هلیدی زبان را در بافت بررسی می کند. در بررسی متون برمبنای این نظریه با سه فرانقشِ اندیشگانی، بینافردی و متنی مواجه هستیم که فرانقش اندیشگانی خود به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم می شود. در فرانقش تجربی، فرایندهای شش گانه، مشارکان و عناصر پیرامونی بررسی می شوند. به اعتقاد برخی صاحب نظران گرشاسب نامه، در میان متون پهلوانی، بهترین منظومه پهلوانی پس از شاهنامه است، از همین روی در این پژوهش تحمیدیّه های شاهنامه و گرشاسب نامه برای مقایسه برمبنای فرانقش اندیشگانیِ (تجربی) دستور نظام مند نقش گرای هلیدی انتخاب شده اند تا مشخص شود تحمیدیه های این دو اثر، به لحاظ زبانی، تا چه پایه به یکدیگر نزدیک هستند و اگر این فرض را درست بگیریم که اسدی در گرشاسب نامه سعی داشته است اثری هم پایه شاهنامه فردوسی بسراید، تا چه میزان به مقصود خود نائل شده است؟ پس از بررسی مشخص شد هم در شاهنامه و هم در گرشاسب نامه فرایند مادی بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. با توجه به ژانر این دو اثر که حماسی است، این میزان توجه به فرایند مادی طبیعی و قابل پیش بینی است. از آن جا که ماهیت تحمیدیه حمد و ستایش خداوند است، خداوند مشارک اصلی در بیشتر این فرایندهاست و درصدها به صورت تقریبی با هم برابر است. با اندکی اغماض می توان اذعان داشت اسدی توانسته است هم پای فردوسی از پس سرودن تحمیدیه گرشاسب نامه برآید و تحمیدیه گرشاسب نامه از منظر فرانقش اندیشگانی با تحمیدیه شاهنامه برابری می کند.
ساخت اضافه ملکی در زبان فارسی: تحلیلی از منظر دستور ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسیِ شناختی، شاخه ای است که به مطالعه زبان به منزله بخشی از قوه شناخت می پردازد؛ ازاین رو، بسیاری از پژوهشگرانِ حوزه های زبان شناسی، علوم شناختی، عصب شناسی زبان به آن توجه ویژه ای داشته اند. دستور ساخت، یکی از دستورهای شناختی است که همچون زبان شناسی شناختی، قوه شناخت را مبدأ تحلیل قرار داده است. به دلیل اینکه این دستور، برخلاف دستورهای پیشین، تمام واحدهای زبانی اعم از کلیات و استثنائات را تحلیل می کند، دستوری توانمند در ارائه تحلیلی جامع و یکپارچه از زبان به شمار می رود. بر این اساس ، در پژوهش حاضر این دستور مبنای تحلیل و مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی ساخت های اضافه ملکی در زبان فارسی از منظر دستور ساخت می پردازد. براساس نتایج، ساخت های اضافه ملکی به سه طبقه مالکیت، اضافی و تخصیصی تقسیم می شوند و در میان انواع ساخت های اضافه در زبان فارسی، ساخت های اضافه ملکی بیشترین بسامد را دارند
بررسی گفتمان نما های تأکیدی در زبان فارسی با تکیه بر سه فیلم تلوزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان نما ها از عناصر مهم نظام زبان، به ویژه زبان محاوره و غیررسمی اند. امروزه، مطالعه گفتمان نما ها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. از این رو، کلام بدون این عناصر صراحت کافی ندارد و ناقص و نامفهوم می نماید. این واحد های زبانی، نقش های متفاوتی در نظام زبان ایفا می کنند که نقش تأکیدی یکی از آنهاست. با استفاده از گفتمان نما ها، گوینده بر بخش خاصی از گفتمان و گاه بر کل آن تأکید می کند. البته، تأکید مسألة پیچیده ای در نظام زبان است که از ابزار های متفاوتی در بیان آن استفاده می شود. گفتمان نما ها یکی از این ابزار ها هستند. در پژوهش حاضر، بر بنیاد رویکرد نقش گرایی و در حوزه کاربرد شناسی، طبق الگوی دولایه ای برینتون، به بررسی کیفی و کمّی گفتمان نما هایی که ایفاکننده نقش تأکیدی هستند پرداخته ایم. به همین منظور، پیکره ای گفتاری متشکل از سه فیلم تلوزیونی؛ «پنج تا پنج»، «یه بلیط شانس» و «عموجان هیتلر» برگزیده شده است.
Nominalization in the Writing of Novice vs. Experienced Members of Academic Communities: A Comparative Discourse Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The language register used in academic communities has the special features of density, complexity, and abstractness which are associated with nominalization with which new members of the communities might not be familiar. To explore the possible distance between novice and established members regarding their awareness of this grammatical feature, the present study investigated the employment of nominalization in the writings of Iranian graduate students (both MA and PhD students) and experienced figures in applied linguistics. Forty five research articles in the discipline by the three groups of writers served as the corpus of the study. A rigorous analysis began by identifying and outlining nominalization instances manually through and per all rhetorical sections of the articles. The occurrences of the two types of nominal expressions was counted and normalized. So as to detect the possible significant differences between the samples, chi-square tests were run. The results revealed that the experienced writers used significantly more nominalization in their writings. However, although the total nominal expressions used in MA texts were more than those used in PhD texts, the difference turned out not to be significant. There were also similarities and variations in the ranking patterns of the two types of nominalization in four rhetorical sections of the three groups of the articles. It can be concluded that the differences might reflect the distance between the novice and the established authors regarding their awareness of the importance of nominalization in academic writing. The implications of the study for EAP courses were also discussed.
Does Learner Motivation Impact Pronunciation Gains in the Light of Teacher and Peer Oral Corrective Feedback?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Almost in every stage of their language learning process, the learners have motivation for what they do and receive a negative or positive feedback for it. The current study was after finding the would-be effect of motivation on 58 elementary EFL learners’ pronunciation gains successive to teacher and peer oral corrective feedback. To this aim, two intact groups at elementary level of proficiency were employed as the study participants, each of which was exposed to treatment through one type of oral corrective feedback (either teacher or peer feedback type) following the initial administration of a tailor-made recognition test of pronunciation. Thus, following pretest, an adopted motivation questionnaire was assigned to participants in both groups to gauge their motivation type (intrinsic or extrinsic) in learning a foreign language. Subsequent to the treatment applied via teacher and peer corrective feedback methods, the posttest was administered to all the study participants. The oral corrective feedback was utilized to provide implicit instruction to the EFL learners regarding their pronunciation at the segmental level. The results revealed that no statistically significant difference existed between the two groups regarding their pronunciation enhancement. Thus, it was indicated throughout the research that neither learners’ motivation type nor the corrective feedback type offered by the study played a significant role in ameliorating learners’ performance on pronunciation posttest. The issue problematized in the current study may help teachers rethink the way they provide corrective feedback in their classes, and be more vigilant of and sensitive to the preferred ways of feedback provision on the part of learners in the light of motivational and attitudinal factors. Keywords: motivation; second language pronunciation; oral corrective feedback جستاری درباره تاثیر انگیزه یادگیرندگان بر بهبود تلفظشان در سایه دریافت بازخورد اصلاحی از معلمان و همکلاسان یادگیرندگان زبان در هر مرحله از فرایند یادگیری از انگیزه برای آنچه انجام می دهند برخوردار بوده و بازخورد مثبت یا منفی در قبال آن دریافت می کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر انگیزه زبان آموزان سطح مقدماتی بر بهبود تلفظشان بدنبال اجرای جلسات بازخورد اصلاحی شفاهی بود. بدین منظور در ابتدای کار دو گروه از زبان آموزان سطح مقدماتی انتخاب گردیده و پس از اجرای پیش آزمون تلفظ، هر کدام به یکی از دو شیوه بازخورد اصلاحی (از طریق معلم و یا همکلاسان) مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین جهت تعیین نوع غالب انگیزش زبان آموزان (درونی یا بیرونی)، پرسشنامه انگیزش توسط محققان ارائه گردید، و در انتهای کار پس آزمون تلفظ از فراگیران به عمل آمد. گفتنی است بازخورد اصلاحی شفاهی با هدف اجرای آموزش غیر مستقیم تلفظ به زبان آموزان صورت گرفت. بر پایه نتایج حاصله، هیچ تفاوت معناداری در میزان پیشرفت زبان آموزان دو گروه در پس آزمون مشاهده نگردید. بنابراین محققان از یافته های تحقیق حاضر اینگونه استنباط نمودند که نه نوع بازخورد اصلاحی ارائه شده و نه نوع انگیزش زبان آموزان هیچکدام تاثیر عمده ای در ایجاد تفاوت معنادار بین عملکرد دو گروه در پس آزمون تلفظ نداشتند. در نهایت چنین به نظر می رسد که نتایج پژوهش حاضر می تواند به معلمان کمک کند تا در نحوه ارائه بازخورد اصلاحی در کلاس تجدید نظر نموده و نسبت به ترجیحات زبان آموزان در این خصوص با توجه به انگیزه و نگرش های آنان آگاهانه تر و دقیق تر عمل نمایند. کلید واژگان:انگیزش، تلفظ در زبان دوم، بازخورد اصلاحی شفاهی
University Students’ Demotives for Studying in General and Learning English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The importance of demotivation in language learning has been overshadowed in the commonplace research on language learning motivation and even in mainstream psychology (Dörnyei, 2005). The purpose behind conducting this study was to investigate the relationship between students’ demotives for studying in general and English language in particular. Besides, the importance of educational context was investigated through explaining the changes in students’ responses based on the type of university and gender. In Iran, university education is highly important for youngsters and the type of university with their various contexts is determining for their future. There are popular state universities among which one technical university as well as its satellite campus were selected. Besides, a distance-education and a unisexual university were represented in the present sample, overall comprising 194 bachelor students of different majors. Consequently, the factors considered as demotives are ranked, elaborated on and analyzed in order to shed light on the educational context-specific demotives and the pros and cons of current practices of EFL instruction in the universities.
تحلیلی بین زبانی از پارامتر ضمیراندازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارامتر ضمیر اندازی را می توان همان ""محدودیت نیاز به فاعل"" در نظر گرفت که در اولین مطالعات زایشی در این زمینه توسط پرمیوتر (1971) مطرح شد (جگلی و سفیر 1991) . براساس این پارامتر زبان های فاعل تهی (null subject) یا ضمیر انداز (pro-drop) در جملات زمان دار می توانند دارای فاعل های ناملفوظ باشند و در مقابل زبان های غیر ضمیرانداز الزاماً ضمیر فاعلی با نمود آوایی دارند. به موجب این پارامتر، زبان های دنیا در دو گروه عمده زبان های ضمیرانداز یا فاعل تهی و غیر ضمیرانداز قرار می گیرند. مسئله مهمی که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که زبان های ضمیر انداز علیرغم این که دارای ویژگی های مشترک هستند رفتار کاملاً یکسانی ندارند و می توان آنها را در چهار زیرگروه مختلف قرار داد که عبارتند از زبان های ضمیرانداز ثابت(Consistent null subject)، ضمیرانداز پوچواژه ای(Expletive Null-Subject) ، ضمیرانداز نسبی(Partial null subject) و ضمیرانداز کلامی(Discourse Pro-Drop) (روبرتز و هولمبرگ2010). در این مقاله رفتار مشترک زبان-های هر زیر گروه مورد بررسی قرار می گیرد و با توجه به ویژگی های زبان فارسی، جایگاه این زبان در این طبقه بندی مشخص می گردد. پی بردن به این موضوع در بررسی پدیده های نحوی در این زبان اهمیت پیدا می کند، بالاخص هنگامی که زبان شناسان سعی داشته باشند پدیده نحوی را به صورتی تبیین کنند که منجر به دست یافتن تعمیمی گردد.
Seminaire d''ispahan (9 - 19 September 2002)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازگاری واژگان قرضی: رویکردی درکی-واجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی فرایند سازگاری واژگان قرضی انگلیسی در زبان فارسی در قالب رویکرد درکی-واجی سیلورمن (1992) می پردازد. در این پژوهش در پی پاسخ به این دو سوال هستیم که آیا درج واکه به عنوان یک راهکار اصلاحی در سازگاری واژه قرضی نوعی توهم درکی است یا اساس واجی دارد و فرایند سازگاری واژه های قرضی انگلیسی در فارسی را در قالب کدام یک از رویکردهای مطرح در این حوزه می توان مورد بررسی قرار داد. در پاسخ به پرسش اول دو آزمایش با حضور 12 شرکت کننده که با زبان انگلیسی آشنایی کمی داشتند ترتیب داده شد که نتایج حاکی از آن بود که پدیده درج واکه در خوشه های همخوانی وام واژه های انگلیسی در فارسی نوعی توهم درکی است و در سطح درک کلام اتفاق می افتد. در خصوص پاسخ پرسش دوم نیز نتایج نشان می دهد فرایند سازگاری واژگان قرضی بهتر است با نگاهی درکی-واجی مورد بررسی قرار گیرد، که در این میان مدل دو سطحی سیلورمن (1992) به عنوان یک مدل درکی-واجی می تواند گزینه مناسبی باشد.
واژة “ عروس“ در فرهنگ ژرمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی واژة عروس (Braut) در زبان ژرمنی و ریشه شناختی آن با توجه به چند زبان دیگر خانوادة زبانی هند و اروپایی می پردازد. از این کلمه، معانی: زوجة شرعی، زن در روز ازدواج، نامزد، همسرِ پسر، دوشیزه، باکره و همبستر از متن های گوناگون باستان و میانه در دست است. در یک دوره، معنای صفتی هم داشته است که احتمالاً کلمة عروسی (Hochzeit) هم ریشه با این معنی است. در تحولات آوایی این واژه, بار فرهنگی آن را نباید فراموش کرد.
نحو کودک؛ نحو تمام عیار شواهدی از روند فراگیری بخش مقوله ای و ساخت اطلاع زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
دربارة ماهیت دستور جهانشمول در بدو تولّد، دو دیدگاه کلی مطرح است که به دیدگاه واژگان گرا و دیدگاه درخت کامل معروف اند. طرفداران دیدگاه واژگان گرا، دستور جهانشمول را ناقص و بلوغ را عامل اصلی تکوین آن می دانند. اما پیروان دیدگاه درخت کامل، بر کامل بودن درخت زبانی کودک از بدو تولّد تأکید نموده و تعامل و درونداد را عامل فعلیت و توسعة آن فرض می کنند. فرض قطعی هر دو دیدگاه این است که در فرایند رشد زبان، کودک مقوله های واژگانی را زودتر از مقوله های نقشی فرا می گیرد. پیامد طرح این ایدة مشترک، اعتقاد به عدم بازنماییِ گره های نقشی مثل زمان/ تصریف، متمم نما ، مبتدا و کانون در نحو اولیة کودک است. پژوهش حاضر، با بررسی طولی روند فارسی آموزی یک کودک فارسی زبان، به ارزیابی این ایدة مشترک پرداخته و با ارائة چندین شاهد قابل اعتنا نشان داده است که در فراگیری زبان فارسی، اولاً مقوله های نقشی همزمان با مقوله های واژگانی، و نه پس از آن ها، فراگرفته می شوند و ثانیاً گره های نقشی به طور کامل در زبان کودک قابل مشاهده هستند و فعالیت مقوله های نقشی به حدی گسترده است که شواهدی از دسترسی کودک به ساخت اطلاع نیز قابل ارائه است
Construction, Validation, and Application of a Teacher Status Scale (TSS): A Case of Iranian Junior High School Teachers ساخت، هنجاریابی و کاربرد پرسشنامه تعیین جایگاه معلمان در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The role of teachers in the educational context could go beyond simply teaching the subject matter. It is not uncommon for some students to be greatly influenced by certain teachers and even consider them as their role models. An interesting and novel way of inferring the impact a teacher has on the students is through revealing the status of the teacher as perceived by the students. The present study pursued two goals: first, to construct and validate a teacher status scale (TSS); and second, to reveal the relative status of English language teachers as compared to other school teachers in students’ perceptions. Regarding the first goal, an 18-item teacher status scale was designed and, using the data collected from 200 students, its construct validity was substantiated through Rasch model. As for the second goal, 650 junior high school students rated their 300 teachers. The data was then analyzed using Chi-square test. In addition, 135 students participated in short interviews and a total of 530 minutes of recorded interviews constituted the qualitative data. Based on the results, English teachers were found to have the highest status of all school teachers as perceived by the students. Finally, statistical results were discussed, and implications were provided for English language teaching in the formal context of education.
نقش جنبه هاي مثبت و منفي فنّاوري الكترونيك در بخش آموزش و يادگيري زبان انگليسي در جامعه ی صنعتي ايران
منبع:
هنر زبان دوره ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۰۱۸) شماره ۲
29-44
حوزه های تخصصی:
گستردگی تحولات در فنّاوری های اطلاعاتی و ارتباطی، موجب پیدایش نوع جدیدی از یادگیری به نام یادگیری الکترونیکی شده است. یادگیری الکترونیکی عبارت است از فراهم آوری و استفاده از دانش توزیع شده ازطریق رسانه های الکترونیکی که مبتنی بر فنّاوری های اطلاعاتی مانند تلویزیون، تلفن های هوشمند، شبكه های مجازی و انواع شبکه های ارتباطی همانند ماهواره و رایانه است. در پژوهش حاضر بااستفاده از روش های مطالعات ميدانی و كتابخانه ای و همچنين نتايج پژوهش های گذشته، داده های پژوهش گردآوری شدند و پژوهش به صورت آزمایشی و نظرسنجی، باهدف مقایسه ی استفاده از فنّاوری آموزش الكترونیکی و روش سنتی در آموزش زبان انگلیسی، در «نيروگاه سيكل تركيبی فارس» انجام شد و درنهايت باتوجه به بررسی داده های به دست آمده، تأثیرات مثبت و منفی آن موردبررسی قرار گرفت و مشاهده شد كه روند استفاده از فضای مجازی و ارسال پيامک تلگرامی جهت آموزش كلمات انگليسی تخصصی در «نيروگاه سيكل تركيبی فارس» باعث رضايت پرسنل شده و تقريباً آموزش به اين شكل دارای بازده بالای 90% بوده است.
مقایسۀ قدرت دو شخصیت محوریِ رمان آتش بدون دود (با استفاده از «نظریۀ نابرابری قدرت در دیالوگ» فرکلاف و مدل مایکل شورت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
147-171
حوزه های تخصصی:
در جستار پیش رو، سعی کرده ایم با توجه به نظریۀ «نابرابری قدرت در دیالوگ» فرکلاف، با بررسی دیالوگ های بین شخصیت های متضاد و هم تراز، در رمان آتش بدون دود نادر ابراهیمی، به شناخت شخصیت های قدرت مدار یا منفعل بپردازیم و از نگاه و جانب داری های ایدئولوژیک نویسنده رمز گشایی کنیم . برای نظم بیشتر این چارچوب نظری، از پرسش های مطرح شده در مدل پیشنهادی شورت ( 1996 ) برای شناخت قدرت در دیالوگ نیز استفاده شد، تا نوع روابط و نحوۀ تسلط قطب های شخصیتی داستان «گالان پهلوان متکی بر قدرت بدنی» و « آلنی قهرمان متکی بر قدرت فکر و اندیشه» تجزیه و تحلیل شود. تجزیه و تحلیل داده های بررسی شده، حاکی از آن است، نحوۀ برخورد دو شخصیت محوری رمان، در دیالوگ با دیگران، نسبت مستقیم با فراز و نشیب های دوران زندگی آنان دارد. دیالوگ های گالان با اطرافیانش به افراد خاصی محدود است و به مرور این دایره تنگ تر می شود و به همراه آن، از قدرت او نیز کاسته می شود و با مرگش، هژمونی زورگویی و تسلط قهری و اجباری او پایان می پذیرد. در حالی که، آلنی نه تنها با همۀ مردم به خصوص، زنان و اقشار طبقۀ پایین اجتماع وارد گفت وگو می شود؛ بلکه آنان را وادار می کند تا محور گفت وگو با اطرافیانشان قرار بگیرند. این عمل، باعث افزایش پذیرش مرام فکری و سیاسی او می شود و بعد از مرگش نیز تفکراتش در سخن و عمل نسل بعدی به سرعت تکثیر می شود.