فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسیدن به سطح بالایی از مهارت، آرزوی غایی تمامی زبان آموزان بوده و به کار بردن عذرخواهی و ادب نیز به صورت مستمر با سطح مهارت زبان فرد مرتبط می باشد. به سبب اهمیت کنش های گفتاری، راهبردهای ادب و سطح مهارت زبان، این تحقیق بر بررسی تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب در بین زبان آموزان ایرانی که در حال فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(EFL) هستند، متمرکز گردیده تا به کارگیری راهبردهای عذرخواهی و ادب را میان زبان آموزان سطح متوسط رو به پایین و پیشرفته مقایسه کند. برای دستیابی به این هدف، 320 نفر از بین 390 زبان آموز EFL که آزمون دانش زبان انگلیسی را پشت سر گذاشته بودند انتخاب گردیده و سپس به سطوح متوسط رو به پایین و پیشرفته تقسیم بندی شدند. یافته های این تحقیق، تفاوتهای عمده ای را در تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب آشکار نمود. زبان آموزان پیشرفته در مقایسه با زبان آموزان متوسط رو به پایین، به کار بردن اشکال پیچیده تر و غیرمستقیم تری از کنش های گفتار عذرخواهانه را ترجیح داده و همچنین به استفاده از ادب منفی و روش های خاموش تمایل بیشتری نشان دادند. از سوی دیگر، زبان آموزان سطح متوسط رو به پایین، از اشکال ساده و صریح تر عذرخواهی و ادب استفاده نمودند. می توان نتیجه گرفت که همگام با رشد سطح علمی زبان آموزان در وادی زبان هدف و نزدیک تر شدن زبان آموزان به این زبان، آنها به به کارگیری کنش های گفتاری پیچیده تر علاقمند و به راهبردها و کنش های گفتاری بومیِ زبان هدف، نزدیک تر می شوند.
اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
Uncovering Domains of Novice Language Teachers’ Professional Decision Making and Pedagogical Reasoning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
Decision-making and pedagogical reasoning constitute the foundation of teacher professional practice. This qualitative study was conducted to explore novice Iranian EFL teachers’ professional decision-making and pedagogical reasoning in the three domains of (1) planning and preparation, (2) classroom management, and (3) professional responsibilities during the three phases of pre-active, interactive, and post-active teaching. Data from two sources including scenarios and audio journals revealed five novice teachers’ decisions in each domain and their relevant reasoning. Decisions in the first domain were discovered to embody teachers’ choices about materials, teaching methods, and assessment. In the second domain, teachers’ decisions were focused on management, flexibility, and accountability. In the third domain, their decisions were aimed at professional interaction and professional development. Moreover, a new decision domain, ‘dispositions’, was discovered, which comprised novice teachers’ choice of ethical conduct, care, and accountability. This led to the introduction of a new phase of teaching, beyond-active, which greatly influenced all other decision domains and teaching phases. Additionally, novice teachers’ pedagogical reasoning was uncovered to stem from their knowledge, skills, and personality attributes. These findings suggest that knowledge about teachers’ decisions and underlying reasoning provides insights into the scope of their professional knowledge and practice.
وقتی منفی مثبت است: بررسی ساخت نفی تهی در فارسی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به یک ویژگی ساختاری در فارسی همدانی می پردازیم. در این گویش، جملاتی وجود دارند که نشانه منفی بر روی فعل قرار دارد، اما معنای منطقی جمله منفی نیست. در مطالعات رده شناختی این ساخت را ساخت نفی تهی می نامند. با استفاده از پیکره گفتاری گویش همدانی، نشان داده ایم که این ویژگی در برخی بندهای قید زمان، و نیز برای بیان عمل غیرمنتظره و شکایت و ابراز تاسف در بندهای وابسته قیدی به کار می رود. پس از تعیین جایگاه این ساخت ها در مطالعات رده شناختی، سعی در تبیین وجود این ویژگی پرداخته ایم. ابتدا نشان داده ایم که این ساخت در واقع نوعی وجهیت معرفتی را در فارسی همدانی نشان می دهد، که بر عدم قطعیت، عدم امکان و عدم تمایل از سوی گوینده اشاره دارد. همچنین دلیل وجود این ساخت در فارسی همدانی، و نبود آن در فارسی گفتاری (تهرانی)، در این نکته نهفته است که گویش همدانی، این ویژگی را در تماس با زبان ترکی قرض گرفته است.
تحلیل بینانشانه ای نقاشی اکفراستیک «تقدیر» از مهدی زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه بیناوجهی و بینانشانه ای از بصری به کلامی، به طور سنتی، از دوره یونان، اکفراسیس نامیده شده است. با نظر به توسع انواع انتقال معنی از طریق ترجمه، اکفراسیس نیز تنوع و گستردگی یافته و امروزه انتقال معنی از بازنمود کلامی به بصری را نیز شامل می شود. پژوهش های موجود ترجمه بینانشانه ای کلامی-بصری را از منظر تفاوت ماهوی میان گسسته و پیوسته بودن دو نظام نشانه ای و یا از منظر تفاوت در رمزگان نگریسته اند. مسأله اصلی در این پژوهش این است که تولید کننده هر کدام از متن ها چگونه معنا را بازنمایی نموده و انتقال می دهد. در مقاله حاضر با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، مبتنی بر زبانشناسی نقشگرای هلیدی و گرامر بصری کرس و لیوون (2006)، اکفراسیس نقاشی خط از مهدی زمانی با عنوان «تقدیر» -که برگردان یک متن شعری (هنر کلامی) است- بررسی شده است. فرضیه تحقیق این است که بازنمایی و انتقال معنا در هر کدام از متن مبدأ و مقصد با تکیه به گرامر خاص هر کدام و با بهره گیری از ظرفیت های سطوح فرانقشی رخ می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد در برگردان از متن کلامی به بصری، معنی نه به صورت تطابقی بلکه به صورت سازواره ای از گرامر کلامی به بصری ترجمه شده و فرانقش های سه گانه به صورت غیرتطابقی به یکدیگر ترجمه شده اند. ترجمه فرانقش منطقی، دامنه استعاری ترجمه را در متن مقصد افزایش داده است.
تعیین معانی فعل «زدن»: تحلیل الگوهای پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
151 - 176
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای پیکره ای، روشی برای بررسی معنا و قالبِ افعال در زبان است که در بررسی زبان های گوناگونی مانند انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی به کار رفته است. از آن جایی که در زبان فارسی از ساخت افعال سبک، استفاده گسترده ای می شود، در پژوهش حاضر کاربرد این روش در زبان فارسی و در مورد فعل «زدن»- یکی از پربسامدترین فعل های سبک زبان فارسی- مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، با استفاده از داده های مستخرج از پیکره زبان فارسی بیجن خان، در مرحله نخست، فهرستی از پایه هایی که همراه فعل سبک «زدن» به کار می روند، در پیکره تهیه گردید. سپس، روش تحلیل الگوهای پیکره ای بر روی این پایه ها به کار برده شد. با استفاده از 600 کاربرد ساختاری متفاوت و در حدود 500 معنای مختص به آن ها، چهار کاربرد برای فعل زدن از یک دیگر تمیز داده شد. در نتیجه در این مقاله، افزون بر کاربرد «زدن» به عنوان فعل سنگین و فعل سبک، دو کاربرد جدید در داده های به دست آمده از پیکره زبانی معرفی می گردد: نخست، [نوع معنایی] + فعل سبک «زدن»؛ و دوم، عبارت فعلی حاوی فعل سبک «زدن» که یک چارچوب معنایی را تشکیل می دهد و با افزوده شدن یک جزء معنایی متغیر، که معمولاً یک صفت است، معنای آن کامل می شود.
معادل یابی عناصر فرهنگی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه بر اساس الگوی ایویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
233 - 267
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون ادبی به عنوان پویاترین جریان در ادبیات، بیش از گونه های دیگر دربردارنده عناصر فرهنگی و بومی است. این امر جایگاه خاصی در پژوهش های ترجمه از منظر نظریه پردازی و راهکارهای ترجمه یافته است. حکایت های مرزبان نامه از جمله متن های برجسته ادبی در ادبیات فارسی است که از عناصر و مقوله های فرهنگی پرشماری برخوردار است که در فرایند بازگردانی، مترجم را با چالش های فراوانی روبه رو می کند. این کتاب در سال 852 قمری با نام «فاکهه الخلفاء و مفاکهه الظرفاء» به قلم ابن عربشاه و با رویکردی مقصدمحور به زبان عربی ترجمه شده است. از آن جاکه انتقال تمام لایه های معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمی توان برای هر یک از عناصر فرهنگی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی نیازمند راهبردهای جامع و متنوع است. بر این مبنا، الگوی ایویر (Ivor, 1991) اساس کار پژوهش پیشِ رو قرار گرفت. ایویر (همان) برای بازگردانی عناصر فرهنگی راهبردهایی مانند وام گیری، تعریف، ترجمه تحت اللفظی، جایگزینی، واژه سازی و حذف ارائه نموده است. پژوهش پیشِ رو، کوشیده به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر الگوی ایویر (همان)، شیوه های برگردان و معادل یابی عناصر فرهنگی مرزبان نامه را در ترجمه ابن عربشاه نقد و تحلیل کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب هفتم، هشتم و نهم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مترجم در برگردان و بازآفرینی عناصر فرهنگی بیشتر از شیوه تلفیقی بهره برده و با کاربست این رویکرد، زمینه را برای خواننده عرب زبان در قالب فهم جهان متنی ناآشنا فراهم ساخته و سبب خوانایی ترجمه او شده است.
Assessing Test-Taking Strategies of IELTS Test-Takers: Development and Validation of an IELTS Test-Taking Strategy Questionnaire
حوزههای تخصصی:
The measurement of test-taking strategies and practices, mostly studied through qualitative methods, has been an important aspect of language testing and assessment research. The current study examines the test-taking strategies of International English Language Testing System (IELTS) test-takers and reports the process of designing and validating an IELTS test-taking strategy questionnaire. To achieve this aim, a questionnaire with 62 items was developed and piloted on 534 IELTS test-takers. To ensure its validity, the questionnaire results were analyzed through Exploratory and Confirmatory Factor Analyses (EFA and CFA). The final 49-item instrument with eight factors, “test-management (TM)” and “test-wiseness (TW)” strategies in each skill, had adequate psychometric properties. The findings revealed positive correlations between TM and TW strategies, representing strong correlations between Reading TM and Listening TM, Reading TW and Listening TW, and Listening TM and Speaking TM. The developed questionnaire can serve as a diagnostic tool to monitor test-takers’ performance and strategies, mainly in high-stakes tests like IELTS.
بررسی زبان شناختی گویش طایفه مرزنشین بهلولی در خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طایفه بهلولی یکی از طوایف عشایری در برخی مرزهای ایران است که در مناطقی از کشور پراکنده اند. در این پژوهش گویش بهلولی های ساکن مرز شرقی استان خراسان جنوبی یا به تعبیر خودشان «بَهلوری ها» از حیث برخی ویژگی های آوایی- واجی، واژه های انحصاری و صرف گونه های فعل در زمان های مختلف در قیاس با فارسی معیار و گاه بیرجندی بررسی شده است. برای گردآوری داده ها از روش میدانی- کتابخانه ای استفاده شده است. پژوهشگران با مراجعه به مناطق مرزی شرق خراسان جنوبی که محل زندگی این عشایر مرزنشین است، سعی کردند ساخت های زبانی موردنظر خود را عمدتاً به صورت ناآگاهانه از مصاحبه با 5 مرد و 5 زن بومی بالای 50 سال استخراج کنند و از طریق گفت وگو و ضبط داده ها و نهایتاً تکمیل پرسشنامه های معمول گویشی به اطلاعات مورد نظر دست یابند. با بررسی نتایج داده ها مشخص شد که کشش واکه ای در گویش طایفه بهلولی خراسان جنوبی همچون گویش بیرجندی وجود داشته و ممیز معنا است. همچنین تنوعی از واکه های مرکب در این گویش قابل ردیابی است. از نظر واژگانی نیز مشخص شد که بین واژه های اختصاصی گویش بهلولی با متناظر آن ها در فارسی معیار تفاوت های قابلی وجود دارد. ضمناً ساخت آینده و گذشته در گویش بهلولی از تنوعات موجود در گویش بیرجندی بهره ای ندارد و به فارسی معیار نزدیک تر است.
شواهد 60 واژه گویشی خراسان بزرگ در پنج متن کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ردیابی واژه های گویشی خراسان بزرگ در چند متن کهن فارسی است تا نشان دهد کاربرد آن ها تا به امروز در گفتار مردم این سامان جاری است، اما در فارسی معیار وجود نداشته اند یا به فراموشی سپرده شده اند. شناخت این واژه ها در گویش های خراسانی، مسئله درک برخی از متون کهن فارسی دری را برطرف می سازد. متون مورد نظر عبارت اند از رساله داروشناسی الابنیه عن حقایق الادویه (اواخر سده سوم)، تاریخ بیهقی (سده چهارم هجری)، تفسیر عرفانی کشف الاسرار و عدّه الابرار (سده پنجم هجری)، متن عرفانی طبقات الصوفیه (سده پنجم هجری) و ارشادالزراعه در کشاورزی (اوایل سده دهم هجری). فارسی در استان های سه گانه خراسان به گویش های چندی تکلم می شود که برخی دارای اختصاصات واژگانی و بعضاً دستوری ویژه ای می باشند و از گونه معیار دورتر هستند. زبان فارسی در بخش های وسیعی از نقاط مرکزی و جنوبی خراسان بنا به سوابق تاریخی و به دلیل دوری از مرکز و یا واقع شدن در جوار بیابان لوت، کم تر دچار آمیختگی با دیگر زبان ها می شوند و عموماً واژه های فارسی اصیل خود را حفظ می کنند و از گونه معیار کم تر تأثیر می پذیرند. از آن سو، گویش های مختلفی از فارسی در افغانستان متداول است که از آن جمله می توان به تاجیکی، هراتی، کابلی و هزارگی اشاره کرد. با وجود جدایی مناطق غربی افغانستان از خراسان در کم تر از دو سده اخیر، اشتراکات زبانی و گویشی قابلی میان مردم دو سوی مرز در نواری به طول حدوداً 500 کیلومتر برقرار است. تاکنون نقشه گویشی جود ندارد که در آن مرزهای گویش های فارسی شرق ایران و غرب افغانستان مشخص شده باشد، و لذا پژوهنده لاجرم برای تکمیل بررسی واژگانی خود به گویش های فارسی رایج در افغانستان نیز نظر داشته و در این باره از اطلاعات گویشی دانشجویان افغانی ساکن در دانشگاه بیرجند بهره برده است. پژوهنده واژه های مورد نظر را که در حاشیه یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرز شرقی ایران استخراج نموده بود، جست وجو کرده و ذیلاً 60 نمونه از موارد منتخب را به ترتیب حروف الفبای فارسی همراه با معنای آن به همراه درج شاهد مثال مربوط و نیز اشاره به محل کاربرد فعلی آن در شهرهای خراسان بزرگ، مدخل کرده است.
Investigating the Iranian Translator’s Strategies for Subtitling the Cultural-bound References in “Harry Potter” Movies
حوزههای تخصصی:
Subtitling, like all other types of audiovisual translation, has always been influenced by cultural factors, and in turn, subtitles have influenced their target readers. The relation between culture and language in interlingual subtitling might cause some problems in translating Culture References (CRs). The aim of the present study was to classify the samples of CRs in the “Harry Potter” movie series based on Klingberg’s (1986) model. It was also intended to investigate the strategies applied by Iranian translators in subtitling the (CRs) in “Harry Potter” movies from English into Persian based on Diaz Cintas's (2007) proposed strategies. To do so, instances of CRs were drawn from the two series of Harry Potter entitled Harry Potter and the Philosopher's Stone (2001) and Harry Potter and Goblet of Fire (2005). The data analysis was carried out by descriptive statistics to indicate the frequency and percentages. The findings revealed that “Personal Names” and “Magical Objects”, were the most frequently used CRs in the two selected series of Harry Potter movies based on Klingberg’s (1986) model. Additionally, the results showed that “Loan” and “Calque” were the most frequently used strategies in subtitling the CRs. The findings of the present study may be useful for English translation students, subtitlers, and fansubbers who do subtitle English movies in the Iranian context
اشراف چندگانه در ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو ( 2011b ) و ریمزدیجک ( 2006a ) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هسته آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگی های آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیم بندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) توضیح داده شدند. داده های زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرح شده توسط چیتکو ( 2011b ) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی داده های زبانی نشان داد که تقسیم بندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) به طور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازه مشترک بین بند پایه و پیرو نمی تواند یک پرسش واژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافته های چیتکو ( ibid ) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگی های بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانه دو فعل واژگانی بر آن است.
تأثیر تعداد واکه بر فضای واکه ای زبان فارسی در هنگام یادگیری واکه های زبان آلمانی: پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اعتبار پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته در مورد سازماندهی واکه ها بررسی شده است که براساس آن، هر چه تعداد واکه در یک نظام واکه ای بیشتر باشد مساحت فضای آکوستیکی جهت ایجاد تمایز ادراکی بین واکه ها بزرگتر می شود؛ بدین معنی که زبان هایی که دارای تعداد واکه بیشتر هستند فضای واکه ای بزرگتری را به خود اختصاص می دهند. جهت بررسی این فرضیه بسامد سازه اول و سازه دوم واکه های مشترک زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط فارسی زبانان آلمانی آموز در بافت CV:CC و مساحت فضای واکه ای زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط آلمانی آموزان فارسی زبان در سه سطح پایه، متوسط و پیشرفته تولید می شود بررسی شده است. این تحقیق با استفاده از روش پاجت و تاباین(2005) و شاخص های مساحتی بکر-کریستال (2010) که بین تعداد واکه و مساحت فضای واکه ای با استفاده از نرم افزار R و بسته PBSmapping استفاده می کند نشان می دهد رابطه مستقیم مثبت وجود دارد و مساحت فضای واکه ای در زنان در آلمانی آموزان فارسی زبان سطح پیشرفته بزرگتر است و این نظریه در این گروه تایید شد در صورتیکه در بقیه گروه ها و مردان این اصل از نظریه تایید نشد.واژه های کلیدی: فضای واکه ای، کشش واکه ها، مساحت فضای واکه ای، زبان آلمانی، زبان فارسی، نظریه پراکندگی سازگاریافته
L2 and L3 Syntactic Development in the Light of Generative Models: An Educational Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explored the syntactic acquisition by Persian monolingual and Kurdish-Persian bilingual learners of English as a second and third language and the effect of instruction on beginner learners' syntactic acquisition with reference to UG-based non-primary language learning theories. A group of EFL learners (23 Persian monolingual and 73 Kurdish-Persian bilingual learners) were selected. They were divided into beginner, intermediate and advanced levels based on their performance on the Oxford Placement Test. A grammaticality judgment test, a translation test and a functional test were used to collect data. ANOVA analyses indicated that Kurdish- Persian bilingual learners of L3 English and Persian monolingual learners of L2 English were able to reset the parametric variations related to the intended features at intermediate and advanced stages of L3 acquisition, but they failed to do so at the initial stage. The Direct Access (DA) hypothesis, the Full Transfer/Full Access (FTFA) hypothesis and the Modulated Structure Building Hypothesis (MSBH) were found to best explain the findings. Paired-samples t -test showed that instruction positively influenced the acquisition of the syntactic features by beginner-level learners after the treatment.
بررسی هسته در برخی گروه های نحوی بر اساس نظریه بهینگی؛ مطالعه موردی گفتار یک دانش آموز کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
221-243
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر چارچوب محدودیت بنیادی که از نظریه بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریه بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانش آموز «الف» که یک دانش آموز پسرِ 16 ساله فارسی زبان کم شنوا است را بر اساس نقض محدودیت های هسته در برخی از گروه های نحوی ارائه و پیشنهاد می کند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانش آموز به دست آمده، در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و تبیین شده اند. نتیجه تحلیل نشان داد که نقض محدودیت های مربوط به هسته در گروه های نحوی را می توان بر اساس چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانش آموز مزبور درک عمیق تری از ساختار نحوی وی به ما می دهد. نکته دیگر اینکه در برنامه گفتاردرمانی این دانش آموز، فرونشانی محدودیت های نشانداری به رتبه پایین تر توسط آموزش محدودیت های پایایی که اکثراً نقض محدودیت های هسته گروه ها هستند ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیک تر می کند. پیشنهاد می شود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هسته های هر گروه به دانش آموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، به تدریج متمم ها به هسته ها افزوده شوند.
ساخت های مرحله ای در زبان فارسی (تحلیلی پیکره بنیاد در چارچوب دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمول های مرحله ای مبین هریک از مراحل آغاز، ادامه یا پایان انجام یک رویداد هستند و در قالب فعل هایی مانند شروع کردن، ادامه دادن، پایان یافتن و نظایر آن ها مطرح می شوند. در این راستا، ساخت هایی را که در آن ها محمول مرحله ای وجود دارد، «ساخت مرحله ای» نام می نهیم و به بحث و یررسی آن ها می پردازیم. بر این باوریم دستور نقش و ارجاع با رویکردی که به تحلیل ساخت های مرکب دارد می تواند به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس نخست به تحلیل نحوی و معنایی، سپس به تبیین تعامل دو سطح نحو و معنا می پردازیم. در نهایت نیز طرحواره ساختی ساخت های مرحله ای در زبان فارسی را ارائه خواهیم داد. در بعد نحوی انواع روابط «الحاق-پیوند» مد نظر هستند و در بعد معنایی انواع ویژگی های محمول ها محور بحث خواهند بود. تعامل نحو-معناشناسی در ساخت های مرحله ای نیز در قالب الگوریتم های پیوندی توجیه خواهند شد. گفتنی است داده های پژوهش حاضر برگرفته از پیکره همشهری 2 می باشند.
EFL Teachers’ Perceptions and Practices of Alternative Assessment Strategies and Their Relationship with Teacher Reflection(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
266 - 290
حوزههای تخصصی:
Formative Assessment plays a significant role in classrooms in understanding how students progress in their learning activities. The attitudes of teachers towards application of Alternative Assessment (AA) strategies in English language classroom are considered important as they can affect the teachers’ overall performance in the classroom. The aim of the current study was to examine EFL teachers’ perceptions regarding alternative assessment strategies and their relationship while correlated with teacher reflections and perceptions. In order to conduct this study, a mixed-methods design was adopted. The participants who attended the quantitative and qualitative phases were 81 students and 30 EFL teachers, respectively. In order to collect the research data, two research instruments were used: the teacher reflection questionnaire (Akbari et al., 2010) and the teachers’ perceptions of alternative assessment questionnaire (Elharrar, 2006). The Pearson correlation coefficient statistical test was run for the quantitative data, and the data of the qualitative nature was processed through content-analysis procedure. The findings from the qualitative data were presented using frequency and percentage. Further discussions were provided using the findings from the quantitative data analysis. The results from this phase of analysis illustrated that there was a significant positive relationship between EFL teachers’ reflection and their experience of implementing alternative assessment strategies. The findings of this study may render implications for EFL teachers, teacher trainers, and the assessment administrates.
بررسی تنوع و تراکم واژگانی در روایت های داستانی کودکان با و بدون لکنت 4 تا 8 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی محققان بر این باورند مهارت های زبانی کودکان دارای لکنت کم تر از همسالان بدون لکنت آن ها است. تنوع و تراکم واژگانی دو ویژگی زبانی هستند که مهارت های واژگانی کاربران زبان را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، مقایسه این دو متغیر در روایت های داستانی کودکان با و بی لکنت 4-8 ساله فارسی زبان است. 14 کودک دارای لکنت (7 کودک 4-6 ساله، 7 کودک 6-8 ساله) که در بهار سال 1399 با مراجعه به کلینیک های خصوصی گفتاردرمانی شهر تهران انتخاب شدند و 14 کودک همتای سنی آن ها که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. ابزار پژوهش یک داستان مصور بدون کلام است. تنوع واژگانی با استفاده از مقیاس MSTTR محاسبه شده است. نسبت نوع به نمونه، درصد استفاده از واژ ه های محتوایی و نقشی و فراوانی استفاده از طبقات دستوریِ واژه های محتوایی درمجموع روایت های کودکان 4-6 ساله و 6-8 ساله دو گروه محاسبه و موردمقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تنوع واژگانی در کودکان بدون لکنت بیشتر از کودکان با لکنت است، اما تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. کودکان دارای لکنت نسبت به گروه کنترل واژه های محتوایی بیشتری به کار برده اند که تفاوت آن در گروه سنی 6-8 سال و مجموع آزمودنی ها معنادار است. درمجموع کاربرد فعل، صفت و قید در گفتار کودکان بدون لکنت و استفاده از اسم در کودکان دارای لکنت بیشتر دیده می شود که در این میان تنها تفاوت درصد استفاده از قید معنادار است.
Functional Analysis of Hedges and Boosters in Academic Students Essays: Across Disciplinary Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
245 - 268
حوزههای تخصصی:
Hedging and boosting are significant communicative resources to construe and attain persuasion in different fields and particular genres of academic writing. Hedges allow the researcher to address possible problems, raise objections or anticipate opposition to the research claims while contributing something new to the ongoing dialogue in a research field. Boosters enormously help to achieve the essential writers’ need to convince their readership of the truth in their propositions. They are mainly used whenever writers consider it not too risky to include them in their propositions. This study aims to investigate the frequencies and functions of hedges and boosters in academic students' essays. To meet this end, 96 students' essays (a total of 269.428 words) were selected from the Michigan Corpus of Upper-Level Student Papers (MICUSP), including English and Psychology disciplines. The corpus was analyzed based on Abdollahzadeh (2019)classification of hedges. The results showed that hedges and boosters were frequent enough to be considered in teaching writing, either reducing or increasing the force of written utterances. The results of this study could be used directly in the syllabus designed for academic essay writing.
واژه های فریبکار در فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های زبان شناسی یک صدسال اخیر حوزه واژه های فریبکار است. این اصطلاح به معنی واژه های به ظاهر یکسان، اما در معنی متفاوتی است که در یک زبان یا در میان دو زبان به کار می رود و بی توجهی به دو معنی واژه، باعث اختلال معنی می شود. فارسی کرمانشاهی از لهجه های زبان فارسی است که در طول سده ها در شهر کرمانشاه در کنار کردی کرمانشاهی به کار رفته است. به دلایل گوناگون در این لهجه واژه ها، عبارت ها یا جمله هایی وجود دارد که در فارسی معیار به معنی دیگری به کار رفته اند. در نوشتار حاضر پس از بیان تعریف، تاریخچه و ویژگی های واژه های فریبکار، نمونه هایی از آن در فارسی کرمانشاهی استخراج و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که از واژه های فریبکار بررسی شده این نوشتار، 65 درصد واژه ها گسترش معنایی و 25 درصد آن فروکاست معنایی داشته است. از حیث کاربردهای بیانی بیشترین کاربرد از آن مشابهت (32.5 درصد) و پس از آن، مربوط به مجاز کل و جزء (15درصد) است. از منظر روابط معنایی بیشترین بسامد (32.5 درصد) ازآنِ رابطه تناسب و کمترین آن مربوط به تضاد (7.5 درصد) است.