فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Learner autonomy, which emphasizes learners’ engagement in self-dependent learning to enhance their ability to become self-reliant learners, is the key element in the language learning process. Although many studies have been carried out on learner autonomy, very little is known about the students' engagement in autonomous learning in the resource poor areas. This research uses a mixed-method research design and collected both qualitative and quantitative data from students (n=84) and teachers (n=20) from different colleges (n=15) located in Far Western Nepal and explores students’ engagement in autonomous learning and discusses the challenges and practices of learner autonomy in an EFL context in difficult circumstances. This research reveals students' over-dependence on their teachers, and teachers seemed to spoon-feed their students during their instructional practices. This research suggests how learner autonomy can be fostered in the actual instructional practices which can be of interest to the teachers, material designers, policymakers, and researchers working in developing the proficiency level of English language learners in remote and resource-poor areas.
بررسی استعاری زمان در روایت تقلیدهای انتقادی تام استوپارد با تأکید بر نظریّه ادبی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
163 - 191
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه ذهنیت انسان زمانمند است، عقایدی که به آن می اندیشد و رویدادهایی که به خاطر می آورد و روایت می کند نیز زمانمند هستند، بنابراین درک بُعد زمانی به شناخت عمیق تر ذهن انسان، روایت های او و درنهایت شناخت زندگی می انجامد. این مهم از طریق تفسیر نشانه های متنی که او می آفریند صورت می پذیرد. از این منظر، تام استوپارد، نمایشنامه نویس معاصر انگلیسی، که از بازی های زمانی در جهت بیان اندیشه های خود استفاده می کند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نمایشنامه تقلیدهای انتقادی او در قالب نمایشنامه حافظه، با کنار هم نهادن شخصیّت های ادبی‑هنری و سیاسی، به مفهوم هنر از دیدگاه های آنان می پردازد و گفتمان های متناقضی را در برابر خواننده بازنمایی می کند. در این پژوهش، گفتمان های متضاد به صورت گفتگوهای دوبه دو در نظر گرفته شده است به گونه ای که هر مفهومی با مفهوم «دیگریِ» خود در مقابله قرار داده شده که گاه شخصیّت ها و گاه مکاتب فکری یا حتّی بُعدی از زمان هستند. پژوهش های مرتبط با موضوع این مقاله بیشتر در زمینه بررسی هویّت و یا عناصر پوچ گرائی و پسامدرن از طریق شخصیّت پردازی بوده است و هیچ یک با دیدگاه زمانی به بررسی این نمایشنامه نپرداخته اند. هدف پژوهش حاضر تفسیر معنا از طریق استعاری تلّقی کردن زمان در سطح گفتمان بر مبنای رهیافت هرمنوتیکی است و با کاربست نظریّه «روایی پل ریکور» به بررسی چرایی و چگونگی بُعد زمانی می پردازد. این پژوهش با تأکید بر تکنیک های بلاغی نویسنده و با استناد بر نظریّه «سه گانه محاکات» و نیز مفهوم «فراموشی و حافظه» از دیدگاه ریکور با روش تحلیلی‑کیفی و با رویکرد روایت شناسانه، نظم و ساختار را از خلال بی نظمی ها و بازی های زمانی این نمایشنامه بررسی و نشان می دهد.
تأثیر مداخله فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای بر مهارت شنیداری چندرسانه ای و آگاهی فراشناختی زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
193 - 223
حوزههای تخصصی:
اخیراً مهارت شنیداری توجّه محقّقان و نیز متخصّصان را در سراسر دنیا به خود جلب کرده است و پژوهش درخصوص استفاده از راهبردهای مهارت شنیداری زبان دوم، بر راهبردهای فراشناختی متمرکز شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخله فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای بر مهارت شنیداری چندرسانه ای زبان آموزان فوق میانی ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و آگاهی فراشناختی آنان در مهارت شنیداری می پردازد. داده ها از طریق 720 زبان آموز مذکر و مؤنث ایرانی با سطح فوق میانی و در محدوده سنی بین 15 تا 23 سال در سه گروه جمع آوری شد. دو گروه اوّل به تعداد 480 نفر از گروه آزمایش توسط برنامه مداخله سازمان یافته با تمرکز بر آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای و آموزش فراشناختی به مدّت 15 جلسه آموزش داده شدند. زبان آموزان گروه آزمایش دو بار در هفته و هر بار به مدّت 60 دقیقه تمرین داده شدند. گروه سوم، با عنوان گروه گواه، به تعداد 240 نفر از طریق فعّالیّت های شنیداری روتینِ کلاسی بدون دریافت برنامه مداخله سازمان یافته تمرین داده شدند. آزمون های شنیداری چندرسانه ای و پرسشنامه آگاهی فراشناختی شنیداری برای پیگیری درک مطلب و آگاهی فراشناختی دانش آموزان با سطح فوق میانی به کار گرفته شدند. نتایج نشان داد که آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای باعث بهبود مهارت شنیداری چندرسانه ای و همچنین آگاهی فراشناختی زبان آموزان با سطح فوق میانی می شود.
بررسی مقایسه ای مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی در زبان های فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی- شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی را در دو زبان فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی شناختی با بهره گیری از چارچوب های شریفیان ( 2017 ) و کووچش ( 2018 ) بررسی می کنیم. داده های اصلی از وبلاگ ها و صفحات مجازی و به طور کلی از اینترنت اخذ شده است، اما برای بررسی مترادف های واژه «بو» و هم نشین های آن از فرهنگ لغت های این دو زبان هم استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در دو زبان فارسی و روسی حس بویایی هم به عنوان حوزه مبدأ و هم مقصد نقش آفرینی کرده و در حس آمیزی از هر دو مرتبه بالاتر و پایین تر از خود به عنوان حوزه مبدأ استفاده می کند. در حوزه مفهوم سازی دو کلان استعاره «خوب بودار است» و «بد بودار است» در هر دو زبان وجود دارد. «ظن بردن/ مشکوک بودن، فهمیدن/ پی بردن، برطرف شدن، پرکردن، نشان از چیزی داشتن، به دردسر افتادن/ خراب شدن اوضاع» ازجمله مفهوم سازی های مشترک این دو زبان است. درعین حال تفاوت هایی هم در این دو زبان در مفهوم سازی حس بویایی وجود دارد. جدا از مفهوم سازی ها، در رمزگذاری های زبانی هم شباهت ها و تفاوت هایی بین دو زبان مشاهده می شود. شباهت ها در تأیید نظر کووچش ( 2010 ) مبنی بر نزدیک به همگانی بودن برخی استعاره های مفهومی در حوزه حس ها در زبان های مختلف است که از نظر او ناشی از تجارب مشترک انسان هاست و تفاوت ها هم منعکس کننده نظر شریفیان ( 2017 ) است که معتقد است آبشخور مفهوم سازی ها، شناخت فرهنگی است که حتی در یک جامعه زبانی هم، به دلیل توزیع نامتقارن، ممکن است کاملاً یکسان نباشد.
تحلیل نحوی انطباق کنائی گسسته و مفعول نمائی افتراقی در وفسی و تاتی شال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تبیین نحوی نظام حالت و مطابقه در گویش های تاتی شال و وفسی از زبان تاتی می پردازیم. در گونه های منتخب انطباق از نوع کنائی گسسته است و توامان با مفعول نمائی افتراقی همراه است. از سوی دیگرتجلی ساختواژی حالت کنائی و مفعولی مشابه است. یکی از رویکردها در تبیین نظام حالت در زبانها نظام حالت دهی وابسته است که مارانتز (1991) آنرا مطرح کرده است. پرسشی که در تحقیق پیش رو مطرح است آن است که آیا این نظریه می تواند انطباق در گونه های تاتی منتخب را تبیین نماید؟ طبق تحلیل نگارنده عامل اصلی گسسته شدن انطباق در گونه های تاتی ضعیف بودن فاز در فعل سبک (v) زمان گذشته است که به موجب آن فاعل تحت پارامتر وابسته (ب) از مفعول حالت غیرفاعلی دریافت می کند و فعل در تمامی بافت ها تنها با فاعل در حالت بی نشان مطابقه دارد. مفعول های معرفه نیز در جایگاه اشتقاقی تحت همان پارامتر از فاعل حالت غیرفاعلی دریافت می کنند و علت هم آوایی حالت کنائی و مفعولی نیز تثبیت یک پارامتر مشابه در حالت دهی کنائی و مفعولی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از سخنگویان بومی زبان و نیز روش کتابخانه ای بوده است.
تحلیل مسیر جهت یابی در حرکات خیالی فارسی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت خیالی نقش مهمی در زبان و شناخت داردکه بواسطه آن می توان به بررسی مسیر جهت یابی درحرکت خیالی از دیدگاه معنا شناسی شناختی پرداخت. حرکتی است که در آن، تصویری ممتد از حرکت شئ ثابت در ذهن ایجاد می شود. تالمی (2000a:103) با دیدگاه شناختی به معرفی انواع دسته بندی های حرکت خیالی در زبان انگلیسی در قالب چندین جمله می پردازد. بر این اساس، پژوهش حاضر در بررسی مسیر جهت یابی در حرکت خیالی ابتدا حرکت دار بودن جملات مورد بررسی را از دیدگاه گویشور فارسی زبان ارزیابی می کند و سپس عنصرحرکت دار جملات را ازدیدگاه آنان مشخص می نماید. برای نیل به این مقصود، شانزده جمله به طور تصادفی از هریک از دسته بندی های تالمی استخراج و ترجمه شدند. برای هر جمله، جمله ای مشابه به لحاظ معنایی و متفاوت به لحاظ حرکت خیالی ساخته شد و همراه نه جفت جمله پرکننده در اختیار شرکت کنندگان قرارگرفت تا جمله های حاوی حرکت خیالی و عنصر حرکتی مشخص شود. برای برای بررسی کیفیت روایی محتوای آزمون ترجیحی و میزان انطباق جمله های ترجمه شده با هدف پژوهش، ارزیابی و آزمون مقدماتی با پنج زبانشناس و هشت شرکت کننده صورت گرفت. در این پژوهش صدوپنج نفر دانشجو براساس روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند که طی دو مرحله به انتخاب جمله و واژه حرکت دار پرداختند. نتایج حاکی از آن است که 9/86 درصد از شرکت کنندگان، جملات حرکت دار را انتخاب کرده اند که گروه حرف اضافه ای با بالاترین میانگین بیشترین حرکت را برای شرکت کنندگان تداعی کرده است. همچنین، فعل مرکب پس از گروه حرف اضافه ای تداعی گر بیشترین حرکت برای شرکت کنندگان بوده است. با استناد به کثرت وقوع حرف اضافه وگروه حرف اضافه ای، مسیر تداعی گر بیشترین حرکت خیالی در زبان فارسی است.
Causes of EFL Learners’ Procrastination: A Classical Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the long process of learning English as a foreign language, learners may become exhausted and, if not treated properly, decide to give up learning temporarily and even permanently. Therefore, it seems necessary to explore the reasons for their temporal delays and consider them appropriately to avoid permanent give-ups. As an attempt to determine the reasons for English as a Foreign Language (EFL) learners’ delays, the researchers in the present study explored their contributing factors through application of a classical grounded theory approach which led to the development of Language Learning Procrastination (LLP) theory. The research data were collected through semi-structured interviews from 43 EFL learners in Tabriz, Iran, and were coded in open, selective, and theoretical coding stages through a Constant Comparative Method. The emerged theory involved a core category (i.e., Dilatory Behavior) indicating that EFL learners mostly procrastinate in five domains of doing exercises, preparation for exam, submitting projects, starting up speaking, and learning spelling. Furthermore, three major categories of Learners’ Characteristics, Environmental Conditions, and Task Features as the causes of Dilatory Behavior emerged during the iterative data collection and analysis procedures. The results of the study indicated that both EFL learners’ own characteristics and external factors related to the learning environment and language tasks are significant in shaping the EFL learners’ procrastination. The theory of LLP can be applied in EFL settings to recognize the learners’ sources of Dilatory Behavior and devise appropriate solutions for them.
رفتار معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
119-140
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی چگونگی تعبیر معنایی تکواژهای همنام در زبان فارسی در قالب رویکردی ادراکی پرداخته است. در طول تاریخِ مطالعه معنیِ واژه ها همواره دو دیدگاه غالب تکواژبنیاد و واژه بنیاد مطرح بوده اند. این پژوهش، ابتدا به طرح برخی معایب هر یک از این دو دیدگاه پرداخته است و سپس، به کمک 30 تکواژ همنام برگرفته از فرهنگ فشرده سخن و از طریق مصاحبه با 50 آزمودنی با تحصیلات کارشناسی ارشد غیرزبان شناسی، در چارچوب رویکرد ادراکی معرفی شده از سوی صفوی، به این نتیجه رسیده است که سخنگویان، معنی تکواژها را از طریق تعبیر معنی کل واژه در می یابند. به این ترتیب، برخلاف آنچه در سنت مطالعه معنی، تحت عنوان «ترکیب پذیری» معنایی معرفی شده است (تعبیر معنی از جزء به کل)، بر مبنای رویکرد ادراکی، ما بر اساس «تجزیه پذیری» به تعبیر معنایی تکواژها دست می یابیم (از کل به جزء) و در این میان، مجموعه ای از اطلاعات در قالب بافت های ادراکی A (بافت زبانی)، B (موقعیت حاکم بر تولید بافت A) و به ویژه بافت C (مجموعه اطلاعات پیشین فرد) در تعبیر معنایی دخالت دارند. درواقع، تعبیر معنایی تکواژهای زبان فارسی وابسته به تعبیر معنی کل واژه از طریق اطلاعات بافتی مربوط به واژه مذکور است و به روش قیاسی (از کل به جزء) صورت می گیرد.
EFL Learners’ Attitudes toward Peer and Self-Assessment of Descriptive Type of Writing: An Exploratory Sequential Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the attitudes of Iranian female and male elementary English as a foreign language (EFL) learners toward peer and self-assessment of descriptive writing. It also attempted to find any gender-specific differences in their attitudes toward peer and self-assessment of descriptive writing. In so doing, the study relied on exploratory sequential mixed-methods procedures including qualitative and quantitative phases. The first group of participants was 40 EFL teachers (20 males and 20 females). The second group of participants was 50 individuals (25 males and 25 females) who took part in a five-session descriptive writing course, participated in interviews, and filled out the questionnaires. The content of the course was a combination of Bartlett's (2015) peer and self-assessment methods and Spencer's (2005) models of assessing composition. In the qualitative phase, a thematic analysis of the interviews, known as the constant comparative method of analysis, helped to extract four main themes shaping the participants’ attitudes, namely ‘Cooperation’, ‘Knowledge’, ‘Motivation’, and ‘Practice’. In the quantitative phase, exploratory factor analysis and a one-way MANOVA test were carried out to examine any gender-specific impacts on the learners’ attitudes toward peer and self-assessment of descriptive writing. Finally, the results of the study implied that the participants had positive attitudes towards the descriptive writing course, although females were more positive than males. This study has some educational implications for those involved in peer and self-assessment.
ارزیابی ساختار هرم وارونه در پیکره بزرگ خبری فارسی: تحلیل گفتمان خبری براساس همبستگی میان عنوان و محتوای خبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان خبری گونه ای تحلیل گفتمان است که به تحلیل ساختار گفتمان خبری می پردازد. باتوجه به این که در قالب بندی اخبار دو ویژگی انتخاب و برجستگی در نمود ارتباطی خبر نهفته است، از ساختار هرم وارونه خبر برای درجه بندی اهمیت بخش های گفتمانی خبر استفاده می شود. اگرچه رعایت ساختار هرم وارونه خبر مطلوب است، گاهی ممکن است در گفتمان خبری این ساختار دچار تغییر شود که در این مقاله تلاش می شود با کمک تحلیل آماری، به تحلیل ساختار گفتمان وبگاه های خبری فارسی پرداخته شود. برای رسیدن به هدف می توان از علم داده استفاده کرد. این بین رشته ای از جنبه علمی به تحلیل داده، یافتن مفاهیم ضمنی به دست آمده از تحلیل داده ها و استخراج دانش از داده ها می پردازد. در چارچوب علم داده به بررسی پیکره ای متون خبری فارسی پرداخته شده و وجود رابطه همبستگی معنایی میان عنوان خبر و محتوای خبر در ساختار هرم وارونه خبر مورد مطالعه قرار می گیرد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش خزش، یک پیکره خبری نسبتاً بزرگ با حجمی بالغ بر 14میلیارد واژه از 24 وبگاه خبری به دست آمده است. پس از پیش پردازش و اعمال یکدستی نسبی در این پیکره، در چارچوب معناشناسی توزیعی، بردار عنوان خبر و متن خبر با استفاده از مدل بردارسازی واژه ورد2وک به دست آمده و براساس آن بردار هر خبر ساخته شده است. پس از بخش بندی محتوای هر خبر براساس هرم وارونه خبر به سه قسمت سرنخ (لید)، بدنه و ارائه توضیحات بیشتر درمورد سرنخ، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، میزان همبستگی میان عنوان و هر یک از سه بخش خبر محاسبه شده است. اگرچه ضریب همبستگی پیرسون برای حجم زیادی از خبرها مثبت بود، ارزش صفر و عدم وجود همبستگی برای خبرها یافت شد. به طور متوسط، همبستگی میان عنوان و بدنه خبر بیش از همبستگی میان عنوان و توسعه سرنخ بود. این پژوهش می تواند به عنوان روشی برای دقت در انتخاب عنوان و محتوا و پالایش خبری منطبق بر هرم وارونه استفاده گردد.
تحلیلِ محتوای زبانیِ مضامینِ یادداشت های خودکشی (مطالعه موردی 30نمونه در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادداشت های خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پرونده های مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژه قتل عمد مطرح می شوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشت ها دارای «داده های زبانی» است، می توان از رویکرد زبان شناسی حقوقی و یافته های آن در مسائل قضایی در دهه های اخیر بهره برد. این رویکرد منجر به پیدایش پیشرفت علمی در بررسی یادداشت ها ازجمله؛ تحلیل گفتمان، سبک شناسی جنایی، معناشناسی قضایی، تحلیل محتوای مضمونی و ... شده است. این پژوهش با بررسی یادداشت ها از طریق تحلیل محتوای مضامین می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: آیا مضامین موجود دریادداشت ها تکرار پذیر هستند؟ آیا رابطه معناداری بین مضامین پرتکرار و وقوع آن ها در جامعه آماری نمونه با جامعه آماری وجود دارد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلِ محتوای براون و کلارک (2006) و مورد آزمون دوجمله ای قراردادن نتایج آن، به پاسخ این سوالات دست یافته و از آن به عنوان یکی از قرائن برای مقام قضایی در تشخیص یادداشت های واقعی از ساختگی بهره ببرد.کلیدواژه ها: زبان شناسی حقوقی، تحلیل زبانی، مضمون، یادداشت خودکشی، مشهد
بررسی چگونگی ترسیم مبانی هویت بنیاد در سخنرانی آئین تحلیف جو بایدن از رهگذر استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
209 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با بررسی استعاره های مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعاره های مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده می شوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافته ها مؤید این مفروض هستند که استعاره ها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدئولوژیک فراهم می سازند. هر یک از استعاره های به کار رفته مفهومی را برجسته می سازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه می رانند. رئیس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار می گیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویت بخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پس زمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمان ها کمک می کند از دگرسازی های صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعاره های مفهومی کم ترین برون گروه ها و بیش ترین درون گروه ها در صورت بندی گفتمان ها رخ می دهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .
بازخوانی نشانه های زبان ارتباطی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
31 - 44
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی روشی است که در تداوم خردی فلسفی در غرب شکل گرفت اما به صورت ناملموس و منسجم با مخاطب ارتباط برقرار می کند. نشانه شناسی فرآیندی است که هویت خود را بر اساس متن به دست می آورد و به عنوان ابزاری ارتباطی بین معماری و مخاطب به گفت وشنود می نشیند. به عقیده یاکوبسن زبان مبین نشانه ها است و نظریه ارتباطی خود را با ۶ کارکرد (ارجاعی، عاطفی، کنایی، هنری، همدلی و فرازبانی) معرفی می کند. در اینجا ۶ مصداق معماری (زمینه فرهنگی، رمزگان معماری، کاربرد صحیح، ابزار ارتباطی، کارکردی نمادین و رمزگان فرا معماری) را معادل با آن می توان در نظر گرفت. این پژوهش با هدف بازخوانی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن صورت گرفت و دو پرسش در آن مطرح شد. چگونه می توان با تأکید بر نظریه ارتباطی یاکوبسن کتیبه ملحق به فضای معماری را بازخوانی نمود؟ چرا باید این کارکردهای زبانی را در یک اثر بازخوانی کرد؟ در راستای پاسخ به این پرسش ها نخست با استناد به متون کتابخانه ای و مقالات، به تبیین دیدگاه مبتنی بر نظریه زبان شناسی یاکوبسن پرداخته می شود و در ادامه با تأکید بر نشانه شناسی از منظر ساختارگرایان و نیز اندیشه یاکوبسن، مبانی نظری پژوهش تدقیق می گردد. بخش نخست که از نوع کلامی و متن است، واژگان کلیدی و متغیرها توصیف و تحلیل می شوند و در ادامه، این نظریه با بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا مورد تطابق قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که گاهی چندین کارکرد را در یک اثر می توان مشاهده نمود درحالی که یکی از آنها بارزتر از باقی موارد است.
ساختار موضوعی اسم فعل: بررسی موردی زبان کردی (گونه ی سنندجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم مختصات شیوه نگاشت نحوی موضوع ها به شکلی فراگیر که قابل تعمیم به ساختار موضوعی انواع محمول ها اعم از فعلی و غیرفعلی باشد، یک غایت مطلوب نظری در رویکردهای زایشی به ساختار موضوعی است. در این مقاله، ساختار موضوعی اسم فعل به عنوان محمولی غیرفعلی، در زبان کردی، گونه سنندجی بررسی و کنکاش می شود. با توجه به محدودیت های فضای نحوی گروه معرف (DP) در زبان کردی سنندجی (به دلیل حضور ساخت اضافه[1])، مسئله نحوه نگاشت موضوع های اسم فعل و محدودیت های حاکم بر ساختار موضوعی آن اهمیت می یابد. بر پایه مشاهدات تجربی، اسم فعل ها به چهار دسته پادکنایی، پادمفعولی، دو ظرفیتی و سه ظرفیتی تقسیم می شوند. در اسم فعل های پادکنایی موضوع بیرونی به شکل اضافه به اسم فعل می پیوندد و قابلیت انضمام ندارد. در خصوص اسم فعل های پادمفعولی، نشان داده می شود که موضوع درونی هم به صورت اضافه و هم انضمامی می تواند حضور داشته باشد. اسم فعل های متعدی دو صورت را به نمایش می گذارند: موضوع درونی می تواند به صورت اضافه حضور یابد و موضوع بیرونی قابلیت حضور ندارد؛ یا اینکه موضوع بیرونی در حالت اضافه و موضوع درونی انضمامی است. در آخرین دسته از اسم فعل های کردی سنندجی، موضوع درونی هدف به صورت گروه حرف اضافه است و قابلیت بازبینی مشخصه EPP و ارتقا به جایگاه فاعل را ندارد. با مفروض پنداشتن رویکرد برون-اسکلتی بورر (2005 a, b)، استدلال خواهد شد که ویژگی ها و محدودیت های منحصربه فرد ناظر بر نگاشت موضوع های اسم فعل تابعی از اصول و فرایندهای عام و مستقل حرکت هسته-به-هسته، بازبینی حالت، اصل گسترش ریشه و اصل فرافکنی گسترده هستند.
[1] ezafe construction
تحلیلی بر مبنای بهینگی درباره کوتاه شدگی واکه ای برای رفع التقای واکه در زبان کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر براساس واج شناسی بهینگی، به رفع التقای واکه در ارتباط با کوتاه شدگی واکه ای در زبان کردی و فارسی، پرداخته است. مجموعه فیلم ها، سریال ها و متون نوشتاری، پیکره پژوهش حاضر را تشکیل داده است، براساس تجزیه و تحلیل داده ها، نگارندگان نتیجه گرفته اند که دو زبان فارسی و کردی برای رفع التقای واکه در برخی محیط های آوایی، از غلت سازی به شیوه کوتاه شدگی واکه ای استفاده می کنند. در زبان فارسی برای رفع التقای واکه، دو واکه افراشته /i/ و /u/ براثر غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای به ترتیب به یک واکه کوتاه و یک همخوان غلت /j/ و /w/ تبدیل می شوند. در زبان کردی میانی، فرایند غلت سازی در واکه های افراشته /i: ، u: / و نیمه افراشته /ē: ، ō: / رخ می دهد؛ همچنین، غلت سازی در زبان فارسی با تغییر کمّی در واکه کشیده /i:/ و تغییر کمّی و کیفی در واکه کشیده /u:/ همراه است. درمقابل، غلت سازی در زبان کردی میانی تنها با تغییر کمّی در واکه های کشیده همراه است. تحلیل بهینگی نیز مشخّص کرد که عامل اصلی در رفع التقای واکه در هردو زبان فارسی و کردی میانی، الزام به وجود آغازه در ساختار هجایی آن ها است. در بافت هایی که در آن ها غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای رخ می دهد، محدودیت های فعّال مشترک در زبان فارسی و کردی میانی عبارت است از: .AGREE(place); ONSET; MAX; DEP; IDENT (µ
Impact of Process and Genre-Based Approaches to Writing on Iranian EFL Learners' Writing Performance across Creativity Levels(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the effect of process-based and genre- based approaches to writing instruction on Iranian EFL learners’ writing performance across high and low creativity levels. The study followed a quasi-experimental design and it was conducted with a homogenous sample of 72 learners who were selected from an initial group of 90 participants from a private language institute in Urmia, Iran. Based on the results of an English proficiency test known as Oxford Placement Test and a test of creativity known as Abedi-Schumacher Creativity Test, the participants were assigned into four groups of 18. The treatment period lasted for 10 sessions including pretest and posttest sessions. The results of ANCOVA statistics showed that the type of instruction had statistically significant effect on the learners’ writing performance, with the higher performance of genre-based over the process-based writing instruction, while the level of creativity had no significant effect on the participants’ writing scores. Furthermore, a significant interaction was observed between instruction type and the learners’ creativity level. The findings of this study have pedagogical implications for teachers, syllabus designers, and practitioners to use appropriate instructional methods in ELT with special attention on learners’ creativity levels.
چو زدی ضربه ای ضربه ای نوش کن: تهدید متقابل وجهه در نمایش نامه «منجی در صبح نمناک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجهه تصویر هر فرد از خود، در عرصه اجتماعی است که قابلیت از دست رفتن، حفظ شدن و فزونی یافتن دارد و دارای دو بعد منفی (تمایل افراد به خودمختاری) و مثبت (تمایل افراد به موردتأیید واقع شدن) است. در هر گفتگویی لاجرم ملاحظات وجهه، که خود ارتباطی تنگاتنگ با قدرت دارد، وارد می شود. در خانواده به طور سنتی قدرت در ید مردان بوده است و این تهدید وجهه فرودستان (اعضای خانواده خود به ویژه زنان) را برای آنان سهل تر کرده است، گرچه گاهی با مقابله به مثل مواجه بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی گفتگوهای محمود شایگان و همسرش در نمایشنامه «منجی در صبح نمناک»، اثر اکبر رادی، درپی بررسی اعمال تهدیدکننده وجهه بر اساس مدل براون و لوینسون (1987) است تا با مقایسه اعمال تهدیدکننده وجهه این دو شخصیت در طول نمایشنامه مشخص کند شخصیت زن این نمایش چگونه با شخصیت های کلیشه ای جنیسیتی زنان متفاوت است. نتایج حاکی از آن است که کتایون وجهه مثبت و وجهه منفی شوهرش را با استفاده از مخالفت، انتقاد و تقابلِ بیشتر، تهدید می کند. به عبارت دیگر، هرجا شخصیت مرد، دست به اعمال تهدیدکننده وجهه بیشتری زده است، با تعداد عمل تهدیدکننده وجهه بیشتری از سوی همسرش مواجه شده است.
Efficacy of Instatext for Improving Persian-English Freelance Translators' Language Quality: From Perception to Practice
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
59 - 86
حوزههای تخصصی:
There is growing agreement among researchers on the advantages of using automated feedback programs (AFPs), but most of the previous studies have evaluated more well-known AFPs like Grammarly, Ginger, etc. in English writing classes. None of the previous studies on AFPs evaluated the effectiveness of and users' perception of InstaText. Thus, this study was aimed at examining the effects of InstaText on improving the language quality (i.e., grammar, spelling, and style) of Persian-English freelance translators using InstaText for editing their English translations of Persian academic papers, which are considered technical translations. In addition, it was conducted to investigate how the said users perceived this InstaText. This quantitative study was conducted in two phases: a one-group pretest-posttest phase, where the effect of using InstaText on improving the language quality of translated technical texts was examined with 75 participants; and a survey phase, where the participants' perception toward InstaText was measured using Usefulness, Satisfaction, and Ease of Use (USE) questionnaire. InstaText did not help the participants make significant progress in grammar and spelling, but its effect on improving their style was significant. Further, the participants perceived the tool as intuitive, user-friendly, efficient, time-saving, and satisfactory.
Delving into Pedagogical Levity: An Inquiry into the Interplay of Experience and Humor in Iranian EFL Teachers' Classroom Beliefs and Practices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The impact of humor on language acquisition has been documented in scholarly accounts. Hence, this study investigated Iranian pre-service and high-experienced and low-experienced in-service EFL teachers’ beliefs and practices of humor in the classroom. In order to collect data, the researchers adopted four distinct instruments including pedagogical humor questionnaire, semi-structured interview, observation checklist, and field notes. A total of 182 Iranian EFL teachers participated completed the questionnaires, while 10 in-service EFL teachers engaged in semi-structured interviews. Additionally, the second researcher observed 36 classes. The results indicated that both pre-service and in-service EFL teachers believed that humor was effective. Notably, high-experienced in-service EFL teachers displayed more pronounced positive beliefs in humor compared to their pre-service and low-experienced counterparts. The results also disclosed that humor was a routine practice for high-experienced teachers. Based on the findings of the present study, it can be suggested that it is essential to train and educate both pre-service and in-service EFL teachers in order to integrate humor into different EFL classrooms.
Exploring EFL Teachers’ Perceptions of Strategies for Promoting Learners’ Willingness-to-Communicate in Online Classes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۱ , ۲۰۲۲
89 - 110
حوزههای تخصصی:
Willingness to communicate is subject to the moment-by-moment fluctuations in the classroom. Therefore, teachers’ decisive role comes to the foreground as they can increase learners’ desire to communicate at a particular moment by their interventions. Online instruction, despite furnishing learners with authentic material, has failed to culminate in communication thanks to connection problems or lack of non-verbal clues. Thus, the present study aimed to explore Iranian EFL teachers’ perceptions of strategies to promote willingness to communicate of learners in online classes. The mixed-methods design was employed to answer the research questions. To this end, a self-designed questionnaire was first piloted and then administered to the main sample which included thirty-seven teachers. The questionnaire subsumed five effective factors garnered from extant literature. Five teachers were interviewed as to their perceptions of pros and cons of promoting WTC in online classrooms. The results indicated that teachers’ motivational strategies were perceived to promote WTC best in online classes followed by teacher immediacy. Qualitative reports also corroborated the numerical data. Lack of non-verbal clues i.e. body language was perceived to decrease learners’ motivation and participation; however, technological resources like games were reported to increase WTC in online classes. Teachers should pay heed to their crucial role in inciting positive atmosphere and get better equipped to capitalize on online affordances to increase participation in online classes.