فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این جستار مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی را در دو زبان فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی شناختی با بهره گیری از چارچوب های شریفیان ( 2017 ) و کووچش ( 2018 ) بررسی می کنیم. داده های اصلی از وبلاگ ها و صفحات مجازی و به طور کلی از اینترنت اخذ شده است، اما برای بررسی مترادف های واژه «بو» و هم نشین های آن از فرهنگ لغت های این دو زبان هم استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در دو زبان فارسی و روسی حس بویایی هم به عنوان حوزه مبدأ و هم مقصد نقش آفرینی کرده و در حس آمیزی از هر دو مرتبه بالاتر و پایین تر از خود به عنوان حوزه مبدأ استفاده می کند. در حوزه مفهوم سازی دو کلان استعاره «خوب بودار است» و «بد بودار است» در هر دو زبان وجود دارد. «ظن بردن/ مشکوک بودن، فهمیدن/ پی بردن، برطرف شدن، پرکردن، نشان از چیزی داشتن، به دردسر افتادن/ خراب شدن اوضاع» ازجمله مفهوم سازی های مشترک این دو زبان است. درعین حال تفاوت هایی هم در این دو زبان در مفهوم سازی حس بویایی وجود دارد. جدا از مفهوم سازی ها، در رمزگذاری های زبانی هم شباهت ها و تفاوت هایی بین دو زبان مشاهده می شود. شباهت ها در تأیید نظر کووچش ( 2010 ) مبنی بر نزدیک به همگانی بودن برخی استعاره های مفهومی در حوزه حس ها در زبان های مختلف است که از نظر او ناشی از تجارب مشترک انسان هاست و تفاوت ها هم منعکس کننده نظر شریفیان ( 2017 ) است که معتقد است آبشخور مفهوم سازی ها، شناخت فرهنگی است که حتی در یک جامعه زبانی هم، به دلیل توزیع نامتقارن، ممکن است کاملاً یکسان نباشد.
بررسی تنوع و تراکم واژگانی در روایت های داستانی کودکان با و بدون لکنت 4 تا 8 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی محققان بر این باورند مهارت های زبانی کودکان دارای لکنت کم تر از همسالان بدون لکنت آن ها است. تنوع و تراکم واژگانی دو ویژگی زبانی هستند که مهارت های واژگانی کاربران زبان را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، مقایسه این دو متغیر در روایت های داستانی کودکان با و بی لکنت 4-8 ساله فارسی زبان است. 14 کودک دارای لکنت (7 کودک 4-6 ساله، 7 کودک 6-8 ساله) که در بهار سال 1399 با مراجعه به کلینیک های خصوصی گفتاردرمانی شهر تهران انتخاب شدند و 14 کودک همتای سنی آن ها که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. ابزار پژوهش یک داستان مصور بدون کلام است. تنوع واژگانی با استفاده از مقیاس MSTTR محاسبه شده است. نسبت نوع به نمونه، درصد استفاده از واژ ه های محتوایی و نقشی و فراوانی استفاده از طبقات دستوریِ واژه های محتوایی درمجموع روایت های کودکان 4-6 ساله و 6-8 ساله دو گروه محاسبه و موردمقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تنوع واژگانی در کودکان بدون لکنت بیشتر از کودکان با لکنت است، اما تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. کودکان دارای لکنت نسبت به گروه کنترل واژه های محتوایی بیشتری به کار برده اند که تفاوت آن در گروه سنی 6-8 سال و مجموع آزمودنی ها معنادار است. درمجموع کاربرد فعل، صفت و قید در گفتار کودکان بدون لکنت و استفاده از اسم در کودکان دارای لکنت بیشتر دیده می شود که در این میان تنها تفاوت درصد استفاده از قید معنادار است.
بررسی رابطه بین سن و راهبردهای گفتاری بزرگسالان در فراگیری زبان آلمانی (سطح مقدماتی A1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سن و راهبردهای گفتاری بزرگسالان در فراگیری زبان آلمانی (سطح مقدماتی A1) می باشد. به منظور درک درست تر این موضوع، لازم است تأثیر سن بر عناصر زبانی (روند یادگیری، تلفظ، یادگیری دستور زبان و واژگان) و مهارت های زبانی (درک گفتاری - نوشتاری و تولید گفتاری- نوشتاری) بررسی شود. در این مقاله میانگین استفاده از راهبردهای آموزش زبان برای هر راهبرد محاسبه و براساس سن شرکت کنندگان مقایسه شد. راهبردهای گفتاری طبق مدل آکسفورد، مشتمل بر: راهبردهای عاطفی، اجتماعی، شناختی، فراشناختی و جبرانی می باشد. نتایج حاکی است تاثیر سن در یادگیری زبان و یادگیری از طریق تفسیر کردن و مهارت گفتاری شرکت کنندگان در سنین مختلف متفاوت است بطوریکه بالاترین نمره متعلق به گروه سنی پائین تر است و پائین ترین نمره مهارت گفتاری مربوط به گروه های سنی بالا است. همچنین تفاوت نمره مهارت گفتاری بین شرکت کنندگان از نظر آماری معنی دار است (P<0.05). بدین معنی می توان گفت افزایش نمره کسب شده در مهارت های گفتاری شرکت کنندگان با افزایش سن کاهش می یابد و افراد در سنین پائین تر می توان در زبان آموزی موفق تر باشند. در این مطالعه نمره آزمون گروه سنی 17 تا 27 سال با گروه های سنی 45 سال به بالا و گروه سنی 27 تا 35 سال از نظر آماری تفاوت معنی دار نشان داد (P<0.05). همچنین نمره گروه سنی پائین تر از 17 سال با گروه سنی بالاتر از 45 سال هم از نظر آماری معنی دار شده است (P<0.05).
The Effect of Mobile Assisted Language Learning (MALL) on Iranian EFL Learners’ Idiom Learning and Perceptions of Classroom Activities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study examined the effect of mobile assisted language learning (MALL) on Iranian EFL learners' idiom learning and perceptions of classroom activities. To do so, this study was carried out in six classes at Imam Reza International University in Mashhad, Iran. The participants included 114 BA students of Teaching English field. The present study was quasi-experimental that utilized a mixed methods research design. It contained a control group with 45 participants and an experimental group with 69 participants. MALL for teaching idioms via Telegram was considered as a treatment in experimental group. In the present study, Telegram app was chosen because the researcher, the teachers, and the participants had similar experience of using this app. Pictures, texts, audio, and video files, were used as the materials in teaching idioms. Students’ Perceptions of Classroom Activities scale designed and validated by Gentry and Gable (2001) and translated into Persian and validated by Ghanizadeh and Jahedizadeh (2015) was used for assessing students’ perceptions of classroom activities (interest, choice, joy, and challenge). Twelve students in experimental group sat for an interview which was audio and video recorded. In the interview sessions, students were asked about the experience of informal learning in this research, the materials used, pros and cons toward the channel and MALL. The results demonstrated the effectiveness of mobile phone usage in enhancing EFL university students’ idiom learning as well as in students’ perceptions of classroom activities with the highest differences observed in challenge and joy perceptions. The results of the qualitative phase were also in line with those of the quantitate phase.
تحلیل مفهوم «زندگی« از نگاه اجتماعی-شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دو روش پیکره ای و پرسش نامه ای به تحلیل مفهوم «زندگی» در زبان فارسی پرداخته است. بدین منظور، فراوانی نگاشت های تأثیرگزار بر مفهوم سازی «زندگی» در 120 جمله ی شاهد پایگاه داده های زبان فارسی بررسی شد. مشخص شد که در پیکره های زبان فارسی حوزه ی مبدأ «مکان» بیش تر از حوزه های مبدأ دیگر در مفهوم سازی «زندگی» نقش دارد. در تحلیل پرسش نامه-مدار، پرسش نامه ای با 11 جمله ی استعاره-محور و گرایش-محور (گرایش فکری) به 120 نفر نمونه ی تصادفی ارائه شد. افراد نمونه به 6 گروه زنان زیر 20 سال، مردان زیر 20 سال، زنان بین 25 تا 35 سال، مردان بین 25 تا 35 سال، زنان بالای 50 سال و مردان بالای 50 سال تقسیم می شدند. جمله های پرسش نامه، خبری و با ضمیر متکلم وحده طراحی شدند. گزینه های انتخابی پرسش نامه 5 مورد و به صورت طیفی از «بسیار موافقم» تا «بسیار مخالفم» انتخاب شدند. در این مطالعه مشخص گردید که سنین و جنسیت های مختلف جامعه ی فارسی زبان در تعریف مفهوم «زندگی» با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در پایان، نگاشت های استعاری مفاهیم «زندگی» به دو روش پیکره بنیاد و پرسش نامه بنیاد با یکدیگر مقایسه گردید و این نتیجه حاصل شد که جامعه ی فارسی زبان تا حد زیادی با پربسامدترین نگاشت های پیکره بنیاد مفهوم «زندگی» موافق است.
اسم سازی و کاهش ادراک عاملیت در گفتمان: مطالعه ای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا نوع صورت بندی زبانی یک رویداد می تواند بر ادراک افراد از میزان مسئولیتی که متوجه عامل رویداد است تأثیر بگذارد؟ در این پژوهش تأثیر اسم سازی بر قضاوت افراد از میزان مسئولیت عامل در گفتمان بررسی شده است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، دو تکلیف طراحی شدند. در تکلیف اول تعداد 331 آزمودنی دو سناریو با موضوع حادثه در رستوران و آلودگی محیط زیست را یک بار در قالب افعال معلوم و یک بار در قالب افعال اسم سازی شده خواندند و میزان مقصر بودن عامل و میزان خسارت واردشده را در قالب طیف لیکرت قضاوت کردند. نتایج نشان داد آزمودنی ها عامل نسخه دارای اسم سازی از سناریوی «رستوران» را به طور معنی داری کمتر مقصر شناختند. اما در سناریوی «محیط زیست» تفاوت معنی داری در مقصر دانستن عامل در حالت اسم سازی و فاقد اسم سازی مشاهده نشد. همچنین، میزان صدمه واردشده نیز در هر دو نسخه از سناریوهای «رستوران» و «محیط زیست» فاقد تفاوت معنی دار بود. به منظور اطمینان از پایایی اثر مشاهده شده در سناریوی «رستوران»، تکلیف دومی مشابه با تکلیف نخست و با موضوع حادثه در جلسه مصاحبه طراحی شد و پرسش خسارت این بار با گزینه های ریالی طرح شد. در این تکلیف 146 آزمودنی غیر از آزمودنی های تکلیف اول به پرسش ها پاسخ دادند. نتایج نشان داد، همانند سناریوی «رستوران»، آزمودنی ها به طور معنی داری میزان مقصر بودن عامل در نسخه دارای اسم سازی را کمتر ارزیابی کردند؛ اما تفاوت معنی داری در پاسخ به میزان خسارت یافت نشد. یافته های این پژوهش نقش اسم سازی در کم رنگ سازی میزان عاملیت در گفتمان را تأیید می کند.
Adjustments in the Quran Translation Based on Nida and Taber’s Model (A Case Study of Three Translations of Az Zariyat Surah)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The conflict between form and meaning is not a new phenomenon, especially in the translation of sacred texts . The Quran's fusion of style and content, as well as the unparalleled quality of its structure, have made its translation an arduous task for translators. The aim of this descriptive study was to investigate the adjustments to form and meaning in three translations of Az Zariyat surah (by Arberry, Pickthall, and Shakir). The English and Arabic versions of this surah were contrasted based on the semantic and structural adjustments applied by Nida and Taber in the translation of the Bible. The results revealed that more than three-quarters of the adjustments were concerned with semantic adjustments, with lexical expansions being the most common. Furthermore, structural adjustments and reductions were made to a lesser extent compared to other modifications. Translators mostly chose to stick to the source text, describing only ambiguous or abstract words in the source text and avoiding significant reductions. This behavior can be explained by the sensitivity of the Quranic verses and the translators' willingness to remain faithful to the original text . The adjustment framework introduced in the present study may offer promising avenues for tackling the dilemmas in the way of rendering the style and content of the Quranic verses.
بررسی استعاری زمان در روایت تقلیدهای انتقادی تام استوپارد با تأکید بر نظریّه ادبی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
163 - 191
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه ذهنیت انسان زمانمند است، عقایدی که به آن می اندیشد و رویدادهایی که به خاطر می آورد و روایت می کند نیز زمانمند هستند، بنابراین درک بُعد زمانی به شناخت عمیق تر ذهن انسان، روایت های او و درنهایت شناخت زندگی می انجامد. این مهم از طریق تفسیر نشانه های متنی که او می آفریند صورت می پذیرد. از این منظر، تام استوپارد، نمایشنامه نویس معاصر انگلیسی، که از بازی های زمانی در جهت بیان اندیشه های خود استفاده می کند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نمایشنامه تقلیدهای انتقادی او در قالب نمایشنامه حافظه، با کنار هم نهادن شخصیّت های ادبی‑هنری و سیاسی، به مفهوم هنر از دیدگاه های آنان می پردازد و گفتمان های متناقضی را در برابر خواننده بازنمایی می کند. در این پژوهش، گفتمان های متضاد به صورت گفتگوهای دوبه دو در نظر گرفته شده است به گونه ای که هر مفهومی با مفهوم «دیگریِ» خود در مقابله قرار داده شده که گاه شخصیّت ها و گاه مکاتب فکری یا حتّی بُعدی از زمان هستند. پژوهش های مرتبط با موضوع این مقاله بیشتر در زمینه بررسی هویّت و یا عناصر پوچ گرائی و پسامدرن از طریق شخصیّت پردازی بوده است و هیچ یک با دیدگاه زمانی به بررسی این نمایشنامه نپرداخته اند. هدف پژوهش حاضر تفسیر معنا از طریق استعاری تلّقی کردن زمان در سطح گفتمان بر مبنای رهیافت هرمنوتیکی است و با کاربست نظریّه «روایی پل ریکور» به بررسی چرایی و چگونگی بُعد زمانی می پردازد. این پژوهش با تأکید بر تکنیک های بلاغی نویسنده و با استناد بر نظریّه «سه گانه محاکات» و نیز مفهوم «فراموشی و حافظه» از دیدگاه ریکور با روش تحلیلی‑کیفی و با رویکرد روایت شناسانه، نظم و ساختار را از خلال بی نظمی ها و بازی های زمانی این نمایشنامه بررسی و نشان می دهد.
پیام های سلامت در رسانه؛ مطالعه موردی کرونا
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
105 - 118
حوزههای تخصصی:
آموزش و آگاهی بخشی عمومی یکی از کارکردهای مهم رسانه ها است. رسانه در تشویق به برخی رفتارها و عادت ها به ویژه در حوزه سلامت نقش مهمی دارد. ازاین رو، در حوزه سلامت و با تاکید بر «پیشگیری»، از انواع رسانه و مخصوصاً تلویزیون برای پخش پیام های سلامت بهره برده می شود. با توجه به تفاوت های فردی و اجتماعی، تاثیرپذیری از پیام ها در افراد متفاوت است و بر همین اساس باید در انتخاب محتوای پیام بسیار دقت شود. طراحی پیام های سلامت حوزه ای میان رشته ای است و از ارتباطات سلامت نشأت می گیرد. رایج ترین الگوهای پیام های سلامت الگوهای سلبی و ایجابی و پیام های یک یا دوطرفه است. دنیاگیری بیماری ویروسی کرونا، بار دیگر اهمیت تولید پیام های حوزه سلامت را برای ارتقا بهداشت عمومی نشان داد. این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی پیام های سلامت در رسانه (اعم از تلویزیون و فضای مجازی) را از منظر زبان شناسی در مورد بیماری کرونا در ایران و چند کشور غربی بررسی کرده است. تحلیل پیام های سلامت داخلی نشان می دهد در طراحی پیام به ملاحظات زبان شناختی کمتر توجه شده است.
اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
Facet Variability in the Light of Rater Training in Measuring Oral Performance: A Multifaceted Rasch Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to subjectivity in oral assessment, much concentration has been put on obtaining a satisfactory measure of consistency among raters. However, obtaining consistency might not result in valid decisions. One matter that is at the core of both reliability and validity in oral performance is rater training. Recently, Multifaceted Rasch Measurement (MFRM) has been adopted to address the problem of rater bias and inconsistency; however, no research has incorporated the facets of test takers’ ability, raters’ severity, task difficulty, group expertise, scale criterion category, and test version together in a piece of research along with their two-sided impacts. Moreover, little research has investigated how long rater training effects last. Consequently, this study explored the influence of the training program and feedback by having 20 raters score the oral production, as measured by the CEP (Community English Program) test, produced by 300 test takers in three phases, i.e., before, immediately after and long after the training program. The results indicated that training can lead to higher degrees of interrater reliability and diminished measures of severity/leniency, and biasedness. However, it won't lead the raters into total unanimity, except for making them more self-consistent. Although rater training might result in higher internal consistency among raters, it cannot eradicate individual differences. That is, experienced raters, due to their idiosyncratic characteristics, did not benefit as much as inexperienced ones. This study also showed that the outcome of training might not endure in long run after training; thus, it requires ongoing training letting raters regain consistency.
واکاوی ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی (B2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
409 - 431
حوزههای تخصصی:
واکاوی داده های زبانی از جنبه های گوناگون کمک بزرگی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک به منظور آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسائل فرعی پژوهش به شمار می آیند. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی36 فارسی آموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، بیشتر گروه های اسمی(84%) هیچ وابسته ای نداشتند؛ در گروه های اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروه های اسمی را به خود اختصاص دادند، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری/سور » بیشترین فراوانی را داشتند. در گروه های اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروه های اسمی را داشتند و نیز در معدود گروه های اسمی سه و چهار وابسته ای، وابسته پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. به طورکلی، یافته ها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسی آموزان در گسترش ساخت درونی گروه های اسمی با وابسته های پیشرو و پیرو داشت. در سطح جزئی تر یافته ها توانایی یا تمایل بیشتر فارسی آموزان چینی به کاربرد وابسته های پیرو نسبت به وابسته های پیشرو را نشان داد. به نظر می رسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسی آموزان می توان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش همچنین کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تأیید کرد.
تعبیر مکانی محورهای چپ- راست و جلو- پشت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
31-56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ راست و جلو پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون و دنزیگر می پردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد، اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوب های ارجاع نسبی و ذاتی، به صورت بالقوه می توانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ داده های واقعی از گویشوران بومی از بازی «توپ و صندلی» استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بود، مربوط به این امر بوده اند که منظور گوینده نسبی بوده، اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. در خصوص محور چپ راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته و آن را از جمله کاهش داده، و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهش یافته «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس داده های پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده می شود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.
واکاوی عناصر ارتباط غیراستاندارد در داستان های ترجمه شده گروه سنی نونهال براساس دیدگاه کاربردشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها نقش مهمی در شکل دهی به رفتار کودکان و رشد استعداد آنها ایفا می کنند. با وجود این، مطالعات زبانشناختی نسبتا کمی از داستان های گروه سنی نونهال انجام شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر دیدگاه کاربردشناسی شناختی به مطالعه داستان های شگفت انگیز و نو ترجمه شده این گروه سنی می پردازد. جامعه آماری این پژوهش سه کتاب ترجمه شده است که برای دستیابی به نتایجی دقیق و قابل اعتماد متن هر سه کتاب به صورت کامل بررسی شده اند. بنابراین، در تحلیل این کتاب ها نمونه گیری از جملات صورت نگرفته و نمونه آماری همان جامعه آماری است. نتایج بر مبنای تحلیل کیفی حاکی از آن است که در فرایند ارتباطی همیشه نمی توان انتظار داشت که توالی پنج مرحله ای استاندارد شامل بیان، درک منظور گوینده، تاثیرگذاری، واکنش و تولید پاسخ شکل گیرد، بلکه در بیشتر موارد ارتباطات در قالب غیراستاندارد شکل گرفته و کودک در این فرایند غیراستاندارد با عناصر ارتباطی متفاوتی بویژه در بعد انتزاعی آشنا می گردد. عناصر شناختی همچون عصبانیت، شادی، توسل به زور، ترس، شیطنت و مواردی از این دست در قالب ارتباط غیراستاندارد و به شیوه غیرکلامی به کودک منتقل می شوند. بنابراین، مترجمان، نویسندگان و خوانندگان این داستان ها، باید به عناصری که به شیوه غیرکلامی به کودک انتقال می یابند، توجه نشان دهند، نتایج این تحقیق حاکی از انتقال بسیاری از عناصر شناختی مانند ترس، خشم و شادی به شیوه غیرکلامی به کودکان است.
Effect of Asynchronous Computer-Mediated Condition on EFL Learners' Social and Emotional Engagement with Speaking Tasks(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
171 - 187
حوزههای تخصصی:
The study of second language learners' engagement with language learning tasks has become an enchanting line of research since several studies in general education and second language literature have proved its significant effects on learners' ultimate educational success. However, there are several niches in the literature which have not been occupied yet. One of these niches, addressed in this study, is the examination of the effect of computer-mediated condition on second language learners' emotional and social engagement with speaking tasks. Using a repeated-measures design, 40 intermediate language learners performed computer-mediated and face-to-face speaking tasks in a counterbalanced fashion. A questionnaire and semi-structured interviews were employed to collect the required data to respond to the questions. The results showed that learners were more emotionally and socially engaged with the computer-mediated speaking tasks. It was also revealed that low-intermediate learners’ use of social engagement indicators was significantly higher in the computer-mediated condition; however, the change in the condition did not significantly affect the quantity of social engagement indicators provided by high-intermediate ones. The findings also indicated that different engagement dimensions are interconnected, and the change in one of them can affect the other ones.
Cognitive and Psychological Characteristics and EFL Learners’ Test Performance: A Validity Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Language learners' test performance is affected by individual attributes that are not part of test takers’ language ability (Bachman, 1990). The identification of such factors and the study of their association/impact with/on EFL learners' test performance has been a real test validity concern for language testing researchers (Bachman, 1990, 2004). This study was designed to explore the relation of a number of cognitive and psychological attributes and English as a Foreign Language (EFL) learners' test performance. To this end, two hundred male (100) and female (100) Iranian intermediate EFL learners selected through convenience sampling procedure took Goal-orientation Scale, Test Preparation and Test-taking Strategy Scale, and Examination Stress Scale and a sample Test of English as a Foreign Language Junior Standard (TOEFL Junior). Regression analyses of the questionnaires and the TOEFL test results demonstrated that mastery goal orientation, performance goal orientation, test-taking strategy and test anxiety all correlated with EFL learners' test performance; however, test taking strategy was the strong cognitive predictor and performance goal orientation was the strongest psychological predictor of the EFL learners' test performance. The results seem to indicate that in addition to previously identified factors like test anxiety and test taking strategies some factors like performance and mastery goal orientations which were once deemed as construct irrelevant factors in EFL learners' test performance need to be added to the battery of personal attributes that are influential factors in this regard.
تأثیر جنسیت نویسنده در به کارگیری کنش های گفتاری در ادبیات کودکان در زبان کردی
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
41 - 63
حوزههای تخصصی:
کاربران زبانی برای بیان و انتقال منظور خویش پاره گفتارهایی را تولید می کنند، این پاره گفتارها علاوه بر رساندن معنا و مفهوم، به انجام عملی نیز ختم می شوند که کنش های گفتاری نامیده می شود (یول، ۲۰۱۱: ۴۷). در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا کنش های گفتاری در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی بررسی، انواع کنش های گفتاری سرل (۱۹۶۹) شناسایی و بر اساس فراوانی توزیع آنها دسته بندی و همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر میزان استفاده از کنش های گفتاری سنجیده شود. بدین منظور پیکره ای خام شامل ۲۰ کتاب داستان کودکانه تهیه شد که در مجموع دربردارنده ۱۲۰۳ جمله است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان می دهد که در مجموع از ۵ نوع کنش گفتاری اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی استفاده شده است. همچنین میزان استفاده از کنش های گفتاری توسط نویسندگان زن و مرد یکسان نیست یعنی نویسندگان زن از کنش های گفتاری اظهاری، عاطفی و اعلامی بیشتر از نویسندگان مرد و در مقابل، نویسندگان مرد از کنش های گفتاری ترغیب و تعهدی بیشتر از زنان استفاده کرده اند. بر اساس نتایج حاصل از آمار استنباطی نیز، تأثیر عامل جنسیت در میزان استفاده از کنش های گفتاری خنثی نیست و تأثیر آن قابل تأیید است. نویسندگان با به کار بردن کنش های گفتاری سعی کرده اند تا خواننده را بیشتر با حوادث و رویداد های داستان ها آشنا سازند، بر این اساس، وجود کنش های گفتاری جهت روشن ساختن منظور و اهداف نویسنده ضروری است.
مشاهداتی درباره سهم و نقش دو نیم کره مغز در پردازش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
273 - 299
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکره ی راست مغز در بیماران آسیب دیده نیمکره ی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیده ی نیمکره ی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمون های مجموعه ی زبان نیمکره ی راست (برایان، 1995) و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسه ی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنش های گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که توانایی های گفته شده، خاص نیمکره ی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
بررسی پاسخ های آوایی گویشوران دو گونه تهرانی و اصفهانی به فشار زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان ها و گونه ها محل دقیق همترازی نقاط گذار F0 با ساخت زنجیره ای گفتار متفاوت است (Ladd, 2008). تفاوت های بین زبانی و بین گونه ای آنقدر کوچک و جزئی است که نمی توان بازنمود زیرساختی را مشخص ساخت. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهایی است که گویشوران دو گونه (اصفهانی و تهرانی) در واکنش به فشار زمانی ناشی از کاهش رسایی پایانه در چارچوب واج شناسی خودواحد وزنی نظریه پیرهامبرت (1980) استفاده می کنند. بدین منظور از 20 گوبشور اصفهانی و20 گوبشور تهرانی خواسته شد که سه واژه تکیه بر که همراه با کاهش رسایی پایانه بودند را در جایگاه تکیه زیروبمی هسته دو بار تکرار کنند. در بررسی و تحلیل داده ها سه پارامتر نوایی دیرش رسایی پایانه حاوی تکیه زیروبمی، زمان بندی یا همترازی و الگوی منحنی آهنگ عمدتاً مدنظر بود. نتایج نشان داد که گویشوران گونه اصفهانی در تولید منحنی افتان-خیزان زمان بیشتری را بکار گرفته اند و از راهکار زیرهدف استفاده کرده اند. پدیده زیرهدف، منجر به وقوع زودهنگام با دامنه زیروبمی کمتر بر روی واحدهای واجی گشته است. در حالی که در گونه تهرانی، گویشوران در تولید منحنی افتان از پدیده تراکم استفاده کرده اند. بدین معنی که گویشور در تولید منحنی سریع تر عمل کرده و حرکت F0 به طور کامل ولی در مدت زمان کوتاهی انجام گرفته است. بنابراین منحنی آهنگین الگوی افتان به طور کامل و با سرعت بالا تولید گشته است. گویشوران هر دو گونه اصفهانی و تهرانی در تولید منحنی خیزان، از پدیده کوتاه سازی یا ترخیم استفاده کرده اند، بدین معنی که حرکت F0 کوتاه گشته و تنها نسخه ناقصی از منحنی آهنگین تولید شده؛ ولی سرعت حرکت F0 تغییر نکرده است. بنابراین، درمجموع می توان گفت که تنوع در انتخاب راهکارهای گویشوران دو گونه در پاسخ به فشار زمانی، مسئله ای زبان ویژه و گونه ویژه است.
واژه های فریبکار در فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های زبان شناسی یک صدسال اخیر حوزه واژه های فریبکار است. این اصطلاح به معنی واژه های به ظاهر یکسان، اما در معنی متفاوتی است که در یک زبان یا در میان دو زبان به کار می رود و بی توجهی به دو معنی واژه، باعث اختلال معنی می شود. فارسی کرمانشاهی از لهجه های زبان فارسی است که در طول سده ها در شهر کرمانشاه در کنار کردی کرمانشاهی به کار رفته است. به دلایل گوناگون در این لهجه واژه ها، عبارت ها یا جمله هایی وجود دارد که در فارسی معیار به معنی دیگری به کار رفته اند. در نوشتار حاضر پس از بیان تعریف، تاریخچه و ویژگی های واژه های فریبکار، نمونه هایی از آن در فارسی کرمانشاهی استخراج و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که از واژه های فریبکار بررسی شده این نوشتار، 65 درصد واژه ها گسترش معنایی و 25 درصد آن فروکاست معنایی داشته است. از حیث کاربردهای بیانی بیشترین کاربرد از آن مشابهت (32.5 درصد) و پس از آن، مربوط به مجاز کل و جزء (15درصد) است. از منظر روابط معنایی بیشترین بسامد (32.5 درصد) ازآنِ رابطه تناسب و کمترین آن مربوط به تضاد (7.5 درصد) است.