فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
53 - 65
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at investigating the effects of applying yoga, visualization, and Rosetta Stone software on English achievement of Iranian senior citizen EFL learners. Prior to this study, the homogeneity of the learners was checked through conducting Oxford Quick Placement Test (OQPT). Consulting the rating scale of OQPT, 30 female elementary level senior citizen EFL learners between the ages of 55 and 65 were selected to take part in the study. The participants sat for an English achievement test designed based on their textbook. They were, then, assigned to two groups of control and experimental. The members of the experimental group were taught English while practicing yoga, visualization, and applying Rosetta Stone software program, whereas their counterparts in the control group were taught via the conventional method of teaching English in the elderly day-care center. The procedure lasted for 30 sessions during the three-month treatment. Afterwards, the posttest which was similar to the pretest was administered to unravel the effect of the treatment. They were also given an attitude questionnaire to uncover their attitude towards the applied instruments. The results of the study indicated that the members of the experimental group outperformed those of the control group in terms of their English learning. The results of the attitude questionnaire demonstrated that they had positive attitudes towards the use of yoga, visualization, and Rosetta Stone software in learning English. The results of this study may offer implications for EFL teachers, curriculum designers, day-care centers of the elderly, well-fare organizations, and language schools.
اشتقاق زبان فارسی در چارچوب نظری رابرت برد
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
45 - 68
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ماهیت و طبیعت اشتقاق براساس دیدگاه رابرت برد مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است با واژه های مشتق جمع آوری شده از زبان فارسی این پدیده توضیح داده شود. پرسش این است که اشتقاق زبان فارسی چگونه در چارچوب نظری رابرت برد جایگاه می یابد و چطور می توان از این نظریه در اشتقاق فارسی الگو گرفت. چنین فرض می شود که اشتقاق فارسی با الگوی مطرح در نظریه حاضر همراستا باشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای است. واژگان مشتق از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان (1384)، فرهنگ واژه سازی در زبان فارسی (1386)، فرهنگ فارسی عمید(1359) و کتاب اشتقاق پسوندی در زبان فارسی امروز (کشانی،1371) استخراج و با استفاده از نمونه های استخراج شده از منابع گوناگون، طبیعت اشتقاق در زبان فارسی نشان داده می شود. جداسازی وند ها و چگونگی واژه سازی هر واژه مشتق فارسی، هدف اصلی این پژوهش است. اشتقاق به عنوان گزینش واژگانی، عملکرد صرفی و نسبت های واژگانی از جمله موارد مهم و اساسی در این پژوهش است و با ارائه مثال ها و نمودار های درختی بر اساس نظریه رابرت برد، به روشنی ماهیت اشتقاق در زبان فارسی بیان می شود. در این مقاله کوشیده ایم طبیعت اشتقاق را با ذکر نمونه هایی از زبان فارسی براساس دیدگاه رابرت برد با ارائه نمودارها و جدول هایی، مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ماهیت اشتقاق زبان فارسی با ماهیتی که رابرت برد در نظریه خود مطرح نموده، همراستا است. درستی سه ماهیت مطرح در این نظریه در زبان فارسی با نمودار ها و جدول ها ثابت شد.
رویکرد رده شناختی به ساخت ملکی در گویش سُرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش راهبردهای ملکی سازی در گویش سُرخی را بررسی می کند و بر مبنای دسته بندی انواع راهبردهای غالب صرفی- نحوی ملکی سازی مطرح شده در رویکرد رده شناختی کرافت (2003) رده زبانی این گویش را آشکار می سازد. پژوهش پیش رو همچنین بر مبنای راهبرد غالب به کار گرفته شده برای ملکی سازی، آرایش سازه ها، روش پیونددهی میان دارنده (مالک) و داشته (مملوک)، اندازه آمیختگی این دو سازه و تمایز ملکیت انتقال پذیر و انتقال ناپذیر در این گویش را بررسی می کند. گویش سُرخی از گروه زبان های ایرانی غربی-جنوبی است که در منطقه کوهمره سُرخی واقع در استان فارس بدان سخن می گویند. یافته های به دست آمده از بررسی داده ها نشان می دهد که راهبرد غالب ملکی سازی در گویش سُرخی از دیدگاه رده شناختی بهره گیری از پیونده و وندافزایی است. این گویش در سطح جمله، از دو ساخت «داشتن» و «متعلق بودن» بهره می گیرد که به لحاظ آرایش سازه ها، شناخته یا ناشناخته بودن (معرفه و نکره) دارنده و داشته و انتقال پذیری و انتقال ناپذیری با هم متفاوت هستند.
بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در کردی سنندجی: بر اساس رویکرد ادغام موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حرکت فراگیر پرسش واژه در ساخت هم پایگی در کردی سنندجی، با استفاده از رویکرد سیتکو (2005) بر مبنای ادغام موازی در ساختار اشراف چندگانه می پردازد. در بررسی داده های گونه کردی سنندجی، شواهد حاکی از آن است که پرسش واژه های موضوعی که حاوی اطلاعات ضروری هستند و در جایگاه های موضوع به عنوان متمم فعل قرار گرفته اند، رفتار ابقایی دارند و بدون حرکت به گستره دامنه خود، در جای اصلی باقی می مانند؛ در این حالت حرکت فراگیر نمی تواند پرسش واژه منفرد در جایگاه مفعولی را تحت تأثیر قرار دهد. در کردی سنندجی، پرسش واژه ها در شرایطی که بین دو بند هم پایه به اشتراک گذاشته شده باشند، می توانند به حاشیه چپ ساخت هم پایه، پیشایند سازی شوند. از طرفی، داده هایی که بندهای شامل آن، خوانش تک جفتی دارند نیز نمی توانند فرض مطلق پرسش واژه در جای اصلی در کردی سنندجی را خدشه دار سازند؛ زیرا در این حالت حرکت پرسش واژه اختیاری است و از این نظر نیز نمی توان ادعا کرد که پرسش واژه ها در کردی سنندجی رفتار آمیخته ای را از خود نشان می دهند. همچنین در داده هایی حرکت فراگیر پرسش واژه از تأثیر تطبیقی تأثر می پذیرد و خلأ موجود در ساخت هم پایه با آن منطبق است. داده ها نشان می دهند که حرکت پرسش واژه افزوده ای در کردی سنندجی به حاشیه چپ، محصول مبتدا شدگی و کانونی سازی است. همچنین، عبارت پیشایند سازی شده، در جایگاه مشخص گر در داخل فرافکن گروه کانون فرود می آید و حرکت پرسش واژه افزوده ای در ساخت هم پایگی، در این گونه زبانی، اختیاری است و در صورت منطقی انجام می پذیرد.
Assessing the Status of Phonemic and Auditory Symptoms, and Examining the Effects of Dyslexic Phonemic R3 Approach on Reading Development of Indian Children with Dyslexia
حوزههای تخصصی:
Dyslexia is a neuro-sensory issue that makes reading challenging. However, Dyslexic Phonemic R3 is a novel approach that improved the phonological development and resolved the reading challenges of dyslexia. The primary goal of the study was 1) to evaluate the current state of the phonemic and auditory symptoms of children with dyslexia and 2) To study the effects of the Dyslexic Phonemic R3 Approach on the reading development of children with dyslexia. The Dyslexic Phonemic R3 Approach was the only experimental group in the case study, which examined the prevalence of dyslexia among the participants. There was no control group. 45 students with dyslexia were the participants chosen from thirty schools in the Indian town of Silchar. These adolescents were chosen from a population of 12–13-year-olds with auditory and phonemic deficiencies after getting the consents of their parents. The Dyslexic Phonemic R3 Approach significantly improved the reading, and spelling habit of student with dyslexia. The dyslexic phonemic R3 approach was developed in Assam University, Silchar, India by Dr. Ananta Kumar Jena. Vowels in this context are phonemic patterns that are primarily divided into two types: long and short vowels, and syllables (closed and open). In many situations, short vowels are most frequently utilised. The Dyslexia-Phonemic R3 technique uses these three procedures to diagnose dyslexia.
زبان معیار و شاخص های آن در نوشته های تحقیقی محمدعلی اسلامی نُدوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
383 - 408
حوزههای تخصصی:
زبان معیار یکی از گونه های نوشتن در محافل علمی و دانشگاهی است که مهم ترین هدفش انتقال صحیح و سریع و دقیقِ مفاهیم به مخاطب است. از دهه چهل به بعد در میان پژوهشگران مباحث درباره تعریف زبان معیار و مصادیق آن مطرح شده که تا به امروز ادامه داشته است. اگرچه وحدتی درباره چیستی و چگونگی زبان معیار وجود نداشته، اما می توان گفت که این گونه زبانی به واسطه آثار مکتوب علمی ادیبان برجسته معاصر در کتاب ها و نشریه ها تثبیت یافته است. هدف از نگارش این مقاله آن است که تعریف مشخصی از زبان معیار و همچنین مصادیق آن ارائه شود و براساس آن، نوشته های علمی یکی از نویسندگان مطرح و پرکار معاصر یعنی محمدعلی اسلامی ندوشن سنجیده شود. مرور نتایج پژوهش نشان می دهد که اسلامی ندوشن ضمن الگوپذیری از گویندگان سرآمد زبان فارسی همچون سعدی و فاصله گیری از عناصر ادبی و دوری گزینی از خطاهای زبانی، به رعایت ساده نویسی و کوتاه نویسی در نوشته های خود نظر داشته و در این چارچوب مشخص، توانمندی های فردی و انعطاف پذیری های سبکی خود را نمایان ساخته است. وی در طی بیش از شصت سال نویسندگی خود، نثری مبتنی بر کارکرد طبیعی زبان به یادگار گذاشته است که عوام با آن ارتباط برقرار کرده و خواص آن را پسندیده اند.
بررسی تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب در بین زبان آموزان ایرانی در حال فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) با سطح مهارت متوسط رو به پایین و پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به سطح بالایی از مهارت، آرزوی غایی تمامی زبان آموزان بوده و به کار بردن عذرخواهی و ادب نیز به صورت مستمر با سطح مهارت زبان فرد مرتبط می باشد. به سبب اهمیت کنش های گفتاری، راهبردهای ادب و سطح مهارت زبان، این تحقیق بر بررسی تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب در بین زبان آموزان ایرانی که در حال فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(EFL) هستند، متمرکز گردیده تا به کارگیری راهبردهای عذرخواهی و ادب را میان زبان آموزان سطح متوسط رو به پایین و پیشرفته مقایسه کند. برای دستیابی به این هدف، 320 نفر از بین 390 زبان آموز EFL که آزمون دانش زبان انگلیسی را پشت سر گذاشته بودند انتخاب گردیده و سپس به سطوح متوسط رو به پایین و پیشرفته تقسیم بندی شدند. یافته های این تحقیق، تفاوتهای عمده ای را در تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب آشکار نمود. زبان آموزان پیشرفته در مقایسه با زبان آموزان متوسط رو به پایین، به کار بردن اشکال پیچیده تر و غیرمستقیم تری از کنش های گفتار عذرخواهانه را ترجیح داده و همچنین به استفاده از ادب منفی و روش های خاموش تمایل بیشتری نشان دادند. از سوی دیگر، زبان آموزان سطح متوسط رو به پایین، از اشکال ساده و صریح تر عذرخواهی و ادب استفاده نمودند. می توان نتیجه گرفت که همگام با رشد سطح علمی زبان آموزان در وادی زبان هدف و نزدیک تر شدن زبان آموزان به این زبان، آنها به به کارگیری کنش های گفتاری پیچیده تر علاقمند و به راهبردها و کنش های گفتاری بومیِ زبان هدف، نزدیک تر می شوند.
حرف تعریف، نشانه مفعولی و تکواژ جمع در گویش لری بالاگریوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف سه ویژگی صرفی حرف تعریف، تکواژ جمع و نشانه مفعولی در گویش لری بالاگریوه اختصاص دارد. این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی به سه مقوله مذکور دارد و برای جمع آوری داده ها با گویشوران لر مصاحبه هایی انجام گرفته است. تکواژ های جمع در این گویش به صورت - yɑ و ʊ هستند و شباهت هایی با تکواژ های ها و -ان در فارسی وجود دارد. تکواژ -en یا -n در لری بالاگریوه نشانه مفعول است و ویژگی های خاصی را در ترکیب نشان می دهد که از آن جمله می توان به ترکیب آن با صفات ملکی در حالت جمع و نه مفرد اشاره کرد. نکره در لری بالاگریوه با ɪ و در حالت صفتی با ɜː بیان می شود در حالی که معرفه با -ke به کار رفته و در حالت صفتی به همراه -e به کار می رود. تکواژ معرفه -ke بیشتر بیانگر دانش مشترکی است که گویشوران از قبل به اشتراک گذاشته اند در حالی که معرفگی با -e به اسمی بازمی گردد که هم اکنون قابل مشاهده است و یا هم اینک با آن آشنا شده اند. ساخت معرفه و نکره در لری بالاگریوه کاملاً از صورتهای فارسی متمایز است.
بررسی تنوع و تراکم واژگانی در روایت های داستانی کودکان با و بدون لکنت 4 تا 8 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی محققان بر این باورند مهارت های زبانی کودکان دارای لکنت کم تر از همسالان بدون لکنت آن ها است. تنوع و تراکم واژگانی دو ویژگی زبانی هستند که مهارت های واژگانی کاربران زبان را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، مقایسه این دو متغیر در روایت های داستانی کودکان با و بی لکنت 4-8 ساله فارسی زبان است. 14 کودک دارای لکنت (7 کودک 4-6 ساله، 7 کودک 6-8 ساله) که در بهار سال 1399 با مراجعه به کلینیک های خصوصی گفتاردرمانی شهر تهران انتخاب شدند و 14 کودک همتای سنی آن ها که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. ابزار پژوهش یک داستان مصور بدون کلام است. تنوع واژگانی با استفاده از مقیاس MSTTR محاسبه شده است. نسبت نوع به نمونه، درصد استفاده از واژ ه های محتوایی و نقشی و فراوانی استفاده از طبقات دستوریِ واژه های محتوایی درمجموع روایت های کودکان 4-6 ساله و 6-8 ساله دو گروه محاسبه و موردمقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تنوع واژگانی در کودکان بدون لکنت بیشتر از کودکان با لکنت است، اما تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. کودکان دارای لکنت نسبت به گروه کنترل واژه های محتوایی بیشتری به کار برده اند که تفاوت آن در گروه سنی 6-8 سال و مجموع آزمودنی ها معنادار است. درمجموع کاربرد فعل، صفت و قید در گفتار کودکان بدون لکنت و استفاده از اسم در کودکان دارای لکنت بیشتر دیده می شود که در این میان تنها تفاوت درصد استفاده از قید معنادار است.
بازنمایی مؤلفه های گفتمانی وکلا در اقناع قاضی از منظر زبان شناسی حقوقی: مطالعه موردی گفتمان پرونده های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان شیوه های اقناع قاضی توسط وکلا در دادگاه های کیفری و حقوقی ایران براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است. ماهیت روش شناسی انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری داده ها با مراجعه به دادسراها، دادگاه های شهر تهرا ن و دفاتر وکلا با مطالعه صدها پرونده و مشاهده ده ها بازجویی در سال های 1397 و 1398 به روش فیش برداری متن پنجاه پاره گفت از مکالمات مشارکان گفتمان (10 پرونده) را در چارچوب رویکرد لاکلا و موفه ( 1985, 2001, 2002 ) موردبررسی قرار داده اند. مؤلفه های اصلی این رویکرد عبارت اند از: دال و مدلول، ضدیت و غیریت، هژمونی و تثبیت معنا، قدرت، اسطوره، تصور اجتماعی، موقعیت سوژه ای و سوژگی سیاسی. با توجه به گفتمان وکلا می توان گفت که وکلا از تثبیت نظام معنایی گفتمان شامل واژه هایی چون آزادی موکل، تخفیف در مجازات، اثبات جرم متهم و تقاضای مجازات برای متهم که هر کدام از این نظام های معنایی با مفاهیمی خاص به تثبیت دال های خود می پردازند، به مثابه عوامل شناختی و رفتاری اثرگذار برای اقناع سازی استفاده می کنند. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که مفهوم اقناع چگونه در گفت وگوهای وکلا در گفتمان دادگاه نمود پیدا می کند. نتایج نشان داد که وکلا با استفاده از برجسته سازی و حاشیه رانی به بیانِ نقاط قوت موکل خود و نقاط ضعف رقیب می پردازند. یافته ها حاکی از آن است که وکلا به منظور اقناع سازی قضات جهت دفاع از موکل خود، با سوگیری منفی از حاشیه رانی و بیان نقاط ضعف رقیب و با سوگیری مثبت از برجسته سازی و ارائه نقاط قوت موکل خود استفاده می کنند.
EFL Teachers’ Perceptions and Practices of Alternative Assessment Strategies and Their Relationship with Teacher Reflection(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
266 - 290
حوزههای تخصصی:
Formative Assessment plays a significant role in classrooms in understanding how students progress in their learning activities. The attitudes of teachers towards application of Alternative Assessment (AA) strategies in English language classroom are considered important as they can affect the teachers’ overall performance in the classroom. The aim of the current study was to examine EFL teachers’ perceptions regarding alternative assessment strategies and their relationship while correlated with teacher reflections and perceptions. In order to conduct this study, a mixed-methods design was adopted. The participants who attended the quantitative and qualitative phases were 81 students and 30 EFL teachers, respectively. In order to collect the research data, two research instruments were used: the teacher reflection questionnaire (Akbari et al., 2010) and the teachers’ perceptions of alternative assessment questionnaire (Elharrar, 2006). The Pearson correlation coefficient statistical test was run for the quantitative data, and the data of the qualitative nature was processed through content-analysis procedure. The findings from the qualitative data were presented using frequency and percentage. Further discussions were provided using the findings from the quantitative data analysis. The results from this phase of analysis illustrated that there was a significant positive relationship between EFL teachers’ reflection and their experience of implementing alternative assessment strategies. The findings of this study may render implications for EFL teachers, teacher trainers, and the assessment administrates.
Reinforced Teacher Corrective Feedback and Learners’ Use of Subordination Clauses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۳ , ۲۰۲۲
121 - 142
حوزههای تخصصی:
With numerous variables mediating the way learners interact with teacher corrective feedback (TCF), one may not comment on its efficacy before such intervening variables are adequately addressed and learners’ attendance to TCF is ensured. Among those variables, motivation is one of the most prominent ones largely affecting the degree to which students benefit from TCF. Draft-Specific Scoring (DSS), a scoring system giving learners’ a reason to notice TCF by rewarding them for the revisions they make through a flexible system of scoring, was implemented to investigate if TCF could help learners improve their use of subordinate clauses. To do so, two groups of students studying English Language Literature at the University of Tehran, consisting of 55 participants who were randomly assigned as treatment and control groups, were studied. The results of the gain analysis indicated an improvement for both groups over time in the total number and accuracy of the subordination clauses used; however, the treatment group significantly outperformed the control group. While the two groups did not differ in their use of noun clauses, the DSS group was found to outperform the non-DSS group regarding the adverb and adjective clauses. This indicates that motivation to attend to teacher feedback is of great importance if TCF is to be effective.
بررسی ارتباط خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلیِ معلّمان زبان انگلیسی در ایران از طریق مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش معلمان در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری، توجه بسیاری از محققان به بررسی متغیرهای مربوط به معلمان معطوف گردیده است. در همین راستا، این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلی معلمان زبان انگلیسی در ایران انجام گردید. به طور دقیق تر، در این پژوهش نقش پیش بینی کننده مؤلفه های خوش بینی تحصیلی معلمان شامل تأکید تحصیلی، اعتماد معلم و کارآمدی معلم بر درک معلمان از کارآمدی خود مورد بررسی قرار گرفت. متغیر خودکارآمدی معلم نیز از نظر عملیاتی شامل مؤلفه های مشارکت دانش آموز، فعالیت های آموزشی و مدیریت کلاس در نظر گرفته شد. به منظور تحقق اهداف این پژوهش، تعداد 335 معلم زبان انگلیسی از نقاط مختلف ایران برای پُر کردن پرسشنامه های «خوش بینی تحصیلی» و «خودکارآمدی» بر اساس نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی فرضیه های طراحی شده از «مدل معادلات ساختاری» استفاده گردید. نتایج اجرای تحلیل عاملی تأییدی بر روی داده ها، برازشِ ابزارهای به کار برده شده و هم مدل ساختاری را تأیید نمود. به علاوه با استفاده از روش «ضریب همبستگی پیرسون»، همبستگی های اکتشافی بین متغیرها مشخص گردید و برای تعیین میزان قدرت پیش بینی مؤلفه های خوش بینی تحصیلی بر خودکارآمدی معلمان از «تحلیل مسیر» استفاده گردید. یافته های پژوهش بیانگر این بود که بین خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلمان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس یافته ها مشخص گردید که مؤلفه های تأکید تحصیلی، اعتماد معلم و کارآمدی معلم می توانند به طور قابل توجهی خودکارآمدی معلمان را پیش بینی نمایند. یافته های این تحقیق می تواند پیامدهای قابل توجهی برای معلمان زبان انگلیسی، اساتید مراکز تربیت معلم و محققان این حوزه داشته باشد.
Customized Oral Corrective Feedback: Learners’ Preferences and Personality Traits(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims at investigating second language learners’ preferences for receiving oral corrective feedback on lexical and grammatical errors in relation to their personality traits. Given the established benefits of providing corrective feedback, the question remains how to customize corrective feedback in order to be effective and appropriate to the individual’s personality. For this purpose, 324 language learners in a language institution were asked to complete Revised NEO Personality Inventory (NEO PI-R) and feedback preference questionnaires. T-test showed that more extroverted learners prefer explicit and immediate feedback while more introverted ones prefer implicit and non-immediate feedback. Moreover, introverts preferred recasts for lexical and grammatical errors while extroverts preferred explicit correction and metalinguistic feedback the most. A follow-up content analysis of interview data revealed learners’ reasons regarding their preferences for receiving corrective feedback. Interviewed extroverts mentioned that explicit correction eliminated ambiguities of peer correction and metalinguistic feedback helped to feel independent. However, recasts were disliked by extroverts because they could not notice the correction, whereas welcomed by introverts due to their least obtrusive nature.
تأثیر مداخله فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای بر مهارت شنیداری چندرسانه ای و آگاهی فراشناختی زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
193 - 223
حوزههای تخصصی:
اخیراً مهارت شنیداری توجّه محقّقان و نیز متخصّصان را در سراسر دنیا به خود جلب کرده است و پژوهش درخصوص استفاده از راهبردهای مهارت شنیداری زبان دوم، بر راهبردهای فراشناختی متمرکز شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخله فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای بر مهارت شنیداری چندرسانه ای زبان آموزان فوق میانی ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و آگاهی فراشناختی آنان در مهارت شنیداری می پردازد. داده ها از طریق 720 زبان آموز مذکر و مؤنث ایرانی با سطح فوق میانی و در محدوده سنی بین 15 تا 23 سال در سه گروه جمع آوری شد. دو گروه اوّل به تعداد 480 نفر از گروه آزمایش توسط برنامه مداخله سازمان یافته با تمرکز بر آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای و آموزش فراشناختی به مدّت 15 جلسه آموزش داده شدند. زبان آموزان گروه آزمایش دو بار در هفته و هر بار به مدّت 60 دقیقه تمرین داده شدند. گروه سوم، با عنوان گروه گواه، به تعداد 240 نفر از طریق فعّالیّت های شنیداری روتینِ کلاسی بدون دریافت برنامه مداخله سازمان یافته تمرین داده شدند. آزمون های شنیداری چندرسانه ای و پرسشنامه آگاهی فراشناختی شنیداری برای پیگیری درک مطلب و آگاهی فراشناختی دانش آموزان با سطح فوق میانی به کار گرفته شدند. نتایج نشان داد که آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای باعث بهبود مهارت شنیداری چندرسانه ای و همچنین آگاهی فراشناختی زبان آموزان با سطح فوق میانی می شود.
تأثیر جنسیت نویسنده در به کارگیری کنش های گفتاری در ادبیات کودکان در زبان کردی
منبع:
پازند سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
41 - 63
حوزههای تخصصی:
کاربران زبانی برای بیان و انتقال منظور خویش پاره گفتارهایی را تولید می کنند، این پاره گفتارها علاوه بر رساندن معنا و مفهوم، به انجام عملی نیز ختم می شوند که کنش های گفتاری نامیده می شود (یول، ۲۰۱۱: ۴۷). در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا کنش های گفتاری در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی بررسی، انواع کنش های گفتاری سرل (۱۹۶۹) شناسایی و بر اساس فراوانی توزیع آنها دسته بندی و همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر میزان استفاده از کنش های گفتاری سنجیده شود. بدین منظور پیکره ای خام شامل ۲۰ کتاب داستان کودکانه تهیه شد که در مجموع دربردارنده ۱۲۰۳ جمله است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان می دهد که در مجموع از ۵ نوع کنش گفتاری اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی استفاده شده است. همچنین میزان استفاده از کنش های گفتاری توسط نویسندگان زن و مرد یکسان نیست یعنی نویسندگان زن از کنش های گفتاری اظهاری، عاطفی و اعلامی بیشتر از نویسندگان مرد و در مقابل، نویسندگان مرد از کنش های گفتاری ترغیب و تعهدی بیشتر از زنان استفاده کرده اند. بر اساس نتایج حاصل از آمار استنباطی نیز، تأثیر عامل جنسیت در میزان استفاده از کنش های گفتاری خنثی نیست و تأثیر آن قابل تأیید است. نویسندگان با به کار بردن کنش های گفتاری سعی کرده اند تا خواننده را بیشتر با حوادث و رویداد های داستان ها آشنا سازند، بر این اساس، وجود کنش های گفتاری جهت روشن ساختن منظور و اهداف نویسنده ضروری است.
معرفی «زینتگری زبانی»: رویکردی نوین فراتر از توانش ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی استفاده از واژگان در ارتباط با مخاطب یکی از مؤثرترین راه های تقویت مکالمه موفق است. واژگانی که سخنگو در مکالمه خود انتخاب می کند، نقش آغازگر رابطه را با مخاطب دارد. چنان چه سخنران این واژگان را با آگاهی انتخاب کند و آنان جذابیت و کاربرد لازم را داشته باشند، می توانند تأثیر شگرفی بر مخاطب بگذارند. بنابراین، هرچه واژگان با ظرافت، خلاقیت و متناسب با موضوع و نوع مخاطب گزینش و تزیین شوند، احتمال موفقیت سخنران بیشتر است. ازاین رو، در پژوهش حاضر مفهوم زینتگری زبانی به عنوان رویکردی میان رشته ای در برقراری ارتباط مؤثر مطرح شده است. منظور از زینتگری زبانی، تزیین کردن کلام به لحاظ محتوایی و معنایی برای تأثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب در حین مکالمه است؛ درحقیقت زینتگری زبانی و تزیین کلام، هویت و شخصیت افراد را که در هوش کلامی آنان ریشه دارد، نشان می دهد و با تأکید بر کارکرد اصلی زبان، باعث جذاب شدن کلام می شود. عطف به اهمیت هیجانات، فرهنگ و حواس در مکالمه موفق و درنظرگرفتن مفهوم پساتأثیر در گامی فراتر از توانش ارتباطی، نگارندگان در پژوهش حاضر راهکارهای تزیینات ادبی، روانی، فرهنگی و حسی را در زینتگری زبانی پیشنهاد داده اند و معتقدند افراد با استفاده از فکرآمیزی، هیجان آمیزی، فرهنگ آمیزی و حس آمیزی می توانند کلام خود را آراسته کنند و شاهد ارتقای کیفیت تعاملات و ارتباطات روزمره باشند.
نگاهی نقّادانه به فرایند واژه گزینیِ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پرتو رهیافت سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
65 - 89
حوزههای تخصصی:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان نهادی با شعاع عملکردی فراملّی که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های آن می تواند پیامدهای گسترده ای، نه صرفاً در زمینه زبانی، بلکه در عرصه های اجتماعی و سیاسی نیز به همراه داشته باشد، بایستی پیوسته مورد نقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظ کردن بازخوردهای حاصل از آن، عملکرد و اثرگذاری بیشینه و بهینه ای داشته باشد. در این راستا، پژوهش فعلی، با اتّخاذ رویکرد مدافعه ای‑مشارکتی و نیز کاربست پاره ای اصول و مفاهیم میان رشته ای سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی به سازوکار حاکم بر ساختار این نهاد و به ویژه فرایند «واژه گزینی»، کوشیده تا ضمن عریان سازی از پاره ای نارسایی ها و کاستی های حاکم بر آن، توجّه متولیان و سیاست گذاران حوزه نگهداشت و گسترش نفوذ زبان فارسی را بیش ازپیش به رفع آنها معطوف سازد. پژوهشگر با بهره گیری از روش «سندکاوی کیفی» بر آن بوده تا فرایند خطی خط مشی گذاری زبانی در فرهنگستان را با دیدی انتقادی که لازمه اتّخاذ رهیافت مدافعه ای‑مشارکتی است، تشریح و تحلیل نماید. یافته ها گواه آن است که فرهنگستان در عملکرد سیاست گذاری زبانی خود (نا)آگاهانه رویکردی «اثبات گرایانه» و «گام محور» دنبال می کند که چنین رهیافتی می تواند باعث ایجاد نوعی دافعه و سازش ناپذیری از ناحیه کارگزاران زبانی در سطوح و ساحت های مختلف جامعه متکثّر ایران شود. از دیگر یافته های این جستار پژوهشی می توان به عدم به رسمیت شناختن تضاد منافع در میان کارگزاران متعدّد و متکثّر عرصه سیاست گذاری زبانی در اسناد مورد تحلیل اشاره نمود. همچنین، اتّخاذ رویکرد «نخبه گرایانه»، به ویژه در مقوله واژه گزینی، منجر به عدم به رسمیت شناختن شمّ زبانی گویشوران بومی زبان، به عنوان یک منبع ارزشمند گزینش، کاربرد و اقبال پذیری واژگان نو در فارسی شده است.
نمودهای هویّت ملّی در متون تألیفی و ترجمه ای ادبیّات نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نمودهای مؤلفه های هویّت ملّی در ادبیّات تألیفی و ترجمه ای نوجوان و بررسی سهم این متون در هویّت سازی نوجوانان ایرانی انجام شد. به منظور دستیابی به این هدف، 16 رمان واقع گرای نوجوان، متشکل از 8 رمان ترجمه ای و 8 رمان تألیفی، به دقّت مورد بررسی قرار گرفت و نمونه های هویّت ملّی با استفاده از دسته بندی قومی‑مدنی مؤلفه های هویّت ملّی که ترکیبی برگرفته از دو دسته بندی هویّت ملّی قومی و هویّت ملّی مدنی ارائه شده توسط اسمیت (1991) است از این متون استخراج شد. سپس نمونه های جمع آوری شده تحلیل و با یکدیگر مقایسه شد. با توجّه به پیکره پژوهش، نتایج نشان داد میزان مواجهه نوجوانان ایرانی با مؤلفه های هویّت ملّیِ غیر ایرانی دو برابر بیشتر از میزان مواجهه آنها با مؤلفه های هویّت ملّی ایرانی است. افزون بر این، تنها بخشی از جنبه های هویّت ملّی از طریق رمان به کودکان و نوجوانان منتقل می شوند. درواقع، با توجّه به فراوانی بسیار پایین برخی نمونه های استخراج شده هویّت ملّی شامل ویژگی های اقتصادی، ایدئولوژیک، سیاسی و قانونی به نظر می رسد جنبه های پیچیده تر هویّت ملّی در این نوع از ادبیّات به حاشیه رانده شده اند؛ بنابراین، بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، رمان های نوجوان سهم قابل توجّهی در آگاهی ملّی نوجوانان ایرانی ایفا نمی کنند.
مقایسه بازتاب استعاری زمان در دو گفتمان متون مطبوعاتی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلی معنا شناسی شناختی و با تأکید بر نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980)، ضمن بهره گیری از روش نونز و سویتسر (2006) و منطق ریاضی، استعاره های حرکتی زمان در مقاله های سیاسی و اقتصادی روزنامه شرق مقایسه می شوند. اهداف پژوهش تعیین کارآیی نظریه یادشده، تعیین انواع استعاره های حرکتی زمان و الگوی غالب در این متون، چگونگی توزیع و ساز و کارهای بیانی آن هاست. جامعه آماری شامل همه مقاله های سیاسی و اقتصادی این روزنامه در سال (1396) و حجم نمونه شصت مقاله است. نتایج بیان گر کارآیی نظریه شناختی مورد بحث بود؛ افزون بر این، مشخّص شد که استعاره حرکت زمان با بیشترین بسامد (72%)، الگوی غالب است و استعاره های حرکت ناظر (18%) و حرکت بی ناظر (9%) دیگر الگوهای موجود هستند. نگارندگان استعاره حرکت زمان و ناظر را که از کمترین بسامد (1%) برخوردار بود، الگو تلقّی نکردند. بین توزیع انواع استعاره ها در هر یک از متون سیاسی و اقتصادی اختلاف معناداری دیده نشد؛ امّا در کل داده ها اختلاف معناداری بین استعاره حرکت زمان و استعاره های دیگر وجود داشت که می تواند نشانه ای از بنیادی تر و حیاتی تربودن زمان نسبت به مکان در مسائل اقتصادی و سیاسی باشد؛ اگرچه در بیشتر استعاره ها، مفاهیم زمانی با استفاده از مفاهیم مکانی بیان شده بودند.