فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ویژگی جنس دستوری در خُلُصی می پردازد. این زبان از خانواده زبان های هند و آریایی است که در روستاهای «خُلوص» و «گُتاو» در استان هرمزگان بدان تکلم می شود. خُلُصی این ویژگی دستوری به ارث رسیده از زبان سندی را از دیرباز تاکنون حفظ کرده است. داده های این تحقیق با ضبط گفتار گویشوران بومی جمع آوری شده است. پس از تحلیل داده ها با توجه به رویکرد کوربت (1991)، شیوه تشخیص جنس دستوری در واژه های مشتق، مرکب و وام واژه ها تعیین شده است. یافته ها حاکی از آن است که جنس دستوری در خُلُصی در افعال و وابسته های اسمی مانند صفات (ساخت وصفی و صفت برتر)، ساخت ملکی، حروف تعریف (معرفه و نکره) و اعداد مشاهده می شود. محدودیت هایی بر مطابقه میان اسم و وابسته های آن از نظر جنس دستوری اعمال می شوند. جنسیت در افعال، تنها در صورت گذشته و مفرد مشاهده می شود و فعل ربطی «شدن» در زمان گذشته و به شکل مفرد دارای تمایز جنس دستوری مذکر و مؤنث است. در بیش تر وابسته های اسمی تنها شکل مفرد اسم تمایز جنس دستوری دارد و هسته اسمی به صورت جمع فاقد جنس دستوری است.
شواهد 60 واژه گویشی خراسان بزرگ در پنج متن کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ردیابی واژه های گویشی خراسان بزرگ در چند متن کهن فارسی است تا نشان دهد کاربرد آن ها تا به امروز در گفتار مردم این سامان جاری است، اما در فارسی معیار وجود نداشته اند یا به فراموشی سپرده شده اند. شناخت این واژه ها در گویش های خراسانی، مسئله درک برخی از متون کهن فارسی دری را برطرف می سازد. متون مورد نظر عبارت اند از رساله داروشناسی الابنیه عن حقایق الادویه (اواخر سده سوم)، تاریخ بیهقی (سده چهارم هجری)، تفسیر عرفانی کشف الاسرار و عدّه الابرار (سده پنجم هجری)، متن عرفانی طبقات الصوفیه (سده پنجم هجری) و ارشادالزراعه در کشاورزی (اوایل سده دهم هجری). فارسی در استان های سه گانه خراسان به گویش های چندی تکلم می شود که برخی دارای اختصاصات واژگانی و بعضاً دستوری ویژه ای می باشند و از گونه معیار دورتر هستند. زبان فارسی در بخش های وسیعی از نقاط مرکزی و جنوبی خراسان بنا به سوابق تاریخی و به دلیل دوری از مرکز و یا واقع شدن در جوار بیابان لوت، کم تر دچار آمیختگی با دیگر زبان ها می شوند و عموماً واژه های فارسی اصیل خود را حفظ می کنند و از گونه معیار کم تر تأثیر می پذیرند. از آن سو، گویش های مختلفی از فارسی در افغانستان متداول است که از آن جمله می توان به تاجیکی، هراتی، کابلی و هزارگی اشاره کرد. با وجود جدایی مناطق غربی افغانستان از خراسان در کم تر از دو سده اخیر، اشتراکات زبانی و گویشی قابلی میان مردم دو سوی مرز در نواری به طول حدوداً 500 کیلومتر برقرار است. تاکنون نقشه گویشی جود ندارد که در آن مرزهای گویش های فارسی شرق ایران و غرب افغانستان مشخص شده باشد، و لذا پژوهنده لاجرم برای تکمیل بررسی واژگانی خود به گویش های فارسی رایج در افغانستان نیز نظر داشته و در این باره از اطلاعات گویشی دانشجویان افغانی ساکن در دانشگاه بیرجند بهره برده است. پژوهنده واژه های مورد نظر را که در حاشیه یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرز شرقی ایران استخراج نموده بود، جست وجو کرده و ذیلاً 60 نمونه از موارد منتخب را به ترتیب حروف الفبای فارسی همراه با معنای آن به همراه درج شاهد مثال مربوط و نیز اشاره به محل کاربرد فعلی آن در شهرهای خراسان بزرگ، مدخل کرده است.
تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر استفاده از استراتژی های شنیدار و درک شنیداری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوش دادن در ارتباطات روزانه و فرآیند آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. داشتن تسلط خوب به زبان دوم (L2) برای برقراری ارتباط موفق در زبان دوم ضروری است. علیرغم اهمیت آن، در فراگیری زبان دوم، تحقیق، تدریس و ارزیابی مورد توجه کمی قرار گرفته است. هدف ازاین مطالعه مقایسه عملکرد زبان آموزان دو زبانه و تک زبانه بین دو جنس از نظر درک شنیداری و استفاده از استراتژی های شنیداری است. علاوه بر این، مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین استراتژی های شنیداری و درک شنیداری زبان آموزان می پردازد. برای تحقق این منظور، 112 فراگیر تک زبانه (67 پسر و 45 دختر) و 120 فراگیر زبان های خارجی دو زبانه (61 پسر و 59 دختر) برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و پس از پر کردن پرسشنامه استراتژی های شنیداری، در آزمون درک مطلب شنیداری شرکت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و آزمون درک مطلب با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و همبستگی پیرسون نشان داد که تفاوت معناداری بین فراگیران زبان تک زبانه و دوزبانه، به نفع گروه دوم، از نظر درک شنیداری و استراتژی های شنیداری وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که تأثیر جنسیت بر درک شنیداری واستفاده از استراتژی های شنیداری معنی دار نبود. در نهایت، همبستگی مثبت معناداری بین درک شنیداری و استفاده از استراتژی های شنیداری مشاهده شد. مطالعه ی فوق در بردارنده ی مفاهیم اساسی برای طراحان برنامه های درسی و تهیه کنندگان مواد درسی می باشد.
Efficacy of Instatext for Improving Persian-English Freelance Translators' Language Quality: From Perception to Practice
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
59 - 86
حوزههای تخصصی:
There is growing agreement among researchers on the advantages of using automated feedback programs (AFPs), but most of the previous studies have evaluated more well-known AFPs like Grammarly, Ginger, etc. in English writing classes. None of the previous studies on AFPs evaluated the effectiveness of and users' perception of InstaText. Thus, this study was aimed at examining the effects of InstaText on improving the language quality (i.e., grammar, spelling, and style) of Persian-English freelance translators using InstaText for editing their English translations of Persian academic papers, which are considered technical translations. In addition, it was conducted to investigate how the said users perceived this InstaText. This quantitative study was conducted in two phases: a one-group pretest-posttest phase, where the effect of using InstaText on improving the language quality of translated technical texts was examined with 75 participants; and a survey phase, where the participants' perception toward InstaText was measured using Usefulness, Satisfaction, and Ease of Use (USE) questionnaire. InstaText did not help the participants make significant progress in grammar and spelling, but its effect on improving their style was significant. Further, the participants perceived the tool as intuitive, user-friendly, efficient, time-saving, and satisfactory.
The Efficacy of Using the Flipped Classroom Model on Fluency of Foreign Language Learners' Speech
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
The current study was an attempt to investigate the effectiveness of the flipped classroom model on the fluency of foreign language learners' speech. To this end, fifty undergraduate English Language and Literature students, who had enrolled in a "Listening & Speaking" course, participated in this study. Data were collected through a one-group pre-posttest design and semi-structured interviews. Two raters assessed the learners' four oral presentations. The Praat software and one-way repeated measure ANOVA were used for data analysis. The results showed that the flipped classroom model could significantly develop students' oral fluency. Meanwhile, the findings of the semi-structured interviews indicated that the students were delighted with this approach. From their perspectives, the cooperation and collaboration between students and teachers were undeniable. They also believed that their self-confidence increased. Correspondingly, the results suggest that the language instructors and stakeholders at any level can benefit from this approach, i.e., flipped classroom model to shift the instruction to a practical learner-centered approach.
اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
واکاوی ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی (B2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
409 - 431
حوزههای تخصصی:
واکاوی داده های زبانی از جنبه های گوناگون کمک بزرگی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک به منظور آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسائل فرعی پژوهش به شمار می آیند. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی36 فارسی آموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، بیشتر گروه های اسمی(84%) هیچ وابسته ای نداشتند؛ در گروه های اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروه های اسمی را به خود اختصاص دادند، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری/سور » بیشترین فراوانی را داشتند. در گروه های اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروه های اسمی را داشتند و نیز در معدود گروه های اسمی سه و چهار وابسته ای، وابسته پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. به طورکلی، یافته ها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسی آموزان در گسترش ساخت درونی گروه های اسمی با وابسته های پیشرو و پیرو داشت. در سطح جزئی تر یافته ها توانایی یا تمایل بیشتر فارسی آموزان چینی به کاربرد وابسته های پیرو نسبت به وابسته های پیشرو را نشان داد. به نظر می رسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسی آموزان می توان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش همچنین کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تأیید کرد.
بررسی هسته در برخی گروه های نحوی بر اساس نظریه بهینگی؛ مطالعه موردی گفتار یک دانش آموز کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
221-243
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر چارچوب محدودیت بنیادی که از نظریه بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریه بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانش آموز «الف» که یک دانش آموز پسرِ 16 ساله فارسی زبان کم شنوا است را بر اساس نقض محدودیت های هسته در برخی از گروه های نحوی ارائه و پیشنهاد می کند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانش آموز به دست آمده، در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و تبیین شده اند. نتیجه تحلیل نشان داد که نقض محدودیت های مربوط به هسته در گروه های نحوی را می توان بر اساس چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانش آموز مزبور درک عمیق تری از ساختار نحوی وی به ما می دهد. نکته دیگر اینکه در برنامه گفتاردرمانی این دانش آموز، فرونشانی محدودیت های نشانداری به رتبه پایین تر توسط آموزش محدودیت های پایایی که اکثراً نقض محدودیت های هسته گروه ها هستند ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیک تر می کند. پیشنهاد می شود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هسته های هر گروه به دانش آموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، به تدریج متمم ها به هسته ها افزوده شوند.
تفاوت ها و شباهت های برخی عبارت ها و اصطلاحات پرکاربرد در زبان های فارسی و روسی در پرتو تفاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برمبنای نظریه دو زبان شناس برجسته روس ل. و. شِربا و ل. آ. نُویکُف، هشت عبارت و اصطلاح رایج در زبان های فارسی و روسی در پرتو تفاوت ها و شباهت های فرهنگی بررسی می شود. هدف پژوهش این است که دانشجویان روسی آموز عبارت ها و اصطلاحات روسی را با عبارت ها و اصطلاحات فارسی از لحاظ فرهنگی مقایسه و آنها را درست به کار برند. نتایج پژوهش نشان می دهد، اگرچه معادل هایی برای عبارت ها و اصطلاحات در فرهنگ فارسی و روسی نوشته می شود، اما به کارگیری آنها در فرهنگ هر دو زبان باتوجه به موقعیت زمانی، شاخص های فرهنگی و آداب گفتار همیشه یکسان نیست و گاهی تفاوت های مفهومی نیز ایجاد می شود که این موضوع ناشی از تفاوت های فرهنگی در هر دو زبان تلقی می گردد. بنابراین در آموزش زبان روسی به فارسی زبانان باید به بُعد کاربردی آنها توجه شود.
واکاوی عناصر ارتباط غیراستاندارد در داستان های ترجمه شده گروه سنی نونهال براساس دیدگاه کاربردشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها نقش مهمی در شکل دهی به رفتار کودکان و رشد استعداد آنها ایفا می کنند. با وجود این، مطالعات زبانشناختی نسبتا کمی از داستان های گروه سنی نونهال انجام شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر دیدگاه کاربردشناسی شناختی به مطالعه داستان های شگفت انگیز و نو ترجمه شده این گروه سنی می پردازد. جامعه آماری این پژوهش سه کتاب ترجمه شده است که برای دستیابی به نتایجی دقیق و قابل اعتماد متن هر سه کتاب به صورت کامل بررسی شده اند. بنابراین، در تحلیل این کتاب ها نمونه گیری از جملات صورت نگرفته و نمونه آماری همان جامعه آماری است. نتایج بر مبنای تحلیل کیفی حاکی از آن است که در فرایند ارتباطی همیشه نمی توان انتظار داشت که توالی پنج مرحله ای استاندارد شامل بیان، درک منظور گوینده، تاثیرگذاری، واکنش و تولید پاسخ شکل گیرد، بلکه در بیشتر موارد ارتباطات در قالب غیراستاندارد شکل گرفته و کودک در این فرایند غیراستاندارد با عناصر ارتباطی متفاوتی بویژه در بعد انتزاعی آشنا می گردد. عناصر شناختی همچون عصبانیت، شادی، توسل به زور، ترس، شیطنت و مواردی از این دست در قالب ارتباط غیراستاندارد و به شیوه غیرکلامی به کودک منتقل می شوند. بنابراین، مترجمان، نویسندگان و خوانندگان این داستان ها، باید به عناصری که به شیوه غیرکلامی به کودک انتقال می یابند، توجه نشان دهند، نتایج این تحقیق حاکی از انتقال بسیاری از عناصر شناختی مانند ترس، خشم و شادی به شیوه غیرکلامی به کودکان است.
Uncovering Domains of Novice Language Teachers’ Professional Decision Making and Pedagogical Reasoning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
Decision-making and pedagogical reasoning constitute the foundation of teacher professional practice. This qualitative study was conducted to explore novice Iranian EFL teachers’ professional decision-making and pedagogical reasoning in the three domains of (1) planning and preparation, (2) classroom management, and (3) professional responsibilities during the three phases of pre-active, interactive, and post-active teaching. Data from two sources including scenarios and audio journals revealed five novice teachers’ decisions in each domain and their relevant reasoning. Decisions in the first domain were discovered to embody teachers’ choices about materials, teaching methods, and assessment. In the second domain, teachers’ decisions were focused on management, flexibility, and accountability. In the third domain, their decisions were aimed at professional interaction and professional development. Moreover, a new decision domain, ‘dispositions’, was discovered, which comprised novice teachers’ choice of ethical conduct, care, and accountability. This led to the introduction of a new phase of teaching, beyond-active, which greatly influenced all other decision domains and teaching phases. Additionally, novice teachers’ pedagogical reasoning was uncovered to stem from their knowledge, skills, and personality attributes. These findings suggest that knowledge about teachers’ decisions and underlying reasoning provides insights into the scope of their professional knowledge and practice.
اسم سازی و کاهش ادراک عاملیت در گفتمان: مطالعه ای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا نوع صورت بندی زبانی یک رویداد می تواند بر ادراک افراد از میزان مسئولیتی که متوجه عامل رویداد است تأثیر بگذارد؟ در این پژوهش تأثیر اسم سازی بر قضاوت افراد از میزان مسئولیت عامل در گفتمان بررسی شده است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، دو تکلیف طراحی شدند. در تکلیف اول تعداد 331 آزمودنی دو سناریو با موضوع حادثه در رستوران و آلودگی محیط زیست را یک بار در قالب افعال معلوم و یک بار در قالب افعال اسم سازی شده خواندند و میزان مقصر بودن عامل و میزان خسارت واردشده را در قالب طیف لیکرت قضاوت کردند. نتایج نشان داد آزمودنی ها عامل نسخه دارای اسم سازی از سناریوی «رستوران» را به طور معنی داری کمتر مقصر شناختند. اما در سناریوی «محیط زیست» تفاوت معنی داری در مقصر دانستن عامل در حالت اسم سازی و فاقد اسم سازی مشاهده نشد. همچنین، میزان صدمه واردشده نیز در هر دو نسخه از سناریوهای «رستوران» و «محیط زیست» فاقد تفاوت معنی دار بود. به منظور اطمینان از پایایی اثر مشاهده شده در سناریوی «رستوران»، تکلیف دومی مشابه با تکلیف نخست و با موضوع حادثه در جلسه مصاحبه طراحی شد و پرسش خسارت این بار با گزینه های ریالی طرح شد. در این تکلیف 146 آزمودنی غیر از آزمودنی های تکلیف اول به پرسش ها پاسخ دادند. نتایج نشان داد، همانند سناریوی «رستوران»، آزمودنی ها به طور معنی داری میزان مقصر بودن عامل در نسخه دارای اسم سازی را کمتر ارزیابی کردند؛ اما تفاوت معنی داری در پاسخ به میزان خسارت یافت نشد. یافته های این پژوهش نقش اسم سازی در کم رنگ سازی میزان عاملیت در گفتمان را تأیید می کند.
Investigating Investment for Teaching English in Iranian Upper Secondary Schools: A Critical Needs Analysis Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۱, Issue ۲, Spring ۲۰۲۲
113 - 161
حوزههای تخصصی:
This study applied a critical needs analysis approach to investigate investment (language learning commitment) needs and challenges of EFL upper secondary school learners from different socioeconomic backgrounds and school settings (privileged, middle-privileged, and less-privileged schools). To this end, Darvin and Norton`s (2015) model of investment was used as our analytic framework. The study took advantage of a mixed-methods approach. A five-point Likert scale questionnaire with 53 items and one open-ended question was administered to 759 learners from different school settings in Mashhad. Also, a semi-structured interview was conducted with 24 learners for triangulation. The findings of the questionnaire and interviews revealed that speaking accurately, fluently, and professionally was the main priority for learners` investing in EFL learning. However, privileged, middle-privileged, and less-privileged upper secondary school learners perceived their needs differently regarding investment in English language learning. Although no statistically significant difference was observed between privileged, middle-privileged, and less-privileged school learners in terms of identity, they perceived their needs significantly different in terms of ideology and capital.The findings can bring high school learners` investment needs into focus and help the educational setting improve.
تحلیل تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه براساس نظریه بیکر: مواضع آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
65 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین چالش ها و تشریح راهکارهای برقراری تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه است تا دانشجویان مترجمی به صورت متمرکز با گونه های مختلف عدم تعادل واژگانی بین زبان های مبدأ و مقصد و همچنین با راهکارهای حل و فصل آن ها آشنا گردند؛ بنابراین ساختار و محتوای این اثر، به دو بخش نظری و مقابله ای گروه بندی شده است: بخش نظری، درباره تعادل بین زبان ها در سطح واژگان با نگاه ویژه به کتاب «In other words: A coursebook on translation» (ویرایش دوم) نوشته بیکر (Baker, 2011) است. بیکر (همان) در این کتاب به یازده چالش برقراری تعادل واژگانی بین زبان ها اشاره کرده و از هشت راهکار نیز برای حل و فصل آن ها نام برده است. بخش مقابله ای، براساس مبانی بخش نظری شکل گرفته و محدود به تحلیل مسائل تعادل واژگانی، بین متن فارسی و ترجمه عربی مواضع آیت الله خامنه ای درباره فلسطین است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های مختلف عدم تعادل بین زبان های فارسی و عربی، در سطح واژگان با استفاده از یک واژه عام تر، یک واژه خنثی تر یا از نظر معنایی کمتر القائی، جایگزینی فرهنگی، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط، دگرگویی با استفاده از واژه های غیر مرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است، با این وجود، تحقق یک جای معیارهای تعادل جامع، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابسته به معنای ضمنی، تعادل هنجاری، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری/ زیباشناختی، بین دو متن فارسی و عربی، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.
Impact of Motivational Scaffolding on Self-Determination and Learning Achievement of Field-Dependent/Independent EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۱, Summer ۲۰۲۲
23 - 36
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the effects of motivational scaffolding on self-determination and learning achievement of field-dependent/independent Iranian EFL learners. To this purpose, quantitative data were elicited and analyzed from 60 intermediate learners who participated in the study as experimental and control groups. The Group Embedded Figures Test (GEFT) was administered to categorize the learner participants into field-dependent and field-independent learners. Then, the scaffold design proposed by Belland et al. was presented to the experimental group, while the control group got all tests and questionnaires with no scaffolding. At the end of 8 training sessions, a self-determination questionnaire was administered to both groups, and then a post-test was applied to examine the impact of scaffolding on learners’ achievement. The statistical analysis of the elicited data showed that the learners’ interaction within motivational scaffolding improved their self-determination and their learning achievement. The findings of the study have implications for teachers and learners in educational settings and help them to detect possible factors affecting EFL learners’ language performance.
Investigating Iranian EFL Teachers’ Identity Development Processes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teachers’ professional identity has been the topic of abundant research in recent few decades. It has been defined as the knowledge a teacher has of himself/herself in teaching contexts, and relationships that manifest themselves in practical professional undertakings. This study aimed at investigating the factors that most likely influence identity construction of Iranian EFL teachers. In this convergent mixed-method study, the data in the quantitative and the qualitative phases were collected, respectively, through a questionnaire and semi-structured interviews. The participants of the study were 75 English language teachers who teach in Iranian public schools. The quantitative data were analyzed by means of SPSS and the qualitative data were analyzed manually through thematic analysis. The findings showed that the majority of the participants believed that gaining experience has been the most determining factor in construction of their identities as EFL teachers. Other factors such as inspiration of previous teachers, peer learning and particularly the university programs, however, have been less effective or have had little effect in this regard. This study has implications for ELT stake-holders.
توزیع پی بست های ضمیری کردی موکری در گروه فعلی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
177 - 205
حوزههای تخصصی:
واژه بست ها به عنوان عناصری که پل ارتباطی میان حوزه های مختلف دستور زبان بوده و به شیوه های مختلف به میزبان خود پیوسته می شوند، مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته اند. از این رو، تعامل آن ها با میزبان هایی از مقوله های گوناگون و قرارگیری در جایگاه دوم با توجه به نوع حوزه عملکردشان جالب توجه است. مانند دیگر زبان های ایرانی، کردی موکری نیز به نظام واژه بستی مجهز است و واژه بست ها در زبان موردِ اشاره از قابلیت حرکت بالایی برخوردارند. مقاله پیش رو، در تلاش است تا پس از شناسایی پی بست های ضمیری در نظام واژه بستی کردی موکری، جایگاه آن ها را به کمک محدودیت های نظریه بهینگی در گروه فعلی تعیین نماید. در این مقاله، نخست، پی بست های ضمیری در نظام واژه بستی کردی موکری شناسایی می شوند. سپس، به بررسی توزیع و نقش های مختلف این واژه بست ها در زبان موردِ اشاره پرداخته می شود. پس از آن، جایگاه پی بست های ضمیری در حوزه های فعلی -گروه فعلی دارای جزءِ پیش فعل یا پیش وندهای منفی ساز ( n æ -, na- ) و پیش وندهای التزامی و امری ( bi- ) و گروه فعلی بدون جزءِ پیش فعل- به کمک محدودیت های نظریه بهینگی مورد بررسی قرار می گیرد. محدودیت های «عدم حضور واژه بست در ابتدای حوزه»، «حفظ یکپارچگی میزبان» و«حضور واژه بست چپ ترین لبه حوزه» در تعیین جایگاه واژه بست نقش دارند. این مقاله بر آن است تا به دو پرسش اصلی پاسخ دهد: نخست اینکه، آیا محدودیت های نظریه بهینگی کفایت لازم در تعیین جایگاه واژه بست را دارند؟ دوم آنکه، آیا در نتیجه رقابت محدودیت های مذکور واژه بست در جایگاه دوم قرار می گیرد؟. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای انجام شده است. در گردآوری داده ها از شمّ زبانی نگارنده اصلی مقاله به عنوان گویشور کردی موکری و نیز گویشوران این زبان بهره گرفته شد. افزون بر این، از کتاب ها، مجله ها و نوشتارهای وب گاه ها یادداشت برداری شد و حدود 10 ساعت صدای گویش وران گویش مورد نظر ضبط گردید.
حرف تعریف، نشانه مفعولی و تکواژ جمع در گویش لری بالاگریوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف سه ویژگی صرفی حرف تعریف، تکواژ جمع و نشانه مفعولی در گویش لری بالاگریوه اختصاص دارد. این پژوهش رویکردی توصیفی-تحلیلی به سه مقوله مذکور دارد و برای جمع آوری داده ها با گویشوران لر مصاحبه هایی انجام گرفته است. تکواژ های جمع در این گویش به صورت - yɑ و ʊ هستند و شباهت هایی با تکواژ های ها و -ان در فارسی وجود دارد. تکواژ -en یا -n در لری بالاگریوه نشانه مفعول است و ویژگی های خاصی را در ترکیب نشان می دهد که از آن جمله می توان به ترکیب آن با صفات ملکی در حالت جمع و نه مفرد اشاره کرد. نکره در لری بالاگریوه با ɪ و در حالت صفتی با ɜː بیان می شود در حالی که معرفه با -ke به کار رفته و در حالت صفتی به همراه -e به کار می رود. تکواژ معرفه -ke بیشتر بیانگر دانش مشترکی است که گویشوران از قبل به اشتراک گذاشته اند در حالی که معرفگی با -e به اسمی بازمی گردد که هم اکنون قابل مشاهده است و یا هم اینک با آن آشنا شده اند. ساخت معرفه و نکره در لری بالاگریوه کاملاً از صورتهای فارسی متمایز است.
معادل یابی عناصر فرهنگی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه بر اساس الگوی ایویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
233 - 267
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون ادبی به عنوان پویاترین جریان در ادبیات، بیش از گونه های دیگر دربردارنده عناصر فرهنگی و بومی است. این امر جایگاه خاصی در پژوهش های ترجمه از منظر نظریه پردازی و راهکارهای ترجمه یافته است. حکایت های مرزبان نامه از جمله متن های برجسته ادبی در ادبیات فارسی است که از عناصر و مقوله های فرهنگی پرشماری برخوردار است که در فرایند بازگردانی، مترجم را با چالش های فراوانی روبه رو می کند. این کتاب در سال 852 قمری با نام «فاکهه الخلفاء و مفاکهه الظرفاء» به قلم ابن عربشاه و با رویکردی مقصدمحور به زبان عربی ترجمه شده است. از آن جاکه انتقال تمام لایه های معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمی توان برای هر یک از عناصر فرهنگی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی نیازمند راهبردهای جامع و متنوع است. بر این مبنا، الگوی ایویر (Ivor, 1991) اساس کار پژوهش پیشِ رو قرار گرفت. ایویر (همان) برای بازگردانی عناصر فرهنگی راهبردهایی مانند وام گیری، تعریف، ترجمه تحت اللفظی، جایگزینی، واژه سازی و حذف ارائه نموده است. پژوهش پیشِ رو، کوشیده به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر الگوی ایویر (همان)، شیوه های برگردان و معادل یابی عناصر فرهنگی مرزبان نامه را در ترجمه ابن عربشاه نقد و تحلیل کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب هفتم، هشتم و نهم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مترجم در برگردان و بازآفرینی عناصر فرهنگی بیشتر از شیوه تلفیقی بهره برده و با کاربست این رویکرد، زمینه را برای خواننده عرب زبان در قالب فهم جهان متنی ناآشنا فراهم ساخته و سبب خوانایی ترجمه او شده است.
Realization and Development of the English Language Teachers’ Pedagogical Competence: A Principal Component Analysis
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at realizing and developing a scale and a model of English language teachers’ pedagogical competence (ELTPC). By reviewing the related literature and adapting Thomas’s (1987) langugae teacher competence, TESOL (2010) standards of professional EFL teachers, and teaching skills and model of pedagogical competence developed by Olsson, Martensson, and Roxa (2010) resulted in a 5-point Likert scale questionnaire consisting of seven constructs, namely preparation, management, teaching, subject mastery, assessment, attitude, and belief with 87 variables. The questionnaire underwent the scrutiny of experts’ opinion and reliability estimates, which resulted in an instrument of 60 variables for the constructs. Next, the constructs were validated with 320 high school English teachers through a principal components analysis carried out via exploratory factor analysis. The result showed the constructs enjoyed high factor loadings, and with seven variables removed from the questionnaire, a 53-variable scale was developed. Finally, a model was developed based on the seven-construct questionnaire of ELTPC. The researcher hopes that English teachers and the educational system monitor, assess, and improve the quality of teaching based on the developed scale and model of ELTPC