مقالات
حوزه های تخصصی:
شِکَند گمانیگ وِزار اثری است کلامی که در نیمه های سده سوم هجری نوشته شد. در آن زمان زبان پهلوی فاقد پشتوانه سیاسی پیشین خود بود، ضمن اینکه کاربرد روزمره اش در میان مردم را از دست می داد، و عربی و فارسی به تدریج در همه زمینه ها جای آن را می گرفتند. در چنین زمانی، نویسنده این اثر متنی کلامی را می نویسد بدون اینکه از وام واژه های عربی برای بیان مفاهیم پیچیده استفاده کند، و در این کار بسیار موفق است. او مفاهیم پیچیده را تنها با استفاده از واژه های پهلوی بیان می کند، و از امکانات واژه سازی پهلوی بیشترین بهره را می برد. چون پسوندهای اشتقاقی از جمله مهمترین امکانات واژه سازی در زبان پهلوی هستند، این سوال مطرح می شود که پسوندهای استفاده شده در این اثر چگونه کمیت و کیفیتی داشته اند؟ بدین معنی که آیا نویسنده پسوندهای پر شماری در دسترس خود داشته است و یا اینکه آن پسوندها از نظر قابلیت های واژه سازی، در مقایسه با پسوندهای فارسی ویژگی های متمایزی داشته اند؟ بررسی این اثر نشان می دهد پسوندهای استفاده شده بسیار کمتر از پسوندهای رایج در زبان فارسی بوده و به جز یکی دو مورد، همه در فارسی به کار رفته اند.
چو زدی ضربه ای ضربه ای نوش کن: تهدید متقابل وجهه در نمایش نامه «منجی در صبح نمناک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجهه تصویر هر فرد از خود، در عرصه اجتماعی است که قابلیت از دست رفتن، حفظ شدن و فزونی یافتن دارد و دارای دو بعد منفی (تمایل افراد به خودمختاری) و مثبت (تمایل افراد به موردتأیید واقع شدن) است. در هر گفتگویی لاجرم ملاحظات وجهه، که خود ارتباطی تنگاتنگ با قدرت دارد، وارد می شود. در خانواده به طور سنتی قدرت در ید مردان بوده است و این تهدید وجهه فرودستان (اعضای خانواده خود به ویژه زنان) را برای آنان سهل تر کرده است، گرچه گاهی با مقابله به مثل مواجه بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی گفتگوهای محمود شایگان و همسرش در نمایشنامه «منجی در صبح نمناک»، اثر اکبر رادی، درپی بررسی اعمال تهدیدکننده وجهه بر اساس مدل براون و لوینسون (1987) است تا با مقایسه اعمال تهدیدکننده وجهه این دو شخصیت در طول نمایشنامه مشخص کند شخصیت زن این نمایش چگونه با شخصیت های کلیشه ای جنیسیتی زنان متفاوت است. نتایج حاکی از آن است که کتایون وجهه مثبت و وجهه منفی شوهرش را با استفاده از مخالفت، انتقاد و تقابلِ بیشتر، تهدید می کند. به عبارت دیگر، هرجا شخصیت مرد، دست به اعمال تهدیدکننده وجهه بیشتری زده است، با تعداد عمل تهدیدکننده وجهه بیشتری از سوی همسرش مواجه شده است.
بررسی تهاجم کلامی در گفتمان مجلس ایران از چشم انداز بی ادبی زبانی کالپپر و چهارچوب گونه شناختی رتوریک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش گزیده هایی از گفتمان دوره دهم مجلس ایران (1395 1399ش) را با هدف شناسایی و واکاوی بی ادبی زبانی/ تهاجم کلامی بررسیده ایم. با این هدف، بر دو مبنای نظری بی ادبی زبانی کالپپر (2011)، و رتوریک ارسطو (کندی، 2007) تکیه داشتیم تا رخدادهای بی ادبی زبانی را در متن تعداد برگزیده ای از جلسات پرسش مجلس شناسایی نموده، درباره شمول آن دسته از پاره گفت ها، که دربردارنده بی ادبی اند، ذیل هر یک از گونه های رتوریک ارسطو تصمیم گیری کنیم. پرسش های پژوهش عبارت اند از: کدام مقوله های بی ادبی کالپپر (2011) و با چه بسامدی در پیکره پژوهش نمود یافته اند؟ چند درصد از پاره گفت های دربردارنده بی ادبی مشاجراتی، مشاوراتی و یا منافراتی اند؟ برخی یافته های پژوهش: در میان مقوله های کالپپر (2011: 113 193)، از فرمول واره های مرسوم شده بی ادبی، پرسش/ پیش انگاری ناخوشایند و سپس توهین، و از بی ادبی های تلویحی، اظهارات دوپهلو و سپس طعنه بیش از همه نمود یافته اند. برخی فرمول واره ها و بیان های زبانی پربسامد درپیکره، به عنوان فرمول واره های مرسوم شده بی ادبی در گفتمان (دست کم آن دوره) مجلس شناسایی و معرفی شدند. 70درصد پاره گفت های دربردارنده بی ادبی در متن جلسات پرسش مجلس ایران ذیل گونه مشاجرات و 30درصد دیگر نیز ذیل گونه مشاورات و منافرات دسته بندی شدند.
تأثیر نوای گفتار هیجانی در بازیابی حافظه بیماران مبتلا به دمانس از نوع آلزهایمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری، فرایند فراگیری اطلاعات جدید است و حافظه نتیجه یادگیری است. حافظه، توانایی ذخیره، نگهداری و بازیابی اطلاعات است که تجربیات گذشته را برای تاثیر در رفتار امروز فعال می کند. بهر چند مطالعات نشان داده اند که رویدادهای هیجانی بیشتر از رویدادهای عادی و خنثی در حافظه ماندگاری دارند اما هنوز مطالعات کمی در دسترس است که مشخص کند در برانگیختگی حافظه بیماران مبتلا به بیماری آلزهایمر محتوای واژگانی هیجانی جملات موثر است یا نوای گفتار هیجانی یا اینکه تعامل این دو، منجر به بازیابی بهتر حافظه این بیماران می شود. به همین منظور این پژوهش طراحی شد تا با مطالعه 40 بیمار مبتلا به آلزهایمر در سطح خفیف با استفاده از پایگاه داده گفتار هیجانی زبان فارسی (Persian ESD) میزان برانگیختگی حافظه بررسی شود. نتایج حاکی از این بود که محتوای واژگانی هیجانی به همراه نوای گفتار هیجانی است که در بازیابی، یادآوری و پایداری جملات هیجانی تاثیرگذار است. تاثیر نوای گفتار هیجانی بر روی واژه ها در درجه اول باعث می شود تا انگیختگی هیجانی، وضوح و صراحت حافظه را افزایش دهد و در درجه دوم باعث می شود واژه های هیجانی، گروه مفهومی یا انسجام مفهومی تشکیل دهند و از این رو بهتر بازخوانی شوند.
بررسی شفافیت در نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های صرفی زبان های مختلف تمایل دارند از اصول خاصی پیروی کنند، شفافیت یکی از این اصول مهم است. جستار حاضر، به بررسی شفافیت نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی براساس نظریه صرف طبیعی پرداخته است. مسئله اصلی آن است که شفافیت در وندهای تصریفی این دو زبان از منظر صرف طبیعی چگونه بازنمایی می شود. داده های فارسی از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و داده ها ی انگلیسی از پایگاه پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر به روش نمونه گیری تصادفی )و بر مبنای تعداد واژه های مساوی) انتخاب شده، سپس براساس دیدگاه درسلر و مایرثالر موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فارسی صورت های تصریفی -ها و –ون جمع ساز، -ترین صفت عالی ساز، ت - و -اد گذشته ساز، و ن - منفی ساز و در انگلیسی صورت های ‘s- مالکیت، -est صفت عالی ساز و -en صفت مفعولی ساز، شفاف و باقی نشانه ها غیرشفاف اند. یافته ها حاکی از آن است که شفافیت مقوله های اسم و فعل در فارسی بیش از صفت است اما شفافیت مقوله های اسم و صفت در انگلیسی بیش از شفافیت فعل است. این امر یکی از وجوه افتراق نظام صرفی این دو زبان است. همچنین، میان ملاک شفافیت و بسامدوقوع نشانه تصریفی رابطه مستقیمی وجود ندارد. در نظام صرفی هر دو زبان بین مقوله دستوری و شفافیت رابطه مستقیمی وجوددارد. اما این رابطه درخصوص شفافیت هریک از نشانه ها با بسامد وقوعشان لزوما صدق نمی کند.
نقش اصول گرایس در تعبیر فیلم فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول همکاری گرایس درمورد چگونگی کاربرد زبان در میان انسان ها و بر این اصل استوار است که سخنگویان باید سهم خود را در مکالمه براساس هدف موردنظر به درستی ایفا کنند. گرایس (1975) در این باره چهار اصل کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه را معرفی کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد اصول گرایس در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب، بررسی میزان اختلال در تعبیر متن درصورت تخطی از اصول گرایس و بررسی میزان تخطی از اصول گرایس توسط زنان و مردان در فیلم فروشنده انجام شده است. این پژوهش بر مبنای نظریه اصول گرایس و در چارچوب رویکرد ادراکی، و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، منتخبی از دیالوگ های فیلم فروشنده به عنوان داده مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در فیلم فروشنده، هیچ یک از اصول گرایس به طور کامل رعایت نشده اند و این مسئله در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب تأثیرگذار بوده است؛ امّا تعبیر متن با اختلال مواجه نشده و مخاطب به تعبیری از فیلم رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در پاسخ به جنس موافق یا مخالف، به میزان متفاوتی از هر یک از اصول گرایس تخطی می کنند.
جهان ممکن حقیقی در جملات شرطی زبان پهلوی: دستگاه فعلی گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملات شرطی چهاردهمین مورد از جهانی های زبان و قابل ارزیابی در چارچوب های رده شناختی اند. هدف از این پژوهش توصیفی-کمی، بررسی جملات شرطی زبان پهلوی ساخته شده با افعال دستگاه گذشته و بررسی نوع جهان ممکن آن بر اساس زمان دستوری بند شرط است. پیکره پژوهش کتاب های زند بهمن یسن، گزیده های زادسپرم و روایت پهلوی بود. بررسی آماری بر کتاب روایت پهلوی با حدود 250 جمله شرطی انجام شد و برای پیکره آماری، 160 جمله مشخص گردید. براساس آمار بدست آمده از پیکره تحلیل، زمان دستوری بند شرط در 85% موارد بر دستگاه حال و 15% باقیمانده در دستگاه گذشته ساخته شده بود. تحلیل معنایی نشان داد در زبان پهلوی، اگر زمان دستوری در بند شرط و جواب شرط گذشته باشد، گرایش زیادی برای حقیقی بودن جهان ممکن آن جمله شرطی وجود دارد. این نتیجه با برآیند پژوهش بقایی و نغزگوی کهن(1397) برای جملات شرطی زبان فارسی معاصر،بر اساس رده شناسی دکلرک و رید، همخوانی داشت. در ساخت جملات شرطی پهلوی بر دستگاه گذشته، علاوه بر فعل ماضی شرطی نامحقق، ماضی ساده و ماضی نقلی، فعل غیرشخصی، جمله اسمیه و اسم مصدرکاربرد داشت. در این پژوهش کاربرد فعل ماضی شرطی نامحقق در ساختار چند جمله مرکب با وجه اخباری نیز مشاهده شد.
انگاره استعاری زمان در زبان فارسی: مطالعه ای پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «زمان» یکی از مهم ترین و اساسی ترین مفاهیم در ذهن و زندگی انسان است که طبق یافته های زبان شناسان شناختی، در زبان ها و فرهنگ های مختلف غالباً به صورت استعاری درک و بیان می شود. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی زمان در زبان فارسی می پردازد و هدف آن ارائه انگاره ای نظام مند از انواع استعاره های مفهومی است که سخنگویان زبان فارسی برای درک و بیان مفهوم زمان به کار می گیرند. این مطالعه براساس نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999، لیکاف، 1993) و نظریه طرحواره های تصوری (جانسون، 1987) انجام می گیرد و داده های آن عمدتاً از پیکره همشهری (نسخه دوم) استخراج شده اند که با داده های حاصل از جستجوی اینترنتی در جستجوگر گوگل تکمیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی مفهوم زمان براساس سه طرحواره تصوری حرکت، ظرف و شیء و از طریق استعاره های مفهومی «زمان، مکان است»، زمان شیء (متحرک یا ثابت) است»، «زمان انسان است» و «زمان ظرف است» درک و بیان می شود.
تحلیل مفهوم «زندگی« از نگاه اجتماعی-شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دو روش پیکره ای و پرسش نامه ای به تحلیل مفهوم «زندگی» در زبان فارسی پرداخته است. بدین منظور، فراوانی نگاشت های تأثیرگزار بر مفهوم سازی «زندگی» در 120 جمله ی شاهد پایگاه داده های زبان فارسی بررسی شد. مشخص شد که در پیکره های زبان فارسی حوزه ی مبدأ «مکان» بیش تر از حوزه های مبدأ دیگر در مفهوم سازی «زندگی» نقش دارد. در تحلیل پرسش نامه-مدار، پرسش نامه ای با 11 جمله ی استعاره-محور و گرایش-محور (گرایش فکری) به 120 نفر نمونه ی تصادفی ارائه شد. افراد نمونه به 6 گروه زنان زیر 20 سال، مردان زیر 20 سال، زنان بین 25 تا 35 سال، مردان بین 25 تا 35 سال، زنان بالای 50 سال و مردان بالای 50 سال تقسیم می شدند. جمله های پرسش نامه، خبری و با ضمیر متکلم وحده طراحی شدند. گزینه های انتخابی پرسش نامه 5 مورد و به صورت طیفی از «بسیار موافقم» تا «بسیار مخالفم» انتخاب شدند. در این مطالعه مشخص گردید که سنین و جنسیت های مختلف جامعه ی فارسی زبان در تعریف مفهوم «زندگی» با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در پایان، نگاشت های استعاری مفاهیم «زندگی» به دو روش پیکره بنیاد و پرسش نامه بنیاد با یکدیگر مقایسه گردید و این نتیجه حاصل شد که جامعه ی فارسی زبان تا حد زیادی با پربسامدترین نگاشت های پیکره بنیاد مفهوم «زندگی» موافق است.
بررسی و تحلیل گروه های تأکیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بلاغی زبان در نوشتار و گفتار، تأکید در سخن است. تأکید به شیوه های گوناگونی صورت می گیرد. گروه های اسمی یکی از ابزارهای تأکید هستند که تاکنون کمتر مورد توجه قرارگرفته اند. منظور از گروه های تأکیدی در این نوشتار، گروه هایی است که در آنها یا ساخت واژه از واج های تکراری است یا واژه از دو یا چند تکواژ یا واژه مکرّر ساخته می شود و یا اعضای گروه به نحوی با هم ترکیب یا به هم عطف می شوند که تأکید را می رساند. گروه های تأکیدی به صورت اسم های متناسب، اسم ها و صفت های مترادف، اسم ها و صفت های متضاد، فعل های متناسب و نیز واژگانی با تناسب موسیقایی هم نشین شده اند. این تحقیق با تهیه فهرستی از نمونه ها متشکل از هزار و پانصد گروه اسمی، ساختار، ویژگی ها، خاستگاه و کارکرد آنها را بررسی و تحلیل و آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده است. کاربرد این گروه ها برای اهداف مختلف است؛ از جمله: ایجاد معانی تازه، معانی ثانوی، کنایی و مجازی، گسترش معنی، شمول، تفصیل در سخن، اختصار و ایجاز اما مهم ترین و بیشترین کارکرد آن تأکید است. مانند تاکید و برجسته سازی اهمیت چیزی، احساسات و عواطف، فاصله، مقدار و کمیت، کیفیت و شدّت.
کارکرد نشانه شناختی عناصر و جانداران طبیعت در شعر سپهری با تکیه بر رویکرد سوسور و پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توان القایی نشانه های زبانی شعر برگرفته از انواع صنایع شعری و هنرمایه های ادبی است که عامل القاء پیام هستند. شعرا از این قابلیت نشانه شناختی در خلق آثار خود بسیار بهره برده اند. سهراب سپهری از جمله شعرای معاصر است که توانسته با بهره گیری از عناصر طبیعت و شگردهای زبانی الهام گرفته از اختیارات شاعری، به شعر خود عمق معنایی بخشیده و آن را اثرگذار نماید. بر همین اساس، پژوهش حاضر با استناد به داده های برگرفته از آثار سهراب از جمله «هشت کتاب» که به روش کتابخانه ای جمع آوری گردیده، به روش توصیفی و تحلیل محتوی در قالب رویکرد نشانه شناختی سوسور و پییرس، به بررسی نشانه شناختی و رمزگشایی معنایی عناصر طبیعت در شعر سهراب پرداخته است تا فرآیند خلاقیت معنایی حاصل از بهره گیری نشانه های طبیعت در لایه های معنایی شعر وی آشکار گردد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سهراب با به کارگیری عناصر گوناگون طبیعت (باد، آب، خاک، باران، نباتات، حیوانات، ...) درصدد بوده تا ارزش های اخلاقی و هم زیستی مسالمت آمیز را به انسان ها انتقال دهد. او از عناصر طبیعت، درس تلاش و تکاپو را آموخته و همه آنها را زیبا و جلوه ای از ذات خداوند می بیند.
جستاری بر مفهوم هولوگرافیکی گنبد در متن فارسی میانه گزیده های زادِسپَرَم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار تمثیل گونه گنبد در متن فارسی میانه گزیده های زادِسپَرَم در مفهوم خاصی برای امر گذار و برون فکنی نیروی روان از ساختار گنبدی شکل تن بکار رفته است. این پژوهش، با هدف بررسی دیدگاه تمثیلی زادِسپَرَم از طرح گنبد تن و تعمیم دادن آن به الگوهای چند وجهی ساختار روان با توجه به فصل های بیست و نهم و سی ام، سعی نموده با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کهن موجود پیرامون انسان شناسی زردشتی ، به عوامل و متغیرهایی نظیر حالت های دورنوردی روان (فصل سی و یکم) به همیاری نیروی "روان در جهان مینویان" بپردازد. پرسشی که در این پژوهش مطرح می شود این است که؛ با توجه به بیان نظریه هولوگرافیکی (مَه جهان و کِه جهان)، در بدن انسان (گنبد تن) و نیروهای فراحسی (مینوی) بازخورد مفاهیمی چون پاداش، مجازات و ارزش گذاری باورهای فردی بین کشمکش نیروهای نیکی و بدی همگی وابسته به همیاری نیروی "روان در جهان مینویان" (ضمیر ناخودآگاه) اتفاق می افتد یا وابسته به نیروی اختیار و گزینش فردی ختم می شوند؟ نتیجه این بحث نشان می دهد، روان دارای فرآیند حسی حرکتی است. در این رویکرد روان، مرتبه "رَد "در مفهوم آموزگار برجسته مینوی را تحت آموزه های پدر و مادر مینوی، برای خود کسب می کند.