فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی سلسله مراتب دسترسی رابطه های دستوری کینان و کامری(1977)، در موصولی سازی و محدودیتهای بینازبانی حاکم بر آن و نیز به شیوه های نشانگذاری گروه اسمی هم مرجع با هسته اسمی بر پایه نظریات کینان(1985)، در سه زبان ایرانیِ نائینی، دلواری، و تالشی می پردازد. در این پژوهش سعی بر آن است تا به دو پرسش اساسی پاسخ داده شود: نخست، تا چه حد موصولی سازی جایگاه های نحوی متفاوت در سه زبان یاد شده با سلسله مراتب دسترسی رابطه های دستوری کینان و کامری و محدودیتهای حاکم بر آن انطباق دارد؟ دوم، در زبانهای مورد نظر، از کدام شیوه های موصولی سازی برای نشانگذاری گروه اسمی هم مرجع با هسته اسمی در هریک از جایگاه های نحوی بهره گرفته می شود؟. در سنجه پرسش های مذکور، پرسشنامه ای برمبنای چارچوب برگزیده برای گردآوری داده های مورد نیاز تدوین شد و طی مصاحبه های حضوری با گویشوران، این پرسشنامه تکمیل و حدود140.ساخت موصولی از هریک از زبانهای مورد مطالعه استخراج گردید.داده های حاصل از این سه زبان، نشان از امکان موصولی سازی تمام جایگاه های نحوی سلسله مراتب دسترسی را دارند ونیز شواهدی دال بر همسویی با محدودیتهای حاکم بر سلسله مراتب دسترسی رابطه های دستوری و نیز محدودیتهای حاکم بر نشانگذاری گروه اسمی هم مرجع با هسته اسمی به دست می دهند.
کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه لعن و نفرین: موردپژوهی ترجمه انگلیسی بچه های قالیبافخانه اثر هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی انتقادی نحوه ی کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه ی انگلیسی کریس لیر و سهیلا سحابی (2000) از کتاب بچه های قالیباف خانه ی مرادی کرمانی (1379) است. بدین منظور، الگوی «تحلیل انتقادی» (خان جان، 1391، 1392) که بر بینان نظریِ زبان شناسی سازگانی- نقشگرا (هلیدی، 1994، 2004) می باشد به عنوان چارچوب تحلیلی انتخاب گردیده است. این الگو همزمان تحلیل عوامل درونزا و برونزا را مورد توجه قرار می دهد و هم به محصول ترجمه، هم به فرآیند ترجمه نظر دارد. ضمن ملاحظه دو فرض بنیادین «ترجمه به مثابه ی بافت آفرینی مجدد» و «ترجمه به مثابه ی تصفیه» که در الگوی تحلیل انتقادی ترجمه مدّ نظر بوده اند، این پژوهش با نحوه ی کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجمان اثر و ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب داشته و نیل به معیار تعادل نقشی را محقق ساخته است. پس از شناسایی این عبارت ها ، به بررسی عملکرد مترجمان کتاب در برگردان این کنش گفتاریِ پرداختیم تا ببینیم از میان چهار راهکار «معادل سازیِ (توصیفی)»، «معادل یابیِ (فرهنگی)»، «رویکرد سلبی» (حذف) و «انتقال»، بیشتر از کدام راهکارها بهره جسته اند. محاسبه فراوانی این راهکارها مبین آن بوده است که مترجمان در برگردان این کنش گفتاری به ترتیب از راهکارهای «معادل سازی»، «انتقال و «حذف» بیشترین استفاده را داشته اند و «معادل یابی» به کار گرفته نشده است.
محدودیت های واج آرایی در وام واژه های سه هجایی دارای توالی سه همخوانی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش محدودیت های واج آرایی را در وام واژه های سههجایی که در زیرساخت، توالی سه همخوانی دارند، در چارچوب بهینگی بررسی می کند. از نظر پولگرام و میچ (1965:76) رشته ای از همخوان ها که درون یک هجا هستند، خوشه نام دارند و اگر در در دو هجای متوالی باشند، توالی تشکیل می دهند. اغلب توالی های سه همخوانی، در زیرساخت نتیجه وجود خوشه همخوانی آغازی در هجای دوم یا سوم می باشند که با پایانه هجای قبل تشکیل توالی می دهد. برای مطالعه این توالی ها، 9725 واژه بسیط سه هجایی موجود در زبان فارسی از فرهنگ مشیری و دهخدا استخراج شدند و پس از ثبت و تحلیل در نرم افزار اکسل، 36 واژه دارای توالی سه همخوانی در مرز هجاها شناسایی گردید. مطالعات نشان می دهند همه واژه های دارای توالی همخوانی، وام واژه هستند، بجز سه مورد که متعلق به فارسی قدیم با کاربرد مهجور هستند. همچنین، توالی های سه همخوانی حاصل از خوشه آغازی برای شکستن خوشه آغازی و انطباق با ساخت هجایی فارسی بازهجابندی می شوند و بازهجابندی بدون درج واکه و یا همراه با درجِ واکه به صورت اجباری و همنوا رخ می دهند تا از تشکیل خوشه آغازی در فارسی جلوگیری شود. در همه این موارد، بازهجابندی منوط به برقراری رسایی در مرز هجاست و با استفاده از استدلال گوسکوا (2001) درباره نقش محدودیت مجاورت هجا تبیین می شود
تأثیر جنسیت در بیان جزئیات، در نوشتار فارسی آموزان خارجی سطح پیشرفته از منظر دستور نقشگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
141 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جنسیت نویسنده در ارائه جزئیات در نوشتار فارسی آموزان سطح پیشرفته، در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند هلیدی است. از آنجاکه بیان جزئیات در دستور نقشگرای نظام مند هلیدی و فرانقش اندیشگانی، در قالب افزوده های حاشیه ای بازنمایی می شوند، در این پژوهش، افزوده های حاشیه ای به کار رفته در نوشتار فارسی آموزان سطح پیشرفته زن و مرد در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند، استخراج و بررسی گردیدند. نمونه آماری و پیکره مورد استفاده در این پژوهش، نوشتار 248 نفر از فارسی آموزان خارجی سطح پیشرفته زن و مردِ مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد است. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی ساده است. روش کار بدین صورت انجام شد که نوشتار 248 نفر از فارسی آموزان بر اساس جنسیت تفکیک شد (124 نفر زن و 124 نفر مرد). سپس، تمام افزوده های حاشیه ای به کاررفته در نوشتار فارسی آموزان مرد و زن براساس تقسیم بندی هلیدی تعیین شدند. سپس، تعداد و درصد توزیع انواع افزوده های حاشیه ای محاسبه و نتایج با هم مقایسه شد. برای بررسی معنادار بودن تفاوت ها میان زنان و مردان، از آزمون آماری خی دو استفاده شد. سرانجام، این نتایج حاصل شد که زنان بیش از مردان از افزوده های حاشیه ای استفاده کرده اند. مردان، فقط از یک افزوده حاشیه ای (سبب)، بیشتر از زنان استفاده کرده اند. همچنین، از میان افزوده های حاشیه ای موقعیت و مکان پربسامدترین در نوشتار فارسی آموزان سطح پیشرفته بوده است.
واکاوی گفتمان تبلیغات تلویزیونی مؤسّسات آمادگی کنکور: بررسی موردی سه تبلیغ تلویزیونی مؤسسه مدرسان شریف، پارسه و ماهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
301 - 326
حوزه های تخصصی:
«صنعت کنکور» در ایران مایه ایجاد رقابتی تنگاتنگ میانِ مؤسّسه های آموزشیِ آمادگیِ آزمون ورودیِ دانشگاه ها شده که با تبلیغات رسانه ای گسترده می کوشد تا گویِ سبقت را از دیگر مؤسّسه های رقیب بربایند. با وجودِ این حضور پررنگ، گفتمانِ این تبلیغات رسانه ای و ارزش ها و ایدئولوژی های موجود در لایه های پنهان آن ها -به عنوان نمونه ای از بازاری سازیِ گفتمانِ آموزشِ عالی- موردِ بازنمایی قرار نگرفته است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش گفتمانیِ فرکلاف، نُه تبلیغِ تلویزیونی دوره های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد و دکتری به وسیله سه مؤسّسه نام آشنا (هر مؤسّسه سه تبلیغ) -که به صورت هدفمند انتخاب شده اند- واکاوی و تحلیل شدند. بررسی ویژگی های زبانی و غیرِ زبانی این تبلیغ ها نشان می دهد که سازندگان این تبلیغ ها با بهره گیری از شگرد های گوناگون، همگام با خلقِ رویای دانش اندوزی در دانشگاه به تلقین «احساس نیاز» به مؤسّسه ها برای دست یابی به موفقیت پرداخته اند. همچنین، این تبلیغ سازها با ارائه خدمات مشتری پسند به بازتولید و عادی سازی نگرشِ تجاری به علم و مشروعیت بخشی به آن می پردازند؛ ایدئولوژی که با ماهیت متعالی علم و دانش اندوزی در تضاد است.
تأثیر الگوی کلاس درس معکوس بر ایجاد درگیری کلاسی در دانشجویان رشته زبان انگلیسی برای بهبود مهارت نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
88 - 105
حوزه های تخصصی:
امروزه یادگیری به عنوان چالشی انگاشته می شود که باید هم زمان در جنبه های مختلف با آن روبه رو شد. در واقع، یادگیری دیگر محدود به کلاس نیست و فناورهای نوین نقش بسیار مهمی را از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی در بهینه سازی یادگیری در کلاس درس و خارج از آن ایفا می کنند و روش های تدریس سنتی را به چالش کشیده اند. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مدل کلاس درس معکوس به عنوان رویکردی ترکیبی در آموزش بر درگیری (مشارکت) تحصیلی و بهبود مهارت نوشتاری دانشجویان در آموزش زبان انگلیسی است. این پژوهش در کلاس درس نگارش پیشرفته به مدت هشت هفته در نیم سال اول تحصیلی 2018-2019 بر روی دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه کردستان انجام شد. در این پژوهش، طرح نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری شامل 36 نفر (هر گروه 18 نفر) بود. در گروه آزمایش با استفاده از مدل کلاس معکوس و در گروه کنترل به روش معمول آموزش داده شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو (Reeve, 2013) و آزمون محقق ساخته مهارت نوشتاری بود. یافته های تحلیل کوواریانس و سنجش تکرار نشان داد که الگوی کلاس درس معکوس در مقایسه با روش معمول و سنتی در بهبود مهارت نوشتن و میزان درگیری تحصیلی مؤثرتر است. بنابراین، به مدرسان و معلمان پیشنهاد می شود از الگوی کلاس درس معکوس برای تقویت مهارت های زبانی و مشارکت فراگیران در کلاس بهره برند.
نقش لذّت زبان خارجی و بی انگیزشی یادگیری در رابطه بین حس تعلق با عملکرد درسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
101 - 130
حوزه های تخصصی:
با توجّه به فقر پژوهشی در تحقیقات طولی آموزش زبان انگلیسی در زمینه ترکیب روان شناسی مثبت و منفی، مطالعه کنونی با هدف بررسی خط سیر و نقش میانجی گری لذّت زبان خارجی و بی انگیزشی یادگیری در رابطه بین حس تعلق با عملکرد درسی زبان انگلیسی اجرا گردید. نمونه این پژوهش به تعداد 557 دانشجو ترم اوّل دانشگاهی از رشته های غیر زبان انگلیسی به وسیله نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی طولی، داده ها در سه دوره زمانی مختلف در طول یک ترم تحصیلی جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری «منحنی رشد پنهان» نشان داد که کاهش معنی داری در لذّت زبان خارجی و افزایش معنی داری در بی انگیزشی یادگیری در طول ترم تحصیلی در درس زبان پیش دانشگاهی بین شرکت کنندگان این تحقیق وجود داشت. درحالی که همبستگی حس تعلق با میزان اوّلیه بی انگیزشی یادگیری زبان منفی بود، حس تعلق با میزان اوّلیه لذّت زبان خارجی همبستگی مثبت داشت. تأثیر غیر مستقیم حس تعلق در محیط کلاس بر عملکرد درسی زبان با میانجی گری لذّت زبان خارجی و بی انگیزشی یادگیری معنی دار گزارش شد؛ این در حالی بود که بدون متغیر های میانجی تأثیر مستقیم حس تعلق در محیط کلاس بر عملکرد درسی زبان معنی دار نبود. یافته های این پژوهش دارای کاربردهای آموزشی مهمی است که مورد بحث قرار گرفته است.
Examining the Predictive Power of Pedagogical Style in Determining the Young Learners’ EFL Instructors’ Perception of Dynamic Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Through a descriptive Ex Post Facto research design, the relationship between teacher reflection and classroom management, the predictive power of teacher reflection components regarding classroom management, and classroom management strategies used by high and low reflective teachers were examined. To this end, 113 EFL teachers completed the Attitudes and Beliefs on Classroom Control (ABCC) Inventory (Martin et al., 1998b) and teacher reflection inventory (Akbari et al., 2010). The results of the Pearson product-moment correlation coefficient showed that there was a significant positive relationship between teachers’ reflection and their sense of classroom management. Moreover, a multiple regression was run whose findings revealed that practical and critical components of reflection are the best predictors of teachers’ sense of classroom management. Twenty teachers were also interviewed and the thematic analysis of the interview showed that high reflective teachers used different kinds of management strategies, for their students’ social, emotional, and behavioral difficulties using proper pedagogical planning and techniques of teachers’ teaching style, expertise, and experience in better assessment of the students in the classroom.
تحلیلی رده شناختی از ساخت مقایسه عالی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رده شناختی «ساخت مقایسه عالی» و تحلیل تفاوت های صوری و نقشی مؤلفه های این ساخت در زبان فارسی است. بدین منظور می کوشیم تا اولاً مهمترین راهبردهای ساختواژی-نحوی رمزگذاری مفهوم مقایسه عالی را بازشناسیم؛ سپس نمود صوری هر یک از مؤلفه های مذکور را مورد بررسی قرار دهیم؛ در نهایت بر مبنای دسته بندی رده شناسی (Stassen, 1985)و آراء (Nose, 2010) راهبرد غالب بیان مقایسه عالی را مشخص کرده و سپس میزان کفایت الگوی پیشنهادی نوسه (Nose, 2010) در تبیین تفاوت های صوری-نقشی موجود در ساخت های مقایسه عالی را مورد ارزیابی قرار دهیم. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیکره-بنیاد است. داده ها شامل 164 جمله است که از فرهنگ فارسی عامیانه (نجفی، 1387)، استخراج شده اند. یافته ها نشان داد که زبان فارسی به دلیل برخورداری از «ساخت اضافه»، «ترتیب واژه آزاد» و همچنین یک ساخت اختصاصی دستوری شده، از راهبردهای متنوعی برای رمزگذاری مقایسه عالی استفاده می کند. همچنین، مشخص شد که نمود صوری مؤلفه های «درجه پارامتر»، «نشانگر استاندارد» و «استاندارد» در زبان فارسی اجباری نیست و ترتیب آنها در جمله انعطاف پذیر است؛ اما نمود صوری مؤلفه های «مقایسه شونده» و «پارامتر» فقط در یک مورد، اختیاری و در سایر ساخت ها اجباری است. علاوه براین، مشخص شد که اگرچه ساخت های مقایسه عالی در فارسی اکثراً از نوع «مکانی» هستند، اما این زبان علاوه بر ساخت های مطرح شده توسط اشتاسن و نوسه، از ساخت ها و راهبردهایی بهره می گیرد که از فهرست زبان های مورد مطالعه آنها مغفول مانده اند. در پایان، نتیجه گرفتیم که دسته بندی رده شناسی اشتاسن و الگوی پیشنهادی نوسه، کفایت لازم و کافی برای تبیین داده های فارسی را ندارند و نیازمند بازنگری هستند.
تحلیل گزیده ای از اشعار فیلیس ویتلی، شاعر آفریقایی آمریکایی برپایه نظریه «استدلالِ» تولمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه استدلال یا استدلال ورزی، مطالعه ای بین رشته ای است که می توان ازطریق آن و با استنتاج منطقی، به نتیجه خاصی رسید. استنتاج منطقی بدین معنا است که ادعاهایی، چه صحیح چه غلط، مبتنی بر مقدماتی مطرح می شود. این فرایند در علوم انسانی، مناظره های مدنی، مباحثه و گفتگو کاربرد داشته و هدف از آن غالباً اقناع مخاطب و دفاع از اعتقادات ویا منافع طرفین است. یکی ازنظریه های معروف، نظریه استدلال ورزی تولمین است که دارای شش مؤلفه دعا، داده ها، برهان، پشتوانه برهان، ردیّه یا نقیض برهان و شاخص های قطعیتِ کلام می باشد که سه مورد اول حضور قطعی و مابقی، اختیاریا ند. این پژوهش تحلیلی توصیفی که بر محور نظریه ادبی می باشد، با هدف تحلیل و واکاویِ چند قطعه برگزیده از اشعار (مجموعه های دعاوی و توصیه هایِ) سیاسی، اخلاقی و اعتقادی فیلیس ویتلی؛ ویتلی، شاعر آفریقایی آمریکایی(1773) از سه جنبه الف) شناسایی برهان ها، ب) شناسایی دعاوی و زمینه آنها و ج) لحن و قطعیت کلام مورد توجه قرارگرفته-است. نتایج حاصل از این بحث، مشخص می سازد که دعاوی و توصیه های ویتلی با زبانی ساده و به دور از تصنع و تکلف ادبی بازنویسی شده و نسبت به تعداد قطعات، دارای تنوع بسیار زیادی هستند. دعاوی مذکور، نشان ازآن دارد که ویتلی در زمره وظیفه گرایان قاعده نگر که گرایشی از هنجارشناسان اخلاق هستند، می باشد. در نمونه اشعار بررسی شده، برهان های متعددی شناسایی شده غالباً ازنوع عقلی بوده و به صورت تلویحی و ضمنی مورد اشاره قرارگرفته اند. هرچند ویتلی، در بیان توصیه های خود به افراد صاحب مسند و عالی رتبه، از ساخت های محافظه کارانه دعایی، تعجبی، مبالغه و سؤال خطابی بهره می برده، ولی، غالباً ترجیح می داده از ساختار قاطع خبری استفاده کند که ذاتاً نیازی به تقویت کننده ندارد. در مجموع، ویتلی در اشعار منتخب، لحن قاطع، بااطمینان و باثباتی دارد.
توصیف دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان
حوزه های تخصصی:
گویش بهدینی ازجمله گویش های مرکزی ایران است که دری زردشتی یا گورونی نامیده می شود. این گویش خود دربردارنده دو گونه بهدینی یزدی و بهدینی کرمانی است که برخلاف شباهت های بسیار، تفاوت هایی نیز میان آنها وجود دارد. به نظر می رسد در این گویش واژه ها و اصطلاحات دینی زردشتی دخیل از زبان های اوستایی و پهلوی ساسانی، فراوانی وجود داشته باشد. در پژوهش پیش رو دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمانی بررسی شده است. روش کار میدانی (مصاحبه) و کتابخانه ای بوده است. با استفاده از روش های مصاحبه و مکالمه خودانگیخته از گویشوران جمله ها و واژه های مورد نظر پرسیده شد و یا به گونه غیرمستقیم با انجام گفتگوهای هدف دار جملات و واژه های مورد نظر ضبط گردید. پس از بررسی، مشخص شد در دستگاه فعل در گویش بهدینی کرمان، ساختارهایی همچون ساخت کنایی حفظ شده است. همچنین، فعل در گویش بهدینی کرمانی دارای دو ستاک حال و گذشته است و علامت مصدری در گویش بهدینی کرمان پسوند ( mo:n-) است.
Life Satisfaction and Empathy in Iranian EFL Teachers: A correlational study
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
109 - 129
حوزه های تخصصی:
This study intended to explore Iranian EFL teachers’ life satisfaction as well as their empathy levels. Furthermore, the relationship between Iranian EFL teacher’s life satisfaction and their empathy was investigated. To achieve these objectives, a group of 245 male and female Iranian EFL teachers with the age range of 20 to 55 years old participated. Data were collected through Life Satisfaction and Empathy Questionnaires. Results revealed that EFL teachers were satisfied with their life and were empathic teachers. Moreover, a significant relationship was found between these two variables. The main conclusion is that life satisfaction can have positive impacts on certain aspects of life; hence, it is recommended that proper conditions be provided for the EFL teachers. Additionally, having empathy with students may create happiness in both students and the teacher. Such happiness can presumably make the student bear a positive perspective towards language learning, thereby making them more motivated to learn English.
نقش معلمان در اصلاح برنامه درسی آموزش زبان در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش بنیادین معلمان زبان را در راستای اجرای سیاست های آموزش زبان نمی توان نادیده گرفت. در سالهای اخیر بطور کلی نقش معلمان، و بطور خاص کارکرد آنان در اصلاح برنامه درسی، مورد توجه زیادی قرار گرفته است چرا که این نقش و حضور فعال معلمان در فرایند اصلاح برنامه درسی حائز اهمیت بسیار است. این مطالعه بر آن است تا نحوه اعمال نقش گروهی از معلمان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی را در زمان اصلاح برنامه درسی بررسی کند. در راستای بررسی موضوع مور بحث، در این بررسی از روش پژوهش روایی بهره گرفته شده و رویکرد بوم شناختی پریستلی، بیستا، و رابینسون (2015) مطمح نظر قرار گرفته است. در این پژوهش هفت معلم (بین ۳۰ تا ۴۵ ساله) با تجربه ی تدریس انگلیسی به عنوان زبان خارجی که دارای سابقه تدریس بیش از 10 سال در دبیرستان های دولتی بودند شرکت کردند. روشی هدفمند و نمونه گیری توپ برفی برای انتخاب معلمانی که هم کتاب های درسی قدیم و هم جدید ارائه شده توسط وزارت آموزش و پرورش را بیشتر از پنج سال تدریس کردند، استفاده شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از آن بود که معلمان نقش اجرایی خود را برای کنار آمدن با چالش ها از طریق اتکا به تجربه های گذشته، ساختن تصویری از آینده و اجرای برنامه درسی علی رغم مشکلات پیش رو اعمال کردند. این مطالعه همچنان اهمیت نقش معلم در توسعه حرفه ای و بهبود تحصیل و یادگیری در زمان اصلاح برنامه درسی را نشان می دهد.
ترجمه در ژانر وحشت: رمان گورستان اثر نیل گیمن و ترجمه فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ابزاری مناسب است که امکان خواندن متون مختلف از جمله ادبیات وحشت را در سراسر جهان فراهم می کند. وینه و داربلنه (نقل در ماندی، 1391) از نظریه پردازانی هستند که راه بردهای هفت گانه ای را برای ترجمه معرفی می کنند. این راه بردها عبارتند از: وام گیری، ترجمه تحت اللفظی، گرته برداری، تغییر شکل، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس. دیویس (2003) برای ترجمه واژگان خاص فرهنگی هفت راه برد ارائه می دهد و سه راه برد پانویس، صرف نظر کردن از ارجاع فرهنگی و معادل یابی در ترجمه ژانر وحشت نقشی مهم دارند. در این پژوهش، سعی شده با استفاده از شیوه اسنادی کتابخانه ای، رمان گورستان (The Graveyard) اثر نیل گیمن بررسی و چالش های ترجمه ژانر وحشت در ترجمه فارسی این اثر بر اساس مدل نظری وینه و داربلنه و دیویس مورد مطالعه قرار گیرد؛ بنابراین، پرسش های پژوهش به این شرح است: مترجم از چه راه برد هایی برای ترجمه اثر وحشت استفاده کرده است؟ آیا مترجم توانسته راه برد های ترجمه را بر اساس ویژگی های ژانر وحشت به کار گیرد و متنی با تأثیر مشابه متن مبدأ خلق کند؟ نتایج نشان داد مترجم از راه برد های حذف، اقتباس، ترجمه تحت اللفظی، جابجایی و تغییر بیان استفاده کرده است. در بسیاری از موارد، مترجم در هنگام انتخاب راه برد به ویژگی های ژانر وحشت توجه لازم را نداشته همین امر باعث شده مخاطب در هنگام خواندن متن اصلی احساس وحشت بیشتری را تجربه کند. نتایج حاصل از این پژوهش علاوه بر اینکه به مترجم کمک می کند تا نقاط ضعف و قوت ترجمه خود را شناسایی کند، ضرورت و اهمیت توجه به ویژگی های متن را برای مترجمان و دانشجویان رشته زبان انگلیسی آشکارخواهد کرد.
A Cognitive Representation of Semantic Problems in Teaching English Vocabulary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aims at investigating English lexicon polysemy within the cognitive approach to study the way based on which Persian language learners learn English lexicon with the concepts used in cognitive linguistics such as, prototype, polysemy, categorization, etc. The nature of the methodology used in this qualitative research for studying the meanings of English lexicon is a descriptive-analytic method. After the semantic analysis of the English lexicon based on the model of Dirven & Verspoor (2004), it was found that the meanings of the lexicon are classifiable based on theoretical procedures on cognitive semantics. The authors are trying to show the cognitive concepts in cognitive linguistics can be used for teaching English lexicon. The findings, generally, showed that the unconscious knowledge of learners in learning the cognitive structure of the meanings of the lexicon has a meaningful relationship with learning. The results also revealed that the lexicon has a semantic network semantically, in which the notion of core or prototype is located in the center of the semantic network and the rest of the meanings can be examined as the peripheral meanings of a lexicon.
The Effect of Critical Thinking-Oriented Dynamic Assessment on Iranian EFL Learners' Learning Potential: A Study of Reading Comprehension Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۱
193 - 227
حوزه های تخصصی:
The present study is part of a Ph.D. program that explores the possible effect of critical thinking-oriented dynamic assessment (CT-DA) on learners' learning potential in reading comprehension skills. 21 Iranian language learners who were homogenized in terms of their language proficiency, reading comprehension, and critical thinking abilities participated in this study. Learners were divided into three groups of CT-DA, dynamic assessment (DA), and Control group. While learners in CT-DA received mediation loaded with critical thinking techniques, learners in DA group received dynamic assessment mediation, and learners in the Control group did not receive any mediation. The analysis of the results revealed that DA and CT-DA significantly improve learners' reading potential scores. Moreover, significant differences between the Learning Potential Score (LPS) of DA and CT-DA groups were found, denoting the better performance of participants who received a critical thinking-oriented dynamic assessment. Finally, the qualitative analyses led to the detection of eleven mediational strategies which nurtured the development of the reading comprehension ability of L2 learners during CT-DA. The article concludes with suggestions for further research on dynamic assessment and critical thinking in second/foreign language development.
بررسی تأثیر بکارگیری روش تفکر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان زبان فرانسه براساس الگوی ابعاد فرهنگی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین فرایند یاددهی‑یادگیری و مقوله فرهنگ در دهه های اخیر توجّه صاحب نظران حوزه آموزش را به خود معطوف کرده است؛ از نظر این محقّقان، فرایند یاددهی‑یادگیری پدیده ای است که در بستر اجتماع و تحت تأثیر عوامل و متغیرهای فرهنگی شکل می گیرد؛ به همین دلیل نمی توان مطالعات فرهنگ و یادگیری را از یکدیگر جدا دانست و تأثیر متغیرهای فرهنگی بر جریان یاددهی‑یادگیری را نادیده گرفت. در همین راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا از سویی به مطالعه ویژگی های فرهنگی فراگیران ایرانی بپردازد و از سویی دیگر، امکان تغییر این ویژگی های فرهنگ محور را بررسی و واکاوی کند. به منظور تحقّق اهداف پژوهش و دستیابی به الگویی بهینه و کاربردی در زمینه فرایند یاددهی‑یادگیری زبان فرانسه، مقاله حاضر تأثیر روش تفکّر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان ایرانی را در چارچوب الگوی «ابعاد فرهنگی هافستد» مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با روش شبه آزمایشی در بین 48 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی زبان و ادبیّات فرانسه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 98- 97 دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت. برای سنجش مؤلفه های فرهنگ یادگیری جامعه آماری از پرسشنامه محقّق ساخته ابعاد فرهنگی هافستد استفاده شد. بررسی و تحلیل داده ها بیانگر تفاوت آماری معنادار بین ابعاد فاصله قدرت، فردگرایی‑جمع گرایی، مردنگری‑زن نگری، جهت گیری بلندمدّت جهت گیری کوتاه مدّت و عدم تفاوت آماری معنادار بین بعد ابهام گریزی در گروه های آزمایش و کنترل بود. یافته های پژوهش از یک سو نشان داد که به کارگیری شیوه تفکّر شبکه ای م ی تواند ابعاد فرهنگی هافستد را به طور معناداری متأثر سازد؛ از سویی دیگر، دریافتیم که به کارگیری این روش امکان و بستر مناسبی را برای اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری زبا ن آموزان فراهم می سازد.
نمود مستمردر کردی سورانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، نمود ناقص مستمر در کردی سورانی را از منظر برنامه کمینه گرا بررسی کرده است. مسئله اصلی جستار حاضر، تعیین ماهیت زنجیره «χæri:k bu:n» به مثابه ابزار نمایش نمود مستمر و چگونگی ترکیب آن با فعل اصلی در ساختمان جمله است. بررسی داده های مربوط بیان گر آن است که عنصر «æχri:k» به مقوله صفت تعلّق دارد، اگرچه قادر به توصیف مستقیم اسم نیست. به پیروی از بیکر (2003) نبود مشخّصه فای عامل اصلی این ویژگی صفتی تلقّی شد. زنجیره صفت «æχri:k» و فعل ربطی «bu:n»، برخلاف باور دبیرمقدم (1392) نه یک فعل ربطی، بلکه همچون زبان پنجابی (گیل و گلیسن، 1969)، فعلی الحاقی است که همواره برای بیان نمود مستمر و تقریب به کار می رود. درخصوص نحوه ترکیب زنجیره پیش گفته با فعل اصلی جمله، نیز نشان داده شد که نمود مستمر در زبان کردی ساختی مانند افعال پیاپی دارد. در این زمینه به پیروی از میوسکن و وینسترا (2006) نشان دادیم که فعل « bu:næχri:k» درون یک گروه نمودی فرعی قرار دارد که این گروه به صورت ادات به گروه نمود ناقص اصلی متّصل می شود و موجب تکرار سطح می شود.
Processability Theory: Stage-like Development of ‘Copula inversion’ and ‘Negation’ in Iranian EFL Learners’ Writing Performance
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
27 - 38
حوزه های تخصصی:
Processability Theory (PT) is regarded as one of the prominent theory of second language acquisition (SLA) developed to illuminate the developmental sequences in SLA as well as some other linguistic phenomena (Pienemann, 1998a; 2011).Since 1990s, Processability has been at the center of attention in second language acquisition research. Within the framework of Processability theory and through analyzing the written performance of Iranian EFL learners, the present research focused on the acquisition of “Copula inversion” and “Negation” across five proficiency levels, from elementary to advanced and compared it with the stage-like development model of morpho-syntactic structures proposed by Pienemann (1998a, 2011). The study followed a descriptive method of research and the data was collected from 350 participants in five different proficiency levels from elementary, pre-intermediate, intermediate, upper-intermediate and advanced. The participants were asked to provide samples of their written performance on different tasks such as introduction task, habitual action task, story retelling task, audio-video-retelling task, picture description task, composition, communication task. The data in this research was analyzed both qualitatively, in order to identify and classify the type and order of the morpho-syntactic structures; and quantitatively, by calculating means. The results of Kruskal-Wallis test revealed that “Negation” emerged at the elementary level of the language learners’ performance and “copula inversion” emerged at the intermediate level. Just the same, the competence of the learner grows stronger in concern with these variables through the higher proficiency levels. These findings imply that PT is valid for Iranian EFL learners, as well.
Reflective Reciprocal Teaching: A Technique for Improving Iranian EFL Learners’ Reading Comprehension Ability
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
39 - 63
حوزه های تخصصی:
The primary aim of this study was to shed light on the impact of a new instruction model, reflective reciprocal teaching (RRT), on English as a foreign language learners' (EFL) reading comprehension ability. Its mode of inquiry was a mixed-method, and it took on a quasi-experimental design, including a pretest, treatment, and posttest paradigm. The sampling techniques were both convenience and random sampling by which 100 EFL freshman learners were selected and assigned into three groups of reflective reciprocal teaching (RRT), reciprocal teaching (RT), and control. Two tests, namely Oxford Quick Placement Test and Michigan English Language Assessment Battery, were used to measure EFL learners' proficiency level and reading comprehension ability in its quantitative phase. ANOVA was utilized to analyze the collected data. Also, during the next step, which aimed to explore the learners' perceptions of RRT instruction, semi-structured interviews were used to collect qualitative data. The results indicated that the RRT group outperformed the control group regarding their reading comprehension ability; however, the RT instruction did not significantly impact this issue. Accordingly, the qualitative data analysis findings indicated that self-regulated learning, perceived competence, metacognitive awareness, confidence, and intrinsic motivation were the significant results of the RRT instruction model, contributing to the learners' reading comprehension ability.