پژوهش های زبان شناسی

پژوهش های زبان شناسی

پژوهش های زبان شناسی سال سیزدهم بهار و تابستان 1400 شماره 1 (پیاپی 24) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مقایسه توان شبیه سازی ادراکی در کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن و کودکان طبیعی از دیدگاه شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت جسمی شده درک زبان شبیه سازی ادراکی کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن کودکان طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
طبق رویکرد زبان شناسی شناختی، ساختار مفهومی ما ذاتاً جسمی شده است و موضوع مهمی که در شناخت جسمی شده مطرح می شود این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقش بسیار مهمی بر روی عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، تشخیص اشیاء، درک زبان و تصویرسازی ادراکی و حرکتی ایفاء می کنند. در همین راستا، طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب ادراکی منجر به فعال سازی ساختارهای ادراکی مشابه در مغز می شود. با این توضیح، پرسش مهمی که پیش می آید این است که آیا نقص در مهارت ادراک دیداری بر شبیه سازی ادراکی حین پردازش زبان اثرگذار است یا خیر. پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از آزمون جفت کردن تصویر با جمله، پاسخ این پرسش را پیدا کند و به بررسی این موضوع بپردازد که تا چه میزان کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن قادرند مفاهیم ادراکی (شکل و جهت) که به صورت ضمنی در جمله مطرح شده اند را شبیه سازی کنند. بدین منظور 17 کودک 8 تا 13 ساله مبتلا به اختلال ویژه خواندن و 17 کودک 8 تا 13 ساله طبیعی در شهر شیراز مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در آزمون شبیه سازی ادراکی میان دو گروه وجود دارد و کودکان مبتلا به اختلال خواندن کمتر قادر به فعال سازی شبیه سازی ادراکی هستند و به درستی نمی توانند تفاوت میان تصاویر همخوان با ناهمخوان را تشخیص دهند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفا می کند و نقص در مهارت ادراک دیداری می تواند تاثیر منفی بر فعال سازی شبیه سازی ادراکی داشته باشد که این موضوع تأییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
۲.

درباره ساخت و کارکرد ساخت های آینده ساز در جوشقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آینده جوشقانی زبان های ایرانی زمان وجهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
در حالی که بیشتر زبان های ایرانی ساخت خاصی برای بیان آینده ندارند، جوشقانی که یکی از زبان های مرکزی ایران در شمال اصفهان است، سه ساخت آینده ساز دارد: آینده نزدیک برای اشاره به زمان آینده نزدیک و قطعیت در انجام کار، آینده دور برای بیان زمان آینده دور و قطعیت نداشتن در انجام کار، همچنین برای بیان وجهیت خواستاری و نامحقق، و آینده امری. این مقاله در کنار توصیف ساخت و کاربرد این ساخت ها، با نگاهی به روند تحول تاریخی، چگونگی شکل گیری این ساخت ها را بررسی می کند. همچنین، با بررسی کارکردهایی که این ساخت ها دارند، چگونگی شکل گیری کاربردهای جدید را برای ساخت های آینده ساز در جوشقانی بررسی می کند. بررسی کاربرد ساخت های آینده ساز در جوشقانی نشان می دهد کاربردهای جدیدی که این ساخت ها یافته اند، در چارچوب ارتباط زمان آینده با وجهیت های خواستاری، نامحقق و امری قابل تحلیل است و برای آینده نزدیک ویژگی نمود فعل در کنار زمان، عامل شکل گیری آینده نزدیک بوده است.
۳.

الگوی آهنگیِ ساخت اطلاعی در لهجه کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی آهنگ ساخت اطلاعی بسامد پایه ترادف لهجه کاشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی آهنگ پاره گفتارهای کاشانی در انواعِ کانون گسترده، محدود و تقابلی با ساخت های نحوی متفاوت است. این ساخت های نحوی با تغییر ترتیب سازه های فعل، فاعل و مفعول حاصل شده است. داده ها شامل چهار جمله در سه ساختِ نحوی با کانون گسترده، یک ساخت نحویِ بی نشان در کانون های محدود و تقابلی (درمجموع پنج حالت) از هشت گویشور زن و هشت گویشور مرد کاشانی است که در فضای آکوستیک با فرکانس نمونه برداری 22050 هرتز ضبط شد. تمامی 320 جمله ضبط شده در دو لایه نواخت و آوا در نرم افزار پرات برچسب گذاری شد و فرکانس پایه هر کلمه در پنج فاصله زمانی اندازه گیری شد، و بعد از محاسبه میانگینِ آن ها، منحنی آهنگ پاره گفتارها در نرم افزار آماری spss ترسیم شد. نتایج نشان داد منحنی تغییرات زیروبمی پاره گفتار کاشانی در حالت بی نشان، تابع الگوی نزول منحنی است، به علاوه، منحنی آهنگ به جایگاه فعل، به عنوان هسته حساس است. فعل آخرین سازه دریافت کننده تکیه زیروبمی در جمله است و سازه های بعد از خود را تکیه زدایی می کند. در نهایت آنکه، سازه کانونی در انواع کانون های محدود و تقابلی با دامنه فرکانس و برجستگی بیشتر، در مقایسه با دیگر سازه ها، در جمله ظاهر می شود. همچنین، ترادفِ قله تکیه زیروبمی در تمام هجاهای تکیه بر با واکه هجای بعد از هجای تکیه بر انطباق دارد. نتایج این پژوهش می تواند در رده بندی لهجه ها و گویش ها و نیز در شناسایی گویشورانِ گویش های مختلف کاربرد داشته باشد.
۴.

معانیِ طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» در توضیح دستوری شدگی ثانویهآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستوری شدگی ثانویه چندمعنایی طرح واره های تصوری تغییرات مفهوم شناختی حرف اضافه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
پژوهش حاضر کوششی است معنی شناختی، برای تحلیل معانی طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» با رویکردی درزمانی در دوره ای تقریباً پنجاه ساله از 1345 تا 1396، به منظور توضیح تغییرات مفهوم شناختی و روند دستوری شدگی آن ها. در این مقاله دستوری شدگی ثانویه حروف مذکور با استناد به طرحواره های تصوری که امکان تبیینی شناختی را فراهم کرده اند، توضیح داده شده است. برای دست یافتن به چنین تحلیلی، معانی هریک از حروف اضافه یاد شده به شیوه کتابخانه ای و از فرهنگ های سخن ، دهخدا و کتاب های دستورزبان فارسی استخراج شد و پس از تحلیل آن ها  با استفاده از روش تحلیل مؤلفه ای معنی و با ذکر طرح واره های تصوریِ متداعی با معانی این حروف اضافه، دامنه تغییرات مفهوم شناختی آن ها طی دستوری شدگی ثانویه بررسی شده است؛ به این ترتیب که با تعیین مؤلفه معنایی ثابت و تکرارشونده و نیز طرح واره تکرارشونده مرتبط با معانی داده های مورد بررسی درباره چندمعنایی و دستوری شدگی ثانویه آن ها به صورت مستدل توضیح داده شده است. معنای سرنمونی و معانی حاشیه ای هریک از حروف اضافه مدنظر با کمک روش تایلر و ایوانز (2003) تعیین شده است. توصیف و تبیین چندمعنایی حروف اضافه «برای» و «تا» در نتیجه دستوری شدگی ثانویه آن ها بر اساس معانی طرح واره ای این حروف از جنبه های نوآورانه این پژوهش به شمار می رود. بررسی معنی شناختی حروف نشان می دهند مولفه معنایی ثابت و تکرارشونده در دستوری شدگی «برای» هدف است و در دستوری شدگی «تا» مقصد است. طرح واره مرتبط با هر دویِ آن ها نیز مقصد است. همچنین، هر دو حرف اضافه تغییر مقوله گذر داشته اند و معانی آن ها در پی دستوری شدگی ثانویه انتزاعی شدگیِ را نیز پشت سر گذاشته است.
۵.

پردازش زمان دستوری: بازنمود ذهنی زمان مطلق و نسبی در فارسی و انگلیسی از رویکرد روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان واکنش درک شنیداری پیچیدگی بازنمودی بار شناختی زمان دستوری مطلق و نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری در فارسی و مقایسه آن با نتایج به دست آمده از زبان انگلیسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی سعی شده است نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری (اعم از مطلق و نسبی) با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه (dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن مرتب شده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد جملات حاوی زمان دستوری مطلق حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ اجرایی و نیز جملات حاوی فعل آینده همراه با «خواستن» سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته ابناء بشر ثبت شده است و بسامد بالایی دارد و نیز افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که تنها یک کارکرد بر آن ها مترتب است، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون های جانبی اول و دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های مختلف مطلق و نسبی تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که سابقاً قابل مشاهده بود از بین رفته است. دستاورد پژوهش حاضر این است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و آموزش زمان هایی را که بار شناختی بیشتری را بر ذهن متحمل می کنند در فرایند آموزش به تأخیر انداخت.
۶.

نمود پیش نگر و نوع عمل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمود پیش نگر نوع عمل نمود دستوری رویکرد نقش گرا زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
نمود بیانگرِ ساختارِ زمانی درونِ یک رویداد است که در قالبِ نمودِ دستوری به تکمیل، درجریان بودن یا احتمالِ وقوع و در قالبِ نمود واژگانی به ایستایی/پویایی، تداوم/لحظه ای یا غیر/کرانمندی محمول اشاره می کند. محمول هایِ دالِ بر آینده، از افعالی که به حال و گذشته ارجاع می دهند، متفاوت هستند؛ رویدادهای مربوط به زمانِ گذشته، معمولاً تحقق یافته اند، رویدادهای مربوط به زمانِ حال، در جریان هستند، ولی رویدادهای مربوط به آینده، در زمانِ گفتار نه درست هستند و نه نادرست، بلکه امکانِ وقوع دارند و به همین دلیل، سخنگویان، آن ها را با درجاتِ مختلفی از قطعیت بیان می کنند. بیانِ رویدادهای مربوط به آینده یا زمانِ پس از گفتار، به شیوه های مختلفِ صرفی و نحوی صورت می گیرد و درباره نوعِ عمل نیز می تواند صورت های مختلفی داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی تجلیِ نمودِ پیش نگر در نوع عمل و در چارچوب رویکرد نقشگراست، با این پرسش که نمودِ پیش نگر در طبقاتِ نمود واژگانی به چه صورت هایی تجلی پیدا می کند. داده های پژوهش از جملاتِ نوشتاری و گفتاری مورد استفاده در وب گاه ها و مکالمات روزانه گرد آوری شده است. بررسی داده ها نشان می دهد افعال ایستا، به دلیلِ عدمِ کنشگری فاعل، معمولاً در نمود پیش نگر به کار نمی روند و در اغلبِ موارد، بافت جمله در دلالت به این نمود تعیین کننده است. در افعال کنشی، تمایز استمرارِ عمل و پیش نگری فعل، باتوجه به بافت تعیین می شود. استمرار در افعالِ لحظه ای معمولاً به مفهومِ قریب الوقوع بودنِ رویداد است و در افعال پایا نیز باتوجه به افزوده (های) قیدی جمله، امکانِ وقوعِ رویداد در آینده ای نزدیک یا دور می تواند مدنظر باشد. به این ترتیب، ساخت هایی که برای اشاره به نمودِ پیش نگر در نوع عمل استفاده می شوند، ساخت گذشته ساده در نمودِ تام، ساخت های بیانگرِ نمود ناقص و گذشته نقلی در نمودِ کامل است.
۷.

بازنمایی نحوی، معناشناسی وکاربردشناسی فعل های مجاور در زبان فارسی (تحلیلی بر مبنای دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الحاق هسته ای دستور نقش و ارجاع طرح واره ساختی فعل های مجاور فعل های قیدگون فعل های نمودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
در گفتار عادی و روزمره ما و به طور کلی در بافت های غیررسمی و محاوره ای با کاربرد ساخت هایی مواجه می شویم که در آن ها دو فعل در کنار هم ظاهر می شوند؛ مانند «کشید بردش»، «گرفت خوابید»، «دارم می روم». هر سه ساخت دارای ویژگی مشترک هم جواری فعل ها هستند که در آن ها یک فعل نقش اصلی و دیگری نقش فرعی دارد. به همین جهت در پژوهش حاضر ذیل عنوان «فعل های مجاور» مورد بررسی قرار خواهند گرفت. نگارندگان معتقدند دستور نقش و ارجاع با قابلیت هایی که دارد به خوبی می تواند از عهده توصیف و تبیین ساخت فعل های مجاور برآید. در این دستور تمام ساخت های زبانی در سه بُعد نحوی، معنایی و کاربردی (ساخت کانونی) بررسی می شوند. بر این اساس، در جستار حاضر نخست به دسته بندی انواع فعل های مجاور،  سپس به بحث پیرامون ویژگی های آن ها می پردازیم. در ادامه بازنمایی نحوی، معنایی، ساخت کانونی و در نهایت، طرح واره ساختی فعل های مجاور در زبان فارسی را ارائه خواهیم داد. بازنمایی نحوی شامل ساخت لایه ای بند، سطح الحاق و نوع پیوند است. بازنمایی معنایی نیز در بردارنده بازنمایی منطقی بندها است. ساخت کانونی نیز اشاره به چگونگی توزیع اطلاع در واحدهای تشکیل دهنده ساخت افعال مجاور دارد. تمامی اطلاعات سه بازنمایی مذکور نیز در قالب طرح واره ساختی ارائه خواهد شد.
۸.

تحلیلی رده شناختی از ساخت مقایسه عالی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مقایسه ساختِ مقایسه عالی دسته بندی رده شناسی اشتاسن الگوی رده شناسی نوسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف پژوهش حاضر بررسی رده شناختی «ساخت مقایسه عالی» و تحلیل تفاوت های صوری و نقشی مؤلفه های این ساخت در زبان فارسی است. بدین منظور می کوشیم تا اولاً مهمترین راهبردهای ساختواژی-نحوی رمزگذاری مفهوم مقایسه عالی را بازشناسیم؛ سپس نمود صوری هر یک از مؤلفه های مذکور را مورد بررسی قرار دهیم؛ در نهایت بر مبنای دسته بندی رده شناسی  (Stassen, 1985)و آراء (Nose, 2010) راهبرد غالب بیان مقایسه عالی را  مشخص کرده و سپس میزان کفایت الگوی پیشنهادی نوسه (Nose, 2010) در تبیین تفاوت های صوری-نقشی موجود در ساخت های مقایسه عالی را مورد ارزیابی قرار دهیم. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیکره-بنیاد است. داده ها شامل 164 جمله است که از فرهنگ فارسی عامیانه (نجفی، 1387)، استخراج شده اند. یافته ها نشان داد که زبان فارسی به دلیل برخورداری از «ساخت اضافه»، «ترتیب واژه آزاد» و همچنین یک ساخت اختصاصی دستوری شده، از راهبردهای متنوعی برای رمزگذاری مقایسه عالی استفاده می کند. همچنین، مشخص شد که نمود صوری مؤلفه های «درجه پارامتر»، «نشانگر استاندارد» و «استاندارد» در زبان فارسی اجباری نیست و ترتیب آنها در جمله انعطاف پذیر است؛ اما نمود صوری مؤلفه های «مقایسه شونده» و «پارامتر» فقط در یک مورد، اختیاری و در سایر ساخت ها اجباری است. علاوه براین، مشخص شد که اگرچه ساخت های مقایسه عالی در  فارسی اکثراً از نوع «مکانی» هستند، اما این زبان علاوه بر ساخت های مطرح شده توسط اشتاسن و نوسه، از ساخت ها و راهبردهایی بهره می گیرد که از فهرست زبان های مورد مطالعه آنها مغفول مانده اند. در پایان، نتیجه گرفتیم که دسته بندی رده شناسی اشتاسن و الگوی پیشنهادی نوسه، کفایت لازم و کافی برای تبیین داده های فارسی را ندارند و نیازمند بازنگری هستند.
۹.

کاربست نظریه استعاره و مجاز مفهومی در سینما: مطالعه موردی فیلم برف روی کاج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما استعاره تصویری استعاره مفهومی مجاز مفهومی نظریه استعاره چندوجهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۷۹
بازنمایی زبانی استعاره های مفهومی در پژوهش های متعدد ایرانی و غیرایرانی مطالعه شده است؛ اما آثار کمتری به بازنمایی های تصویری و سینمایی استعاره پرداخته اند. در این مقاله، مفهوم سازی های استعاری و مجازی فیلم برف روی کاج ها براساس نظریه استعاره و مجاز مفهومی و نظریه استعاره چندوجهی مورد بررسی قرار گرفت. بر همین اساس، تمامی صحنه ها و گفتگوهای فیلم موردنظر بررسی شده، استعاره ها و مجازهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به درون مایه اصلی اثر یعنی خیانت و عشق مربوط می شدند، تحلیل شدند. تحلیل های به دست آمده حاکی از آن است که برخی از استعاره ها همچون غم به مثابه تاریکی و رابطه عاطفی به مثابه ماده خوراکی به صورت تک وجهی و صرفاً برحسب نشانه های تصویری و برخی دیگر همچون عشق به مثابه سفر، کنترل/غیرت به مثابه بالا، انسان به مثابه گیاه (درخت کاج) و عدم وجود رابطه عاطفی به مثابه برف به صورت چندوجهی و برحسب ترکیبی از نشانه های تصویری و گفتاری یا ترکیبی از نشانه های تصویری و نوشتاری بازنمایی شده اند. همچنین در اثر سینمایی حاضر، دو مجاز معلول به جای علت و دارایی به جای دارنده نقش برجسته ای را در شکل گیری مفهوم سازی های استعاری ایفا کرده اند.
۱۰.

بررسی معنایی افعال وجهی در زبان فارسی امروز از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجهیت افعال وجهی نگاشت معنایی فضای مفهومی چارچوب ناوز فارسی امروز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۵۳۵
 در این جستار درصددیم افعال وجهی فارسی امروز  را به لحاظ معنایی از منظر رده شناسی بررسی کنیم تا وضعیت معانی افعال وجهی فارسی امروز را در مقایسه با معانی وجهی یافت شده در دیگر زبان های دنیا نشان دهیم چارچوب موردنظر در این پژوهش چارچوب ناوز (2008) است. نوع پژوهش حاضر کیفی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. داده های فارسی امروز داده های طبیعی هستند که از طریق اینترنت و فضای مجازی جمع آوری شده اند. افعال وجهی موردبررسی افعال «بایستن»، »توانستن»، «شدن» و «خواستن» هستند. پس از گردآوری داده ها نوع وجهیت افعال وجهی در داده ها مشخص شد و سپس بر روی فضای مفهومی معرفی شده در چارچوب ناوز (2008)، نگاشت معنایی هر فعل معلوم شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب ناوز برای پوشش معانی افعال وجهی فارسی امروز مناسب است و تمام معانی را در برمی گیرد . همچنین اصل رده شناختی ای که ناوز در خصوص امکان تنوع معنایی صورت های وجهی بر روی یکی از محورهای عمودی ارائه کرده بود،  در فارسی نیز رعایت می شود.  

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰