مقالات
حوزه های تخصصی:
گفتمان روایی یکی از شاخص ها و توانایی های اصلی ارتباط کلامی در جنبه های مختلف زندگی اجتماعی بشر است. روایت، به عنوان توصیف یا گزارش گفتاری یا نوشتاری از رویدادهای مرتبط، مهارتی چندبعدی است که می تواند سطح دانش زبانی و همچنین شناختی را نشان دهد. در این پژوهش با هدف بررسی فعل مرکب در کودکان 5 تا 7 ساله سالم فارسی زبان، 889 فعل مرکب از 107 نمونه گفتار آزاد براساس نظر دبیرمقدم (1376) تحلیل شده است. 52 نمونه گفتار را پسران و 55 نمونه گفتار را دختران تولید کرده اند. از سوی دیگر، 48 نمونه گفتار را کودکان 5 تا 6 سال و 59 نمونه گفتار را کودکان 6 تا 7 سال تولید کرده اند. کل گفته ها 17427 واژه را شامل می شود. نتایج پژوهش نشان داد بسامد «افعال مرکب ترکیبی» نسبت به «افعال مرکب انضمامی» در گروه سنی 5 تا 7 سال بیشتر است. همچنین، با بالارفتن سن در کودکان فاصله بین اجزای فعل مرکب و استفاده از افعال مرکب گذرا که دارای ساختار نحوی پیچیده تری هستند در گروه سنی 6 سال در مقایسه با 5 سال به عنوان شاخصی از رشد توانایی های زبانی افزایش می یابد.
وضعیت زن ساسانی بر پایه قوانین ازدواج و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاریخی پدیده های اجتماعی می تواند به شناسایی روند تغییرات در نهادها و ساختارهای اجتماعی کمک کند و موجب شناخت ریشه های تاریخی برخی مشکلات اجتماعی شود؛ اگرچه مطالعه وضعیت زنان در هر دوره ای از تاریخ ایران، می تواند جنبه های گوناگون زیست اجتماعی آن دوره را بازنمایی کند؛ اما با توجه به تغییرات الگوواره ای در نظام حقوقی و اجتماعی جامعه ایران پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مطالعه وضعیت زنان در دوره ساسانی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا معلوم می کند که قوانین تعیین کننده بعدی بر پایه چه سنت های حقوق و عرفی شکل گرفته اند. ازاین رو بررسی جایگاه اجتماعی زن در آن دوره، به حوزه مشترک مطالعات پژوهشگران ایران شناسی و اسلام شناسی تبدیل شده است؛ اما رویکردها و زمینه های فکری گوناگون در این مطالعات، این موضوع را به یکی از موضوعات بحث انگیز تبدیل کرده است. هدف این پژوهش این است که با در نظر گرفتن یافته های پیشین، وضعیت زن را در نسبت با قوانین ازدواج و طلاق تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین زن را «طرف حق» در نظر می گرفتند یا «موضوع حق»؟ برای پاسخ به این پرسش پرونده های حقوقی مربوط به قوانین ازدواج و طلاق منعکس شده در مادیان هزار دادستان بررسی می شوند.
موصولی سازی در گزیده ای از زبان های ایرانی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی سلسله مراتب دسترسی رابطه های دستوری کینان و کامری(1977)، در موصولی سازی و محدودیتهای بینازبانی حاکم بر آن و نیز به شیوه های نشانگذاری گروه اسمی هم مرجع با هسته اسمی بر پایه نظریات کینان(1985)، در سه زبان ایرانیِ نائینی، دلواری، و تالشی می پردازد. در این پژوهش سعی بر آن است تا به دو پرسش اساسی پاسخ داده شود: نخست، تا چه حد موصولی سازی جایگاه های نحوی متفاوت در سه زبان یاد شده با سلسله مراتب دسترسی رابطه های دستوری کینان و کامری و محدودیتهای حاکم بر آن انطباق دارد؟ دوم، در زبانهای مورد نظر، از کدام شیوه های موصولی سازی برای نشانگذاری گروه اسمی هم مرجع با هسته اسمی در هریک از جایگاه های نحوی بهره گرفته می شود؟. در سنجه پرسش های مذکور، پرسشنامه ای برمبنای چارچوب برگزیده برای گردآوری داده های مورد نیاز تدوین شد و طی مصاحبه های حضوری با گویشوران، این پرسشنامه تکمیل و حدود140.ساخت موصولی از هریک از زبانهای مورد مطالعه استخراج گردید.داده های حاصل از این سه زبان، نشان از امکان موصولی سازی تمام جایگاه های نحوی سلسله مراتب دسترسی را دارند ونیز شواهدی دال بر همسویی با محدودیتهای حاکم بر سلسله مراتب دسترسی رابطه های دستوری و نیز محدودیتهای حاکم بر نشانگذاری گروه اسمی هم مرجع با هسته اسمی به دست می دهند.
کارکرد گفتمانی-استعاری زبان رسانه: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، دستیابی به کارکردهای گفتمانی زبان رسانه از منظر شناختی بر اساس انگاره ی آمیختگی مفهومی مطرح شده از سوی فوکونیه و ترنر (2002,1998,1994) بوده است تا نشان دهیم که رسانه ها چگونه در کلام شان از استعاره بهره می گیرند و از آن مسیر اهداف خود را دنبال می کنند. ماهیت روش شناسی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از متون مطبوعاتی و روزنامه های کثیرالأنتشار در سال های 95 تا 98 گزینش و گرد آوری شده اند و بدین منظور 18 نمونه (به دلیلمحدودیت در حجم مقاله جهت ترسیم نمودارهای آمیختگی مفهومی) از استعاره های به کار رفته در متون مذکور، تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که گفتمانِ رسانه ها با تلفیق حوزه ی مبدأ و حوزه ی مقصد و پدید آمدن فضای آمیخته ی چهارمِ نوپدید، زبان را طوری مفهوم سازی می کند که امکان نگاشتِ مفاهیم انتزاعی؛ همچون «موج بیداری اسلامی»، «انداختن توپ به زمین حریف» و غیره را به مفاهیم ملموس و عینی فراهم ساخته که این امر سبب جذب مخاطب و تنویر افکار عمومی شده است؛ به گونه ای که ویژگی های مشترک دو فضای ذهنی، یک به یک با هم متناظر می شوند.
توصیفی رده شناختی از تصریف فعل در زبان لارستانی بر مبنای فرضیه پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضربررسی رده صرفی ساختمان فعل در زبان لارستانی بر اساس پارامترهای مطرح شده رده شناختی در "فرضیه پیوندی" است. طبق این فرضیهانتساب یک زبان به پیوندی و یا تصریفی دو همبستگی و یا به بیانی دیگر دو پیش فرض آزمودنی را تلویحآ در درون خود دارد: نخست آنکه پیوندی و یا تصریفی بودن ویژگی است که می بایست در تمام سطوح و مقوله های ساخت واژی آن زبان دیده شود و مختص به یک مقوله و یا ساخت خاص نمی باشد؛ و دیگر آنکه پیوند و تصریف مفاهیم اولیه نیستند، بلکه هر یک متشکل از زیر ویژگیهای دیگری است که می بایست با یکدیگر همبستگی داشته باشند. به منظور بررسی این فرضیه، ابتدا اجزای ساختمان فعل در رابطه با مفاهیمی همچون شخص، شمار، زمان، نمود، وجه، نفی ، نهی و نشانه مصدر در زبان لارستانی معرفیمی گردند و در نهایت به منظور آزمودن اعتبار فرضیه پیوندی، دو پیش فرض مطرح شده در این فرضیه در سطح تصریف فعلی مورد بررسی قرار می گیرد.نتایج حاصل از این بررسی موید فرضیه پیوندی در این زبان تأیید نیست و بر این اساس به کار گیری اصطلاحات پیوند و تصریف در توصیف نظام صرفی این زبان راهگشا نمی باشد
تصویرگونگی آوایی بررسی رابطه میان آوا و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگره سوسور درباره رابطه قراردادی (یا به تعابیر دیگر، وضعی، اعتباری، یا دل بخواه) میان واژه ها و مدلول های شان بر جریان غالب زبان شناسی نوین سایه افکنده و چون قاعده ای بنیادین در زبان شناسی نمایانده شده است. اما مطالعات پرشماری از اواخر دهه دوم سده بیستم تا به امروز این نگره سوسوری را با استناد مثال های نقض گوناگونی از زبان های مختلف جهان به پرسش گرفته و رابطه میان آوا و معنا را در این مثال ها نه پیوندی دل بخواه یا مبتنی بر قرارداد محض، بلکه رابطه ای «تصویرگونه» برشمرده است. نوشتار حاضر، پس از مرور مطالعات عمده ای که در این زمینه صورت گرفته اند، رأی سوسور را درباره رابطه قراردادی میان واژه ها و مدلول های شان به معیار نقد می سنجد و، در پایان، به چشم انداز تازه ای که ممکن است از رهگذر نقد دیدگاه سوسور و به واسطه مفهوم «تصویر گونگی آوایی» به سوی واج شناسی شناختی گشوده شود اشاره گذرایی می کند.
ارزیابی بازنمودهای واژه های استعاری طبیعت در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی استعاره ها با رویکرد شناختی، نشان می دهد تصورات ذهنی به مفاهیم انتزاعی تسری می یابند. گویشوران زبان ترکی با الهام از پدیده های طبیعت مانند حیوانات، گیاهان و ... در گفتارهای روزمره کاربرد استعاری از آن پدیده ها را ارائه می کنند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فراوانی و درصد مهم ترین مفاهیم ساختواژی، بررسی سهم این نام ها در فرایندهای واژه سازی و سهم جنسیت واژه های استعاری طبیعت در زبان ترکی است. داده های این پژوهش از طریق انجام مصاحبه با 70 گویشور زبان ترکی بدست آمد و درنهایت، 677 واژه گردآوری شد. ابتدا فراوانی و درصد مفاهیم ساختواژی مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس سهم بخش های طبیعت در فرایندهای واژه سازی و سهم جنسیت این واژه ها بررسی شد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که طبیعت بر گفتار گویشوران زبان ترکی تأثیر می گذارد و آنان در گفتار شان از نام های طبیعت به صورت استعاری بهره می گیرند. در واژه های استعاری طبیعت در ترکی به ترتیب ترکیب، اشتقاق، ترکیب و اشتقاق، نام آوا، وام گیری واژگانی و تکرار بالاترین کاربرد را دارند. همچنین نام های مربوط به حیوانات، پرندگان و حشرات بیشترین کاربرد استعاری را در این زبان دارند. هم چنین بیشترین واژه ها مربوط به جنس خنثی است. نتایج پژوهش در شناخت بیش تر استعاره برای شاعران، معلمان، نویسندگان و زبان شناسان می تواند مفید واقع شود.
گناهان و تاوان آنها براساس نسک های حقوقی هوسپارم و سگادم کتاب هشتم دینکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام های حقوقی که برپایه ی دین استوارند، تفکیک مفهوم جرم (تجاوز به حقوق دیگران و جامعه) و گناه (تعدی نسبت به شریعت خدا) دشوار است؛ چرا که قانونگذار الهی، هر دو را ممنوع می کند. در حقوق مزدیسنا به نظر می رسد درک و تشخیص این تمایز دشوارتر از سایر نظام های دینی باشد؛ چرا که ارتکاب هر یک از محرمات مجازاتی را در پی دارد؛ کتاب هشتم دینکرد مانند مادیان هزار دادستان یک کتاب صرفاً حقوقی نیست، در این کتاب علاوه بر ذکر عناوینی از گناه و تاوان آن ها که در متون دیگر پهلوی به آن ها اشاره شده است، به انواعی دیگر از گناهان و همچنین به نوعی از تاوان برمی خوریم که مجرم می تواند با انجام کار کشاورزی و چوپانی، تاوان گناه خود را بپردازد. در این مقاله کوشش می شود تا نشان دهد در هوسپارم و سگادم نسکِ دینکرد هشتم علاوه بر گناهانی که در دیگر متون حقوقی مطرح است چه گناهان دیگری مطرح می شود، نیز تاوان گناه در این نسک ها چه تفاوتی با دیگر متون پهلوی دارد و همچنین ذکر گناهانی که به تاوان آنها اشاره شده و گناهانی که فقط از آنها نام برده شده است.
تحلیل پیکره بنیان متون فارسی میانه بر مبنای پایگاه داده پارسیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد نوین در مطالعات زبان شناختی یا یک پدیده زبانی بر اصل وجود مجموعه ای از داده های زبانی گردآوری شده نهادینه شده است؛ بنابراین به تهیه یک پیکره زبانی نیاز است که از تولیدات واقعی گویشوران و نه براساس شمّ زبانیِ فردی گردآوری شده است. این شیوه پژوهشی برای بررسی داده های زبانی تاریخی که جزء زبان های مرده است و اکنون هیچگونه گویشوری ندارد از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه پیکره زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و ساماندهی آن در یک پایگاه است. برای هر واژه، شش لایه اطلاعاتی، اعم از حرف نویسی متن پهلوی، آوانویسی واژه ها به همراه ترجمه فارسی آنها، تعیین مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، بن واژه سازی واژه ها و تعیین هزوارش بودن آنها، تعریف شده است. برای مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، مجموعه برچسب مقولات دستوری فارسی معاصر تهیه شده توسط بی جن خان و همکاران (2011) و ساختارمندشده توسط قیومی (2014) باتوجه به نیازهای زبان پهلوی جرح و تعدیل شده است و از مجموعه جدید برای برچسب گذاری واژه های پهلوی استفاده شده است. پس از نشانه گذاری واژه ها و ساماندهی اطلاعات، امکان استخراج اطلاعات آماری وجود دارد که می تواند بینش عمیق تری از محتوای متن منتقل نماید. ازاین رو، اطلاعات آماری از پیکره به دست آمده استخراج شده و توضیح داده می شود تا دورنمای کلی نسبت به منابع تشکیل دهنده این پیکره به دست آید.
کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه لعن و نفرین: موردپژوهی ترجمه انگلیسی بچه های قالیبافخانه اثر هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی انتقادی نحوه ی کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه ی انگلیسی کریس لیر و سهیلا سحابی (2000) از کتاب بچه های قالیباف خانه ی مرادی کرمانی (1379) است. بدین منظور، الگوی «تحلیل انتقادی» (خان جان، 1391، 1392) که بر بینان نظریِ زبان شناسی سازگانی- نقشگرا (هلیدی، 1994، 2004) می باشد به عنوان چارچوب تحلیلی انتخاب گردیده است. این الگو همزمان تحلیل عوامل درونزا و برونزا را مورد توجه قرار می دهد و هم به محصول ترجمه، هم به فرآیند ترجمه نظر دارد. ضمن ملاحظه دو فرض بنیادین «ترجمه به مثابه ی بافت آفرینی مجدد» و «ترجمه به مثابه ی تصفیه» که در الگوی تحلیل انتقادی ترجمه مدّ نظر بوده اند، این پژوهش با نحوه ی کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجمان اثر و ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب داشته و نیل به معیار تعادل نقشی را محقق ساخته است. پس از شناسایی این عبارت ها ، به بررسی عملکرد مترجمان کتاب در برگردان این کنش گفتاریِ پرداختیم تا ببینیم از میان چهار راهکار «معادل سازیِ (توصیفی)»، «معادل یابیِ (فرهنگی)»، «رویکرد سلبی» (حذف) و «انتقال»، بیشتر از کدام راهکارها بهره جسته اند. محاسبه فراوانی این راهکارها مبین آن بوده است که مترجمان در برگردان این کنش گفتاری به ترتیب از راهکارهای «معادل سازی»، «انتقال و «حذف» بیشترین استفاده را داشته اند و «معادل یابی» به کار گرفته نشده است.
بررسی جملات حاوی فعل kar- در زبان های فارسی باستان و اوستایی (با تاکید بر ظرفیت فعل به منظور تعیین افعال مرکب و انضمامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشی ترین مباحث دستوری در زبان فارسی، تعیین معیارهایی برای تعریف فعل مرکب و انضمامی است. علیرغم زایایی این دو گونه فعلی در زبان فارسی امروز،کمتر محققی به روند تغییر و تحولات معنایی و ساختاری افعالی که در ساخت افعال مرکب و انضمامی نقش دارند، در سیر تحولات زبان فارسی توجه کرده است. با بررسی تاریخی این افعال می توان پاسخی برای این سوال یافت که آیا وجود این گونه افعال ریشه تاریخی دارد؟ با توجه به اینکه در زبان فارسی امروز در میان افعالی که توانایی امکان هم نشینی با اجزاء غیرفعلی دارند، فعل کردن از زایایی بیشتری برخوردار است، این مقاله با تاکید بر ظرفیت فعل، سعی در پاسخ به پرسش زیر دارد: آیا در زبان های باستانی ( فارسی باستان و اوستایی) جزء فعلی kar- در هم نشینی با اجزای غیرفعلی تبدیل به فعل سبک شده و در ساخت افعال مرکب و انضمامی نقش داشته است؟
قید جمله در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که زبان شناسان بدان توجه داشته اند، قید در زبان است. زبان روسی نیز به عنوان یکی از شاخه های زبان های هند و اروپایی از این امر مستثنی نیست. نگاه ویژه زبان شناسان به این مقوله در زبان روسی، پس از مقاله شیویداوا درباره ی «قیدجمله» (детерминант) شکل گرفت و اختلاف آراء و مباحث زیادی را بر انگیخت. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای و تطبیق نمونه های اخذ شده از منابع، تقسیم بندی جدیدی از مقوله ی قیدجمله ارائه شد با تکیه بر این موضوع که آیا فعل یا جمله را مقید می سازد یا خیر؟ بدین منظور، نخست به دیدگاه شیویودوا درباره تقسیم بندی عنصرهای درون جمله اشاره و با استفاده از تعاریف وی برای تمایز قید فعل و قید جمله در روسی، برخی ملاک های معنایی و نحوی معرفی شدند. بررسی نمونه های اخذ شده از منابع به این امر منتج شد که قیدجمله از لحاظ معنایی به دو دسته قیدهای جمله فاعلی-مفعولی و قیدهای جمله متمم قیدی تقسیم بندی می شوند. افزون بر صورت های واژگانی، جملات پیرویی که به عنوان جملات تجزیه پذیر مشخص شده اند، به دلیل آنکه وابستگی به جمله پایه ندارند، می توانند نقش قیدجمله را ایفا کنند.