فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 101
حوزه های تخصصی:
تاکنون تحقیقات گسترده ای درباره میزان تأثیرگذاری باورهای معلّمان زبان دوم بر عملکرد آموزشی آنها انجام شده است. شواهد ارائه شده نشان می دهد که لزوماً ارتباطی میان عملکرد حرفه ای معلّمان و باورهای آنها وجود ندارد. ما در این پژوهش کوشیده ایم تا مطابقت یا عدم مطابقت نمود شناختی با نمود رفتاری باورهای آموزشی معلّمان زبان انگلیسی و میزان تأثیر اشتیاق معلّمان بر رابطه این دو را بررسی کنیم. 72 معلّم زن و مرد، شرکت کنندگان اصلی تحقیق حاضر بودند. از میان این افراد، چهار گروه برای بررسی مطابقت یا عدم مطابقت باورها با عملکرد حرفه ای آنان انتخاب شدند. دو گروه از این معلّمان در کار خود سطح بالا و دو گروه دیگر سطح پایینی از اشتیاق سازگار و اشتیاق جبری داشتند. دو جلسه از کلاس های هر معلّم به عنوان نمونه مورد مشاهده قرار گرفت. مقایسه گرو ه ها نشان داد که اگرچه هردو گروه اهمّیّت، نسبتاً، یکسانی برای باورهای آموزشی قائل بودند، تطابق میان باورها و عملکرد حرفه ای، صرفاً، در کلاس معلّمانی مشاهده شد که دارای اشتیاق سازگار و یا اشتیاق جبری بالا بودند. بر اساس یافته های این مقاله، می توان به این نتیجه رسید که عامل اشتیاق، نقش مهمی در به کارگیری باورهای آموزشی گزارش شده توسط معلّمان زبان در کنش کلاسی آنها دارد.
واج آرایی در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از یک پیکره زبانی وسیع، الگوهای واج آرایی نظام آوایی زبان ترکی را بررسی کرده است. برای این منظور، در یک مطالعه آماری توزیع طبقات مختلف همخوان های ترکی در جایگاه های آغازه و پایانه هجا و همچنین آرایش این طبقات در خوشه های همخوانی واقع در پایانه هجا در cvcc و مرز هجا در c.c بررسی شد. نتایج نشان داده است که همخوان های انفجاری و سایشی در جایگاه آغازه تمامی واکه ها فراوانی بیشینه دارند که این الگوی توزیعی با سلسله مراتب محدودیت های ONSET/X براساس مقیاس رسایی سلکرک هماهنگ است. درمقابل، نتایج مربوط به واج آرایی هجا برحسب عناصر ساختی پایانه در هجاهای cvc و cvcc نشان داد که همخوا ن های رسا نسبت به همخوان های انفجاری به هسته نزدیک تر هستند که این با پیش بینی های نظام سلسله مراتبی خانواده محدودیت های CODA/X مغایر است؛ یافته های آماری مربوط به خوشه های همخوانی واقع در پایانه هجا در cvcc نشان داد که خوشه روان-انفجاری فعّال ترین خوشه همخوانی پایانی است؛ بنابراین، توزیع واج ها براساس عناصر ساختی پایانی در cvcc توزیعی مطابق با اصل توالی رسایی با حداقل نشان داری واج آرایی است؛ امّا خوشه های همخوانی واقع در مرز هجا، برخلاف خوشه های پایانی، انواع مختلف همنشینی های واجی شامل دو عضو با طبقه طبیعی یکسان و یا دو عضو همانند را در بر می گیرد.
واکاوی ساخت های ایدئولوژیکی زبان در روزنامه های فارسی زبان استان کردستان: تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ساخت های ایدئولوژیکی زبان در روزنامه های فارسی زبان استان کردستان پرداخته است. داده های پژوهش برگرفته از (250) متن در بازه زمانی آذر (1394) تا اواخر خرداد (1395) است که پیرامون انتخابات مجلس و تصویب لایحه تجاری مرزها است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است و با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی رویکرد تلفیقی فرکلاف و الگوی ون لیوون، متون روزنامه ها را واکاوی کرده است. یافته های به دست آمده بیان گر آن است که با بررسی متون روزنامه های (سیروان، سوران، روژان، دیار کهن و هفته نامه ده نگی کردستان) ساخت های ایدئولوژیکی زبان به ترتیب در روزنامه<strong> </strong> سوران با صراحت بیشتری بیان شده است و کمترین میزان پوشیدگی و رازگونگی را دارد که در راستای قدرت و با جریان حاکم بر جغرافیای سیاسی استان کردستان هم سو است. روزنامه سیروان نیز هم سو با ساختارهای قدرت گام برمی دارد و متون آن از صراحت کمتری برخوردار است و بنابراین بیشترین پوشیدگی و رازگونگی را دارد. روزنامه<strong> </strong> ده نگی کردستان و دیار کهن نیز نسبت به جریانات و جناح های مجلس رویکردی بسیار منتقدانه دارند و روزنامه روژان نیز با تمرکز بر تصویب لایحه تجاری مناطق مرزی، سیاست های نمایندگان مجلس را به چالش می کشد.
Investigating the Learning Style Variation and Strategy Selection of Iranian Learners in Listening Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The aim of the present study is to investigate the effect of students' learning styles on their performance in various question types of the listening section of IELTS examination as well as their strategy selection. To this aim, 90 Iranian IELTS candidates from IELTS courses of an English language institute in Tehran, took part in the study as the sampling method was based on availability. The participants of the study comprised of 35 males and 55 females, and they mostly aged between 20 to 27 years old. The researcher first used Kolb's questionnaire to recognize the individual learning styles of candidates, which were accordingly categorized into four classes as activists, theorists, pragmatists, and reflectors. The results obtained from the one-way ANOVA showed that the dissimilarity of the style groups causes different performance in some question types of the listening test. In the note completion, multiple choice, and matching question types, the findings indicated a statistically significant difference. Therefore, it could generally be argued that in these three types of questions in the listening comprehension module of the IELTS examination, variation in different learning styles groups causes variation of performance in different question types. The results of the present study also reveal that the style preferences affect the individual differences in selecting the learning strategies
نقش عوامل اجتماعی در تنوعات واجی و واژگانی در زبان هورامی (گویش پاوه) براساس زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تنوعات واجی و واژگانی در زبان هورامی (گویش پاوه) را براساس زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا بررسی می نماید. در این پژوهش، تأثیر دو متغیر جنسیت و سن بر یک تنوع واجی (استفاده از واجگونه [ d ] به جای واجگونه [ d ] در جایگاه پایانی کلمه) و دو تنوع واژگانی (استفاده از ساخت ترکیبی به جای واژه های / bαwα / و / dαdα / و استفاده از واژه / waratαw / به جای واژه / war /) در یک گروه 60 نفره (30 مرد و 30 زن) در چهار رده سنی بررسی گردید. روش اجرا بدین صورت بود که داده های گردآوری شده ازطریقِ مصاحبه با گروه اصلی، با داده های گردآوری شده از گروه معیار که شامل تعدادی از زنان و مردان بی سواد بالای 60 سال بود، مقایسه گردید. درنهایت، یک تنوع واجی و دو تنوع واژگانی که دارای بیشترین میزان تفاوت در بین گروه معیار و گروه اصلی بودند برای بررسی انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای سن و جنسیت با تنوع واجیِ موردبررسی، ارتباط معنا داری ندارند. در تنوع واژگانی، زنان بیشتر از مردان برای خطاب کردن مادربزرگ هایشان از ساخت ترکیبی (/ αdα / + نام کوچک) استفاده می کنند. بین سن و میزان استفاده از ساخت ترکیبی نیز رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین، بین میزان استفاده از واژه / waratαw / و جنسیت رابطه معنا داری وجود دارد.
ابزارهای تمایزگذاری فاعل و مفعول در عربی و فارسی: رویکردی تطبیقی-درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
105 - 133
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نگاهی درزمانی (تاریخی) به بررسی و مقایسه تحولات دو زبان عربی و فارسی در سه حوزه آرایش واژگانی، مطابقه و حالت نمایی به مثابه ابزارهای متمایزکردن فاعل و مفعول پرداخته است. در واقع، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و پیگیری تحولاتی بوده که در تاریخِ این دو زبان در زمینه روش های تفکیک فاعل و مفعول رخ داده است. در زبان عربی، گونه عربی قدیم با دو گونه امروزی اش مقایسه شده و در فارسی نیز تحولات مذکور از دوره باستان تا امروز دنبال شده است. داده های عربی قدیم و فارسی از منابع مکتوب استخراج شده و بخش میدانیِ این پژوهش، گردآوری داده هایی از عربی خوزستان و لبنان ازطریق مصاحبه با شش گویشور (سه گویشور از هرکدام) به وسیله ابزار پرسشنامه و توصیف تصویر بوده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان عربی ابزار حالت نمایی را از دست داده، ابزار مطابقه را گسترش داده و میزان اتکای زبان بر ابزار آرایش واژگانی بیشتر شده است. در مقابل، فارسی در طول تاریخ خود، ابزارهای حالت نمایی و مطابقه را از دست داده و مجدداً هردو را بازسازی کرده و آرایش واژگانی ارکان اصلی جمله اش نیز تغییری نکرده است. همچنین در این پژوهش، هیچ شواهدی مبنی بر تأثیرگذاری عربی و فارسی بر یکدیگر در این حوزه ها یافت نشد و ظاهراً این تحولات، درون زبانی بوده اند یا دست کم این دو زبان در این زمینه تحت تأثیر یکدیگر نبوده اند.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان خُلُصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
271-301
حوزه های تخصصی:
رده شناسی زبان شاخه ای از دانش زبان شناسی است که به مطالعه شباهت ها و تفاوت های نظام مند میان زبان های نظام مند دنیا و مقایسه ساختار های صرفی و نحوی آنها فارغ از پیشینه می پردازد. پژوهش حاضر در چارچوب مقاله درایر ترتیب واژه ها را در زبان خُلُصی بررسی کرده است. شیوه گرد آوری داده ها از طریق ضبط پاسخ های گویشوران به پرسش نامه و همچنین مصاحبه با آنها بوده است. یافته ها نشان دادند که خُلُصی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا، با برخورداری از 14 مؤلفه فعل پایانی قوی و 14 مؤلفه فعل میانی قوی، میان مؤلفه ها توازن دارد. در مقایسه با زبان های جهان، این زبان با داشتن 15 مؤلفه فعل پایانی قوی و 17 مؤلفه فعل میانی قوی، همانند زبان فارسی گرایش به سوی رده فعل میانی نشان می دهد. با توجه به تعداد مؤلفه ها در هر دو گروه از زبان ها، درمی یابیم که خُلُصی در مقایسه با زبان فارسی، به لحاظ ترتیب واژه دستخوش تحولات کمتری شده است.
Lexical Gap in Human Translations vs. Machine Translation Systems (MTSs): Focusing on Some Verses in the Holy Qur’an
حوزه های تخصصی:
Linguistic and semantic differences are some of the main problems of translating the Holy Qur’an into English. The present study highlights the problem of lexical gap and examines a number of terms- totally 117 in 110 verses- of the Holy Qur’an, including the referential meaning of ‘sin’ and their English translations. The researcher aimed to find the strategies applied by three translators and three machine translation systems (MSTs) and to compare them. In this regard, five frequent and common terms – ‘اثم’, ‘جناح’, ‘سیئه’, ‘ذنب’, and ‘وزر’-were selected. The strategies proposed by Mollanazar (2009) were employed to fill the gap. To do so, the English translations produced by three machine translation systems (MTSs), namely Google Translate, SDL Free Translation and Systranet were compared with three human translation by M.H. Shakir, A.Qaraei and T.B.Irving. The results revealed that in most verses, almost in six English translations, a generic term was used without any additional information to make the sense clearer. There was no noticeable difference between human and machine translations in applying the proposed strategies to fill the gap and make the English version more meaningful in terms of these apparently similar but contextually different terms. Thus, it seems that these differences were not focused on, while rendering these given verses to English.
Exploring Iranian EFL Learners’ (In)sincerity in Compliments through Prosodic Features(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۴, No. ۱, ۲۰۲۲
145 - 162
حوزه های تخصصی:
Prosody is a fundamental aspect of speech communication through which (un)truthfulness and (in)sincerity of speech can be identified. The focus of the study is on the prosodic features of (in)sincere compliments among EFL learners. Twenty male and female EFL learners were selected through Oxford Quick Placement Test. The participants did role-plays based on situations on compliment topics and their voices were recorded in a recording studio. The produced compliments were transferred to Praat software for acoustic analysis. Also, two native speakers (one male and one female) were requested to read the produced compliments both in a sincere and insincere manner. Their voices were transferred to Praat software for acoustic analysis to establish the baseline of the study. The prosodic features of the participants’ voices were compared with those of native speakers to determine the (in)sincerity of the compliments on a 5-point scale. Results showed that sincere compliments are produced with a higher pitch. Concerning the gender of the participants, males were sincerer than females. Regarding the proficiency level of the participants, there was no significant prosodic feature in determining the sincerity of their compliments. Both intermediate and advanced groups were similar to native speakers in giving sincere compliments. The results of the study open up new horizons for the importance of vocal cues in evaluating sincerity in speech acts.
Integration of Flipped Classroom Model for a Hotel English Course in China
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
11 - 29
حوزه های تخصصی:
“Flipped” or inverted classrooms are designed to utilize class time for application and knowledge building, while course content is delivered through the use of online lectures and watched at home on the students’ time. It is believed that flipped classrooms promote student engagement and a deeper understanding of the class material. The implementation of flipped classroom has been conducted in China’s higher education for more than a decade. However, its implementation in Hotel English courses has not received any attention. By doing a needs analysis, it was proved that the implication of flipped classroom model would be promising in Hotel English courses. Hence, the author redesigned the Hotel English course based on the results of the needs analysis. This course is expected to improve the cultural awareness of the students and offer them with more opportunities to practice speaking English, especially in an authentic situation. Meanwhile, their problem-solving ability and critical thinking ability can be upgraded. As a result, the students can be well prepared to enter their future career not only in hotel industry but other areas.
Relationship Between Iranian EFL Teachers’ Job Satisfaction, Job Burnout, and Reflective Thinking: Structural Equation Modeling
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
67 - 84
حوزه های تخصصی:
This research intended to study the Potential relationship between Iranian EFL teachers’ job satisfaction, job burnout, and reflective thinking. One-hundred and eighty-two teachers from different universities, and schools were requested to answer the the Minnesota satisfaction questionnaire, Maslach Burnout Inventory, and reflective thinking scale as the main data collection instruments. Structural Equation Modeling was used to test the hypothesized model of relations. The results represented, there were significant internal correlations between all the latent variables and their sub-scales. Multiple regression analysis showed that job satisfaction positively predicted reflective thinking, with job satisfaction exerting more predictive power in comparison with job burnout. Furthermore, job burnout weakly predicted reflective thinking, with job burnout exerting less predictive power in comparison with job satisfaction. Moreover, there was a negative correlation between job satisfaction and job burnout in which not only these two latent variables but also all their sub-scales were negatively related to each other. Pedagogical implications of the results have been discussed.
The Contribution of Various Dimensions of L2 Identity to L1 National Identity: A Case of the Iranian EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The two most important defining aspects of L1 national identity are language and social belonging that are manifested through the individual’s inclinations toward the mother tongue or the official language and the sociocultural heritage of the country in which people are living. Moreover, based on the available literature, L2 identity may also exert an influence over the L1 national identity; however, this claim has not been securitized through valid large-scale and comprehensive surveys. Therefore, this study sought to shed light on the relationship between various second language identity dimensions (SLID) and L1 national identity. A sample of 1018 Iranian EFL learners who were selected based on the purposive snowball sampling filled out a researcher-made and validated Multidimensional L2 Identity Questionnaire (MLIQ) and a National Identity Questionnaire (NIQ). Data analysis using multiple regression revealed that the constructed SLID model could significantly contribute to the L1 national identity. The results also showed that the following four dimensions of SLID were significant predictors of national identity: transitive vs. intransitive, convergent vs. divergent, homogeneous vs. heterogeneous, and active vs. passive dimensions. Among these, active vs. passive and convergent vs. divergent dimensions had strong contributions to explaining the degree of the L2 national identity. These findings can help EFL teachers and learners develop a positive L2 identity with balanced dimensions that also promotes L1 national identity
بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی ذیل چارچوب نظری دستور شناختی لانگاکر ( 2008 ) است. به منظور نیل به این هدف، نگارندگان 150 اسم بسیط فارسی را به طور تصادفی از فرهنگ بزرگ سخن (1382) انتخاب کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده پژوهش، این گونه نتیجه گرفته اند که در زبان فارسی بحث قابل شمارش بودن یا غیرقابل شمارش بودن اسم معنای چندانی ندارد و برخلاف دیدگاه شناختی که اسم های قابل شمارش و اسم های عام را دو طبقه اصلی اسامی می داند، در زبان فارسی اسم های عام، همان اسم های قابل شمارش اند و نشانه جمع دریافت می کنند و به همراه اسم های خاص، یک طبقه از انواع اسم ها را تشکیل می دهند، همچنین در زبان فارسی نیز همانند دیدگاه شناختی، ضمیر جانشین اسم می شود.
Implementation of Task-based Collaborative Dialogues in EFL Speaking Classes: Focus on Achievements and Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۱, Issue ۳, Summer ۲۰۲۲
155 - 195
حوزه های تخصصی:
Collaborative dialogue (CD) in developing L2 skills known as ‘knowledge-building dialogue’, in spite of its momentum in foreign language acquisition, has rarely been conjoined and empirically investigated with a Task-based approach. To this end, the present research was conducted with a two-fold aim: firstly, investigating the effect of task-based collaborative dialogue on English as a foreign language (EFL) learners’ speaking ability, and secondly, exploring teachers’ and learners’ perceptions of the exercised treatment process. The participants of the study consisted of 100 Iranian B.A. TEFL and Translation Studies students were identified as relatively homogeneous with regard to their language proficiency through administering Oxford Placement Test (OPT) and ten Iranian EFL teachers. The experimental group was exposed to task-based collaborative dialogues, while the control group experienced conventional mainstream teaching the speaking skill. Upon completing the treatment, CD questionnaires were administered to the experimental group of learners and teachers to investigate their perceptions of implementing CDs in speaking classes. Subsequently, the teachers and 12 students from the experimental group attended the semi-structured interview sessions to explore their views regarding the efficiency of task-based CDs. The findings indicated that the experimental group outperformed the control one regarding speaking skill. The results of the questionnaires and the semi-structured interviews complemented each other and indicated that the teachers and the learners adopted positive views toward applying the task-based CD. The findings offer some implications for the stakeholders, including material developers, EFL learners, and teachers, to incorporate task-based collaborative dialogues in second language education.
فارسی ستیزی در یک سدۀ اخیر در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی که آن را در ایران «فارسی»، در افغانستان «دری» و در تاجیکستان «تاجیکی» می خوانند، از گذشته های دور زبان رسمی و درباری سرزمینی که امروزه افغانستان می خوانند، بوده است. این زبان از زمان شکل گیری حکومت مستقل در افغانستان و تغییر نام خراسان به افغانستان (1747م) تا به امروز سرگذشت غم انگیزی داشته است. سیاست به حاشیه راندن زبان فارسی که از دوره امیر حبیب الله خان (1901-1919م) شروع شد، در دوره های بعد و تا امروز با فرازونشیب هایی دنبال شده است. چنانکه در دوره نیم قرنه حکمرانی خاندان آل یحیی (1308-1357ش) برای مدت کوتاهی به کلی از نظام اداری و آموزشی حذف شد و سپس در سال 1343ش اسم «دری» بر این زبان تحمیل شد و به عنوان یکی از دو زبان رسمی در کنار زبان پشتو در قانون اساسی دوره ظاهرشاه درج شد. این جایگاه در دوره نظام های کمونیستی نیز حفظ شد؛ اما پس از جنگ های داخلی و تسلط طالبان (1375-1380ش) بیش ازپیش مورد بی مهری قرار گرفت. با روی کار آمدن دموکراسی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی (1380-1400ش) و در قانون اساسی مصوب 1382ش، زبان پشتو و فارسی به عنوان دو زبان رسمی در افغانستان شناخته شد، با این تفاوت که ارجحیت به زبان پشتو داده شد و سرود ملی این کشور نیز به زبان پشتو ساخته شد. همچنین اصطلاحات دانشگاهی، نظامی و اداری تنها به زبان پشتو واگذار شد. سرانجام، با سقوط نظام جمهوری و تسلط دوباره طالبان بر خاک افغانستان، این گروه مجددا درصدد حذف زبان و اصطلاحات فارسی از ادارات و لوایح دولتی شده است.
پیشنهاد روشی برای استفاده از وزن شعر در مقام کلیدی سبک شناختی، مطالعه موردی: بحر رمل مثمن مخبون محذوف (یا مقصور) در قرن 4 و قرن 14(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
277-295
حوزه های تخصصی:
روزی به ابوالفضل خطیبی گفتم شاید بتوان از ویژگی های وزنی در مقام کلیدی سبک شناختی برای روشن کردنِ صحت یا عدم صحت بعضی انتساب های ادبی بهره جست، و او گفت چنین هنری از عهده عروض پرتفصیلِ سنتی ما برنمی آید! توضیح دادم که عروض جدید و مخصوصاً عروض نجفی (1395)، با گنجاندن قواعد تقطیع ذیل 11 ویژگی، این امکان را به ما می دهد که به سادگی و براساس آن ویژگی ها و برخی فرعیات برآمده از آنها، تفاوت های وزنی بین شعر های گوناگون را بررسی کنیم، و وقتی بیشتر از شیوه کار و برنامه ام برایش سخن گفتم، او علاقمند شد و مرا به انجام پژوهشی در این زمینه تشویق کرد. کار را شروع کردم اما پس از چندی رهایش کردم تا این که خود خطیبی سراغش را گرفت و من گفتم می ترسم زحمت زیادی متقبل شوم بی آن که به نتیجه مشخصی برسم. او در پاسخ گفت حتی همین هم خودش نتیجه مشخصی است، زیرا اولاً تکلیف وزن را در کار بررسی های سبک شناختی و تحولات تاریخی شعر فارسی روشن می کند، و ثانیاً اگر کوچک ترین فایده ای داشته باشد، بابی را می گشاید که شاید مورد توجه قرار گیرد و به تدریج منشاءِ دست آوردهای بیشتری شود. باری حال به یاد او دو باره به این بحث که بارها سراغش را از من گرفته بود پرداختم و امیدوارم که محققان، برای رد یا اثبات ادعاهای تحقیق حاضر، این شیوه را با پیکره های انبوه تر و البته وزن های دیگر بیازمایند، و یقین دارم فواید بسیاری از چنین مطالعاتی در حوزه سبک شناسی شعر فارسی عاید خواهد شد.
Development of EFL Learners’ Referential and Expressive Writing Performance: Task-based Instruction vs. Project-based Instruction
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
31 - 40
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study is to investigate the effects of task-based instruction (TBI) and project-based instruction (PBI) on the improvement of EFL learners' referential and expressive writing performance. To accomplish this objective, 60 students majoring in English translation participated in Oxford Quick Placement Test (OQPT), but out of them 50 students were selected as the members of a homogeneous sample. Then, they were assigned into two experimental groups. They were exposed to IELTS module task-based writing pre-test, treatment, and post-test, to assess the participants' writing performance. The participants in first experimental group received TBI to practice the referential and expressive types of writing, while those in the second group received PBI. The results showed that TBI and PBI affected the development of both referential and expressive writing among EFL learners. In addition, the results revealed that there was not any statistically significant difference between the effect of PBI and TBI on developing expressive and referential writings among EFL learners. The pedagogical implications of the study are discussed at the end of the paper.
Review of Linguistic Inequality and Injustice in Academic Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۱, Issue ۴, fall ۲۰۲۲
173 - 188
حوزه های تخصصی:
This review article examines the underpinning of the little-researched, influential elements that create linguistic injustice in the specific contexts of linguistic imperialism through standardization. To this end, with a review of critical views that includes argumentation and discussion of theoretical and empirical studies, we further aim to highlight linguistic injustice in writing for publishing. The domination of the English language as a lingua academia has not happened neutrally and can create unjust and unequal situations. In knowledge construction, the prosperity of researchers and academics is tied to international publication, and this action supports globalization, individualism, and standardization in favor of native English users. The domination of the English language in academic settings may be a hegemonic practice of native Anglophones to maintain power. In this review, we underline the possibilities for privileged communities to pinpoint linguistic inequality and injustice. The nature of academia should be liberal and liberating; however, in reality, academic settings are politically partisan and at the service of the powerful and wealthy. Still, there is slim hope that the system can change, and one of such profound changes may happen with equal access to resources and mentors for marginalized communities. In this case, the minorities’ voices may also be heard and respected globally.
بررسی و تحلیل گروه های تأکیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های بلاغی زبان در نوشتار و گفتار، تأکید در سخن است. تأکید به شیوه های گوناگونی صورت می گیرد. گروه های اسمی یکی از ابزارهای تأکید هستند که تاکنون کمتر مورد توجه قرارگرفته اند. منظور از گروه های تأکیدی در این نوشتار، گروه هایی است که در آنها یا ساخت واژه از واج های تکراری است یا واژه از دو یا چند تکواژ یا واژه مکرّر ساخته می شود و یا اعضای گروه به نحوی با هم ترکیب یا به هم عطف می شوند که تأکید را می رساند. گروه های تأکیدی به صورت اسم های متناسب، اسم ها و صفت های مترادف، اسم ها و صفت های متضاد، فعل های متناسب و نیز واژگانی با تناسب موسیقایی هم نشین شده اند. این تحقیق با تهیه فهرستی از نمونه ها متشکل از هزار و پانصد گروه اسمی، ساختار، ویژگی ها، خاستگاه و کارکرد آنها را بررسی و تحلیل و آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده است. کاربرد این گروه ها برای اهداف مختلف است؛ از جمله: ایجاد معانی تازه، معانی ثانوی، کنایی و مجازی، گسترش معنی، شمول، تفصیل در سخن، اختصار و ایجاز اما مهم ترین و بیشترین کارکرد آن تأکید است. مانند تاکید و برجسته سازی اهمیت چیزی، احساسات و عواطف، فاصله، مقدار و کمیت، کیفیت و شدّت.
بررسی ساخت ملکی محمولی معیار در زبان بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالکیت، مفهومی جهانی است. بازنمود این مفهوم در نحو به دو شکل کلی اسمی و محمولی است. مالکیت اسمی به شکل گروهی اسمی شامل مالک و مملوک بازنمود دارد، و مالکیت محمولی به صورت جمله بیان می شود. در این مقاله، ساخت ملکی محمولی در بلوچی با رویکردی رده شناختی بررسی می شود. روش پژوهش، ترکیبی از داده های اولیه و ثانویه است. 420 جمله نمونه از طریق پرسشنامه از گویشوران بلوچی زابل به دست آمد. همچنین، داده های ثانویه از برخی از پژوهش های دیگر نیز در این پژوهش به کار رفته اند. چارچوب نظری پژوهش، پژوهش استاسن (2009) است که در آن چهار رده برای رمزگذاری ساخت ملکی محمولی معرفی شده است. این چهار رده عبارتند از: مالکیت مکانی، مالکیت بایی، مالکیت مبتدایی و مالکیت با محمول «داشتن». سه رده ساخت ملکی مکانی، ساخت ملکی بایی و ساخت ملکی با محمول «داشتن» در داده ها وجود دارد، اما شواهدی از وجود ساخت ملکی مبتدایی در این زبان یافت نشد. در بین این سه رده، کاربرد ساخت ملکی بایی بیش تر است و بخش بزرگی از داده های پژوهش به این راهبرد تعلق دارند. پس از آن، ساخت ملکی مکانی بیش ترین کاربرد را دارد و کاربرد ساخت ملکی با محمول «داشتن» اندک بوده است. بهتر است زبان بلوچی از نظر رمزگذاری ساخت ملکی محمولی در رده متفاوتی با زبان های ایرانی دیگر مانند فارسی، گیلکی رشت، و شهمیرزادی قرار گیرد. بنابراین، پژوهش پیش رو، گام دیگری در راه رده شناسی ساخت ملکی محمولی را در زبان های ایرانی برداشته است.