فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۶۱ تا ۷٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، عناصر نحوی درون گروه زمان و از جمله سازه هایی که در جایگاه موضوع قرار دارند، می توانند به دلا یل کلامی و به منظور یافتن خوانش نشاندار، از فراز یکدیگر گذر کنند و به جایگاهی بالاتر از بند خود جابه جا شوند. مقاله حاضر می کوشد تا با رویکردی مشخصه بنیاد، فرایندهای یادشده را در چارچوب مفاهیم نظری برنامه کمینه گرا تبیین کند و تحلیلی همگون از انگیزه حرکت سازه های مؤک د و مبتدا و نیز چراییِ اختیاری بودن جابه جایی آنها در اشتقاق نحوی به دست دهد .در روند ای ن بررسی، استدلال می شود که شاخص گروه زمان جایگاه موضوع است و سازه فاعل برای بازبینی مشخصه تعریف هسته گروه زمان، به این جایگاه ارتقا می یابد.
این موضوع از آن منظر اهمیت دارد که نشان می دهد شاخص زمان در فارسی نمی تواند محل فرود سازه های مبتدا و مؤکد باشد
نقش قصه های تمثیلی در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه متخصصین برنامه ریزی پی_زبانشناسی (PNL) با تمرکز بر زبان ناخودآگاه (دیداری، شنیداری، تن-جنب شناسی ، لامسه، چشایی) از قصه های تمثیلی بعنوان ابزاری مؤثر در آموزش وتحول دریافت های انسان ها از واقعیت بهره می برند. ارجاع تمثیل عموماً داستانی واقعی یا تخیلی کمابیش بلند و اندیشیده است که با برقراری تداعی و پی آیند به مخاطب کمک می کند تغییری در وضعیت روحی و... فکری اش ایجاد کند. اما توجه به شرایط خاصی ضامن سودمندی حکایت تمثیلی است؛ چگونگی ساختن قصه ای مطابق با نیاز روحی و درونی مخاطب، نحوه بیان، نوع واژگان و تاثیر نقل قصه در قصه ناتمام جهت انگیزش همکاری ناخودآگاه مخاطب، همگی مضامین اصلی نوشتار حاضر را در بر می گیرند.
مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی می پردازیم و سعی خواهیم کرد جوابی برای این پرسش که چگونه علم آموزش زبان های خارجی از معلم محوری به فراگیر محوری رسید، بیابیم. توصیه بر فراگیر محوری در کلاس زبان خارجی، امری است که بر آن تاکید می شود، ولی شاید در عمل خیلی رعایت نشود. روش های آموزش زبان های خارجی در قرن بیستم کاملاً متاثر از روان شناسی، پداگوژی و آندراگوژی هستند. روان شناسی رفتارگرا (اسکینر) و زبان شناسی ساخت گرا مبانی نظری روش شنیداری-گفتاری بودند، به همین جهت فراگیر به تقلید سریع و خودکار از الگوهای معلم می پرداخت. در روش سمعی- بصری ساخت یکپارچه، با دادن اختیار به فراگیر در تولید جملات جدید، یک گام به فراگیر محوری نزدیک می شویم. نظریه خلاقیت زبانی و نظریه توانش و کنش زبانی چامسکی، به طور غیر مستقیم بر روش های آموزش زبان های خارجی تاثیر گذاشت. در روش ارتباطی، فراگیر در تولید کنش های گفتاری مختلف فعالیت دارد و در فرایند آموزش با معلم همکاری بیشتری می کند. در روش آموزش گروهی به اصول آندراگوژی در آموزش زبان خارجی توجه شده است و معلم به عنوان مشاور فراگیر بزرگسال در نظر گرفته می شود. در سیر تحول جایگاه فراگیر بزرگسال یا خردسال در روش های آموزش زبان های خارجی در قرن گذشته، به بررسی تحولات روان شناسی از رفتارگرایی به روان شناسی شناختی، تغییر نگرش از پداگوژی سنتی به پداگوژی جدید و پیدایش آندراگوژی خواهیم پرداخت.
طنز پردازی در مقالات «تنکیت و تبکیت» عبدالله ندیم و «چرند پرند» دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از انواع ادبی است که در آن طنز پرداز، به قصد اصلاح، با سلاح قلم و چاشنی خنده، زبان به انتقاد از معایب و مفاسد موجود در جامعه باز می کند. عبدالله ندیم و دهخدا هر دو از طنز پردازان زبان فارسی و عربی و زبانزد عالمان اهل قلم هستند. هردو با قلم خود به شیوه ای که خواننده را به تفکر وا دارد، از معایب جامعه زمان خود انتقاد کرده و آن را مورد تمسخر قرار دادند؛ یکی از آن ها در انقلاب عرابی پاشا شرکت کرده و دیگری در نهضت مشروطه نقش بارزی داشت.
در مقالات آن ها ویژگی های مشترک فراوانی، باوجود اختلاف های اندکی که از نظر محتوایی و ساختارهای زبانی با هم دارند، وجود دارد و درواقع می توان گفت مقالات این دو، زبان حال مردمان آن روزگاران و استعمار ستیزی آن ها است. هر دو از دخالت بیگانگان در امور داخلی کشورشان شکوه و شکایت کرده اند و این مفاهیم را در قالب های مختص خو، بیان می کنند. محدود بودن دوره انتشار این مقالات، خود مؤید جو خفقان و اختناق آور آن دوره است. از دیگر ویژگی های مشترک آن ها متاثر بود آن ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم از آموزه های سید جمال الدین اسدآبادی است که اعتقاد داشت نشریه باید میدانی برای افکار متعالی و دفاع از وطن باشد. هدف از این پژوهش بررسی بیان طنزهای ندیم و دهخدا در زمینه استبداد ستیزی و تاثیر آموزه های سید جمال الدین اسد آبادی بر این دو ادیب، با وجود اختلاف محیطی است.
پردازش جمله و بازنمود ذهنی فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل کارکرد افتراقی جنسیتی آزمون سنجش توانش عمومی زبان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزمون سنجش توانش زبان دانشگاه تهران (UTEPT) آزمونی فراگیر و سرنوشت ساز برای تصمیم گیری در مورد پذیرش دانشجو در دوره های دکتری دانشگاه تهران می باشد که هر ساله بیش از 10000 داوطلب ورود به این دوره ها در آن شرکت می کنند. پژوهش حاضر مطالعه ای است جهت اعتباریابی این آزمون که در آن با استفاده از روش تحلیل آماری رگرسیون لجیستیک (LR)، که بر روی 6555 شرکت کننده در آزمون سال 1385 انجام گرفت، به شکلی نظام مند وجود کارکرد افتراقی (DIF) سؤال های آزمون بر اساس جنسیت شرکت کنندگان مورد بررسی قرار می گیرد. این عمل با استفاده فرمول تعیین معنادار بودن کارکرد افتراقی پرسش های آزمون انجام پذیرفت. پیرو آنچه که اخیراً در پیشینه این نوع تحلیل آماری مشاهده می شود، در مطالعه حاضر علاوه بر آزمون تعیین معناداری کارکرد افتراقی، آزمون دیگری نیز برای تعیین اندازه شاخص های آن بر اساس جنسیت امتحان دهندگان مورد استفاده قرار گرفت که عبارت است از مجذور R که برای تعیین اندازه رگرسیون لجیستیک کارکرد افتراقی به کار می رود. به منظور تفسیر نتایج حاصله از آن، در رویکردی مقایسه ای، هر دو الگو مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که 39 سؤال از 100 سؤال آزمون فوق الاشاره تفاوت معناداری را در مورد کارکرد سؤال برای شرکت کنندگان مرد یا زن نشان می دهد. با این حال، با در نظر گرفت بررسی های انجام شده در چهارچوب دو الگوی تفسیر اندازه گیری کارکرد افتراقی، این 39 سؤال در دسته بندی «قابل اغماض» قرار می گیرد. به این ترتیب، می توان گفت که آزمون UTEPT آزمونی عاری از کارکرد افتراقی جنسیتی است، اگر چه بخش درک مطلب این آزمون نیاز به بررسی های بیشتری دارد چرا که به نظر می رسد به طور کلی تمایل نسبی سؤال های این بخش بیشتر به سمت شرکت کنندگان مرد می باشد تا شرکت کنندگان زن.
پژوهشی در نگرش استادان زبان خارجی نسبت به خود ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء آموزش زبان و پس آنگاه ارزیابی آن، نیازمند تغییر بنیادی در نگرش استادان و نیز فراگیران در زمینه شیوههای جدید آموزش و ارزیابی است و هیچ تغییری در این گسترهها بدون به وجود آمدن اعتقاد نسبت به کارآمدی شیوههای جدید و نیز وجود تمایل و انگیزه میان استادان و فراگیران برای عملی کردن آن تغییرات و شیوهها امکانپذیر نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی معلمان ایرانی زبان خارجی، در زمینه بکارگیری شیوهای جدید از سنجش به نام خود ارزیابی (Self Assessment) طراحی شده است. برای تحقق این هدف پرسشنامهای به 32 تن از استادان زبان تمام وقت و حق التدریسی دانشگاهها داده شد. این پرسشنامه که توسط نویسندگان این مقاله تنظیم شده بود، نگرش استادان را مورد پرسش قرار میداد. این استادان به تدریس زبانهای انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، و اردو اشتغال دارند و به استادان با تجربه، با سابقه تدریس 10 سال به بالا، و استادان جوان، با سابقه تدریس کمتر از 5 سال، تقسیم شدند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که استادان زبان نسبت به عملی بودن شیوههای جدید سنجش به طور عام و خودارزیابی به طور خاص نگرشی منفی دارند. همچنین مشاهده شد که این قضیه بین استادان با تجربه جدیتر بوده و نوعی وابستگی شدیدتر نسبت به شیوههای متداول در آنها وجود دارد. اگرچه استادان جوان تا حدودی با شیوههای جدید آشنایی دارند، این آشنایی ناگزیر منجر به استفاده از این شیوهها نمیشود. در توضیح این حالت میتوان گفت استادان بر این باورند که سپردن اختیار سنجش به فراگیران، از قدرت و نفوذ آنان در کلاس میکاهد.
به هنگامی که نویسنده، ترجمه متنی را بر عهده می گیرد چه تغییری در افق دید مترجم رخ می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه بین ترجمه و متن اصلی در ترجمه ژان ژیونو با مشارکت لوسین ژاک و جان اسمیت از اثر معروف انگلیسی زبان موبی دیک می پردازد. در این مقاله می بینیم که به هنگام برگردان یک نوشته به زبان دیگر چگونه میل به نوشتار در مترجم ظهور می کند. آیا یک مترجم خود را در افق دید نویسنده اصلی قرار می دهد یا افق دید خود را بر متن ترجمه شده تحمیل می کند؟ ژیونو خود معتقد است که به هنگام ترجمه این کتاب به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفت. در حالیکه افق دید این کتاب کاملاً متفاوت از افق دید ژیونوست و به عکس تاثیر خود را در آثار لوسین ژاک به جا گذاشته و در آثاری چون نبرد کوهستان، درود بر ملویل، پاره هایی از بهشت، رنگ و فضای کتاب موبی دیک را می بینیم.
واژه بست های فارسی در کنار فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه بست های ضمیری فارسی در جایگاه های متفاوتی ظاهر می شوند. در این مقاله به بررسی نقش آنها در کنار فعل پرداخته ایم و نشان داده می شود که آنها در کنار فعل دو نقش متفاوت دارند. واژه بست های فارسی در برخی ساخت ها، که به افعال مرکب پی بستی مشهورند، مانند خوابم می آید، ماتش برد و نظایر آن،که حضور اجباری دارند، به نشانه مطابقه تبدیل شده اند. آنها حاصل دستوری شدگی واژه بست ها و تبدیل آنها به نشانه مطابقه اند و این فرایند با اصل مانع سازی تبیین می شود. از طرفی، واژه بست ها در نقش نشانه مفعول، در جملاتی مانند علی را دیدمش، می زنمت و نظایر آن، واژه بست هایی منضم هستند و حاصل مضاعف سازی واژه بست اند و به نشانه مطابقه تبدیل نشده اند. این واژه بست ها فقط وقتی ظاهر می شوند که گروه اسمی مفعول و هم مرجع با آنها نقش مبتدا دارد.
واک داری و دمش در زبان فارسی بر اساس نظریه واج شناسی حنجره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در واج شناسی واک داری یا بی واکی از وجوه توصیفی آواهای زبان تلقی می شود. اما بر اساس نظریه حنجره ای (laryngeal phonology)، مشخصه [واک] در همه زبان ها و برای همه طبقات واجی جنبه واجی ندارد، بلکه واک داری می تواند در برخی زبان ها صرفاًًً جنبه آوایی داشته باشد (ادزاردی و اوری 2001). این مقاله در پی تحلیل همخوان های زبان فارسی در چارچوب این نظریه واجی است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که زبان فارسی در رده زبان هایی قرار می گیرد که در آنها دمش در طبقه واجی همخوان های گرفته ویژگی زیر بنایی و واجی است نه واک داری و بر اساس این نظریه، بُعد [پهنای چاکنای] (glottal width) که با هیئت [گسترده] (spread) پر می شود در همخوان های گرفته زبان فارسی تمایزدهنده است، اما در همخوان های رسا واک داری تمایزدهنده است و با بعد [کشش چاکنای] (glottal tension) تکمیل می شود.
بررسی جنبه های کاربرد شناختی اشارات زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاره در زبان، از مقولاتی است که می تواند ازدیدگاه کاربردشناسی مورد تحلیل قرار گیرد.از این رو تحلیل جنبه های کاربرد شناختی اشارات زمانی در زبان فارسی و چگونگی به کارگیری این جنبه ها توسط سخنگویان فارسی زبان از اهداف نوشته حاضراست. بسیاری از اطّلاعاتی که در گفتار مردم منتقل می شود جنبة کاربرد شناختی دارد و به بافت موقعّیتی و اجتماعی خاص مربوط می شود. از جمله اهداف این مقاله، آشکار ساختن نقش اشارات زمانی در انتقال مفاهیم کاربرد شناختی در بافت موقعیّتی و فرهنگی است که دستور زبان قادر به توصیف و تبیین همة ابعاد آن نیست.
بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی ( A Gender-based Study of Informal Fallacies of Argumentation: The Case of Iranian Advanced EFL Learners’ Writing)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های (مقالات) استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی می پردازد. مجموعه متون مورد بررسی این مطالعه شامل 120 نوشته ی زبان آموزان دختروپسر بود. سن و رشته ی دانشگاهی زبان آموزان دیگرمتغیرهای مستقل تحقیق بودند. نه نوع مهم مغلطه های بی قاعده در متون بررسی شدند و فراوانی های به دست آمده ازطریق تست آماری مانوا تحلیل شدند. به طورکلی برای مغلطه های بی قاعده ، نتایج تست های آماری مالتی وریت برای همه ی متغیرهای مستقل و تعامل آنها تفاوت معناداری را نشان نداد ولی سه مورد تفاوت مجزا مشاهده شد. در پایان تحقیق ، نتایج مطالعه در مقایسه با پژوهش های قبلی بررسی شده است و دستاوردهایی پیشنهاد شده است.
تاثیر ارتباط همزمان ارتباط بوسیله رایانه بر توانش گفتاری زبان آموزان ایرانی (The Impact of Synchronous Computer-Mediated Communication (S-CMC) on the Oral Proficiency of Iranian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تلاشی است برای یافتن اینکه آیا مباحثه دو نفره برخط می تواند توان گفتاری زبان آموزان را تقویت کند. این مساله از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند باعث از بین رفتن موانع برقراری ارتباط در کلاس شود و نیز از نظر روانی شرایط مناسبتری برای ایجاد ارتباط بین زبان آموزان فراهم کند. 30 دانشجوی سال اول دانشگاه تهران با استفاده از پیامرسان یاهو (Yahoo Messenger) به مدت 6 هفته پیاپی، دو به دو با یکدیگر به صورت برخط صحبت کردند. نتایج آزمون توانش گفتاری حاکی از وجود تفاوت معنی داری بین نمرات دانشجویان در پیش آزمون و پس آزمون بود. علاوه برآن، نتایج بدست آمده از پرسشنامه ها و آزمون های مورد استفاده در این تحقیق نشان داد که مباحثات برخط برای دانشجویان خجالتی و آنهایی که از نظر زبانی ضعیف ترند و نیز آنهایی که ایستاری مثبت نسبت به اینگونه فعالیتها دارند مفید تر بوده است. همچنین تجزیه و تحلیل میزان صحبت کردن دانشجویان از نظر تعداد دفعات و واژه هایی که در هر جلسه مورد استفاده قرار می دادند نشانگر آن بود که میزان شرکت فراگیران در مباحثات دو به دو یکسان نبود. این یافته برخلاف نتایج تحقیقات قبلی است .
Teacher Cognition and Personal Beliefs: A Harmonious(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Some engravings are meant to be adored and some possibly abhorred. Teacher cognition, as a meant-to-be-praised engraving, is defined by Borg (2003, p. 81) as “the unobservable cognitive dimension of teaching what teachers know, believe, and think.” This concept in teaching has recently gained momentum meaning that teachers learn so much about their teaching through the vast experience they have gathered as learners (Nespor, 1987). A teacher’s idea about teaching and the methodologies employed is largely shaped by his/her cognition about the whole story of teaching. In this study, through a structured questionnaire, some open-ended questions, and a thorough interview, the researchers tried to delve into some deep-rooted beliefs and teaching conceptions of six EFL teachers, which had led them to decide on delicate issues in the classroom. This was done with the intention to unravel the mysteries in their practice and to see if there was a way out. A few not-so-much-spotted problems are traced and a general panorama of what is going on in classes based on teachers’ cognition are depicted. Some implications and areas of research on teacher cognition are introduced at the end.
Lexical Cohesion in English and Persian Abstracts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study compares and contrasts lexical cohesion in English and Persian abstracts of Iranian medical students’ theses to appreciate textualization processes in the two languages. For this purpose, one hundred English and Persian abstracts were selected randomly and analyzed based on Seddigh and Yarmohamadi’s (1996) lexical cohesion framework, a version of Halliday and Hasan’s (1976) and Halliday’s (1985) taxonomies. For contrastive analysis, the SPSS package was used. The results revealed some similarities and differences in the use of lexical cohesion sub-categories in the parallel English and Persian texts. The occurrence of all sub-types is nearly the same in the two groups of texts and the two- tailed t-test employed showed that the differences are not statistically significant. Both languages exhibit a general tendency in using repetition, but synonymy and meronymy are the least used sub-categories. Regarding the density of the texts, the analysis indicates that Persian abstracts are denser than their corresponding English ones.
The Impact of L1 Equivalents Versus Context on Vocabulary Recall of Pre-university EFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study was conducted to compare the impact of two vocabulary learning techniques, namely context learning and translation learning, on vocabulary recall of sixty pre-university Iranian learners of English as a foreign language. They were divided into two groups of high and low proficient. In regard to two vocabulary learning conditions, each group was divided into two subgroups of fifteen. The data were collected using two types of tests, translation and fill-in-the-blank. The result revealed that the students' proficiency affects their recall. It also revealed that low proficient learners did well when translation learning was followed by translation recall test. However, they could not transfer their vocabulary knowledge to a new context. In other words, they did not perform well enough when translation learning was followed by context recall test. The high proficient group, on the other hand, had a better performance on the context recall test.
Engaging Strategies in Adam Bede(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
One of the narrative strategies employed in different ways by men and women writers is the presentation of narrator. The significance of narrator is so much that it differentiates between the realistic and non-realistic fiction and specifically men's and women's writings in realistic fiction. Robyn R Warhol's theory based on Genette's is applied to Adam Bede by George Eliot to focus on woman as writer. Warhol specifies five touchstones for distinguishing engaging and distancing narrators which consist of 1) The degree of irony present in references to the narratee; 2)The frequency of direct address to the narratee; 3)The names by which the narratee is addressed; 4)The narrator's stance toward the characters; 5)The narrator's implicit or explicit attitude towards the act of narration. These five touchstones are examined in Adam Bede to come to the conclusion about the nature of the narrator, whether engaging or distancing.
Citation and the Construction of Subdisciplinary Knowledge(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The main purpose of this study was to examine the citation patterns of discussion sections employed by local and international article writers in ESP and EGP subdisciplines of applied linguistics. Eighty article discussion sections were selected from well-established local and international journals in the field of applied linguistics, and they were sorted according to Thompson and Tribble’s (2001) framework. The results revealed that local ESP and EGP writers tended to apply the integral citations to a far greater extent than the non-integral. On the other hand, international writers used citation to a significantly higher degree than local writers; ESP writers preferred the integral over the non-integral form. In contrast, international writers in EGP articles took more advantage from non-integral types, among which they selected source more than other types. In terms of integral types, verb controlling received the highest frequency. The potential diversities existing in the discussion sections written by local and international writers suggest that international writers seem to focus more on functional than formal criteria and use a wider range of citation types, giving more credit to the works of others. These differences appeared to be related to citation patterns and discoursal conventions across subdisciplines.