مقالات
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، عناصر نحوی درون گروه زمان و از جمله سازه هایی که در جایگاه موضوع قرار دارند، می توانند به دلا یل کلامی و به منظور یافتن خوانش نشاندار، از فراز یکدیگر گذر کنند و به جایگاهی بالاتر از بند خود جابه جا شوند. مقاله حاضر می کوشد تا با رویکردی مشخصه بنیاد، فرایندهای یادشده را در چارچوب مفاهیم نظری برنامه کمینه گرا تبیین کند و تحلیلی همگون از انگیزه حرکت سازه های مؤک د و مبتدا و نیز چراییِ اختیاری بودن جابه جایی آنها در اشتقاق نحوی به دست دهد .در روند ای ن بررسی، استدلال می شود که شاخص گروه زمان جایگاه موضوع است و سازه فاعل برای بازبینی مشخصه تعریف هسته گروه زمان، به این جایگاه ارتقا می یابد.
این موضوع از آن منظر اهمیت دارد که نشان می دهد شاخص زمان در فارسی نمی تواند محل فرود سازه های مبتدا و مؤکد باشد
بررسی خاستگاه واج /l/ در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واج /l/ یکی از واج های زبان فارسی است که دارای چند منشا متفاوت است. منشا واج /l/ در شماری از واژه های زبان فارسی نیز مشخص نیست.این مقاله بر آن است تا با بررسی سیر تحول واج /l/ و واجهایی بپردازد که در زبان فارسی منجر به شکل گیری واج /l/ شده اند. در این خصوص سیر تحول واج /l/ در دیگر زبانهای خواهر ایرانی نیز بررسی شده است، چرا که این زبانها به نحوی در زبان فارسی تاثیر گذاشته اند.
در این مورد، تحول واج /l/ و واجهایی که منجر به /l/ در فارسی و زبانهای خواهر شده اند، از هندواروپایی به هند و ایرانی و ایرانی باستان، فارسیِ میانه و نو) بررسی شده و در خصوص هر یک از تحولات، مثال یا مثالهایی ذکر شده است. در پایان نیز به دسته بندی ریشه شناختی واژگان l - دار فارسی پرداخته شده و منشا واج /l/ در واژگان l- دار فارسی مشخص گردیده است.
ساخت فعل در زبان بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت فعل یکی از مهمترین مقوله های دستوری در زبانهای ایرانی است. مقایس? ساخت فعل در زبانها و گویشهای ایرانی می تواند بیانگر پیوند این زبانها و بستگی آنها به یک شاخ? زبانی، یعنی زبانهای ایرانی باستان باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یکی بررسی چگونگی ساخت فعل در زبان بلخی و دیگر حصول به این نتیجه است که آیا ساخت فعل در این زبان با دیگر زبانهای ایرانی میانه از هماهنگی و ارتباط کافی برخوردار هست یا خیر؟ برای انجام این پژوهش از دو مجموع? اسناد و متون بلخی گردآوری پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز بهره برده ایم. نتایج حاصل، بیانگر پیوند زبان بلخی با دیگر زبانهای ایرانی میان? شرقی است.
ابعاد معناشناختی «باید» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باید از جمله مقوله های واژگانی در زبان فارسی است که به طور جدی با مقوله معنایی وجهیت گره خورده و از این روی، دارای ابعاد معناشناختی پیچیده و قابل تاملی می باشد. در مقاله حاضر با بررسی و تحلیل شواهدی از زبان فارسی معاصر، برخی از ابعاد معناشناختی و کاربرد شناختی مقوله باید در این زبان مورد مطالعه قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که مقوله یاد شده، منتقل کننده طیف گسترده ای از معانی وجهی در زبان فارسی می باشد. در این میان در حالی که معانی وجهی معرفتیِ مقوله باید بسیار محدود است، این مقوله، دارای انواع مختلفی از معانی وجهی کنشگر محور می باشد. مسئله ای که ظاهراً با تحلیل های در زمانی قابل توجیه است. تنوع معانی وجهی باید را می توان با چارچوبی کاربردشناختی، شرح و توصیف نمود و آن را زاییده تاثیر بافت های مختلف بر معنای این مقوله و مرتبط با عناصری چون زمان دستوری و نشانگرهای وجهی دانست.
بررسی افزایش و کاهش معنایی در ضرب المثل های زبان فارسی راحله گندمکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیندهای «افزایش و کاهش معنایی» که نخستین بار از سوی صفوی (1379: 247) معرفی شد، از جمله ابزارهای مناسب برای توجیه و تبیین بسیاری از پدیده های معنایی از جمله چگونگی شکل گیری معنی برخی ساخت ها و نحوه درک آنها از سوی شنونده است. عملکرد فعال این دو فرایند در مکالمات روزمره سخنگویان زبان باعث شده تا «افزایش و کاهش معنایی» به عنوان یکی از فرایندهای مهم معناشناختی و پدیده ای انکارناپذیر در مطالعه همزمانی و درزمانی معنی تلقی شود. چگونگی عملکرد این فرایند و کارایی آن را در مورد ده ضرب المثل مطرح و مصطلح در زبان فارسی با استناد به «امثال و حکم» دهخدا (1376) و «کتاب کوچه» شاملو (1377) بررسی کردیم. آنچه از نتایج این ارزیابی به دست آمد حاکی از کارآمد بودن فرایندهای افزایش و کاهش معنایی در توجیه و تبیین چگونگی شکل گیری معنی ضرب المثل های زبان فارسی است.
توضیحی درباره نقش نحویِ zraiia vourukasaiia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدتها است که تصور میشود zraii? vouruka?aiia صورت مفرد مکانی ریش? zraiiah و vouruka?a است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که این تبیین، نادرست است و سپس بر اساس شواهد متعدد از متن اوستا تبیین دیگری برای آن پیشنهاد خواهد شد.
نقد و بررسی کتاب «ساخت زبان فارسی » با رویکرد معیارهای نقد و نقدِ بر نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد حاضر، نقدی صورتگرایانه در کنار نقد دانشگاهی است. در یک تعریف کلی و عام، نقد صورتگرایانه (فرمالیستی)، نقدی است که در بررسی یک اثر، اصالت را به صورت (ساخت:فرم) می دهد و عمده توجهش به لزوم وجود رابطه ای انداموار و ارگانیک، میان اجزای مختلف یک اثر است؛ به طوری که تمامی قسمتهای یک نوشته، توانایی پشتیبانی و تقویت یکدیگر را داشته باشند. نقد دانشگاهی نیز که بر اصول استوار است، می کوشد در هر حوزه، پیوندهایی میان نوشته و اصول مرتبط بیابد و بررسی دقیق و موشکافانه ای از موضوع به دست دهد؛ بدین ترتیب شاید بتوان نقد صورتگرایانه را زیرعنوان نقد کل نگر ونقد دانشگاهی را زیرعنوان نقد جزء نگر مطرح کرد که هر دو، نوعی نقد فنی به شمار می آیند.