فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
«انضمام» اسم یکی از فرآیندهای واژه سازی در نظر گرفته شده که در زبان های مختلف عمکردی یک پارچه و واحد نداشته و از نظر نحوی نمود متفاوت دارد. اسم منضم شده در مورد مشخصه هایی نظیر معرفگی و مشخص بودگی، بی نشان شده و حرف تعریف، اشاره یا نشانة حالت نمی گیرد.
هدف این تحقیق، یافتن راهی برای تبیین پدیدة انضمام در زبان فارسی و دلیل وقوع آن است که بتوان با توسل به آن در مورد انضمامی یا غیر انضمامی بودن ساخت های موجود تصمیم گرفت. در این راستا، سعی شده به فرآیند انضمام از منظر ارتباط آن با گذرایی نگریسته شود. از این منظر می توان منضم شدن اسم را در قالب درجات گذرایی و نیز حضور یا عدم حضور مؤلفه های گذرایی مورد بررسی قرار داد. نتایج بررسی داده ها حاکی از این است که از میان مؤلفه های گذرایی دو مؤلفة مهم فردیّت مفعول و تأثیرپذیری مفعول در رخ دادن پدیدة انضمام نقش دارند. البته نمود نیز به دلیل ارتباط با تأثیرپذیری، نقشی غیر مستقیم در این پدیده دارد. بنابراین، انضمام را می بایست یکی از گونه های کاهش گذرایی در نظر گرفت که در نتیجة پایین بودن دو مؤلفة فردیّت و تأثیرپذیری مفعول در بند گذرا رخ می دهد. تفاوت های ساختاری انضمام از نمونة اعلای گذرا نیز ناشی از انحراف از این نمونة اعلا و عدم حضور مؤلفه های مورد بحث است.
توزیع ضمیر مستتر در ساخت کنترل اجباری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود ضمیر مستتر و ساخت کنترل اجباری در بند متممی خودایستا همواره مورد بحث و تردید بوده است. با توجه به شواهد موجود در زبان های مختلف مبنی بر امکان پذیر بودن کنترل اجباری به درون بند متممی خودایستا، نظریه مرجع گزینی و برنامه کمینگی که حضور ضمیر مستتر را به ناخودایستا بودن متمم درونه مرتبط می دانند، نیازمند اصلاح و بازبینی هستند. در این راستا لاندا (Vide. Landau, 1999; 2000; 2004 & 2006) با ارائه نظریه مطابقت خویش مدعی رسیدن به تعمیمی در بارة ساخت کنترلی است؛ به صورتی که کنترل اجباری به درون هر دو نوع متمم خودایستا و ناخودایستا را نتیجه حضور ضمیر مستتر در جایگاه فاعل جمله متمم می داند. در این مقاله، کارآمدی نظریه مطابقت لاندا در تحلیل ساخت کنترلی کامل و ساخت غیر کنترلی و ناکارآمدی آن در تبیین ساخت کنترل ناقص در زبان فارسی نشان داده می شود. بنابراین ادعای لاندا مبنی بر رسیدن به تحلیلی جامع مورد تردید قرار می گیرد. سپس سعی می شود با استفاده از نظریه معنایی جکنداف و کالیکاور (2005 & 2003) ایراد های رویکردهای صرفاً نحوی پیشین از جمله نظریه مطابقت لاندا در تبیین این ساخت، به ویژه دربارة توزیع گروه اسمی آشکار و ضمیر مستتر در زبان فارسی مرتفع گردد. به این ترتیب، لزوم در نظر گرفتن عوامل معنایی برای حل این مسئله تأیید می گردد.
گونه شناسی ساخت های قالبی در زبان عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر زبان و گویش از اجزا و مواد قالبی چون زبانزدها و اصطلاحات، کنایه ها و ضرب المثل ها تشکیل می شود که باعث غنای آن زبان هستند. گفتارهای قالبی کاربرد خاص و موقعیت شناسانه و نقش مؤثری در برقراری ارتباط های اجتماعی دارند. این گفتارها اغلب شفاهی هستند، زایایی فراوان دارند و حامل معانی عمیق و فشرده هستند. این اجزای کلیشه ای و قالبی درطول سالیان و سینه به سینه به نسل های بعد منتقل یا در فرهنگ ها ثبت می شوند و برخی به آرامی در زبان رسمی و حتی ادبی راه می یابند. بخش مهمی از ذخایر زبانی غیرمکتوب در فرهنگ ها را همین گفتارهای قالبی شده تشکیل می دهند که ضرورت توجه علمی به این انواع را دوچندان می کند. مسئله اصلی این مقاله تبیین مبانی نظری و گونه شناسی و نشان دادن تنوع گسترده این کلیشه های قلبی زبان فارسی است. برای این منظور، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده خواهیم پرداخت، سپس ریشه و خاستگاه این کلیشه های زبانی را بررسی می کنیم وضمن تبیین و تشریح این گفتارهای قالبی و زیرگونه های هریک (نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، تکیه کلام ها، متلک ها و کنایات و امثال)، ساخت زبانی، مضامین، کاربرد و تنوع آن در زبان عامه را با مثال های کافی تبیین می نماییم. این مقاله را به عنوان الگویی برای گونه شناسی وبررسی های ساختاری و محتوایی زبان عامه پیشنهاد می کنیم. تحلیل های دستوری، جامعه شناسانه و فرهنگی جایگاه قابل بررسی دیگری دارند.
خوانش نشانه شناختی فیلم سینمایی زندگی خصوصی آقا و خانم میم با تکیه بر نظریة «سپهر نشانه ای» در مطالعات زبان و متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوری لوتمن (1993-1922) که از بنیان گذاران مکتب نشانه شناسی مسکو- تارتو به شمار می رود، جایگاه مهمی در معرفی و بسط مبانی و خرده نظریه های نشانه شناسی فرهنگی، همچون نظریة سپهر نشانه ای دارد. به عقیدة لوتمن، نظریة سپهر نشانه ای هر متن را به عنوان یک کلیت فرهنگی درنظر می گیرد که می توان ازطریق بررسی رمزگان نشانه ای آن، به شیوة تولید زنجیرة معانی خاص در یک فرهنگ معین دست یافت؛ ازاین رو، خوانش مبتنی بر نظریة سپهر نشانه ای با انتخاب متونی که به یک دورة اجتماعی- تاریخی متعلق هستند، امکان بازشناسی ژرف ساخت های فرهنگی- اجتماعی آن دوره را فراهم می کند. این خوانش با درنظر گرفتن تولیدات فرهنگی یک مقطع خاص زمانی و بررسی مناسبات و تعاملات بینامتنی، اشتراک و همسانی فرآیند تولید معنا در یک سلسله متون و بخش قابل توجهی از ژرف ساخت های اجتماعی- فرهنگی آن دوره را نشان می دهد.
در این مقاله، با تکیه بر نظریة سپهر نشانه ای، ابتدا فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم (1390) ساختة سید روح الله حجازی را به عنوان جزئی از یک سپهر نشانه ای کلان بررسی و سپس قابلیت های نشانه ای این فیلم را در رابطة پویا و مطمئن با ژرف ساخت های اجتماعی- فرهنگی دهة 80 مطالعه می کنیم. از سوی دیگر، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که عناصر مشترک سپهر نشانه ای متون سینمایی این دهه ازرهگذر چه استعاره پردازی ها و نمادسازی هایی توانسته اند بر مختصات اجتماعی- فرهنگی جامعة ایران دهة 80 دلالت کنند.
شکل گیری ارجاع در متون، نمونة مورد بررسی رمان دوبلینی ها: مقایسة متن انگلیسی و دو ترجمة فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر، در چارچوب نظریة انسجام هلیدی، نحوة توزیع مقوله های ارجاعی و انواع آن در دو متن ترجمه شده از کتاب دوبلینی ها اثر جیمز جویس و خود کتاب را بررسی و متن مبدأ و متون مقصد را با یکدیگر مقایسه کردیم. هدف از انجام این پژوهش، شکل گیری ارجاع در متون رمان دوبلینی ها و مقایسة متن انگلیسی و دو ترجمة فارسی آن، بررسی علمی و کاربرد انواع ارجاع در متن مقصد، مقایسة انواع ارجاع در متن مبدأ و مقایسة کاربرد ارجاع در دو متن ترجمه از یک متن واحد است؛ به همین منظور، از تحلیل تقابلی برای شناخت ماهیت ترجمه استفاده کردیم. در روش تحلیل تقابلی، دو زبان دربرابر یکدیگر قرار می گیرند، سطوح مختلف آوایی و واژگانی و نحوی و به طور کلی ساخت دستوری آن ها با یکدیگر مقایسه می شوند و وجوه اشتراک و افتراق آن ها سنجیده می شود. آنچه در این مطالعه مطمح نظر است، چگونگی عملکرد ارجاع در متون ترجمه، مقایسة آن با متن مبدأ و نیز چگونگی شیوه های رخداد ارجاع و تفاوت این شیوه ها در متون ترجمه است.
طرح واره های تداعی شده تکواژ «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا: مطالعه ای در صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا در چارچوب صرفِ شناختی، به ویژگی های معناییِ تکواژ زایای «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا پرداخته شود و امکاناتِ طرح واره های تصوری برای طبقه بندیِ صورت هایی که این تکواژ در آن به کار می رود، معرفی شود. این تحقیق نشان می دهد که فارسی زبان ها هنگام مواجهه با بسیاری از واژه های حاوی تکواژ «کار»، معنای استعاری آن را درک می کنند و طرح واره های تصوری آن را در ذهن خود می سازند. به این منظور، نخست رویکرد شناختی در مطالعه صرف آورده شده است و سپس مفهوم استعاره و طرح واره های تصوری از همین دیدگاه معرفی شده اند. لازم به ذکر است در این مطالعه پیکره زبانی از مجموعه دادگان زبان فارسی معیار، از جمله فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی و دادگان زبان فارسی به کوشش پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگ واژه یاب آنلاین فارسی و نیازمندی های شغلی روزنامه، انتخاب شده است. سعی این مقاله بر آن است تا با بررسی همزمانی کارکردهای مختلفِ این تکواژ از منظر دیدگاه شناختی، طرح واره های متداعی با آن معرفی شوند. در نهایت می توان گفت، برای تبیین تکواژ «کار» می توان آن را در حالت پسوند، تکواژ آزاد در واژه مرکب و به صورت استعاری در اصطلاح های مختلف در نظر گرفت و در اکثر موارد، چندمعناییِ همزمانی دیده می شود.
خوانشی متفاوت از جدال کهنه و نو در اساطیر ایران و یونان: نقد نظریه ی « تاریخ مذکر »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد تا با استفاده از نظریه شرق شناسی ادوارد سعید، نظریه مطرح شده در تاریخ مذکر براهنی را درباره نوستیزی شرق و کهنه ستیزی غرب، با تکیه بر داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی و تراژدی های ادیپ شهریار اثر سوفوکل و هرکول و مده آ اثر اوریپید، به نقد بکشد. این مقاله به سه بخش تقسیم می شود. در مقدمه، ابتدا نظریه براهنی در تاریخ مذکر و دیدگاه او نسبت به تاریخ و ادبیات شرق به عنوان تاریخ مردسالار و نوستیز در مقابل تاریخ و فرهنگ غرب (یونان) که در آن پیرها جای خود را به جوان ها می دهند، معرفی می شود. سپس به طرح مسئله پردازدخته می شو د: اینکه چرا با وجود قهرمانی چون هرکول که از هر نظر با رستم همخوانی دارد و همچون رستم، نادانسته مرتکب فرزندکشی شده، براهنی، برای اثبات نظریه خود، ادیپ شاه پدرکش از تراژدی سوفوکل را هم تراز رستم می بیند. آنگاه با ارائه مثال های دیگری از فرزندکشی در ادبیات یونان، نتایج نظری و اجتماعی این یک سونگری و الگوی قالبی بررسی می شود. این مقاله از نظریه «شرق شناسی» ادوارد سعید که در آن تفکر غربی «شرق» را تنها مترادف الگوهای قالبی می داند، به عنوان شیوه بررسی استفاده می کند. سپس به اختصار از آبشخور نظریه سعید نزد فانون و نیز تأثیر سعید بر نظریه پردازان دیگر پسااستعماری ذکر خواهد شد. آنگاه در پی یافتن ردپای سلطه الگوی غربی بر نگرش روشنفکر شرقی (در اینجا در حوزه نقد ادبی) در نظریه «تاریخ مذکر» خواهد بود. پس از واکاوی مثال های براهنی و یافتن نقیض تِز او در همان مثال ها، یعنی «مده آ» و «ادیپ شاه» و به یاری چند مثال نقض دیگر در اساطیر یونان نشان خواهد داد که «تاریخ مذکر»، آگاهانه یا ناآگاهانه، تحت تأثیر الگوهای غربی، تصویری کلیشه ای از فرهنگ شرق ارائه می دهد که در نهایت در جهت حفظ و بقای سلطه غرب بر شرق است.
رویدادهای حرکتی و راهبردهای ترجمه مسیر حرکت: مورد پژوهشی کتاب «هابیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان های فعل بنیاد و تابع بنیاد در بازنمایی مسیر حرکت در فرآیند ترجمه از زبان مبدأ به زبان مقصد تفاوت های چشمگیری را نشان می دهند (اسلوبین ۱۹۹۶الف؛ نقل شده در ایبارکس سانتینونو، ۲۰۰۳: ۱۵۳). در فرآیند ترجمه، مترجم می بایست ویژگی های زبان مبدأ را با ویژگی ها، امکانات و محدودیت های زبان مقصد هم سو سازد. بدین ترتیب در فرآیند ترجمه ویژگی زبان ها آشکار می گردد. در پژوهش حاضر نحوه ی بازنمایی مسیر در فرآیند ترجمه در یک اثر خاص و یک ترجمه از آن، از زبان انگلیسی به زبان فارسی بررسی شده است. فصل ششم رمان هابیت (۱۹۳۷) و ترجمه ی فارسی آن (علیزاده، ۱۳۸۳) داده های این پژوهش را تشکیل می دهند. دلیل انتخاب رمان هابیت در این پژوهش این است که در تمام پژوهش هایی که در زبان های مختلف تاکنون درباره ی بازنمایی رویدادهای حرکتی در ترجمه مورد بررسی قرار گرفته اند این رمان موضوع پژوهش بوده است. از این رو، امکان آن فراهم می آید تا نتایج این پژوهش ها مورد مقایسه قرار گیرد. از سوی دیگر، در فصل ششم رمان هابیت بازنمود رویدادهای حرکتی چشمگیر است.
آموزش دستور زبان فارسی به خارجیان در چارچوب رابطه بین کارکردهای زبانی و صورت های دستوری(مقاله علمی وزارت علوم)
دستور حوزه ای از زبان است که به دلیل طبیعت خاص و پیچیده آن همواره مورد نقد و بررسی بوده است. تحقیق حاضر در صدد پاسخ گویی به مسئله ماهیت دستور آموزشی و میزان انعکاس آن در برخی از منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. برای این منظور ابتدا در چارچوب سطح بندی اروپایی، بعضی از منابع انگلیسی را از حیث رابطه مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری متناسب با آنها در هر سطح تحلیل نمودیم و سپس میزان آموزش این عناصر مهم را در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ارزیابی کردیم. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که قواعد دستور آموزشی انعکاس ضعیفی در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دارد. دیگر آنکه، چینش محتوای دستوری در این کتاب ها صورتی چرخه ای ندارد و شاید یکی از دلایل مهم آن عدم وجود معیار مشخص و مشترک در تدوین و سطح بندی کتاب های زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است.
تأثیر بافت زمانی- مکانی بر تحلیل کنش گفتار؛ مقایسة فراوانی انواع کنش های گفتار در سوره های مکّی و مدنی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کنش های گفتار در متون مذهبی یکی از راه های درک لایه های پنهان کلام و شناخت تأثیر مورد نظر مبدأ کلام است. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی و مقایسة کنش های گفتار در منتخبی از سوره های مکّی و مدنی قرآن کریم می پردازد. در این تحقیق توصیفی با روش تحلیل محتوا، شصت صفحه از قرآن کریم مشتمل بر سی صفحه از سوره های مکّی و سی صفحه از سوره های مدنی به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. بر اساس نظریة کنش گفتارِ آستین و طبقه بندی پنج گانة سرل در مورد انواع کنش های گفتار، با در نظرگرفتن محتوا و مفاهیم سوره ها و آیات، فراوانی هر یک از انواع کنش های گفتار موجود در آن ها بررسی شد. نتایج نشان داد که پراکندگی و فراوانی انواع کنش های گفتار در سوره های مکّی و مدنی تفاوت قابل توجّهی دارد. بر این اساس، در سوره های مکّی کنش اظهاری بیشترین فراوانی را دارد و کنش های عاطفی، ترغیبی، تعهّدی و اعلامی در رتبه های بعد قرار دارند. امّا در سوره های مدنی، فراوانی کنش اظهاری به نفع سایر کنش ها کاهش یافته و در مقابل، کنش های ترغیبی و عاطفی و کنش های تعهّدی و اعلامی افزایش یافته اند. این آمار می تواند در مقایسة این دو نوع از سوره ها دارای پیامدهای تفسیری مهمّی باشد؛ از جمله این که بیان اخبار و معارف الهی و اسلامی در قالب کنش اظهاری در سوره های مکّی و در آغاز اسلام، حجم بیشتری از آیات را به خود اختصاص داده است؛ درحالی که کنش های گفتاری مربوط به اوامر ونواهی تشویقی و ترغیبی و تبشیر و انذار، در سوره های مدنی اولویت بیشتری دارد.
تمایز روابط دستوری در گویش شوشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان های دنیا دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم که آن ها را روابط دستوری نیز می نامند، در جمله از طریق سه راهکارِ ترتیب واژه ها، مطابقه و نظام نشانه گذاری حالت قابل تمایز از یکدیگرند. زبان های دنیا ممکن است یک یا دو راهکار و گاهی در برخی موارد هر سه راهکار را برای تمایز روابط دستوری به کار گیرند. هدف از پژوهش حاضر تعیین راهکارهای اتخاذ شده برای تمایز بین دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم در جمله های دارای فعل گذرا در شوشتری است. به همین منظور داده های پیکره پژوهش از طریق مصاحبه از گویشوران شوشتری بر اساس پرسش نامه ای حاوی 62 جمله، گردآوری و تحلیل شدند. در گویش شوشتری برای تمایز دو رابطه دستوریِ فاعل و مفعول مستقیم از دو راهکار نظام نشانه گذاری حالت و مطابقه استفاده می شود. راهکار ترتیب واژه ها در این گویش بدین منظور کاربردی ندارد. از آنجا که این گویش با زبان فارسی در یک گروه گویشی قرار دارد، تصور می شود که راهکارهای مشابهی با فارسی به کار گرفته شوند و تحلیل داده های پیکره نیز صحت این موضوع را تأیید می کند.
Gender Representation in Interchange (Third Edition) Series: A Social Semiotics Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Gender representation has long been studied in both verbal and visual modes of ELT textbooks. However, regarding the visual mode, research has mainly focused on superficial analyses of how often each gender appears in different roles rather than on how the two genders are represented. The tools proposed in Kress and van Leeuwen’s (2006) social semiotics framework, however, permit deep analysis of images taking into consideration how pictorial elements are shown both alone and in relation to other pictorial elements, on the one hand, and the viewers on the other. Following the above-mentioned framework, the present study applied the three dimensions of representational, compositional and interactive meaning presented to 16 photographs randomly selected from the Interchange (Third Edition) series (Richards, 2005) to explore gender portrayals and disclose ideologies in the visual mode of the series. Qualitative data analysis showed some ideologies and stereotypical portrayals, each of which appeared either in one or a few photographs. Taken together, the findings indicated gender bias in favor of men in the series
بازنمود رویدادهای حرکتی در گفتار روایی کودکان فارسی زبان در نگرش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس الگوهای واژگانی شدگی تالمی (2000b) زبان ها بسته به آن که شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابع های آن رمزگذاری کنند، به دو ردة فعل محور و تابع محور تقسیم می شوند. فرض تالمی بر آن است که زبان های هندواروپایی، به استثنای زبان های رومی و پسایونانی، در ردة زبان های تابع محور جای می گیرند؛ چرا که شیوة حرکت را در ستاک فعل ادغام می کنند و مؤلفة مسیر را در قالب تابع فعل بیان می نمایند. در این پژوهش با استفاده از کلیپ های انیمیشن که در آن مسیر و شیوة حرکت به طور همزمان به نمایش درمی آیند، چگونگی رمزگذاری دو مؤلفة مسیر و شیوة حرکت در گفتار روایی کودکان پیش دبستانی فارسی زبان، بررسی و با گفتار بزرگسالان مقایسه شده است؛ سپس این پرسش به بحث گذاشته شده است که زبان فارسی، به عنوان یکی از زبان های هندواروپایی، در رده شناسی دوگانه می گنجد یا خیر. تحلیل داده های این پژوهش نشان می دهد که کودکان فارسی زبان هنگام بازگویی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره می گیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آن ها استفاده می کنند: مسیر حرکت را در ستاک فعل های مسیرنما ادغام می کنند و آن ها را همراه یا بدون تابع های مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی مرزگذر) به کار می گیرند. به این ترتیب تا آنجا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا تابع، مورد نظر است، زبان فارسی در گسترة پژوهش حاضر در ردة زبان های فعل محور جای می گیرد.
بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه- معنا شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود.
این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
Enseigner des textes littéraires à partir de l’enjeu modal (آموزش متون ادبی ازطریق افعال موثر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش متون ادبى از طریق افعال موثر فعل یا گزاره اى دیگر را تحت تأثیر قرار مى دهند و وضیت آن را دستخوش تغییر مى سازند. در اغلب موارد افعال موثر به صورت ضمنى و به عنوان فرضیه یافت مى شوند. بدین ترتیب، مى توان حضورى فرازبانى براى آن ها در نظر گرفت که نه تنها بر کنش و عملکرد کنشگرها در گفتمان اثر مى گذارد، بلکه توانش آنها را نیز تحت تاثیر قرار مى دهد.
به دیگر سخن، از طریق برخورد با فعلى کنشى و یا فعلى حالتى، مى توان به افعال موثر نهفته در گفتمان پى برد. در این مقاله مى کوشیم تا نشان دهیم چگونه دانشجویان با استفاده از افعال موثر مى توانند موفق به کشف معناى متون ادبى، ساختن هویت مدالى کنش گران و دریافت جنبه ى عاطفى و تنشى گفته پردازى شوند. به این ترتیب، در این تحقیق بر آنیم تا نشان دهیم چگونه بازى افعال موثر به وسیله ى راه هاى مختلف دستیابى به معنا تبدیل به روشى مناسب براى ایجاد پویایى در کلاس هاى درک متون ادبى، که از آموزش و یادگیرى زبان جدایى ناپذیرند، می شود. همچنین به چگونگى دستیابى به معنا از طریق افعال موثر مى پردازیم.
اختلالات نوایی در بیماران زبان پریش بروکای فارسی زبان: تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکته مغزی می تواند بر توانایی فرد در به کارگیریِ مناسب ویژگی های آکوستیکی به عنوان پارامترهای نوای گفتار در سطح جمله اثر منفی بگذارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین ماهیت اختلالات آوایی در سطح جمله در بیماران زبان پریش بروکای فارسی زبان در چارچوب نظریه واج شناسی لایه ای است، که به منزله نظریه ای مطرح در واج شناسی آهنگ به شمار می رود. آزمودنی های این پژوهش، سه نفر مرد فارسی زبان بودند که به صورت هدفمند از میان بیماران زبان پریشِ مراجعه کننده به واحد گفتاردرمانی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی قائم شهر مشهد انتخاب شدند. این بیماران دچار ضایعه ای در نیمکره چپ و به ویژه ناحیه پیشانی گیجگاهی بودند. پارامترهای آکوستیکی دیرش، شدت و اجزاء پایانی فرکانس پایه که جملات پرسشیِ آری نه را از جفت خبری آن ها متمایز می سازد، در یک تکلیف روخوانی در این بیماران سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که افراد زبان پریش بروکا قادر به تولید جملات پرسشی آری نه و جفت خبری آن ها بر اساس اجزاء پایانی پارامتر فرکانس پایه بودند؛ اما آن ها عملکرد ضعیف تری نسبت به افراد گروه شاهد داشتند. به طورکلی، پژوهش حاضر تأیید می کند که توانایی زبان شناختی بیماران زبان پریش فارسی زبان به منظور متمایز ساختن جملات خبری از پرسشی تقریباً سالم باقی مانده است. نیز، این پژوهش بر اهمیت نیمکره چپ در تولید نوای گفتار و حساسیت ناحیه پیشانی گیجگاهی به منحنی های نوایی در سطح جمله صحه می گذارد.
تأثیر تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده بر روی مهارت شفاهی و نگرش زبان آموزان انگلیسی سطح مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت نوشتاری و شفاهی هر دو از مهارت های تولیدی زبان می باشند که اجزاء مشترک دارند، اما تلاش بسیار کمی در جهت شناخت تأثیر این دو مهارت بر یکدیگر، خصوصاً تأثیر مهارت نوشتاری بر مهارت گفتاری صورت گرفته است. پژوهش حاضر بااستفاده از مدل پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، به روش شبه تجربی به بررسی تأثیر تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده بر مهارت شفاهی زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی در موسسه ای در تهران پرداخته است. همگن بودن زبان آموزان دو کلاس سطح مقدماتی این مؤسسه بوسیله پیش آزمون (KET, 2007) مورد بررسی قرار گرفت و پس از حصول اطمینان، یکی از کلاسها به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل، هر کدام شامل 26 زبان آموز، مورد مطالعه قرار گرفتند. زبان آموزان گروه آزمایش در طول ترم در 15 تا 20 دقیقه آخر کلاس به تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده و گروه کنترل به حل کتاب تمرین پرداختند. بررسی کمّی بوسیله آزمون تی مستقل نشان داد که زبان آموزان گروه آزمایش نه تنها در مهارت نوشتاری، بلکه در مهارت شفاهی نیز به صورت معناداری پیشرفت کرده بودند. علاوه بر این، تحلیل محتوای حاصل از مصاحبه در پایان ترم پیرامون نگرش زبان آموزان گروه آزمایش نسبت به نقش تمرین های نوشتاری بر مهارت شفاهی نمایانگر آن است که اگرچه زبان آموزان در ابتدای ترم نگرش مثبتی نسبت به این تمرین های نوشتاری نداشتند، اما در پایان ترم این نگرش به شکل مثبتی تغییر کرده بود.