فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴٬۹۳۸ مورد.
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
89 - 114
حوزه های تخصصی:
این تحقیق ازآن جهت اهمیت دارد که باعث امکان ارتقاء عملکرد، امکان اجرای بهتر مأموریت محوله و افزایش اثربخشی فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا را فراهم می نماید و در نهایت باعث تسهیل در انجام راهبردهای نپاجا و کسب اهداف تعیین شده می گردد. تحقیق پیش رو بر اساس هدف اصلی آن که عبارت است از: الگوی رفتاری اثربخش برای فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا است، شکل گرفته و بر این اساس ابتدا در فصل یکم مسئله بیان و تشریح گردیده، سپس هدف اصلی تحقیق که تدوین و ارائه الگوی رفتاری اثربخش برای فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا می باشد طرح و اهداف فرعی آن بیان گردیده است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی (موردی زمینه ای) بوده است. با توجه به اینکه در بخشی از تحقیق روابط بین ابعاد و مؤلفه ها و ضرایب اهمیت و همبستگی آنها مدنظر بوده از روش همبستگی نیز استفاده شده است.روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، 1- روش کتابخانه ای و اسنادی 2- روش پیمایشی (روش مصاحبه و پرسشنامه) بوده است.براساس نتایج تحقیق، فرماندهان یگان های عملیاتی لازم است برای داشتن رفتارهای اثربخش، به منظور هم افزایی در عملکرد و ارتقاء عملکرد، مؤلفه های پنج گانه، "انعطاف پذیری در رفتار" دارای هفت شاخص، "ثبات و پویایی در رفتار" دارای پنج شاخص، "توانایی ایجاد یکپارچگی" دارای تعداد چهار شاخص، مؤلفه "هدفگرا " دارای دو شاخص و مؤلفه " استقلال رفتاری " دارای سه شاخص را در بعد رفتار اثربخش فردی به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار، مدنظر قرار داشته باشند.
ارائه الگوی پیش بینی حساسیت جبران خدمات مدیرعامل با استفاده الگوریتم های فراابتکاری (ژنتیک و ازدحام ذرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
562 - 600
حوزه های تخصصی:
هدف: برای کاهش تضاد منافع بین مدیران و سهام داران، بر تسهیم منافع تمرکز می شود. پاداش به مدیران، یکی از راه های کاهش این تضاد است و به عنوان ابزاری برای هم سو کردن دیدگاه ها و عملکرد آنان در جهت افزایش ثروت سهام داران استفاده می شود. پاداش نقدی به مدیران باید بر عملکرد آنان مبتنی باشد تا هم سویی عملکرد مدیران با منافع سهام داران را تضمین کند. در طراحی بسته دستمزد مدیرعامل در شرکت ها، نقش سرمایه گذاران نهادی مطرح است. نظریه نمایندگی به مشکلاتی اشاره می کند که در زمان تفویض اداره شرکت به مدیران توسط مالکان به وجود می آید. برای کاهش تضاد نمایندگی، پاداش به مدیران با ارزش ایجاد شده برای سهام داران باید مرتبط باشد. یکی از روش های اصلی اندازه گیری عملکرد مدیر، گزارش های حسابداری است که به عنوان ابزاری برای اندازه گیری و ارزیابی عملکرد و انگیزش مدیر نقش دارد. با توجه به نکات ذکر شده، هدف این پژوهش ارائه الگوی پیش بینی حساسیت جبران خدمات مدیرعامل با استفاده الگوریتم های فراابتکاری (ژنتیک و ازدحام ذرات) است.
روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ تشکیل می دهد. در این پژوهش به منظور انتخاب نمونه، از روش حذف سیستماتیک استفاده و ۱۱۰ شرکت انتخاب شد. براساس دسته بندی پژوهش ها برحسب هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. به علاوه، از نوع تحقیقات شبه تجربی است و در حوزه تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی پیمایشی) قرار می گیرد. روش های گردآوری داده های پژوهش مطالعه اسناد و مدارک، کاوش اینترنتی و مطالعه کتابخانه ای بسته به نیاز بوده است. در این پژوهش ۱۲ پارامتر تأثیرگذار، بر حساسیت جبران خدمات مدیرعامل، به عنوان ورودی مدل داده کاوی انتخاب شده است که عبارت اند از: مالکیت نهادی، مالکیت خانوادگی، قابلیت مقایسه صورت های مالی، مدیریت سود، محافظه کاری شرطی، تطابق درآمد و هزینه، ارزش افزوده بازار، اکتساب شرکتی، قراردادهای بدهی و رفتار هزینه با سه نوع (تغییرات بازده دارایی، تغییرات درآمد فروش و تغییرات هزینه های عملیاتی). همچنین پارامتر حساسیت جبران خدمات مدیرعامل نیز به عنوان خروجی مدل داده کاوی انتخاب شد. بدین منظور، سه مدل داده کاوی به تفکیک پارامتر رفتار هزینه ایجاد شد. افزون بر این، به منظور مقایسه، از سه مدل رگرسیون خطی استفاده شد.
یافته ها: نتایج از برتری مدل شبکه عصبی عمیق، از لحاظ میزان ضریب تعیین و شاخص MSE حکایت می کند. این برتری برای هر سه مدل داده کاوی، نسبت به سه مدل رگرسیون خطی صادق است. در بین مدل های داده کاوی، مدل سوم با پارامتر رفتار هزینه: تغییرات هزینه های عملیاتی، بهترین نتایج را کسب کرده است. در سطح بعدی، مدل دوم با پارامتر رفتار هزینه: تغییرات درآمد فروش، بهترین نتایج را کسب کرده است. در نهایت مدل داده کاوی اول با پارامتر رفتار هزینه: تغییرات بازده دارایی، ضعیف ترین نتایج را کسب کرده است.
نتیجه گیری: استفاده از شبکه های عصبی عمیق با بهینه سازی الگوریتم های فراابتکاری، می تواند مدل های پیش بینی مبتنی بر داده های واقعی را ایجاد کند و از آن ها می توان برای تصمیم گیری های مدیریتی و بهبود فرایندهای جبران خدمات در سازمان ها استفاده کرد. این روش ها با بهره گیری از داده های موجود و الگوریتم های هوش مصنوعی، عملکرد مدیرعاملان را بهبود و کیفیت خدمات ارائه شده توسط سازمان ها را ارتقا می دهد. از طرف دیگر، این پژوهش می تواند به سرمایه گذاران و تصمیم گیران اقتصادی کمک کند تا با دقت بسیار زیاد، به تحلیل و پیش بینی حساسیت جبران خدمات مدیرعامل با استفاده شبکه های عصبی عمیق و الگوریتم های فراابتکاری بپردازند.
بررسی تأثیر شایستگی بر عملکرد کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
27 - 44
حوزه های تخصصی:
شایستگی مبتنی بر عملکرد به سازمان ها درک بهتری در تصمیمات استخدامی، بکارگیری و نگاهداشت کارکنان می دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر شایستگی بر عملکرد کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی است. این تحقیق از نظر روش کمی و از نوع علت و معلولی بوده و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری، کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا می باشند که از سال تأسیس این مرکز مشغول به فعالیت در این مرکز بوده اند که تعداد 120 نفر را شامل می شوند و با استفاده از فرمول کوکران، 92 نفر به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. از پرسشنامه های شایستگی کارکنان لیانگ و همکاران 2013 و عملکرد کارکنان شعبانی 1393 برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل با آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار 26-SPSS صورت گرفته است. یافته ها بیانگر معناداری تاثیر مثبت شایستگی و مولفه های آنان بر عملکرد کارکنان و مولفه های آن در مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی می باشد. شایستگی کارکنان بر عملکرد در این مرکز، نه تنها به بهبود عملکرد فردی کارکنان کمک می کند، بلکه از طریق ایجاد تغییرات اساسی در ساختار و فرهنگ سازمانی، به ارتقاء عملکرد و دستیابی به اهداف راهبردی سازمان نیز کمک می کند.
سیاست گذاری خدمت سربازی متناسب با تغییرات جمعیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
1 - 29
حوزه های تخصصی:
اصولا در میان مولفه های موثر بر سیاست گذاری خدمت سربازی در ایران، مولفه تغییرات جمعیتی از اهمیت بنیانی برخوردار است و محور اصلی نیروی انسانی ارتش ج.ا. ایران بویژه نیروی زمینی بر اساس نیروی انسانی سرباز است. بنابراین هدف،روش،یافته و نتیجه گیری این پژوهش به شرح زیر چکیده می گردد:هدف: ارتقاء کیفیت خدمت سربازی و بهینه سازی روش سربازگیری متناسب با تغییرات جمعیتی ایرانروش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی است. محقق با رویکردی نهادی و با انجام تحلیل خبرگی و با بهره گیری از تکنیک دلفی و روش کتابخانه ای به اعتبارسنجی و پاسخ به سوالات تحقیق می پردازد. یافته: پیر شدن احتمالی جمعیت ایران، توقف رشد جمعیت و افزایش کمّی خانواده های تک فرزندی و همچنین افزایش مشارکت اجتماعی جمعیت زنان(زنانه شدن سربازی) از جمله یافته های این تحقیق است که بر خدمت سربازی در دهه های آینده موثر است.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش مسئله محور ارائه پیشنهادهای اجرایی برای خدمت سربازی متناسب با تغییرات جمعیتی ایران در افق 1420 است. محقق با تحلیل روند تغییرات جمعیتی ایران به نتایج نوآورانه ای از جمله: زنانه شدن خدمت سربازی و حرکت به سمت حرفه ای شدن ارتش در ایران. رسیده است.
تاثیر طردشدگی در محیط کار بر رفتار خلاقانه کارکنان با تاکید بر نقش کامیابی، تعلق خاطر کاری و عزت نفس مبتنی بر سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
87 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به پویایی های محیط در قرن حاضر، سازمان های خدماتی از جمله سازمان های آموزشی نیاز به رفتار خلاقانه کارکنان دارند، بنابراین با توجه به اهمیت رفتار خلاقانه کارکنان، محققان عوامل و موانع فردی و زمینه ای موثر برای رسیدن یا نرسیدن به رفتار خلاقانه کارکنان را بررسی نموده اند. پژوهش ها نشان داده اند که سطح خلاقیت کارکنان تحت تاثیر شرایط نامطلوب کاهش می یابد. لذا، پژوهش حاضر بر یکی از موانع رفتار خلاقانه کارکنان یعنی، طردشدگی در محیط کار تمرکز نموده است. طرد شدگی در محیط کار، می تواند یک عامل استرس زا باشد که منابع فرد را تحلیل می برد و در نتیجه به طور جدی از پیشرفت و کامیابی کارکنان جلوگیری می کند. همچنین طرد شدن در محل کار به عنوان یک عامل کاهش دهنده ی شور و اشتیاق کارکنان به کارشان می باشد که نشان دهنده عدم تعلق کاری کارکنان است و بدین ترتیب بر رفتارهای خلاقانه کارکنان نیز تاثیر منفی می گذارد. البته شدت اثرات منفی طرد شدن، ممکن است تابع تفاوت های فردی مانند عزت نفس مبتنی بر سازمان باشد؛ لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر طردشدگی در محیط کار بر رفتار خلاقانه کارکنان با تاکید بر نقش کامیابی، تعلق خاطر کاری و عزت نفس مبتنی بر سازمان در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز (400 نفر) بودند که 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه های استاندارد شامل پرسشنامه طردشدگی در محیط کار از مطالعه فریس و همکاران؛ پرسشنامه تعلق خاطر کاری از مطالعه اسچوفلی و باکر؛ پرسشنامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران؛ پرسشنامه رفتار خلاقانه کارکنان از مطالعه یاسینی؛ و پرسشنامه عزت نفس مبتنی بر سازمان از مطالعه پیرسی و همکاران بود که روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات تعدادی از متخصصان این حوزه تایید شد. برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود.یافته های پژوهش: یافته های حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، طردشدگی در محیط کار با تعلق خاطر کاری و کامیابی در محیط کار رابطه منفی و معناداری دارد؛ همچنین رابطه تعلق خاطر کاری با کامیابی در محیط کار و رفتار خلاقانه کارکنان؛ و رابطه کامیابی در محیط کار با رفتار خلاقانه کارکنان نیز تایید گردید. همچنین، کامیابی در محیط کار و تعلق خاطر کاری در رابطه بین طردشدگی و رفتار خلاقانه کارکنان؛ و تعلق خاطر کاری در رابطه بین طردشدگی در محیط کار و کامیابی در محیط کار؛ در نهایت کامیابی در محیط کار در رابطه بین تعلق خاطر کاری و رفتار خلاقانه کارکنان نقش میانجی دارند.محدودیت ها و پیامدها: عدم امکان تعمیم پذیری نتایج پژوهش به همه جوامع و استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از جمله محدودیت های این پژوهش بود.پیامدهای عملی: پیامدهای این پژوهش، طبق نظریه ی خودتعیینی بررسی نمود که کارکنان با انگیزه ی درونی، به دنبال یادگیری و پیشرفت بوده و کامیابی و رفتار خلاقانه آنان افزایش می یابد. با ادغام نظریه حفاظت از منابع با مدل درهم تنیدگی اجتماعی کامیابی، می توان استدلال نمود که طرد شدن در محیط کار از نظر خودپنداره مثبت کارکنان در سازمان برای افراد دارای عزت نفس بالا مضرتر است؛ بنابراین، تهدیدی بزرگ بر احساس کامیابی کارکنان است. همچنین کاهش سطح کامیابی و تعلق خاطر کاری کارکنان به دلیل طرد شدن کارکنان، پیامدهای منفی برای رفتار خلاقانه کارکنان در پی خواهد داشت و افرادی که در سازمان طرد شده اند، احساس پیشرفت و کامیابی کمتری در سازمان داشته و با توجه به اینکه احساس سرزندگی و یادگیری در آن ها کاهش می یابد، رفتار خلاقانه ی کمتری را نیز از خود نشان می دهند. با این وجود، مدیران سازمان می توانند با افزایش سطح کامیابی و تعلق خاطر کاری کارکنان، اثرات منفی طردشدگی در محیط کار بر رفتار خلاقانه کارکنان را کاهش دهند.ابتکار یا ارزش مقاله: ارائه مدلی جهت نشان دادن پیامدهای طردشدگی در محیط کار.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
طراحی راهبردهای جدید آموزشیِ کدینگ تصویری و نوشتاری برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی و مقایسه ی اثربخشی آن ها با روش آموزش سنتی در زبان آموزی دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
63 - 86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی راهبردهای جدید آموزشی برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی (کدینگ تصوری، کدینگ نوشتاری) و مقایسه اثربخشی آن ها با روش سنتی در زبان آموزی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش آمیخته بود که در بخش کمی از نوع آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بودند. نمونه آماری شامل 25 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 25 نفر برای گروه کنترل بود؛ که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مدرس 150 واژه از کتاب 1100 واژه را به سه روش کدینگ تصویری و نوشتاری و سنتی متداول (جعبه لایتنر و استفاده از فلش کارت) طی چهار جلسه ی دوساعته برای هر روش به دانشجویان سه گروه آزمایشی آموزش داد. درحالی که به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. بعد از اتمام آموزش نیز از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آماری حاکی از آن بود که هر سه روش آموزش کدینگ تصویری، نوشتاری و سنتی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری در یادگیری لغات داشتند و در مقایسه ی سه روش نیز به ترتیب روش کدینگ تصویری، کدینگ نوشتاری و روش سنتی بیشترین تأثیر را داشتند. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد.
مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
5 - 31
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شبکه های اجتماعی مجازی و مطلوبیت ها و آسیب های این شبکه ها، این تحقیق با عنوان مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق مشخص نبودن مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی برای کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران است. هدف از انجام تحقیق شناخت مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش است. سئوال اصلی پژوهش عبارتست از: شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش چه مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی دارد؟ فرضیه مطروحه عبارتست از: «به نظر می رسد شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران مطلوبیت های فرهنگی ارتباطی، ارزشی و آموزشی و آسیب های فرهنگی اعتقادی، روانی و رفتاری» دارد. تحقیق از نوع کاربردی است. روش انجام تحقیق توصیفی و موردی زمینه ای بوده و روش های گردآوری اطلاعات عبارت بوده اند از کتابخانه ای و میدانی و ابزارهای جمع آوری داده ها عبارتند از اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. متغیر مستقل تحقیق مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی و متغیر تابع تحقیق کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی ارتباطی، ارزشی و آموزشی و آسیب های فرهنگی اعتقادی، روانی و رفتاری» دارد. بنابراین فرضیه تحقیق آزمون و قبول شده است.
بررسی تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه (در یک مرکز آموزش تخصص های نظامی مورد نظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
69 - 93
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت پژوهش های روانشناسی شادمانی، بواسطه نقش زیاد این عامل در حفظ سلامتی، رضایت از زندگی و تقویت بعد روانی انسان برای مقابله با تنش ها و مشکلات، عصر حاضر، اهمیت زیادی یافته است. در این میان مبحث شادمانیِ دانشجویان که از اصلی ترین سرمایه های هر جامعه ای محسوب می شوند، طبعاً اهمیتِ بیشتری پیدا کرده است. این پژوهش نیز بر آن است که از طریق انجام یک پژوهش علمی، میزان تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه در یک مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر را بسنجد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر توصیفی و پیمایشی بوده، جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان وظیفه مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر که در نیمسال اول تحصیلی1400-1399 مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. جامعه نمونه منطبق بر جامعه آماری به تعداد 110 نفر و تمام شمار می باشد. ابزار سنجش شامل یک پرسشنامه 53 سئوالی ساخته است که بر اساس نظریات ارائه شده در این حوزه و پژوهش های انجام شده قبلی و نظر خواهی از خبرگان تهیه و آلفای کرونباخ آن نیز 88/0 بدست آمد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از دو مدل آزمون (بیرونی و درونی) در نرم افزار smart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت نیز مدل کلی نیز مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. نتایج حاصله نشان داد که تاثیر دینداری بر شادمانی دانشجویان وظیفه مرکز آموزش های تخصصی نظامی مورد نظر، تاثیر بسیار معناداری دارد و دینداری بیش از 60 درصد از کل عوامل موثر بر شادمانی دانشجویان مرکز آموزشی مورد نظر را شامل می گردد.
طراحی الگوی مدیریت سمت تقاضا در حوزه انرژی برق با رویکرد حکمروایی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیریت سمت تقاضا در بخش مصرف انرژی برق، راهبردی کلیدی برای دولت هاست تا زمان و مقدار مصرف انرژی برق را در دوره های زمانی خاصی از سال، مانند تابستان و روزهایی از زمستان کنترل کنند. در سال های اخیر، اغلب مطالعات انجام شده در حوزه مدیریت سمت تقاضا، به جنبه های فنی و مهندسی مرتبط با این راهبرد، مانند هوشمندسازی شبکه های برق و به اصطلاح کنترل پذیری یا رؤیت پذیری مصرف مشترکان برق معطوف بوده است و به نقش مصرف کننده، به عنوان محل اصلی شکل گیری تقاضای برق، کم توجهی شده است. به عبارت دیگر، جنبه اجتماعی راهبرد مدیریت سمت تقاضا، در سایه مطالعات مربوط به جنبه های فنی این راهبرد نادیده گرفته شده است. این پژوهش، به دنبال طراحی الگوی مدیریت سمت تقاضا در بخش برق با توجه به نقش گروه های مختلف، ذی نفعان یا مصرف کنندگان در ایران و با در نظر گرفتن چارچوب حکمروایی همکارانه بوده است.
روش: این پژوهش، در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شد. در مرحله اول و بر اساس رهیافت برساختگرا در نظریه پردازی داده بنیاد، الگوی مدیریت سمت تقاضای برق در ایران با استفاده از فرایند کدگذاری روی داده های حاصل از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته ارائه شد. این مصاحبه ها با خبرگان دانشگاهی و مدیران اجرایی در دانشگاه ها، بخش دولتی و بخش خصوصی انجام گرفت و مصاحبه ها تا زمان اطمینان از تحقق اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع ۱۹ مصاحبه انجام شد و مصاحبه شوندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مرحله دوم پژوهش حاضر، الگوی به دست آمده در مرحله اول اعتبارسنجی شد. اعتبارسنجی از طریق پرسیدن نظر کارشناسان خبره فعال در وزارت نیرو با استفاده از پرسش نامه و سپس، تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری در بستر نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. تعداد مشارکت کنندگان در مرحله دوم پژوهش ۱۹۸ نفر بود که به روش نمونه گیری اتفاقی ساده انتخاب شدند. کفایت نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران تأیید شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش، چهار دسته متغیر برای مدیریت سمت تقاضای برق شناسایی کرد که عبارت اند از: استراتژی های دولت، شرایط نخستین همکاری، چرخه همکارانه و پیامدها. همچنین برای هریک از این متغیرها نیز سه مؤلفه کلیدی شناسایی شد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از چارچوب حکمروایی همکارانه، در مدیریت اثربخش سمت تقاضای برق در ایران نقش مؤثری ایفا می کند و همچنین، راهبردهای وزارت نیرو و چرخه همکارانه در تحقق اهداف مدیریت سمت تقاضا نقش تعدیل کننده چشمگیری دارند.
شناسایی راهکارهای ارتقا سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
1 - 25
حوزه های تخصصی:
برای داشتن افرادی توانمند که بتوانند هوشمندانه از فناوری های روز استفاده نمایند باید جامعه از سطح سواد بالایی در تمامی زمینه ها برخوردار باشند.سواد در دنیای کنونی صرفاً داشتن سواد خواندن و نوشتن نیست بلکه یک جامعه فعال و هوشمند باید به انواع سوادها مسلط باشند. یکی از انواع سوادهایی که جامعه باید به آن آشنا باشند، سواد رسانه می باشد. از اقشاری که همواره در معرض هجوم پیام های رسانه و جنگ شناختی دشمن بوده، سازمان های نظامی و کارکنان وابسته به آن می باشد. هدف این پژوهش شناسایی و راهکارهای ارتقاء سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی بوده به نحوی که با تقویت سواد رسانه ای بتوانند از ایمنی ذهنی بالایی برخوردار بوده و آسیب پذیر کمتری داشته باشند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق اسناد و مدارک کتابخانه و رساله ها و پایان نامه و همچنین مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران حوزه جنگ شناختی و سواد رسانه ای می باشد. در این تحقیق داده های حاصل از مصاحبه با صاحب نظران و اسناد و مدارک و مطالعات پیشین جمع آوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تلخیص، کدبندی و تجزیه وتحلیل گردید. نتیجه ای که از این تحقیق به دست آمد نشان دهنده این است که با در نظر گرفتن ابعاد ساختارهای دانش، مهارت های رسانه ای و مرکز تصمیم گیری شخصی تحت 13 مؤلفه و 63 راه کار اجرایی می توان در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران سواد رسانه ای دانشجویان را ارتقا بخشید به نحوی که در مواجهه با جنگ شناختی بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
مدلسازی ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
111 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف: همه مردم روزانه با ارگان ها و دستگاه های دولتی بی شماری سروکار دارند به نحوی که این دستگاه های دولتی به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده اند. این واقعیت در ایران به علت حجم بالای فعالی های دولت و به اصطلاح بزرگ بودن دولت نمود بیشتری دارد. استانداری ها و در راس آن شخص استاندار مسئولیت اجرا و نظارت بر فعالیت دولتی در هر استان را به صورت مجزا بر عهده دارد. بنابراین با توجه به حجم بالای ارتباط مردم در جامعه ایران با دستگاه های دولتی، عملکرد مطلوب استانداری ها به صورت عام و خود استانداران به عنوان سکانداران این نهاد دولتی بسیار مهم گردیده است. بر این اساس مسئله اصلی که منجر به انجام این مطالعه خواهد شد ضعف آگاهی موجود در ارتباط با ارزیابی عملکرد استانداران است. چرا که مشخص نیست عملکرد استانداران بر چه اساسی ارزیابی می گردد و رتبه بندی ها و نتایج ارائه شده توسط مراکز آماری بر چه پایه و اساسی صورت می گیرد. بر این اساس مطالعه حاضر در دو گام انجام می گیرد. در گام اول، الگوی ارزیابی عملکرد استانداران با شناسایی مولفه ها و شاخص های دخیل در آن طراحی و مدلسازی شده، سپس در گام دوم مدل استخراجی پژوهش مورد اعتبارسنجی قرار می گیرد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر بر مبنای پارادایم تفسیری- اثبات گرایانه و رویکرد آمیخته به صورت کیفی و کمی می باشد. همچنین استراتژی این پژوهش، استقرایی است. جامعه کیفی مورد مطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت استراتژیک و استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران به همراه مدیران ارشد وزارت کشور تشکیل دادند. به منظور طراحی الگوی پژوهش حاضر در مجموع بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی تا سر حد اشباع نظری مصاحبه ها ادامه یافت، بنابراین تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 18 نفر بوده اند. در این بخش جامعه آماری را خبرگان آگاه به موضوع همچون استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران، معاونین و مدیران ارشد استانداری های دولت ج. ا. ا تشکیل دادند. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت که در نهایت تعداد 48 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. در راستای مدلسازی ابعاد شناسایی شده ارزیابی عملکرد، از نظرات خبرگان که نقش فعال اجرائی داشته اند استفاده شد، چرا که این افراد از نزدیک درگیر فعالیت های مربوط به مدیریت در سطح کلان دولتی بوده و با فرایندهای ارزیابی عملکرد به صورت عملی آشنایی داشته اند. شاخص دیگر در تعیین حجم نمونه در این بخش، میزان دسترسی به این قبیل خبرگان بوده که در نهایت تعداد 48 نفر به عنوان نمونه در این خصوص تعیین شدند.یافته های پژوهش: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه در نهایت منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی به عنوان ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران شد. در مجموع ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران در 5 سطح طبقه بندی گردیدند. بر این اساس دانش جغرافیایی به عنوان اثرگذارترین و رضایت ذی نفعان، مشارکت سیاسی و بهره وری به عنوان اثرپذیرترین عوامل لحاظ شدند. با توجه به اینکه سطوح معنی داری کمتر از 05/. حاصل گردیده، در نتیجه می بایست از آزمون های ناپارامتریک بهره برد. در این راستا از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده می گردد. میانگین سرمایه اجتماعی نشان می دهد در جامعه آماری مورد بررسی، این مفهوم از سطح مطلوبی برخودار نیست. همچنین دانش جغرافیایی و توسعه رفاهی مقادیر متوسط به بالا را نشان داده و مابقی متغیرها در سطح متوسطی قرار دارند.محدودیت ها و پیامدها: با توجه به هدف این مطالعه، دسترسی به خبرگانی که بتوانند به روند انجام این مطالعه کمک نمایند با دشواری همراه بوده است. پیامدهای عملی: یافته های این مطالعه جهت بهره برداری سیاست گذاران و همچنین استانداری های کشور، پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه می دهد:تحلیل دوره ای مناطق جغرافیایی استان ها با روش ماتریس SWOT در جهت شناخت نقاط قوت و ضعف منطقه و همچنین درک فرصت ها و تهدیدهای آتی به منظور هدف گذاریتشکیل کارگروه ایمنی و سلامت در استانداری ها با مدیریت استانداران به منظور شناخت ضعف های بهداشتی سطح استان و تلاش در حل این مشکلات با برنامه ریزی و اخذ مشورت از خبرگان این حوزه در سطح استانتلاش دولتمردان در راستای بهره گیری از استانداران بومی در هر استان به جهت انطباق بیشتر با منطقه و شناخت مناسب تر فرصت های اقتصادیابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر اولین مطالع ه ای است که مدلی از ارزیابی عملکرد استانداران ارائه می نماید.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
تحلیلی بر خط مشی افزایش حقوق کارمندان دولت مبتنی بر چارچوب جریان های چندگانه کینگدون (مطالعه موردی: قانون بودجه ۱۴۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
632 - 660
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه مسائل حوزه جبران خدمت و شیوه افزایش حقوق کارکنان در قوانین بودجه سنواتی، یکی از محورهای مهم تصمیم گیری مدیران دولتی و نمایندگان مجلس در لوایح و قوانین بودجه سنواتی و همچنین، یکی از دغدغه های مستمر و مهم کارکنان دولت محسوب می شود و سازوکار و میزان افزایش حقوق کارکنان دولت، به نحو عادلانه و متناسب، یکی از محورهای چالش انگیز در تعامل دولت و مجلس و سایر ذی نفعان این حوزه به حساب می آید، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل خط مشی افزایش حقوق کارمندان دولت، مبتنی بر چارچوب جریان های چندگانه کینگدون در قانون بودجه سال ۱۴۰۱ اجرا شده است.
روش: در ابتدا با کاربست روش تحلیل اسناد، اطلاعات اولیه ای به دست آمد و برای افزایش عمق و دقت بررسی موضوع مدنظر، روش موردکاوی به کار گرفته شد. به همین منظور برای تحلیل نحوه تغییرات خط مشی مدنظر، از چارچوب جریان های چندگانه استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه، از سه منبع اصلی، مستندات و منابع مکتوب، گزارش ها و اخبار، و مصاحبه ها به دست آمد. مستندات و منابع آرشیوی در این پژوهش، مستندات قانونی و مستندات سازمانی است.
یافته ها: پژوهش حاضر براساس چارچوب جریان های چندگانه تبیین می کند که کاهش میزان مالیات دریافتی از کارکنان دولت (به استثنای اعضای هیئت علمی و قضات)، موجب شده است که درصد افزایش حقوق و مزایای گروه های حقوق بگیر با سطح دریافتی بالاتر، بیشتر شود (بخش اندکی از حداقل بگیران، به دلیل افزایش حداقل حکم کارگزینی از شمول این گزاره مستثنا هستند)؛ برای مثال کارکنان با حقوق و مزایای ۶ میلیون تومان در سال ۱۴۰۰، مشمول حدود ۱۲ درصد افزایش خالص حقوق (حقوق و مزایا پس از کسر مالیات) شده اند، درحالی که این میزان برای کارکنان بهره مند از حقوق و مزایای ۳۲ میلیونی در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۹ درصد بوده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که در اتخاذ این خط مشی ناعادلانه که مغایر با گفتمان حاکم بر قوای مقننه و مجریه ارزیابی می شود، ناآگاهی سیاست گذاران در دولت، مجلس و شورای نگهبان، نقش پُررنگ تری از منفعت طلبی اقتصادی و سیاسی ذی نفعان گوناگون این حوزه ایفا کرده است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که هرچند نقش آفرینی مرکز پژوهش های مجلس، به عنوان کارآفرین خط مشی در این حوزه، در مرحله تصویب قانون بودجه سال ۱۴۰۱ با موفقیت همراه نبود؛ اما با گذشت حدود هفت ماه پس از تصویب قانون مذکور، نقش آفرینی این نهاد پژوهشی موجب اصلاح این خط مشی، در قانون اصلاح قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور و ترمیم حقوق کارکنان و بازنشستگان کشوری و لشکری شد.
نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که در افزایش های بعدی حقوق و مزایای کارکنان در قوانین بودجه سنواتی آتی، ضمن توجه به آثار تغییر بازه و میزان پلکان های مالیات بر حقوق و مزایا، بر رشد خالص حقوق و مزایای کارکنان، به منظور جبران بی عدالتی فوق الذکر، افزایش های بعدی حقوق و مزایای کارکنان به صورت تلفیقی، از درصد ثابت و میزان ثابت صورت گیرد تا درمجموع، درصد افزایش حقوق و مزایای کارکنان با حقوق کمتر، بیشتر شود.
الگوی آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
125 - 158
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن انجام شد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و روش آن در جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها آمیخته است. در بخش کیفی از راهبرد تحلیل محتوا با کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تشکیل دهنده آمادگی شناختی عملیات نظامی مدرن شناسایی و سپس بر اساس نظرات 8 نفر از خبرگان، الگوی اولیه تکمیل و اصلاح گردید. جامعه آماری در بخش کمی تعداد 55 نفر صاحب نظران آشنا با علوم نظامی و شناختی با مشخصات و ویژگی های مدنظر بودند. برای تجزیه وتحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و برای ارزیابی برازش الگوی مفهومی از روش تحلیل عاملی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد که مفهوم آمادگی شناختی شامل سه بعد؛ تشخیص الگوهای موجود، ارائه راه حل های مرتبط با این الگوها و اجرای برنامه های عملیاتی مبتنی بر این راه حل ها با 12 مؤلفه؛ حافظه، خودکاری، تاب آوری، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر انتقادی، فراشناخت، تفکر خلاق، ارتباط، آگاهی وضعیتی، تخصص انطباقی و انطباق پذیری است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد اجزاء تشکیل دهنده آمادگی شناختی در عملیات نظامی مدرن دارای بار عاملی و تأثیر معنی داری برسازه های مربوطه هستند و داده های حاصل از این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش مناسبی دارد.
تبیین پیشایندها و پیامدهای صخره شیشه ای در سازمان های خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
316 - 338
حوزه های تخصصی:
هدف: صخره شیشه ای به حواشی به کارگیری زنان در مشاغل مدیریتی مخاطره آمیز اشاره دارد. به بیان دیگر، پدیده صخره شیشه ای بیان می کند که زنان در مقایسه با مردان، به احتمال بیشتری به پُست های مخاطره آمیز مدیریتی دست می یابند و مدیریت واحدهایی که به طور عمده در بحران قرار گرفته اند، به زنان واگذار می شود. مطالعه صخره شیشه ای می تواند نقطه عطفی برای اندیشمندان و محققان بیشتری در این زمینه باشد تا به مشکلات و چالش های زنان در پُست های مدیریتی بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی صخره شیشه ای (با تأکید بر پیشایندها و پیامدها) در سازمان های خدماتی استان گلستان است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای است و روش پژوهش آن، روش ترکیبی از نوع طرح متوالی اکتشافی (کیفی کمّی) است. مشارکت کنندگان در مرحله کیفی، مدیران زن و مرد شاغل در سازمان های خدماتی استان گلستان و استادان دانشگاه بوده اند. با توجه به کفایت نمونه گیری و اشباع نظری، ۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. سپس یافته های بخش کیفی پژوهش، به صورت مجموعه ای از گزاره ها و فرضیه ها، برای آزمون در بخش کمّی تدوین شد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده، الگوی مورد مطالعه استخراج، تدوین و در قالب روابط علّی طراحی شد. با تحلیل داده های کیفی، پرسش نامه پژوهشگر ساخته ای مشتمل بر ۳۹ گویه طراحی شد و پس از تأیید پایایی و روایی سازه سنجه، بر حسب روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، این پرسش نامه در اختیار بانوان مدیر شاغل در سازمان های خدماتی استان گلستان قرار گرفت و در نهایت، ۲۲۵ پرسش نامه تکمیل برگشت و داده های آن آزمون شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: این الگو از عوامل علّی (ویژگی های رهبری زنان، معیارهای شایسته سالارانه، ترجیحات زنان، عوامل سازمانی)، پدیده محوری (صخره شیشه ای)، راهبردها (جانشین پروری، برنامه ریزی توسعه فردی و شبکه های حمایتی) و پیامدها (پیامدهای مثبت فردی و سازمانی و پیامدهای منفی فردی و سازمانی) تشکیل شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ویژگی های رهبری زنان، معیارهای شایسته سالارانه، ترجیحات زنان و عوامل سازمانی، بر صخره شیشه ای تأثیر معنادار دارند. همچنین تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر راهبردهای جانشین پروری، برنامه ریزی توسعه فردی و شبکه های حمایتی تأیید شد. در نهایت نتایج از تأثیر مثبت این راهبردهای بر پیامدهای مثبت و اثر منفی آن ها بر پیامدهای منفی حکایت دارد. بر اساس مدل طراحی شده در بخش کیفی پژوهش، به تصمیم گیرندگان و مدیران ارشد سازمان های خدماتی، پیشنهاد می شود ضمن توجه به علل شکل گیری پدیده صخره شیشه ای، به درک، کنترل و مدیریت عواملی که سبب بروز چالش ها و مشکلات برای مدیران زن در پُست های مخاطره آمیز مدیریتی می شوند، اقدام کنند.
نتیجه گیری: این مطالعه جزء اولین مطالعاتی است که با تکیه بر پژوهشی ترکیبی، به ارائه چارچوبی جامع برای شناخت شرایط علّی، راهبردها و پیامدهای پدیده صخره شیشه ای پرداخته است.
طراحی مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
111 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: ایمنی و بهداشت کارکنان، مفهومی کلیدی و تاثیرگذار در صنعت است. این مفهوم در نظام نگهداری منابع انسانی و ایمنی و سلامت محیط سازمان، از این قابلیت برخوردار است که مخاطرات پیش روی سازمان، مدیران، کارکنان و حتی جامعه را به حداقل برساند. هم چنین، زمینه را فراهم می کند که سرمایه انسانی حاضر در سازمان، سطح مطلوبی از رفاه همه جانبه را تجربه نموده و رضایت شغلی و بهبود سطح عملکرد آنان را در پی خواهد داشت. لذا با این پیش فرض، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مناسب ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور انجام شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر به لحاظ پارادایم شناسی، تفسیری و از حیث هدف، کاربردی است. استراتژی تحقیق از نظر فرآیند اجرا کیفی بوده و جهت گردآوری داده ها از روش داده بنیاد و سبک اشتراوس و کوربین بهره برده است. استراتژی تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی و از نظر منطق اجرا، استقرایی بود. در راستای عملی کردن این روش های پژوهشی، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به روش هدفمند توسط پژوهشگر انجام شد. مصاحبه های مذکور با تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان حوزه ایمنی و بهداشت در صنعت نفت کشور و خبرگان دانشگاهی در رشته منابع انسانی صورت گرفت. گفتنی است که این مهم تا زمان حصول اشباع نظری ادامه داشت. اعتبارسنجی پژوهش کیفی نیز به روش لینکلن و گوبا و پایایی آن به روش باز آزمون صورت پذیرفت. هم چنین، فرآیند تجزیه و تحلیل در نظریه مذکور با کدگذاری باز آغاز شده و پس از آن، کدگذاری محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. شایان ذکر است که نمونه مورد مطالعه، مناطق نفت خیز جنوب بوده است.یافته های پژوهش: مطابق داده های حاصل از مصاحبه ها و تحلیل کیفی آن ها به روش داده بنیاد، 641 کد باز، 50 کد محوری و 23 کد انتخابی دسته بندی شدند. بر اساس کدهای حاصل: عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها، و پیامدها شناسایی شده و در نهایت مدل ایمنی و بهداشت کارکنان تدوین گردید. بدین ترتیب؛ شرایط علی، مداخله گر و زمینه ساز ایمنی و بهداشت کارکنان به دست داده شدند. هم چنین نتایج نشان می دهد که پس از درنوردیدن مراحل سه گانه مدیریت راهبردی شامل تجزیه و تحلیل استراتژی، تدوین استراتژی و اجرای استراتژی، راهبردهای ایمنی و بهداشت کارکنان اکتشاف گردیدند. در ادامه نیز پیامدهای مدل مذکور اعم از کاهش حوادث ایمنی، بهبود بهداشت و سلامت، بهبود و توسعه مواد و تجهیزات، بهبود ایمنی و بهداشت محیط شغلی و در نهایت، بهبود ایمنی و بهداشت محیط زیست نمایان شد. لذا با به کارگیری و پیاده سازی مدل حاصل شده، می توان امیدوار بود که بخش بزرگی از خطرات و آسیب های موجود در زمینه ایمنی و بهداشت کارکنان را دیگر شاهد نبود. از سوی دیگر؛ شاهد رشد و تعالی سرمایه انسانی در نظام نگهداری منابع انسانی و بهبود محیط شغلی و محیط زیستی آنان بود. چرا که مجموعه این موارد منجر به پیشرفت صنعت نفت کشور و بهبود وضعیت جامعه خواهد بود.محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های این تحقیق، دسترسی دشوار به اعضای نمونه برای انجام مصاحبه های تخصصی بود. هم چنین از نظرگاهی دیگر؛ فقدان پژوهش های مشابه در این حوزه و صرفاً وجود پژوهش های کمی بدون اتکا به تحقیق کیفی، شرایط سختی را به وجود آورده بود. در خصوص پیامدها نیز پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روش کیفی، خلأ مبانی نظری و مفهومی را در تا حد امکان کاهش می دهد.پیامدهای عملی: استفاده از این مدل منجر به بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان شده و تهدیدات پیش روی آن، شناسایی و کاهش داده خواهند شد. از منظر دیگر، شناسایی و دسته بندی مواد خطرناک انجام شده و ایمنی و سلامت محیط های درونی و بیرونی سازمان نیز بهبود می یابند. به علاوه نباید از نظر دور داشت که به دلیل بهره گیری از روش کیفی داده بنیاد، نتایج حاصل از این تحقیق، قابلیت تعمیم به سایر صنایع و سازمان ها را نیز دارا می باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: تاکنون پژوهشی در راستای بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد صورت نگرفته و مدل پارادایمی مناسب در اختیار مدیران صنعت نفت قرار نگرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
قابلیت تلنگرهای رفتاری برای کاهش پدیده ترک فعل در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
221 - 248
حوزه های تخصصی:
هدف: علوم رفتاری طیف وسیعی از مداخلات تلنگری را ارائه می دهد که می توانند در سطوح فردی و سازمانی اجرا شوند. بر این اساس، این مقاله ضمن بازتعریف مفهوم ترک فعل در دستگاه های اجرایی، تلاش کرده است تا با احصای سوگیری های مطرح در این حوزه و با استفاده از قابلیت های نظریه تلنگر، به راه کارهایی اشاره کند که امکان دسترسی به وضعیت مطلوب تر در حوزه ترک فعل دستگاه های اجرایی فراهم شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی قابلیت تلنگرهای رفتاری برای کاهش پدیده ترک فعل در دستگاه های اجرایی (بخش عمومی) است. در واقع این پژوهش تلاش می کند تا نشان دهد شناخت و مدیریت سوگیری های شناختی با رویکرد مداخله رفتاری، می تواند نتایج مطلوبی را در حوزه جلوگیری از ترک فعل باعث شود.روش: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش شناسی کیفی و با روش تحلیل تم انجام شده است. مشارکت کنندگان خبرگانِ حوزه رشته مدیریت، حقوق و شاغلان دستگاه های اجرایی بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کیفی و با استفاده از روش تحلیل تم انجام شده است. یافته های به دست آمده از مصاحبه ها در قالب کدهای استخراجی با روش اعتباریابی پاسخ دهنده، از لحاظ روایی و پایایی درونی بررسی شده است.یافته ها: ۱۹ سوگیری شناختی که می تواند به رفتار ترک فعل مدیران و کارکنان منجر شود احصا و ارائه شد. این سوگیری ها در واقع با انحراف تصمیم از مسیر درست، زمینه ساز ترک فعل هستند. تلنگرهای احصا شده در این پژوهش، برآمده از مطالعات نظری و میدانی بودند و در قالب ۶ عنوان تلنگری شناسایی شدند که قابلیت جلوگیری از رفتارهای منتج به ترک فعل در کارکنان را دارند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد اصول تلنگرهای رفتاری را می توان در سازمان ها و زمینه های مختلف اعمال کرد. با این حال، توجه به این نکته مهم است که اثربخشی تلنگرها، بسته به زمینه خاص و رفتار هدف، متفاوت است. در این خصوص، شواهد میدانی مؤید اثربخشی تلنگرهای رفتاری مختلف در کاهش فرار از مسئولیت و ترویج رفتار مثبت در اداره های دولتی است. فرار از مسئولیت در بین مدیران، تهدیدی مهم برای اثربخشی سازمان است و مانع پیشرفت در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک می شود. با درک زیربنای رفتاری این مسئله و استفاده از اصول علوم رفتاری، سازمان ها می توانند به طور مؤثر این موضوع را کاهش و فرهنگ مدیریت مسئولانه را پرورش دهند. با توانمندسازی مدیران و با آگاهی از سوگیری شناختی، ارتقای مسئولیت پذیری جمعی و استفاده از تلنگرها برای تغییر رفتار، سازمان ها می توانند محیط کاری ای ایجاد کنند که در آن مدیران انگیزه داشته و در انجام مسئولیت های خود مشارکت جدی داشته باشند. مطالعات این پژوهش نشان داد که از نظر خبرگان ایرانی تلنگرهای انگیزشی، پاسخ گوکننده و اخلاق مدار با رویکرد رهبری اخلاقی، از قابلیت بیشتری در تأثیرگذاری برای مواجهه با پدیده ترک فعل در دستگاه های اجرایی برخوردارند.
بودجه ریزی کارآفرینانه در بودجه دولتی ایران: موانع و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف: جدیدترین رویکرد در بودجه ریزی، بودجه ریزی کارآفرینانه است. در این رویکرد برنامه های استراتژیک، محرک های انگیزشی و پاسخ گویی، در چارچوب بودجه با یکدیگر ادغام می شوند و با شهروندان به عنوان یک بسته کلی، ارتباط برقرار می شود. موفقیت بودجه کارآفرینانه، بر اساس بودجه بندی عملکرد پیشین آن بنا شده است که نیاز دارد به بیان مأموریت، اهداف سنجش پذیر، اقدام های عملکردی برای کارایی و اثربخشی و حلقه های بازخورد برای به کارگیری از نظرسنجی رضایت شهروندان و گروه های متمرکز. بودجه بندی عملکرد پاسخ گویی را مدنظر قرار می دهد و مسئولیت آن را متوجه رؤسای بنگاه و مدیران برنامه می کند. با توجه به پاسخ گویی و شاخص های عملکرد کافی، سیاست گذاران می توانند به سیستم های بوروکراتیک اعتماد کنند تا اختیار هزینه کردن بودجه را نامتمرکز سازند. در واقع، بودجه به مدیران سازمان، به صورت تخصیص یک جا پرداخت می شود تا هر طور که صلاح می داند، آن را اداره کند. در ازای این اعتماد چشمگیر به مدیران دولتی، انتظار می رود که آن ها بر اساس دستاوردهای عملکرد خود، شواهدی از موفقیت در دستاوردها را ارائه دهند. در ایران و در سال های اخیر، بر حرکت به سمت طراحی بودجه، بر اساس بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، تأکیدهای زیادی شده است؛ اما به طور کلی، بودجه ریزی در ایران معمولاً ترکیبی از دو نوع بودجه ریزی افزایشی و برنامه ای بوده است. می توان این گونه استدلال کرد که به دلیل وجود نقاط مشترک فراوان، بین بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و بودجه ریزی کارآفرینانه، تلاش در جهت کارآفرینانه شدن بودجه در کشور، نه تنها با برنامه های گذشته منافاتی ندارد، بلکه تکمیل کننده آن ها خواهد بود. در پژوهش حاضر، در وهله اول، به دنبال شناخت موانع کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران و در وهله دوم، پیشنهاد راه حل های مقتضی بوده ایم.
روش: رویکرد این پژوهش، کیفی تحلیل مضمون و مطابق با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۸ تن از خبرگان، مجریان و صاحب نظران بودجه ریزی عمومی است. در این پژوهش نخست با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور کتاب ها و مقاله های داخلی و خارجی، به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته خواهد شد. سپس داده های اولیه پژوهش، بر اساس پیشینه پژوهش و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و اطلاعات مصاحبه ها، کدگذاری می شود.
یافته ها: موانع بر سر راه کارآفرینانه شدن بودجه دولتی ایران، در پنج گروه قانونی (شکاف میان بودجه و اسناد بالادستی، انعطاف ناپذیری قوانین، ضعف قوانین مالیاتی، فقدان شفافیت، عدم بازنگری در سازمان های گیرنده بودجه)، تنظیم دستگاهی (ضعف ساختار اداری، فرهنگ غلط سازمانی، فقدان کارآفرینی سازمانی، عدم تخصص گرایی و شایسته سالاری، حکم فرمایی نظام چانه زنی)، تصویبی (رابطه مجلس و دولت، ساختار منافع، صلاحیت فنی نمایندگان، حاکمیت دیدگاه محلی و منطقه ای)، اجرایی (رانت نفت، ناکارآمدی دولت، مشکلات فنی و ساختاری، حاکمیت دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک، بی ثباتی اقتصادی) و نظارتی (رویکرد سنتی، تعدد نهادهای نظارتی، فقدان نظارت همگانی) طبقه بندی شدند که ذیل هر یک مهم ترین موارد مربوطه معرفی و شرح داده شده است.
نتیجه گیری: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و بازبینی و تعمیق در مضمون های فراگیر به دست آمده، سه مؤلفه ساختار حاکمیتی، به کارگیری نابجای درآمدهای نفتی و ضعف تولید داخلی و ضعف جامعه مدنی را می توان ریشه های بروز مشکلات و موانع دیگر در جهت استقرار بودجه ریزی کارآفرینانه در کشور دانست. به این ترتیب، راه کارهای استقرار این سیستم بودجه ریزی در کشور از مسیر حل این موارد می گذرد.
بررسی تأثیر سبک رهبری پیش نمون بر اثربخشی رهبر: نقش میانجیگری تمامیت ادراک شده و تعدیلگری تبادل رهبر - رهبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
149 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف: فرض اصلی نظریه هویت اجتماعی این است که برخی رهبران، معرفِ هویت گروه خود هستند؛ بنابراین آن چیزی را تجویز می کنند که می بایست پیروان به عنوان عضو گروه درباره آن بیندیشند، احساس کنند و انجام دهند. در این راستا، رهبری پیش نمون به سبکی از رهبری اشاره می کند که در آن، رهبر به مثابه نماینده هویت گروهی پیروان تلقی می شود و استانداردها، ارزش ها و هنجارهایی را بازتاب می دهد که اعضای گروه در آن ها مشترک اند و آن ها را از سایر گروه ها تمییز می دهد. مفهوم رهبری پیش نمون، از موضوعاتی است که دستِ کم در پژوهش های داخلی به آن کم توجهی شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم رهبری پیش نمون در ارتباط با دیگر متغیرهای حوزه رهبری، یعنی اثربخشی رهبر، تمامیت ادراک شده رهبر و تبادل رهبر رهبر در جامعه آماری منتخب است.
روش: در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رهبری پیش نمون بر اثربخشی رهبری پرداخته شد. در این میان نقش میانجی تمامیت ادراک شده رهبر و نقش تعدیلگرِ تبادل رهبر رهبر در رابطه بین این دو متغیر سنجیده شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان یکی از شرکت های فعال در زمینه خدمات مخابرات و فناوری اطلاعات بود که در قالب تیم های کاری فعالیت می کردند. به عبارت دیگر، در این شرکت فرایندهای سازمانی در قالب تیم های متشکل از چند عضو، یک رهبرِ تیم و سرپرست رهبر انجام می شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های استاندارد استفاده شد. بر اساس آزمون های مدنظر و با استفاده از نرم افزار جی پاور، نمونه آماری ۲۹۳ نفر انتخاب شد. داده ها به کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار اسمارت پی ال اس۳ تحلیل شدند.
یافته ها: تمام فرضیه های پژوهش، به جز فرضیه نخست، تأیید شدند. نتایج تحلیل داده های پژوهش نشان داد که رهبری پیش نمون، بر اثربخشی رهبر تأثیر مستقیم معناداری ندارد؛ اما این رابطه از طریق نقشِ میانجی تمامیت ادراک شده رهبر برقرار می شود. به سخن دیگر، رابطه میان رهبری پیش نمون و اثربخشی رهبر، به حلقه ای واسط نیاز دارد و تمامیت ادراک شده رهبر به عنوان متغیر میانجی، نقش این حلقه واسط را ایفا می کند. رهبری پیش نمون، بر تمامیت ادراک شده رهبر تأثیر معناداری می گذارد و اثر مثبت تمامیت ادراک شده رهبر بر اثربخشی رهبر نیز معنادار است. به علاوه، نتایج پژوهش نشان داد که تبادل رهبر رهبر، در رابطه میان رهبری پیش نمون و تمامیت ادراک شده رهبر اثر تعدیل کنندگی معناداری دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد این سبک رهبری، از طریق ادراک از تمامیت رهبر و تبادل رهبر رهبر، موجب افزایش اثربخشی رهبری تیم ها می شود و کاربست رهبری و حوزه شمولیت آن را تسهیل می کند. از دیدگاه نظری، پژوهش حاضر با معرفی متغیرهای جدید از قبیل رهبری پیش نمون و تبادل رهبر رهبر، می تواند نقطه شروع مناسبی برای تدقیق این مفاهیمِ کمتر بررسی شده در زمینه های مطالعاتی رهبری سازمان باشد و سهم یاریِ ویژه ای برای انجام پژوهش های آتی داخلی در این زمینه داشته باشد.
توسعه الگوی یکپارچه برنامه ریزی و مدیریت در مناطق آزاد با تأکید بر فشارهای محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
182 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف: منطقه آزاد ارس که با مناطق حفاظت شده ارسباران، پناهگاه حیات وحش کیامکی و منطقه حفاظت شده دیزمار محصور شده است، معضلات و مشکلات محیط زیستی بسیاری دارد که یکی از آن ها در نظر نگرفتن اصول محیط زیستی منطقه در توسعه اقتصادی است. به همین دلیل امکان تحقق توسعه شهری پایدار و یکپارچه را در این منطقه با مشکلات زیادی مواجه کرده که از مرحله تهیه طرح تا اجرا را شامل می شود. با توجه به اینکه منطقه مورد مطالعه، در شمال غربی کشور، به عنوان پل ارتباطی با منطقه قفقاز و اروپای شرقی، می تواند برای توسعه روابط اقتصادی نقش مهمی ایفا کند، پژوهش حاضر با هدف مدیریت یکپارچه شهرهای منطقه آزاد ارس با محوریت مدیریت محیط زیست (طبیعی، انسانی و فیزیکی) طراحی شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی است؛ زیرا در پی ارائه و توسعه الگوی برنامه ریزی محیط زیست، در خصوص مدیریت یکپارچه شهری مناطق آزاد و به طور خاص، منطقه آزاد ارس است. همچنین کاربردی است؛ زیرا الگوی پیشنهادی در منطقه آزاد ارس اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران، مسئولان و کارشناسان تصمیم گیر منطقه آزاد ارس، به تعداد۲۹۰ نفر بود. واحد تحلیل در این پژوهش سازمان های دولتی و خصوصی در منطقه آزاد ارس، نظیر سازمان منطقه آزاد، اداره منابع طبیعی و محیط زیست، بنیاد مسکن، اداره آب و فاضلاب بود. شیوه نمونه گیری، به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انجام گرفت و حجم نمونه ۱۶۶ نفر بود که این تعداد، از بین مدیران، مسئولان و کارشناسان تصمیم گیر در شهرهای جلفا، نوردوز، قلی بیگلو و خدا آفرین انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، به دو شیوه کیفی (کتابخانه ای) و کمّی (پرسش نامه محقق ساخته پاسخ بسته) و ابزار تحلیل اطلاعات نیز، نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه ۲۳ و تاپسیس فازی بود.
یافته ها: بر اساس برنامه ریزی مدیریت بحران در منطقه، کلیه نقاط ضعف و تهدیدهای مدیریت محیط زیست یکپارچه در منطقه به عنوان فشار شناخته شدند و تمامی آن ها (به جز دو عامل وجود مسئله بیکاری و وجود فضاهای ناامن در شهر و پیامد آن ها و قاچاق کالا یا تردد غیرقانونی از مرز، شامل قاچاق کالاهای مصرفی و مواد سوختی در حد متوسط قرار داشتند که در شرایط قبل از وقوع بحران است)، در شرایط اضطراری و در مرحله تغییر وضعیت قرار داشتند. نتایج آزمون تاپسیس فازی نشان داد که تخریب مناطق محیط زیستی حساس به منظور توسعه اقتصادی، تغییر کاربری اراضی محیط زیستی به منظور ایجاد اشتغال، سوءاستفاده کشورهای هم جوار در خصوص ایجاد آلودگی در مناطق به دلیل عدم وجود تفکر حفاظت از محیط زیست در مدیران منطقه، از مهم ترین تأثیرهای فشارهای محیط زیست شهری در شرایط اضطراری هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در دو بخش برنامه ریزی مدیریت بحران و برنامه ریزی اقتضایی ارائه شد. بر اساس نتایج به دست آمده و نقش مناسب تعدیل اثرهای اقتصادی و اجتماعی بر توسعه یکپارچه محیط زیست منطقه آزاد ارس از طریق هماهنگی بین سازمان ها، بسترسازی و وحدت فرماندهی، پیشنهادهایی ارائه شد که یکپارچگی درون سازمانی، نهادی و برنامه ای را دربرمی گیرد.
تأثیر مؤلفه های سامانه فرماندهی و کنترل بر قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
59 - 87
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه مؤلفه های سامانه فرماندهی و کنترل (فرماندهی، ارتباط و اطلاعات) با قدرت نظامی ج. ا. ا، پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان پایور شاغل به خدمت و بازنشسته در تخصص ها و گرایش های مرتبط با سامانه های فرماندهی و کنترل در سطح ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می باشد. نظر به این که حجم جامعه آماری با اعمال ضریبی به جهت طبقه بندی برابر با 400 نفر بود، لذا با استفاده از فرمول کوکران، حجم جامعه نمونه 252 نفر محاسبه گردید. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام آن همبستگی بوده که برای تجزیه وتحلیل داده ها از تجزیه وتحلیل آماری به صورت توصیفی و استنباطی بهره گیری به عمل آمده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودساخته استفاده گردیده و پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از روش تنصیف، عدد 88% محاسبه گردید. آزمون فرض پژوهش در سطح خطای پنج درصد (0.05=α) نشان داد که بین تک تک مؤلفه های سامانه فرماندهی و کنترل باقدرت نظامی نیروهای مسلح ج. ا. ا رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.