فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
الگوی توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمیِ سازمان های پژوهشی (مورد: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعضای هیأت علمی، به عنوان رکن اساسی مراکز آموزشی و پژوهشی به شمار می روند. توجه به این جایگاه، به منزله ی توجه به سرمایه ی انسانی در سازمان هاست و در صورت توجه به این مهم موجب انجام بهتر رسالت سازمان ها خواهد شد. هدف اساسی این مقاله، ارایه ی الگوی توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمی در یک محیط علمی پژوهشی (مطالعه ی موردی جهاد دانشگاهی) می باشد. برای این منظور، از روش تحقیق کیفی و کمّی استفاده شد. ابزار مورد بهره برداری در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسش نامه بود. الگوی مفهومیِ احصا شده در بخش کیفی، به وسیله ی پرسش نامه ی محقق ساخته به وسیله 248 نفر از اعضای هیأت علمی و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که برای توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمی، حداقل می بایست به شش مؤلفه ی اساسی توجه نمود. این مؤلفه ها عبارتند از: توسعه ی پژوهش، توسعه ی خدمات تخصصی، توسعه ی انتشارات علمی، توسعه ی استفاده از شبکه و فن آوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، توسعه ی زبان انگلیسی و توسعه ی تدریس
ارزیابی تاثیر توانمندسازی بر عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تغییرات محیطی و افزایش رقابت جهانی، موضوع توانمندسازی و اینکه توانمندسازی تا چه حد می تواند بر عملکرد کارکنان تاثیرگذارد را، در کانون توجه مدیران قرار داده است. در همین راستا شرکت مخابرات استان گلستان اقدام به اجرای توانمند سازی کارکنان نموده است.حال مساله این است که اعمال توانمندسازی در این شرکت تا چه حد توانسته سازمان را از طریق بهبود عملکرد کارکنان به اهداف سازمانی برساند. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر این است که: آیا اجرای توانمند سازی در شرکت مخابرات استان گلستان توانسته بر عملکرد کارکنان تاثیر بگذارد؟تحقیق حاضراز نظر نوع کاربردی و از لحاظ روش توصیفی و علی یا پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مخابرات استان گلستان به تعداد 551 نفر و حجم نمونه 226 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی بوده و از ابزارهایی چون پرسشنامه و بررسی اسناد و مدارک موجود در جمع آوری داده ها استفاده شده است. پایایی، پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرانباخ به ترتیب برای پرسشنامه اول 98% و پرسشنامه دوم 95% برآورد گردید همچنین با استفاده از روش محتوایی روایی پرسشنانه ها مورد تائید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها با هدف مشخص کردن صحت فرضیه های پژوهش از روش های آماری رگرسیون ساده، ویلکاکسیون و ضریب اسپیرمن استفاده گردیده است. نهایتا نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان از تائید آنها با اطمینان 99 درصد دارد.
بررسی رابطة بین دو دسته از عوامل سازمانی (ساختار و فرهنگ) با مدیریت دانش در دانشگاه افسری امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
در عصر دانایی که دانش مهمترین سرمایة هر سازمان و جامعه ای محسوب می شود، مدیریت دانش وظیفة سازمان هایی است که می خواهند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. بسیاری از سازمان ها که می خواهند بقا و موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند، مدیریت دانش را در پیش گرفته اند. اما موفقیت این امر مستلزم آن است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع مدیریت دانش خواهد شد. در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی دو عامل کلیدی «ساختار سازمانی» و «فرهنگ سازمانی» در رابطه با مدیریت دانش پرداخته می شود. «خلق دانش» و «انتقال دانش» به عنوان دو فعالیت اصلی و کلیدی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند که ارتباط عوامل سازمانی با این دو عامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش به صورت (توصیفی- پیمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعة آماری در این تحقیق کلیة فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه افسری با مدرک کارشناسی به بالا می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطة معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین باید به سازمان به عنوان یک «سیستم» نگاه کرد و همة این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها شناسایی و تحلیل شود. بررسی وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم در رابطه با مدیریت دانش، اقدام اولیة مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.
بررسی تاثیر کارایی عناصر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکت ها در بورس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر کارایی هر یک از عناصر سرمایه فکری بر شاخص های مالی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش تاثیر شاخص های سرمایه فکری(کارایی سرمایه انسانی، فیزیکی و ساختاری) بر عملکرد مالی (سود هر سهم، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده سالانه) برای 99 شرکت طی سال های 1379-1382 به روش رگرسیون پنل دیتا بررسی شدند. نتایج روش حداقل مربعات ترکیبی نشان داد، ضریب کارایی هر یک از عناصر سرمایه فکری بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مثبت و معناداری داشتند. تاثیر ضریب کارایی سرمایه فیزیکی و انسانی بر سود هر سهم مثبت اما تاثیر ضریب کارایی سرمایه ساختاری منفی و معنادار بود. تاثیر ضریب کارایی سرمایه های فیزیکی و ساختاری بر نرخ بازده سالانه مثبت اما تاثیر ضریب کارایی سرمایه انسانی بر آن منفی و معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که شرکت هایی که سرمایه فکری بالاتری دارند عملکرد مالی بهتری دارند. به علاوه میانگین ضریب سرمایه فکری در بین 7 صنعت تفاوت معناداری داشت.
بررسی تنش های فرهنگ سازمانی با تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
سبک رهبری و پیامدهای آن در چارچوب الگوی رهبری تمام عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت و اجزای آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) در سازمان است. جامعهی آماری این پژوهش، کتابداران عضو انجمن کتابداری ایران هستند که از میان آن ها، 128 نفر به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. بنابر یافته های این پژوهش، سطح متغیر عوامل روان شناختی مثبت و مؤلفه های تشکیل دهندهی آن در کتابداران بالاتر از سطح متوسط است. در رابطه با تاثیر اجزای تشکیل دهندهی عوامل روان شناختی مثبت شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی کتابداران، بیشترین تاثیر مربوط به متغیر خوش بینی است. هم چنین در بین اجزای تشکیل دهندهی عوامل روان شناختی مثبت، در سطح اطمینان 95 درصد، تنها متغیر خودکارآمدی با متغیر میزان تحصیلات پاسخ دهندگان رابطهی معنادار دارد، به طوری که خودکارآمدی در دارندگان مدرک دکتری بیشتر از دارندگان مدارک تحصیلی پایین تر است. علاوه بر این، در سطح اطمینان 95 درصد، میزان تاب آوری کارکنان متاهل بیشتر از تاب آوری کارکنان مجرد است
تاثیر آمیخته بازاریابی در تصمیم خرید و میزان رضایت مشتریان شرکت های تعاونی تولیدی شهرستان کوهدشت
رابطهی بین ادراک معلمان از ساختار سازمانی با سطح استرس شغلی آنان در مدارس متوسطه ی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین ادراک معلمان از ساختار سازمانی با سطح استرس شغلی آنان در مدارس متوسطهی شهر اصفهان بود. پژوهش به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعهی آماری پژوهش کلیه دبیران شاغل به تدریس در مدارس متوسطه شهر اصفهان به تعداد3856نفر بوده اند.. حجم نمونه356نفر برآورد گردید و به صورت شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای متناسب با حجم انتخاب شد.برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامهی ساختار سازمانی مرکب از سه مولفه پیچیدگی، رسمیت وتمرکز و پرسشنامهی استرس شغلی استاندارد تعدیل یافته کریاکو وساتکلیف(1987) استفاده گردیده است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب مطابق با ضریب آلفای کرانباخ94/0و90/0محاسبه شد. داده های گردآوری شده بااستفاده از ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون گام به گام استفاده گردید.یافته های پژوهش نشان داد که بین دو بعد رسمیت و پیچیدگی در ساختار سازمانی مدارس، با استرس شغلی دبیران رابطه وجود دارد.اما بین تمرکز درساختار سازمانی مدارس با استرس شغلی دبیران رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که رسمیت، تمرکز، پیچیدگی به ترتیب پیش بینیکننده های معناداری برای استرس شغلی هستند.
بررسی نقش فرهنگ سلسله مراتبی در اثربخشی سازمان های نظامی (مطالعة موردی: دانشگاه افسری امام علی(ع))
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی که در آن برتری سلسله مراتب یک هنجار است و سرپرستی و نظارت مستمر بر کارکنان وجود دارد، کارکنان را مجبور می سازد تسلیم دستورات مافوق شوند. در این پژوهش، نقش فرهنگ سلسله مراتبی در اثربخشی سازمانی مورد بررسی قرارگرفته است. جمعیت آماری این پژوهش، دانشجویان سال آخر دانشگاه افسری امام علی(ع) در سال 1386 است. حجم نمونه 340 نفر و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش جدول متقاطع سه بُعدی و روش تحلیل رگرسیون (با استفاده از نرم افزار SPSS) استفاده شده است. یافته های تجربی نشان می دهد که راهبردهای آموزش نظامی، اثربخشی سازمانی را به میزان 4% و راهبردهای آموزش علمی، آن را تا 2% افزایش می دهد و فرهنگ سلسله مراتبی می تواند در صورت همسو بودن با راهبردهای آموزش علمی و نظامی منجر به افزایش اثربخشی شود.