فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۲٬۷۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی مفهومی انتقال تکنولوژی و مطالعه موردی اجرای این فرآیند در سیستم برق گیر (Suger Arrester)
طراحى یک سیستم خبره براى تشخیص و پیشنهاد در مورد شیوه درمان سرطان خون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط ICT و رشد اقتصادی ایران با استفاده از مدل های رشد درونزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مجید روئین پرویزی
حوزه های تخصصی:
رابطهی بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: بین رهبری و دانش افراد باید ارتباط پویایی وجود داشته باشد. این ارتباط از راه تشویق، برانگیختن استنباطها و نگرشهای افراد برای کسب دانش صورت میگیرد. هدف این مقاله، تعیین رابطهی بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیات علمیدانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که جامعهی آماری آن را کلیهی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل میدادند. به منظور نمونهگیری، پس از برآورد آماری و مشخص شدن حجم نمونه، تعداد 170 نفر از اعضای هیات علمی با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از دو پرسشنامهی مدیریت دانش و سبکهای رهبری چندگانه استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامهی مدیریت دانش و سبکهای رهبری از روایی محتوایی و صوری استفاده گردید و از نظر انطباق سؤالهای پرسشنامه، موضوع و اهداف پژوهش مورد تایید متخصصان قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامهی مدیریت دانش و رهبری چندگانه از فرمول
Cronbach’s alfa استفاده شد که مقدار آنها به ترتیب 92/0 = α و 89/0 = α برآورد شد. تحلیل دادهها توسط آمار توصیفی و استنباطی با آزمونهای آماری مناسب انجام شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که بین مؤلفههای مدیریت دانش با سبک رهبری تحولی، رابطهی معنیدار وجود دارد، ولی بین مدیریت دانش با رهبری تبادلی و رهبری عدم مداخلهگر، رابطهی معنیدار وجود ندارد.
نتیجهگیری: برخورداری مدیران گروههای آموزشی علوم پزشکی اصفهان از سبک رهبری تحولی، ارتباط و مشارکت بیشتر را بین اعضا و تبادل دانش را در بین بخشهای مختلف سازمان میسر نموده است."
بررسی ساختار عاملی اعتماد سازمانی و رابطه مولفه های آن با یادگیری سازمانی در دانشگاههای دولتی جنوب شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه دانش و فناوری و گسترش حیطه های کسب و کار از جمله سازمانهای مجازی یا تحت شبکه، بنگاههای اقتصادی گسترش یافته و محیط کسب و کار به محیط رقابتی و پر از چالش تبدیل شده است و پارادایمهای جدیدی ظاهر شده که بقا را برای بسیاری از سازمانها مشکل ساخته است؛ بزرگترین امتیاز پارادایم جدید کسب و کار، یادگیری بیان شده است. بنابراین، سازمانهایی موفق اند هستند که سرعت یادگیری آنها از سرعت تغییرات بیشتر باشد. از طرفی، اعتماد سازمانی نقش چشمگیری در افزایش مشارکت در سازمانها دارد و فرصتی را برای همکاری افراد و سازمانها ایجاد می کند تا بر مبنای آن سرمایه گذاری خود را افزایش دهند. در این پژوهش پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی میان 240 نفر از کارکنان و اعضای هیات، علمی دانشگاههای دولتی پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق که به صورت تصادفی انتخاب شدند، توزیع و پس از جمع آوری بیش از 80% پرسشنامه داده ها استخراج شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه را استادان مدیریت آموزشی تایید کردند و پایایی پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.73و 0.82 تعیین شد. در این پژوهش از آزمون شاپیروویلک برای بررسی نرمال بودن نمرات، ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها، رگرسیون خطی و انحنایی و تحلیل واریانس برای بررسی فرضیات استفاده شد. همچنین، برای آزمون فرضیه ها داده ها در دو مرحله اعتماد افقی و اعتماد عمودی و موسسه ای تجزیه و تحلیل شد. از رگرسیون چند متغیره و روش تحلیل مسیر نیز برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق رابطه معنادار بین مولفه اعتماد افقیr=0.242) ) و مولفه اعتماد عمودی و موسسه ای (r=0.272) با یادگیری سازمانی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که رابطه بین مولفه اعتماد عمودی و موسسه ای با یادگیری سازمانی معنادار است .(p=0.021) همچنین، رابطه بین مولفه اعتماد سازمانی افقی با مولفه اعتماد سازمانی عمودی و موسسه ای معنادار است(p=0.0001) ، اما رابطه بین مولفه اعتماد سازمانى افقی و یادگیری سازمانی معنادار نیست و به همین دلیل، این رابطه از مدل نهایی پژوهش حذف شد.
چگونگی صفحات وب کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران و موجودیت پیوندهای فراسازمانی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: توسعه فنآوری اطلاعات و مدیریت آن با تجهیزات نوین در سازمانها همراه بوده است؛ به نحوی که راهکارهای چندی را جهت ارتقای رضایت اعضای سازمان در بر خواهد داشت. ضرورت این موضوع، موجب توسعه زیر ساختها و برنامهریزیهای جدیدی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور شده است و مطالعات جدیدی را میطلبد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چارچوب فعالیتهای مزبور به بررسی چگونگی صفحات وب کتابخانه های دانشگاههای علوم پزشکی کشور و موجودیت پیوندهای فراسازمانی آنها پرداخت.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی، که در آن مجموع صفحات وب دانشگاههای علوم پزشکی کشور که 40 وبگاه بود، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در این بررسی موجودیت صفحات وب، نوع نرمافزار کتابخانهای، ویژگی صفحات راهنما و تجزیه و تحلیل موضوعی پیوندهای فراسازمانی با استفاده از چک لیست محقق ساخته، مورد سنجش واقع شد و در نهایت، دادههای حاصل توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان از توجه دانشگاهها و کتابخانههای علوم پزشکی به بهرهجویی از صفحات وب در سیستم وب جهانی داشت، ولی نیاز به استفاده از همگونی و وحدت رویه در این یافتهها مشاهده میشد. در مجموع 25 دانشگاه معادل 5/62 درصد دارای وبگاه کتابخانه بودند و در این میان نرم افزار افق دارای بیشترین استفاده (16 وبگاه کتابخانه) و نرم افزارهای سیمرغ و پیام دارای کمترین استفاده (هر کدام یک وبگاه کتابخانه) بودند.
نتیجهگیری: صفحات وب در کشورهای جهان سوم حاکی از استفاده مدیران میانی از تجربیات جهانی موجود قلمداد میشود، ضمن آن که توجه به این گونه از خدمات الکترونیکی به مرور افزایش یافته، زمینههای استاندارد شدن این صفحات امری واقعی در آینده قلمداد میشود.
"
بررسی میزان بکارگیری فرایند مدیریت دانش در یک سازمان خدماتی (مطالعه موردی)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی میزان بکارگیری فرآیند مدیریت دانش و پنج مرحله اصلی ان یعنی کسب دانش، ثبت دانش، انتقال دانش، خلق دانش و کاربرد دانش در سازمان با استفاده از تیوری مجموعه های فازی می باشد. جامعه اماری این تحقیق را 75 نفر از پرسنل یک سازمان خدماتی تشکیل می دهد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، هیچ گونه نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از اعضای جامعه آماری نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی ان مورد سنجش و تایید قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که در سازمان مورد بررسی میزان بکارگیری پنج مرحله اصلی (ابعاد فرآیند) مدیریت دانش در حد متوسطی می باشد. همچنین بین وضع موجود و مطلوب پنج مرحله اصلی مدیریت دانش در سازمان مورد بررسی فاصله قابل توجهی وجود دارد.
عوامل مؤثر بر توسعه فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی در شرکتهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات در سمتوسوی رشد فناوری به همراه تغییرات در اقتصاد جهانی باعث شدهاند که شرکتهای کوچک و متوسط از اهمیت روزافزونی در توسعه اقتصاد کشورها برخوردار شوند. این شرکتها برای موفقیت در فضای رقابتی باید کیفیت محصولات و فرایندهای مدیریتی خود را همزمان با کاهش هزینهها بهبود بخشند. به همین منظور نیز کاربرد فناوری اطلاعات در آنها الزامی است. مطالعات نشان میدهند که هر چند این شرکتها میتوانند از فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی سود برند، اما برای بهرهمندی از این مزایا و موفقیت در کاربرد این فناوری نیاز به شرایطی خاص دارند. به عبارت دیگر موفقیت در کاربرد فناوری اطلاعات در آنها، اقتضایی است. وجود چنین واقعیتهایی باعث شده که مطالعات و پژوهشهای زیادی به شناخت عوامل مؤثر بر کاربرد این فناوری در شرکتهای کوچک و متوسط اختصاص یابند که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته میشود. به این منظور ابتدا نقش شرکتهای کوچک و متوسط در توسعه اقتصادی، تبیین و سپس به کاربردهای فناوری اطلاعات در آنها پرداخته میشود. در ادامه نیز پژوهشهایی که به بررسی عوامل مؤثر بر کاربرد این فناوری در این شرکتها پرداختهاند، معرفی و نتایج آنها در قالب مدل تغییر «پتیگرو» و «ویپ»، دستهبندی و ارائه میشوند.
الگوی رابطه عوامل مؤثر در استفاده کارآمد از فناوری اطلاعات در شرکتهای کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نتایج بررسی عوامل مؤثر در استفاده کارآمد از فناوری اطلاعات در شرکتهای کوچک و متوسط ایران ـ در راستای بهبود مدیریت بازار از طریق کسب رضایت مشتری ـ با روش دلفی ارائه شده است. به این منظور نخست درباره فناوری اطلاعات توضیحی داده میشود و سپس با توضیح اهمیت شرکتهای کوچک و متوسط در جهان و ایران، مسئله پژوهش تعریف خواهد شد. در ادامه، روش پژوهش (بویژه روش دلفی) تبیین و در پایان نیز یافتههای این پژوهش، توصیف و تحلیل میشوند. بر اساس یافتههای این پژوهش، اعضای پانل دلفی در مجموع 17 عامل را کلیدی تشخیص دادهاند. از مجموع 17 عامل فقط 12 عامل اولیه که از نظر اعضای پانل دلفی مهمتر تشخیص داده شده بود بهعنوان یافتهها و نتایج دلفی انتخاب شد. 8 عامل از این عاملها در پژوهشهای گذشته و 7 عامل از سوی خود اعضای پانل دلفی ارائه شدهاند.
پیش بینی تقاضای انرژی بخش حمل و نقل با استفاده از شبکه های عصبی: مطالعة موردی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و با در نظر گرفتن شاخص های اقتصادی و
اجتماعی، تقاضای انرژی بخش حمل و نقل کشور در سال های 1386 تا 1400 پیش بینی شده است. از
شبکه های عصبی رو به جلو با ناظر برای پیش بینی و از الگوریتم پس انتشار برای آموزش شبکه ها
استفاده شده است. برای بررسی تأثیر شاخص های اقتصادی و اجتماعی بر تقاضای انرژی بخش حمل
و نقل، داده های مربوط به تولید ناخالص داخلی، جمعیت و تعداد خودرو طی سال های 1347 تا 1385
به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از پیش بینی با این روش در مقایسه با روش رگرسیون
چندمتغیره، نشان دهندة خطای به مراتب کمتری است،؛ به طوری که درصد میانگین قدرمطلق خطا
6% کاهش یافت. / 15 % به 05 / از 52