۱.
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر بحران رفتار دانشجویی و ارایه راهکارهایی برای کاهش آنها بوده است. روش پژوهش توصیفی (پیمایشی) و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه 10 کشور (N=52860) بود. 382 نفر به عنوان نمونه (165 زن و 217 مرد) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مرکب از 39 گویه بود. ضریب پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0.80 محاسبه شد. داده های به دست آمده با استفاده از شاخصهای آمار استنباطی (تحلیل عاملی، آزمونt و تحلیل واریانس یکطرفه) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش عوامل موثر بر بحران رفتاری دانشجویان را در 11 عامل طبقه بندی و مشخص کرد که عبارت اند از: عوامل سیاسی، ساختار دانشگاه محل تحصیل، عوامل اجتماعی، هزینه و اشتغال، هدف و برنامه زندگی، عوامل آموزشی، عوامل فرهنگی، نیازهای رشد و توسعه فردی، نیازهای فیزیولوژیک، تعارض نقشها و شرایط محل تحصیل. در نهایت، برای عواملی که از بار عاملی بالایی برخوردار بودند، استراتژیهایی برای کاهش بحران ارایه شده است.
۲.
روند فعلی آموزش عالی در ایران بر اهمیت چگونگی سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه تاکید دارد. در تحقیقات پیشین بر متغیرهای فردی در سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه تاکید شده و به متغیرهای خانوادگی چندان توجهی نشده است. در این پژوهش علاوه بر متغیرهای فردی، نقش متغیرهای خانوادگی نیز در سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه بررسی شده است. برای اولین بار در کشور ایران، تعداد 292 نفر از دانشجویان (77 دختر و 215 پسر) دانشکده های مهندسی برق دانشگاههای صنعتی شریف، خواجه نصیرالدین طوسی و علم و صنعت ایران با میانگین سنی 19.74 و انحراف استاندارد 0.85 از طریق پرسشنامه سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه (SACQ) ارزیابی شدند. برای یافتن تاثیر متغیرهای خانوادگی و فردی بر سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان می دهد که با بهبود صمیمیت بین پدر و مادر، حمایت پدر و مادر، وضعیت آموزشی، اجتماعی و اقتصادی پدر و مادر، علاقه مندى فرد به رشته تحصیلی، هوش و پذیرش مسوولیتهای فردی، سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه نیز بهبود می یابد.
۳.
در مقاله حاضر ضمن بررسی و استخراج مسایل و چالشهای دانشگاهها در کشور ایران -در قالب 26 مفهوم- به رتبه بندی آنها از دیدگاه 260 نفر از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه تهران بر اساس بالاترین میزان عینیت در محیط علمی آنان و بررسی تاثیر این مسایل بر جامعه پذیری دانشگاهی پرداخته شده است. در این مطالعه جامعه پذیری دانشگاهی از طریق چهار مقیاس شامل میزان تبعیت دانشجو از هنجارهای دانشگاهی، ارزیابی دانشجویان از میزان تبعیت محیط آموزشی از هنجارهای دانشگاهی، میزان تبعیت دانشجو از ضد هنجارها و ارزیابی دانشجویان از میزان تبعیت محیط علمی از ضد هنجارها سنجش و اندازه گیری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چالشهای اساسی محیطهای علمی که می تواند به عنوان موانع جامعه پذیری دانشگاهی به حساب آید و از منظر دانشجویان دکتری بالاترین رتبه را دارد، عمدتا دارای ماهیت نهادی و ساختاری اند و عوامل فردی در سطح بعدی قرار می گیرند. همچنین، نتایج تحلیل روابط همبستگی نیز نشان می دهد که این مسایل به طور مستقیم بر پیروی دانشجویان از هنجارها و ضد هنجارهای دانشگاهی تاثیر ندارند، بلکه از طریق تاثیر بر تبعیت محیط علمی از هنجارها و ضدهنجارهای دانشگاهی، جامعه پذیری دانشگاهی و درونی شدن هنجارها در بین دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد.
۴.
یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوعات که دانشگاهها با آن مواجه اند، استفاده از روشهای مناسب ارزیابی عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی است. امروزه، وجود نظام ارزیابی در خصوص تواناییها و عملکرد اعضای هیات علمی نیازی مشهود است، اما در عمل استقرار چنین نظامى به سهولت انجام نمی شود. روشها و رویکردهای متعددی برای ارزیابی آموزشی اعضای هیات علمی وجود دارد. بیشتر پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه حاکی از استفاده از چهار رویکرد ارزیابی شامل ارزیابی توسط دانشجویان، ارزیابی توسط همکاران، خودارزیابی و ارزیابی توسط مدیران است. بر اساس پژوهشهای انجام شده، در سطح بین المللی براى قضاوت در باره کیفیت عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی مولفه های مختلفی در نظر گرفته می شود. این مولفه ها از طریق یک پژوهش توصیفی – تحلیلی بررسی شد، اما سهم هر یک از این مولفه ها می تواند متفاوت باشد. بنابراین، در این طرح پژوهشی به این سوال پاسخ داده شده است که به نظر اعضای هیات علمی سهم هر یک از منابع داده های مختلف برای ارزیابی کیفیت عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی چقدر است؟ جامعه آماری مورد مطالعه شامل اعضای هیات علمی رسمی تمام وقت دانشگاه شهید بهشتی بوده است. از این جامعه یک نمونه طبقه بندی شده تصادفی به تعداد 180 نفر انتخاب شد و پرسشنامه های مورد نظر بر آنان اجرا و سهم مولفه ها و منابع یادشده محاسبه شد. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش برای فرایند تدریس – یادگیری هشت مولفه شناسایی شده شامل تسلط بر محتوا، تدوین طرح درس، مهارتهای عرضه محتوا، مدیریت درس، راهنمایی و مشاوره، ارزیابی یادگیری، مهارتهای ارتباطی و مسایل اخلاقی در آموزش و تدریس از نظر پاسخگویان اهمیت بالایی داشته اند.همچنین، از بین چهار منبع داده های ارزیابی شامل دانشجو، همکار، مدیر گروه و خود عضو هیات علمی در خصوص هشت مولفه یاد شده فرایند تدریس- یادگیری، دانشجو به عنوان منبع مهم تری تعیین شده است. بنابراین، به منظور قضاوت در باره کیفیت عملکرد آموزشی اعضای هیات-علمی می توان این هشت مولفه را مورد ارزیابی قرار داد.
۵.
کانونهای تفکر با توجه به مطالعات بنیادی در تهیه برنامه ریزی راهبردی و تدوین استراتژی امنیت ملی فعالیت دارند.این کانونها بیشتر دانشگاهی اند و در امر سیاستگذاری با فراهم کردن اطلاعات و راهکارهای لازم نقش خود را در تدوین خط مشی ها ایفا می کنند. از آنجا که برنامه ریزی در کانونها باید با دیگر برنامه های کشور هماهنگ باشد و با دیگر برنامه های توسعه نیز تعارضی نداشته باشد، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وظیفه برقراری ارتباط و هماهنگی امور کانونها با مجامع فرهنگی و نیز سایر بخشها و فراهم آوردن زمینه های ارتباط درون سازمانی و برون سازمانی به منظور مشارکت و حمایت از فعالیت کانونها و نیز مدیریت، برنامه ریزی، نظارت بر بخشهای مختلف امور کانونها و ... را برای نیل به اهداف بر عهده دارد. در این پژوهش نقش کانونهای تفکر دارای مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور بر مبنای روش کیو بررسی شده است. مبنای روش«ترکیبی-آمیخته» است که از نظر شیوه از هر دو نوع آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شده و به دلیل استفاده از همبستگی پیرسون مطالعه همبستگی است و این ویژگیها روش کیو را نسبت به سایر روشهای تحقیق از تبیینی جامع تر و پرمحتوا تر برخوردار می سازد. بر اساس یافته ها و نتایج تحلیل عاملی کیو، ذهنیت مشارکت کنندگان یا اعضای هیات علمی دانشگاهها که نقش آفرینان عرصه خط مشی گذاری نیز محسوب می شوند، به 9 عامل یا گروه دسته بندی می شود که نتیجه آن آشکار ساختن الگوهای تقکر و تفسیرپذیری از نقشهای جدید کانونهای تفکر و تلقی از ضعفهای کانونهاست. بدین ترتیب، با استفاده از تحلیل نظرهای افراد به جای متغیرها، نوعی سنخ شناسی نقشها صورت پذیرفته که در فرایندهای جدید بهبود کیفیت خط مشی ها و بازده فرایندهای آن تاثیر داشته است و با کاهش هزینه های ناشی از خطا در بخشهایی از فرایند خط مشی های عمومی همراه خواهد بود.
۶.
با توسعه دانش و فناوری و گسترش حیطه های کسب و کار از جمله سازمانهای مجازی یا تحت شبکه، بنگاههای اقتصادی گسترش یافته و محیط کسب و کار به محیط رقابتی و پر از چالش تبدیل شده است و پارادایمهای جدیدی ظاهر شده که بقا را برای بسیاری از سازمانها مشکل ساخته است؛ بزرگترین امتیاز پارادایم جدید کسب و کار، یادگیری بیان شده است. بنابراین، سازمانهایی موفق اند هستند که سرعت یادگیری آنها از سرعت تغییرات بیشتر باشد. از طرفی، اعتماد سازمانی نقش چشمگیری در افزایش مشارکت در سازمانها دارد و فرصتی را برای همکاری افراد و سازمانها ایجاد می کند تا بر مبنای آن سرمایه گذاری خود را افزایش دهند. در این پژوهش پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی میان 240 نفر از کارکنان و اعضای هیات، علمی دانشگاههای دولتی پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق که به صورت تصادفی انتخاب شدند، توزیع و پس از جمع آوری بیش از 80% پرسشنامه داده ها استخراج شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه را استادان مدیریت آموزشی تایید کردند و پایایی پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.73و 0.82 تعیین شد. در این پژوهش از آزمون شاپیروویلک برای بررسی نرمال بودن نمرات، ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها، رگرسیون خطی و انحنایی و تحلیل واریانس برای بررسی فرضیات استفاده شد. همچنین، برای آزمون فرضیه ها داده ها در دو مرحله اعتماد افقی و اعتماد عمودی و موسسه ای تجزیه و تحلیل شد. از رگرسیون چند متغیره و روش تحلیل مسیر نیز برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق رابطه معنادار بین مولفه اعتماد افقیr=0.242) ) و مولفه اعتماد عمودی و موسسه ای (r=0.272) با یادگیری سازمانی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که رابطه بین مولفه اعتماد عمودی و موسسه ای با یادگیری سازمانی معنادار است .(p=0.021) همچنین، رابطه بین مولفه اعتماد سازمانی افقی با مولفه اعتماد سازمانی عمودی و موسسه ای معنادار است(p=0.0001) ، اما رابطه بین مولفه اعتماد سازمانى افقی و یادگیری سازمانی معنادار نیست و به همین دلیل، این رابطه از مدل نهایی پژوهش حذف شد.