عباس ابوالقاسمی

عباس ابوالقاسمی

سمت: دکترا
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
پست الکترونیکی: Abolghasemi1344@guilan.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۹۷ مورد.
۶۱.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مثبت نگر بر جهت مداری زندگی زنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهت مداری زندگی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر سندرم خستگی مزمن معلمان زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۷۳
مقدمه: عوامل روانی اجتماعی ممکن است در جهت مداری زندگی بیماران خستگی مزمن نقش داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر برجهت مداری زندگی معلمان زن  دارای خستگی مزمن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مبتلا به سندرم خستگی مزمن مشکین شهر در سال 1397 است. نمونه ای متشکل از 40 معلم زن با خستگی مزمن انتخاب شد و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره (یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه  های خستگی چالدر و جهت مداری زندگی استفاده شد. گروه آزمایشی رفتاردرمانی  شناختی مثبت نگر را در 11 جلسه دریافت کرد ، در حالیکه گروه کنترل مداخله ای نگرفت. تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش میانگین دید خوش بینانه و کاهش میانگین دید بدبینانه در زنان گروه آزمایش(0/01>p)، نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر بر جهت مداری زندگی  معلمان زن مبتلا به خستگی مزمن تأثیر دارد و به عنوان مداخله ای مؤثر برای این بیماران پیشنهاد می شود.
۶۲.

بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر انعطاف پذیری شناختی، حس پیوستگی و تعاملات زناشویی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

۶۳.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت اجتماعی اختلال خشم انفجاری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۴۸
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری : این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
۶۴.

مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکیزوفرنی شناخت اجتماعی بازشناسی هیجان چهره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۳۷۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری و سرپایی مراجعه کننده به مراکز بالینی و بیمارستان های فجر و رازی شهر تبریز در سال 1395  بود. نمونه پژوهش شامل 120 بیمار بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شناخت اجتماعی وستن و آزمون بازشناسی هیجان چهره ای اکمن و فرایس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که از لحاظ شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوریکه که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در وضعیت بهتری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص قرار داشتند. نتیجه گیری: این یافته ها بیان می کند که نقص در شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص می تواند با ناتوانی همراه باشد و بر عملکرد اجتماعی و شغلی این بیماران تاثیر داشته باشد.
۶۵.

تأثیر آموزش همدلی بر مهارت های حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دختر دارای تجربه تروما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش همدلی حل مسئله اجتماعی دانش آموزان تجربه تروما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۴۰
زمینه و هدف: . انسان در طول زندگی خود با حوادث آسیب زای بسیاری مواجه می شود که پیامد های ناشی از آن متفاوت است . بسیاری از کودکان و نوجوانان در طی تحول خود رویداد های تنش گر مانند اعتیاد والدین و مرگ یک خویشاوند سالخورده و مانند آن را تجربه می کنند. اختلال تنیدگی پس از ضربه، اختلال پیچیده و مزمنی است که باعث بروز مشکلات قابل ملاحظه و اختلال در کنش وری اجتماعی و آموزشی می شود . روش ها و روی آوردهای مختلفی برای درمان این اختلال وجود دارد که پیامدهای مختلفی را به دنبال دارند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دختر دارای تجربه تروما است. روش: پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 نفر از دانش آموزان دختر 14-15 ساله مقطع نهم دارای تجربه تروماتیک شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودگزارشی سرند کردن حوادث تروماتیک (فورد و همکاران، 2002)، مصاحبه بالینی و فرم کوتاه حل مسئله اجتماعی (دزوریلا، نیزو و مایدیو- الیورز ، 2002) استفاده شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله آموزش همدلی قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس، انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش همدلی به طور معنی داری باعث افزایش مهارت حل مسئله اجتماعی و بهبود مؤلفه های حل مسئله منطقی و سبک اجتنابی می شود (0/01>P) ، اما در مؤلفه های جهت گیری مثبت به مسئله، جهت گیری منفی به مسئله و سبک تکانشی/ بی احتیاطی، تفاوت معنادار دیده نشد. نتیجه گیری: با استفاده از آموزش همدلی و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، می توان حل مسئله اجتماعی افراد دارای تجربه تروماتیک را بهبود بخشید. همچنین این روش درمانی می تواند به عنوان ظرفیتی برای افزایش خودمهارگری جهت جلوگیری از بروز نشانه های اختلال تنیدگی پس از ضربه در شرایط گوناگون استفاده شود.
۶۶.

تاثیر آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوتیسم رفتارهای کلیشه ای مهارت های ارتباطی همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۳۴۲
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم صورت گرفته است این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان طیف اوتیسم مرکز بشارت شهر رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 8 نفر انتخاب و دردو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش همدلی در 18 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که برای گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رفتارهای اتیستیک للورد و بارتلمی و مقیاس ارتباط اجتماعی اولیه نسخه ماندی و همکاران استفاده شد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان داد که آموزش همدلی در افزایش مهارت های ارتباطی و کاهش رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان اتیستیک تاثیر دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، می توان ازآموزش همدلی بر پایه ی بازی برای افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان به عنوان یک روش مکمل برای بهبود رفتارهای اتیستیک استفاده کرد.
۶۷.

Cognitive-Behavioral Stress Management and Positive Therapy on Self-Regulation Behaviors of females with Hypertension management(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CBT stress positive self-regulation hypertension

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
Objective: this study aimed to compare the effectiveness of cognitive behavioral based stress management training and positive therapy on self-regulation behaviors of females with primary hypertension. Method: In this semi-experimental study with pretest-posttest and control group, 48 women with primary hypertension were randomized in control (n = 16), positive therapy (n = 16) and stress management (n = 16) groups. All participants completed standard self-regulation behaviors questionnaire before and after interventions. The intervention groups received cognitive-behavioral based stress management training program for eight sessions. The control group did not receive any intervention during research. Data were analyzed using SPSS software and descriptive and inferential statistical methods (ANCOVA). Results: The findings indicated level of self-regulatory behaviors significantly increased in the intervention groups in compare to control group (P> 0.05). Comparison of intervention group revealed superior effectiveness of cognitive-behavioral based stress management program versus positive therapy (Mean difference=28.13, P>0.05) Conclusion: cognitive-behavioral stress management training and positive therapy are effective on the self-regulation behaviors of women with primary hypertension. Improvement of self-regulation behaviors through psychological programs such as cognitive-behavioral stress management training and positive therapy reduce the burden of disease and enhance treatment adherence.
۶۸.

کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر- برادر در خانواده های دارای فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نافرمانی مقابله ای کیفیت رابطه والد-کودک کیفیت رابطه خواهر-برادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۵۸۳
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر-برادر در خانواده های با و بدون فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی (پایه سوم تا ششم) با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در سال تحصیلی 96-95 شهرستان رودسر بود که 130 نفر از آنها (65 نفر در هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسون و همکاران، 2006)، مقیاس رابطه والد-فرزند (فاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه شاخص های رفتاری خواهر-برادران (هترینگتون و همکاران، 1999) و نیز مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای از لحاظ کیفیت رابطه پدر-کودک، کیفیت رابطه مادر-کودک، کیفیت رابطه کلی والد-کودک، و نیز کیفیت رابطه خواهر-برادر تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که میانگین گروه دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در هریک از این متغیرها به صورت معناداری کمتر از گروه بدون نشانه های اختلال است (001/0> P ). نتیجه گیری: رفتارهای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، به طور متقابل، منجر به رفتارهای والدگری نامناسب از سوی پدر و مادر، تعارضات بین خواهر و برادر و در نتیجه تضعیف کیفیت روابط بین اعضای خانواده می شود.
۶۹.

مقایسه رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استروئید بدنسازان رگه های تاریک شخصیت سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۳۲۹
در طول دهه گذشته، استفاده از داروهای استروئیدی در میان ورزشکاران، به ویژه بدنسازانی که به صورت حرفه ای فعالیت می کنند، افزایش یافته است . از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران پرورش اندام مرد شهر رشت در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 150 (75 بدنساز طبیعی و 75 بدنساز استروئیدی) به صورت هدفمند انتخاب شد و سپس داده ها با استفاده از پرسش نامه های رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر (2010) و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت ( 1994) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد، در رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس مشخص گردید بدنسازان استروئیدی در مقایسه با بدنسازان طبیعی دارای سیستم بازداری رفتاری کمتر و سیستم فعال سازی رفتاری بیشتری هستند. همچنین، در مؤلفه های صفات تاریک شخصیت، بدنسازان استروئیدی خودشیفتگی، ماکیاولیسم و رفتار ضد اجتماعی بیشتری را نشان دادند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان با اجرای برنامه ها و مداخلات، موجب کنترل سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و کاهش رگه های تاریک شخصیت در بدنسازان استروئیدی شد.
۷۰.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش معنوی تاب آوری توانمندسازی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۵۵
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.  
۷۱.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی تاب آوری روان شناختی توانمندی اجتماعی طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۳۴۵
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی بود. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 28 دانش آموز مبتلا به نشانه های افسردگی پایه ده تا دوازده دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98- 1397 بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 14 نفر) جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری روان شناختی کانر و دیویدسون و پرسشنامه توانمندی اجتماعی گرشام و الیوت در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. طرحواره درمانی به صورت گروهی در 10 جلسه برای گروه آزمایش ارایه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی تأثیر دارد. لذا، طرحواره درمانی به عنوان یک تکنیک می تواند در بهبود تاب آوری و تعاملات اجتماعی این دانش آموزان مؤثر باشد.
۷۲.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال انفجاری متناوب درمان شناختی - رفتاری شناخت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه: اختلال انفجاری متناوب، در بافت اجتماعی و در پاسخ به محرک های اجتماعی ظاهر می شود. احتمالا، پردازش محرک های اجتماعی و پاسخ به آنها در بافت های اجتماعی مختلف، در این اختلال نقشی مهمی داشته و بر بروز نشانه های آن تاثیرگذار باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب است. روش: پژوهش حاضر، ازنوع آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون – پس آزمون است. تعداد 38 نفر دانش آموز دارای اختلال انفجاری متناوب با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش، به پرسشنامه غربالگری اختلال انفجاری متناوب و داستان های اجتماعی پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله درمان رفتارشناختی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل آنکووا نشان داد درمان رفتارشناختی بر بهبود شناخت اجتماعی و کاهش نشانه های اختلال انفجاری متناوب اثربخش بوده است. درمان رفتارشناختی بر بهبود مراحل رمزگردانی سرنخ ها، بازنمایی و تفسیر اطلاعات، و گزینش پاسخ اثربخش بوده است. اما بر مراحل روشن کردن اهداف و جستجوی پاسخ های ممکن، تاثیری دیده نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با استفاده از تدابیر درمان شناختی-رفتاری و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، بتوان شناخت اجتماعی افراد دارای اختلال انفجاری متناوب را بهبود بخشید که به عنوان ظرفیتی مهاری، برای جلوگیری از بروز نشانه های این اختلال در بافت های اجتماعی عمل کند.
۷۳.

امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک کار امید به آینده روابط دلبستگی مشکلات هیجانی - رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۱ تعداد دانلود : ۵۸۲
زمینه و هدف: کار کودکان یک موضوع مهم جهانی است، زیرا بر بهزیستی جسمی، روانی، و اخلاقی کودکان تأثیر می گذارد و کودکان شاغل در معرض خطرات جسمی، تنش، و مشکلات روانی-اجتماعی قرار دارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار با سایر همسالان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. برای انتخاب نمونه از مؤسسه کودکان کار شهرستان رشت 50 نفر در دامنه سنی 10 تا 12 سال و از میان همسالان آنها از یک مدرسه هم جوار نیز 50 نفر به روش در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، مقیاس امید کودکان (اشنایدر و همکاران، 1997)، پرسشنامه روابط دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر کودکان - ویژه والدین و معلمان (راتر، 1975) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که نمره شاخص کلی امید به آینده در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/002> P ) است و نمره کلی مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه والدین (0/003> P ) و از دیدگاه معلمان (0/001> P ) در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان، به طور معناداری بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های روابط دلبستگی، به غیر از واکنش هیجانی در کودکان کار از سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/001> P )، و میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه معلمان در کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری بیشتر است (0/002> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، می توان گفت که شرایط سخت زندگی کودکان کار باعث می شود تا حمایت لازم و کافی را از خانواده و والدین حامی دریافت نکنند و این خلأ، موجب عدم شکل گیری دلبستگی ایمن با والدین شده و میزان امید به آینده را در آنها کاهش می دهد. از سویی دیگر، محیط کار برای کودکان سرشار از بدرفتاری های جسمی و جنسی است که موجب بروز مشکلات هیجانی-رفتاری در آنها می شود.
۷۴.

نقش ویژگی های کالبدی در پیش بینی شاخص های روانی و اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص اجتماعی شاخص روانی مسکن ویژگی های کالبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
محیط و فضا، از اساسی ترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کالبدیِ مجتمع های مسکونی بر بهبود شاخص های روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیش ِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل داده های آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روان شناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنی های تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان می دهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخص های روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطاف پذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخص های اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطاف پذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیش بینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیین کننده ویژگی های کالبدی در ارتقای شاخص های روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجام یافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب می نمایند.
۷۵.

مقایسه رگه های تاریک شخصیت، تصمیم گیری شناختی و استحکام روانی در بدنسازان طبیعی، مکملی و استروئیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رگه های تاریک شخصیت تصمیم گیری شناختی استحکام روانی بدن سازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۰۴
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه رگه های تاریک شخصیت، تصمیم گیری شناختی و استحکام روانی در بدنسازان طبیعی، مکملی و استروئیدی بود.روش این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بدنسازان طبیعی، مکملی و استروئیدی شهر رشت در سال (1397) تشکیل دادند. از میان آن ها 150 نفر (50 بدنساز طبیعی، 50 بدنساز مکملی و50 بدنساز استروئیدی) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر، آزمون برد و باخت آیوا و مقیاس استحکام روانی ورزشی شرد و همکاران پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد بین رگه های تاریک شخصیت، تصمیم گیری شناختی و استحکام روانی در سه گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی ال.اس.دی مشخص کرد بدنسازان استروئیدی در مقایسه با بدنسازان مکملی و طبیعی از رگه های تاریک شخصیت و باخت بیشتر و از برد و استحکام روانی کمتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت سوء مصرف داروهای استروئیدی تأثیرات مخربی بر روی ویژگی های شخصیتی و روان شناختی ورزشکاران به جای می گذارد. بنابراین لازم است مربیان توجه بیشتری به این مسائل داشته باشند.
۷۶.

ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خودافشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس انسجام تفکر مثبت خود افشایی هیجانی کیفیت زندگی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۸۱
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: جامعه پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سرطان بستری شده در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اردبیل در سال 1395 تشکیل دادند که از بین آن ها 100 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به وسیله چهار پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHQOL-BRIEF)،حس انسجام (COS)، جهت مداری زندگی (TOL-R) و خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین حس انسجام و تفکر مثبت با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفه های خودافشایی شادی، آرامش و بی حسی با کیفیت زندگی رابطه مثبت، افسردگی، حسادت، خشم، اضطراب و ترس با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد حس انسجام 59 درصد، تفکر مثبت 29 درصد و خودافشایی هیجانی 29 درصد توانایی پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را دارند . نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران سرطانی کاربرد دارند، لذا این یافته ها می تواند تلویحات مهمی در زمینه پیگیری از مشکلات روان شناختی در این بیماران داشته باشد.
۷۷.

مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصب شناختی مهارت های اجتماعی نارسایی حساب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۵۷
مقدمه: دانش آموزان نارساحساب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان می شود. با توجه به ارتباط    مهارت های عصب شناختی و اجتماعی با نارسایی حساب، هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب بود. روش: طرح پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود و نمونه این پژوهش 100 دانش آموز پسر با و بدون نارسایی حساب شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به طور در دسترس انتخاب شدند (هر گروه 50 نفر). برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانه ای برج هانوی، آزمون رایانه ای استروپ، آزمون رایانه ای اِن بَک، آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در مهارت های عصب شناختی و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که در آزمون های مهارت های عصب شناختی و اجتماعی گروه دانش آموزان نارساحساب عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه دانش آموزان بدون این اختلال داشتند (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، توجه بیشتر به کارکردهای شناختی و اجتماعی  دانش آموزان با نارسایی حساب می تواند تلویحات مهمی در آسیب شناسی و درمان این اختلال داشته باشد.
۷۸.

اثربخشی نوروفیدبک بر ناقرینگی الگوی فعالیت امواج آلفا در قطعه پیشانی، عملکرد اجرایی و شدت علایم در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک ناقرینگی الگوی فعالیت امواج آلفا در قطعه پیشانی عملکردهای اجرایی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۶۹
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر عدم تقارن امواج آلفا در قطعه پیشانی، عملکردهای اجرایی و علائم بیماران مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی کنترل شده تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل افراد مراجعه کننده در فاصله زمانی 5 ماهه به درمانگاه روانپزشکی مرکز بهداشت شهر تبریز که مبتلا به اختلال افسردگی تشخیص داده شده اند، بود.  از این بین نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب شدند  و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته دو جلسه 30 دقیقه ای) درمان نوروفیدبک و گروه کنترل تحت نوروفیدبک غیر واقعی (پلاسیبو) قرار گرفتند و سپس در لیست انتظار جای گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها حاصله از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نوروفیدبک منجر به افزایش فعالیت آلفای نیم کره چپ، کاهش فعالیت آلفای نیم کره راست، افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش علایم افسردگی در مرحله پس آزمون شد. توجه انتخابی تغییری  در پس آزمون نداشت،  اما در مرحله پیگیری تغییرات معنی دار بود. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج درمان نوروفیدبک در اصلاح ناقرینگی امواج آلفای ناحیه ی پیشانی و بهبود توجه انتخابی و علایم افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی مؤثر می باشد.
۷۹.

پیش بینی ترس از غذاهای جدید از طریق ابعاد شخصیت و شیوه های والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترس از غذاهای جدید ابعاد شخصیت شیوه های والدگری نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۴۱۳
زمینه و هدف: ترس از غذاهای جدید به عنوان اجتناب و بیزاری از غذاهای جدید تعریف می شود که می تواند پیامدهای مضری برای کودکان و نوجوانان در پی داشته باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ترس از غذاهای جدید از طریق بررسی ابعاد شخصیتی و شیوه های والدگری است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه دوره اول ناحیه 2 شهر رشت در سال تحصیلی 1396-1395 بود که از آن نمونه ای به تعداد 400 دانش آموز پسر و دختر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های ترس از غذاهای جدید (پلینر و هابدن، 1992)، پنج عامل بزرگ شخصیت کودکان ( باربارانلی و همکاران، 2003 ) و شیوه های والدگری (بامریند، 1973) به دانش آموزان داده شد. در انتها داده ها با روش رگرسیون چندگانه به صورت گام به گام بررسی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، ابعاد شخصیتی انرژی- برون گردی (05/0> p )، هوش-گشودگی، توافق پذیری و بی ثباتی هیجانی (01/0> p ) توانستند ترس از غذاهای جدید را پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که ترس از غذاهای جدید از طریق شیوه های والدگری مقتدرانه، سخت گیرانه و سهل گیرانه قابل پیش بینی است (01/0> p ). نتیجه گیری: در مجموع، نتایج به دست آمده ارتباط و امکان پیش بینی ترس از غذاهای جدید را از طریق بررسی ابعاد شخصیتی و شیوه های والدگری نشان می دهند. بر طبق یافته های حاصل از این پژوهش، می توان یا بهبود بعد شخصیتی برون گردی و ا یجاد شیوه والدگری مقتدرانه، میزان ترس از غذاهای جدید که با بسیاری از اختلالات جسمانی و روان شناختی مرتبط است را کاهش داد.
۸۰.

پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت، نیازهای روان شناختی و احساس بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۲۹۵
هدف:هدف از انجام این مطالعه، پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت، نیازهای روان شناختی و احساس بیگانگی بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. 263 نفر(136زن و 127 مرد) از میان دانشجویان دانشگاه گیلان، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانی ریف ، صفات سه گانه تاریک شخصیت جوناسن و وبستر ، نیازهای مازلو لستر و احساس بیگانگی دین و چک لیست سلفی محقق ساخته پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه های ماکیاولیسم، نیازهای ایمنی و عزّت، احساس ناتوانی و انزوا، می توانند بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که اشکال در ارضای نیازهای عزّت و ایمنی و احساس بیگانگی و صفت ماکیاولیسم در بهزیستی روان شناختی دانشجویان سلفی گیر که عکسهای سلفی خود را در شبکه های اجتماعی مجازی به اشتراک می گذارند، نقش مهمی دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان