مسعود صالحی

مسعود صالحی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲.

تاثیر سطح تحصیلات والدین بر مهارت­های اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۵
" مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطح تحصیلات والدین بر مهارت­های اجتماعی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به نشانگان داون صورت پذیرفت. روش کار: پژوهش حاضر از نوع گذشته نگر بوده و جامعه ی آماری آن را 129 دانش آموز 7 تا 12 ساله مدارس استثنایی شهر تهران مبتلا به نشانگان داون در سال تحصیلی 86-1385 و والدین شان تشکیل دادند. این دانش آموزان به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای از مناطق آموزش و پرورش استثنایی شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب شهر تهران انتخاب شدند و سپس پرسش نامه در اختیار والدین آن ها قرار گرفت. جهت تحلیل داده­ها از واریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سطح تحصیلات مادر و میزان مهارت­های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0>P). در حالی که بین سطح تحصیلات پدر و مهارت­های اجتماعی این دانش آموزان تفاوت معنی داری مشاهده نشد (06/0=P). هم چنین بین سطح تحصیلات والدین و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون با مقدار احتمال 52/0=P برای مادران و با مقدار احتمال 46/0=P برای پدران تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: از یافته­های به دست آمده می­توان نتیجه­گیری کرد که بین سطح تحصیلات مادران و میزان مهارت­های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون رابطه ی مستقیم و مثبتی وجود دارد. "
۳.

ارتباط شبکه اجتماعی با کیفیت زندگی در والدین دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

۴.

مقایسه باورهای غیر منطقی مادران دارای فرزند معلول ذهنی شدید یا عمیق با مادران دارای فرزند عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عقب مانده ذهنی کودک معلول ذهنی باورهای غیر منطقی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۱
"هدف: تحقیق حاضر به منظور مقایسه باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزند معلول ذهنی شدید یا عمیق با مادران دارای فرزند عادی 14-6 ساله شهر تهران انجام گرفت. روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت تحلیلی، مقطعی و مقایسه ای از نوع مورد- شاهدی بوده و 80 نفر از مادران دارای فرزند معلول ذهنی شدید یا عمیق مراجعه کننده به مراکز خدمات بهزیستی تهران بصورت تصادفی منظم از دو مرکز توانبخشی شهر تهران و 80 نفر از مادران دارای فرزند عادی جهت همتا سازی به عنوان گروه شاهد از نواحی شرق، غرب، جنوب، شمال و مرکز تهران از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با لحاظ جور بودن در چهار متغیر ؛ سن مادران، سطح تحصیلات، منطقه محل سکونت وتعداد فرزندان انتخاب شدند و به پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز( IBT ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل، یو مان ویتنی، مجذور کای و آزمون دقیق فیشر) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین باورهای غیرمنطقی به طور کلی و باورهای غیر منطقی سرزنش کردن خود، واکنش با درماندگی به ناکامی، نگرانی زیاد توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی و کمال گرایی بین دو گروه وجود دارد (05/0 p< ). بین مادران دارای فرزند معلول ذهنی دختر با پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد(314/0= P ). بین دو گروه مادران در چهار باور توقع تأیید از دیگران (737/0= P )، انتظارات بیش از حد از خود (126/0= P )، بی مسئولیتی عاطفی(283/0= P ) و درماندگی برای تغییر (283/0= P ) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: باورهای غیرمنطقی مادران دارای فرزند معلول ذهنی عمیق یا شدید بطور کلی و در اکثر خرده مقیاسهای آن بیشتر از مادران دارای فرزند عادی است و فقط باورهای توقع تأیید از دیگران، انتظارات بیش از حد از خود، بی مسئولیتی عاطفی و درماندگی برای تغییر در دو گروه تفاوتی ندارد. همچنین جنسیت فرزند معلول تأثیری در باورهای غیر منطقی مادران ندارد. "
۵.

ارزیابی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی: معرفی یک ابزار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دست نویسی دانش آموز کم توان ذهنی اجزای خوانایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۶
هدف: یکی از مشکلات آموزشی دانش آموزان کم توان ذهنی در مدارس استثنایی اختلالات دست نویسی است. به منظور ارزیابی بهتر این اختلالات، این پژوهش با هدف ساخت ابزاری برای ارزیابی دست نویسی و اجرای آن بر روی دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. روش بررسی: در این پژوهش توصیفی و مقطعی که از نوع مطالعات همبستگی و بخشی از آن نیز اعتبارسنجی ابزار است، از 157 دانش آموز کم توان ذهنی دختر و پسر که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، پس از حذف نمونه هایی که معیارهای خروج از مطالعه را شامل بودند، مابقی 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) که در دامنه سنی 9 تا 19 سال قرار داشتند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته اجرا شد. داده های بدست آمده با آزمونهای آماری تی مستقل، یومن و یتنی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که دست نویسی با جانبی شدن (196/0=p)، جنسیت (487/0=p) و با سن (449/0=p) رابطه معنی دار ندارد. اما با پایه تحصیلی (248/0 = r ، 005/0 P<) رابطه معنی دار دارد، که البته بین پایه های مختلف تفاوت معنادار مشاهده نشد. شایع ترین مشکل دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری جدانویسی با 82 درصد و کم اهمیت ترین مشکل دست نویسی آنان، فاصله گذاری بین کلمات و حروف با 9/34 درصد بود. نتیجه گیری: فراوانی اختلالات مربوط به اجزای خوانایی دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی مبین این امر است که اختلالات دست نویسی در مدارس استثنایی نیازمند توجه تخصصی است.
۷.

رابطه یکپارچگی بینایی- حرکتی با دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط دست نویسی با یکپارچگی بینایی- حرکتی در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی است، از 157 دانش آموز کم توان ذهنی دختر و پسر که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی شهر ری مشغول به تحصیل بودند 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال شرکت کردند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز آزمون یکپارچگی بینایی- حرکتی بیری اجرا شد. یافته ها: آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که یکپارچگی بینایی- حرکتی با دست نویسی (r=0.472 و p<0.0001رابطه مثبت) دارد. شایع ترین مشکل دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی جدا نویسی با 82 درصد و کم اهمیت ترین مشکل دست نویسی آنان، فاصله گذاری بین کلمات و حروف با 34.9 درصد بود. نتیجه گیری: نتایج این تحقق نشان می دهد که به دلیل وجود رابطه بین یکپارچگی بینایی- حرکتی و دست نویسی در موارد ایجاد مشکلات دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی، متخصصان می توانند به ارزیابی یکپارچگی بینایی- حرکتی بپردازند.
۱۰.

الگوی گرفتن قلم در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۳
هدف: هدف از این پژوهش بررسی الگوی گرفتن قلم در دانش آموزان کم توان ذهنی و رابطه آن با برخی عوامل مهم است. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی است 157 دانش آموز در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی دخترانه و پسرانه شهرری در سال تحصیلی 85-1384 مورد بررسی قرار گرفته و پس از کنار گذاشتن دانش آموزانی که متغیرهای کنترل (مشکلات آناتومیکی، نورولوژیکی، ارتوپدی، عیوب بینایی که با عینک قابل اصلاح نباشند، عیوب شنوایی که با سمعک قابل اصلاح نباشند، رشدی و رفتاری) در آنان مشاهده شده بود، 126 کم توان ذهنی آموزش پذیر (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال در تحقیق شرکت کردند و چک لیست دست نویسی محقق ساخته برای آنان اجرا شد. یافته ها: آزمون همبستگی نشان داد که الگوی گرفتن قلم با دست نویسی (p<0.0001, r=0.381) رابطه مثبت معنادار دارد. رابطه معناداری بین الگوی گرفتن قلم و سرعت دست نویسی این دانش آموزان وجود ندارد. الگوی گرفتن قلم بین دانش آموزان راست دست و چپ دست، بین دختران و پسران، بین دانش آموزان دارای نشانگان داون و بدون این نشانگان، تفاوت معنا دار ندارد. نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه بین دست نویسی و الگوی گرفتن قلم، احتمالا یکی از راههای بهبود دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی تسهیل الگوی گرفتن قلم صحیح است
۱۱.

روند نابرابری در هزینه کالاهای منتخب سبد مصرف خانوارهای تهرانی در دوره زمانی 84 -86(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۱۲.

ارتباط دست نویسی با حس حرکت در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۰
هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط دست نویسی با حس حرکت در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: 126 کم توان ذهنی آموزش پذیر (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم در مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، دراین پژوهش شرکت کردند برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز آزمون حس حرکت اجرا شد. یافته ها: آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دست نویسی با حس حرکت رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (r=0.305 و p<0.001). همچنین حس حرکت با سرعت دست نویسی رابطه منفی معنی دار دارد (r=-0.202 و p<0.024). حس حرکت با نحوه به دست گرفتن قلم، فشار وارد بر قلم و فشار وارد بر کاغذ رابطه معنی دار ندارد. نتیجه گیری: وجود ارتباط بین حس حرکت با دست نویسی و سرعت دست نویسی و نیز بعضی مقوله های دست نویسی مانند اندازه کلی نوشته نشان می دهد که به منظور بهبود خوانایی و سرعت دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی باید برنامه های درمانی در زمینه بهبود حس حرکت طراحی شود.
۱۳.

رابطه تحلیل فضایی با دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری(1385)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دست نویسی دانش آموز کم توان ذهنی تحلیل فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۵
" هدف: یکی از مشکلات رایج در مدارس کودکان کم توان ذهنی اختلالات دست نویسی است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تحلیل فضایی و دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش بررسی: در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی مقطعی و به روش همبستگی است، کلیه 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم ابتدایی در مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز خرده آزمون طراحی با مکعب های وکسلر اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، یومن ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: ضریب همبستگی ثانوی کندال نوع C نشان داد که بین دست نویسی و تحلیل فضایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل فضایی با اندازه حروف نسبت به هم ، با اندازه کل نوشته و با روی خط نویسی رابطه مثبت معنی دار دارد. نتیجه گیری: وجود ارتباط بین تحلیل فضایی و دست نویسی مبین این امر است که به منظور بهبود خوانایی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی در مقوله های اندازه حروف نسبت به هم، اندازه کل نوشته و روی خط نویسی، مداخلات درمانی در زمینه تحلیل فضایی الزامی است. "
۱۸.

مقایسه وضعیت مدیریت داده های کارازمایی بالینی دارویی با استانداردهای مدیریت مطلوب داده های بالینی در مراکز تحقیقاتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران سال 90(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت اطلاعات استانداردها کارآزمایی های بالینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۵۵
مقدمه: اجرای مدیریت مطلوب داده ها، برای هر کارآزمایی بالینی ضروری است. با این حال ممکن است این مسأله در طول مراحل برنامه ریزی و اجرای کارآزمایی بالینی نادیده گرفته و مورد غفلت واقع شود. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی وضعیت مدیریت داده های کارآزمایی های بالینی در مراکز تحقیقاتی از مرحله ی برنامه ریزی تا ذخیره ی آن بر اساس استاندارد بین المللی بود. روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی- تطبیقی و مقطعی بود که در سال 1390 انجام شد. مطالعه کارآزمایی بالینی دارویی که در مراکز تحقیقاتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی انجام شد، جامعه ی پژوهش این مطالعه بود. 42 مرکز تحقیقاتی بر اساس امتیاز ارزشیابی وزارت بهداشت به سه گروه قوی، متوسط و ضعیف تقسیم شدند. از هر گروه مراکز تحقیقاتی، 15 کارآزمایی بررسی شد. کلیه ی مدارک و مستندات و هر نوع منبعی در رابطه با کارآزمایی های بالینی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیست شامل 239 سؤال بود که بر اساس استاندارد مدیریت مطلوب داده های بالینی تدوین شده بود. جهت سنجش روایی محتوای، چک لیست بین ده نفر از متخصصان مربوطه توزیع گردید. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون های Mann-Whitney U و One-Way ANOVA استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنی دار آماری بین میانگین گروه های مراکز تحقیقاتی قوی، ضعیف و متوسط وجود داشت. همچنین میانگین در دو گروه مراکز قوی و متوسط برای اهداف مربوط به گزارش دهی و کنترل کیفیت داده ها با یکدیگر یکسان بود، اما با مراکز ضعیف تفاوت داشتند. بالاترین میانگین به دست آمده، مربوط به نحوه ی گزارش دهی داده ها بود که به ترتیب در مراکز قوی، متوسط و ضعیف 82 درصد، 81 درصد و 75 درصد بوده است. همچنین کمترین میانگین مربوط به کنترل کیفیت داده ها به مقادیر 09/0 درصد، 07/0 درصد و 0 درصد در مراکز قوی، متوسط و ضعیف بوده است. نتیجه گیری: مدیریت داده های کارآزمایی های بالینی که توسط مراکز تحقیقاتی انجام شده است در تطابق با استاندارد بین المللی از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. بنابراین، ایجاد استانداردهای ملی مدیریت داده با در نظر گرفتن جزئیات فنی، تشکیل کمیته های نظارت و کنترل کیفیت داده ها و نیز آموزش اصول مدیریت داده ی مطلوب به مجریان و کلیه ی همکاران مطالعات کارآزمایی بالینی جهت برآورده کردن انتظارات ملی و بین المللی و همچنین دستیابی به داده های با کیفیت و معتبر در ایران ضروری به نظر می رسد.
۱۹.

بررسی رابطه بین تاب آوری و ویژگی های جمعیت شناختی با فرسودگی شغلی در معلمان زن شهرستان جوین

نویسنده:

کلید واژه ها: فرسودگی شغلی تاب آوری ویژگی های جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۴۱۷
هدف از این پژوهش  بررسی رابطه بین تاب آوری و ویژگی های جمعیت شناختی در میان معلمان زن شهرستان جوین است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و یک پژوهش توصیفی از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل 700 معلم زن در مقاطع مختلف تحصیلی در شهرستان جوین بودند که 257 نمونه بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از سه مقطع تحصیلی ابتدایی (98 نفر)، دوره اول متوسطه (70 نفر) و دوره دوم متوسطه (89 نفر) انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش (1991) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده گردید. همچنین داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین تاب آوری و فرسودگی شغلی رابطه معنادار منفی وجود دارد. همچنین بین سابقه کاری و فرسودگی رابطه معنادار مثبت وجود دارد اما بین مقطع شغلی و فرسودگی شغلی رابطه معنادار منفی وجود دارد. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که تاب آوری و برخی ویژگی های جمعیت شناختی در فرسودگی شغلی نقش مهمی دارند.
۲۰.

نقش خودکارآمدی و هوش هیجانی در پیش بینی حل تعارض زناشویی در زنان دانشجو

کلید واژه ها: تعارض زناشویی هوش هیجانی خودکارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۷۷
از مهمترین عواملی که بر رضایت زناشویی اثر می گذارد و باعث کاهش آن می شود تعارضات زناشویی است و از مهمترین مؤالفه های مؤثر بر حل تعارض زناشویی، خودکارآمدی و هوش هیجانی است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی حل تعارض براساس دو متغیر خودکارآمدی و هوش هیجانی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آمار شامل کلیه زنان دانشجوی متأهل دانشگاه فردوسی مشهد بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای،150 خانم از دو دانشکده ادبیات و الهیات انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ(صفاری نیا و سلگی،1390)، خودکارآمدی شرر(شرر و مادوکس، 1982) و مقیاس تعارض زناشویی کنزاس(کورکوران، فیشر، 2000) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 21 و روش رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که هوش هیجانی6/ 24 و هوش هیجانی به همراه خودکارآمدی 5/32 در پیش بینی حل تعارض تآثیر دارد (P<0/01). نتایج تجریه و تحلیل نشان می دهد که هوش هیجانی به همراه خودکارآمدی قادر به پیش بینی حل تعارض در زنان هستند. بنابراین می توان گفت که هوش هیجانی و خودکارآمدی در حل تعارض مؤثر هستند. کلید واژه ها: تعارض زناشویی، هوش هیجانی، خودکارآمدی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان