احمد علیپور

احمد علیپور

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران و پیام نور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۴۶ مورد.
۲۰۱.

فراتحلیل اثربخشی مداخله های مبتنی بر واقعیت مجازی بر کارکردهای شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله مبتنی بر واقعیت مجازی توانبخشی شناختی آسیب مغزی اکتسابی کارکردهای شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۴۴
مداخله شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) الگوی جدیدی از توانبخشی مبتنی بر فناوری است، که به نظر می رسد در توانبخشی شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی (ABI) مؤثر باشد. این پژوهش با هدف فراتحلیل میزان اثربخشی مداخله-های مبتنی بر VR بر کارکردهای شناختی بیماران ABI با بررسی نقش تعدیل کننده علت آسیب مغزی و نوع کارکرد شناختی انجام شد. بدین منظور از میان مقالات چاپ شده در مجلات معتبر بر اساس معیارهای ورود از جمله مطالعات کنترل شده تصادفی (RCT)، اجرای مداخله های مبتنی بر VR، آزمودنی ها با تشخیص بالینی سکته مغزی و یا آسیب مغزی تروماتیک (TBI) و ارزیابی پیامدهای مرتبط با کارکردهای شناختی، 16 مطالعه انتخاب و در مجموع 90 اندازه اثر وارد فراتحلیل شد. نتایج تحلیل با استفاده از نرم افزار CMA2 نشان داد مداخله های مبتنی بر VR در بهبود کارکردهای شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی اندازه اثر متوسط و معناداری (0.608=g هجز) دارند. بررسی نقش تعدیل گر علت آسیب مغزی و نوع کارکرد شناختی معنادار نبود (0.05<P). اندازه اثر مداخله برای بیماران سکته مغزی 0.582و برای TBI 0.704 محاسبه شد. همچنین مقدار g هجز برای کارکرد کلی شناخت 0.562، توجه 0.699، حافظه 0.442 و کارکردهای اجرایی 0.674 محاسبه شد. بنابراین براساس یافته های این پژوهش بیماران آسیب مغزی اکتسابی با آسیب شناختی توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی می توانند از مزایای مداخله های مبتنی بر واقعیت مجازی در زمینه توانبخشی شناختی بهره مند شوند.
۲۰۲.

اثربخشی شفقت درمانی متمرکز بر خود بر افسردگی، اضطراب و رضایت جنسی در بیماران زن مبتلا به ناباروری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف: لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی شفقت درمانی متمرکز بر خود بر افسردگی، اضطراب و رضایت جنسی در بیماران زن مبتلا به ناباروری بود. روش: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. 52 نفر از زنان مبتلا به ناباروری که دارای اختلال در عملکرد جنسی بودند و از خرداد تا شهریور ماه سال 1400 مراجعه کننده به بخش ناباروری بیمارستان امام حسین (ع) واقع در استان تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (تحت شفقت درمانی متمرکز بر خود ) (n=26 ) و گروه کنترل (n=26) گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد مسائل جنسی(MSQ) اسنل و فیشرو والترز (1993)، در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت شفقت درمانی متمرکز بر خود ، میانگین نمره اضطراب و افسردگی جنسی همچنین رضایت جنسی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طرز معناداری کاهش و افزایش پیدا کرده است (001/0 < P ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که شفقت درمانی متمرکز بر خود می تواند در بهبود اضطراب و افسردگی جنسی همچنین رضایت جنسی در زنان مبتلا به ناباروری موثر باشد.
۲۰۳.

The Effect of Coping Therapy on Immunological Indicators in Patients with Coronary Heart Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: therapy Immunologic Cortisol Interleukin Coronary Heart Disease

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
The studies since the second half of the 20th century have revealed the effect of stress on the heart and vessels with mediating neurological indicators and techniques of dysfunctional coping techniques. They also have shown that stress management and the improvement of coping techniques improve the indicators. The present study examined the appraisal of the effect of coping-therapy on cortisol, Interleukin 6 (IL-6) and Interleukin 1β (IL-1β) in comparison with the control group. The study was a quasi-experimental research with pre-test and post-test design conducted on 44 patients (randomly assigned into two experimental and control groups) suffering from coronary heart disease who were hospitalized in Shahid Rajaei Heart Hospital in Tehran in 2011. The experimental group was treated with coping-therapy, and the immunological indicators of both groups were measured using ELISA at the beginning, the fourth, the eighth, (immediately after the end of treatment), the tenth, and the fourteenth weeks. The collected data were analyzed using repeated measures ANOVA by SPSS version 17. The gender and education of the sample was controlled statistically. The results revealed that coping-therapy could significantly decrease cortisol, IL-6, IL-1β from the eighth to the end of the fourteenth week (follow-up). Considering the cognitive limitations of the present study, one can conclude that coping-therapy may decrease the negative effects of stress on immunological indicators through improving dysfunctional techniques to effective ones, and in this way, reveal the positive effects on health.
۲۰۴.

پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار رأی دهی سلامت روان بهزیستی اجتماعی خودکارآمدی انتخابات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۲۳
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبسستگی بود. نمونه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل 400 نفر از افراد بالای 20 سال شهر تهران بود که حداقل یک بار در انتخابات شرکت کرده بودند. این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. اعضای نمونه پرسشنامه های بهزیستی اجتماعی کیز (1998)، سلامت روان 25-SCL، خودکارآمدی شرر و مادوکس (GSE) و رفتارهای رأی دهی شهرام نیا و همکاران (1394) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام انجام گرفت. نتایج نشان داد سه مدل رگرسیونی برای پیش بینی رفتارهای رأی دهی معنادار است. بدین صورت که به ترتیب خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان قوی ترین پیش بینی کننده های رفتارهای رأی دهی می باشند و خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان، رفتارهای رأی دهی را در جهت مثبت (01/0p <)، پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که زمانی می توان انتظار رفتارهای مناسب رأی دهی از افراد جامعه را داشت که سلامت روانی و اجتماعی مناسبی بر وضعیت عموم افراد جامعه حاکم باشد و این نکته بسیار مهمی است که باید در تربیت سیاسی- اجتماعی افراد جامعه مدنظر داشت.
۲۰۶.

تاثیراهمال کاری تحصیلی بر بهزیستی روانشناختی: نقش های واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت -منفی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی اهمال کاری تحصیلی شناور بودن عواطف مثبت رضایت از زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
مقدمه: بهزیستی روانشناختی از منظر روانشناسان اجتماعی نوعی احساس رضایت است. از آنجایی که بهزیستی روانشناختی پیامدهای روانشناختی مثبت زیادی به همراه دارد، بررسی عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر پایه اهمال کاری تحصیلی و نقش واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت - منفی و رضایت از زندگی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر ری در سال 97-1396 بود که 464 نفر از ایشان به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس های بهزیستی روانشناختی (1989)، رضایت از زندگی (2001)، اهمال کاری (1390)، شناور بودن (2003) و مقیاس عواطف مثبت -منفی (1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) تحلیل شدند. یافته ها: از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر می توان به تاثیر مستقیم و معنادار اهمال کاری تحصیلی بر رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز نقش واسطه ای این دو متغیر در تاثیر بر بهزیستی روانشناختی اشاره کرد. در مجموع مدل پژوهش حاضر توانست 54 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کند. نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، روانشناسان اجتماعی و تربیتی جهت ارتقاء بهزیستی روانشناختی و کاهش اهمال کاری تحصیلی بر اساس عواطف مثبت و رضایت از زندگی دانش آموزان، برنامه های آموزشی مناسبی تدوین نمایند.
۲۰۷.

Evaluation of Compliance with Preventive Behaviors of Corona Disease Based on Health Belief Model(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: health belief model preventive behavior compliance corona disease

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
Background: Following the pandemic of corona disease in Iran and around the world, the most important goal of health policies focused on compliance with prevention behaviors, and its evaluating. One of the most effective model based on social psychology is Health Belief Model that has been employed in many studies as different aspects of preventive behaviors. Objectives: The main purpose was study the relationship between compliance with preventive behaviors of corona disease with health belief model, and predicting the high level and low level of compliance with these behaviors based on health belief model variables. Methods: The present study was a descriptive-correlational study in terms of its method. The statistical population consisted of all adults aged +20 who lived in Tehran. 472 voluntary subjects were selected through online recall method. The instruments of the study included the compliance with preventive behaviors of corona scale (CPBC), and the corona health belief model inventory (CHBM). Both measures were developed and standardized by the researchers. Data were analyzed by using regression analysis. Results: The Means of CPBC in all participants was 3.38 ± 0.83, thereupon two groups were formed accordingly, as high group (4.18±0.17) and low group (1.92±0/28). The findings show that high level of compliance could be predict by severity, benefits; and barriers; and low level of compliance by age, benefits, and barriers. Conclusion: Since preventive behaviors were known as the best way to control of corona virus outbreak, there is a great value of identifying variables that might mitigate or exacerbate compliance could contribute greatly to the development of more effective health planning in Iranian society. Therefore, increase the benefits and reduce the barriers of prevention behaviors could be effective, and consequently, corona virus transmission could be decreased.
۲۰۸.

ساخت آزﻣﻮن ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺗﺪاﻋﯽ ﻧﺎآﺷﮑﺎر ﭘﯿﻮﻧﺪﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﮑﺎن و ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیوندجویی با طبیعت دلبستگی مکان هویت محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۷۶
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ساخت آزﻣﻮن ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺗﺪاﻋﯽ ﻧﺎآﺷﮑﺎر ﭘﯿﻮﻧﺪﺟﻮﯾﯽ ﺑﺎ ﻃﺒﯿﻌﺖ و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن ﺑﺎ دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﻣﮑﺎن و ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع زمینه یابی و توصیفی (همبستگی) بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که 207 نفر از آن ها به روش داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون نرم افزاری تداعی ناآشکار پیوندجویی با طبیعت محقّق ساخته، مقیاس دلبستگی مکان صفاری نیا (1390) و مقیاس هویت محیطی کلایتون (2003) بود. جهت محاسبه پایایی مقیاس از روش های ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی و برای محاسبه روایی از روش روایی همزمان (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. همچنین، برای بررسی برازش مدل مفروض رابطه میان هویت محیطی و پیوندجویی با طبیعت با میانجی گری مؤلفه های دلبستگی مکان از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: ضرایب پایایی به دست آمده با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی نشان داد که این آزمون از پایایی مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده وجود رابطه مثبت معنی دار بین دلبستگی مکان و هویت محیطی با پیوندجویی با طبیعت بود (01/0p<) که حاکی از روایی همزمان نسبتاً بالای آزمون پیوندجویی با طبیعت با مقیاس های دلبستگی مکان و هویت محیطی بود. نتایج نشان داد مدل اصلاح شده پژوهش برازش قابل قبولی با داده ها دارد و بر اساس آن هویت محیطی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق هویت مکان و دلبستگی عاطفی بر پیوندجویی با طبیعت تأثیر می گذارد و از میان مؤلفه های دلبستگی مکان فقط هویت مکان و دلبستگی عاطفی رابطه میان هویت محیطی و پیوندجویی با طبیعت را میانجی گری می کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مسئولان و دست اندرکاران محیط زیست و روان شناسان محیط پیشنهاد می شود که با برگزاری کارگاه های آموزشی به آموزش و توسعه آزمون نرم افزاری پیوندجویی با طبیعت و مفاهیم هویت محیطی و دلبستگی مکان بپردازند و برای ارتقای پیوندجویی با طبیعت به تقویت هویت محیطی و دلبستگی مکان اقدام کنند.
۲۰۹.

مقایسه اثربخشی تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با نوروفیدبک بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در افراد مبتلا به دیابت تیپ 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت اضطرابی استرس ادراک شده نوروفیدبک دیابت تیپ 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۳
پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح بین- درون آزمودنی های آمیخته است که با هدف تعیین اثربخشی تلفیق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با نوروفیدبک، بر حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده در افراد مبتلا به دیابت تیپ II انجام گرفت. نمونه پژوهش، شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت تیپ II بود که به صورت هدفمند از بین بیماران مراجعه کننده به آزمایشگاه های شهرستان ماهشهر انتخاب شدند. این بیماران، پس از همتاسازی، به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره جایگزین شدند و گروه های آزمایش در 8 جلسه درمان روانشناختی و 10 جلسه آموزش نوروفیدبک به صورت انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه، با پرسشنامه حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005)، و مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، انجام یافت. طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخله ACT + نوروفیدبک، و MBSR + نوروفیدبک، برای کاهش حساسیت اضطرابی و استرس ادراک شده، در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بودند. اما در حالیکه اثربخشی هر دو مداخله برای کاهش حساسیت اضطرابی یکسان بود، برای استرس ادراک شده، اثر مداخله MBSR+نوروفیدبک، چه در مرحله پس آزمون و چه در مرحله پیگیری، بطور معناداری بیشتر از اثر ACT+نوروفیدبک بود.
۲۱۱.

اثربخشی آموزش برنامه فرزندپروری حمایت گرایانه بر الگوهای فرزندپروری، افسردگی، اضطراب و استرس مادران و مشکلات رفتاری برونی سازی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس اضطراب افسردگی الگوهای فرزندپروری برنامه فرزندپروری حمایت گرایانه مشکلات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه فرزندپروری حمایت گرایانه بر الگوهای فرزندپروری و کاهش استرس، افسردگی و اضطراب مادران و مشکلات رفتاری برونی سازی کودکان انجام شد. مطالعه حاضر یک کارآزمایی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که مادران ایرانی به همراه فرزندانشان که در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1400 تحصیل می کردند و دارای مشکلات رفتاری برونی سازی بودند، در آن شرکت کردند. آزمودنی ها شامل 32 مادر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های مداخله و کنترل (در هر گروه تعداد=16) تقسیم شدند. 16 مادر گروه مداخله در یک دوره آموزشی 10 جلسه ای برنامه فرزندپروری حمایت گرایانه بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت ساندرز (Triple p) (ساندرز، 1999)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) (هایز، 2012) و آموزش مهارت های زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2015) شرکت کردند. در مقابل، 16 مادر در گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس فرزندپروری (آرﻧﻮﻟﺪ، اولیری، ولف و آکر، 1993)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاویباند و لاویباند (1995) (DASS-42) و پرسشنامه رفتار کودک آیبرگ (EBCI) (آﯾﺒﺮگ و ﭘﯿﻨﮑﺎس، 1999) مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین معلم کیفیت رفتار هر کودک را با استفاده از نسخه تجدیدنظر شده مقیاس مشاهده معلم از رفتار انطباقی در کلاس(TOCA-R)  (مرکز پیشگیری و مداخله جان هاپکینز، 1991) گزارش کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پس از پایان جلسات برنامه فرزندپروری حمایت گرایانه، در ابتدا بهبود قابل توجهی را در الگوهای فرزندپروری و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران نشان داد. در پیگیری 6 ماهه، وضعیت این مادران در گروه مداخله به طور معناداری بهتر از نمره پایه آنها و همچنین گروه کنترل بود (05/0p<)؛ همچنین مشکلات رفتاری برونی سازی شده کودکان آنها در گروه مداخله به طور معنی داری کاهش یافت و این تأثیر مداخله پس از 6 ماه به طور معنا داری حفظ شد. نتایج حاکی از اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری حمایت گرایانه به عنوان رویکردی مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری برونی سازی کودکان و همچنین بهبود کیفیت رفتارهای فرزندپروری مادران دارای فرزندان دچار مشکلات رفتاری می باشد.
۲۱۲.

Efficacy of Stress Management Intervention on Psychological, Immune Factors and Pain in Rheumatoid Arthritis Patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CBSM1 psychological indices ESR2 CRP3 Rheumatoid Arthritis

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۹۵
In this survey, the intervention of cognitive behavioral stress management (CBSM) on psychological and immune indices and pain in patients with Rheumatoid Arthritis is studied.  <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Method <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: Statistical population of the study consisted of patients who referred to the rheumatology clinics in the northern parts of Tehran.  44 participants aged 25–60 using purposive sampling in accordance with inclusion and exclusion criteria selected and in two groups of 22 individuals were examined. Psychological, immune and pain evaluation tests of depression, anxiety and stress scale, blood sample, and McGill pain inventory were conducted in two stages of pretest and posttest using multiple covariance analysis.  <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Results <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: The results showed a significant effect of the stress management intervention on depression  <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1 <span class="s13"><span class="bumpedFont20">,37 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= <span class="s4"><span class="bumpedFont20">4/318, P= 0/046, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2  <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/104) <span class="s17"><span class="bumpedFont15"> among patients with RA. The use of this intervention was effective in reducing the immune parameter (CRP)  <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1 <span class="s13"><span class="bumpedFont20">,38 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= 17/593, P= 0/001, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2  <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/316) <span class="s17"><span class="bumpedFont15"> and their pain  <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1,39 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= 4/885, P= 0/033, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2  <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/111) <span class="s17"><span class="bumpedFont15">.  <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Conclusion <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: According to the results, employing this method for RA patients is very helpful and it can be suggested for improving their psychological and physical conditions.
۲۱۳.

اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی سبک های مقابله ای آرتریت روماتوئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۹
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون  با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. طرحواره درمانی بر اساس مدل ریزو و همکاران انجام شد. به منظور توصیف داده های از شاخص های آمار توصیفی و برای تحلیل داده های از شاخص های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، کواریانس چند متغیری و کورایانس های یکراهه در متن مانکوا استفاده شد. یافته ها: اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابله ای بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پایدار می باشد. در همه سبک های مقابله ای بین گروه های مورد پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات سبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی در مقایسه مراحل پیش آزمون - پس آزمون و پیش آزمون - پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد . نتیجه گیری: انجام طرحواره درمانی برای بیماران آرتریت روماتوئید می توان تا حدودی درد و رنج این ییماران را کاهش داد.  پیشنهاد می شود در سیاست نظام بهداشتی درمانی کشور برنامه های برای بکارگیری طرحواره درمانی به منظور کاهش آلام این بیماران صورت گیرد.
۲۱۴.

مدل ساختاری رابطه تصویر بدن بر اساس ویژگی های شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرتریت روماتوئید استرس ادراک شده تصویر بدن ویژگی های شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
زمینه: آرتریت روماتوئید یک اختلال خودایمنی است که مفاصل را تخریب کرده و منجر به مشکلات عمده جسمانی و روانی می شود. باتوجه به تعامل بالایی که تصویر بدن، ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده با عوارض ناشی از آرتریت روماتوئید دارند، بررسی نقش هم زمان آن ها در یک مدل ساختاری ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت بررسی اثر ویژگی های شخصیت بر تصویر بدن با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۳۵۰ نفر از افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی بیمارستان های شهر تهران با درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه های تصویر بدن (کش، ۱۹۹۰)، شخصیت نئو (کاستا و مک کری، ۱۹۸۵) و استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، ۱۹۸۳) صورت گرفت. محاسبات تحلیل داده های توصیفی، بررسی فرضیه ها با روش معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان نژندی (0/311-) و استرس ادراک شده (0/453-) تأثیر منفی معنی دار و انعطاف پذیری 0/355 و دل پذیر بودن (0/272) تأثیر مثبت معناداری بر تصویر بدن دارند. برون گرایی دارای اثر مثبت (0/321) و مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری دارای اثرات منفی (0/251-) و (0/276-) بر استرس ادراک شده می باشند. با وارد کردن استرس ادراک شده به مدل، تأثیر غیرمستقیم برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری بر تصویر بدن به ترتیب 0/1454-، 0/1251و 0/1137 شد (0/001P<). نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، مشخص گردید که مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است به طوری که ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده پیش بینی کننده قوی تغییرات تصویر بدن در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید می باشند. بنابراین باتوجه به نقش متغیرهای روانشناختی در تصویر بدن افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید جهت بهبود تصویر بدن در این افراد می توان به درمان های مکمل که عوامل شناختی، هیجانی و رفتاری را نیز مورد توجه قرار می دهند، توجه شود.
۲۱۵.

Meta-analysis of the Effectiveness of Transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) on Neurocognitive Function in People with Mild Neurocognitive Impairment(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Cognitive rehabilitation interventions Neurocognitive backgrounds Mild Cognitive Impairment (MCI) meta-analysis Aging health

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
Abstract The aim of the present study was investigating the effectiveness of Transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) on neurocognitive performance in people with mild neurocognitive impairment. Using meta-analysis and integrating the research results, this study has specified the extent of the effect of Transcranial Direct Current Stimulation on improvement of neurocognitive function in people with mild neurocognitive impairment. Method: For meta-analyses Magiran, SID, and Irandoc databases were used to search Persian articles and Science direct, Scopus, and PubMed databases were used to find foreign articles, using ‘MCI’, ‘transcranial direct current stimulation’, tDCS, and ‘mild cognitive impairment’ key words for foreign articles and their Persian equivalents for Persian articles. Of the 29 studies, 11 that were methodologically acceptable were meta-analyzed. The research tool was a meta-analysis checklist. Results: The results of meta-analysis indicated publication bias in the studies. Due to the heterogeneity of the studies, a random effect model was used. The effect of Hedges for the impact of Transcranial Direct Current Stimulation on neurocognitive functions in people with mild neurocognitive impairment was 0.26, which is a large effect. Conclusion: This result shows clinicians can choose transcranial direct current stimulation (tDCS) as effective intervention for patients who suffer from mild cognitive impairments. More investigations are necessary to find the cognitive benefits of using transcranial direct current stimulation in elderly people and other cognitive impaired persons.
۲۱۶.

تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان انگلیسی اوتیسم گفت و شنود آموزش از طریق رایانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم با عملکرد پایین در مقایسه با روش آموزش از طریق کتاب درسی انجام شد. روش: این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی (کمی-کیفی) و با طرح مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری دانش آموزان مدارس پسرانه ویژه اوتیسم در شهر تهران در پایه هفتم متوسطه پیش پیش حرفه ای با سطح آموزش پذیری بالاتر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند. شش دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین همسطح بودن نمونه ها از آزمون کافمن (۲۰۰۴، ویرایش دوم) استفاده شد. نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی با استفاده از برنامه رایانه ای محقق ساخته و دانش آموزان گروه کنترل با استفاده از کتاب درسی آموزش دیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان تقلید جملات، تشخیص نقش و محیط گفت و شنود در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته است. نتایج آزمون پیگیری ماندگاری این تاثیرات را نشان داد. بررسی کیفی پاسخ های والدین به سوالات مصاحبه بیانگر تاثیر برنامه رایانه ای بر ایجاد انگیزش مشارکت در گفت و شنود انگلیسی بود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن ضعف دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در مهارت گفت و شنود، و با توجه به تاثیرات مثبت برنامه رایانه ای بر این مهارت در آنان، می توان استفاده از آموزش رایانه ای را برای تدریس گفت و شنود انگلیسی توصیه کرد.
۲۱۷.

Effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management on Distress Tolerance, Pain Perception and Interleukin-12 in MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: cognitive-behavioral stress management Distress tolerance Pain Perception Interleukin-12 MS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۲
Objective: This study aimed to assess the effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management (CBSM) on distress tolerance, pain perception, and interleukin-12 (IL-12) in patients with Multiple Sclerosis (MS). Method: The present study was a quasi-experimental design with pretest-posttest and follow-up with control group. The statistical population included all female patients with relapsing-remitting MS who had referred to Neuroscience and Rehabilitation Research Centers of Tehran University of Medical Sciences. 20 patients were selected by convenience sampling and were randomly assigned into experimental (10 patients) and control groups (10 patients). The experimental group received the CBSM. Participants completed scales. To measure IL-12, the Enzyme-Linked Immunosorbent Assay (ELISA) was used. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Bonferroni post-hoc test. Results: CBSM increased the distress tolerance and components of pain perception (perceived influence of important people and doing daily affairs) (p <0.001) and it decreased pain severity and IL-12. Also, these changes remained stable during follow-up. Conclusions: CBSM is an effective to influence on distress tolerance, pain perception, and IL-12 in MS patients.
۲۱۸.

Structural Model of Women’s Sexual Health Based on Alexithymia, Differentiation of Self, and Gender Roles Mediating by Social Exchange Styles(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
.Objective: The purpose of this study was to evaluate the structural model of the relationship between alexithymia, Differentiation of Self, and gender roles in women’s sexual function with the mediation of social exchange styles. Method: This research was a descriptive correlational study. The statistical population of the study included all married women living in Tehran, of whom 550 people participated in the study through an online call. The instruments used in this study to collect data were the Toronto Alexithymia Scale (1994), the Differentiation of Self Inventory (1999), the Bem Sex Role Scale (1981), the Women's Sexual Function Scale (Rosen et al., 2000), and the Leybman et al.’s (2011) Social Exchange Questionnaire. The structural Equation Modeling (SEM) and using LISREL software were applied to evaluate the proposed model. Intermediate relationships in the proposed model were also tested using the bootstrap method. Results: The results of structural equation modeling indicated the model fitness and showed that alexithymia has a negative impact on sexual performance by the mediation of utilitarianism and extreme investment styles. In addition, the masculine gender role directly affects women's sexual function. Conclusion: According to the results, social exchange styles should be considered in improving sexual function. The findings of the present study provide a useful framework for identifying the influential components in the field of social psychology in women's sexual function that should be considered in prevention and treatment programs.
۲۱۹.

Cognitive Remediation in Diabetics with Combining Mindfulness-based Relaxation and Trans-cranial Electrical Stimulation(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Executive Functions Memory MBR CES type 2 diabetes

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
Objective: The present research aimed to determine the pure and combined effect of both techniques of mindfulness based-relaxation (MBR) and Transcranial Electrical Simulation (tCES) on decreasing prospective and retrospective memory errors and failure of executive functions of patients with type 2 diabetes. Method: The study is a randomized three-group double-blind clinical trial with repeated measures designs. The sample of the study consisted of 30 patients selected with convenience and purposive sampling method from Diabetes Association of Bonab city, and they were randomly assigned to the three groups of 10 subjects: MBR, CES, MBR+CES groups; and they received interventions related to their group in 10 individual sessions. All patients were assessed by the Barkley Deficits in Executive Functioning Scale (BDEFS) and Prospective and Retrospective Memory Questionnaire (PRMQ), before and after the intervention, and one month after the intervention. Result: The results of split-plot analysis of variance (SPANOVA) indicated the change of the mean of retrospective and prospective memory over time, and the change of prospective memory over time in different groups. The results of covariance analysis and the post hoc test of Ben Foruni indicated that in the follow-up phase, the prospective memory errors in the MBR+CES group were significantly lower than both the MBR and CES group (P <0.05). Conclusion: The results of the study provide many theoretical and practical implications for improving the cognitive function of type 2 diabetic patients following MBR and CES therapeutic techniques.
۲۲۰.

مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترس از عود درمان شناختی - رفتاری زنان سرطان پستان گلبول های سفید خون معنویت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۲۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در زمستان 1400 بود. 45 نفر از بیماران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ترس از عود سرطان با سیاهه ترس از عود سرطان (FCRI) سیمارد و ساوارد (2009) و گلبول های سفید خون به روش فلوسایتومتری اندازه گیری شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 12 جلسه 120 دقیقه ای هر هفته دو جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گروه، اثر زمان و اثر زمان×گروه برای ترس از عود (01/0>p) و گلبول های سفید خون (05/0>p) معنادار هستند. همچنین، اختلاف میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در متغیرهای یادشده معنادار (001/0>p)، اما اختلاف میانگین پس آزمون و پیگیری در آن ها معنادار نبود (05/0<p). تفاوت میانگین بین گروه های درمانی در ترس از عود معنا دار بود (01/0>p)، ولی در گلبول های سفید خون معنادار نبود (05/0<p). این دو روش درمانی با اولویت گذاری استفاده از معنویت درمانی می توانند به منظور کاهش ترس از عود زنان مبتلا به سرطان پستان و افزایش گلبول های سفید خونِ آنان استفاده شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان