ایلناز سجادیان

ایلناز سجادیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۲ مورد.
۴۱.

بررسی نقش میانجی نگرش به هرزه نگاری و خودکنترلی در رابطه بین پای-بندی مذهبی و میل به هرزه نگاری اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میل به هرزه نگاری هرزه نگاری اینترنتی پایبندی مذهبی نگرش به هرزه نگاری خودکنترلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۴۲۴
مقدمه: تأثیرات منفی گسترده هرزه نگاری اینترنتی به عنوان یک معضل در حال رشد در دنیای امروز، پرسش های زیادی درباره عوامل مؤثر در گرایش به آن ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نگرش به هرزه نگاری و خودکنترلی در رابطه بین پای بندی مذهبی و میل به هرزه نگاری اینترنتی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان متأهل ساکن شهر اصفهان بود که پس از اطلاع رسانی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی وتعدادی از دانشگاه های شهر اصفهان 123 نفر به طور داوطلبانه از طریق پاسخگویی به پرسشنامه های بارگذاری شده در یک سایت اینترنتی درپژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه میل به هرزه نگاری (کراس و روزنبرگ، 2014)، مقیاس خودکنترلی (تانجنی و همکاران، 2004)، پرسشنامه پای بندی مذهبی (ورثینگتون و همکاران، 2003) و پرسشنامه نگرش به هرزه نگاری (استیلمن، 2011) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از روش کم-ترین مربعات جزئی به وسیله نرم افزار Warp-PLS استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که پای بندی مذهبی هم به طور مستقیم (25/0- =β و 01/0>P) و هم غیر مستقیم وبا میانجی گری نگرش به هرزه-نگاری (31/0- =β و 01/0>P) و خودکنترلی (80/0- =β و 01/0>P) قادر به پیش بینی میل به هرزه نگاری اینترنتی در مردان متأهل است. نتیجه گیری: براساس این یافته ها پای بندی مذهبی، نگرش به هرزه-نگاری و خود کنترلی نقش تعیین کننده ای در پیش بینی میل به هرزه نگاری اینترنتی داشته و می توانند به عنوان عوامل محافظت کننده در برابر آن عمل نمایند. بنابراین متخصصان سلامت جامعه می-توانند از آموزه های مذهبی و راهبردهای خودکنترلی در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در زمینه ی مقابله با هرزه نگاری اینترنتی استفاده نمایند.
۴۲.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور و آموزش تنظیم هیجان بر پرخاشگری و اضطراب نوجوانان دختر مبتلابه اختلال دوقطبی نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاش گری اضطراب اختلال دوقطبی نوع II آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور آموزش تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۵
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش تنظیم هیجان بر پرخاشگری و اضطراب نوجوانان دختر مبتلا به اختلال دوقطبی نوع II بود .روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری استفاده شد جهت دستیابی به اهداف پژوهش، 45 دختر با اختلال دو قطبی نوع II با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. دختران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع II گروه های آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای در برنامه های مداخله ای درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بوردیک و آموزش تنظیم هیجان گراس و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پرخاشگری آیزنگ، گلین ویلسون و اضطراب بک قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. نتایج. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مداخله های آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور و آموزش تنظیم هیجان در کاهش پرخاشگری و اضطراب در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال دوقطبی نوع II مؤثراست، و آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور اثربخش تر از آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب و پرخاشگری است.
۴۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ادراک شده پریشانی روان شناختی درمان مبتنی بر شفقت سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۳۳۷
مقدمه:  رشد روزافزون سرطان پستان در دهه های اخیر،  ابعاد روانشناختی زندگی این بیماران را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 45 روزه بود. 26 زن مبتلا به سرطان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). سپس گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت را دریافت نمودند. اما گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 2005) و پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2003)، پاسخ دادند. یافته ها: داده های گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنادار دارد (001/0> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان در کنار درمان های پزشکی، از درمان مبتنی بر شفقت به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان سود جست.
۴۴.

مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان تلفیقی آموزش ذهن آگاهی آموزش اختصاصی سازی حافظه اضطراب همودیالیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی است. روش پژوهش در دو قسمت کیفی از نوع تحلیل مضامین و کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 است. تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سنجش اضطراب بک، آموزش تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه (محقق ساخت)، آموزش ذهن آگاهی سگال و همکاران (2013)، آموزش اختصاصی سازی حافظه مکس ول (2016) و آموزش ذهن آگاهی تلفیقی با آموزش اختصاصی سازی حافظه استفاده شد. داده ها با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین اضطراب گروه آموزش تلفیقی، گروه ذهن آگاهی، گروه اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در مرحله ی پیگیری نیز تفاوت بین گروه ها به نفع گروه آموزش تلفیقی وجود داشت. در گروه ذهن آگاهی اضطراب بازگشت داشت. در تبیین یافته ها می توان بیان کرد آموزش تلفیقی ارتباط بین گذشته و حل مسایل ناقص مربوط به گذشته و وارد شدن به زمان حال و اکنون و پذیرش و آگاهی را بهبود می بخشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر بیشتری نسبت به آموزش اختصاصی سازی حافظه بر اختلال اضطراب دارد. از آنجا که نوع درمان به کار گرفته شده در این تحقیق دارای ساختاری روشن و دارای تکالیف خانگی است، توانمندی مراجع به پیگیری درمان را افزایش داده و باعث اثربخشی معنادار تکنیک های مربوطه در تغییر وضع روانی افراد شده است.
۴۵.

اثر بخشی آموزش کاهش آسیب و برنامه مداخله ماتریکس بر اهمال کاری تحصیلی در دختران دانش آموز آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش اهمال کاری جنس مخالف دانش آموزان دختر کاهش آسیب مداخله ماتریکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۴۵
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی برنامه آموزش کاهش آسیب های ناشی از روابط با جنس مخالف و برنامه مداخله ماتریکس بر اهمال کاری تحصیلی در دختران دانش آموز آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف بوده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش، یک گروه کنترل و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه انجام شده است. از میان 60 دختر آسیب دیده از رابطه با جنس مخالف در پائیز 1397، 36 دختر به صورت هدفمند بر مبنای ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه مساوی 12 نفری قرارداده شدند و از ابزار پژوهش مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) استفاده شد. گروه مداخله ماتریکس و گروه مداخله آموزشی کاهش آسیب، هر یک 10 جلسه درمانی دریافت نمودند و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی نشان داد بین میزان آمادگی برای امتحانات (68/9=F، 001/0=P) و آمادگی برای انجام تکالیف (47/15=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون بین گروه آموزش کاهش آسیب و مداخله ماتریکس با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در خرده مقیاس تکالیف پایان ترم (83/7=F، 002/0=P) مداخله ماتریکس نسبت به برنامه آموزشیکاهش آسیب و گروه کنترل در مرحله پس آزمون نیز دارای تفاوت معنی دار بود. در مرحله پیگیری مداخله ماتریکس فقط باعث کاهش معنی دار در حیطه آمادگی برای تکالیف (82/4=F، 015/0=P) نسبت به گروه کنترل شد (05/0> p ).
۴۷.

رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیادپذیری اضطراب نشخوارفکری غفلت روابط با همسالان قلدری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۹۴
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد بود. روش : در این مطالعه همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان تشکیل می دادند. به روش خوشه ای تصادفی، 375 دانش آموز از بین نواحی شهر اصفهان، براساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان، به پرسش نامه های اعتیادپذیری، اضطراب ، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. ضرایب تأثیر اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری معنادار بود. نتیجه گیری : بنابر نتایج پژوهش اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری تأثیر علّی دارند. لذا این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب، برای تدوین برنامه های آموزشی پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
۴۸.

اثر بخشی آموزش مداخله شناختی-هیجانی-اجتماعی حافظه فعال بر بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر پایه پنجم دبستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله شناختی - هیجانی - اجتماعی حافظه فعال تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۳۰۶
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مداخله شناختی-هیجانی-اجتماعی حافظه فعال بر بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر دارای عملکرد ضعیف در حافظه فعال اجرا شد. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر تهران در سال تحصیلی 1396-1395بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای دانش آموزان دارای عملکرد ضعیف حافظه فعال با استفاده از آزمون نرم افزاری حافظه فعال وکسلر شناسایی شدند و سپس از میان آنها 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگزین شدند (20 نفر آزمایش، 20 نفر کنترل). آموزش مداخله شناختی-هیجانی-اجتماعی حافظه فعال طی 20 جلسه روی گروه آزمایش اجرا گردید. شرکت کنندگان پیش از مداخله و پس از مداخله و دو ماه بعد (پیگیری) به مقیاس تنظیم شناختی هیجان پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبق نتایج پژوهش آموزش بسته شناختی-هیجانی-اجتماعی حافظه فعال در سطح معناداری عملکرد تنظیم شناختی هیجان را بهبود بخشید(001/0=P).
۴۹.

تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درماندگی روان شناختی و افکارخودآیند منفی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درماندگی روان شناختی افکار خودآیند منفی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۲۵۵
زمینه و هدف: فلج مغزی از شایع ترین علل ناتوانی حرکتی در کودکان به شمار می رود که باعث مشکلات روان شناختی فراوان در آنها می شود. از آن جایی که این کودکان به مراقبت ها و حمایت های مستمر والدین نیاز دارند، تنیدگی ها و مشکلات زیادی را برای تمامی اعضای خانواده به خصوص مادر ایجاد می کنند. بدین ترتیب این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درماندگی روان شناختی و افکار خودآیند منفی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک فلج مغزی شهرستان دورود در پاییز 1395 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نشانه شناسی مختصر(دراگوتیس،2000) و پرسشنامه افکار خودآیند (هولون وکندال، 1980) بود. آموزش مبتنی بر پذیرش وتعهد به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ابعاد درماندگی روان شناختی (جسمانی سازی، افسردگی، و اضطراب) و افکار خودآیند منفی (میزان افکار و باور به افکار)، تأثیر معنی داری دارد (0/05 p< ). میزان اندازه اثر برای ابعاد درماندگی روان شناختی به ترتیب 56/66،0/0 و 0/71 و برای ابعاد افکار خودآیند منفی به ترتیب 0/58 و 0/73 بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش سودمندی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در کاهش درماندگی روان شناختی و افکار خودآیند منفی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی مورد تاکید قرار می دهد، در نتیجه می توان این آموزش را به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی و بهبود سلامت روانی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی به کار برد.
۵۰.

بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی:یک مطالعه کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی اضطراب افسردگی همودیالیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۴۰۳
زمینه و هدف: مرحله نهایی بیماری کلیه یک اختلال پیش رونده و مزمن و لاعلاجِ عملکرد کلیه می باشد که عوارض جسمی و روانی بی شماری را در پی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی بود. مواد و روش ها: پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی غیر تصادفی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش، بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 بودند. از جامعه آماری تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت غیر تصادفی در دو گروه آزمایش (12=n) و کنترل (12=n) جایگزین گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد متغیرهای اضطراب و افسردگی در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله پیش آزمون معنادار به شمار می رود (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد متغیر ذهن آگاهی بر مؤلفه های اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیز در سطح تأثیری معنادار داشته است (05/0>p). نتیجه گیری: بر طبق نتایج، می توان استنباط کرد که درمان ذهن آگاهی در بهبود افسردگی، اضطراب در مقایسه با گروه کنترل اثربخش بوده و همچنین این درمان در مرحله پیگیری در افسردگی پایدار می باشد؛ اما در مؤلفه اضطراب این پایداری وجود نداشت. از دلایل این پایداری می توان به سادگی درمان و درمان سریع بیمار و همچنین کوتاه مدت بودن طول جلسات مداخله اشاره نمود.
۵۱.

اثربخشی روش والدگری کازدین بر روابط والد-کودک در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال نافرمانی مقابله ای تعارض فرزند پروری نزدیکی وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۵ تعداد دانلود : ۵۵۲
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای (Oppositional Defiant Disorder یا ODD)، اختلالی تدریجی و مزمن است که تقریباً همیشه در روابط بین فردی و عملکردی تحصیلی کوک تداخل ایجاد می کند. آموزش والدگری یکی از روش های مداخله مؤثر در ODD است که در آن والدین می آموزند چگونه با فرزند خود رفتار نمایند. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدگری کازدین (Kazdin method for parenting) بر روابط والد-کودک (Parent-child relationships) در دانش آموزان مبتلا به ODD انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 90 روزه بود. از بین دانش آموزان مبتلا به ODD بر اساس کسب نمره بالاتر از نقطه برش در سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (Child Behavior Checklist یا CBCL) و مصاحبه بالینی انجام شده توسط مشاور مدرسه، تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش برنامه والد گری Kazdin را طی 12 جلسه به مدت 90 دقیقه دریافت کردند. شرکت کنندگان در پژوهش در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه رابطه والد-کودک (Child-Parent Relationship Scale یا CPRS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: برنامه آموزش والدگری Kazdin منجر به افزایش معنی دار تعامل والد- کودک در خرده مقیاس های نزدیکی و رابطه کلی مثبت و کاهش تعارض و وابستگی در کودکان مبتلا به ODD شد (001/0>p). نتیجه گیری: برنامه آموزش والدگری Kazdin موجب افزایش روابط والد- کودک در کودکان مبتلا به ODD شد. بر اساس نتایج حاضر آموزش والدین به شیوه کازدین می تواند روش کارآمدی در بهبود روابط والد-کودک در بین دانش آموزان مبتلا به ODD باشد.
۵۲.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی، اضطراب و افسردگی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب افسردگی خستگی سندرم خستگی مزمن شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۴
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی، اضطراب و افسردگی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) به مرحله اجرا در آمد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) در سال 1394 شامل می شد. بدین منظور 200 نفر از کارکنان براساس جدول کوهن و همکاران، که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به شیوه تصادفی ساده، انتخاب شدند و به پرسشنامه های علائم دوپال (جیسون و همکاران) و کیفیت زندگی (وار و شربن) پاسخ دادند، سپس 28 نفر که تشخیص سندرم خستگی مزمن را دریافت نمودند به طور تصادفی در گروه آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند (هر گروه 14 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله و 1 ماه بعد، در مرحله پیگیری به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خستگی(چالدر)، اضطراب و افسردگی بیمارستانی (زیگموند و اسنیث) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. یافته ها حاکی از کاهش میانگین خستگی، اضطراب وافسردگی در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل، در مراحل پس آزمون و پیگیری بود(05/0p≤). بنابر یافته های پژوهش، می توان برای کاهش خستگی، اضطراب و افسردگی در کارکنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن، از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سود جست.
۵۳.

نقش میانجی شفقت خود در تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکردهای روانشناختی مثبت در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد روانشناختی مثبت ویژگی شخصیتی شفقت خود دانشجو دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۳۳۱
این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی شفقت خود در تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکردهای روانشناختی مثبت در دانشجویان دختر شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع علّی بود. بدین منظور از بین کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های استان اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) که در نیمسال دوم تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند، تعداد 378 نفر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو کاستا و مک کری، شفقت خود نف، شادمانی ذهنی لپر و لیبومیرسکی، خوش بینی شییر و کارور، خردمندی آردلت و عاطفه مثبت واتسون، کلارک و تلگن پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که شفقت خود، نقش میانجی در تأثیر ویژگی های شخصیتی روان نژندی و برونگرایی بر عملکردهای روانشناختی مثبت دارد. نتایج این پژوهش می تواند به مدیران دانشگاهها در پیشبرد برنامه های آموزشی در راستای افزایش شفقت خود و عملکردهای روانشناختی مثبت در دانشجویان و بهبود عملکرد تحصیلی آنان، کمک کند.
۵۴.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برعلائم خستگی، شفقت خود و ذهن آگاهی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علائم خستگی شفقت خود ذهن آگاهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سندرم خستگی مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۵۸۵
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برعلائم خستگی(ذهنی و بدنی)، شفقت خود و ذهن آگاهی کارکنان دارای سندرم خستگی مزمن دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) اجرا گردید. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اصفهان(خوراسگان) در سال 1394 بود. بدین منظور 200 نفر از کارکنان براساس جدول کوهن و همکاران(2000)، که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به شیوه تصادفی، انتخاب شدند و به پرسشنامه علائم دوپال(جیسون و همکاران،2010) و کیفیت زندگی (وار و شربن، 1992) پاسخ دادند، سپس 28 نفر که تشخیص سندرم خستگی مزمن را دریافت نمودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 14 نفر). آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد، در مرحله پیگیری به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خستگی (چالدر، 1993)، شفقت خود(نف،2003) و ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. یافته ها حاکی از کاهش میانگین نمرات ابعاد خستگی(ذهنی و بدنی) و افزایش میانگین نمرات شفقت خود و ذهن آگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(05/0p<). بنابر یافته های پژوهش، برای کاهش علائم خستگی(ذهنی و بدنی) و افزایش شفقت خود و ذهن آگاهی در کارکنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمود.
۵۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فعالیت جنسی جرأت ورزی اختلالات جنسی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۹۷
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
۵۶.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضافه وزن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انعطاف پذیری روان شناختی اجتناب تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۷۸
زمینه و هدف :اجتناب تجربی، الگویی رفتاری است که رفتار پرخوری را در افراد دارای اضافه وزن و چاق افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق در شهر اصفهان بود. مواد و روش ها:این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون، همراه با گروه شاهد و به صورت دوسوکور و چند مرکزی انجام گرفت. جامعه پژوهش را کلیه افراد دارای اضافه وزن و چاق دارای شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بیشتر از 25 مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه و رژیم درمانی در زمستان سال 1393 تشکیل دادند. سپس 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (45 روز بعد) به پرسش نامه پذیرش و عمل برای مشکلات مربوط به وزن (Acceptance and Action Questionnaire for Weight-Related Difficulties یا AAQW) Lillis و Hayes پاسخ دادند. پایایی ابزار به روش ضریب Cronbach¢s alpha، 91/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت نمودند. گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اجتناب تجربی شرکت کنندگان گروه آزمایش را در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش داد و این اثر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (050/0 > P). نتیجه گیری:بر اساس نتایج مطالعه حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق را کاهش دهد که پیامد این مسأله، افزایش انعطاف پذیری روان شناختی این افراد می باشد. بنابراین، می توان از این روش درمانی در کنار سایر مداخلات مربوط به کنترل وزن استفاده نمود.
۵۷.

اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر بی ثباتی هیجانی و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دو قطبی بی ثباتی هیجانی تکانشگری رفتار درمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۰ تعداد دانلود : ۸۳۲
مقدمه: اختلال دو قطبی اختلالی ناتوان کننده است که با دوره های عود کننده مانیا، هیپومانیا و افسردگی مشخص می شود. رفتار درمانی دیالکتیکی اساساً برای کمک به افرادی با مشکل در تنظیم هیجان تدوین گردید. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر بی ثباتی هیجانی و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی شهر اصفهان انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز خصوصی روانپزشکی شهر اصفهان در پاییز و زمستان 1393 شامل می شدند. از بین آنها 24 بیمار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک، تشخیص اختلال دو قطبی را دریافت نموده و سایر ملاک های ورود به تحقیق را دارا بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 12 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه شخصیتی آیزنک (1986) و تکانشگری بارت (2004) پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، علاوه بر دارو درمانی، رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی بر اساس بسته درمانی لینهان (1987) را دریافت نمودند اما بر گروه کنترل به جز دارو هیچ مداخله روانشناختی اعمال نگردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بی ثباتی هیجانی و تکانشگری را بیماران دو قطبی را در مرحله پس آزمون کاهش داد و این اثر بخشی در مرحله پیگیری45 روزه نیز پایداری خود را حفظ نمود. نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر، می توان از رفتار درمانی دیالکتیکی به منظور کاهش بی ثباتی هیجانی و تکانشگری این بیماران در کنار دارو درمانی استفاده نمود.
۵۸.

مقایسه ی ذهن آگاهی و خودتنظیم گری در زنان مبتلا به درد قفسه سینه غیرقلبی و عادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی خود تنظیم گری درد قفسه سینه غیرقلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۵۱۶
چکیده هدف: با توجه به اهمیت عوامل روانشناختی در بروز دردهای جسمانی، تحقیق حاضر با هدف مقایسه ذهن آگاهی و خود تنظیم گری زنان مبتلا به درد قفسه سینه غیر قلبی و زنان سالم شهر تهران انجام شد. روش: تحقیق حاضر، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای می باشد. تعداد نمونه تحقیق حاضر شامل60 بیمار زن مبتلا به درد قفسه سینه غیرقلبی بوده، که از بین مراجعه کنندگان به دو بیمارستان و کلینیک قلب به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و نمونه گروه سالم نیز شامل 60 نفر از زنان همراه و کارکنان مراکز درمانی مذکور بود که درد قفسه سینه نداشتند و ملاکهای ورود به تحقیق را دارا بودند. آزمودنی ها به دو پرسشنامه هشیاری توجه ذهن آگاهانه براون و ریان (2003) و خودتنظیم گری ایبانز و همکاران(2005) پاسخ دادند. داده های تحقیق با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات ذهن آگاهی و ابعاد خودتنظیم گری (عملکرد مثبت، مهارپذیری، آشکارسازی احساسات، قاطعیت و بهزیستی طلبی)، زنان مبتلا به درد قفسه سینه غیر قلبی و زنان سالم شهر تهران دارای تفاوت معنادار است(05/0>P). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که ذهن آگاهی و خودتنظیم گری از سازه های مهم در رابطه با درد قفسه سینه غیرقلبی است. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه استفاده از این سازه ها و اهمیت مداخلات رواندرمانی برای این بیماران دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
۵۹.

اثر بخشی مداخله مثبت نگر گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله مثبت نگر بهزیستی روان شناختی تاب آوری شادکامی نوجوانان دختر بی سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۶۵
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست تحت حمایت بهزیستی استان اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری بود. بدین منظور از مراکز نگهداری دختران نوجوان بی سرپرست استان اصفهان در پاییز و زمستان 1394، 3 مرکز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و از بین آن ها 30 نفر که ملاک های ورود به مطالعه را دارا بودند در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله گروهی مثبت نگر دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی ها، قبل و بعد از مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل، مارتین و کروسلند) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره حاکی از افزایش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. به علاوه در مرحله پیگیری نیز این تأثیر پایداری خود را حفظ کرد. بنابراین می توان از مداخله مثبت نگر برای ارتقاء بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست استفاده نمود.
۶۰.

پیش بینی افسردگی براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: افسردگی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۳۱۴
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با افسردگی در دانش آموزان دختر پایه ی پنجم و ششم ابتدایی در شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-94 بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی پنجم و ششم مقطع دبستان در شهر اصفهان بود که بر اساس جدول کوهن و همکاران (2000)، 380 دانش آموز به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و افسردگی کواکس (1992) گردآوری و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، کنار آمدن با دیدگاه) با افسردگی رابطه ی منفی معنادار و بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه سازی) با افسردگی رابطه ی مثبت معنادار وجود داشت (05/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه ی گام به گام نشان داد ارزیابی مجدد مثبت، 10 درصد از واریانس افسردگی (10/0=R2)، نشخوار فکری، 6/9 درصد از واریانس افسردگی (6/9=R2) و پذیرش، 2/2 درصد از واریانس افسردگی (038/0=R2) را تبیین می کند. از یافته های پژوهش استنباط می شود که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از عوامل مؤثر در تبیین افسردگی است و در مداخلات درمانی باید به آن توجه شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان