صادق تقی لو

صادق تقی لو

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، واحد استارا، دانشگاه آزاد اسلامی، آستارا، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۶ مورد از کل ۳۶ مورد.
۲۱.

رابطه درد مزمن و فاجعه انگاری درد با شاخص توده بدنی: نقش میانجی رفتارهای خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتارهای خوردن درد مزمن فاجعه انگاری درد شاخص توده بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۳۴
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی رفتارهای خوردن در رابطه بین درد مزمن و فاجعه انگاری درد با شاخص توده بدنی در افراد دارای درد مزمن بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی، فیزیوتراپی، مغز و اعصاب بیمارستان الغدیر و متخصصان ارتوپدی درمانگاه فرح بخش شهر تهران در بهار، تابستان، و پاییز 1398 بود که 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از محاسبه شاخص توده بدنی شرکت کنندگان و پرسشنامه های رفتار خوردن داچ (فن اشتراین، فریجرز، برگرز و دیفارس، 1986)، درد مزمن (ون کورف و همکاران، 1990) و مقیاس فاجعه انگاری درد (سالیوان، بیشاپ و پیویک، 1995)، جمع آوری و با استفاد از مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد (df2c 90/0و  RMSEA< 08/0). بررسی ضرایب مسیر نشان داد درد (303/0=β، 001/0P=) و فاجعه انگاری درد (149/0-=β، 001/0P=) اثر مستقیم معناداری بر شاخص توده بدنی دارند. اثر غیرمستقیم درد (148/0=β، 001/0P=) و فاجعه انگاری درد (153/0=β، 001/0P=) بر شاخص توده بدنی  معنادار است. درد مزمن، فاجعه انگاری درد و رفتارهای خوردن 5/30% از واریانس شاخص توده بدنی را تبیین کردند. نتیجه گیری: تعامل بین تجربه درد و فاجعه انگاری درد با رفتارهای خوردن بر شاخص توده بدنی تأثیر می گذارد.
۲۲.

ویژگی های روان سنجی مقیاس تجارب تجزیه ای و همبستگی آن با افکار خودکشی و صفات بیمارگون شخصیت در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجزیه تجارب تجزیه ای روایی پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۶۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 374 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بود که از بین تمام دانشکده های دانشگاه به صورت تصادفی طبقه ای و به نسبت دانشجویان دختر و پسر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، پرسشنامه سبک های زندگی، و پرسشنامه شبکه های اجتماعی مجازی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های برازش و ضرایب مسیر جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی باگرایش به ارتباط قبل ازدواج ارتباط مستقیم معنی داری وجود دارد، همچنین بین سبک زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی رابطه معنی دار وجود دارد همچنین الگوی تبیین گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با داده های تجربی برازش دارد (05/ 0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تبیین می شود.
۲۳.

اثربخشی تلفیق دستگاه تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی بر نشخوار فکری و نشانگان افسردگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزش تحصیلی انگیزش درونی انگیزش بیرونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۴۰۲
هدف: افسردگی شایع ترین اختلال روان پزشکی است که با توجه به شیوع بالا و هزینه های بهداشتی توجه بسیاری از متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی جمجمه، تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، عواطف و نشانگان افسردگی در زنان بود. روش: در قالب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل از میان تمام زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان درمانی استان البرز تعداد 60 نفر واجد شرایط وارد مطالعه شدند و در شش گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1961) و مقیاس پاسخ های نشخواری نولن-هوکسیما و همکاران (1989) جمع آوری و سپس با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری اثر کاهنده داشتند (001/0=P). تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشانگان افسردگی اثر کاهنده داشتند (001/0=P). پیشنهاد می شود از تحریک الکتریکی جمجمه به عنوان یک روش مکمل به همراه دارو درمانی و شناختی رفتاری استفاده شود.
۲۴.

روابط ساختاری بین فشارهای عینی، تنیدگی تحصیلی، سبکهای مقابله، پاسخ به تنش گرها و رضایت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فشارهای عینی تنیدگی تحصیلی سبکهای مقابله رضامندی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۱۷
مطالعه حاضر با هدف آزمون روابط فشارهای تحصیلی عینی، تنشگرهای تحصیلی، سبکهای مقابله، واکنشها به تنشگرها و رضامندی تحصیلی انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر همبستگی و جامعه آماری 5000 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه بود که از میان آنها 300 دانشجوی ( 150 پسر و 150 دختر) با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به ( متغیرهای عینی تنیدگی (کاریو و هیمان، 2005 ) فهرست تنیدگی دوران دانشجویی (گادزلا، 1991فهرست مقابله با موقعیتهای تنیدگیزا (کوهن، جانگ و استین، 2006 ) و مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی (هبنر، 1994 ) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاکی از رابطه مثبت فشارهای عینی با تنشگرهای تحصیلی و رابطه تنشگرهای تحصیلی با هیجان مداری و واکنشها به تنشگرها و رابطه منفی بین تنشگرهای تحصیلی با مسئله مداری و رضامندی بود. رابطه مسئله مداری با رضامندی مثبت و رابطه هیجان مداری و واکنشها به تنشگرها با رضامندی منفی بود. مسئله مداری و هیجان مداری میانجی رابطه تنیدگی عینی و ذهنی با واکنشها به تنشگرها و رضامندی به طورنسبی بودند. متغیرهای چندگانه در الگوی واسطه ای مسئله مداری 31 درصد و در الگوی واسطه ای هیجان مداری 27 درصد از واریانس رضامندی را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر آموزش راهبردهای انطباقی مقابله با تجارب تنیدگی زا از اهمیت و ضرورت ویژه ای برخوردار است.
۲۵.

تأثیر آموزش قرآن کریم بر بهبود شیوه های مقابله با فشار روانی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش قرآن کریم فشار روانی مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر آموزش قرآن کریم بر بهبود شیوه های مقابله با فشار روانی است. نوع مطالعه شبه آزمایشی و جامعه پژوهش نوجوانان شرکت کننده در دوره های تابستانی بسیج هستند که در دو گروه آموزش قرآن کریم و آموزش های دیگر (شامل خطاطی، نقاشی، رایانه و...) دسته بندی شده اند. به این ترتیب 53 نفر از نوجوانان شرکت کننده در کلاس های آموزش قرآن کریم و 61 نفر از نوجوانان شرکت کننده در کلاس های غیر قرآنی، نمونه های پژوهش حاضر را تشکیل داده اند. داده ها نیز در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) با پرسشنامه شیوه های مقابله با فشار روانی ساخته اندلر و پارکر (1990)گردآوری و به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد متغیرهای وابسته (سبک اجتنابی، سبک مسئله مداری و سبک هیجان مداری) به صورت معناداری تحت تأثیراجرای متغیرهای مستقل تغییر یافته اند (001/0>P) و بعد مسئله مداری شیوه های مقابله با فشار روانی تحت تأثیراجرای متغیر مستقل (آموزش شبه آزمایشی قرآن کریم) (01/0>P) بهبود یافته است. از این نتایج چنین استنباط می شود که می توان براساس آموزه های قرآن، الگویی کارآمد برای مقابله با فشار روانی مسلمانان به ویژه نوجوانان مسلمان طراحی کرد.
۲۶.

پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس نظام های فعال ساز-بازدارنده رفتاری و بیش فعالی بزرگسالی در مردان دچار سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازدارنده بیش فعالی سوء مصرف مواد کیفیت زندگی فعال ساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۴۸
هدف: هدف پژوهش پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس نظام های فعال ساز–بازدارنده رفتاری و بیش فعالی بزرگسالی در مردان دچار سوء مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه افراد دچار سوء مصرف مواد استان البرز به تعداد 1673 بود. بر اساس جدول کرجسی-مورگان 1970 حجم نمونه 232 نفر تعیین و به صورت در دسترس از دو مرکز اقامتی توسکا و رویش سبز انتخاب شد. پرسشنامه های پژوهش کیفیت زندگی سوء مصرف کنندگان مواد سازمان بهداشت جهانی واروشربون 1998، فهرست علائم شاخص خود معرفی بیش فعالی بزرگسالان کانرز (1999) و پرسشنامه نظام بازدارنده مغزی-فعال ساز رفتاری کارور و وایت (1994) بود. پس از حذف 5 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده ها با استفاده از آزمون الگو یابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضرایب مسیر غیرمستقیم بین کیفیت زندگی با مؤلفه های نظام فعال ساز رفتاری (292/0- =β، 01/0 =P) و بیش فعالی بزرگسالی (584/0- =β، 001/0 =P) منفی است. همچنین تغییرات نمره های نظام مغزی-رفتاری قادر به تبیین 22 درصد از واریانس بیش فعالی بزرگسالان و تغییرات یادشده همراه با تغییرات بیش فعالی بزرگسالی قادر به تبیین 47 درصد از واریانس کیفیت زندگی بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش بیش فعالی بزرگسالی رابطه بین نظام فعال ساز رفتاری و کیفیت زندگی را به صورت منفی میانجیگری می کند؛ بنابراین می توان گفت که بیش فعالی در اکثر زمینه های زندگی فردی و اجتماعی مردان دچار سوء مصرف مواد آثار منفی و مخربی بر جای می گذارد؛ لذا پیشنهاد می شود برای ارتقاء کیفیت زندگی و کاهش رفتارهای پرخطر در بزرگسالان دچار اختلال بیش فعالی، جلسه هایی در قالب کارگاه های آموزشی برای حل تعارض ها و بهبود روابط بین فردی آن ها انجام پذیرد.
۲۷.

مقایسه درک ریتم شنیداری و استرس والدگری در کودکان دختر و پسر دارای اختلالات یادگیری (دیکته و ریاضی)

کلید واژه ها: درک ریتم شنیداری استرس والدگری اختلال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۵۴۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه درک ریتم شنیداری و استرس والدگری در کودکان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری (دیکته و ریاضی) بود. بدین منظور نمونه ای شامل 75 دختر و 75 پسر به همراه مادرانشان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از آزمون ادراک شنیداری تست وپمن و پرسشنامه استرس والدگری ابدین (1983) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی نمونه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین ادراک ریتم شنیداری کودکان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که کودکان دختر از میانگین بالاتر درک ریتم شنیداری نسبت به کودکان پسر برخوردار بودند. همچنین نتایج نشان داد بین استرس والدگری و مؤلفه های آن در مادران کودکان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد به نحوی که مادران دارای کودک دختر مبتلا به اختلال یادگیری از سطوح بالاتر استرس والدگری در همه مؤلفه ها نسبت به مادران دارای کودک پسر برخوردار بودند. و به طور کلی یک رابطه دو طرفه بین استرس والدین و مشکلات رفتاری کودک برای مادران و پدران وجود دارد.
۲۸.

تبیین روابط علی بین شیوه های والدگری مادران و مشکلات هیجانی فرزندان دختر بر اساس نقش میانجی گر دشواری های بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیوه های والدگری مشکلات هیجانی دشواری های بین فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۳
زمینه و هدف: والدگری به شیوه های اجتماعی سازی فرزندان از سوی مراقبان مربوط می شود که گاهی اوقات می تواند روابط والدین را به خصوص با فرزندان دختر به کشاکش بکشد؛ در نتیجه والدین و فرزندان با مشکلات عاطفی و اجتماعی مختلفی روبرو می شوند که لازم است برای حل آنها تصمیمات مناسبی اتخاذ کنند. پژوهش حاضر به بررسی و تبیین روابط علی بین شیوه های والدگری مادران و مشکلات هیجانی فرزندان دختر بر اساس نقش میانجی گر دشواری های بین فردی پرداخته است. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دختران مقطع متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی1400- 1399 به همراه مادران تشکیل دادند. در این پژوهش 256 دانش آموز دختر به همراه مادران خود شرکت داشتند که در مجموع 512 شرکت کننده این مجموع را تشکیل داده اند و بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های مقیاس دشواری های بین فردی (1996)، پرسشنامه سبک والدگری بامریند (1991)، و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی لاوی بند و لاوی بند (1995) استفاده شد تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده سبک والدگری استبدادی و دشواری های بین فردی نقش مثبت و معناداری بر مشکلات هیجانی دارد (0/05>p ) و نقش میانجی گر دشواری های بین فردی نیز معنادار است (05/0>p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت بین سبک تربیتی استبدادی و مشکلات هیجانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و دشواری های بین فردی نیز در این رابطه نقش میانجی گر دارند. بنابراین، توجه به نقش سبک های تربیتی والدین و ایجاد روابط مناسب والد کودک در پیشگیری از مشکلات هیجانی دارای اهمیت است.
۳۰.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار فردی با درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر نشخوار فکری در افراد با سندرم ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان هیجان مدار هنر درمانی نشخوار فکری سندرم ضربه عشقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار فردی با درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر نشخوار فکری در افراد با سندرم ضربه عشقی بود. روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی ، از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. به منظور انتخاب شرکت کنندگان پژوهش، از میان سه کلینیک روان شناختی در منطقه دو تهران 51 نفر با سندرم ضربه عشقی به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان هیجان مدار فردی، گروه آزمایشی دوم 12 جلسه درمان هیجان مدار با کاربرد هنر دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس پاسخ نشخوارگونه نولن- هوکسما و مورو (1991) جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درملان هیجان مدار فردی بر نشخوار فکری 17/13=P= 0.001, F) در افراد با سندرم ضربه عشقی در پس آزمون موثر بود و درمان هیجان مدار با کاربرد هنر نسبت به درمان هیجان مدار فردی اثربخش تر بود؛ همچنین تغییرات ناشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار فردی بر هر سه مؤلفه سه ماه بعد از اتمام دوره درمان پاپرجا مانده بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند پایه ای برای به کارگیری هنر در درمان های روان شناختی جهت اثربخشی بیشتر درمان ها برای روانشناسان کاربردی باشد.
۳۱.

رابطه علّی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی: با توجه به نقش میانجی ذهن آگاهی در دانش آموزان

تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه و هدف: امکانات آموزشی مناسب درکنار ذهن فعال و باانگیزه یادگیرندگان، پیشرفت کشور را به دنبال خواهد داشت؛ از این رو، یکی از اولویت های مهم پژوهشی در این عرصه، شناخت و بررسی عوامل مؤثر در سلامت روان دانش آموزان است که اجزاء اصلی سیستم آموزشی به حساب می آیند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان دوره متوسطه تهران انجام گرفت. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با توجه به تعداد متغیرها بر روی یک نمونه 352 نفری انجام شد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند. پرسشنامه های خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008)، نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) اجرا شدند و داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در سطح معناداری 0.01>P توسط نرم افزار AMOS و SPSS ورژن 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان با داده های گردآوری شده، برازش قابل قبول و مطلوبی داشت (0.01> P)؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی، بهزیستی روانی را در دانش آموزان دوره متوسط تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روانشناختی با نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی و تأیید نقش میانجی ذهن آگاهی در این فرآیند و اهمیت بهزیستی روان شناختی در پرورش و ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به سطح ذهن آگاهی و ارضای نیازهای بنیادین روان شاختی دانش آموزان در مدارس از اهمیت بسیاری برخوردار است و توصیه می شود مدارس در برنامه کار خود برنامه هایی را برای ارتقاء سطح خودآگاهی دانش آموزان و آشنایی و به کارگیری بیشتر مفاهیمی چون ذهن آگاهی، ترتیب دهند و محیط های آموزشی را به گونه ای برنامه ریزی کنند که بتواند پاسخگوی نیازهای بنیادین دانش آموزان باشد.
۳۲.

Developing and Validation of Moral Behavior Styles Inventory(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Moral behavior styles inventory Factor Structure Test Developing

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۲۳۰
Purpose: The present study was done to introduce an efficient tool in the field of moral behavior. Material & Method: method of the study was correlational, its approach was test developing and its population was students of Islamic Azad University- Astara and Karaj branches. The study was conducted in three stages according to topic and was sampled in three steps. First, 328 students of Astara university were selected by the multistage sampling, in the second step 42 students of that university were selected by the available method and in the third step 277 students of Karaj university were selected by the multistage sampling. Findings: Data were analyzed by the principal component analysis, Pearson correlational coefficient and confirmatory factor analysis after collecting data by the questionnaire. Three factors structures of the moral behavior styles were extracted using principal component analysis in the first step of the research and named as people-oriented, task-oriented and self-centered. Then, using the Pearson correlational coefficient revealed that scores of the extracted components have acceptable test-retest reliability. In addition to concurrent validity, using confirmatory factor analyzing showed that the three factors structure of the moral behavior styles has acceptable fit whit the collected data, in the third step. Discussion: Totally, in the base of results concluded that three components moral behavior styles inventory has acceptable psychometric properties.
۳۳.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابرازگری هیجان درمان هیجان مدار سندرم ضربه عشقی هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
زمینه: سندرم ضربه عشقی یکی از سخت ترین و فراگیرترین تجربه ها در زندگی افراد است که ابرازگری هیجان را در افراد دچار مشکل می کند. پژوهش های متعدد نشان می دهد درمان هیجان مدار بر آسیب های هیجانی مؤثر است اما تاکنون پژوهشی مبتنی بر کاربرد هنر در کنار درمان های مبتنی بر هیجان و تجربه گرا انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی، انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر مراجعه کنندگان 25 تا 45 ساله با سندرم ضربه عشقی به کلینیک های روانشناختی منطقه 2 شهر تهران بود که از بین آن ها 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 17 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار سنجش این پژوهش سیاهه ضربه عشق راس (1999) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. برای گروه اول درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و گروه دوم درمان هیجان مدار گرینبرگ در 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار منجر به افزایش ابرازگری هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر افزایش ابراز هیجان مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی مؤثرتر از درمان هیجان مدار است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که هنر به عنوان کاتالیزوری در کنار درمان هیجان مدار از طریق باز کردن نیمکره راست، رسیدن به هسته اساسی تروما، ابرازگری سالم هیجان های مثبت و منفی و پذیرش احساسات منجر به اثربخشی بیشتر درمان هیجان مدار شده است. اجرای این درمان در گروه های دیگر و با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
۳۴.

مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیت مرزی، دشواری های بین فردی و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد به اینترنت دشواری های بین فردی شخصیت مرزی مدل ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
اعتیاد به اینترنت یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی در سراسر جهان است. تعداد کاربران اینترنت جهانی به بیش از 3/2 میلیون در سال 2011 رسیده است. هر رفتار اعتیادآوری ممکن است در نتیجه نشانه های روان پزشکی به وجود آمده باشد. پژوهش گران نشان داده اند دشواری بین فردی که به طور قابل توجهی در افراد با ویژگی های شخصیت مرزی یافت می شود، با اعتیاد به اینترنت همبسته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیت مرزی، دشواری های بین فردی و اعتیاد به اینترنت بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام ساکنان شهر کرج در پاییز سال 1394 بود که از میان آن ها 262 نفر به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه شخصیت مرزی بوهوس و همکاران، دشواری های بین فردی-47 پیلکونیس و همکاران و اعتیاد به اینترنت یانگ بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادله های ساختاری نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده به خوبی برازش دارد و 43 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت به واسطه تغییر در نمره های ویژگی های شخصیت مرزی و دشواری های بین فردی تبیین می شود و دشواری های بین فردی رابطه بین ویژگی های شخصیت مرزی و اعتیاد به اینترنت را میانجی گری می کند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، اینترنت می تواند یک ابزار اجتماعی مناسب برای برآورده ساختن نیازهای بین فردی افراد با ویژگی های شخصیت مرزی باشد.
۳۵.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری خانواده محور (FCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر-کودک بر اختلال اضطراب جدایی کودکان ۷ تا ۱۲ سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب جدایی درمان شناختی - رفتاری خانواده محور دلبستگی محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه و اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر خانواده (FCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر– کودک بر کاهش اضطراب جدایی کودکان ۷ تا ۱۲ سال بود. روش پژوهش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماه بود. بدین منظور 36 کودک دارای اختلال اضطراب جدایی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در سه گروه ۱۲ نفری قرار گرفتند. گروه اول درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خانواده گربه سازگار کندال و هتکه (2006) و گوالای سازگار بارت و همکاران (1996)، گروه دوم مداخله دلبستگی محور مادر–کودک پرنل (2004) و کینگ نیونهام (2008) در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار سنجش این پژوهش شامل مصاحبه تشخیصی نیمه ساختار یافته اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان آرکاوالتا، فولیوکس و مارتینز (۲۰۰۶)، مقیاس اضطراب جدایی (فرم والدین) هان، هاجینلیان و ایسن (2003) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان می دهد درمان شناختی- رفتاری خانواده محور در مقایسه با مداخله دلبستگی محور مادر- کودک در کاهش اضطراب جدایی (68/19=F، 001/0=P) کودکان موثر تر بوده است و این تثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (۰۵/۰P<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که روش های درمانی بکار رفته می تواند در درمان اختلال اضطراب جدایی توسط روانشناسان و روانپزشکان موثر واقع شود.
۳۶.

تبیین روابط علّی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری کودکان بر اساس نقش میانجی گر سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفات شخصیتی مادران مشکلات رفتاری فرزندان سبک های فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۵۴
زمینه و هدف: شخصیت و شیوه تعامل والدین با کودک، از عوامل مهم در آسیب شناسی و پیشگیری زودرس مشکلات رفتاری کودکان به شمار می روند. این پژوهش با هدف تبیین روابط علّی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان براساس نقش میانجیگر سبک های فرزندپروری انجام شد. روش : روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه مدل یابی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران و کودکان 8 الی 12 سال آنان بود که ساکن مناطق 1-3 شهر تهران در سال 1400-1401 بودند که 267 مادر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه صفات شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1997)، سبک فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991) و سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ و رسکولار، 2001) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و AMOS با استفاده از روش روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مدل ساختاری مفروض با داده ها برازش مناسب دارد؛ ضریب مسیر کل بین توافق پذیری (0/032=p، 0/145-=β)، گشودگی (0/019=p، 151/0-=β)، وظیفه شناسی شخصیت مادران (0/001=p، 0/380-=β) و روان رنجورخویی مادران(0/001=p، 0/387=β) با مشکلات رفتاری فرزندان معنادار بود. ضریب همبستگی چندگانه برای متغیر مشکلات رفتاری فرزندان 0/57 به دست آمد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان را تأیید کرد. مشکلات رفتاری کودکان می تواند پیامد تعامل صفات شخصیت و سبک های فرزندپروری باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان